«در موضوع مذاکرات هستهای، وضع و حال برخی نیازمند تأمل است. طی هفتههای اخیر این گروه بسیار فعال شده و بیشتر به مثابه رندی عمل کردهاند که تیر وقایع و رخدادها هرجا فرود آمده دور آن دایره کشیده و میگویند این همان جایی است که ما گفته بودیم.»[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، در مطلب سایت امید هستهای آمده است:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,1) خروجی و حاصل مذاکرات هستهای از نظر ایران روشن است؛ چنانکه مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند و آخرین نمونه آن در اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمد. توافق هستهای از نظر ایران دارای مختصات سهگانه است که در آن هیچ سایت هستهای تعطیل نمیشود، غنیسازی ادامه مییابد و تحریمها برداشته میشود.
,,
چند و چون این سهگانه مهم و اینکه فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور چگونه ادامه یابد تا هم نیازهای عملی کشور برطرف شده هم ادعاهای ماهیتاً سیاسی که قالب فنی دارند پاسخ یافته و رفع شوند و هم اینکه تحریمها چگونه برداشته شوند؟ در دستور کار مذاکرات قرار دارند. طبیعی است در چنین شرایطی برای غلبه بر اراده مخالفان بینالمللی مذاکرات از صهیونیستها گرفته که قیلوقال آنها گوش فلک را پر کرده تا برخی رقیبان منطقهای، تقویت اجماع داخلی نیاز مبرم امروز است؛ امری که در سطح وسیع البته در داخل مورد توجه است و دستگاههای ذیربط با هماهنگی و تقسیم کار مناسب با اتکا به رأی و پشتوانه عظیم مردمی دولت در حال پیشبرد امور در چارچوب فوقالذکر هستند.
,,
در این میان هستند جریانها و محافلی که قائل به تقویت این اجماع نبوده، یا حداقل معتقدند همانطور که غرب و آمریکا در موضوع مذاکرات و فعالیتهای هستهای ایران دارای تقسیم نقش و پلیس خوب و بد است، آنها نیز باید با ایفای نقش پلیس بد، امتیازات ایران را در این منازعه افزایش دهند. در بین این عده وضع و حال جمعی نیازمند تأمل بیشتر است، آنها که اتفاقاً در دوره دولت قبلی دستاندرکار مذاکره بودهاند و حالا نه با مذاکره که با مذاکرهکنندگان و رأی مردمی پشتیبان آنها مسأله دارند و خلاصه اینکه به شدت از دریچه گروهی و جناحی به موضوع مینگرند، طی هفتههای اخیر این گروه و سردمداران رسانهدار آنها بسیار فعال شده و بیشتر به مثابه رندی عمل کردهاند که تیر وقایع و رخدادها هرجا فرود آمده دور آن دایره کشیده و میگویند این همان جایی است که ما گفته بودیم!
,,
آنها در مقاطعی مذاکره را غیرضروری و تن دادن به بازی دشمن و نشانه تسلیمپذیری و کوتاه آمدن از حقوق ملت معرفی میکردند، اما بعد که اراده ملت و نظام و دولت به طریق مذاکره برای صیانت از حقوق کشور و کاستن از بار فشارهای غیرقانونی و ظالمانه را دیده و تا حدی درک کردند، از مذاکره به شکل و شمایلی خاص حمایت و آن را تبلیغ کردند که وارد بحث و نقد آن نمیشویم، فقط اشاره اینکه مراد آنها بیشتر نوعی از مذاکرات بوده است که دکتر ولایتی در جریان رقابتهای انتخاباتی آن را نه مذاکره که قرائت بیانیه و اعلام مواضع خواند، سلیقه و طریق مذاکرهای که معتقد بود باید از خلال آن آنقدر قطعنامه علیه ایران صادر شود تا قطعنامهدانها پاره شود! اما بعدها اغلب مشکلات کشور را به گردن تحریم انداخته و حامیان خود را دچار سرگشتگی و تشدد ساخت.
,,
با روی کار آمدن دولت جدید، مخالفان مذاکرات گفتند این دولت آمده تا حتی خون شهدای گرانقدر هستهای را هم اکسید کند و همهچیز را واداده و با سر به آغوش غرب و آمریکا برود. آنها توافق ژنو را مایه تحقیر و ذلت خواندند، اما این روزها با استناد به همان توافق خواهان برداشته شدن تحریمها هستند، در مقطع آخرین دور مذاکرات وین و آذرماه گذشته با صدای بلند در تریبونهای خود گفتند که این دولت چون قول توافق داده چارهای جز توافق ندارد و برای تأثیر بر انتخابات آینده مجلس در مقطع 13 آذر توافق سازشکارانهای خواهد کرد، چراکه اصولا چارهای دیگر ندارد، اما بعد که توافق نهایی بین ایران و گروه 1+5 حاصل نیامد و مذاکرات به مدت هفت ماه دیگر تمدید شد، گفتند غرب با کش دادن موضوع در بیتأثیر بر ایران و تیم مذاکرهکننده است. هه اینها همان مصداق دایره کشیدن به دور تیرهایی است که مهم نیست به کجا اصابت کردهاند! بر این جماعت البته چندان حرجی نیست نگاه و پنجره تنگی که برای نگاه به مسائل انتخاب کردهاند مشخص است، نگاهی که در آن توافق با برزیل و ترکیه برای انتقال بخشی از سوخت هستهای ایران به روسیه توافقی تاریخی است که آمریکا آن را برهم زده است، اما امروز شایعه این انتقال و طرح آن در رسانهای غربی شاهد و مصداق وادادگی مذاکرهکنندگان! سلیقه و نگاهی که به معطل نگه داشتن ویلیام برنز نماینده آمریکا پشت در اطاق مسئول ایرانی مذاکرات سابق مباهات میکند، اما به روی خود نمیآورد که در همان ایام و همان دولت کانال مذاکرات ایران و آمریکا در عمان با همان آقای ویلیام برنز فعال شده بود که البته اقدام درستی بود و صاحب این قلم هم همیشه حتی در آن مقطع مدافع مذاکره بوده است.
,,
2) هدف این نوشتار دفاع از تیم مذاکرهکننده هستهای نیست که آنها خود در این جهت توانا هستند و پاسخگو، مراد مجادله با مخالفان تیم و مذاکرهکنندگان نیز نیست، چراکه نقد سازنده و منصفانه میتواند به اصلاح مسیر و ایستادگی مقابل زیادهخواهی طرف مقابل کمک شایان کند و وجود دیدگاه مخالف و مخالفخوانی حتی به شکل تند و تیز آن به هرحال خالی از فایده برای استیفای حقوق ملت نیست؛ مراد اصلی جلب توجه به این مهم است که امیدوار بودن در مباحث هستهای کشور و مذاکرات مربوط به آن، قطعاً به معنای امید به طرف مقابل و رقیب و دشمن نیست، در واقع این امید ناشی از اتکا به ذات و اصل پتانسیل عظیم موجود در کشور است که اراده ملی و منطق درونی گفتمان ایران اسلامی را شکل داده است. به رسمیت شناخته شدن غنیسازی، فعال ماندن مراکز هستهای و رفع تحریمها حتی در شکل کلی خود از طرف غرب، نه هدیه و احسان طرف غربی که حاصل ایستادگی ملی، خون شهید شهریاریها و البته چانهزنی و فریاد کشیدن و قدم زدنهای ظریف ایران بوده است. ایستادگی و مذاکره توأمان و ارائه منطق و حرف مستدل برخوردار از رأی و حمایت مردمی تا این جای کار دستاوردهای سترگی برای ملت ایران رقم زده و البته این مسیری طولانی است؛ بیاعتمادی به طرف مقابل هیچگاه دلیل لازم و کافی برای ترک صندلی مذاکره توسط ایران نبوده و نخواهد بود، تیم دموکرات حاکم بر کاخ سفید همانند جمهوریخواهان آرزومند باز کردن پیچ و مهرههای صنعت استراتژیک هستهای ایران بوده است، در این مسیر اگر ایران از مسیر صلحآمیز منحرف شده بود، قطعاً کار آنها برای ایجاد اجماع جهانی بیشتر علیه ایران آسانتر بود، اما مسیری که ایران انتخاب کرده و بر سر آن ایستاده همان «انرژی هستهای آری، سلاح هستهای نه» است که کار را برای آنها بسیار دشوار ساخته به حدی که حالا دموکراتهای آمریکا میگویند هر بار که از مذاکره با ایران فاصله گرفته و به اعمال فشار روی آوردهایم پس از مدتی مجبور به مذاکره با ایرانی پیشرفتهتر شدهایم، پس سود و زیان ما حتی از منظر سیاسی حکم میکند زودتر به توافقی با ایران برسیم که حداقل بتوانیم بگوییم فاصله ایران را - به فرض آنها - با یک گریز هستهای به سمت سلاح به قدر اطمینانبخشی افزایش دادهایم. غربیهای غیرقابل اعتماد قطعاً رفع تحریمها را در سینی طلایی به ایران هدیه نخواهند داد. این دادی است که ما باید از بیداد آنها بستانیم، همانطور که دادمان را در نیروگاه بوشهر از آنها ستاندیم یا در مبنا و چارچوب دادن به مذاکرات که همان برنامه اقدام مشترک است و مطابق آن نیازهای عملی و فنی کشور در غنیسازی و تحقیق و توسعه باید به رسمیت شناخته شود. مبنای یک توافق نهایی و جامع اینهاست و نه ضربالاجلهایی که آنها تعیین میکنند که بر این مبنا هر روز موعد ضربالاجل است و ایران آماده است در هر مدت کوتاهی به نتیجه برسد. از یاد نبریم که نرمشهای ایران قرار است قهرمانانه باشد، حقوق ایران باید به کرسی نشسته و استیفا شود و جز این راه و گزینهای روی میز نیست.
,,
پس برای ستاندن داد خود از بیداد آنها چه بهتر که همدل و همصدا پیش برویم. بدون رفع تحریمهای ظالمانه هیچ نرمشی از طرف ایران وجود نخواهد داشت و نرمش ما جز قهرمانانه نخواهد بود؛ این را همه با هم به طرف غربی تفهیم کنیم که ملت ایران پس از 10 سال مقاومت و پیشروی فنی و سیاسی در بحث هستهای آماده است با منطق و استدلال یک هفته یا یک ماه دیگر یا حتی 10 سال دیگر پای توافق جامع هستهای را امضا کرده و داد خود را بستاند.
,,
انتهای پیام/ن
]
ارسال دیدگاه