فرازی از وصیت نامه شهید عبدالجلیل کارکوب زاده؛
شهیدی که به هنگام شهادت چشمانش باز و لبانش خندان بود، درست طبق آرزویش+ عکس
شهید عبدالجلیل کارکوب زاده که متولد آبادان بوده و در سن 22 سالگی جام شهادت را سرکشید و عاشقانه در آغوش رحمت بی پایان الهی آرمید.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از زنان قم ، شهید عبدالجلیل کارکوب زاده که متولد آبادان بوده و در سن 22 سالگی جام شهادت را سرکشید و عاشقانه در آغوش رحمت بی پایان الهی آرمید. در ادامه فرازی از وصیت نامه این بزرگوار را باهم می خوانیم:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, زنان قم ، , زنان قم ، , زنان قم ، , زنان قم,به مادرم بگویید که من با اشتیاق به پیشواز شهادت می روم. به هنگام دفن چشمانم را باز بگذارید تا دیگران بدانند که با چشمانی باز و درونی آگاه به استقبال شهادت می روم. دستانم را باز بگدارید که بدانند حال که به استقبال مرگ و شهادت می روم هیچ چیز با خودم به آن دنیا نخواهم برد چون بزرگترین چیزها(بهشت جاویدان) درآن سرای ابدی در انتظارم می باشد.
,مادر، از تو می خواهم که همچون مادران دیگر که شهادت فرزندان آنهابرایشان مایه غرور و شادی روح آنهاست تو نیز از شهادتم خوشحال باش؛ بخند و افتخار کن و خدای را سپاس بگوی که پسرت نیز همچون پاسداران و سربازان دیگر اسلام که به شهادت رسیدند به آرزوی دیرینه اش که همان جان دادن در راه خدای بود رسید.
,مادر، باور کن که من به افتخار عظیمی نایل شدم و اینرا بدان که خون شهید همیشه در جوشش است و خون شهید هرگز نمی خوابد و سرانجام طغیان کرده و تمامی قاتلین را در خود خفه خواهد کرد.
,چه بگویم فقط این را می دانم از اینکه در راه حق و برای دفاع از وطن کشته می شوم خیلی خوشحالم...
,مادر، به همه بگویید که هیچ گاه از راه حق دور نشوید که اگر غافل بمانید به راه شیطان رفته اید.
,وصیت نامه شهید چند ساعت قبل از شهادت
, وصیت نامه شهید چند ساعت قبل از شهادت,مادر عزیز و گرامی ام، خدا می داند چقدر در لحظه های آخر دلم می خواست تورا ببینم. مادر جان مرا ببخش که تورا خیلی اذیت کردم ولی تو باتحمل این همه رنج و مشقت طاقت کردی و مرا با خون جگر بزرگ کردی و من فقط با کشته شدنم در راه خدا می توانم جواب زحمات تورا بدهم. مادر، حلالم کن و گناهانم را ببخش.
,
, انتهای پیام/پ
]
ارسال دیدگاه