نویسنده موفق نهاوندی گفت: از آنجایی که آسیبشناسی حوزه فرهنگ در مسیر بینالمللی شدن باید اتفاق افتد، این بینالمللی شدن مادامی جوابگوست که بومیگرایی برجسته شود و متأسفانه میتوان گفت که این لباس هنوز بر تنِ استان ما گشاد است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نافع؛ ادبیات هر کشور از دیرباز مورد توجه مجامع مختلف بوده و نشان از فرهنگ و ادب آن دیار دارد که در بخشهای مختلف از شعر، داستان و... متجلی میشود؛ چند سالی است که جشنواره رضوی در بخشهای مختلف برگزار میشود که جشنواره ملی داستان رضوی یکی از بخشهای این جشنواره است؛ کسب مقام سوم در چهاردهمین جشنواره ملی داستان رضوی توسط روحالله صالحی، بهانهای شد تا با این نویسندۀ خوشذوق نهاوندی به گفتوگو بنشینیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نافع,روح الله صالحی نویسنده و هنرمند تئاتر خوش ذوق نهاوندی فعالیت هنری خود را از سال 1369 آغاز کرد اما از سال 1373به صورت حرفهای در حوزه های نمایش نامه، شعر ، روزنامه نگاری و پژوهشهای ادبی مشغول به کار شد و تاکنون در جشنوارههای متعدد موفق به کسب بیش از یکصد جایزه و لوح تقدیر شده است، وی همچنین سرپرست گروه نمایشی هناسه بوده و علاوه بر نویسندگی در حوزه هنرهای نمایشی به خصوص در بخش نمایشنامهنویسی، بازیگری و کارگردانی تئاتر هم حضور فعالی داشته و تاکنون موفق به کسب مقامهای متعددی در این رشته نیز شده است، مختصری از گفتوگو با این نویسنده موفق را در ادامه میخوانید.
نافع: از نحوه ورود خود به دنیای نویسدگی بگویید.
صالحی: به واسطه پدرم که علاقه زیادی به شاهنامه فردوسی داشت، با روایت و قصهسرایی آشنا و همیشه محو خوانش شاهنامه میشدم؛ برادر بزرگم هم کتابخانه تخصصی شخصی در حوزه ادبیات و تاریخ داشت که در اختیارم گذاشته بود و همه اینها در کنار میل باطنی به مطالعه و نوشتن باعث شد تا کم کم به این حوزه ورود پیدا کنم.
پراکندهخوانی و انشاء نویسیهایم ادامه داشت تا اینکه در ابتدای دهه 70 با نویسنده، کارگردان، منتقد و البته شاعر سرشناس استاد عبدالرضا فریدزاده آشنا شدم و راهنماییهای ناب این استاد، دریچه ای تازه برای کشف و لذّت از ادبیات و هنر برایم باز کرد و از این سال به بعد بود مقوله نوشتن برایم خیلی جدّیتر شد.
نافع: در چه چوزههای ادبی فعالیت دارد؟
صالحی: طی این سالها در حوزههای مختلفی از جمله نمایشنامهنویسی، داستان و یاداشتهای روزنامهای مشغول فعالیت هستم، البته در تمام این سالها اساتید به نامی از استاد علیرضا نادری گرفته تا استاد عبدالمکیان که این روزها با جریان شوکاهای چندگانهاش نیمای بزرگ یوش را برایم به عنوان یک جهان ناب زبانی و... فراهم کرده، در مسیر هنری و زندگیام قرار گرفتند که در حدّ توان سعی کردم در مسیر بهتر شدن از دانش این اساتید بهره ببرم.
تداوم یک مسیر از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها
نافع: جشنواره داستانی رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؟
صالحی: این جشنواره یکی از جشنوارههای مهم داستاننویسی کشور است اما یکی از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها، تداوم یک مسیر است بنابراین میبینیم جشنوارهای که 14 سال بدون وقفه و حتی در یک زمان مشخص برگزار میشود و حتی هرسال آثار برگزیده به صورت کتاب چاپ شود، بسیار نادر است.
این کار به مدیران و هنرمندان آموخته است که چه نوع فاکتورهای به روزی را ملاک انتخاب قرار دهند و میشود در حوزه پژوهش ،مسیر این سالهای جشنواره آسیبشناسی شود، چرا که زبان، مایه و سایر عناصر داستانی امروز در سطح مطلوبی نسبت به جشنوارههای معتبر کشوری قرار دارد.
در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم
نافع: جایگاه همدان را در داستان نویسی و شعر کشور چگونه میبینید؟
صالحی: همدان سالهای خوبی را در زمینه شعر تجربه کرده و در حوزه داستان هم نرم و بیصدا جایگاه خودش را باز کرده است لذا میبینیم که عزتیپاک یکی از داوران امسال رضوی اصالتی همدانی دارد؛ با این حال مشکلات فراوانی در مسیر وجود دارد که شاید مهمترین آنها بخصوص در این سالها بی برنامگی و بدون متولی بودن است و میبینیم در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای اکثر رشتهها از جمله تئاتر، موسیقی، تجسمی و... کارشناس مسئول حضور دارد اما برای ادبیات که مادر هر کشور محسوب میشود، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم و باری به هرجهت پیش میرود.
در حوزه هنری سالهاست به واسطه حضور چهرههای خوشنام در داستاننویسی کشور، نویسندههای خوبی پرورش یافته که انعکاس این نگاه نیز در ملایر با حضور افرادی شاخص در این حوزه، این شهر را به پایلوت داستان استان تبدیل کرده است؛ سالها پیش، با برگزاری دوره غیر رسمی داستانکنویسی در نهاوند توسط بنده، نویسندگان خوب و حتی درجه یک در سطح ملی شکوفا شدند.
جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست
نافع: جریان ادبیات در استان چگونه است؟
صالحی: اگر ادبیات هر جامعه ضعیف شود، تمام هنرهایش سقوط خواهد کرد؛ جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست که هنوز هم روی پای خود ایستاده است، تک جرقههایی همچون احمد ابوالفتحی با دو رمان موفق و پرفروش پلها و سال سی، روشن مانده که البته سهم کوچندهها به پایتخت را اگر از ادبیات استان کم کنیم با یک خلاء روبرو خواهیم شد.
شاید داستاننویسی را غیر اقتصادیترین هنر استان قلمداد کرد که کسی برای شنیدنش پول نمیدهد و اگر نهادهای حمایتی نبودند، قطعاَ رمانِ موفق به لحاظ فروشِ «دخترشینا» هم در گمنامی میماند؛ بدون شک داستان، نیاز به حمایت مالی دارد تا بتواند از فاصله ذهنی مردم از جنس داستانها و رمانهای پرفروش دهه 60 اعتمادی و ثامنی بکاهد و داستانها به لحاظ تخصصی بودن فروش داشته باشند.
از طرفی دیگر مشاهده میشود که انجمنهای تخصصی داستان هم عموماَ پیرو روش و سبک نوشتاری مدیر انجمن هستند که بعد از تغییر به یک بارِه آنها، ساختار نوشتاری حتی نویسندگان یک شهر نیز دچار تغییر میشود که بخشی از این طبیعی می نمایاند اما انحراف معیار حتی دایره واژگانی و نوع روایت استفاده شده، فاقد یک برنامه دراز مدت است.
عدم ارتباط با فضای مدرن و پیش رو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است
نافع: از دیدگاه شما پاشنه آشیل ادبیات استان چیست؟
صالحی: عدم ارتباط با فضای مدرن و پیشرو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است، ما حتی در داوری جشنوارهها هم درون استانی رفتار می کنیم و آثار نمیتواند از داوران پیشتر ایستاده باشد؛ از آنجایی که آسیب شناسی حوزه فرهنگ در مسیر بینالمللی شدن باید اتفاق بیفتد، این بینالمللی شدن مادامی جوابگوست که بومیگرایی برجسته شود و متأسفانه می توان گفت که این لباس هنوز بر تنِ استان ما گشاد است چرا که به قیمت ندیدن درون استان اتفاق میافتد، نمونه بارز آن، یک بار به واسطه ایستادن رسانهها، برای بودن تیم فوتبال پاس را از سر گذراندهایم و هنوز آن نسخه به اشکال مختلف جریان دارد.
اگر بومزیست هر جامعهای نادیده گرفته شود، هیچ قبای اطلس بر تن فرهنگش نخواهد نشست، در حوزه ادبیات نیاز به این باور مدیریتی داریم که در نوشتن میشود زیست بوم فرهنگی این شهر را زنده نگه داشت؛ به عنوان مثال اینکه یک ترانهسرای غیرهمدانی و خواننده غیربومی تصنیف و ترانۀ همدان را میخوانند، قطعاَ نوستالژی و عاطفۀ این شهر را نمیتوانند، زنده کنند و شاید تنها چیز بسیار معمولی و دهان پُر کن به لحاظ نامها باقی میگذارد.
نافع: و اما تأثیر داستاننویسی بر معرفی شهر؟
صالحی: داستاننویسی میتواند در معرفی غیرمستقیم و نرم شهر که بهترین شیوه تبلیغ محسوب میشود نقش به سزایی ایفا کند و لذا اتفاقی که در جشنواره داستاننویسی تهران افتاده و یکی از مفاد فراخوانش بهرمندی از موقعیت اختصاصی امکان تهران است به طوری که صرفاً اسم قابل تغییر به سایر شهرها نباشد و موقعیت مکانی اتمسفر داستان را بسازد، از این نگاه میتوان روی داستاننویسی با موقعیت مکانی همدان اقدام کرد.
ممنون از همکاری و بیان نکات قابل توجه شما در گفتوگو با نافع.
انتهای پیام/
روح الله صالحی نویسنده و هنرمند تئاتر خوش ذوق نهاوندی فعالیت هنری خود را از سال 1369 آغاز کرد اما از سال 1373به صورت حرفهای در حوزه های نمایش نامه، شعر ، روزنامه نگاری و پژوهشهای ادبی مشغول به کار شد و تاکنون در جشنوارههای متعدد موفق به کسب بیش از یکصد جایزه و لوح تقدیر شده است، وی همچنین سرپرست گروه نمایشی هناسه بوده و علاوه بر نویسندگی در حوزه هنرهای نمایشی به خصوص در بخش نمایشنامهنویسی، بازیگری و کارگردانی تئاتر هم حضور فعالی داشته و تاکنون موفق به کسب مقامهای متعددی در این رشته نیز شده است، مختصری از گفتوگو با این نویسنده موفق را در ادامه میخوانید.
نافع: از نحوه ورود خود به دنیای نویسدگی بگویید.
صالحی: به واسطه پدرم که علاقه زیادی به شاهنامه فردوسی داشت، با روایت و قصهسرایی آشنا و همیشه محو خوانش شاهنامه میشدم؛ برادر بزرگم هم کتابخانه تخصصی شخصی در حوزه ادبیات و تاریخ داشت که در اختیارم گذاشته بود و همه اینها در کنار میل باطنی به مطالعه و نوشتن باعث شد تا کم کم به این حوزه ورود پیدا کنم.
پراکندهخوانی و انشاء نویسیهایم ادامه داشت تا اینکه در ابتدای دهه 70 با نویسنده، کارگردان، منتقد و البته شاعر سرشناس استاد عبدالرضا فریدزاده آشنا شدم و راهنماییهای ناب این استاد، دریچه ای تازه برای کشف و لذّت از ادبیات و هنر برایم باز کرد و از این سال به بعد بود مقوله نوشتن برایم خیلی جدّیتر شد.
نافع: در چه چوزههای ادبی فعالیت دارد؟
صالحی: طی این سالها در حوزههای مختلفی از جمله نمایشنامهنویسی، داستان و یاداشتهای روزنامهای مشغول فعالیت هستم، البته در تمام این سالها اساتید به نامی از استاد علیرضا نادری گرفته تا استاد عبدالمکیان که این روزها با جریان شوکاهای چندگانهاش نیمای بزرگ یوش را برایم به عنوان یک جهان ناب زبانی و... فراهم کرده، در مسیر هنری و زندگیام قرار گرفتند که در حدّ توان سعی کردم در مسیر بهتر شدن از دانش این اساتید بهره ببرم.
تداوم یک مسیر از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها
نافع: جشنواره داستانی رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؟
صالحی: این جشنواره یکی از جشنوارههای مهم داستاننویسی کشور است اما یکی از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها، تداوم یک مسیر است بنابراین میبینیم جشنوارهای که 14 سال بدون وقفه و حتی در یک زمان مشخص برگزار میشود و حتی هرسال آثار برگزیده به صورت کتاب چاپ شود، بسیار نادر است.
این کار به مدیران و هنرمندان آموخته است که چه نوع فاکتورهای به روزی را ملاک انتخاب قرار دهند و میشود در حوزه پژوهش ،مسیر این سالهای جشنواره آسیبشناسی شود، چرا که زبان، مایه و سایر عناصر داستانی امروز در سطح مطلوبی نسبت به جشنوارههای معتبر کشوری قرار دارد.
در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم
نافع: جایگاه همدان را در داستان نویسی و شعر کشور چگونه میبینید؟
صالحی: همدان سالهای خوبی را در زمینه شعر تجربه کرده و در حوزه داستان هم نرم و بیصدا جایگاه خودش را باز کرده است لذا میبینیم که عزتیپاک یکی از داوران امسال رضوی اصالتی همدانی دارد؛ با این حال مشکلات فراوانی در مسیر وجود دارد که شاید مهمترین آنها بخصوص در این سالها بی برنامگی و بدون متولی بودن است و میبینیم در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای اکثر رشتهها از جمله تئاتر، موسیقی، تجسمی و... کارشناس مسئول حضور دارد اما برای ادبیات که مادر هر کشور محسوب میشود، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم و باری به هرجهت پیش میرود.
در حوزه هنری سالهاست به واسطه حضور چهرههای خوشنام در داستاننویسی کشور، نویسندههای خوبی پرورش یافته که انعکاس این نگاه نیز در ملایر با حضور افرادی شاخص در این حوزه، این شهر را به پایلوت داستان استان تبدیل کرده است؛ سالها پیش، با برگزاری دوره غیر رسمی داستانکنویسی در نهاوند توسط بنده، نویسندگان خوب و حتی درجه یک در سطح ملی شکوفا شدند.
جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست
نافع: جریان ادبیات در استان چگونه است؟
صالحی: اگر ادبیات هر جامعه ضعیف شود، تمام هنرهایش سقوط خواهد کرد؛ جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست که هنوز هم روی پای خود ایستاده است، تک جرقههایی همچون احمد ابوالفتحی با دو رمان موفق و پرفروش پلها و سال سی، روشن مانده که البته سهم کوچندهها به پایتخت را اگر از ادبیات استان کم کنیم با یک خلاء روبرو خواهیم شد.
شاید داستاننویسی را غیر اقتصادیترین هنر استان قلمداد کرد که کسی برای شنیدنش پول نمیدهد و اگر نهادهای حمایتی نبودند، قطعاَ رمانِ موفق به لحاظ فروشِ «دخترشینا» هم در گمنامی میماند؛ بدون شک داستان، نیاز به حمایت مالی دارد تا بتواند از فاصله ذهنی مردم از جنس داستانها و رمانهای پرفروش دهه 60 اعتمادی و ثامنی بکاهد و داستانها به لحاظ تخصصی بودن فروش داشته باشند.
از طرفی دیگر مشاهده میشود که انجمنهای تخصصی داستان هم عموماَ پیرو روش و سبک نوشتاری مدیر انجمن هستند که بعد از تغییر به یک بارِه آنها، ساختار نوشتاری حتی نویسندگان یک شهر نیز دچار تغییر میشود که بخشی از این طبیعی می نمایاند اما انحراف معیار حتی دایره واژگانی و نوع روایت استفاده شده، فاقد یک برنامه دراز مدت است.
عدم ارتباط با فضای مدرن و پیش رو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است
نافع: از دیدگاه شما پاشنه آشیل ادبیات استان چیست؟
صالحی: عدم ارتباط با فضای مدرن و پیشرو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است، ما حتی در داوری جشنوارهها هم درون استانی رفتار می کنیم و آثار نمیتواند از داوران پیشتر ایستاده باشد؛ از آنجایی که آسیب شناسی حوزه فرهنگ در مسیر بینالمللی شدن باید اتفاق بیفتد، این بینالمللی شدن مادامی جوابگوست که بومیگرایی برجسته شود و متأسفانه می توان گفت که این لباس هنوز بر تنِ استان ما گشاد است چرا که به قیمت ندیدن درون استان اتفاق میافتد، نمونه بارز آن، یک بار به واسطه ایستادن رسانهها، برای بودن تیم فوتبال پاس را از سر گذراندهایم و هنوز آن نسخه به اشکال مختلف جریان دارد.
اگر بومزیست هر جامعهای نادیده گرفته شود، هیچ قبای اطلس بر تن فرهنگش نخواهد نشست، در حوزه ادبیات نیاز به این باور مدیریتی داریم که در نوشتن میشود زیست بوم فرهنگی این شهر را زنده نگه داشت؛ به عنوان مثال اینکه یک ترانهسرای غیرهمدانی و خواننده غیربومی تصنیف و ترانۀ همدان را میخوانند، قطعاَ نوستالژی و عاطفۀ این شهر را نمیتوانند، زنده کنند و شاید تنها چیز بسیار معمولی و دهان پُر کن به لحاظ نامها باقی میگذارد.
نافع: و اما تأثیر داستاننویسی بر معرفی شهر؟
صالحی: داستاننویسی میتواند در معرفی غیرمستقیم و نرم شهر که بهترین شیوه تبلیغ محسوب میشود نقش به سزایی ایفا کند و لذا اتفاقی که در جشنواره داستاننویسی تهران افتاده و یکی از مفاد فراخوانش بهرمندی از موقعیت اختصاصی امکان تهران است به طوری که صرفاً اسم قابل تغییر به سایر شهرها نباشد و موقعیت مکانی اتمسفر داستان را بسازد، از این نگاه میتوان روی داستاننویسی با موقعیت مکانی همدان اقدام کرد.
ممنون از همکاری و بیان نکات قابل توجه شما در گفتوگو با نافع.
انتهای پیام/
روح الله صالحی نویسنده و هنرمند تئاتر خوش ذوق نهاوندی فعالیت هنری خود را از سال 1369 آغاز کرد اما از سال 1373به صورت حرفهای در حوزه های نمایش نامه، شعر ، روزنامه نگاری و پژوهشهای ادبی مشغول به کار شد و تاکنون در جشنوارههای متعدد موفق به کسب بیش از یکصد جایزه و لوح تقدیر شده است، وی همچنین سرپرست گروه نمایشی هناسه بوده و علاوه بر نویسندگی در حوزه هنرهای نمایشی به خصوص در بخش نمایشنامهنویسی، بازیگری و کارگردانی تئاتر هم حضور فعالی داشته و تاکنون موفق به کسب مقامهای متعددی در این رشته نیز شده است، مختصری از گفتوگو با این نویسنده موفق را در ادامه میخوانید.
نافع: از نحوه ورود خود به دنیای نویسدگی بگویید.
صالحی: به واسطه پدرم که علاقه زیادی به شاهنامه فردوسی داشت، با روایت و قصهسرایی آشنا و همیشه محو خوانش شاهنامه میشدم؛ برادر بزرگم هم کتابخانه تخصصی شخصی در حوزه ادبیات و تاریخ داشت که در اختیارم گذاشته بود و همه اینها در کنار میل باطنی به مطالعه و نوشتن باعث شد تا کم کم به این حوزه ورود پیدا کنم.
پراکندهخوانی و انشاء نویسیهایم ادامه داشت تا اینکه در ابتدای دهه 70 با نویسنده، کارگردان، منتقد و البته شاعر سرشناس استاد عبدالرضا فریدزاده آشنا شدم و راهنماییهای ناب این استاد، دریچه ای تازه برای کشف و لذّت از ادبیات و هنر برایم باز کرد و از این سال به بعد بود مقوله نوشتن برایم خیلی جدّیتر شد.
نافع: در چه چوزههای ادبی فعالیت دارد؟
صالحی: طی این سالها در حوزههای مختلفی از جمله نمایشنامهنویسی، داستان و یاداشتهای روزنامهای مشغول فعالیت هستم، البته در تمام این سالها اساتید به نامی از استاد علیرضا نادری گرفته تا استاد عبدالمکیان که این روزها با جریان شوکاهای چندگانهاش نیمای بزرگ یوش را برایم به عنوان یک جهان ناب زبانی و... فراهم کرده، در مسیر هنری و زندگیام قرار گرفتند که در حدّ توان سعی کردم در مسیر بهتر شدن از دانش این اساتید بهره ببرم.
تداوم یک مسیر از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها
نافع: جشنواره داستانی رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؟
صالحی: این جشنواره یکی از جشنوارههای مهم داستاننویسی کشور است اما یکی از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها، تداوم یک مسیر است بنابراین میبینیم جشنوارهای که 14 سال بدون وقفه و حتی در یک زمان مشخص برگزار میشود و حتی هرسال آثار برگزیده به صورت کتاب چاپ شود، بسیار نادر است.
این کار به مدیران و هنرمندان آموخته است که چه نوع فاکتورهای به روزی را ملاک انتخاب قرار دهند و میشود در حوزه پژوهش ،مسیر این سالهای جشنواره آسیبشناسی شود، چرا که زبان، مایه و سایر عناصر داستانی امروز در سطح مطلوبی نسبت به جشنوارههای معتبر کشوری قرار دارد.
در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم
نافع: جایگاه همدان را در داستان نویسی و شعر کشور چگونه میبینید؟
صالحی: همدان سالهای خوبی را در زمینه شعر تجربه کرده و در حوزه داستان هم نرم و بیصدا جایگاه خودش را باز کرده است لذا میبینیم که عزتیپاک یکی از داوران امسال رضوی اصالتی همدانی دارد؛ با این حال مشکلات فراوانی در مسیر وجود دارد که شاید مهمترین آنها بخصوص در این سالها بی برنامگی و بدون متولی بودن است و میبینیم در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای اکثر رشتهها از جمله تئاتر، موسیقی، تجسمی و... کارشناس مسئول حضور دارد اما برای ادبیات که مادر هر کشور محسوب میشود، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم و باری به هرجهت پیش میرود.
در حوزه هنری سالهاست به واسطه حضور چهرههای خوشنام در داستاننویسی کشور، نویسندههای خوبی پرورش یافته که انعکاس این نگاه نیز در ملایر با حضور افرادی شاخص در این حوزه، این شهر را به پایلوت داستان استان تبدیل کرده است؛ سالها پیش، با برگزاری دوره غیر رسمی داستانکنویسی در نهاوند توسط بنده، نویسندگان خوب و حتی درجه یک در سطح ملی شکوفا شدند.
جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست
نافع: جریان ادبیات در استان چگونه است؟
صالحی: اگر ادبیات هر جامعه ضعیف شود، تمام هنرهایش سقوط خواهد کرد؛ جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست که هنوز هم روی پای خود ایستاده است، تک جرقههایی همچون احمد ابوالفتحی با دو رمان موفق و پرفروش پلها و سال سی، روشن مانده که البته سهم کوچندهها به پایتخت را اگر از ادبیات استان کم کنیم با یک خلاء روبرو خواهیم شد.
شاید داستاننویسی را غیر اقتصادیترین هنر استان قلمداد کرد که کسی برای شنیدنش پول نمیدهد و اگر نهادهای حمایتی نبودند، قطعاَ رمانِ موفق به لحاظ فروشِ «دخترشینا» هم در گمنامی میماند؛ بدون شک داستان، نیاز به حمایت مالی دارد تا بتواند از فاصله ذهنی مردم از جنس داستانها و رمانهای پرفروش دهه 60 اعتمادی و ثامنی بکاهد و داستانها به لحاظ تخصصی بودن فروش داشته باشند.
از طرفی دیگر مشاهده میشود که انجمنهای تخصصی داستان هم عموماَ پیرو روش و سبک نوشتاری مدیر انجمن هستند که بعد از تغییر به یک بارِه آنها، ساختار نوشتاری حتی نویسندگان یک شهر نیز دچار تغییر میشود که بخشی از این طبیعی می نمایاند اما انحراف معیار حتی دایره واژگانی و نوع روایت استفاده شده، فاقد یک برنامه دراز مدت است.
عدم ارتباط با فضای مدرن و پیش رو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است
نافع: از دیدگاه شما پاشنه آشیل ادبیات استان چیست؟
صالحی: عدم ارتباط با فضای مدرن و پیشرو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است، ما حتی در داوری جشنوارهها هم درون استانی رفتار می کنیم و آثار نمیتواند از داوران پیشتر ایستاده باشد؛ از آنجایی که آسیب شناسی حوزه فرهنگ در مسیر بینالمللی شدن باید اتفاق بیفتد، این بینالمللی شدن مادامی جوابگوست که بومیگرایی برجسته شود و متأسفانه می توان گفت که این لباس هنوز بر تنِ استان ما گشاد است چرا که به قیمت ندیدن درون استان اتفاق میافتد، نمونه بارز آن، یک بار به واسطه ایستادن رسانهها، برای بودن تیم فوتبال پاس را از سر گذراندهایم و هنوز آن نسخه به اشکال مختلف جریان دارد.
اگر بومزیست هر جامعهای نادیده گرفته شود، هیچ قبای اطلس بر تن فرهنگش نخواهد نشست، در حوزه ادبیات نیاز به این باور مدیریتی داریم که در نوشتن میشود زیست بوم فرهنگی این شهر را زنده نگه داشت؛ به عنوان مثال اینکه یک ترانهسرای غیرهمدانی و خواننده غیربومی تصنیف و ترانۀ همدان را میخوانند، قطعاَ نوستالژی و عاطفۀ این شهر را نمیتوانند، زنده کنند و شاید تنها چیز بسیار معمولی و دهان پُر کن به لحاظ نامها باقی میگذارد.
نافع: و اما تأثیر داستاننویسی بر معرفی شهر؟
صالحی: داستاننویسی میتواند در معرفی غیرمستقیم و نرم شهر که بهترین شیوه تبلیغ محسوب میشود نقش به سزایی ایفا کند و لذا اتفاقی که در جشنواره داستاننویسی تهران افتاده و یکی از مفاد فراخوانش بهرمندی از موقعیت اختصاصی امکان تهران است به طوری که صرفاً اسم قابل تغییر به سایر شهرها نباشد و موقعیت مکانی اتمسفر داستان را بسازد، از این نگاه میتوان روی داستاننویسی با موقعیت مکانی همدان اقدام کرد.
ممنون از همکاری و بیان نکات قابل توجه شما در گفتوگو با نافع.
انتهای پیام/
روح الله صالحی نویسنده و هنرمند تئاتر خوش ذوق نهاوندی فعالیت هنری خود را از سال 1369 آغاز کرد اما از سال 1373به صورت حرفهای در حوزه های نمایش نامه، شعر ، روزنامه نگاری و پژوهشهای ادبی مشغول به کار شد و تاکنون در جشنوارههای متعدد موفق به کسب بیش از یکصد جایزه و لوح تقدیر شده است، وی همچنین سرپرست گروه نمایشی هناسه بوده و علاوه بر نویسندگی در حوزه هنرهای نمایشی به خصوص در بخش نمایشنامهنویسی، بازیگری و کارگردانی تئاتر هم حضور فعالی داشته و تاکنون موفق به کسب مقامهای متعددی در این رشته نیز شده است، مختصری از گفتوگو با این نویسنده موفق را در ادامه میخوانید.
نافع: از نحوه ورود خود به دنیای نویسدگی بگویید.
صالحی: به واسطه پدرم که علاقه زیادی به شاهنامه فردوسی داشت، با روایت و قصهسرایی آشنا و همیشه محو خوانش شاهنامه میشدم؛ برادر بزرگم هم کتابخانه تخصصی شخصی در حوزه ادبیات و تاریخ داشت که در اختیارم گذاشته بود و همه اینها در کنار میل باطنی به مطالعه و نوشتن باعث شد تا کم کم به این حوزه ورود پیدا کنم.
پراکندهخوانی و انشاء نویسیهایم ادامه داشت تا اینکه در ابتدای دهه 70 با نویسنده، کارگردان، منتقد و البته شاعر سرشناس استاد عبدالرضا فریدزاده آشنا شدم و راهنماییهای ناب این استاد، دریچه ای تازه برای کشف و لذّت از ادبیات و هنر برایم باز کرد و از این سال به بعد بود مقوله نوشتن برایم خیلی جدّیتر شد.
نافع: در چه چوزههای ادبی فعالیت دارد؟
صالحی: طی این سالها در حوزههای مختلفی از جمله نمایشنامهنویسی، داستان و یاداشتهای روزنامهای مشغول فعالیت هستم، البته در تمام این سالها اساتید به نامی از استاد علیرضا نادری گرفته تا استاد عبدالمکیان که این روزها با جریان شوکاهای چندگانهاش نیمای بزرگ یوش را برایم به عنوان یک جهان ناب زبانی و... فراهم کرده، در مسیر هنری و زندگیام قرار گرفتند که در حدّ توان سعی کردم در مسیر بهتر شدن از دانش این اساتید بهره ببرم.
تداوم یک مسیر از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها
نافع: جشنواره داستانی رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؟
صالحی: این جشنواره یکی از جشنوارههای مهم داستاننویسی کشور است اما یکی از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها، تداوم یک مسیر است بنابراین میبینیم جشنوارهای که 14 سال بدون وقفه و حتی در یک زمان مشخص برگزار میشود و حتی هرسال آثار برگزیده به صورت کتاب چاپ شود، بسیار نادر است.
این کار به مدیران و هنرمندان آموخته است که چه نوع فاکتورهای به روزی را ملاک انتخاب قرار دهند و میشود در حوزه پژوهش ،مسیر این سالهای جشنواره آسیبشناسی شود، چرا که زبان، مایه و سایر عناصر داستانی امروز در سطح مطلوبی نسبت به جشنوارههای معتبر کشوری قرار دارد.
در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم
نافع: جایگاه همدان را در داستان نویسی و شعر کشور چگونه میبینید؟
صالحی: همدان سالهای خوبی را در زمینه شعر تجربه کرده و در حوزه داستان هم نرم و بیصدا جایگاه خودش را باز کرده است لذا میبینیم که عزتیپاک یکی از داوران امسال رضوی اصالتی همدانی دارد؛ با این حال مشکلات فراوانی در مسیر وجود دارد که شاید مهمترین آنها بخصوص در این سالها بی برنامگی و بدون متولی بودن است و میبینیم در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای اکثر رشتهها از جمله تئاتر، موسیقی، تجسمی و... کارشناس مسئول حضور دارد اما برای ادبیات که مادر هر کشور محسوب میشود، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم و باری به هرجهت پیش میرود.
در حوزه هنری سالهاست به واسطه حضور چهرههای خوشنام در داستاننویسی کشور، نویسندههای خوبی پرورش یافته که انعکاس این نگاه نیز در ملایر با حضور افرادی شاخص در این حوزه، این شهر را به پایلوت داستان استان تبدیل کرده است؛ سالها پیش، با برگزاری دوره غیر رسمی داستانکنویسی در نهاوند توسط بنده، نویسندگان خوب و حتی درجه یک در سطح ملی شکوفا شدند.
جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست
نافع: جریان ادبیات در استان چگونه است؟
صالحی: اگر ادبیات هر جامعه ضعیف شود، تمام هنرهایش سقوط خواهد کرد؛ جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست که هنوز هم روی پای خود ایستاده است، تک جرقههایی همچون احمد ابوالفتحی با دو رمان موفق و پرفروش پلها و سال سی، روشن مانده که البته سهم کوچندهها به پایتخت را اگر از ادبیات استان کم کنیم با یک خلاء روبرو خواهیم شد.
شاید داستاننویسی را غیر اقتصادیترین هنر استان قلمداد کرد که کسی برای شنیدنش پول نمیدهد و اگر نهادهای حمایتی نبودند، قطعاَ رمانِ موفق به لحاظ فروشِ «دخترشینا» هم در گمنامی میماند؛ بدون شک داستان، نیاز به حمایت مالی دارد تا بتواند از فاصله ذهنی مردم از جنس داستانها و رمانهای پرفروش دهه 60 اعتمادی و ثامنی بکاهد و داستانها به لحاظ تخصصی بودن فروش داشته باشند.
از طرفی دیگر مشاهده میشود که انجمنهای تخصصی داستان هم عموماَ پیرو روش و سبک نوشتاری مدیر انجمن هستند که بعد از تغییر به یک بارِه آنها، ساختار نوشتاری حتی نویسندگان یک شهر نیز دچار تغییر میشود که بخشی از این طبیعی می نمایاند اما انحراف معیار حتی دایره واژگانی و نوع روایت استفاده شده، فاقد یک برنامه دراز مدت است.
عدم ارتباط با فضای مدرن و پیش رو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است
نافع: از دیدگاه شما پاشنه آشیل ادبیات استان چیست؟
صالحی: عدم ارتباط با فضای مدرن و پیشرو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است، ما حتی در داوری جشنوارهها هم درون استانی رفتار می کنیم و آثار نمیتواند از داوران پیشتر ایستاده باشد؛ از آنجایی که آسیب شناسی حوزه فرهنگ در مسیر بینالمللی شدن باید اتفاق بیفتد، این بینالمللی شدن مادامی جوابگوست که بومیگرایی برجسته شود و متأسفانه می توان گفت که این لباس هنوز بر تنِ استان ما گشاد است چرا که به قیمت ندیدن درون استان اتفاق میافتد، نمونه بارز آن، یک بار به واسطه ایستادن رسانهها، برای بودن تیم فوتبال پاس را از سر گذراندهایم و هنوز آن نسخه به اشکال مختلف جریان دارد.
اگر بومزیست هر جامعهای نادیده گرفته شود، هیچ قبای اطلس بر تن فرهنگش نخواهد نشست، در حوزه ادبیات نیاز به این باور مدیریتی داریم که در نوشتن میشود زیست بوم فرهنگی این شهر را زنده نگه داشت؛ به عنوان مثال اینکه یک ترانهسرای غیرهمدانی و خواننده غیربومی تصنیف و ترانۀ همدان را میخوانند، قطعاَ نوستالژی و عاطفۀ این شهر را نمیتوانند، زنده کنند و شاید تنها چیز بسیار معمولی و دهان پُر کن به لحاظ نامها باقی میگذارد.
نافع: و اما تأثیر داستاننویسی بر معرفی شهر؟
صالحی: داستاننویسی میتواند در معرفی غیرمستقیم و نرم شهر که بهترین شیوه تبلیغ محسوب میشود نقش به سزایی ایفا کند و لذا اتفاقی که در جشنواره داستاننویسی تهران افتاده و یکی از مفاد فراخوانش بهرمندی از موقعیت اختصاصی امکان تهران است به طوری که صرفاً اسم قابل تغییر به سایر شهرها نباشد و موقعیت مکانی اتمسفر داستان را بسازد، از این نگاه میتوان روی داستاننویسی با موقعیت مکانی همدان اقدام کرد.
ممنون از همکاری و بیان نکات قابل توجه شما در گفتوگو با نافع.
انتهای پیام/
روح الله صالحی نویسنده و هنرمند تئاتر خوش ذوق نهاوندی فعالیت هنری خود را از سال 1369 آغاز کرد اما از سال 1373به صورت حرفهای در حوزه های نمایش نامه، شعر ، روزنامه نگاری و پژوهشهای ادبی مشغول به کار شد و تاکنون در جشنوارههای متعدد موفق به کسب بیش از یکصد جایزه و لوح تقدیر شده است، وی همچنین سرپرست گروه نمایشی هناسه بوده و علاوه بر نویسندگی در حوزه هنرهای نمایشی به خصوص در بخش نمایشنامهنویسی، بازیگری و کارگردانی تئاتر هم حضور فعالی داشته و تاکنون موفق به کسب مقامهای متعددی در این رشته نیز شده است، مختصری از گفتوگو با این نویسنده موفق را در ادامه میخوانید.
,نافع: از نحوه ورود خود به دنیای نویسدگی بگویید.
, نافع: از نحوه ورود خود به دنیای نویسدگی بگویید.,صالحی: به واسطه پدرم که علاقه زیادی به شاهنامه فردوسی داشت، با روایت و قصهسرایی آشنا و همیشه محو خوانش شاهنامه میشدم؛ برادر بزرگم هم کتابخانه تخصصی شخصی در حوزه ادبیات و تاریخ داشت که در اختیارم گذاشته بود و همه اینها در کنار میل باطنی به مطالعه و نوشتن باعث شد تا کم کم به این حوزه ورود پیدا کنم.
, صالحی:,پراکندهخوانی و انشاء نویسیهایم ادامه داشت تا اینکه در ابتدای دهه 70 با نویسنده، کارگردان، منتقد و البته شاعر سرشناس استاد عبدالرضا فریدزاده آشنا شدم و راهنماییهای ناب این استاد، دریچه ای تازه برای کشف و لذّت از ادبیات و هنر برایم باز کرد و از این سال به بعد بود مقوله نوشتن برایم خیلی جدّیتر شد.
,نافع: در چه چوزههای ادبی فعالیت دارد؟
, نافع: در چه چوزههای ادبی فعالیت دارد؟,صالحی: طی این سالها در حوزههای مختلفی از جمله نمایشنامهنویسی، داستان و یاداشتهای روزنامهای مشغول فعالیت هستم، البته در تمام این سالها اساتید به نامی از استاد علیرضا نادری گرفته تا استاد عبدالمکیان که این روزها با جریان شوکاهای چندگانهاش نیمای بزرگ یوش را برایم به عنوان یک جهان ناب زبانی و... فراهم کرده، در مسیر هنری و زندگیام قرار گرفتند که در حدّ توان سعی کردم در مسیر بهتر شدن از دانش این اساتید بهره ببرم.
, صالحی:,تداوم یک مسیر از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها
, تداوم یک مسیر از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها,نافع: جشنواره داستانی رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؟
, نافع: جشنواره داستانی رضوی را چگونه ارزیابی میکنید؟,صالحی: این جشنواره یکی از جشنوارههای مهم داستاننویسی کشور است اما یکی از معضلات داستاننویسی در حوزه جشنوارهها، تداوم یک مسیر است بنابراین میبینیم جشنوارهای که 14 سال بدون وقفه و حتی در یک زمان مشخص برگزار میشود و حتی هرسال آثار برگزیده به صورت کتاب چاپ شود، بسیار نادر است.
, صالحی: ,این کار به مدیران و هنرمندان آموخته است که چه نوع فاکتورهای به روزی را ملاک انتخاب قرار دهند و میشود در حوزه پژوهش ،مسیر این سالهای جشنواره آسیبشناسی شود، چرا که زبان، مایه و سایر عناصر داستانی امروز در سطح مطلوبی نسبت به جشنوارههای معتبر کشوری قرار دارد.
,در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم
, در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم,نافع: جایگاه همدان را در داستان نویسی و شعر کشور چگونه میبینید؟
, نافع: جایگاه همدان را در داستان نویسی و شعر کشور چگونه میبینید؟,صالحی: همدان سالهای خوبی را در زمینه شعر تجربه کرده و در حوزه داستان هم نرم و بیصدا جایگاه خودش را باز کرده است لذا میبینیم که عزتیپاک یکی از داوران امسال رضوی اصالتی همدانی دارد؛ با این حال مشکلات فراوانی در مسیر وجود دارد که شاید مهمترین آنها بخصوص در این سالها بی برنامگی و بدون متولی بودن است و میبینیم در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای اکثر رشتهها از جمله تئاتر، موسیقی، تجسمی و... کارشناس مسئول حضور دارد اما برای ادبیات که مادر هر کشور محسوب میشود، کارشناس تخصصی ادبیات نداریم و باری به هرجهت پیش میرود.
, صالحی: ,در حوزه هنری سالهاست به واسطه حضور چهرههای خوشنام در داستاننویسی کشور، نویسندههای خوبی پرورش یافته که انعکاس این نگاه نیز در ملایر با حضور افرادی شاخص در این حوزه، این شهر را به پایلوت داستان استان تبدیل کرده است؛ سالها پیش، با برگزاری دوره غیر رسمی داستانکنویسی در نهاوند توسط بنده، نویسندگان خوب و حتی درجه یک در سطح ملی شکوفا شدند.
,جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست
, جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست,نافع: جریان ادبیات در استان چگونه است؟
, نافع: جریان ادبیات در استان چگونه است؟,صالحی: اگر ادبیات هر جامعه ضعیف شود، تمام هنرهایش سقوط خواهد کرد؛ جریان ادبیات در استان معطوف به تک جرقههاست که هنوز هم روی پای خود ایستاده است، تک جرقههایی همچون احمد ابوالفتحی با دو رمان موفق و پرفروش پلها و سال سی، روشن مانده که البته سهم کوچندهها به پایتخت را اگر از ادبیات استان کم کنیم با یک خلاء روبرو خواهیم شد.
, صالحی:,شاید داستاننویسی را غیر اقتصادیترین هنر استان قلمداد کرد که کسی برای شنیدنش پول نمیدهد و اگر نهادهای حمایتی نبودند، قطعاَ رمانِ موفق به لحاظ فروشِ «دخترشینا» هم در گمنامی میماند؛ بدون شک داستان، نیاز به حمایت مالی دارد تا بتواند از فاصله ذهنی مردم از جنس داستانها و رمانهای پرفروش دهه 60 اعتمادی و ثامنی بکاهد و داستانها به لحاظ تخصصی بودن فروش داشته باشند.
,از طرفی دیگر مشاهده میشود که انجمنهای تخصصی داستان هم عموماَ پیرو روش و سبک نوشتاری مدیر انجمن هستند که بعد از تغییر به یک بارِه آنها، ساختار نوشتاری حتی نویسندگان یک شهر نیز دچار تغییر میشود که بخشی از این طبیعی می نمایاند اما انحراف معیار حتی دایره واژگانی و نوع روایت استفاده شده، فاقد یک برنامه دراز مدت است.
,عدم ارتباط با فضای مدرن و پیش رو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است
, عدم ارتباط با فضای مدرن و پیش رو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است,نافع: از دیدگاه شما پاشنه آشیل ادبیات استان چیست؟
, نافع: از دیدگاه شما پاشنه آشیل ادبیات استان چیست؟,صالحی: عدم ارتباط با فضای مدرن و پیشرو ادبی کشور پاشنه آشیل ادبیات استان است، ما حتی در داوری جشنوارهها هم درون استانی رفتار می کنیم و آثار نمیتواند از داوران پیشتر ایستاده باشد؛ از آنجایی که آسیب شناسی حوزه فرهنگ در مسیر بینالمللی شدن باید اتفاق بیفتد، این بینالمللی شدن مادامی جوابگوست که بومیگرایی برجسته شود و متأسفانه می توان گفت که این لباس هنوز بر تنِ استان ما گشاد است چرا که به قیمت ندیدن درون استان اتفاق میافتد، نمونه بارز آن، یک بار به واسطه ایستادن رسانهها، برای بودن تیم فوتبال پاس را از سر گذراندهایم و هنوز آن نسخه به اشکال مختلف جریان دارد.
, صالحی:,اگر بومزیست هر جامعهای نادیده گرفته شود، هیچ قبای اطلس بر تن فرهنگش نخواهد نشست، در حوزه ادبیات نیاز به این باور مدیریتی داریم که در نوشتن میشود زیست بوم فرهنگی این شهر را زنده نگه داشت؛ به عنوان مثال اینکه یک ترانهسرای غیرهمدانی و خواننده غیربومی تصنیف و ترانۀ همدان را میخوانند، قطعاَ نوستالژی و عاطفۀ این شهر را نمیتوانند، زنده کنند و شاید تنها چیز بسیار معمولی و دهان پُر کن به لحاظ نامها باقی میگذارد.
,نافع: و اما تأثیر داستاننویسی بر معرفی شهر؟
, نافع: و اما تأثیر داستاننویسی بر معرفی شهر؟,صالحی: داستاننویسی میتواند در معرفی غیرمستقیم و نرم شهر که بهترین شیوه تبلیغ محسوب میشود نقش به سزایی ایفا کند و لذا اتفاقی که در جشنواره داستاننویسی تهران افتاده و یکی از مفاد فراخوانش بهرمندی از موقعیت اختصاصی امکان تهران است به طوری که صرفاً اسم قابل تغییر به سایر شهرها نباشد و موقعیت مکانی اتمسفر داستان را بسازد، از این نگاه میتوان روی داستاننویسی با موقعیت مکانی همدان اقدام کرد.
, صالحی:,ممنون از همکاری و بیان نکات قابل توجه شما در گفتوگو با نافع.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه