همراه و هم سخن با زائران امام رضا(ع) در روز شهادت امام هشتم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس؛ در روز شهادت امام رضا(ع) خیابان های مشهد مملو از زایرانی است که به عشق امام مهربانیها پیاده به حرم میروند، همراهی این زائران و بودن در کنار آنها توفیقی بود که نصیب بنده شد
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح توس,
حس و حال و نیت قلبی آنها شنیدنی است و همراهی با آنها افتخاری بزرگ است.
از خانمی که فرزندی در آغوش دارد می پرسم از کجا آمده اید؟ می گوید: از بیرجند؛ میگوید از اقا چیزی نمیخواهم و «فقط می خواهم دستم را بگیرد».
بودن در میان این زائران حس و حال خوبی دارد و انگار غم هایمان فراموش می شود؛ از او می پرسم پبمودن این مسیر با فرزند کوچک سخت نیست؟ می گوید: خود امام رضا(ع) سختی را آسان می کند.
چند پسر بچه را می بینم که مشغول واکس زدن کفش هستند، مهدی که ۶ سال دارد و دستانش سیاه شده است، می گوید از صبح شهادت مشغول واکس زدن کفش ها هستم.
از او می پرسم خسته نشدی؟ می گوید: نه به عشق اقا کار می کنیم و تا شب اینجا هستیم؛ از امام رضا(ع) یک کربلا می خواهم و دوست دارم سال آینده اربعین کربلا باشم و انجا هم کفش زائران امام حسین(ع) را واکس بزنم.
در میان خادمان امام رضا(ع) خدمت گذارانی که زبالهها را جمع می کنند کمتر دیده می شوند، به سراغ یکی از آنها می روم و می پرسم خسته نیستید؟ می گوید: نه، خوشحالم که کاری برای امام رضا(ع) انجام می دهم.
امسال اربعین هم ده روز در کربلا خدمت رسانی می کردیم، آنجا به زائرین امام حسین(ع) و اینجا به زائران امام رضا(ع) خدمت می کنیم.
وقتی از او می پرسم از امام رضا(ع) چه می خواهید؟ می گوید: فرج امام زمان (عج) و شفای مریض ها و سلامتی فرزندانم؛ در اخر از مسبولین تقاضا دارد که به مشکلات و سختی هایی این قشر از جامعه توجه کنند چون واقعا از نظر اقتصادی در فشار هستند.
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه