به مناسبت سالروز تأسیس شورای نگهبان؛
«انتخابات مشروط» کلیدواژه جدید اصلاحات برای تخریب شورای نگهبان/ چرا اصلاح‌طلبان نمی‌خواهند از گیت حاکمیت عبور کنند؟
در سالیان گذشته حربه قهر سیاسی و یا تحریم انتخابات ازجمله حرکت‌هایی بود که اصلاح‌طلبان سعی کرده‌اند به‌واسطه آن فشار زیادی را به حاکمیت و شورای نگهبان وارد سازند. البته نکته اینجاست که چند وقتی است توسط تئوریسین‌های اصلاحات طرح‌های جدیدی ارائه‌شده است که تحریم انتخابات و قهر سیاسی را در خود به شکل مستتری دارد. تئوریسین اصلاحات این روزها از «انتخابات مشروط» صحبت می‌کند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ شورای نگهبان یکی از محوری‌ترین نهادهای نظام جمهوری اسلامی است که نظارت تطبیق قوانین مجلس شورای اسلامی با قانون اساسی و شرع مقدس، تائید و یا عدم تائید صلاحیت‌های نامزدهای انتخابات مجلس، خبرگان رهبری و ریاست جمهوری، نظارت بر انتخابات و همه‌پرسی‌ها و صیانت از آراء مردم و تفسیر قانون اساسی ازجمله وظایف این نهاد است که در اصول ۹۱ تا ۹۹ قانون اساسی به آن‌ها پرداخته‌شده و در برخی دیگر از اصول نیز به‌صورت تأکیدی مطرح‌شده است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, دیار آفتاب,شورای نگهبان را می‌توان به‌عنوان حافظ و نگهبان قانون اساسی و شرع مقدس در امورات کشور دانست تا هر فرد و یا هر قانونی توانایی دست‌اندازی بر چارچوب‌های دینی نظام مقدس را نداشته باشد و قانون‌گذاری در نظام اسلامی در چارچوب ارزش‌های اسلامی اتفاق بیفتد.
نقش مؤثر شورای نگهبان در عرصه‌های مختلف سیاسی مخصوصاً در انتخابات و مواجهه مستقیم این شورا باشخصیت‌های سیاسی مختلف در راستای سنجش صلاحیتشان برای حضور در برخی از پست‌ها، باعث جوسازی‌ها و جریان سازی های مختلفی علیه این شورا شده و حتی در برخی از موارد کار به‌جایی رسیده که اعضا مخصوصاً دبیر این شورا از هجمه‌های مختلف مصون نبوده‌اند.
امام (ره) خطاب به اعضای شورای نگهبان در خصوص افکار برخی از انسان‌های به‌اصطلاح مترقی نسبت به شورای نگهبان می‌فرمایند:
«شما باید ناظر بر قوانین مجلس باشید، و باید بدانید که به‌هیچ‌وجه ملاحظه نکنید. باید قوانین را بررسی نمایید که صددرصد اسلامی باشد. به هیچ وجه گوش به حرف عده‌ای که می خواهند یک دسته کوچک مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقی هستند، ندهید، قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کنید. خدا را در نظر بگیرید. اصولاً آنچه باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک‌طرف بودند و شما دیدید که همه آن‌ها حرفی می‌زنند که برخلاف حکم قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند. انبیا هم همین‌طور عمل می‌کردند؛ مثلاً موسی در مقابل فرعون مگر غیرازاین عمل کرد؟ مگر موافقی داشت. بحمدالله مجلس ما مجلسی است اسلامی و قوانین خلاف اسلام تصویب نخواهد شد؛ولی شما وظیفه‌دارید ناظر باشید. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه مترقی ندهید. خدا ان‌شاءالله با ماست . اگر عملمان برای خدا باشد، خدا ما را موفق می‌کند...» (صحیفه امام ج ۱۳ ص ۵۳)
چه بسیار افرادی که سعی کرده‌اند با کلیدواژه‌هایی چون دموکراسی، آزادی، صیانت از آراء و بسیار موارد دیگر خود را به‌عنوان یک برند مطالبه گر سیاسی در جامعه معرفی کنند و مسیر عبوری خود را از شورای نگهبان انتخاب کرده‌اند. جریانی همیشه تلاش خود را به کار گرفته است تا از انتقاد نسبت به شورای نگهبان استفاده ابزاری داشته باشد. انتقاد ابزاری به این معنا که آنگاه‌که شرایط برخلاف میلشان پیش می‌رود تنها نهادی که می‌توان با تزهای روشنفکرانه و یا همان به‌اصطلاح مترقیانه آن را مورد اصابت گلوله‌های تهمت و افترا قرارداد، شورای نگهبان است. همین خود می‌تواند یک ابزاری باشد برای مطرح‌شدن و یا رسیدن به اهداف سیاسی کلان‌تر.
امام خمینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند:
«چنانچه مشاهده می‌شود پس از انتخابات مرحله اول از دوره دوم مجلس شورای اسلامی ، افرادی که نظریه شورای محترم نگهبان در ابطال یا تائید بعضی حوزه‌ها موافق میلشان نبوده است دست به شایعه افکنی زده و اعضای محترم شورای نگهبان - ایدهم الله تعالی - را که حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند، تضعیف و یا خدای ناکرده توهین می نمایند و به پخش اعلامیه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زده اند غافل از آنکه پیامد چنین اعمال و جوسازی ها آن هم در دوره دوم مجلس و نگذشتن سالی چند ازانقلاب چه خواهد بود. امید است چنین اعمال ، بی توجه به نتایج ناروا و اسف بار آن باشد. معلوم نیست در صدر مشروطیت در دوره اول با فقهای ناظر به قوانین این نحو عمل شده باشد. در آن زمان به تدریج فقها را از مجلس بیرون راندند و به سر این ملت آن آوردند که دیدیم. من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است . همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم واردمی شود و در آخر، رژیمی را ساقط می نماید. لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین ، هر چند مخالف نظر و سلیقه شخصی مان باشد احترام بگذاریم و به این جمهوری نوپا که مورد هجوم قدرت ها و ابرقدرت هاست وفادار باشیم». (صحیفه امام ج۱۷ص۴۳۱)
شورای نگهبان در طول انقلاب اسلامی مورد هجمه منافقین، معاندین، سیاست بازان در عرصه های داخلی و خارجی بوده است. چه بسیار جریان سازی های رسانه ای که علیه این شورا انجام شده و چه افرادی که در داخل و خارج سخت ترین مواضع را علیه این شورا اتخاذ نکرده اند و این شورا را محور استبداد و دیکتاتوری حکومت عنوان کرده اند و در نتیجه آزادی و دموکراسی را در کشور یک خواب و رؤیا دانستند. البته باید گفت که این دست افاضات برآمده از افکار افرادی است که خود را مصداق بارز دموکراسی و آزادی می‌دانند.
طی سال‌های گذشته هجمه به شورا به راه فراری از ضعف عملکردی و عدم توانایی برخی جریانات خاص تبدیل‌شده است. این جریانات با بهانه اینکه شورای نگهبان مانع حضور نیروهای اصلی جریانشان می‌شود و با این نگاه که از روی اجبار نیروهای دست چندم خود را به این مرحله می‌رسانند، به انتقاد می‌پردازند و این خود حربه‌ای می‌شود تا عملکرد خود و یا آنانی که موردحمایتشان بوده‌اند را پنهان کنند و ماجرا را در جای دیگری پی بگیرند.
در همین راستا محسن صفایی فراهانی فعال اصلاح‌طلب در گفتگو با خبر آنلاین می‌گوید: «سال‌هاست کشور بر مبنای انتخاب بین بد و بدتر اداره می‌شود!! اما یک‌بار فکر نشد با بد و بدتر کشور عقب می‌رود و به سمت بهتر شدن برنمی‌گردد. این روش، پاسخگو نیست.»
با توجه به اینکه امسال با انتخابات مجلس یازدهم روبه‌رو هستیم از مدت‌ها قبل است که جریان خاص هجمه‌های خاص خود را آغاز کرده و تلویحی و یا که مستقیم شورای نگهبان را مورد اصابت هجمه‌های خود قرار داده است. جریان اصلاح‌طلب برای اینکه از عملکرد ضعیف لیست امید در شوراها و مجلس شورای اسلامی و دولت تدبیر و امید فرار کند در صدد است که ابتدا اصلاحات را جدای از دولت معرفی کند و بعد از آن نیز سعی کند با انتقاد از شورای نگهبان بگوید لیست امید تمام ظرفیت اصلاحات نبوده و اگر شورای نگهبان اجازه دهد لیست اصلی اصلاح‌طلبان وارد این عرصه خواهد شد.
«عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان می‌گوید: شرط نخست انتخابات آزاد و قابل دفاع است... شورای نگهبان باید متفاوت از گذشته عمل کند... اگر نظارت استصوابی بخواهد همچون دوره دهم انتخابات مجلس باشد، معتقدم اصلاح‌طلبان نباید لیست دهند... باید نظارت استصوابی و مجاری ورود چهره‌های برابر و توانمند برای قانون‌گذاری اصلاح شود.»
در سالیان گذشته حربه قهر سیاسی و یا تحریم انتخابات ازجمله حرکت‌هایی بوده است که اصلاح‌طلبان سعی کرده‌اند به‌واسطه آن فشار زیادی را به حاکمیت و شورای نگهبان وارد سازند البته نکته اینجاست که چند وقتی است توسط تئوریسین‌های اصلاحات طرح‌های جدیدی ارائه‌شده است که تحریم انتخابات و قهر سیاسی را در خود به شکل مستتری دارد. تئوریسین اصلاحات این روزها از انتخابات مشروط صحبت می‌کند. ایده‌ای که توسط حجاریان مطرح شد:
«اصلاح‌طلبی باید موضع خود در برابر انتخابات را به‌صراحت و با جزئیات کامل اعلام کند. در کوتاه‌مدت، شاید عقلانی‌ترین راهبرد را بتوان در مشارکت مشروط جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد، ولی چنانچه شروط مطرح‌شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید»
این نوع سخنان نشان از آن دارد که اصلاحات این بار هم سعی دارد با تکیه‌بر موضوع نظارت استصوابی شورای نگهبان فشار را به حکومت افزایش دهد تا خواسته‌های آن‌ها اجرایی شود. که مطمئناً اولین خواسته‌های آن‌ها در انتخابات مشروط، ورود و حضور جریان رادیکال اصلاحات در انتخابات است تا به این طریق بتوانند خود را تطهیر و احیا کنند.
البته باید گفت که بسیاری از اصلاح‌طلبان به سیاست انتخابات مشروط نیز ایراد وارد کرده‌اند و نکات اعتراضی خود را اینگونه بیان می‌کنند:
حق‌شناس فعال اصلاح‌طلب می‌گوید:
«ما نمیتوانیم بگوییم جامعه دموکراتیک میخواهیم و برای انتخاباتش شرط بگذاریم.» همچنین در ادامه اظهاراتش بیان می‌کند: «رویکردهایی که منجر به تحریم و دوری از صندوقهای رای می‌شود راهکار مناسبی برای روبه‌رو شدن با انتخابات نیست؛ بنابراین نگاه «شرطی کردن انتخابات» نگاه بسیار خطرناکی است و برخی از دوستان متوجه عواقب اظهاراتشان نیستند.»
بار دیگر نزدیک یک انتخابات می شویم و جریان سیاسی خاص، خود و آینده سیاسی اش را در خطر می بیند و به همین دلیل است که سعی دارد شورای نگهبان را مانع انجام امور در کشور معرفی کند و افراد رادیکال و معاند خود را از این فیلتر عبور دهد تا بتوانند سیطره بیشتری بر نهادهای اجرایی و قانون‌گذاری کشور داشته باشد.
یکی از اصلی‌ترین هجمه‌ها به شورای نگهبان در خصوص نظارت استصوابی این شوراست نظارتی که نقش واقعی و قانونی شورا در آن جلوه می‌کند و به‌طورکلی باید گفت که در حوزه نظارت‌های حکومتی موردی غیر از نظارت استصوابی وجود ندارد که منفعلانه نباشد و بتواند نقش مؤثری را ایفا کند. فعالیت علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان برای مترقیان و به‌اصطلاح روشنفکر نمایان، تبدیل به یک گفتمانی شده است تا که بتوانند با تمام تلاش فشارهای خود را افزایش دهند. نظارت استصوابی تبدیل به ابزاری شده است که معاندین و مخالفین بر اساس آن‌یکی از محوری‌ترین نهادهای نظام جمهوری اسلامی را موردحمله قرار دهند و سعی کنند آن را لطمه زننده به کشور و مردم نشان دهند.
البته باید گفت نظارت گریزی یکی از شاخصه‌هایی است که در جریان اصلاح‌طلب نمود داشته و این مسئله را می‌توان در حوزه‌های مختلف دید. این جریان خاص خود نیز از ضد اندیشه‌ها و نگاه‌های انحرافی‌اش آگاهی دارد و به همین دلیل درصدد است که برای ورود به اصلی‌ترین بخش‌های حکومت از گیت حاکمیت عبور نکند. این جریان نسبت به حرکت خود در خلاف جهت ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی واقف است و خوب می‌داند که جز وادادگی و تسلیم در برابر نگاه غربی از ایده دیگری برخوردار نیست که این مسئله نیز باارزش‌های انقلاب اسلامی سازگار نبوده و این‌ها خوب می‌دانند که در راستای مقابله باارزش‌ها با سد تنومند شورای نگهبان مواجه می‌شوند پس به همین جهت دست به تخریب این شورا می‌زنند.
اقدامات اصلاحات در مقابل شورای نگهبان نشان می‌دهد که همیشه سعی داشته‌اند نه‌تنها در راستای تضعیف این شورا قدم بردارند بلکه موازی‌سازی‌های غیرقانونی را هم انجام داده‌اند. ضعف نظارتی بر انتخابات یکی از حربه‌هایی است که بارها به کار گرفته‌اند تا هم اهداف شبه براندازانه خود را دنبال کنند و هم سلامت انتخابات را زیر سؤال برند. همین انتخابات سال ۸۸ بود که آقایان شورای صیانت از آرا را تشکیل دادند. این کمیته که طرحش تقریباً ۵ ماه قبل از انتخابات مطرح شد در القای تقلب نقش بسزایی داشت و زمینه‌سازی برای ادعای تقلب در انتخابات ۸۸ با همین کمیته صیانت از آرا ایجاد شد و می‌توان گفت به‌موازات شورای نگهبان و توسط اصلاح‌طلبان شکل گرفت.
این قانون‌گریزی و نظارت گریزی این افراد نمونه‌های دیگری نیز دارد که نمونه بارز آن، تنش و اعتراض و تحصن نماینده‌های اصلاح‌طلب مجلس ششم بود که در اعتراض به رد صلاحیت‌های شورای نگهبان انجام دادند و کشور و نهاد قانون‌گذاری را در شوک فروبردند.
باید گفت شورای نگهبان حتی از مسئولین اجرایی کشور هم مصون نمانده و موردحمله آن‌ها قرارگرفته است.
حسن روحانی رئیس‌جمهور در خصوص شورای نگهبان می‌گوید:
«شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند. باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم.»
اکبر هاشمی رفسنجانی نیز پس از ماجرای عدم شرکت سید حسن خمینی در آزمون موردنظر شورای نگهبان برای انتخابات مجلس خبرگان و عدم احراز صلاحیت او برای انتخابات خبرگان حمله شدیداللحنی به شورای نگهبان انجام داد.
مطمئناً باید گفت که این نوع نگاه بر خواسته از یک نظارت منفعلانه است نظارتی که هیچ‌گونه تأثیری نمی‌تواند داشته باشد و نمی‌تواند آن‌چنان‌که بایدوشاید نقش صیانت از آراء یک ملت را به‌خوبی ایفا کند چراکه همیشه هستند خناثانی که بخواهند از شرایط عدم حضور ناظر فعال استفاده کنند و جمهوریت یک جامعه را زیر سؤال ببرند.
باید گفت اصلاحات و پدرانش همیشه نشان داده‌اند که منافع حزبی را به منافع ملی ترجیح داده و هر جا که منافع حزبی‌اش به خطر افتاده منافع ملی را نیز زیر سؤال برده و کشور را با تنش‌های فراوانی روبه‌رو کرده است. این جریان خاص معیار و چارچوبش منافع و تعاریفی است که خود از کلیدواژه‌ها ارائه می‌دهد و سعی می‌کند تفاسیر خود از کلیدواژه‌های خاص را به هر زوری در قانون و تاریخ بگنجاند و سعی کند در این مسیر خود را شخصیتی متکی به تاریخ و اصول قانونی معرفی کند.
شورای نگهبان همیشه در جریان چهل‌ساله انقلاب اسلامی مورد هجمه جریانات داخلی و رسانه‌های خارجی بوده اما هیچ‌گاه از مواضع محکم خود کوتاه نیامده است و محکم و استوار به‌عنوان نگهبان ارزش‌های انقلاب و اسلام جلوی راه این سیاست‌بازان ایستاده است. اتفاقاتی چون تحریم انتخابات باهدف کاهش مشارکت عمومی بارها در این کشور اتفاق افتاده است اما باید گفت که هر بار نیز با شکست روبه‌رو شده و عده‌ای نتوانستند به آنچه می‌خواستند دست یابند.
شورای نگهبان همیشه در اوج بوده است و خواهد بود و اقدامات مختلف علیه این شورا نمی‌تواند از قدرت و اقتدار آن کم کند. حتی برخی تخریب شخصیت‌ها هم نمی‌تواند شورا را با چالش روبه سازد و مطمئناً با قدمی محکم انتخابات پیش رو را هم‌پشت سر خواهد گذاشت.
انتهای پیام/
شورای نگهبان را می‌توان به‌عنوان حافظ و نگهبان قانون اساسی و شرع مقدس در امورات کشور دانست تا هر فرد و یا هر قانونی توانایی دست‌اندازی بر چارچوب‌های دینی نظام مقدس را نداشته باشد و قانون‌گذاری در نظام اسلامی در چارچوب ارزش‌های اسلامی اتفاق بیفتد.
,,
نقش مؤثر شورای نگهبان در عرصه‌های مختلف سیاسی مخصوصاً در انتخابات و مواجهه مستقیم این شورا باشخصیت‌های سیاسی مختلف در راستای سنجش صلاحیتشان برای حضور در برخی از پست‌ها، باعث جوسازی‌ها و جریان سازی های مختلفی علیه این شورا شده و حتی در برخی از موارد کار به‌جایی رسیده که اعضا مخصوصاً دبیر این شورا از هجمه‌های مختلف مصون نبوده‌اند.
,امام (ره) خطاب به اعضای شورای نگهبان در خصوص افکار برخی از انسان‌های به‌اصطلاح مترقی نسبت به شورای نگهبان می‌فرمایند:
,«شما باید ناظر بر قوانین مجلس باشید، و باید بدانید که به‌هیچ‌وجه ملاحظه نکنید. باید قوانین را بررسی نمایید که صددرصد اسلامی باشد. به هیچ وجه گوش به حرف عده‌ای که می خواهند یک دسته کوچک مردم ما خوششان بیاید و به اصطلاح مترقی هستند، ندهید، قاطعانه با اینگونه افکار مبارزه کنید. خدا را در نظر بگیرید. اصولاً آنچه باید در نظر گرفته شود خداست، نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک‌طرف بودند و شما دیدید که همه آن‌ها حرفی می‌زنند که برخلاف حکم قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید، ولو اینکه تمام بر شما بشورند. انبیا هم همین‌طور عمل می‌کردند؛ مثلاً موسی در مقابل فرعون مگر غیرازاین عمل کرد؟ مگر موافقی داشت. بحمدالله مجلس ما مجلسی است اسلامی و قوانین خلاف اسلام تصویب نخواهد شد؛ولی شما وظیفه‌دارید ناظر باشید. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه مترقی ندهید. خدا ان‌شاءالله با ماست . اگر عملمان برای خدا باشد، خدا ما را موفق می‌کند...» (صحیفه امام ج ۱۳ ص ۵۳)
,
, چه بسیار افرادی که سعی کرده‌اند با کلیدواژه‌هایی چون دموکراسی، آزادی، صیانت از آراء و بسیار موارد دیگر خود را به‌عنوان یک برند مطالبه گر سیاسی در جامعه معرفی کنند و مسیر عبوری خود را از شورای نگهبان انتخاب کرده‌اند. جریانی همیشه تلاش خود را به کار گرفته است تا از انتقاد نسبت به شورای نگهبان استفاده ابزاری داشته باشد. انتقاد ابزاری به این معنا که آنگاه‌که شرایط برخلاف میلشان پیش می‌رود تنها نهادی که می‌توان با تزهای روشنفکرانه و یا همان به‌اصطلاح مترقیانه آن را مورد اصابت گلوله‌های تهمت و افترا قرارداد، شورای نگهبان است. همین خود می‌تواند یک ابزاری باشد برای مطرح‌شدن و یا رسیدن به اهداف سیاسی کلان‌تر.
,امام خمینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند:
,«چنانچه مشاهده می‌شود پس از انتخابات مرحله اول از دوره دوم مجلس شورای اسلامی ، افرادی که نظریه شورای محترم نگهبان در ابطال یا تائید بعضی حوزه‌ها موافق میلشان نبوده است دست به شایعه افکنی زده و اعضای محترم شورای نگهبان - ایدهم الله تعالی - را که حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند، تضعیف و یا خدای ناکرده توهین می نمایند و به پخش اعلامیه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زده اند غافل از آنکه پیامد چنین اعمال و جوسازی ها آن هم در دوره دوم مجلس و نگذشتن سالی چند ازانقلاب چه خواهد بود. امید است چنین اعمال ، بی توجه به نتایج ناروا و اسف بار آن باشد. معلوم نیست در صدر مشروطیت در دوره اول با فقهای ناظر به قوانین این نحو عمل شده باشد. در آن زمان به تدریج فقها را از مجلس بیرون راندند و به سر این ملت آن آوردند که دیدیم. من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است . همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم واردمی شود و در آخر، رژیمی را ساقط می نماید. لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین ، هر چند مخالف نظر و سلیقه شخصی مان باشد احترام بگذاریم و به این جمهوری نوپا که مورد هجوم قدرت ها و ابرقدرت هاست وفادار باشیم». (صحیفه امام ج۱۷ص۴۳۱)
,شورای نگهبان در طول انقلاب اسلامی مورد هجمه منافقین، معاندین، سیاست بازان در عرصه های داخلی و خارجی بوده است. چه بسیار جریان سازی های رسانه ای که علیه این شورا انجام شده و چه افرادی که در داخل و خارج سخت ترین مواضع را علیه این شورا اتخاذ نکرده اند و این شورا را محور استبداد و دیکتاتوری حکومت عنوان کرده اند و در نتیجه آزادی و دموکراسی را در کشور یک خواب و رؤیا دانستند. البته باید گفت که این دست افاضات برآمده از افکار افرادی است که خود را مصداق بارز دموکراسی و آزادی می‌دانند.
,طی سال‌های گذشته هجمه به شورا به راه فراری از ضعف عملکردی و عدم توانایی برخی جریانات خاص تبدیل‌شده است. این جریانات با بهانه اینکه شورای نگهبان مانع حضور نیروهای اصلی جریانشان می‌شود و با این نگاه که از روی اجبار نیروهای دست چندم خود را به این مرحله می‌رسانند، به انتقاد می‌پردازند و این خود حربه‌ای می‌شود تا عملکرد خود و یا آنانی که موردحمایتشان بوده‌اند را پنهان کنند و ماجرا را در جای دیگری پی بگیرند.
,در همین راستا محسن صفایی فراهانی فعال اصلاح‌طلب در گفتگو با خبر آنلاین می‌گوید: «سال‌هاست کشور بر مبنای انتخاب بین بد و بدتر اداره می‌شود!! اما یک‌بار فکر نشد با بد و بدتر کشور عقب می‌رود و به سمت بهتر شدن برنمی‌گردد. این روش، پاسخگو نیست.»
,
, با توجه به اینکه امسال با انتخابات مجلس یازدهم روبه‌رو هستیم از مدت‌ها قبل است که جریان خاص هجمه‌های خاص خود را آغاز کرده و تلویحی و یا که مستقیم شورای نگهبان را مورد اصابت هجمه‌های خود قرار داده است. جریان اصلاح‌طلب برای اینکه از عملکرد ضعیف لیست امید در شوراها و مجلس شورای اسلامی و دولت تدبیر و امید فرار کند در صدد است که ابتدا اصلاحات را جدای از دولت معرفی کند و بعد از آن نیز سعی کند با انتقاد از شورای نگهبان بگوید لیست امید تمام ظرفیت اصلاحات نبوده و اگر شورای نگهبان اجازه دهد لیست اصلی اصلاح‌طلبان وارد این عرصه خواهد شد.
,«عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان می‌گوید: شرط نخست انتخابات آزاد و قابل دفاع است... شورای نگهبان باید متفاوت از گذشته عمل کند... اگر نظارت استصوابی بخواهد همچون دوره دهم انتخابات مجلس باشد، معتقدم اصلاح‌طلبان نباید لیست دهند... باید نظارت استصوابی و مجاری ورود چهره‌های برابر و توانمند برای قانون‌گذاری اصلاح شود.»
,
, در سالیان گذشته حربه قهر سیاسی و یا تحریم انتخابات ازجمله حرکت‌هایی بوده است که اصلاح‌طلبان سعی کرده‌اند به‌واسطه آن فشار زیادی را به حاکمیت و شورای نگهبان وارد سازند البته نکته اینجاست که چند وقتی است توسط تئوریسین‌های اصلاحات طرح‌های جدیدی ارائه‌شده است که تحریم انتخابات و قهر سیاسی را در خود به شکل مستتری دارد. تئوریسین اصلاحات این روزها از انتخابات مشروط صحبت می‌کند. ایده‌ای که توسط حجاریان مطرح شد:
,
, «اصلاح‌طلبی باید موضع خود در برابر انتخابات را به‌صراحت و با جزئیات کامل اعلام کند. در کوتاه‌مدت، شاید عقلانی‌ترین راهبرد را بتوان در مشارکت مشروط جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد، ولی چنانچه شروط مطرح‌شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید»
,این نوع سخنان نشان از آن دارد که اصلاحات این بار هم سعی دارد با تکیه‌بر موضوع نظارت استصوابی شورای نگهبان فشار را به حکومت افزایش دهد تا خواسته‌های آن‌ها اجرایی شود. که مطمئناً اولین خواسته‌های آن‌ها در انتخابات مشروط، ورود و حضور جریان رادیکال اصلاحات در انتخابات است تا به این طریق بتوانند خود را تطهیر و احیا کنند.
,
, البته باید گفت که بسیاری از اصلاح‌طلبان به سیاست انتخابات مشروط نیز ایراد وارد کرده‌اند و نکات اعتراضی خود را اینگونه بیان می‌کنند:
,حق‌شناس فعال اصلاح‌طلب می‌گوید:
,«ما نمیتوانیم بگوییم جامعه دموکراتیک میخواهیم و برای انتخاباتش شرط بگذاریم.» همچنین در ادامه اظهاراتش بیان می‌کند: «رویکردهایی که منجر به تحریم و دوری از صندوقهای رای می‌شود راهکار مناسبی برای روبه‌رو شدن با انتخابات نیست؛ بنابراین نگاه «شرطی کردن انتخابات» نگاه بسیار خطرناکی است و برخی از دوستان متوجه عواقب اظهاراتشان نیستند.»
,
, بار دیگر نزدیک یک انتخابات می شویم و جریان سیاسی خاص، خود و آینده سیاسی اش را در خطر می بیند و به همین دلیل است که سعی دارد شورای نگهبان را مانع انجام امور در کشور معرفی کند و افراد رادیکال و معاند خود را از این فیلتر عبور دهد تا بتوانند سیطره بیشتری بر نهادهای اجرایی و قانون‌گذاری کشور داشته باشد.
,یکی از اصلی‌ترین هجمه‌ها به شورای نگهبان در خصوص نظارت استصوابی این شوراست نظارتی که نقش واقعی و قانونی شورا در آن جلوه می‌کند و به‌طورکلی باید گفت که در حوزه نظارت‌های حکومتی موردی غیر از نظارت استصوابی وجود ندارد که منفعلانه نباشد و بتواند نقش مؤثری را ایفا کند. فعالیت علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان برای مترقیان و به‌اصطلاح روشنفکر نمایان، تبدیل به یک گفتمانی شده است تا که بتوانند با تمام تلاش فشارهای خود را افزایش دهند. نظارت استصوابی تبدیل به ابزاری شده است که معاندین و مخالفین بر اساس آن‌یکی از محوری‌ترین نهادهای نظام جمهوری اسلامی را موردحمله قرار دهند و سعی کنند آن را لطمه زننده به کشور و مردم نشان دهند.
,
, البته باید گفت نظارت گریزی یکی از شاخصه‌هایی است که در جریان اصلاح‌طلب نمود داشته و این مسئله را می‌توان در حوزه‌های مختلف دید. این جریان خاص خود نیز از ضد اندیشه‌ها و نگاه‌های انحرافی‌اش آگاهی دارد و به همین دلیل درصدد است که برای ورود به اصلی‌ترین بخش‌های حکومت از گیت حاکمیت عبور نکند. این جریان نسبت به حرکت خود در خلاف جهت ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی واقف است و خوب می‌داند که جز وادادگی و تسلیم در برابر نگاه غربی از ایده دیگری برخوردار نیست که این مسئله نیز باارزش‌های انقلاب اسلامی سازگار نبوده و این‌ها خوب می‌دانند که در راستای مقابله باارزش‌ها با سد تنومند شورای نگهبان مواجه می‌شوند پس به همین جهت دست به تخریب این شورا می‌زنند.
,اقدامات اصلاحات در مقابل شورای نگهبان نشان می‌دهد که همیشه سعی داشته‌اند نه‌تنها در راستای تضعیف این شورا قدم بردارند بلکه موازی‌سازی‌های غیرقانونی را هم انجام داده‌اند. ضعف نظارتی بر انتخابات یکی از حربه‌هایی است که بارها به کار گرفته‌اند تا هم اهداف شبه براندازانه خود را دنبال کنند و هم سلامت انتخابات را زیر سؤال برند. همین انتخابات سال ۸۸ بود که آقایان شورای صیانت از آرا را تشکیل دادند. این کمیته که طرحش تقریباً ۵ ماه قبل از انتخابات مطرح شد در القای تقلب نقش بسزایی داشت و زمینه‌سازی برای ادعای تقلب در انتخابات ۸۸ با همین کمیته صیانت از آرا ایجاد شد و می‌توان گفت به‌موازات شورای نگهبان و توسط اصلاح‌طلبان شکل گرفت.
,
, این قانون‌گریزی و نظارت گریزی این افراد نمونه‌های دیگری نیز دارد که نمونه بارز آن، تنش و اعتراض و تحصن نماینده‌های اصلاح‌طلب مجلس ششم بود که در اعتراض به رد صلاحیت‌های شورای نگهبان انجام دادند و کشور و نهاد قانون‌گذاری را در شوک فروبردند.
,باید گفت شورای نگهبان حتی از مسئولین اجرایی کشور هم مصون نمانده و موردحمله آن‌ها قرارگرفته است.
,حسن روحانی رئیس‌جمهور در خصوص شورای نگهبان می‌گوید:
,«شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند. باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم.»
, «شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند. باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم.»,
, اکبر هاشمی رفسنجانی نیز پس از ماجرای عدم شرکت سید حسن خمینی در آزمون موردنظر شورای نگهبان برای انتخابات مجلس خبرگان و عدم احراز صلاحیت او برای انتخابات خبرگان حمله شدیداللحنی به شورای نگهبان انجام داد.
,
, مطمئناً باید گفت که این نوع نگاه بر خواسته از یک نظارت منفعلانه است نظارتی که هیچ‌گونه تأثیری نمی‌تواند داشته باشد و نمی‌تواند آن‌چنان‌که بایدوشاید نقش صیانت از آراء یک ملت را به‌خوبی ایفا کند چراکه همیشه هستند خناثانی که بخواهند از شرایط عدم حضور ناظر فعال استفاده کنند و جمهوریت یک جامعه را زیر سؤال ببرند.
,باید گفت اصلاحات و پدرانش همیشه نشان داده‌اند که منافع حزبی را به منافع ملی ترجیح داده و هر جا که منافع حزبی‌اش به خطر افتاده منافع ملی را نیز زیر سؤال برده و کشور را با تنش‌های فراوانی روبه‌رو کرده است. این جریان خاص معیار و چارچوبش منافع و تعاریفی است که خود از کلیدواژه‌ها ارائه می‌دهد و سعی می‌کند تفاسیر خود از کلیدواژه‌های خاص را به هر زوری در قانون و تاریخ بگنجاند و سعی کند در این مسیر خود را شخصیتی متکی به تاریخ و اصول قانونی معرفی کند.
,شورای نگهبان همیشه در جریان چهل‌ساله انقلاب اسلامی مورد هجمه جریانات داخلی و رسانه‌های خارجی بوده اما هیچ‌گاه از مواضع محکم خود کوتاه نیامده است و محکم و استوار به‌عنوان نگهبان ارزش‌های انقلاب و اسلام جلوی راه این سیاست‌بازان ایستاده است. اتفاقاتی چون تحریم انتخابات باهدف کاهش مشارکت عمومی بارها در این کشور اتفاق افتاده است اما باید گفت که هر بار نیز با شکست روبه‌رو شده و عده‌ای نتوانستند به آنچه می‌خواستند دست یابند.
,
, شورای نگهبان همیشه در اوج بوده است و خواهد بود و اقدامات مختلف علیه این شورا نمی‌تواند از قدرت و اقتدار آن کم کند. حتی برخی تخریب شخصیت‌ها هم نمی‌تواند شورا را با چالش روبه سازد و مطمئناً با قدمی محکم انتخابات پیش رو را هم‌پشت سر خواهد گذاشت.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه