اخبار داغ

گزارشی از سید الشهدای سیستان و بلوچستان؛

سرداری با مدال هایی از جنس ترکش/ حاج قاسم درباره «شهید میرحسینی» چه می گوید؟

سرداری با مدال هایی از جنس ترکش/ حاج قاسم درباره «شهید میرحسینی» چه می گوید؟
در میان خیل عظیم شهدای سیستان وبلوچستان، سردار و سپهدار این شهیدان حاج قاسم میرحسینی قائم مقام لشکر ‪ ۴۱‬ ثارالله از جایگاهی خاص برخوردار است، سرداری که به گفته قاسم سلیمانی مالک اشتر سپاه اسلام بود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از عصر هامون، شهید حاج قاسم میر حسینی قائم مقام لشکر 41 ثارالله و یکی از دلاور مردان خطه سیستان است که رشادت های شهید میر حسینی در میدان نبرد باعث شد که فرماندهی معظم کل قوا و مقام معظم رهبری در تجلیل از این شهید بزرگوار فرمودند:«شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر 41 ثارالله می باشد از آن شخصیت هایی استثنایی و جالب است که من مردم سیستان را اینگونه شناختم»
این شهید بزرگوار سال 1342 در روستای «میربیک» از توابع جزینک زابل دیده به جهان گشود. خانه آن‌ها سه کیلومتر با دبستان منطقه فاصله داشت ولی طی این مسیر طولانی نیز باعث نمی‌شد تا در بازگشت از مدرسه، کمک‌حال مادرش نباشد از آنجاییکه او در همه حال رفیق راه و یاور آگاه روستائیان بود و لحظه ای از پا های پرتاول و دستان چاک چاک زنان و مردان روستایی غافل نمی شد .آرزو داشت هر گونه که می تواند باری از دوش این مردم همیشه صمیمی بردارد ،از این رو در آزمون ورودی هنرستان شبانه روزی زابل شرکت کرد و در رشته کشاورزی پذیرفته شد .همزمان با تحصیل در رشته دلخواه اندک اندک روحیه آزادگی و سلحشوری در جان جوانش بالید و گل کرد در نوجوانی ،همراه انقلاب شد و مرید امام .
 عملیات بیت‌المقدس، دروازه ورود قاسم به جبهه‌های جنگ به عنوان معاون گردان بود. پس از آزادی خرمشهر بار دیگر برای آموزش تکمیلی فرماندهی راهی تهران شد و در باز گشت ،در تیپ ثارالله ،منشاء عاشقانه ترین حماسه ها گردید .
در تابستان سال 1361 کسوت فرماندهی گردان شهید مطهری پوشید و این گردان را چنان سر آمد و متحول کرد که خالق زیباترین شگفتی ها در عملیات شد .رزمنده ها به او عشق می ورزیدند و او را چون نگینی بر انگشتری تیپ ثارالله می دیدند.

حاج قاسم سید الشهدای سیستان و بلوچستان
قاسم در همه عملیات ،صدای شفاف جبهه بود .کلامش ،نوای نینوایی کربلاهای عطش آزمای میهن بود .حنجره اش هزاران کبوتر اندیشه را به خانه ها و قریه ها و شهر ها پرواز می داد تا پیغام رسان بسیجیان بهشتی سیرت گردند و سیمای واقعی جنگ را برای آشنایان در غربت تن گرفتار شده معنا کنند .سخنان او بوی عاشقی می داد و عطر گفته های دل انگیزش مشام جان هزاران بسیجی مشتاق را معطر می کرد  و به گفته بسیاری از همرزمانش قاسم شکوه دریایی جنگ بود .
میرحسینی در سن ‪ ۲۲‬سالگی توفیق زیارت خانه خدا را یافته بود و با حجرالاسود مصافحه کرد .در بازگشت بیش از چند روز فضای خانه را تاب نیاورد و بی قرارانه به جبهه رفت اما هنوز دلتنگی اش را بر بلندای خاکریز های خونرنگ باز نگفته بود که در جلسه ای زیور گرفته از حضور فرماندهان عالی سپاه و لشگرثارالله به عنوان قائم مقام فرماندهی این لشگر همیشه پیروز وکلیدی معرفی شد. 

سردار سلیمانی از «شهید میرحسینی» می‌گوید
سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه که در آن سال‌های طلایی، فرماندهی لشکر 41 ثارا... را برعهده داشت، شاید از همه بهتر قاسم را بشناسد. حاج قاسم، شهید میرحسینی را این طور وصف کرده است؛

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, عصر هامون,
,
,
,
,
, حاج قاسم سید الشهدای سیستان و بلوچستان,
,
,
,
, سردار سلیمانی از «شهید میرحسینی» می‌گوید ,
,
, ,

حاج قاسم «مالک اشتر» سپاه اسلام بود
قاسم، بزرگ لشکر 41 ثارالله بود. که واقعا من امروز در هر ماموریتی جای خالی او را می بینم . شهید میرحسینی در بعد خودش در تمام صحنه جنگ تک بود. در مورد شهید میرحسینی هرچه بگویم احساس می کنم اصلا نمی توانم حق شهید او را ادا کنم . خیلی روح بزرگی داشت . یک مالک اشتر به تمام معنا بود. من نمی دانم مالک هم توی صحنه سخت محاصره جنگ مثل شهید میرحسینی بوده یا نبوده.
شهید میرحسینی فرمانده ای بود که همه ابعاد یک فرمانده اسلامی را با تعاریف اصیل آقا امیرالمومنین (ع ) دارا بود. با معنویت ترین شخصیت لشکر ثارالله بود. صدای دلنشین آوای قرآن شهید میرحسینی را هر کس می شنید از خود بی خود می شد.
 
هیچ کس را مانند حاج قاسم ندیدم
او یک سخنور بود و وقتی شروع به صحبت می کرد به قول بچه ها "جادو" می کرد. تمام حرفهای خودش را با استناد به آیات و روایات نقل می کرد. من واقعا احساس می کردم هیچ روحانی توی سن و سال خودش به پای ایشان نمی رسید. در بعد فرماندهی ما باید بگویم ایشان در جلسات همیشه صائب ترین نظرات را می داد. بهترین نظر , نظر شهید میرحسینی بود و در میدان عمل هم همانها بوقوع می پیوست .

, حاج قاسم «مالک اشتر» سپاه اسلام بود,
,
,
,
, هیچ کس را مانند حاج قاسم ندیدم,
,
,
, ,

خدا را شاهد می گیرم که هیچ وقت در چهره شهید میرحسینی در سخت ترین شرایط من هراسی ندیدم . انگار در وجود این مرد چیزی بعنوان ترس، هراس، دلهره و تردید وجود نداشت. اگر در محاصره بود همانطور صحبت می کرد که در اردوگاه صحبت می کرد. در حالیکه رگبار گلوله از همه طرف می بارید و همه خودشان را در پناهگاهها پنهان می کردند، مانند پشت سنگری یا تپه خاکی ... که تیر نخورند، اما این شهید عالیقدر می ایستاد و ما همه مات و مبهوت حرکات او می شدیم . نگاه می کردم ایشان را مثل کسی که در جنگهای قدیمی جلو دشمن رجز می خواندند، بچه ها را بسیج می کرد، حرکت می داد و در آن صحنه شوخی می کرد.
خداوند این توفیق را به من داد که تقریبا از عملیات والفجر یک تا این اواخر که خیلی هم بود در خدمت ایشان باشم من واقعا این را می گویم که در همه شهدای جنگ تحمیلی خیلی دوستان بسیاری داشتم. در عملیات های مختلف هیچکس را مانند ایشان ندیدم.
 
سردار میرحسینی یک لشکر بود
از زمانی که من در خدمت ایشان بودم هیچ وقت ندیدم که نافله شبش ترک بشود. یا هیچ نافله شبی ندیدم که از شهید میرحسینی بدون گریه تمام شود و خدا شاهد است ما با گریه این شهید بزرگوار بیدار می شدیم. یک آدم عجیبی بود. دنیای بیکران معرفت بود.
می دیدم وقتی گردان دور ایشان حلقه می زد و ایشان می خواست سخنرانی کند از لحظه ای که بسم الله می گفت تا انتهای صحبتش واقعا مثل یک جوجه هایی که مادرشان غذا را در دهانشان می گذارد همه حواسشان متوجه دهن مادر است، همه گردان مسحور ایشان می شد! محو ایشان می شد.
او ناجی همه عملیاتها بود در صحنه جنگ وقتی عراقی ها پاتک می کردند و فشار می آمد همین قدر که در جبهه می پیچید که میرحسینی آمد والله قسم انگار یک لشکر می آمد. اینقدر در کل جبهه تاثیر داشت.
 
شهید میرحسینی ناجی همه عملیات ها بود
در عملیات بدر یادم است که وقتی عراقی ها پاتک کردند شهید میرحسینی رفت توی پاتک، توی اوج سختی آن لحظه ای که همه به فکر بازگشت بودند. شهید میرحسینی رفت و آخرین نفر برگشت. من قطعا شهید میرحسینی را ناجی همه عملیاتها می دانم . نقش شهید میرحسینی در یک کفه ترازو و نقش مابقی گردانها در کفه دیگر.
من هیچ جا ندیدم شهید از خودش تعریف کند که من ناجی فلان عملیات بودم و... گمنام گمنام . امروز قبر شهید میرحسینی مثل یک قبر عادی در یک جای دور افتاده است . هیچ کس نمی داند که یک شخصیت به این بزرگی در زابل می زیست که این وصف روزش بود و آن شبش.
 
تیر به اینجای من خواهد خورد
در عملیات کربلای 4 بچه ها خیلی نگران ایشان بودند . هیچ عملیاتی شهید میرحسینی بدون زخم از صحنه خارج نشد. از تمام عملیاتها زخمی بر بدن داشت. به بچه ها گفته بود توی عملیات کربلای 4 نترسید که من شهید نمی شوم.
قبل از عملیات کربلای پنج شبی داخل سنگر نشسته بودیم و با هم صحبت می کردیم. گفت: تیر به اینجای من خواهد خورد و انگشتش را روی پیشانی اش گذاشت و همین طور هم شد و بی سیم های لشکر ثارالله تا پایان جنگ دیگر صدای دلنشین و ارزشمند و پرمعرفت میرحسینی را نشنیدند. آن صدایی که برای همه بچه ها چه کرمانی، چه رفسنجانی، چه زرندی، چه سیرجانی، چه هرمزگانی و چه سیستانی و بلوچ امیدبخش بود. دلنواز بود و دوست داشتنی . آن صدا خاموش شد.

,
,
,
, سردار میرحسینی یک لشکر بود,
,
,
,
,
, شهید میرحسینی ناجی همه عملیات ها بود,
,
,
,
, تیر به اینجای من خواهد خورد ,
,
,
 
, ,

همه گردان عزادار شدند
البته نمی توانستم باور کنم. در مقطع اول هم بچه ها به من نگفتند و این خبر را خیلی با احتیاط به من دادند. هیچوقت خبر شهادت ایشان را از یاد نمی برم. من در دو سه عملیات واقعا از خدا می خواستم که پایان عمر من همین مقطع باشد. یکی همین عملیات کربلای 5 بود. خصوصا وقتی خبر شهادت شهید میرحسینی را شنیدم. احساس کردم که واقعا لشکر ثارالله منهدم و منحل شد و از همه مهمتر فکر می کردم شهادت ایشان تاثیر بسیار عمیقی بر عدم موفقیت ما در عملیات کربلای 5 بگذارد. هیچ خبری مانند این خبر در لشکر ثارالله نمی توانست غم ایجاد کند. تا آن مقطع هیچ حادثه ای به اندازه خبر شهادت حاج قاسم برای بچه های لشکر ثارالله سخت نبود. حتی آن کسی که در عملیات حضور داشت و برادرش را یا پسرش را از دست داده بود عزادار شهید میرحسینی بود.

 منطقه سیستان با وجود شهید میرحسینی شناخته می‌شود
فرمانده جدید سپاه سلمان سیستان و بلوچستان در اولین روز کاری خود در فرماندهی سپاه سلمان با حضور برمزار فرمانده شهیدش با اشک و گلاب، غبار از قبور مطهر شهدا برگرفت و ضمن ادای احترام به مقام والای شهیدان، یاد و خاطره این سرو‌قامت تاریخ بشریت را گرامی داشت و گفت: برای ادامه خدمت در سیستان و بلوچستان از شهید میر‌حسینی اجازه گرفتم.
وی ضمن قرائت فاتحه و عطر‌افشانی مزار شهید میر‌حسینی، به مقام شامخ شهدا ادای دین کرد و افزود: منطقه سیستان با وجود شهید میرحسینی شناخته می‌شود.
سردار معروفی شهید میر‌حسینی را فرمانده خود در دوران دفاع مقدس و بعد از آن خواند و بیان داشت: زمانی که بر بنده تکلیف شد در این استان خدمت کنم بر خود واجب دانستم تا از فرمانده خود کسب اجازه کنم.
وی شهید میرحسینی را مردی بزرگ و فداکار خواند و تصریح کرد: وی در دوران دفاع مقدس از منحصر به فردترین افراد بود و به واسطه خدا‌محوریشان امروز ماندگار و عزیز شد.

گوشه ای از وصیت نامه شهید میرحسینی:
بسم الله الرحمن الرحیم
والدین عزیزم، ایدکم ا...تعالی
بار خدایا به یگانگی ات و اینکه شریک و همتایی برایت نیست و معبود واقعی هستی شهادت می دهم .بار خدا یا به پیامبر خاتمت حضرت محمد (ص)که فرستاده و رسول توست شهادت می دهم و به اینکه حضرت علی (ع)پیشوا و امام اول شیعیان است و اینکه قیامت و محشر روز رستا خیز حق است شهادت می دهم .بار خدایا به اینکه نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام عزیز حق است و جنگ عراق علیه ایران به ما تحمیل شده و امروز فرزندان برومند ملت ما ایثار گرانه از تمامیت ارضی ،اسلامی،عقیدتی و مکتبی خود دفاع می کنند شهادت می دهم.

حضور در جبهه تکلیف حسینی است
پدر و مادرم !معذرت می خواهم که نتوانستم فرزند لایق و شایسته ای باشم و حق پدر فرزندی را اداکنم .هرگز زحمات و مشقات شما را در مراحل مختلف زندگی فراموش نخواهم کرد .من در پیشگاه خداوند از شما تشکر و قدر دانی می کنم .
تکلیف حسینی اقتضا کرد که در جبهه حضور پیدا کنم .اگر چه از دست دادن جوان سخت است اما چون رضایت خدا بالاتر از هر چیزی است شما هم باید رضا باشید به رضای خدا .فرزندتان امانتی بیش نبود ،خدا امانتش را از شما گرفت ،مع ذالک اندوه معنی پیدا نمی کند.
من شر منده ام وقتی به سنی رسیده ام که خود را یافتم در کنار شما نبودم تا قسمتی از خدمات بی شمار و زحمات زیادی که در جهت رشد و پرورش من تحمل شده اید ادا کنم.

خواهرم الگوی تو حضرت زینب است
خواهرم الگوی تو حضرت زینب است .حضرت زینب پیامبر کربلای خونین امام حسین (ع)بود. یادت باشد زینب با یک عده یتیم وزن و کودک اسیر دشمن شد اما از هدفش باز نماند و همچنان فریاد می زد.
خونسرد باشید و مرا دشمن شاد نکنید .فرزندان شما باید انتقام شهدا را بگیرند .به فرزندانتان انتقام را بیاموزید .از پدر و مادر و خواهرانم تمنا می کنم در مراسم عزاداریم شربت و شیرینی پخش کنند و غمگین نباشند. به سرو صورت نزنند و جامه پاره نکنند .
از حضرت زینب باید درس بگیرید ،حضرت زینب با آن همه مشکلات و آنهمه جنازه ای که در روز عاشورا شاهد بود، چنان متین وصبور بود که دشمنان را تکان می داد و سر افکنده می کرد .شما خودتان می شنوید در سرتا سر دنیا به مظلومین و مستضعفین رحم نمی کنند و در همه جا مسلمین و محرومین را سر می برند ،بنا بر این خودتان را آماده کنید که اگر در مرز سراغ آنها نروید ،خود سراغتان خواهند آمد. 

مرگ حسینی معقول است
همسرم شرمنده ام که با سیاه کردن کاغذی سفید قلب صاف و پاکت را تسلی می دهم .شاید لحظه موعود فرا رسد و از همدیگر در این دنیا جدا شویم .مواردی را که ذکر می کنم خوب به خاطر بسپاری .تا زنده بودم نتوانستم حقی را که به گردنم داشتی آن طور که شایسته است ادا کنم و همچون سایر ین زندگی عادی و معمولی و پر از عاطفه را کنار هم سپری کنیم و شاید هم این نوع زندگی میراث انبیاء الهی و اولیای عظام و کرام باشد که برایمان ارث مانده است. مع ذالک میراث گرانبهایی است که باید قدر آن را دانست .همسرم، اینک که سفر نهایی در پیش است همچون گذشته تو را به خدای متعال می سپارم زیرا او بهترین نگه دارنده و پاسدار واقعی است.

, همه گردان عزادار شدند,
,
,
,  منطقه سیستان با وجود شهید میرحسینی شناخته می‌شود,
,
,
,
,
,
, گوشه ای از وصیت نامه شهید میرحسینی:,
,
,
,
,
, حضور در جبهه تکلیف حسینی است ,
,
,
,
,
, خواهرم الگوی تو حضرت زینب است ,
,
,
,
,
, مرگ حسینی معقول است ,
,
,
, ,


این‌ها گوشه‌ ناچیزی بود از وصف فرماندهی که به واقع نمونه زنده‌ای از مالک اشتر برای سپاه اسلام بود. هرچند نمی‌توان با این قلم قاصر، وصف این سردار نستوه را کرد اما شاید بهترین جمله را رهبر فرزانه انقلاب در توصیف شهید میرقاسم میرحسینی گفته باشد: «سردار شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر 41 ثارا... می‌باشد؛ در میدان نبرد و در هنگام دفاع از آن شخصیت‌های استثنایی و جالب است که من مردم سیستان را این گونه شناختم.»
انتهای پیام/

,
,
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه