اخبار داغ

در انتقاد از برپایی سفره های پرزرق و برق افطار از جیب بیت المال؛

عثمان بن حنیف های امروز و سفره های آنچنانی افطار!

عثمان بن حنیف های امروز و سفره های آنچنانی افطار!
متاسفانه چند سالی است که در عرصه سیاست و در جمع مدیران شاهد ولخرجی ها از جیب بیت المال در برپایی مراسم های افطاری آنچنانی هستیم که نمونه اخیرش در مراسم افطاری رییس جمهور و اعتراض ارزشمند رییس سازمان بسیج مستضعفین به آن، جلوه رسانه ای پیدا کرد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از  انقلاب نیوز،اعتراض چند روز پیش سردار نقدی به ریخت و پاش و ظهور اشرافی گری در سفره افطار رئیس جمهور که در قالب نامه ای انتقادآمیز خطاب به رییس قوه مجریه در رسانه ها انعکاس گسترده ای داشت، بی شک اولین نمونه از این قسم اعتراضات نبوده و قطعاً آخرین آن نیز نخواهد بود.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,  , انقلاب نیوز, ،اعتراض چند روز پیش سردار نقدی به ریخت و پاش و ظهور اشرافی گری در سفره افطار رئیس جمهور که در قالب نامه ای انتقادآمیز خطاب به رییس قوه مجریه در رسانه ها انعکاس گسترده ای داشت، بی شک اولین نمونه از این قسم اعتراضات نبوده و قطعاً آخرین آن نیز نخواهد بود.,

آنچه غیر قابل انکار است این که متاسفانه در طول سال های اخیر اسراف در مراسم های افطاری که قاعدتاً باید رنگ و بوی معنوی داشته باشد نه فقط در مراسم هایی با طعم و چاشنی سیاست بلکه در برخی از سفره های عمومی و غیرسیاسی نیز مشهود شده است.

این در حالی است که تاکید مقام معظم رهبری بر لزوم اهتمام ویژه به برگزاری افطاری های ساده به عنوان یک سنت حسنه اسلامی است.

دیرزمانی نیست که افطاری دادن های ساده و بی شیله و پیله ، رسمی مألوف در جامعه ما به شمار می رفته  و به خصوص یکی از شیرینی‌های ماه رمضان همین مهمانی ها، دعوت شدن‌ها و رفت و آمدهای صمیمی اما ساده و بدون تشریفات بوده است.

این روزها اما همچون خیلی چیزهای دیگر، افطاری دادن نیز گویا تغییر ماهیت داده است؛ حالا بگذریم از برخی چشم و هم چشمی های فامیلی در برگزاری محافل افطاری، متاسفانه چند سالی است که در عرصه سیاست و در جمع مدیران نیز شاهد چنین وضعی هستیم که نمونه اش در مراسم افطاری رییس جمهور و اعتراض ارزشمند رییس سازمان بسیج مستضعفین به آن، جلوه رسانه ای پیدا کرد.

در این میان برخی از نهاد‌ها و ارگان‌ها و سازمان‌های خصوصی و دولتی هم به جای آن که در این ایام پرفضیلت به دور از ریا و تظاهر به فکر محرومان و ایتام و فقرا باشند ، برای افطاری دادن از همدیگر سبقت می‌گیرند؛ آن هم افطاری دادن به مسئولان و شخصیت های هنری و ورزشی که در تمول بسیاری از آن ها شک و تردیدی نداریم!

البته نباید از حق گذشت که هنوز هم برخی ادارات و نهادها بر تداوم برپایی سفره افطاری ساده برای کارکنان و مردم عادی اصرار دارند که خود جای تقدیر دارد اما یک معضلی که در سال های اخیر به شکل اپیدمی وار در حال رشد و توسعه است همین ولخرجی ها به اسم افطاری دادن آن هم از جیب و خزانه بیت المال است.

این مساله وقتی در سال انتخاباتی باشد ، پررنگ تر از قبل هم می شود و امسال هم که می دانیم انتخابات مجلس دهم در پیش است و از نظر برخی این جور برنامه ها طبیعی و بلکه لازم است!

خوشبختانه در بین مسئولان نیز هنوز هستند افرادی که نسبت به این رویه های خطرناک برای انقلاب اسلامی ، دغدغه مندی خاص دلسوزانه دارند و هر از گاهی با انتقاد و گلایه از این مسایل ، خواستار اصلاح وضع موجود می گردند.

القصه آن که چند روز پیش احمد امیرآبادی ، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در صحن علنی از «افطاری های آنچنانی » که با حضور مسئولان و برخی سرمایه‌داران برگزار می شود، به شدت انتقاد کرد و از رییس جمهور خواست جلوی اینگونه افطاری‌ها را بگیرد؛ رییس جمهوری که به نظر می رسد خودش بانی یا دست کم مطلع در برگزاری برخی از همین محافل پرزرق و برق بوده است.

ختم سخن آن که ماه ، ماه نزول قرآن است و ماه علی(ع) و مظلومیت تمام ناشدنی اش ؛ همان علی(ع) که همه را به رسیدگی به حال و روز ایتام سفارش می فرمود و البته وقتی اطلاع یافت که حاکم منصوبش در مجلسی شرکت کرده که نباید می رفته ، فریاد برآورد:«ای پسر حنیف به من گزارش دادند، مردی از سرمایه‌داران بصره تو را به مهمانی خویش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی، خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه‌های پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند، گمان نمی‌کردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان بواسطه ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدند. اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری!

سوگند به خدا! من از دنیای شما طلا و نقره‌ای نیندوخته و از غنیمت‌های آن چیزی ذخیره نکرده‌ام، بر دو جامه کهنه‌ام جامه‌ای نیفزودم، و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم، و دنیای شما در چشم من از دانه درخت بلوط ناچیز تراست.

من اگر می خواستم، می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته‌های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره شود.

آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمومنین خوانند و در تلخی‌های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختی‌های زندگی الگوی آنان نشوم!

از خدا بترس ای پسر حنیف! و به قرص‌های نان خودت قناعت کن، تا تو را از آتش جهنم رهایی بخشد.»
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
انتهای پیام/پ
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه