پیرمرد 88 ساله ای که شعر و تجارت را همزمان دنبال می کند

حاج علی نشان شاعری توانا است که علاوه بر پارچه فروشی به دو زبان فارسی و ترکی آثار فاخری را پدید آورده است.

[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا و به نقل از اروم نیوز از اذربایجان غربی؛ بازار تاریخی ارومیه مشاغل و حرفه های مختلفی را در دل خود جای داده است، شغل ها و حرفه هایی که شاید سابقه ای چند صدساله و یا چند هزارساله در منطقه آذربایجان داشته اند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, اروم نیوز,

یکی از این مشاغل شغل بزازی و پارچه فروشی است و سوژه ما نیز پیرمردی 88 ساله به نام حاج علی نشانی.

نشانی کار و تجارت را از 17 سالگی یعنی از سال 1322 آغاز کرده اما کار بزازی و پارچه فروشی را ابتدا به صورت دستفروشی در سال 1330و بعد از آن با تهیه و خرید مغازه ای در داخل بازار اورمیه از 15 آبان 1337 شروع کرده است.

وی در باب کار و فعالیت 70 ساله خود در بازار اورمیه چنین شعری را نیز سروده است:

کئچدی عؤمروم بازاردا
آزاردایام آزاردا
بازار منی بوراخماز
یاتمایینجا مزاردا

,
,
,
,

بله پیرمرد پارچه فروش ما همچنین یک شاعر توانا نیزاست که به دو زبان فارسی و ترکی آثار فاخری را پدید آورده است و در خصوص علل و چرایی روی آوردن به این شغل چنین اعتقادی دارد: نیازهای انسانی ما را وادار به تحرک کرده و به عرصه های مختلف کار و فعالیت می کشاند.

حاج علی نشان می گوید: اصلاً فلسفه و حکمت کل آفرینش در نیاز می باشد و نیاز است که سبب شده گیاهان و حیوانات مختلف به وجود آید تا نیاز نباشد هیچ موجودی نمی تواند فعال باشد.

وی می افزاید: من هم از سوی نیاز، که خانواده ای تقریبا فقیر بودیم رو به فعالیت در بازار پرداخته و حتی در ابتدا سرمایه ای هم نداشتم بلکه از این و آن مقداری سرمایه قرض گرفته و کار خود را شروع کردم و خدا را شکر در این مدت تقریبا 70 ساله که در بازار مشغول کسب روزی حلال هستم به هیچ کسمحتاج نشده ام و تاکنون نیز سعی کرده ام تا انصاف را در دادوستدهایم در نظر بگیرم.

صحبت از انصاف در داد و ستد که آمد استاد یکی از شعرهایش را در توصیف صحبتهایش و خطاب به جوانانی که تازه کارشان را شروع می کنند، یادآور شد:

گؤزل اوغلان ناز اوغلان
بازاردا بزاز اوغلان
نه ساتاندا باها سات
نه اؤلچنده آز اوغلان

,
,
,
,

به عقیده وی مهمترین کار در تجارت درستکاری و اعتبار می باشد اگر این دو باشد سرمایه نیز می آید.

حاج علی نشان در بحث کار و ایجاد کارآفرینی و بیکاری جوانان نظریه ای جالب نیز داشت که می توان با نظریه های کارشناسان امر آن را اصلاح و به منصه ظهور رساند .

او معتقد است: زیربنای توسعه اقتصادی و ریشه های پیشرفت نظام اجتماعی در کشاورزی قرار گرفته است و کشاورزی اقتصاد و اقتصاد نیز صنعت را به وجود می آورد.

حاج علی نشان می افزاید: ریشه و اساس کشاورزی است و دولتمردان ما نیز باید زمینه های فعالیت جوانان براساس این اولویتها در پیش بگیرند و کارآفرینی کنند تا بیکاری را بتوان کاهش داد.

همچنان که در بالا اشاره شد، نشانی شاعری توانمند نیز می باشد که توانسته تاکنون یک جلد از اشعارش را در کتابی تحت عنوان «عؤمور یوللاریندا » به چاپ برساند که در برگیرنده اشعار فارسی و ترکی استاد می باشد.

وی در خلال صحبتهایش گریزی نیز به ادبیات داشت و انگار می خواست که مصاحبه ما از سمت و سویی که ما به آن رفته بودیم یعنی مصاحبه با یکی از مسن ترین بازاریان اورمیه خارج و به بحث ادبیات و شعر و شاعری بکشاند.

این بزار شاعر در خصوص ادبیات با برشمردن تعدادی از خصوصیت های یک ادیب و شاعر توانمند، این چنین ادامه داد: در بحث ادبیات مهمترین عامل سواد کلاسی و مدرکی نمی باشد بلکه پیرامون ما و کلیه عوامل انسانی و اجتماعی در ادبیات به عنوان دانشگاهی می باشد که تربیت انسانها را به عهده می گیرد و اساس و ابزار پیشرفت در این عرصه، اعجاز خلقت یعنی تفکر و سمع و بصر می باشد و از این طریق است که بشر توانسته انقلابی عظیم در جهان کنونی را به وجود آورد.

حاج علی نشان می گوید: در زمانی که تازه شعر را شروع کرده بودم انجمنی داشتیم که عمرش بسیار کوتاه شد در این انجمن شاعران و نویسندگانی همچون محمد تمدن، علی دهقان، استاد برزگر، علاء الدین تکش، مریم جهانگیری و ... حضور می یافتند انسانهایی بسیار متواضع و با شخصیت که جوانان از جمله مرا مورد تشویق قرار می دادند و هیچگاه از دید منفی و سرکوبگرایانه که امروزه در فضای ادبی شهرمان از طرف برخی ادبا دنبال می شود به بحث شعر و ادبیات داخل نمی شدند و مشوق من نیز همچون استادانی بودند که هیچگاه فرموششان نکرده ام.

مصراعی را با عنوان "بازاردا آلدیغیم ساتدیغیم قوماشدی" که آهنگی بسیار مشهور در زمانی نه چندان دور بود و تا چند سال پیش در جشنهای عروسی آذربایجان خوانده می شد، به استاد زمزمه می کنیم و حاج علی نشانی این چنین می گوید: این شعر در عنفوان جوانی و برای دختری که پدرش باغبان و من نیز خواستگار آن بودم سروده شده بود که مورد استقبال عموم قرار گرفت و آهنگی بین المللی شد و تا آنجاییکه اطلاع دارم به غیر از ایران در چندین کشور خارجی نیز توسط خوانندگان مختلف ایفا شده است.

او با ذکر خاطره ای ادامه می دهد: در دوران جوانی روزی برای کاری به تبریز رفته بودم وقتی از کنار خیابان می گذشتم که دیدم شعری دیگر از اشعار مرا با آهنگی بسیار زیبا در یکی از مراکز موسیقی تبریز و به صورت دسته جمعی می خوانند، بدون اینکه من اطلاع داشته باشم.

ما نیز با شعری از سروده های علی نشانی، این پیرمرد ادیب و پارچه فروش بازار اورمیه گزارش خود را به پایان می رسانیم.

گل نچیدیم از گلستان و بهار آمد گذشت
دل نشد یک روز شاد و روزگار آمد گذشت
این دل مسکین ما کامى نبرد اندر جهان
صرف شد این فانى عمر و اختیار آمد گذشت
در گذرگاهش ستادم تا دمى صحبت کنم
اعتنا ننمود یار از من کنار آمد گذشت
عهد الفت بست با من تا سه روز آن سنگدل
گفته را ننمود عمل روز چهار آمد گذشت
خون‏فشان دیدگان در انتظار روى دوست
من به دیدار آزمند او با فرار آمد گذشت
جز فغان و غم "نشانى" در جهان روزى ندید
با دلى مجروح و چشم اشکبار آمد گذشت