یک استاد دانشگاه میگوید «آرمان» مولفهای است که باید در تشکیلات اربعین تقویت شود؛ به راستی چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مرآت، گفت و شنود درباره ابعاد واقعه عظیم اربعین، شاید راهی باشد برای حضور اثربخشتر در این آیین بیهمتا. گفتگویی که در ادامه خواهید خواند، ترجمانی از همین دغدغه است. دکتر حسین عرباسدی از اساتید دانشگاه و از متخصصین حوزه تشکیلات، به پرسشهای مرآت درباره اربعین پاسخ گفته است که در ادامه متن این گفتگو را از نظر میگذرانید.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مرآت,مرآت: جناب آقای عرباسدی! به زودی گردهمآیی عظیم اربعین آغاز خواهد شد. این واقعه از جنبههای گوناگون شگفتآور است. با توجه به تخصص ویژه شما در حوزه تشکیلات، پرسش ما این است که آموزههای تشکیلاتی اربعین شامل چه مولفههایی است؟
ما برای کار تشکیلاتی 4 رکن قائلیم: آرمان، رهبر، نظم و افراد. آرمان هدف اساسی تشکیلات است که میارزد آدمها حول آن جمع شوند، با هم تعامل کنند و به سمت آن حرکت کنند و میارزد که برای آن هزینه کنند. رهبر، آن عنصر انسانی است که سازماندهی و دور هم جمع کردن انسانها را بر عهده میگیرد. آدمها کسانی هستند که در تشکیلات نقشآفرینی میکنند و نظم هم نسبت بین تشکیلات و آدمهاست.
در بعد تشکیلاتی، در اربعین یک نکته مثبت و یک نکته منفی وجود دارد. بعد مثبت واقعه، حضور گسترده آدمهاست اما اگر برای بازگشت این خیل عظیم، یک سازماندهی ویژه داشته باشیم تا افراد بازگشته از این سفر، به طور هماهنگ دست به اقدام مشترکی بزنند، اتفاق مهمی در جامعه ما رخ خواهد داد. وقتی زائران اربعین از سفر بازمیگردند، بازخورد این سفر در جامعه خودمان باید بسیار ویژه باشد.
نباید به معنویتی که در وجود زائران ایجاد میشود اکتفا کرد؛ چنانکه درباره حج اینگونه شده است. ما خوشحالیم که 80 تا 100 هزار نفر به حج میروند و زیارتی میکنند و معنویتی کسب میکنند و وقتی برمیگردند هم معنویتی در جامعه ایجاد میکنند؛ بسنده کردن به این حد از تأثیر غلط و نقطه ضعف ماست. نقطه قوت، سیستمی است که قدرت جمع کردن این همه انسان را دارد.
باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم
دم و دستگاهی که بتواند تعداد قابل توجهی انسان را جلب و جذب کند، بسیار حائز اهمیت است. در جهان، باوری که بتواند این همه عملکننده را جمع کند بسیار اندک است. اما در این میان جای یک چیز بسیار خالی است. وقتی زائران به کشور بازمیگردند ما بازخوردهای معنویتی که کسب کردهاند را در داخل شاهد نیستیم. این یک نکته منفی است.
نکته دوم، مربوط به سازماندهی است. در اربعین، رکن دوم تشکیلات یعنی سازماندهی هم وجود دارد. هیأتها و موکبها هستند که در اربعین دور هم جمع میشوند. موکبها سیستم مشخصی دارند، فردی بالای سر موکب است و مسئول دارد. نظم و قاعدهای در سازماندهی وجود دارد. نکته سوم این که این جریان، رهبر هم دارد. موکبها یک رئیس یا رهبر دارد و این شاخصه مثبتی است.
چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟
اما حلقه مفقوده تشکیلات در واقعه اربعین، آرمان است. در حوزه آرمان، تشتت وجود دارد. برخی به زیارت اربعین میروند برای این که حاجتی از امام حسین(ع) بگیرند. چند نفر از مردم به زیارت امام حسین(ع) میروند تا هدف نابودی اسرائیل محقق شود؟ نابودی اسرائیل، میشود آرمان؛ شبیه چیزی که امام در راستای حج ابراهیمی، با عنوان برائت از مشرکین مطرح میشود.
چند نفر از افراد به زیارت میروند تا از اباالفضلالعباس(ع) انرژی بگیرند تا استکبار آمریکا را نابود کنند؟ ما در آرمان ضعیف هستیم. چرا از پیادهروی اربعین کار تشکیلاتی حاصل نشده است؟ چون هنوز به یک آرمان مشترک نرسیدهایم. الان هدف موکبها صرفا خدمت به زوار امام حسین(ع) است. این هدف کمی نیست اما باید خیلی خیلی بالاتر برویم.
ما 20 میلیون جمعیت داریم که پیاده به سوی امام حسین(ع) در حرکتاند؛ اگر این جمعیت به سوی اسرائیل برگردند، نمیتوانند اسرائیل را فتح کنند؟ بنابراین در مجموع، راهپیمایی اربعین، سه رکن یک تشکیلات را داراست و باید تقویت شود تا رکن چهارم را هم به دست آورد. باید برای جهتدهی به راهپیمایی اربعین تلاش کنیم و هوشمندی به خرج دهیم. این که چگونه این کار را انجام بدهیم بحث علیحدهای است.
گاهی خودمان مداخله مستقیم میکنیم که این غلط است اما گاهی از گفتمانها بهره میگیریم. باید ابتدا گفتمانسازی صورت بگیرد تا آرمانی با مختصاتی که به آن اشاره کردم، شکل بگیرد. شاید این کار 20 سال زمان ببرد اما من معتقدم که ظهور در گرو همین امر است. اگر ما بتوانیم به این جماعت انسانی آرمان مشترکی برای نفی استکبار بدهیم، میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاقات جدی و بزرگی در اربعین رخ دهد.
سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد
این غلط است که ما در اربعین به یک زیارت بسنده کنیم. نه اینکه این هدف مهم نیست؛ اما این هدف کافی نیست. هدف باید انسجام جامعه شیعی باشد. ما در میان شیعیان تاکنون چنین تجمعی را شاهد نبودهایم. سمت و سوی این تجمع باید نفی استکبار باشد. ماهیت این تجمع باید یکجا بروز کند. دشمن باید از این واقعه بترسد. ما باید اربعین را به یک عنصر اثرگذار که تهدیدی جدی برای دنیای استکبار باشد، تبدیل کند.
در کنار قوتهای جدی تشکیلاتی اربعین، باید این نقائص را هم دید.
مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است
مرآت: در واقعه اربعین ما شاهد کمرنگ شدن مفهوم مرز و درهمآمیختگی دو و بلکه چند ملت هستیم. ارزیابی شما از ادامه این روند چیست؟
کارکرد جریانی که در آن جوامع انسانی با هم پیوند میخورند و ارتباطات گسترده انسانی را شکل میدهد، همین است. در اتحادیه اروپا که ویزای شینگن شکل گرفته، مفهوم کمرنگ شدن مرزها قابل لمس است. اتحادیه اروپا البته نمیخواهد مرزها را نفی کند اما میخواهد بگوید میشود به ارتباطات انسانی در جوامع عمق بخشید؛ به گونهای که اثرگذاریهای محیطی در ارتباطات کمرنگتر شود.
با این نگاه، دیگر شاهد دعوای من عراقی هستم و تو ایرانی نخواهیم بود. سخن بر سر برداشتن مرزها نیست؛ بلکه سخن بر سر رابطه برادری میان ملتهاست. اگر برادران عراقی ما به مشهد میآیند ما به عنوان زوارالرضا(ع) به آنها نگاه میکنیم و آنها به عنوان زوارالحسین(ع) نگاه میکنند. ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. مرزهای جغرافیایی نمیتوانند به ما هویت بدهند.
نشانههای هویت مشترک در اربعین
هویت با فرهنگ تعریف میشود نه با جغرافیا. مرز عنصر اصلی در هویتبخشی نیست. انسجام قلوب و محبتهای انسانی در اربعین نمود یک هویت مشترک است. تقویت این جریان، سبب میشود که عناصر هویتی کماهمیتتر کنار برود. ما دأب از بین بردن مرزها را نداریم اما کمرنگ شدن مرزها میتواند یکی از محصولات جانبی فرایند تقویت اربعین باشد.
مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟
نقطه کانونی که هدف قرار میگیرد چیست؟ باید بر پاسخ این سوال تمرکز کنیم. دشمن میخواهد هدف نهایی را بزند. هدف نهایی، شکلگیری ارتباطات انسانی و نزدیک شدن قلوب است. دشمن وحدت قلوب را نشانه میگیرد. ما هرچه بر آرمان اربعین بیشتر تمرکز کنیم، کارکرد رسانههای معاند کمتر میشود. باید بگوییم اربعین یعنی نفی استکبار جهانی.
این زمزمه باید در عالم بپیچد. همه ظرفیتهای این امر موجود است. اگر نقطه اثر اینجا باشد، خبرهای زردی مثل این که یک زائر ایرانی به عراقیها توهین کرده، اساسا به چشم نمیآید و از سوی دیگر از آنجا که دشمنان به موضوع اختلافات ورود پیدا خواهند کرد، به سادگی میتوان به واسطه برجسته کردن آرمانها، اختلافات را کنترل کرد. رسانههای انقلابی باید بر آرمانها متمرکز شوند تا عیار کار رسانههای بیگانه روشن شود.
مرآت: بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، متشکرم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
مرآت: جناب آقای عرباسدی! به زودی گردهمآیی عظیم اربعین آغاز خواهد شد. این واقعه از جنبههای گوناگون شگفتآور است. با توجه به تخصص ویژه شما در حوزه تشکیلات، پرسش ما این است که آموزههای تشکیلاتی اربعین شامل چه مولفههایی است؟
ما برای کار تشکیلاتی 4 رکن قائلیم: آرمان، رهبر، نظم و افراد. آرمان هدف اساسی تشکیلات است که میارزد آدمها حول آن جمع شوند، با هم تعامل کنند و به سمت آن حرکت کنند و میارزد که برای آن هزینه کنند. رهبر، آن عنصر انسانی است که سازماندهی و دور هم جمع کردن انسانها را بر عهده میگیرد. آدمها کسانی هستند که در تشکیلات نقشآفرینی میکنند و نظم هم نسبت بین تشکیلات و آدمهاست.
در بعد تشکیلاتی، در اربعین یک نکته مثبت و یک نکته منفی وجود دارد. بعد مثبت واقعه، حضور گسترده آدمهاست اما اگر برای بازگشت این خیل عظیم، یک سازماندهی ویژه داشته باشیم تا افراد بازگشته از این سفر، به طور هماهنگ دست به اقدام مشترکی بزنند، اتفاق مهمی در جامعه ما رخ خواهد داد. وقتی زائران اربعین از سفر بازمیگردند، بازخورد این سفر در جامعه خودمان باید بسیار ویژه باشد.
نباید به معنویتی که در وجود زائران ایجاد میشود اکتفا کرد؛ چنانکه درباره حج اینگونه شده است. ما خوشحالیم که 80 تا 100 هزار نفر به حج میروند و زیارتی میکنند و معنویتی کسب میکنند و وقتی برمیگردند هم معنویتی در جامعه ایجاد میکنند؛ بسنده کردن به این حد از تأثیر غلط و نقطه ضعف ماست. نقطه قوت، سیستمی است که قدرت جمع کردن این همه انسان را دارد.
باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم
دم و دستگاهی که بتواند تعداد قابل توجهی انسان را جلب و جذب کند، بسیار حائز اهمیت است. در جهان، باوری که بتواند این همه عملکننده را جمع کند بسیار اندک است. اما در این میان جای یک چیز بسیار خالی است. وقتی زائران به کشور بازمیگردند ما بازخوردهای معنویتی که کسب کردهاند را در داخل شاهد نیستیم. این یک نکته منفی است.
نکته دوم، مربوط به سازماندهی است. در اربعین، رکن دوم تشکیلات یعنی سازماندهی هم وجود دارد. هیأتها و موکبها هستند که در اربعین دور هم جمع میشوند. موکبها سیستم مشخصی دارند، فردی بالای سر موکب است و مسئول دارد. نظم و قاعدهای در سازماندهی وجود دارد. نکته سوم این که این جریان، رهبر هم دارد. موکبها یک رئیس یا رهبر دارد و این شاخصه مثبتی است.
چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟
اما حلقه مفقوده تشکیلات در واقعه اربعین، آرمان است. در حوزه آرمان، تشتت وجود دارد. برخی به زیارت اربعین میروند برای این که حاجتی از امام حسین(ع) بگیرند. چند نفر از مردم به زیارت امام حسین(ع) میروند تا هدف نابودی اسرائیل محقق شود؟ نابودی اسرائیل، میشود آرمان؛ شبیه چیزی که امام در راستای حج ابراهیمی، با عنوان برائت از مشرکین مطرح میشود.
چند نفر از افراد به زیارت میروند تا از اباالفضلالعباس(ع) انرژی بگیرند تا استکبار آمریکا را نابود کنند؟ ما در آرمان ضعیف هستیم. چرا از پیادهروی اربعین کار تشکیلاتی حاصل نشده است؟ چون هنوز به یک آرمان مشترک نرسیدهایم. الان هدف موکبها صرفا خدمت به زوار امام حسین(ع) است. این هدف کمی نیست اما باید خیلی خیلی بالاتر برویم.
ما 20 میلیون جمعیت داریم که پیاده به سوی امام حسین(ع) در حرکتاند؛ اگر این جمعیت به سوی اسرائیل برگردند، نمیتوانند اسرائیل را فتح کنند؟ بنابراین در مجموع، راهپیمایی اربعین، سه رکن یک تشکیلات را داراست و باید تقویت شود تا رکن چهارم را هم به دست آورد. باید برای جهتدهی به راهپیمایی اربعین تلاش کنیم و هوشمندی به خرج دهیم. این که چگونه این کار را انجام بدهیم بحث علیحدهای است.
گاهی خودمان مداخله مستقیم میکنیم که این غلط است اما گاهی از گفتمانها بهره میگیریم. باید ابتدا گفتمانسازی صورت بگیرد تا آرمانی با مختصاتی که به آن اشاره کردم، شکل بگیرد. شاید این کار 20 سال زمان ببرد اما من معتقدم که ظهور در گرو همین امر است. اگر ما بتوانیم به این جماعت انسانی آرمان مشترکی برای نفی استکبار بدهیم، میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاقات جدی و بزرگی در اربعین رخ دهد.
سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد
این غلط است که ما در اربعین به یک زیارت بسنده کنیم. نه اینکه این هدف مهم نیست؛ اما این هدف کافی نیست. هدف باید انسجام جامعه شیعی باشد. ما در میان شیعیان تاکنون چنین تجمعی را شاهد نبودهایم. سمت و سوی این تجمع باید نفی استکبار باشد. ماهیت این تجمع باید یکجا بروز کند. دشمن باید از این واقعه بترسد. ما باید اربعین را به یک عنصر اثرگذار که تهدیدی جدی برای دنیای استکبار باشد، تبدیل کند.
در کنار قوتهای جدی تشکیلاتی اربعین، باید این نقائص را هم دید.
مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است
مرآت: در واقعه اربعین ما شاهد کمرنگ شدن مفهوم مرز و درهمآمیختگی دو و بلکه چند ملت هستیم. ارزیابی شما از ادامه این روند چیست؟
کارکرد جریانی که در آن جوامع انسانی با هم پیوند میخورند و ارتباطات گسترده انسانی را شکل میدهد، همین است. در اتحادیه اروپا که ویزای شینگن شکل گرفته، مفهوم کمرنگ شدن مرزها قابل لمس است. اتحادیه اروپا البته نمیخواهد مرزها را نفی کند اما میخواهد بگوید میشود به ارتباطات انسانی در جوامع عمق بخشید؛ به گونهای که اثرگذاریهای محیطی در ارتباطات کمرنگتر شود.
با این نگاه، دیگر شاهد دعوای من عراقی هستم و تو ایرانی نخواهیم بود. سخن بر سر برداشتن مرزها نیست؛ بلکه سخن بر سر رابطه برادری میان ملتهاست. اگر برادران عراقی ما به مشهد میآیند ما به عنوان زوارالرضا(ع) به آنها نگاه میکنیم و آنها به عنوان زوارالحسین(ع) نگاه میکنند. ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. مرزهای جغرافیایی نمیتوانند به ما هویت بدهند.
نشانههای هویت مشترک در اربعین
هویت با فرهنگ تعریف میشود نه با جغرافیا. مرز عنصر اصلی در هویتبخشی نیست. انسجام قلوب و محبتهای انسانی در اربعین نمود یک هویت مشترک است. تقویت این جریان، سبب میشود که عناصر هویتی کماهمیتتر کنار برود. ما دأب از بین بردن مرزها را نداریم اما کمرنگ شدن مرزها میتواند یکی از محصولات جانبی فرایند تقویت اربعین باشد.
مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟
نقطه کانونی که هدف قرار میگیرد چیست؟ باید بر پاسخ این سوال تمرکز کنیم. دشمن میخواهد هدف نهایی را بزند. هدف نهایی، شکلگیری ارتباطات انسانی و نزدیک شدن قلوب است. دشمن وحدت قلوب را نشانه میگیرد. ما هرچه بر آرمان اربعین بیشتر تمرکز کنیم، کارکرد رسانههای معاند کمتر میشود. باید بگوییم اربعین یعنی نفی استکبار جهانی.
این زمزمه باید در عالم بپیچد. همه ظرفیتهای این امر موجود است. اگر نقطه اثر اینجا باشد، خبرهای زردی مثل این که یک زائر ایرانی به عراقیها توهین کرده، اساسا به چشم نمیآید و از سوی دیگر از آنجا که دشمنان به موضوع اختلافات ورود پیدا خواهند کرد، به سادگی میتوان به واسطه برجسته کردن آرمانها، اختلافات را کنترل کرد. رسانههای انقلابی باید بر آرمانها متمرکز شوند تا عیار کار رسانههای بیگانه روشن شود.
مرآت: بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، متشکرم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
مرآت: جناب آقای عرباسدی! به زودی گردهمآیی عظیم اربعین آغاز خواهد شد. این واقعه از جنبههای گوناگون شگفتآور است. با توجه به تخصص ویژه شما در حوزه تشکیلات، پرسش ما این است که آموزههای تشکیلاتی اربعین شامل چه مولفههایی است؟
ما برای کار تشکیلاتی 4 رکن قائلیم: آرمان، رهبر، نظم و افراد. آرمان هدف اساسی تشکیلات است که میارزد آدمها حول آن جمع شوند، با هم تعامل کنند و به سمت آن حرکت کنند و میارزد که برای آن هزینه کنند. رهبر، آن عنصر انسانی است که سازماندهی و دور هم جمع کردن انسانها را بر عهده میگیرد. آدمها کسانی هستند که در تشکیلات نقشآفرینی میکنند و نظم هم نسبت بین تشکیلات و آدمهاست.
در بعد تشکیلاتی، در اربعین یک نکته مثبت و یک نکته منفی وجود دارد. بعد مثبت واقعه، حضور گسترده آدمهاست اما اگر برای بازگشت این خیل عظیم، یک سازماندهی ویژه داشته باشیم تا افراد بازگشته از این سفر، به طور هماهنگ دست به اقدام مشترکی بزنند، اتفاق مهمی در جامعه ما رخ خواهد داد. وقتی زائران اربعین از سفر بازمیگردند، بازخورد این سفر در جامعه خودمان باید بسیار ویژه باشد.
نباید به معنویتی که در وجود زائران ایجاد میشود اکتفا کرد؛ چنانکه درباره حج اینگونه شده است. ما خوشحالیم که 80 تا 100 هزار نفر به حج میروند و زیارتی میکنند و معنویتی کسب میکنند و وقتی برمیگردند هم معنویتی در جامعه ایجاد میکنند؛ بسنده کردن به این حد از تأثیر غلط و نقطه ضعف ماست. نقطه قوت، سیستمی است که قدرت جمع کردن این همه انسان را دارد.
باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم
دم و دستگاهی که بتواند تعداد قابل توجهی انسان را جلب و جذب کند، بسیار حائز اهمیت است. در جهان، باوری که بتواند این همه عملکننده را جمع کند بسیار اندک است. اما در این میان جای یک چیز بسیار خالی است. وقتی زائران به کشور بازمیگردند ما بازخوردهای معنویتی که کسب کردهاند را در داخل شاهد نیستیم. این یک نکته منفی است.
نکته دوم، مربوط به سازماندهی است. در اربعین، رکن دوم تشکیلات یعنی سازماندهی هم وجود دارد. هیأتها و موکبها هستند که در اربعین دور هم جمع میشوند. موکبها سیستم مشخصی دارند، فردی بالای سر موکب است و مسئول دارد. نظم و قاعدهای در سازماندهی وجود دارد. نکته سوم این که این جریان، رهبر هم دارد. موکبها یک رئیس یا رهبر دارد و این شاخصه مثبتی است.
چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟
اما حلقه مفقوده تشکیلات در واقعه اربعین، آرمان است. در حوزه آرمان، تشتت وجود دارد. برخی به زیارت اربعین میروند برای این که حاجتی از امام حسین(ع) بگیرند. چند نفر از مردم به زیارت امام حسین(ع) میروند تا هدف نابودی اسرائیل محقق شود؟ نابودی اسرائیل، میشود آرمان؛ شبیه چیزی که امام در راستای حج ابراهیمی، با عنوان برائت از مشرکین مطرح میشود.
چند نفر از افراد به زیارت میروند تا از اباالفضلالعباس(ع) انرژی بگیرند تا استکبار آمریکا را نابود کنند؟ ما در آرمان ضعیف هستیم. چرا از پیادهروی اربعین کار تشکیلاتی حاصل نشده است؟ چون هنوز به یک آرمان مشترک نرسیدهایم. الان هدف موکبها صرفا خدمت به زوار امام حسین(ع) است. این هدف کمی نیست اما باید خیلی خیلی بالاتر برویم.
ما 20 میلیون جمعیت داریم که پیاده به سوی امام حسین(ع) در حرکتاند؛ اگر این جمعیت به سوی اسرائیل برگردند، نمیتوانند اسرائیل را فتح کنند؟ بنابراین در مجموع، راهپیمایی اربعین، سه رکن یک تشکیلات را داراست و باید تقویت شود تا رکن چهارم را هم به دست آورد. باید برای جهتدهی به راهپیمایی اربعین تلاش کنیم و هوشمندی به خرج دهیم. این که چگونه این کار را انجام بدهیم بحث علیحدهای است.
گاهی خودمان مداخله مستقیم میکنیم که این غلط است اما گاهی از گفتمانها بهره میگیریم. باید ابتدا گفتمانسازی صورت بگیرد تا آرمانی با مختصاتی که به آن اشاره کردم، شکل بگیرد. شاید این کار 20 سال زمان ببرد اما من معتقدم که ظهور در گرو همین امر است. اگر ما بتوانیم به این جماعت انسانی آرمان مشترکی برای نفی استکبار بدهیم، میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاقات جدی و بزرگی در اربعین رخ دهد.
سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد
این غلط است که ما در اربعین به یک زیارت بسنده کنیم. نه اینکه این هدف مهم نیست؛ اما این هدف کافی نیست. هدف باید انسجام جامعه شیعی باشد. ما در میان شیعیان تاکنون چنین تجمعی را شاهد نبودهایم. سمت و سوی این تجمع باید نفی استکبار باشد. ماهیت این تجمع باید یکجا بروز کند. دشمن باید از این واقعه بترسد. ما باید اربعین را به یک عنصر اثرگذار که تهدیدی جدی برای دنیای استکبار باشد، تبدیل کند.
در کنار قوتهای جدی تشکیلاتی اربعین، باید این نقائص را هم دید.
مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است
مرآت: در واقعه اربعین ما شاهد کمرنگ شدن مفهوم مرز و درهمآمیختگی دو و بلکه چند ملت هستیم. ارزیابی شما از ادامه این روند چیست؟
کارکرد جریانی که در آن جوامع انسانی با هم پیوند میخورند و ارتباطات گسترده انسانی را شکل میدهد، همین است. در اتحادیه اروپا که ویزای شینگن شکل گرفته، مفهوم کمرنگ شدن مرزها قابل لمس است. اتحادیه اروپا البته نمیخواهد مرزها را نفی کند اما میخواهد بگوید میشود به ارتباطات انسانی در جوامع عمق بخشید؛ به گونهای که اثرگذاریهای محیطی در ارتباطات کمرنگتر شود.
با این نگاه، دیگر شاهد دعوای من عراقی هستم و تو ایرانی نخواهیم بود. سخن بر سر برداشتن مرزها نیست؛ بلکه سخن بر سر رابطه برادری میان ملتهاست. اگر برادران عراقی ما به مشهد میآیند ما به عنوان زوارالرضا(ع) به آنها نگاه میکنیم و آنها به عنوان زوارالحسین(ع) نگاه میکنند. ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. مرزهای جغرافیایی نمیتوانند به ما هویت بدهند.
نشانههای هویت مشترک در اربعین
هویت با فرهنگ تعریف میشود نه با جغرافیا. مرز عنصر اصلی در هویتبخشی نیست. انسجام قلوب و محبتهای انسانی در اربعین نمود یک هویت مشترک است. تقویت این جریان، سبب میشود که عناصر هویتی کماهمیتتر کنار برود. ما دأب از بین بردن مرزها را نداریم اما کمرنگ شدن مرزها میتواند یکی از محصولات جانبی فرایند تقویت اربعین باشد.
مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟
نقطه کانونی که هدف قرار میگیرد چیست؟ باید بر پاسخ این سوال تمرکز کنیم. دشمن میخواهد هدف نهایی را بزند. هدف نهایی، شکلگیری ارتباطات انسانی و نزدیک شدن قلوب است. دشمن وحدت قلوب را نشانه میگیرد. ما هرچه بر آرمان اربعین بیشتر تمرکز کنیم، کارکرد رسانههای معاند کمتر میشود. باید بگوییم اربعین یعنی نفی استکبار جهانی.
این زمزمه باید در عالم بپیچد. همه ظرفیتهای این امر موجود است. اگر نقطه اثر اینجا باشد، خبرهای زردی مثل این که یک زائر ایرانی به عراقیها توهین کرده، اساسا به چشم نمیآید و از سوی دیگر از آنجا که دشمنان به موضوع اختلافات ورود پیدا خواهند کرد، به سادگی میتوان به واسطه برجسته کردن آرمانها، اختلافات را کنترل کرد. رسانههای انقلابی باید بر آرمانها متمرکز شوند تا عیار کار رسانههای بیگانه روشن شود.
مرآت: بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، متشکرم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
انتهای پیام/
مرآت: جناب آقای عرباسدی! به زودی گردهمآیی عظیم اربعین آغاز خواهد شد. این واقعه از جنبههای گوناگون شگفتآور است. با توجه به تخصص ویژه شما در حوزه تشکیلات، پرسش ما این است که آموزههای تشکیلاتی اربعین شامل چه مولفههایی است؟
, مرآت: جناب آقای عرباسدی! به زودی گردهمآیی عظیم اربعین آغاز خواهد شد. این واقعه از جنبههای گوناگون شگفتآور است. با توجه به تخصص ویژه شما در حوزه تشکیلات، پرسش ما این است که آموزههای تشکیلاتی اربعین شامل چه مولفههایی است؟,ما برای کار تشکیلاتی 4 رکن قائلیم: آرمان، رهبر، نظم و افراد. آرمان هدف اساسی تشکیلات است که میارزد آدمها حول آن جمع شوند، با هم تعامل کنند و به سمت آن حرکت کنند و میارزد که برای آن هزینه کنند. رهبر، آن عنصر انسانی است که سازماندهی و دور هم جمع کردن انسانها را بر عهده میگیرد. آدمها کسانی هستند که در تشکیلات نقشآفرینی میکنند و نظم هم نسبت بین تشکیلات و آدمهاست.
,در بعد تشکیلاتی، در اربعین یک نکته مثبت و یک نکته منفی وجود دارد. بعد مثبت واقعه، حضور گسترده آدمهاست اما اگر برای بازگشت این خیل عظیم، یک سازماندهی ویژه داشته باشیم تا افراد بازگشته از این سفر، به طور هماهنگ دست به اقدام مشترکی بزنند، اتفاق مهمی در جامعه ما رخ خواهد داد. وقتی زائران اربعین از سفر بازمیگردند، بازخورد این سفر در جامعه خودمان باید بسیار ویژه باشد.
,نباید به معنویتی که در وجود زائران ایجاد میشود اکتفا کرد؛ چنانکه درباره حج اینگونه شده است. ما خوشحالیم که 80 تا 100 هزار نفر به حج میروند و زیارتی میکنند و معنویتی کسب میکنند و وقتی برمیگردند هم معنویتی در جامعه ایجاد میکنند؛ بسنده کردن به این حد از تأثیر غلط و نقطه ضعف ماست. نقطه قوت، سیستمی است که قدرت جمع کردن این همه انسان را دارد.
,باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم
, باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم, باید بازخورد معنویت اربعین را در داخل مشاهده کنیم,دم و دستگاهی که بتواند تعداد قابل توجهی انسان را جلب و جذب کند، بسیار حائز اهمیت است. در جهان، باوری که بتواند این همه عملکننده را جمع کند بسیار اندک است. اما در این میان جای یک چیز بسیار خالی است. وقتی زائران به کشور بازمیگردند ما بازخوردهای معنویتی که کسب کردهاند را در داخل شاهد نیستیم. این یک نکته منفی است.
,نکته دوم، مربوط به سازماندهی است. در اربعین، رکن دوم تشکیلات یعنی سازماندهی هم وجود دارد. هیأتها و موکبها هستند که در اربعین دور هم جمع میشوند. موکبها سیستم مشخصی دارند، فردی بالای سر موکب است و مسئول دارد. نظم و قاعدهای در سازماندهی وجود دارد. نکته سوم این که این جریان، رهبر هم دارد. موکبها یک رئیس یا رهبر دارد و این شاخصه مثبتی است.
,چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟
, چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟, چند نفر برای نابودی اسرائیل به زیارت اربعین میروند؟,اما حلقه مفقوده تشکیلات در واقعه اربعین، آرمان است. در حوزه آرمان، تشتت وجود دارد. برخی به زیارت اربعین میروند برای این که حاجتی از امام حسین(ع) بگیرند. چند نفر از مردم به زیارت امام حسین(ع) میروند تا هدف نابودی اسرائیل محقق شود؟ نابودی اسرائیل، میشود آرمان؛ شبیه چیزی که امام در راستای حج ابراهیمی، با عنوان برائت از مشرکین مطرح میشود.
,چند نفر از افراد به زیارت میروند تا از اباالفضلالعباس(ع) انرژی بگیرند تا استکبار آمریکا را نابود کنند؟ ما در آرمان ضعیف هستیم. چرا از پیادهروی اربعین کار تشکیلاتی حاصل نشده است؟ چون هنوز به یک آرمان مشترک نرسیدهایم. الان هدف موکبها صرفا خدمت به زوار امام حسین(ع) است. این هدف کمی نیست اما باید خیلی خیلی بالاتر برویم.
,ما 20 میلیون جمعیت داریم که پیاده به سوی امام حسین(ع) در حرکتاند؛ اگر این جمعیت به سوی اسرائیل برگردند، نمیتوانند اسرائیل را فتح کنند؟ بنابراین در مجموع، راهپیمایی اربعین، سه رکن یک تشکیلات را داراست و باید تقویت شود تا رکن چهارم را هم به دست آورد. باید برای جهتدهی به راهپیمایی اربعین تلاش کنیم و هوشمندی به خرج دهیم. این که چگونه این کار را انجام بدهیم بحث علیحدهای است.
,گاهی خودمان مداخله مستقیم میکنیم که این غلط است اما گاهی از گفتمانها بهره میگیریم. باید ابتدا گفتمانسازی صورت بگیرد تا آرمانی با مختصاتی که به آن اشاره کردم، شکل بگیرد. شاید این کار 20 سال زمان ببرد اما من معتقدم که ظهور در گرو همین امر است. اگر ما بتوانیم به این جماعت انسانی آرمان مشترکی برای نفی استکبار بدهیم، میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاقات جدی و بزرگی در اربعین رخ دهد.
,سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد
, سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد, سمت و سوی تجمع اربعین باید نفی استکبار باشد,این غلط است که ما در اربعین به یک زیارت بسنده کنیم. نه اینکه این هدف مهم نیست؛ اما این هدف کافی نیست. هدف باید انسجام جامعه شیعی باشد. ما در میان شیعیان تاکنون چنین تجمعی را شاهد نبودهایم. سمت و سوی این تجمع باید نفی استکبار باشد. ماهیت این تجمع باید یکجا بروز کند. دشمن باید از این واقعه بترسد. ما باید اربعین را به یک عنصر اثرگذار که تهدیدی جدی برای دنیای استکبار باشد، تبدیل کند.
,در کنار قوتهای جدی تشکیلاتی اربعین، باید این نقائص را هم دید.
,مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است
, مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است, مفهوم کمرنگ شدن مرزها ملموس شده است,مرآت: در واقعه اربعین ما شاهد کمرنگ شدن مفهوم مرز و درهمآمیختگی دو و بلکه چند ملت هستیم. ارزیابی شما از ادامه این روند چیست؟
, مرآت: در واقعه اربعین ما شاهد کمرنگ شدن مفهوم مرز و درهمآمیختگی دو و بلکه چند ملت هستیم. ارزیابی شما از ادامه این روند چیست؟,کارکرد جریانی که در آن جوامع انسانی با هم پیوند میخورند و ارتباطات گسترده انسانی را شکل میدهد، همین است. در اتحادیه اروپا که ویزای شینگن شکل گرفته، مفهوم کمرنگ شدن مرزها قابل لمس است. اتحادیه اروپا البته نمیخواهد مرزها را نفی کند اما میخواهد بگوید میشود به ارتباطات انسانی در جوامع عمق بخشید؛ به گونهای که اثرگذاریهای محیطی در ارتباطات کمرنگتر شود.
,با این نگاه، دیگر شاهد دعوای من عراقی هستم و تو ایرانی نخواهیم بود. سخن بر سر برداشتن مرزها نیست؛ بلکه سخن بر سر رابطه برادری میان ملتهاست. اگر برادران عراقی ما به مشهد میآیند ما به عنوان زوارالرضا(ع) به آنها نگاه میکنیم و آنها به عنوان زوارالحسین(ع) نگاه میکنند. ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم. مرزهای جغرافیایی نمیتوانند به ما هویت بدهند.
,نشانههای هویت مشترک در اربعین
, نشانههای هویت مشترک در اربعین, نشانههای هویت مشترک در اربعین,هویت با فرهنگ تعریف میشود نه با جغرافیا. مرز عنصر اصلی در هویتبخشی نیست. انسجام قلوب و محبتهای انسانی در اربعین نمود یک هویت مشترک است. تقویت این جریان، سبب میشود که عناصر هویتی کماهمیتتر کنار برود. ما دأب از بین بردن مرزها را نداریم اما کمرنگ شدن مرزها میتواند یکی از محصولات جانبی فرایند تقویت اربعین باشد.
,مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟
, مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟, مرآت: تحلیل شما از تحرکات رسانهای علیه واقعه اربعین در داخل و خارج چیست؟ در آینده نزدیک با چه مسائلی روبرو خواهیم شد؟,نقطه کانونی که هدف قرار میگیرد چیست؟ باید بر پاسخ این سوال تمرکز کنیم. دشمن میخواهد هدف نهایی را بزند. هدف نهایی، شکلگیری ارتباطات انسانی و نزدیک شدن قلوب است. دشمن وحدت قلوب را نشانه میگیرد. ما هرچه بر آرمان اربعین بیشتر تمرکز کنیم، کارکرد رسانههای معاند کمتر میشود. باید بگوییم اربعین یعنی نفی استکبار جهانی.
,این زمزمه باید در عالم بپیچد. همه ظرفیتهای این امر موجود است. اگر نقطه اثر اینجا باشد، خبرهای زردی مثل این که یک زائر ایرانی به عراقیها توهین کرده، اساسا به چشم نمیآید و از سوی دیگر از آنجا که دشمنان به موضوع اختلافات ورود پیدا خواهند کرد، به سادگی میتوان به واسطه برجسته کردن آرمانها، اختلافات را کنترل کرد. رسانههای انقلابی باید بر آرمانها متمرکز شوند تا عیار کار رسانههای بیگانه روشن شود.
,مرآت: بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، متشکرم.
, مرآت: بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید، متشکرم.,من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه