گزارش آناج از مشاغل کثیف در تبریز؛
کلاهبرداری در مراسم خَتم! طلب آن خدابیامرز را بدهید/ تهمت دزدی و بدهکاری در وسط بازار شهر، شما باشید چه می‌کنید؟!
فارغ از آنکه عده‌ای هر کجا اعلامیه‌ای ببینند آخر مراسم به مسجد می‌روند و شام را هم به‌اجبار میهمان ناخوانده‌ی میزبان می‌شوند، گروهی دیگر پا را فراتر می‌گذارند و از خانواده متوفی پول هم می‌گیرند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، از مشاغل عجیب پایتخت دیده و شنیده‌اید، اینکه عده‌ای پول می‌گیرند تا در طرح زوج و فرد نمره پلاک‌تان را مخفی کنند، در مراسم ختم برای مرده‌تان زار بزنند و یا خط‌نگهدار تاکسی شوند و به نوبت مسافران را به سمت خودروهای مسافرکش هدایت کنند، جزو شغل‌هایی است که درآمد خوبی هم دارد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,در تبریز نیز از این دست شغل‌ها پیدا می‌شود اما اخیراً با پدیده‌هایی در این شهر مواجه می‌شویم که شاید در سایر شهرها نمونه‌ی مشابه آن ثبت نشده باشد. عده‌ای از این راه درآمد خوبی به جیب می‌زنند و اگر بخواهیم آن را شغل تلقی کنیم باید به آن پسوندهایی همچون «کثیف» را نیز اضافه نماییم.
فرض کنید در مراسم ختم یکی از نزدیکان‌تان نشسته‌اید و میهمانان زیادی در مسجد برای همدردی با شما حضور یافته‌اند. در میان گروه زیادی از حضار از احترام برخوردارید و به هیچ وجه نمی‌خواهید چهره خود و خانواده‌تان در دید کسی مخدوش شود. در همین اثناء فرد یا عده‌ای با داد و بیداد وارد مسجد می‌شوند و می‌گویند: «به جای هزینه‌های این‌چنینی بیاید طلب آن خدا بیامرز را بدهید»!
شاید برایتان عجیب باشد اما این اتفاق نادر رخ می‌دهد و در اکثر اوقات خانواده‌های متوفی برای حفظ آبروی خود دستپاچه می‌شوند و مبالغ پانصد هزار تومانی و حتی بیشتر از آن را به فرد مدعی پرداخت می‌نمایند. آن‌هم فقط به‌خاطر اینکه فرد فرصت‌طلب و یا شاید بهتر باشد بگوییم کلاهبردار، اعلامیه را خوانده و از نام متوفی و تاریخ فوت آن آگاه است!
مشاغل کثیف در این یک مورد خلاصه نمی‌شوند، شما در روزی آفتابی در خیابان‌های معروف شهر در حال پیاده‌روی هستید و گاه شلوغی جمعیت موجب می‌شود از سرعت‌تان بکاهید و به ویترین مغازه‌ها خیره شوید، در همین هنگام که در فکر فرو رفته‌اید یکی یقه‌تان را می‌گیرد و می‌گوید پولم را بده! و در حالی که حیرت زده مانده‌اید با حلقه‌ی جمعیت دورِ خود و نگاه‌های تعجب‌برانگیز آنان مواجه می‌شوید.
فَردی یقه‌تان را گرفته و درحالی که تکان‌تان می‌دهد با الفاظ رکیک از شما طلب وجه می‌کند، یا مدعی است شما را می‌شناسد و بعد از مدت‌ها اتفاقی در خیابان به پست او خورده‌اید تا پولی که یک سال است از او گرفته‌اید را پس بدهید و یا در میان جمعیت به شما انگ دزدی می‌زند و مدعی می‌شود یک اسکناس پنجاه هزار تومانی که مالِ او بوده است را از زمین برداشته‌اید و یا از جیبش زده‌اید! شما باشید چه‌کار می‌کنید؟! عده‌ای در مواجهه با این افراد سرسختی نشان می‌دهند و با کتک‌کاری، فرد شیاد پا به فرار می‌گذارد اما گروهی دیگر از روی حجب و حیا به خواسته‌ی کلاهبردار تن می‌دهند.
این دو جزو اعمال غیرمتعارف و غیرانسانی است که رخ می‌دهد و عده‌ای که این کار را به‌عنوان شغل انتخاب کرده‌اند، همچون کسانی که در خیابان‌ها روبرویتان سبز می‌شوند و با طرح مسایلی همچون مسافرم، پول ندارم و یا کیف پولم را گم کرده‌ام، درآمد خوبی به جیب می‌زنند.
صحنه‌سازی برای اخذ دیه و یا برخورد تعمدی با خودروها برای رسیدن به پول‌های میلیونی از دیگر کارهایی است که علی‌رغم گذشت سال‌ها از پیدایش آن، همچنان رونق دارد و در تبریز هم نمونه‌های آن مشاهده می‌شود!
انتهای پیام/
در تبریز نیز از این دست شغل‌ها پیدا می‌شود اما اخیراً با پدیده‌هایی در این شهر مواجه می‌شویم که شاید در سایر شهرها نمونه‌ی مشابه آن ثبت نشده باشد. عده‌ای از این راه درآمد خوبی به جیب می‌زنند و اگر بخواهیم آن را شغل تلقی کنیم باید به آن پسوندهایی همچون «کثیف» را نیز اضافه نماییم.
,فرض کنید در مراسم ختم یکی از نزدیکان‌تان نشسته‌اید و میهمانان زیادی در مسجد برای همدردی با شما حضور یافته‌اند. در میان گروه زیادی از حضار از احترام برخوردارید و به هیچ وجه نمی‌خواهید چهره خود و خانواده‌تان در دید کسی مخدوش شود. در همین اثناء فرد یا عده‌ای با داد و بیداد وارد مسجد می‌شوند و می‌گویند: «به جای هزینه‌های این‌چنینی بیاید طلب آن خدا بیامرز را بدهید»!
,شاید برایتان عجیب باشد اما این اتفاق نادر رخ می‌دهد و در اکثر اوقات خانواده‌های متوفی برای حفظ آبروی خود دستپاچه می‌شوند و مبالغ پانصد هزار تومانی و حتی بیشتر از آن را به فرد مدعی پرداخت می‌نمایند. آن‌هم فقط به‌خاطر اینکه فرد فرصت‌طلب و یا شاید بهتر باشد بگوییم کلاهبردار، اعلامیه را خوانده و از نام متوفی و تاریخ فوت آن آگاه است!
,مشاغل کثیف در این یک مورد خلاصه نمی‌شوند، شما در روزی آفتابی در خیابان‌های معروف شهر در حال پیاده‌روی هستید و گاه شلوغی جمعیت موجب می‌شود از سرعت‌تان بکاهید و به ویترین مغازه‌ها خیره شوید، در همین هنگام که در فکر فرو رفته‌اید یکی یقه‌تان را می‌گیرد و می‌گوید پولم را بده! و در حالی که حیرت زده مانده‌اید با حلقه‌ی جمعیت دورِ خود و نگاه‌های تعجب‌برانگیز آنان مواجه می‌شوید.
,فَردی یقه‌تان را گرفته و درحالی که تکان‌تان می‌دهد با الفاظ رکیک از شما طلب وجه می‌کند، یا مدعی است شما را می‌شناسد و بعد از مدت‌ها اتفاقی در خیابان به پست او خورده‌اید تا پولی که یک سال است از او گرفته‌اید را پس بدهید و یا در میان جمعیت به شما انگ دزدی می‌زند و مدعی می‌شود یک اسکناس پنجاه هزار تومانی که مالِ او بوده است را از زمین برداشته‌اید و یا از جیبش زده‌اید! شما باشید چه‌کار می‌کنید؟! عده‌ای در مواجهه با این افراد سرسختی نشان می‌دهند و با کتک‌کاری، فرد شیاد پا به فرار می‌گذارد اما گروهی دیگر از روی حجب و حیا به خواسته‌ی کلاهبردار تن می‌دهند.
,این دو جزو اعمال غیرمتعارف و غیرانسانی است که رخ می‌دهد و عده‌ای که این کار را به‌عنوان شغل انتخاب کرده‌اند، همچون کسانی که در خیابان‌ها روبرویتان سبز می‌شوند و با طرح مسایلی همچون مسافرم، پول ندارم و یا کیف پولم را گم کرده‌ام، درآمد خوبی به جیب می‌زنند.
,صحنه‌سازی برای اخذ دیه و یا برخورد تعمدی با خودروها برای رسیدن به پول‌های میلیونی از دیگر کارهایی است که علی‌رغم گذشت سال‌ها از پیدایش آن، همچنان رونق دارد و در تبریز هم نمونه‌های آن مشاهده می‌شود!
,انتهای پیام/
,
ارسال دیدگاه