همزمان با سالروز شهادت سردار رشید اسلام
رونمایی از تازه ترین اثر مکتوب در رابطه با شهید حسن شفیع زاده
تازه‌ترین کتاب از مجموعه کتاب‌های «یادگاران» با موضوع خاطرات و نوشتارهایی پیرامون زندگی و منش شهید حسن شفیع‌زاده روز چهارشنبه در یادواره ی این شهید رونمایی خواهد شد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، سردار شهید حسن شفیع زاده یکی از افتخارآفرینان آذربایجانی است که امروز به عنوان بنیانگذار توپخانه سپاه در ایام جنگ تحمیلی شناخته می شود. دومین اثر مکتوب در رابطه با این شهید گرانقدر به همت ناصر یاری و انتشارات "روایت فتح" روانه ی بازار گردیده است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,ناصر یاری نویسنده حوزه دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار فرهنگی آناج گفت: قریب به دو سال جهت تحقیق و پژوهش در رابطه با شخصیت شهید شفیع زاده زمان صرف شد و کتاب حاضر نیز دومین اثر مکتوب پیرامون این سردار است.
,وی ادامه داد: همچنین سی نفر از خانواده، دوستان و همرزمان شهید جهت تهیه ی این اثر مورد مصاحبه قرار گرفتند که مهم ترین سخنان ایشان در کتاب مذکور درج شده است.
,وی افزود: با توجه به مصاحبه های گرفته شده و مطالب و عکسهای گردآوری شده به زودی کتاب جامع تری در رابطه با زندگی سردار شهید تهیه و تدوین خواهیم نمود.
,نویسنده حوزه دفاع مقدس افزود: این کتاب روز چهارشنبه 9 اردیبهشت ماه در یادواره ی شهید شفیع زاده در تالار معلم و با حضور مسئولین استانی و همرزمان ایشان رونمایی خواهد شد.
,یاری یادآور شد: مجموعه «یادگاران» از سوی انتشارات «روایت فتح» به بازخوانی و ثبت مجموعه خاطرات کوتاه بازنویسی و نقل شده پیرامون فرماندهان و شهدای دفاع مقدس اختصاص یافته است.
,
, بخشهایی از آنچه در کتاب می خوانید...
,در معرفی کوتاه این شهید در دیباچه کتاب یادگاران آمده است: « در تبریز به دنیا آمد.در کوچه پس کوچه‌های این شهر بزرگ شد و قد کشید.. جوان بود که جنگ شروع شد. با مهدی باکری یک خمپاره انداز را از تبریز با هر سختی که بود به آبادان بردند و شد دیده بانش. از پشت همان دوربین دیده بانی هم فهمید که جواب آتش توپخانه دشمن را باید با توپخانه داد. پس دستی بر سروروی توپ ها به غنیمت گرفته شده از ارتش عراق می‌کشید و بر عله خودشان استفاده می‌کرد. مرکز آموزش توپخانه را در اصفهان تأسیس کرد.»
,-شهید شفیع زاده معتقد بود «عملیات‌ها بدون آتش پشتیبانی و اجرای آتش، فیلمی است بدون موسیقی متن» در آخر هم گلوله توپ، فرمانده توپچی را به آسمان برد. در بخش هایی از این کتاب می خوانیم: - آن روز وقتی به خانه آمد لباس نویی که تازه خریده بود، تنش نبود. گفتم «حسن جان لباست کو؟» گفت « تو خیابان یه نفر رو دیدم لباس هاش خیلی کهنه بود. لباسم رو دادم بهش.» خودش لباس زیادی نداشت، شاید یکی، دو دست. ولی همان چیزی هم که داشت به موقع ازش می گذشت. گاهی وسایل خانه را هم می خواست ببخشد. از تلویزیون، گاز و خیلی چیزهای دیگر. به رویش نمی آوردیم فرش زیرپایمان را هم جمع می کرد و می داد به فقرا. می گفت «ما که موکت داریم! دیگه فرش اضافیه!»
,- با هر کس مطابق روحیات خودش رفتار می‌کرد. با یکی با خنده حرف می زد. با یکی شوخی می کرد. گاهی کشتی می گرفت و وقتی طرف را می زد زمین، دستوراتش را می داد. با یکی هم محکم و بدون تعارف. بدقلق ترین بچه‌ها هم در مقابل حسن کم می‌آوردند.
,
, - مأموریت که می رفت گاهی تا ترمینال اتوبوس‌ها می رساندمش. اگر هم بلیط نبود حاضر بود یا روی بوفه اتوبوس بنشیند یا منتظر بماند. ماشین در اختیارش بود ولی همیشه در قرارگاه پارک بود تا کار بچه ها را راه بیاندازد. بارها شاهد بودیم که ماشینش را به بچه‌ها می داد تا به مأموریت بروند. می‌گفت «ممکنه ماشین نباشه، تو راه بمونین.» سختش بود در تویوتا استیشن بنشیند.
,گفتنی است شهید شفیع زاده سرانجام 8 اردیبهشت ماه سال 1366در منطقه عملیاتی کربلای 10، در شمالغرب (منطقه عمومی ماووت) و در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به دیدار معبودش شتافته و به شهادت رسید. شهید شفیع زاده ضمن شرکت در کلیه صحنه‌های عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرح ریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاه‌های مختلف به عهده داشت و آخرین مسئولیت او فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) بود.
]
ارسال دیدگاه