مبدأ احیای سنتهای اشرافی در دلِ انقلاب اسلامی، زمانی است که خطبهی جریان ساز «مانور تجمل» بر منبر نماز جمعهی ام القرای جهان اسلام ایراد شد. خطبهای که فرمانِ رسمیِ ارتجاع به عصرِ اشرافیت بود.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روح الله رشیدی در تبریزبیدار نوشت:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, تبریزبیدار ,مبدأ احیای سنتهای اشرافی در دلِ انقلاب اسلامی، زمانی است که خطبهی جریان ساز «مانور تجمل» بر منبر نماز جمعهی ام القرای جهان اسلام ایراد شد. خطبهای که فرمانِ رسمیِ ارتجاع به عصرِ اشرافیت بود... همان روزها بود که عطاالله مهاجرانی، معاونِ روشناندیش و متفکرِ رئیسجمهور وقت، پیشنهاد تغییرِ قانونی اساسی برای تمدید ریاستِ رئیسش را داد! و همان زمان بود که شهردارِ خاصِ تهران، تندیسِ رئیسجمهور وقت را رونمایی کرد تا مراتبِ ارتجاعِ فکری و ایمانیِ خود و همقطارانش را رسمیت بخشد...
,
قرار نبود در جمهوری اسلامی و زیر عَلمِ انقلاب اسلامی، صاحبمنصبان، رسماً خود را طبقهی ممتازه تلقی کرده و به خاطر تکلیفی که [فارغ از کیفیتش] انجام دادهاند، تمنای مجسمهتراشی برای خود داشته باشند... تازه، خود هم پردهاش را بردارند. اگر کسی حقیقتاً «قهرمانِ ملی» است، لابد تودهی مردم، خود این را میفهمند و لازم نیست به زورِ مجسمه و مدال، به آنها حُقنه کنند که والله و بالله، فلانی قهرمان ملی است و...
قدیم، نوعی حُجب و تواضع _ اگرچه متظاهرانه _ در صاحبمنصبانِ انقلاب به چشم میخورد؛ و به این راحتیها، تن به چنین چاپلوسیهایی نمیدادند. لااقل خود، اظهار میکردند که راضی به این اعمال نیستند و دوستانشان، اظهار لطف کردهاند!
آن روز، به زور خواستند «امیرکبیرِ ثانی» بتراشند برای تاریخ انقلاب و نشد. و نمیشد. فهم عمومی را نمیشود به این سادگیها مهندسی کرد. اگرچه میشود به مدد رسانهها تصورآفرینی کرد؛ تصورآفرینیِ موقت.
انتهای خبر/
,]
ارسال دیدگاه