با وجود دریاچه بختگان رطوبت هوا افزایش مییافت و رطوبت حاصل میشد به دلیل بلند بودن ارتفاع کوههای اطراف نیریز در همان منطقه باقی میماند و سبب ثمردهی درختان انجیر، بادام، انگور و زیتون در کوهها میشد و میتوان از این چرخه طبیعی به عنوان آبیاری مصنوعی کوهها نام برد. ساختن سد درودزن سبب کاهش ورودی آب رودخانه کُر به دریاچه بختگان شد. سپس با احداث سد سیوند بر روی رود سیوند در تنگه بلاغی، سیلابهای رودخانه «سیوند» هم به رود کُر نرسید و در نتیجه به این دریاچه نیز آبی وارد نشد.
به نظر کارشناسان، وجود سه سد در بالادست تالاب بختگان بر روی رودخانه «کر» که منبع اصلی تأمین آب این دریاچه است، سبب خشک شدن این حوضه آبی شده است. عدم سرریز کردن آبهای مازاد سدهایی مانند ملاصدرا به تالاب و بهرهوری غلط کشاورزان از اندک آب جاری به منظور برنجکاری، روند خشکسالی را تشدید کرده است. سیاست غلط توسعه در ساختن سدهای متعدد در کنار کشاورزی غیراصولی کشاورزان، حفاریها و عمیقتر کردن چاهها برای برداشت بیشتر از آبهای زیرزمینی و اصرار بی دلیل آنان در کاشت محصول برنج برای داشتن منفعت بیشتر در محصول برداشتی را میتوان از مهمترین علل کمبود و خشکی کامل بختگان دانست.
بخت بختگان همچنان سیاه است، شاید راهحلها و حمایتهای مسئولین و تغییر سیاستهای توسعه در بخش کشاورزی بتواند جان دوبارهای به بختگان و تالابهای استان فارس ببخشد.
ارسال دیدگاه