نتیجه مدیریت بی نقص پیامبر ، پیروزی مسلمانان و تشکیل جامعه اسلامی بود. بنابراین ما نیز امید داریم تا از تجربیات و رهنمودهای پیامبر اسلام(ص) در زمینه مدیریت سازمانی،الگو برداری کنیم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کُردتودی، نقش مدیر را میتوان در خدمت به بشر و رسانیدن وی به هدفهای بزرگ به وضوح دید.مدیریت،فرآیندی است که با رعایت ضوابط و قوانین مربوط به آن ، جامعه و سازمان را به سمت هدف نهایی سوق می دهد؛نتیجه چنین برداشتی از مدیریت، جامعه و سازمان پیشرفتهای میباشد که بارزترین هدف مدیریت در آن ، نهفته است.در راستای اجرای اصول مدیریت،نقش مهم مدیر به عنوان بازوی اصلی این جریان در پیشبرد جامعه و سازمان غیر قابل انکار است و این مدیراست که با اعمال ضوابط مدیریت ، نقش محوری خود را در سازمان متبوع ، تعیین می کند و پیشرفت جامعه و سازمان ، منوط به اجرای اصول مدیریت،توسط مدیر است. از آنجاییکه با تامل در احادیث و سیرهی پیامبر اسلام(ص) مواردی برجسته و همتراز با مدیریت وجود دارد و شخص پیامبر نیز بیشترین اهتمام را برای هدایت مسلمانان، براجرای مدیریت کارآمد داشتند؛ پس میتوان از دیدگاههای حضرت خاتم(ص) ، به عنوان ضوابطی که آنها را در مدیریت سازمانی خود به کار بست الگو گرفت ؛ زیرا نتیجه مدیریت بی نقص پیامبر ، پیروزی مسلمانان و تشکیل جامعه اسلامی بود. بنابراین ما نیز امید داریم تا از تجربیات و رهنمودهای پیامبر اسلام(ص) در زمینه مدیریت سازمانی،الگو برداری کنیم.
اصول اولیه مدیریت پیامبراسلام(ص)
عبارت از اصولی که پیامبر در مدیریت خود آنها را رعایت میکرد و به آنها پایبند بود.
1) اصل ارزش گذاری انسان ( تکریم و احترام ارباب رجوع )
مدیریت خاتم(ص) بر منزلت و ارزش انسان تاکید جامعی دارد، بارزترین جنبهی مدیریت بی نقص پیامبر (ص) دلالت آن بر جایگاه ارزشی انسان میباشد.قالَ النبیُّ (ص): « لا تَحقَرَنَّ اَحَداً مِنَ المُسلِمینَ فَاِنَّ صَغیرَهُم عِندَاللهِ کبیرٌ »(1) "هیچکس از مسلمانان را نباید کوچک شمرد زیرا کوچک آنان در پیشگاه خداوند بزرگ است."
2) اصل گشاده روئی و آسانی
هنگامیکه پیامبر بزرگوار معاذ بن جبل را برای تبلیغ، هدایت و رهبری به یمن میفرستاد به او این چنین دستور داد.
«یَسِّروُا وَلا تُعَسِّروُا ا بَشِّر وَلا تَنفُز»(2) " برمردم آسان بگیر ، سخت گیر مباش "
3) شناخت زمان
مدیر پرقدرت کسی است که زمان شناس بوده، بداند که موقع انجام کار چه زمانی است در همان فرصت آن را انجام دهد چه اگر قبل از موقع آن را انجام دهد و یا پس از فوت وقت آن را انجام دهد آن کار با موفقیت به انجام نخواهد رسید."الاِناءُ مِنَ اللهِ و العَجَلَهٌ مِنَ الشیطان"(3) " تانی وتامل از پروردگارت و شتاب زدگی از شیطان است."
4) اخلاق نیک
بارزترین امتیاز مدیریتی پیامبر داشتن خلق نیک و اخلاق حسنه بود."اِنَّما بُعِثتُ لَاُتَمِّمَ مکارمَ الاخلاقِ"(4)
"من مبعوث شدهام تا فضائل اخلاق را به کمال برسانم."
5) : اصول سبعه واجب در مدیریت
عبارت است از شرایط اولیهای که یک مدیر لازم است آن را داشته باشد. اصول سبعه در مدیریت پیامبر عبارت است از 1- علم 2-بردباری 3-عمل 4-عقل 5-با ملایمت برخورد کردن 6-مدارا و کنار آمدن 7-صبر
که بدون تردید شخص پیامبر خود، جامع این خصوصیات بودند و تاریخ گواه این مدعاست.
قالَ النبیُّ (ص) : "عَلیکَ بِالعِلمِ فَاِنَّ العِلمَ خلیلُ المُومِنِ و الحِلمَ وزیرُهُ والعَقلَ دَلیلُهُ وَالعَمَلَ قَیُّمُهُ وَ الرِّفقَ اَبُوهُ وَ َللیِّنَ اَخُوهُ وَ الصَّبرَ اَمیرُ جُنُودِهِ"(5) "علم جوئید که علم یار مومن است و بردباری وزیر اوست و عقل دلیل اوست و عمل سرپرست اوست و ملایمت پدر اوست و مدارا برادر اوست و صبرامیر سپاهیان اوست."
معیارهای مورد توجه در مدیریت اجرایی خاتم الانبیا(ص)
1) سعهی صدر
یکی از ابزار موثر مدیریت است، هنگامیکه آیه صد و بیست و پنجم سورهی انعام که دربارهی شرح صدر است نازل شد پرسیدند: ای پیامبر شرح صدر چیست؟ پیامبر در پاسخ آنان فرمودند: نوری است که خداوند در قلب هرکس بخواهد می افکند ، سپس در پرتو آن درخشش معنوی، سینهی جانش گشاده و وسیع میگردد.(6)
2) نیروی انسانی
در نهضت عظیم اسلامی که با مدیریت الهی پیامبر پیش میرفت نقش نیروی انسانی یعنی مهاجرین و انصار بعنوان بازوی پرتوان پیامبر در پیشبرد برنامه و اهداف اسلامی هرگز از صفحهی تاریخ محو نخواهد شد؛ به همین دلیل قرآن جاوید آیهی صد سورهی توبه را در مدح مهاجرین و انصار نازل فرموده است.
3) قانون
یکی دیگر از ابزار مدیریت پیامبر قانون است؛ قانون وسیله و طریقی میباشد که مدیر با این وسیله، مجموعهی تشکیلاتی خود را به طرف مقصود هدایت میکند و کتاب قانون در مدیریت پیامبر قرآن جاوید بود.
4) مشاوره و مشورت
فن مشاوره و مشورت را نخست قرآن جاوید به پیامبر می آموزد.«...وَشَاوِرهُم فی الاَمرِ...»(7) تاریخ گواه این مدعاست که یکی از دلایل بارز موفقیت مدیریتی پیامبر در عمل، مربوط به فن مشورت دربارهی جنگ خندق بود . در جنگ خندق که همهی احزاب برای از بین بردن اسلام و سرکوبی مسلمانان متحد شده بودند پیامبر(ص) در چگونگی مقابله با دشمن، نظر صحابه بزرگوار خود را خواست که در این نظر خواهی سلمان فارسی پیشنهاد کندن خندق را داد و پذیرفته شد . نکتهی قابل توجه این است که خاتم(ص) عقل کل بودند و از طریق وحی با منبع الهی ارتباط داشتند بنابراین نیازی به راهنمایی دیگران نداشتند؛ ولی چون شیوهی مدیریتی ایشان جنبهی آموزشی داشته است او با این عمل ارائهی طریق میکرد و میخواست بفهماند که باید به دیگران شخصیت داد و به افکار آنان احترام گذاشت. با این حال آیا تاریخ میتواند کتمان کند که پیامبر اسلام(ص)، مبتکر و پدیدآورندهی فن مشاوره در مدیریت نبوده است؟
5) تواضع، عفو، بخشش
در پروژهی مدیریتی پیامبر اعمال ثلاثه جایگاه ویژهای دارند."اَفضَلُ الاَعمالِ ثلاثَهُ : اَلتَّواضُعُ عِندَالدَّولَهِ وَ العَفو عِندَالقُدرَهِ و العَطیَّهُ بِغیرِالمنَّهِ"(8) "بهترین کارها سه چیز است: تواضع بهنگام دولت و عفو بهنگام قدرت و بخشش بدون منت
آفات مدیریت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)
1) دروغ، خلف وعده، خیانت در امانت
آنچه که امروزه آفات مدیریت نام دارد در رهبری پیامبر وجود نداشت . در پروژهی مدیریت خاتم، دروغگویی، خلف وعده و خیانت در امانت برابر با نفاق میباشد. با این حال آیا تاریخ میتواند کتمان کند که در رهبری و مدیریت پیامبرآفات امروزی مدیریت وجود داشته است؟ "ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیه فَهُوَ مُنافِقٌ مَن اِذا حدَّثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذا ائتُمِنَ خانَ"9) "سه چیز است که در هر که هست منافقست: آنکه وقتی سخن گوید دروغ گوید و وقتی وعده کند تخلف ورزد و وقتی امانت گیرد خیانت کند."
2) رشوه گیری
در پروژهی مدیریت پیامبر اکرم(ص) رشوه جایی نداشت و پیامبر بر همهی امور کارکنانش نظارت مطلق داشت. پدیدهی زشت رشوه گیری، همیشه یکی از آفات مدیریت سازمانی بوده که به سراغ مدیران آمده است. در تاریخ آمده است که سران کفار مکه برای ممانعت از تبلیغ اسلام توسط پیامبر(ص) به او پیشنهاد رشوه مالی دادند وازهرحربه ای برای دادن رشوه کمک گرفتند؛اما پیامبر اسلام(ص) فرمودند: اگر ماه و خورشید را در دست چپ و راست من بگذارید تا از رسالت الهی خود دست بردارم هرگز قبول نخواهم کرد.قَالَ النَبیُّ(ص) :"اَلرّاشیَ وَالمُرتَشی فی النّار"(10)"رشوه دهنده و گیرنده در آتشند."
3) حرص و تکبر
«اَنهاکَ عن ثَلاثِ خِصالٍ اَلحَسَدِ وَالحِرصِ وَ الِکبرِ»(11) "از سه خصلت دور باش حسد و حرص و تکبر"
4) پارتی بازی
در مدیریت پیامبر مبنای کارگزینی و گزینش افراد، فضیلت، پرهیزکاری و شایسته سالاری بود به همین دلیل عمویش ابیلهب جایی نداشت .اما شخصی چون سلمان فارسی غیرعرب و بلال حبشی سیاهپوست جایگاهی ویژه داشتند. یکی از بارزترین آفات مدیریتی معاصر پدیدهی ناشایست پارتیبازی در ادارات سازمانی میباشد که در آن بدون توجه به تخصص و کارآیی افراد، رابطه بر ضابطه غالب میشود و این عدم تخصص افراد منجر به بروز نقص در پیشرفت سازمان اداری میگردد. در جامعهی اسلامی که رهبری آن را پیامبر برعهده داشت مبنای گزینش افراد فضیلت و پرهیزکاری بود. «اَلوَرعُ سَیِّدُ العَمَلُ» (12) " پرهیزکاری سرآمد اعمال است."
پی نوشت
1-بحارالانوار،ج74،ص158-2-نهج الفصاحه،ص646-3-دیباچه ای برمدیریت اسلامی،رشیدپور،ص140- 4-همان،ص191-5-همان،ص415- 6-نگرشی برمدیریت اسلامی،تقوی،ص118- 7-آل عمران،159 - 8-نهج الفصاحه،ص74 - 9-نهج الفصاحه،ص268 - 10-همان،ص351 - 11-همان،ص194 - 12-همان،ص643
* علی حیدرآقایی نویسنده ، روزنامه نگار و پژوهشگر فرهنگی
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه