اخبار داغ

به مناسبت 30 تیر سالروز شهادت خلبان شهید عباس دوران؛

ساخت نرم افزار شهید عباس دوران توسط دانشجو بوشهری

ساخت نرم افزار شهید عباس دوران توسط دانشجو بوشهری
این نرم افزار شامل متن از قبیل زندگی نامه، وصیت نامه، خاطرات، دست نوشته ها و عکس شهید می باشد. لازم به ذکر است، به مناسبت سالروز شهادت شهید عباس بابایی، 15 مرداد، نرم افزار این شهید بزرگوار به سفارش نیرو هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در دست ساخت می باشد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از"سپاس محمد فخرایی دانشجوی بسیجی سازنده این نرم افزار گفت: هر کس قدمی در راه رضای خدا بردارد، خداوند توفیقاتی نصیب ایشان می کند، بنده نیز بی بهره نبودم، بعد از ساخت هر نرم افزار شهید، توفیقاتی نصیب بنده می شد، اما این بار کمی فرق می کرد، با دوستان صحبت کردیم و نیت کردم نرم افزار شهید عباس دوران را بسازیم، هنوز اطلاعات شهید نرسیده بود، شاید باور نکنید، قبل از ساخت نرم افزار، توفیقات الهی رسید، حین ساخت و بعد از ساخت. شهید دوران واقعا شهید عزیزی می باشد. توصیه می کنم مطالب این نرم افزار را مطالعه نمایید.

بخشی از زندگی نامه شهید:

ناگفته هایی از زندگی پر افتخار شهید عباس دوران
پرنده ی سبک بال دوران چگونه دعوت حق را لبیک گفت ؟
قرار بود یکی از خیابان های شیراز را به نام او نامگذاری کنند ، به محض رونمایی از تابلو لحظه ای عنوان «شهید» را در کنار اسم خود دید ؛ لبخندی زد ، انگار خیلی هم برایش غریبه نبود.
تا آن روز سابقه نداشت شخصی زنده باشد و خیابانی را به نامش کنند ، اما "عباس دوران" بزرگمرد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران این رکورد را هم به نام خود ثبت کرد.
نگاهی گذرا به روزهای پر هیجان سرلشکر شهید عباس دروان چند رکن اساسی را به ذهن تداعی می کند ؛ او عاشق کشورش بود ، او خانواده اش را می پرستید و به رغم استعدادهای خارق العاده ای که در وجودش داشت ذره ای ترس از شهادت و از بین رفتن تن و جان را در برابر آزادی و رستگاری به دل راه نمی داد ؛ دوران با شهادت خود گرچه دنیا را ترک کرد اما در تمامی دوران جاودانه شد.
در آبان ماه سال 59 در یکی از دست نوشته های شهید دوران می خوانیم : "بیش از یک ماهه که با تکرار پروازهای حماسی و بی وقفه عرصه را بر دشمن غاصب تنگ ساخته ایم و این فقط گوشه ای از فعالیت های پایگاه بوشهر است ، امروز وقتی به خانه رسیدم نامه ای از نرگس همسرم از لای در به زمین افتاد ، حدود چهل روز است او را ندیده ام و چهره اش را به کلی از یاد برده ام ، او نیز نسبت به من همین حس را دارد اما چه کنم دست خودم نیست."
دوران در زندگی شخصی خود از یک سو عزم دفاع از تمامیت ارضی و خاک مقدس ایران اسلامی را برایمان دیکته می کند و از سوی دیگر صمیمیت و عزت نفس در کنار یک خانواده ؛ چه زیباست عشق به همسر و خانواده در سخت ترین شرایط که به خون و جنگ و دوری آغشته شده است.
سراسر کارنامه ی خلبان خوش ذوق شیرازی پر شده است از پروازهای غرور انگیزی که در قریب به اتفاق آنها پیش قراول بوده و پرواز با وی در اوج درگیری های جنگ تحمیلی به گفته ی همراهان و همکارانش قوت قلبی بوده است؛ اما موضوعی که شهید دوران را از دیگر خلبانان شهید کشورمان متمایز می کند ضربه ی مهلک وی به پیکره ی کشور تجاوزگر عراق در تاریخ سی ام تیرماه سال سال 61 است .
قرار بر این شده بود که عراق میزبان باشد و کشورهای عضو عدم تعهد برای برگزاری اجلاس شان به بغداد سفر کنند و این امر مساوی با این بود که صدام از کشور عراق برای یک دوره ریاست جنبش عدم تعهد را بر عهده می گرفت و نفوذ و توان سیاسی این کشور را  در سطح بین الملل افزایش می داد ؛ تمامی این موضوعات در حالی رو به شکل گیری بود که با آغاز جنگ تحمیلی میان ایران و عراق بسیاری از کشورهای جهان به جانب داری از صدام و کشورش برخواسته بودند .
بر اساس تبلیغات پر رنگ صدام در عرصه های خارجی مبنی بر نفوذ ناپذیری آسمان بغداد و بویژه قدرت پدافند در این شهر به نظر می رسید راه نفوذ به آن به روی تمامی خلبان های ایرانی بسته باشد ؛ صدام که بارها این شهر را به مثابه ی گنبدی آهنین تشبیه کرده بود هیچگاه تصور نمی کرد آسمان بغداد به دست دلاورمرد نیروی هوایی ارتش ایران فتح شود.
 پالایشگاه عظیم "الدروه" عراق بر روی نقشه های نیروی هوایی برای این منظور هدف گذاری شده بود و عباس مانند دیگر پرواز هایش لیدر دسته ی پرواز بود ، پایگاه سوم شکاری حال و هوای دیگری داشت و فعالیت های گسترده ای در جهت برنامه ریزی و هدایت عملیات در آن در جریان بود .
شهید خضرایی فرمانده پایگاه در کنار شهید یاسینی معاون عملیات در حالی با دقت به صحبت های عباس و همرزمانش گوش می داد که پی برده بود او و یارانش تمامی جانب کار را در نظر گرفته اند ، هیچ نکته ی مبهمی وجود نداشت ، فرمانده با نگاهی مصمم به چشمان تک تک نفرات گروه خیره شد و گفت : یادتان باشد احدی نباید از انجام این عملیات مطلع شود حالا بروید و خودرا برای فردا آماده کنید.
هواپیمای اف – 4 فانتوم مدل ای شکاری – بمب افکن با یک سکان عمودی و دو بال کوتاه و دماغه ای تیز و دراز مانند پرنده ای غول پیکر تنها ابزار دوران و یارانش بود ، همگی مجهز به لباس های مخصوص و ماسک اکسیژن شدند ؛ هواپیمای جنگنده بمب افکن با سرعت 500 نات معادل هزار کیلو متر در ساعت قلب آسمان را با هدف خاک دشمن شکافت.
بر فراز شهر بغداد در آسمان غوطه ور بود و به سمت هدف اصلی که پالایشگاه الدوره بود می تاخت ، دکل های پالایشگاه از دور نمایان شد ، با گذر تیم آسمانی خلبانان ایرانی به سرکردگی عباس دوران و تخلیه ی بمب های جنگجنده هایشان بر سر پالایشگاه الدوره ، این محل به تلی از آتش و خاک تبدیل شد ، تمامی این لحظات 2 دقیقه بیشتر طول نکشید ، حالا دیگر خواب از چشمان فرماندهان بعثی ربوده شده بود و صدای آژیر قرمز همه جا طنین انداز بود .       
خبرنگار تلوزیون بی بی سی گزارش می دهد : چند ساعت از تنظیم اخبار مصاحبه ی صدام حسین و صحبت های وی در خصوص برقراری امنیت هوایی کشور و ایمن سازی آسمان بغداد نگذشته بود که نیروی هوایی ایران پالایشگاه الدوره بغداد را هم بمباران کرد ، هم اکنون صفوف عظیم خودرو برای در یافت بنزین شکل گرفته بود. اینک تمام جهان به نا امنی بغداد پی برده بود و اینک دیگر صدام و عراق میزبان کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نبودند .
 در حالی که هر دو هواپیمای ایرانی به سرعت خاک عراق را ترک می کردند ، صدای اصابت موشکی به بخشی از بال راست هواپیمای لیدر، عباس را به خودش اورد ؛ در این لحظه بود که هواپیمای حامل شهید دوران حدود 10 متری به بالا پرید .
به استناد صحبت های دوستان صمیمی اش قبلا هم گفته بود که حاضر نیست به هیچ وجه تن به اسارت دهد و با اسیر شدن در زندان های عراقی حلاوت شهادت را از خود نمی گیرد ، پس این چنین شد که اصرار های منصور کاظمی خلبان کابین عقب مبنی بر ترک هواپیما از سوی عباس پذیرفته نشد و شگفتی دیگر در آسمان عراق خلق شد.
عباس حال عجیبی داشت از یک سو به سرنوشت نامعلوم همکارش می اندیشید و از طرفی دیگر به وضعیت بد هواپیمای متلاشی شده ی و سرنوشت خود.
سرهنگ خلبان عباس دوران به راحتی می توانست با استفاده از صندلی پران و چتر نجات ، هواپیما را ترک کند اما در همین حال بود که : با غرش سهمگین هواپیمای خود و شکستن دیوار صوتی مرکز شهر بغداد را نا امن ساخته بود.
هواپیمایی که اینک نه دیگر بمبی داشت نه مسلسلی  ، تلاش کرد خود را به سمت هدف ثانویه خود یعنی ساختمان اجلاس جنبش عدم تعهد برساند ؛ دوران حامل پیام ویژه ای برای این ساختمان بود.
در حالی که با هر دو دست استیک فرمان را به سمت خود می کشید در تلاش بود تا نوک هواپیما را در افق نگه دارد و از سقوط آن جلوگیری کند ، چشمانش به ساختمان اجلاس خیره بود و در قلبش شوری وصف ناپذیر حاکم  شده بود.
شهید خلبان عباس دوران همانگونه که به دوستان و همرزمانش توصیه می کرد هرگز تن به ذل و خواری ندهند ، در لحظات پایانی زندگی پربار خویش این امر را به اثبات رساند و پس از سالها انتظار در تیرماه سال 81 بقایای پیکر این شهید نامی اسلام توسط کمیته جستجوی مفقودین به میهن منتقل شد.
حضور مقامات مهم کشوری و لشکری ،  رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و خانواده های  شهدای عالی قدر در مراسم تشییع شهید دوران ، اهمیت وی برای ایران اسلامی و فعالیت های ارزنده وی را بار دیگر به اثبات رساند.
پرنده ی سبک بال نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 32 سالگی و در اوج ورود به فضای پختگی و علم دعوت حق را لبیک گفت .
اکنون امیررضا تنها یادگار شهید دوران است .

در سایت این دانشجوی بسیجی، همیشه این جمله خودنمایی میکند: « به کوری چشم صهیونیست ها، فاتح خیبر، حیدر کرار امیر ماست.»
 

, شبکه اطلاع رسانی دانا, ، به نقل از"سپاس,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, , flash-persian.ir]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه