اخبار داغ

گزارش تصویری/

دو سال سربازی، یه عمر خاطره/تصاویر

دو سال سربازی، یه عمر خاطره/تصاویر
شاید برای شما هم پیش اومده باشه که یه سرباز رو در اتوبوس یا داخل مترو دیده باشید یا حتی به ملاقاتش رفته باشید و زمانی که چهرشو میبینید به شدت خسته و کوفته به نظر میرسه . در اندک زمان هایی که به دست میاره ترجیح میده چُرت بزنه و استراحت کنه.
[

به گزارش سرویس چندرسانه ای شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبکه خبری تهران نیوز، شاید برای شما هم پیش اومده باشه که یه سرباز رو در اتوبوس یا داخل مترو دیده باشید یا حتی به ملاقاتش رفته باشید و زمانی که چهرشو میبینید به شدت خسته و کوفته به نظر میرسه . در اندک زمان هایی که به دست میاره ترجیح میده چُرت بزنه و استراحت کنه.
نمیدونم چی شد که سوژه این بار عکاسیم رو سربازان انتخاب کردم.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه خبری تهران نیوز,
,

شاید رنگ و ترکیب لباسهایشان بود؛ شاید خستگی هاشون ؛یا شاید هم برای این که برادر خودم سرباز است.خلاصه رفتم سراغ سربازان و شروع کردم عکس گرفتن از آنها.

بعضی از اونها دوستاشونو صدا میزدن و خودشون ژست می گرفتن برای گرفتن عکس.

وقتی از سربازی و خاطراتشون می پرسیدم : یکیشون میگفت قشنگ ترین لحظه اینکه زنگ درب خونه رو بزنن و بگن این کارت پایان خدمتت،اوج خوشحالی را

میشد با دیدن این حرف تو چشماش دید ؛ انگار همین الان داشت اون روز را تصور می کرد.

یکی دیگشون میگفت :تو دوران خدمت با کسی بحث و دعوای الکی نکنین و سرتون به کارتون باشه که خدمتتون زودتر تموم بشه و راحت بشین.

خیلی‌وقت‌ها هم شاید یه چیزایی ببینین که اعصابتون خورد بشه، ولی خب سرباز محکومه به سکوت و باید سکوت کنه.

تو تخلیل حرفاش بین افکار پراکنده خودم بودم که یکشون با گفتن خاطراتش افکارم را پاره کرد:

سربازی خیلی زندگی آدم رو به‌ هم می‌ریزه؛ از برنامۀ غذایی گرفته تا کارهای روزمره که آدم هیچ‌کدومش رو نمی‌تونه به خوبی انجام بده.

از بس این به‌هم‌ریختگی زیاده که ۲ سال تموم کلاً نباید به هیچ‌چیز و هیچ‌کس فکر کنی و فقط باید به این فکر کنی که خدمتت تموم بشه و راحت بشی.

یه آن خودم رو جای اون ها گذاشتم به راستی اگر سربازی برای دختران بود چگونه میشد ؟؟

خاطرات سربازی خود را با ما به اشتراک بذارید تا در بخش کامنت منتشر کنیم.

,

شاید رنگ و ترکیب لباسهایشان بود؛ شاید خستگی هاشون ؛یا شاید هم برای این که برادر خودم سرباز است.خلاصه رفتم سراغ سربازان و شروع کردم عکس گرفتن از آنها.

,

بعضی از اونها دوستاشونو صدا میزدن و خودشون ژست می گرفتن برای گرفتن عکس.

,

وقتی از سربازی و خاطراتشون می پرسیدم : یکیشون میگفت قشنگ ترین لحظه اینکه زنگ درب خونه رو بزنن و بگن این کارت پایان خدمتت،اوج خوشحالی را

,

میشد با دیدن این حرف تو چشماش دید ؛ انگار همین الان داشت اون روز را تصور می کرد.

,

یکی دیگشون میگفت :تو دوران خدمت با کسی بحث و دعوای الکی نکنین و سرتون به کارتون باشه که خدمتتون زودتر تموم بشه و راحت بشین.

,

خیلی‌وقت‌ها هم شاید یه چیزایی ببینین که اعصابتون خورد بشه، ولی خب سرباز محکومه به سکوت و باید سکوت کنه.

,

تو تخلیل حرفاش بین افکار پراکنده خودم بودم که یکشون با گفتن خاطراتش افکارم را پاره کرد:

,

سربازی خیلی زندگی آدم رو به‌ هم می‌ریزه؛ از برنامۀ غذایی گرفته تا کارهای روزمره که آدم هیچ‌کدومش رو نمی‌تونه به خوبی انجام بده.

,

از بس این به‌هم‌ریختگی زیاده که ۲ سال تموم کلاً نباید به هیچ‌چیز و هیچ‌کس فکر کنی و فقط باید به این فکر کنی که خدمتت تموم بشه و راحت بشی.

,

یه آن خودم رو جای اون ها گذاشتم به راستی اگر سربازی برای دختران بود چگونه میشد ؟؟

,

خاطرات سربازی خود را با ما به اشتراک بذارید تا در بخش کامنت منتشر کنیم.

,

 

,

 

,

, , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه