اخبار داغ

پایان انتظار 34 ساله؛

پیکر شهید حسن سلیمانی در کاشمر تشییع شد+تصاویر

پیکر شهید حسن سلیمانی در کاشمر تشییع شد+تصاویر
پیکر شهید حسن سلیمانی پس از 34 سال انتظار بر روی دستان مردم ولایتمدار کاشمر تشییع شد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کاشمر بصیر، همزمان با هفته دفاع مقدس و ماه محرم شهید حسن سلیمانی بعد از 34 سال انتظار بر روی دستان مردم شهیدپرور کاشمر و اهالی روستای موشک شهرستان تشییع شد که در همین راستا گزارشی تهیه شده است که در ادامه می‌خوانید.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کاشمر بصیر،,

 

,

فصل اول:

, فصل اول:,

مسیر تشییع شهید حسن سلیمانی از مسجد جامع به سمت امامزاده سید حمزه (ع) بود؛ همه آمده بودند؛ مسئولان، اقشار مختلف مردم و ارگانهای نظامی سپاه پاسداران و نیروی انتظامی که بسیار زیبا و با نظم خاصی نسبت به شهید و آرمانهای انقلاب اسلامی احترام نظامی گذاشتند.

,

 

,

در گوشه‌ای دیگر از مراسم خواهران بسیج دانشجویی کاشمر به گرامیداشت یاد شهیدان سرودی با همین مضمون همصدایی می‌کردند و جمعیت، که هر لحظه بیشتر و حضور گسترده‌تر می‌شد.

,

 

,

بعد از انجام مراسم ویژه و ادای احترام نظامی، مراسم تشییع شروع می‌شود و سیل جمعیت با فریاد‌های استکبارستیزی به سمت امامزاده سید حمزه حرکت می‌کند.

,

, ,

فصل دوم:

, فصل دوم:,

گفت‌و‌گویم را برای تهیه گزارش با پیرمردی 70 حدود 70 ساله که عصا زنان جمعیت را همراهی می‌کند و اشک می‌ریزد شروع می‌کنم. لطفا خودتان را معرفی کنید و اینکه چه نسبتی با شهید دارید؟.

,

 

,

خودش را محمد سلیمانی برادر بزرگتر شهید معرفی می‌کند و با بغضی 34 ساله در پاسخ به اینکه راه شهدا را چگونه ادامه دهیم؟ با همان لهجه‌ی زیبای مردمان روستای کوشک، خیلی خلاصه گفت: فقط خدا به ما ایمان دهد و دوباره بدون مکث تأکید می‌کند فقط خدا ایمانی به ما بدهد کافی است.

,

, ,

برادر سالخورده‌ی شهید که 34 سال انتظارش به پایان رسیده در ادامه همانطور که خداحافظی می‌کند همراه با گریه می‌گوید: خیلی دنبال برادرم گشتم اما پیدایش نکردم.

,

, ,

در ادامه علی سلیمانی برادرزاده شهید سلیمانی، از اخلاق و رفتار شهید گفت که خیلی خوب، مهربان و سخت‌کوش بود و با زحمت‌کشی و کارگری زندگی‌اش را اداره و با هفت فرزندش یعنی سه پسر و چهار دختر در روستای موشک کاشمر با کسب لقمه حلال زندگی می‌کرده است.

,

 

,

برادرزاده شهید بیان داشت: همان دفعه اولی که شهید به جبهه اعزام شده بود دیگر برنگشت و بعد از مدتی مفقودالاثر اعلام شد و خانواده تا اکنون 34 سال است که منتظر شهید بودند.

,

 

,

وی در پاسخ به اینکه روستای موشک چند تا شهید تقدیم اسلام کرده است با بیان اینکه شهدای این روستا در تهران و مشهد هم به خاک سپرده شدند، پاسخ داد: این روستا 23 شهید تقدیم اسلام کرده که با شهید حسن سلیمانی این تعداد به 24 نفر رسید.

,

 

,

برادرزاده شهید سلیمانی در پایان گفت‌و‌گو رسیدگی به مشکلات جوانان و بیشتر کردن امکانات ورزشی و رفاهی را راه‌ حلی برای پیشگیری از رو آوردن جوانان به کارهای خلاف دانست و بیان داشت: یکی از راههایی که می‌شود راه شهدا را ادامه داد همین است.

,

 

,

در ادامه غلامرضا سلیمانی برادرزاده دیگر شهید در گفت‌و‌گو با خبرنگار صبح توس، گفت: 34 سال پیش که سن و سال زیادی هم نداشتم یادم است که شهید فرد شوخ‌ طبعی بود و وقتی که با دیگر بچه‌ها به منزلشان می‌رفتیم با ما شوخی می‌کرد و بسیار روی خوشی داشت و همیشه می‌گفت که دلبسته‌ی این دنیا نشویم که باید روزی آن را رها کنیم.

, صبح توس،,

 

,

می‌پرسم از اینکه پیکر شهید را بعد از 34 سال آوردند چه احساسی دارید؟ که بغض گلویش را می‌گیرد و شانه‌هایش می‌لرزد و گریه امانش نمی‌دهد.

,

, ,

برای اینکه نسل امروز هم راه شهدا را ادامه دهند به عنوان برادرزاده شهید چه پیامی دارید؟ با همان بغض در گلو ادامه داد: نگذارند خون این شهیدان پایمال شود؛ راهشان را ادامه دهند.

,

فصل سوم:

, فصل سوم:,

 

,

جمعیت در گلزار شهدای امامزاده سید حمزه جمع شده و امام جمعه کاشمر بر پیکر شهید حسن سلیمانی نماز اقامه کرد و بعد از پایان نماز و سخنرانی پیکر مطهر شهید را به حرم منور امامزاده طواف دادند و در کنار همرزمانش به خاک سپردند.

,

 

,

پیرزنی 80 الی 85 ساله که کنار مزار شهید نشسته بود و با خود زمزمه می کرد توجه مرا به خود جلب کرد؛ جویای نسبش با شهید شدم که اطرافیان او را خواهر بزرگ شهید معرفی کردند و گفتند گوشهایش سنگین است؛ اما می‌تواند لب‌خوانی کند که با کمک یکی از هم‌ولایتی‌هایش گفت‌و‌گو را آغاز کردم.

,

 

,

لطفا خودتان را معرفی کنید؟ پاسخی شنیده نمی‌شود که همان هم‌ولایتی او را بتول سلیمانی معرفی می‌کند و او که همچنان نام برادرش را مهربانانه «حسن جان» زمزمه می‌کند، می‌گوید: اگر که تا الان زنده‌ام بخاطر شهید بوده و خدا برای همین مرا زنده نگه داشته است و گرنه عمر من زیاد است و ادامه می‌دهد اکنون نمی‌توانم حرف بزنم.

,

, ,

صمیمانه با خواهر ارشد شهید خداحافظی می‌کنم و گفت‌و‌گویم را با خواهرزاده شهید ادامه می‌دهم.

,

 

,

خودش را اینگونه معرفی می‌کند حلیمه رضایی از روستای موشک فرزند حسن رضایی و در مورد شهید می‌گوید با وجود اینکه بچه بودم، یادم هست که شهید رفتارش خیلی خوب بود و زمانی هم که به خانه‌شان می‌رفتیم با ما مهربان بود.

,

 

,

خواهرزاده‌ی شهید افزود: از اینکه بعد از 34 سال شهید را آوردند احساس خیلی خوبی دارم و خوشحالم و امیدوارم که در آن دنیا ما را هم شفاعت کنند.

,

فصل چهارم:

, فصل چهارم:,

 

,

دختر بزرگ شهید سلیمانی نزدیک مزار پدر با محبوبی که سالها منتظرش بوده نجوا می‌کرد، عرض ادب کردم و خواستم که گفت‌و‌گوی کوتاهی داشته باشم؛ اما موافقت نکرد؛ گفتم حیف است چنین پدری داشته باشید و صحبت نکنید بنابراین اصرار کردم تنها یک جمله بگوید که احساسش را اینگونه بیان کرد: فقط ممنون خدا هستم که بابایم را به من بازگرداند. فقط ممنون خدا هستم.

,

 

,

کمی آن طرفتر دختر کوچکتر شهید همچنان با گریه شوق که آمیخته به درد و رنج تمام سالهای انتظار بود با پدرش صحبت می‌کرد: «بابا جان اکنون خوشحالم که برگشتی! هیچ‌کس نمی‌تواند احساس مرا درک کند! بابا جان هر زمان که در تلویزیون شهدای گمنام را تشییع می‌کردند دنبالت می‌گشتم».

,

 

,

دختر کوچکتر شهید ادامه می‌دهد: «بابا جان دنبالت می‌گشتم؛ اما پیدایت نمی‌کردم، به هر شهر که سفر می‌کردم به مزار شهدای گمنام می‌رفتم و سن و سالشان را از روی مزار نگاه می‌کردم و دنبالت می‌گشتم که بالاخره خودت به سراغم آمدی».

,

, ,

تعدادی از بانوان دور دختر شهید حلقه زده بودند و او را دلداری می‌دادند و چادرهای مشکی اطرافیان، خیمه‌گاهی برای دختر شهید شده بود؛ نمی‌شود این زمزمه‌ها و درد و دل‌های دختر شهید را شنید و به یاد دختران مظلوم امام حسین (ع) نیفتاد و یادی از واقعه عاشورا نکرد.

,

 

,

غریبی و مظلومیت حضرت رقیه و حضرت سکینه(ع) در دوران اسارت که کسی جز عمه‌ی بزرگوارشان حضرت زینب (ع) آنها را دلداری نمی‌داد.

,

 

,

این فصل را با سخنی از فرمایشات امام خامنه‌ای به پایان می‌برم که فرمودند: «خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلا است».

,

فصل پنجم:

, فصل پنجم:,

 

,

داستان رشادتهای خانواده شهید سلیمانی‌ها پایانی ندارد؛ زهرا مهدی‌زاده یکی دیگر از مادران شهید روستای موشک در گفت‌و‌گو با خبرنگار صبح توس، می‌گوید: شهید سلیمانی برادر شوهرم است و پسرم هم مسلم سلیمانی در سال 84 در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسیده است.

, صبح توس،,

 

,

این مادر شهید در ادامه‌ گفت و‌گو اشاره‌ای به اخلاق و رفتار بسیار خوب شهید حسن سلیمانی می‌کند و می‌گوید: از زمانی که پسرم مسلم به شهادت رسیده نزدیک به 12 سال می‌گذرد و از آن زمان تاکنون شهیدی به روستایمان نیاورند و کسی شهید نشده است و به عبارتی آخرین شهید روستا پسرم بود که اکنون پیکر شهید سلیمانی، عموی پسرم را بعد از 34 سال انتظار آوردند.

,

 

,

 

,

, ,

فاطمه خلیقی از اهالی روستای موشک که در مراسم تشییع شهید حضور یافته و هم ولایتی شهید سلیمانی است در گفت‌و‌گو با خبرنگار صبح توس گفت: برای اینکه راه شهیدان را ادامه دهیم باید حجابمان را حفظ کنیم.

,

 

,

زینب نیازمند هم یکی دیگر از بانوان زینبی روستای موشک در پاسخ به اینکه شهید را چقدر می‌شناسید؟ بیان داشت: شهید را خیلی خوب می‌شناسم، همسرش حامله بود که شهید سلیمانی بخاطر دفاع از ناموس و کشورش به جبهه رفت و من که  تازه به خانه‌ی بخت رفته بودم به اتفاق همسرم به بدرقه‌اش رفتیم و خداحافظی کردیم.

,

 

,

این بانوی زینبی ادامه داد: برای اینکه راه شهیدان را ادامه دهیم باید تا زمانی که توان داریم مسیر اسلام را ادامه دهیم؛ به خانواده‌هایشان احترام بگذاریم و به زیارت مزار شهدا برویم.

,

 

,

فصل آخر:

, فصل آخر:,

, ,

مراسم تشییع شهید حسن سلیمانی به پایان رسید و جمعیت سوگوار امام حسین (ع) کم کم پراکنده می‌شود در مسیر بازگشت از امامزاده سید حمزه با فرزند یکی از همرزمان شهید آشنا شدم و باب گفت‌و‌گو باز شد.

,

 

,

محمد قنبری در گفت‌و‌گو با خبرنگار صبح توس، با بیان اینکه از اهالی روستای موشک است که تا کاشمر 20 کیلومتر فاصله دارد در مورد شهید گفت: شهید با مرحوم پدرم غلامرضا قنبری همرزم بود که پدرم می‌گفت: با شهید سلیمانی در عملیات خیبر با هم بودیم که بعد از پایان عملیات از شهید خبری نشد و پیدایش نکردیم؛ چرا که مفقود شده بود و می‌گفت همرزمم را گم کردم و متأسفانه پیدایش نکردیم.

, صبح توس،,

, ,

وی بیان داشت: خانواده شهید تا اکنون منتظر بودند و خوشبختانه چند روز پیش گفتند که پلاک و استخوانهای شهید را آوردند.

,

 

,

قنبری با بیان اینکه خانواده شهید چند سالی است که در کاشمر زندگی می‌کنند در پاسخ به اینکه راه شهدا را چگونه ادامه دهیم یادآور شد: باید مراسم عزاداری ماه محرم را پرشور برگزار کنیم به نحوی که با پیروی از قرآن و امام زمان (ع) و نائب برحقشان امام خامنه‌ای همچنان خوار چشم دشمنان اسلام باشیم.

,

 گزارش از: حوریه صادقی زیرک ‌آباد

,

انتهای پیام/

,

 

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه