بیش از ۹ ماه به یازدهمین دوره انتخابات مجلس مانده است و کاندیدهای احتمالی در حال رایزنی و محک زدن عیارشان برای حضور در این تورنمنت سیاسی هستند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از 8دی، در سومین شماره انتخابیه گیلان بخوانید:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, به نقل از 8دی، در سومین شماره انتخابیه گیلان بخوانید:, 8دی,بیش از ۹ ماه به یازدهمین دوره انتخابات مجلس مانده است و کاندیدهای احتمالی در حال رایزنی و محک زدن عیارشان برای حضور در این تورنمنت سیاسی هستند.
,,
**خر مرده را به ما غالب نکنند
, **خر مرده را به ما غالب نکنند, **خر مرده را به ما غالب نکنند,می گویند فردی خر پیری را به 100 سکه از کدخدای دهی خرید.
,خر مرد! زمان تحویل خر، کدخدا به فرد گفت خرت مرده؛ فرد مطالبه پولش را کرد.
,کدخدا گفت: پول خرچ شده است و من توان پرداخت پول را ندارم.
,مرد فکری کرد و گفت: کدخدا خر که زنده نیست، توان دادن بدهی را هم که نداری! حداقل می توانی خر مرده را به من بدهی؟
,کدخدا تعجب کرد یا در دلش فکر کرد این مرد جقدر احمق است گفت: خر مرده چکارت آید؟ باشد، بیا خرد در طویله مرده است زود بیا خرت را بردار و برو!
,مرد داستان ما خرش را برداشت و برد در خانه اش فریز کرد که نپوسد، سپس در شبکه های اجتماعی تبلیغی داد و خرش را به قرعه کشی گذاشت! متقاضیان بیایند و ۲ سکه بدهند و اسمشان را بنویسند! مردم هجوم آوردند که شانشان را امتحان کنند.
,مرد دید استقبال زیاد است گفت: برای قدرانی از استقبال گسترده شما ملت ۲ سکه را تبدیل به یک سکه می کنم.
,آمده است که هزاران نفر ثبت نام کردند و حتی کودکان پول تو جیبی شان را خرج قرعه کشی کردند.
,بعد از آداب تشریفات بلاخره یک نفر از اهالی برنده شد و بعد از چند روز که مردم سرگرم کارشان شدند مرد داستان ما او را صدا کرد و گفت خر را بیرون شهر به تو تحویل می دهم
,خلاصه بیرون شهر خر مرده را به او داد فرد که عصبانی شده بود بعد از کلی فحش مطالبه پولش را کرد.
,مرد گفت : پول ندارد و برویم خانه کدخدا او بر ما حکم کند
,کدخدا که بسیار عصبانی شده بود که در دهش اینجنین اتفافی رخ داده گفت: باید پولش را بر گردانی، مرد گفت باشد بیا این هم پولت. فرد بعد از گرفتن یک سکه از رأی کدخدا تشکر کرد و رفت.
,اما آن مرد همچنان از جایش بلند نشد تا کداخدا به او گفت: مگر کار و زندگی نداری ؟ زود از خانه ام برو بیرون!
,مرد آرام گفت: یادت نیست 100 سکه از من گرفتید و آن خر مرده را به من دادید؟حالا که چنین حکمی کرده ای باید پول من راهم باید بدهی!!
,آری! برخی ها عادت دارند با یک خر مرده بالای هزار سکه کاسبی کنند.
,آن همه نوشتم که بگویم نباید گول تبلیغ واهی برخی از کاندیداها را خورد، مثلا همین نمایندگان فعلی گیلان چه وعده های داند؟ آیا عملی کردند؟ آیا نیاز به تغیبر ندارند؟ مثلا جدیدا یکی از کاندیداها ادعا کرده اگر رأی بیاورد آب رودخانه ی حوزه انتخابیه خود را به خارج از کشور صادر کند! از مابقی آب هم برق مصرفی مردم آن شهرستان را تولید می کند و رایگان یا قیمت کمتر از وزارت نیرو در اختیار موکلین خود قرار دهد ! البته مدیونید اگر فکر کنید مدرک و تحصیلاتشم هم ربطی به این مباحث داشته باشد!
,بهرحال در این اوضاع بیپولی خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل!
,اهالی مردم؛ مواظب باشید برخیها دنبال این هستند که با خر، آن هم مردهاش کاسبی کنند!
, برخیها دنبال این هستند که با خر، آن هم مردهاش کاسبی کنند!, برخیها دنبال این هستند که با خر، آن هم مردهاش کاسبی کنند!,,
** افطاری کاری! هم به بازار آمد
, ** افطاری کاری! هم به بازار آمد, ** افطاری کاری! هم به بازار آمد,حتماً صبحانه کاری یا نهار و شام کاری شنیدهاید. این روزها اما به لطف نزدیکی به انتخابات افطار کاری هم بین کاندیداها رواج پیداکرده است. بهطوریکه برخی از کاندیداها سعی میکنند برخی از دوستان و آشنایان خود را بهصرف افطاری دعوت کنند و با آنان حکم بیعت میزنند! با این تفاسیر بعد از خلق نهار و صبحانه کاری، افطار کاری هم به بازار آمد و اما به این فرمان! باید منتظر سحری کاری هم باشیم.
,,
** جان مادرتان روح امیرکبیر را در قبر نلرزانید!
, ** جان مادرتان روح امیرکبیر را در قبر نلرزانید!, ** جان مادرتان روح امیرکبیر را در قبر نلرزانید!,از قرار انتخابات در گیلان تبدیلشده به کارخانه امیرکبیر سازی! بهطوریکه چند سالی هست که هر چقدر به زمان انتخاب نزدیک میشویم عدهای از طرفداران، آنانی که بزرگترین کارشان شرکت در "ورزا "جنگ بوده و نهایت "أکابر" را از برشدهاند را با القاب امیرکبیر صدا می کنند.
,در خبرها آمده طرفداران یکی از همین امیرکبیرها که چند دورهای کاندیدا شده و شکست و پیروزیهای را به دست آورده، دورهم جمع شدهاند و پول جمع کردند تا هزینه انتخاباتی وی را در عرصه انتخابات پرداخت نمایند.
,این حامیان میگویند: شعار هرکی بشه، .... نشه علت شکست پیدرپی او در عرصه انتخابات بوده است.
,البته امیرکبیر داستان ما در دوره قبل حتی احراز صلاحیت هم نشد، بنابراین باید گفت: امیرکبیر بیپول و امیرکبیر بی احراز صلاحیت مثل شیر بدون یال کوپال هست لطفاً جان مادرتان تن میرزا تقیخان را در قبر نلرزانید.
,,
** جیب بر باده مده ای کارگاه سنگ و بلوک دار!
, ** جیب بر باده مده ای کارگاه سنگ و بلوک دار!, ** جیب بر باده مده ای کارگاه سنگ و بلوک دار!,جوان است دیگر، خودش میگفت مردم به خاطر صبغه خانوادگیاش به او رأی دادهاند. بیپول بود و تنها یک کارگاه سنگ و بلوکزنی داشت تا اینکه نماینده مجلس شد.
,
دکتر شد! مهندس شد! ببخشید معمار شد! پل خراب کرد. بدون اطلاع و مشورت با اهل تخصص سد کلنگ زد. شد استاد دانشگاه! خلاصه قرار است حالا حالاها نماینده شود آنهم دو دوره دیگر!
در این اواخر هم از جوانان فوتبالیست حمایت میکند مثلاً در جام رمضان قبلاً لخت میشد بازی میکرد ولی این روزها دستبهجیب شده و تراول خرج میکند.
خلاصه هر جا میرود مردم سؤال میکنند چه آوردی مارکو! اوهم دست بر جیب بلندش میکند و مشتی تراول از آن در می آورد و می گوید این را "تهرانیا گیدی تراول شما چی گیدی؟ "
اما عاقلین قومش بدو توصیه میکنند: ای عزیز! جبب بر باد مده!
خرج مکن!
دست نزن!
هیچ مگو!
که این چهارسال دیگر تکرار نمی شود.
انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه