اخبار داغ

تحلیل محتوای نامه به احمدی نژاد

مخاطب بعدی نامه رحیمی کیست؟

مخاطب بعدی نامه رحیمی کیست؟
رحیمی در چندماه گذشته تلاش فراوانی کرد تا پرونده اش از طریق کانالهای متفاوتی حل و فصل شود که نشد. نامه نگاری به احمدی نژاد آغاز عملیات های انتحاری معاون اول سابق کشور است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، حملات اصولگرایان و اصلاح طلبانی که فرصت را برای تخریب رقیب غنیمت شمرده اند، آنقدرها برای محمدرضا رحیمی غیر منتظره و ناگوار نبود که اعلام برائت محمود احمدی نژاد از وی. نامه ای که دفتر رئیس جمهور سابق ایران آن را منتشر کرد، «خدمات» رحیمی را از آن دولت دانسته بود و «اتهاماتش» را به قبل از حضورش در دولت.

این به باور رحیمی آنقدر ناجوانمردانه آمد که در نامه اش به محمود احمدی نژاد و البته جهت ثبت در تاریخ به وی یادآوری کرد که سابقه رفاقتش با احمدی نژاد به سال ها قبل از دولتمردی رئیس جمهور سابق و در واقع به دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی برمی گردد. کدهایی که رحیمی از آشنایی اش با احمدی نژاد به خوبی از آن حکایت دارد که احمدی نژاد بر خلاف آنچه می گوید ( از نگاه رحیمی) به خوبی می دانسته با چه کسی طرف است و از ریز و درشت روزگار محمدرضا رحیمی اطلاع داشته است.
 

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
,
,
,
مخاطب بعدی نامه رحیمی کیست؟
, مخاطب بعدی نامه رحیمی کیست؟,


رحیمی نامه را نوشت تا به احمدی نژاد یادآوری کند توانایی «برهم زدن» بازی های سیاسی وی و نابود کردن «آینده سیاسی» احمدی نژاد را دارد. سخنانی که رحیمی از پستوهای دولت رئیس سابق خود در نامه ذکر کرده اعم از ماجرای معروف خانه نشینی تا کاندیداتوری خود و مشایی در انتخابات و بعد انصراف به دلیل خواست «دوستی به نام محمود احمدی نژاد»، واقعیت پنهان و در واقع پیام دیگری در خود نهفته دارد و آن اینکه اگر قرار بر گشوده شدن قفل زبان محمدرضا رحیمی باشد «نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان»؛همانگونه که ذکر نام  جابر ابدالی  برای نمایندگانی که پول های اهدایی رحیمی را گرفته اند، پیام آور افشاگری های بعدی است.

رحیمی در نامه تاریخی به رئیس سابق خود بارها در حال تعریف و یادآوری نسبت میان خود و رئیس سابقش است. او را شاهد زندگی «سالم» خود می گیرد و از اشک های دختران و همسر خود سخن گفته و در نهایت به کنایه می گوید:« شما نیز گویا مانند برخی رسانه‌های معاند خارجی وناآگاه به این نتیجه رسیده‌اید که هرچه هست همین فضای غبار آلود رسانه‌ها و دعواهای سیاسی است؟». به عبارت دیگر رحیمی معتقد است «نان» عده ای در سیاست از تنور برائت از رحیمی پخته می شود.

,
,
,
,

نسبت دیگری که رحیمی در پی تعریف آن است خط کشی میان رفاقتش با محمود احمدی نژاد با همکاری با حلقه اطرافیان محمود احمدی نژاد است. رحیمی زمان نادیده گرفته شدنش توسط محمود احمدی نژاد را زمانی می داند که «هربار که به مشورت می‌نشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه می‌کردید تا مشورت‌های ناشی از تجربه های مختلف من. در سال آخر دولت اصرارتان بر کاندیداتوری فرد مورد نظر چنان بود که گویی از جایی به شما الهام می‌شده است و حاضر نبودید حرفی غیر از آن بشنوید و نظر بنده و جمعی از همکارانم در دولت را نپذیرفتید....». به عبارت دیگر رحیمی مانند بسیاری دیگر از دولت مردان دولت سابق به صراحت عنوان می دارد که احمدی نژاد سخن فرد دیگری جز «مشایی» را نمی شنود. مردی که این روزها در برخی محافل گفته می شود به «مصلحت» از کنار محمود احمدی نژاد رفته تا وی بتواند باردیگر مجال حضور در عرصه سیاست کشور  و جمع کردن دوباره حامیان گفتمان خود را بیابد. امری که البته با فضای فعلی کشور به شوخی بیشتر شبیه است.

نسبت دیگری که رحیمی کوشیده به آن بپردازد، نسبت میان رابطه خود با جریانات اصولگرا است؛ آنجا که از نقش خود در ترمیم رابطه دولت و مجلس یا واسطه گری در پخش پول میان 170 نماینده مجلس سخن می گوید. اگر ماجرای پخش پول میان نمایندگان آنگونه باشد که رحیمی می گوید آن وقت می توان ماجرای نامه حمایت 211 نماینده از رحیمی را راحت تر تفسیر کرد.

رحیمی در واقع در نامه خود به صراحتی پنهان و قابل درک برای جریانات سیاسی، کدهایی را از دانسته ها و تمایل خود برای علنی کردن بیشتر آنها رونمایی می کند تا از نصیب آن بتواند برای خود ره توشه ای بردارد.
 

,
,
,
,
,
,
مخاطب بعدی نامه رحیمی کیست؟
, مخاطب بعدی نامه رحیمی کیست؟,


سکه اما روی دیگری هم دارد. رحیمی در روزهایی محمود احمدی نژاد را مخاطب قرار می دهد که وی دیگر رئیس جمهور نیست و در میان محافل قدرت جایگاهی ندارد که بر اساس آن بتواند از تاثیرگذاری چندانی برخوردار باشد. احمدی نژاد این روزها عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و گهگاهی به جلسات آن می رود و دفتری نیز در ولنجک دارد. حتی نتوانسته دانشگاهی را که در اواخر دولتش برای خود مجوز آن را گرفته بود، راه اندازی کند. محمدرضا رحیمی فردی را مخاطب قرارداده که این روزها می کوشد جایی دوباره برای خود در محافل قدرت دست و پا کند.

اما سوال این است که چرا آن روزها که در مسند قدرت بود و نه در جایگاه متهم و البته حرفش خریدار داشت، لب به سخن نگشود؟ چرا آن روز که محمود احمدی نژاد به مجلس رفت و یکشنبه سیاه مجلس را رقم زد حاضر به سخن گفتن نشد؟ چرا حالا که یکسال و اندی از انتخابات ریاست جمهوری می گذرد به «مردم» می گوید که به خاطر «رفاقت» از کاندیداوری انصراف داده است؟ آیا وی عاشق مرام و رفاقت با احمدی نژاد بود یا سکوتی از سر مصلحت و لذت بخش بودن قدرت داشت؟

,
,
,
,

نیت رحیمی از انتشار این نامه هرچه که باشد وی توانست به چند هدف برسد: اول آنکه نشان دهد محمود احمدی نژاد آنقدرها هم که در محافل قدرت شایع است حاضر به دفاع از یارانش نیست و اگر به سیاست بازی باشد، تردیدی در تکذیب انتساب آنها به خود نمی کند. دوم آنکه برای اتهامات خود درباره مدرک تحصیلی، پول دادن به نمایندگان، بیمه ایران و... کدهایی داد که پیگیری هرکدام از آنها ابعاد دیگری از داستان رحیمی را رونمایی خواهد کرد و چه بسا دیگرانی را وارد داستان کند. سوم آنکه توانست با یادآوری برخی پرونده های در حال فراموشی دولت احمدی نژاد چون یکشنبه سیاه، خانه نشینی یا تاثیر پذیری از مشایی، ذهن تصمیم گیران سیاسی کشور را به بازگشت این جریان حساس کند. چهارم آنکه با یادآوری سابقه دیرینه رفاقت خود با احمدی نژاد، تلویحا وی را مطلع از تمام اقدامات خود معرفی کند.

ماجرای نامه نگاری ها و حرف های رحیمی به اینجا خلاصه نخواهد شد و انتظار می رود وی در روزهای آینده چهره های دیگری را مخاطب سخنان خود قرار دهد و کدهای تازه ای را از درون جریانات سیاسی رونمایی کند. وی در چندماه گذشته تلاش فراوانی کرد تا پرونده اش از طریق کانالهای متفاوتی حل و فصل شود که نشد. نامه نگاری به احمدی نژاد آغاز عملیات های انتحاری معاون اول سابق کشور است. رحیمی به مربی فوتبالی می ماند که تیم تحت امرش چند گل خورده و در آستانه حذف از مسابقات است. این مربی چیزی برای از دست دادن ندارد. پس حمله می کند.

,
,
,

 

,

انتهای پیام/ف

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه