اخبار داغ

سخنی در باب ادبیات کنایه ای!

سخنی در باب ادبیات کنایه ای!
باید دید که واژه گانی مانند:”برجام” ، “تحریم”، “سانتریفیوژ” ،”اقتصاد” ،”ژنرال”،”سرهنگ”،”لوله کردن” ،”گوجه فرنگی”،”دلواپس”،”سیاه نمایی”،”بتن ریزی” و هزاران هزار عبارت و واژه دیگر در کجایی ادبیات کنایه ای قرار دارند؟ و آیا این کنایه ها از اقتصاد مریض کشور و تبع آن معیشت مردم گره ای باز کرده اند؟
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مُکریان؛ تعریف علم بیان به زبان ساده در ادبیات، ادا کردن معنی جمله به روشهای مختلف است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مُکریان, تعریف علم بیان به زبان ساده در ادبیات، ادا کردن معنی جمله به روشهای مختلف است.,

کنایه و مجاز و استعاره سه واژه پر کاربرد در ادبیات می باشند ، که این لغات زیر مجموعه علم بیان، به شمار می آیند،هرچند که ماهیت این سه واژه در عمل کمی متفاوت از یکدیگر است اما گاهی از آنها بجای یکدیگر در ادبیات عامیانه استفاده می شود.

,

مجاز،استفاده از کلمه در معنای غیر ظاهری آن است، مثلاً در جمله مشهور "دست خدا بالای همه دست هاست"، در ترکیب اضافی "دست خدا" ، دست مجازاً به معنی قدرت به کار رفته است.

,

استعاره نیز به همین ترتیب از باب استفعال و به معنی عاریه خواستن کلمه ای بجای کلمه ای دیگر است و اشاره به معنی غیر مصرحه واژه دارد،مثلا در اشعار شاعران مشهور قدیم از واژه نرگس مکرراً به جای کلمه چشم استفاده شده است.

,

کنایه استفاده از واژه و یا ترکیبی از واژگان است که یادآور یک موضوع یا مفهوم بجای بازگو کردن مستقیم آن است،کنایه در لغت به معنای پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی دور و نزدیک است . که معنی نزدیک آن مورد نظر نیست اما گوینده جمله را چنان ترکیب می کند و به کار می برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل می شود.

,

مثلا "سیاه کاسه" کنایه از بخیل و تنگ نظر است و "گشاده دست" در معنی کنایه ای "سخی طبع" معنی می شود،در خانه کسی باز بودن اگرچه ظاهراً به معنی فیزیکی آن دلالت دارد اما کنایه از مهمان نواز بودن است.

,

علاوه بر مجاز و استعاره و کنایه که مفاهیم و تعاریفی از ادبیات کلاسیک هستند و مجوز استعمال از شعرا و ادیبان طراز اول قدیم این علم گرفته اند،می توان سمبل یا نماد را نیز در ادبیات معاصر به این دست مفاهیم بیانی اضافه کرد، سمبل به معنی نماد و استفاده از یک واژه در حالت نمادین پذیرفته شده آن است که پایه واساس یک سبک ادبی نیز بنام "سمبولیسم" شده است.

,

با این مقدمه به ادبیات کنایه ای که امروزه در محاورات و گفتارهای عامیانه مکرراً به گوش می رسد و نقش آن در تنظیم و نحوه روابط ادبی ،اجتماعی و سیاسی می پردازیم.

,

امروزه اختصارگرایی و خلاصه گویی به امری متداول تبدیل شده است بطوری که داستان ها جای خود را به داستانک ها داده اند و منظومه های بلند بالا در شعرهای کوتاه به سبک  "هایکوی" ژاپنی خلاصه شده اند.

,

اگر از طرفی این خلاصه گویی و اختصارگرایی را به دلیل استفهام حجم بالای اطلاعاتی که هر روزه مخاطبان با آن رو به رو هستند بدانیم ،از طرف دیگر نیز باید اقرار کرد که سبک زندگی ماشینی و عدم تحرک و زحمت پذیری انسان امروزی، در این کوتاه گویی و مختصر شنوی  بی تاثیر نبوده است.

,

استفاده از تکنولوژی های مدرن در ارتباطات و ضرورت کم گویی و مختصر نویسی و نهایتاً خلاصه گویی به دلیل صرفه جویی در زمان و هزینه را  نیز می توان عامل سوم و انکار ناپذیر این پدیده قلمداد کرد،بطوریکه بعنوان مثال در ارتباطات پیامکی علاوه بر جملات، حتی واژه ها خلاصه تر می شوند و این موضوع دقیقاً به همان معنی صرفه جویی در زمان و بر مبنای دیدگاه اقتصادی انسان امروزی توجیه می شود.

,

استفاده از کلمات و عباراتی از این دست:

,

با اتیکت بودن، سریش،شاسی بلند، افقی شدن، افتض،با دنده سنگین رفتن، شوت، باحال، اورجینال، خرابتیم، اتوکشیده، آواکس، قات زدن، سیابازی، سوتی دادن،جیک ثانیه،برو جلو بوق بزن،اوسکول،بی سیمچی،شلغم،ترکوندن،باطری قلمی،تابلو،حسش نیست،خالی بند،سیرابی،فنچ،آمپر چسپاندن، کشمشی، آویزان و هزاران واژه و ترکیب عبارتی دیگر،در حقیقت اگرچه نیاز انسان امروزی به اختصار گویی و اختصار نویسی را بیان می کند و هرچند نمی توان این دست واژگان کنایه ای را به دلیل عوام گرایی از ادبیات فاخر متمایز کرد،اما وظیفه زبان شناسان ،بررسی و ریشه یابی و ارزش گزاری این دست واژگان و نهایتاً با توجه به حضور ناخوانده و اجباری در ادبیات عامیانه ، صدور مجوز رسمی ورود این دست کلمه ها به فرهنگ و دائره المعارف زبان است،

,

کنایه های که گاه از مرز علم ادبیات فراتر می روند و در قاموس اصطلاحات اجتماعی و زندگی روزمره به لایه های ادبیات گفتاری و فرهنگ خانوادگی می خزند،این عبارت ها گاه در قالب جملات نیش دار و زهرآگین ظاهر می شوند و تاثیر روانی نافذ بر روان و ذهن برجای می گذارند،کنایه های زندگی خانوادگی و زناشویی قدرتمند ترین عبارات هستند که باعث بروز هزاران مشکلات رفتاری و حتی مسبب جدایی و طلاق نیز می شوند، کنایه ها،زبانی قدرتمند ، خاص و ویرانگری در گفتار بروز می دهند که ضرورت آشنایی و فهم و وزن گذاری و حتی نحوه تقابل و پاسخ دهی به آنها باعث کاهش اثرات منفی و شناخت ساختار مذاکره ای بر محوریت تقابل با وزن تخاصمی این کلمات می شود.

,

کنایه ها ، در ادبیات و گفتار سیاست مردان نیز نفوذ کرده اند و نهایتاً منجر به مناقشات سیاسی و افتتاح بابی دیگر در واژه نامه های سیاسی نیز گردیده اند.

,

در اهمیت ادبیات کنایه های سیاسی همین بس که حتی حسن روحانی رییس جمهور ایران در یک ادبیات کاملاً کنایه ای مناقشه جویانه در باب اقتصاد و معیشت مردم به منتقدانش گفت: چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد مردم باید با هم بچرخد،کنایه ای که با کنایه سیاسی پاسخ داده شد،که "نه چرخ سانتریفیوژ می چرخد و نه اقتصاد".

,

نهایتاً باید دید که واژه گانی مانند:"برجام" ، "تحریم"، "سانتریفیوژ" ،"اقتصاد" ،"ژنرال"،"سرهنگ"،"لوله کردن" ،"گوجه فرنگی"،"دلواپس"،"سیاه نمایی"،"بتن ریزی" و هزاران هزار عبارت و واژه دیگر در کجایی ادبیات کنایه ای قرار دارند؟ و آیا این کنایه ها از اقتصاد مریض کشور و تبع آن معیشت مردم گره ای باز کرده اند؟

,

ماردین سید احمدی

,

انتهای پیام/ 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه