اخبار داغ

دلنوشته‌ای برای خودمان؛

پسِ آن تبریکات آبدار؛ روز از نو، روزی از نو!

پسِ آن تبریکات آبدار؛ روز از نو، روزی از نو!
هستند خبرنگارانی که خود را در گیر و دار میزبان ندانند؛ تجلیل می‌شوند که بشوند اما این بدان معنا نیست که چشم ببندند بر سیاهی، بر اشتیاه یا تخلف!
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج هرکس به وسع خود کمر همت بسته تا دل خبرنگاران را شاد کند. یکی زنگی می‌زند، یکی پیام تصویری می‌فرستد و دیگری جشن و پایکوبی راه می‌اندازد. به هرحال، نکوداشت روزی به این بزرگی برای عده‌ای اهمیت دارد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آناج ,

به شخصه کم دیده‌ام که برای کارگران یا معلمان چنین مراسماتی برپا شود. مجالسی که مزین است به حضور اکابر و ذی‌نفوذان و صاحب منصبانی که طرح ریزی ژگرفی برای یک سال آینده دارند.

,

بازۀ مردادماه سال‌جاری با سال بعد، زمان مناسبی است برای برنامه ریزی و نزدیک شدن برخی از دوستان و آشنایان برای چشم پوشی از خطاها و ایرادات، بزرگ‌نمایی کارهای کوچک و شاید وامداری برای عده‌ای که قصد دارند چراغ خاموش جلو بروند.

,

فرقی هم نمی‌کند این طرح ریزی با "عاشیق" باشد یا نوازنده پیانو، شیرینی خشک و خالی باشد یا چلوکباب اعیانی، پاکت کوچک داشته باشد یا کیف دستی تبلیغاتی، جملگی هدفشان همانی است که عرض شد.

,

حتی تفاوتی ندارد که سخنران به شوخیُ جشن و خنده بهشان بگوید "بهتر است خفه شوید" یا همین اصطلاح را در لفافه و کادو پیچی شده به عرض مخاطب رساند. مهم این است که روز خبرنگار را جشن بگیریم.

,

هستند خبرنگارانی که پیِ این بی ادبی‌ها و استفادۀ ابرازی شدن‌ها را به جان بخرند و خود را در گیر و دار میزبان ندانند. مدعو هستند که باشند؛ تجلیل می‌شوند که بشوند اما این بدان معنا نیست که چشم ببندند بر سیاهی، بر اشتباه یا تخلف، حتی به قیمت شکایت و مکافات!

,

نه زبان کوتاه می‌کنند و نه از کسی واهمه دارند. از شمع‌های اضافی میدان آذربایجان تا تخلف در دور افتاده‌ترین روستای استان را پیگیری و مطالبه می‌کنند تا رسالت خود را به سرانجام رسانند.

,

القصه هستند معدود چهره‌هایی که بر سر سفره می‌نشینند و پسِ آن، یادشان می‌رود برای چه به سر آن سفره دعوت شده‌اند! هستند اما قلیل؛ به اندازه‌ای که شاید لازم نباشد چند سطری برایشان نوشت اما خُب اگر ننویسی خدای نکرده شاید زیاد شوند.

,

نیمه مردادماه خوش خوشانِ خبرنگار جماعت است. بسیاری این روز را بر کسانی که «نوشته‌هایشان طلوع حقیقت و بیان دردهای کسانی است که نمی‌توانند بگویند و فریادشان بی صداست» تبریک می‌گویند. همه معطوف می‌شوند به کار خطیر خبرنگاری؛ رئیس جمهورش اینترنت یکساله رایگان می‌دهد و پایین دستیانش هرچه می‌توانند در طبق اخلاص می‌گذارند تا به زعم خود از خجالت این قشر مظلوم درآیند.

,

لیکن کسی نیست که قبل و بعد این روز را ببیند. بی‌پولی خبرنگار را بچشد، نداشتن بیمه‌اش را پیگیری کند‌، استرس‌هایش را لحاظ کند و بگوید قصد دارم، امثال این مشکلات را حل کنم.

,

افتخار سخنرانان به اینکه «من هم یک زمانی خبرنگار بودم» شاید تنها امید خبرنگارانی باشد که مشکلات از سر و کولشان بالا می‌رود و کورسوی نگاهشان به آینده است.

,

این‌ها هست و شاید همه نیست. با هزاران درد و مشکل، دلخوشی خبرنگاران به خندۀ کودک محرومی است که عکسش را منتشر می‌کنند تا شاید اندکی از محرومیتش کاسته شود و یا به چند سطر خبر کارگرانی است که مثل خودشان ماه‌هاست حقوق نگرفته‌اند.

,

روز این قشر مظلوم مانند سایر اقشار مبارک!

,

نوید اسماعیلی

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه