عدهای میتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و شعارهای انقلابی بدهند، با آرای مردم بر سر کار بیایند و بعد از رسیدن به قدرت بگویند فلان مبانی و اصول انقلاب را قبول ندارند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، صحبتهای اخیر رئیس جمهور پیرامون زبان انگلیسی که برخی رسانهها آن را در تقابل با بیانات مقام معظم رهبری دانستهاند، حاوی پیامها و نکاتی است که جز با مطالعهی مانیفست دولت یازدهم و شناخت جهانبینی آن ادراک نمیشود.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آناج,1. آنچه اکنون در فضای سیاسی کشور مشاهده میشود، اختلاف نظرهای فاحش دولتمردان با برخی شاخصههای انقلاب اسلامی است که به جرئت میتوان گفت هیچ دولتی مانند دولت یازدهم با مفاهیم ارزشی و انقلابی زاویه نداشته است. البته در اینجا هدف آن نیست که این اختلافات عقیدتی زیر سؤال برده شود، بلکه آنچه دیده شده نمایانگر آن است که میتوان در جمهوری اسلامی، افرادی از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، شعارهای انقلابی هم بدهند، با آرای مردم بر سر کار بیایند و بعد رسماً اعلام کنند که فلان مبانی و اصول انقلاب اسلامی را قبول ندارند. اتفاقی که بعید است مانند آن، در کشورهای بهظاهر دموکراتیک نیز رخ بدهد که مسئولان عالیرتبهی آنها خلاف اصول صریح آن کشورها سخن بگویند و پیشرفت کشورشان را از طریق مدلهای بیگانه پی بگیرند.
,2. نه رهبر انقلاب مخالف یادگیری زبان انگلیسی هستند و نه هیچ عقل سلیمی این سخن بیهوده که «نباید زبان انگلیسی آموخت» را قبول میکند. بلکه سخنان اخیر رهبری را باید از منظر «تمدن اسلامی» و «استعمار ستیزی» تحلیل کرد. یکی از راههای مهم جهت شکلگیری تمدن اسلامی، پیشرفت اقتصادی کشور آن هم با اتکا به توان داخلی است. لذا باید سهگانهی علم، اقتصاد مقاومتی و اعتماد به توان داخلی را همزمان به کار گرفت.
,آنچه تاکنون مشاهده شده، بیاعتقادی دولتمردان به الزامات اقتصاد مقاومتی است که نمونههایی همچون واردات خودروهای سنگین آمریکایی، تعطیلی بیش از نیمی از کارخانههای کشور، تمرکز بیش از حد بر سیاست خارجی، بیتوجهی به توان داخلی و تنزل آن تا حد «آبگوشت و قورمه سبزی»، تعطیلی دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاهها و از همه مهمتر کاهش رشد علمی کشور در دو سه سال گذشته که به تأیید وزیر علوم نیز رسیده، از جمله مواردی است که همگی ناشی از سستی ایمان دولتمردان به اصول اقتصاد مقاومتی است که آن هم در میان بروکراسیهای اداری و بخشنامههای بیفایده، گم شده است.
,3. به همان اندازه که بر یادگیری زبان خارجی، تعامل و آشنایی با کشورها و فرهنگهای خارجی تأکید میشود، باید بر توان داخلی، بستن راههای نفوذ اقتصادی و فرهنگی، خودباوری و بهکارگیری نیروهای جوان نیز تأکید شود و الا فرق ایران با کشوری همچون عربستان سعودی که همه چیز دارد و هیچ ندارد، چیست؟
,اصلا در جهانبینی آقای روحانی، مفهوم «استعمار ستیزی» که ریشهای قرآنی دارد چگونه تعریف و تبیین میشود؟ چرا سرزمین پهناوری چون هندوستان که سالها مستعمرهی بریتانیا بوده و زبان یک کشور بیگانه زبان رسمی مردمش شده و در حال حاضر نیز استانی از استانهای بریتانیا است، الگوی جهانی توسعه برای رئیسجمهور ایران قرار گرفته است؟
,مقام معظم رهبری سالها قبل در اینباره فرمودند: «میدانید که استعمار دهها سال متمادی شاید در بعضی جاها قرنها تلاش کرد تا آثار فرهنگ ایرانی را که در خیلی از نقاط دنیا وجود داشت، بزداید؛ مثلا در هند این معنا کاملا واضح است. آن وقتی که کمپانی انگلیسی هند شرقی وارد هند شد، یکی از اولین تلاشهایش این بود که زبان فارسی را کنار بزند. این زبان اردو را که ملاحظه میکنید، ابتدا رسمی کردند، برای اینکه زبان فارسی را کنار بگذارند؛ بعد خودِ زبان اردو را هم کنار زدند و زبان انگلیسی را زبان رسمی کردند! از اوایل قرن نوزدهم این کار شروع شده و تا امروز هم ادامه دارد. اگر شما امروز به هند تشریف ببرید و با مردمِ غیر طبقات پایین، انگلیسی حرف بزنید، همه آن را میدانند؛ چون زبانشان است. زبان رسمی، زبان دولتی و زبان اداری، زبان انگلیسی است؛ یک روز همینها زبان فارسی بوده است؛ یعنی زبان رسمی، زبان حکومت، زبان دیوان، زبان مراسلات و احکام و قوانین، فارسی بوده است.»[1]
,ایشان همچنین در اسفندماه سال 90 در دیدار با دانشمندان هستهای اظهار داشتند: «یکی از بزرگترین جنایتهایی که به بشریت شد، این بود که در انقلاب صنعتی در دنیا در این دو سه قرن، علم وسیلهای شد برای زورگویی. انگلیسها که جزو پیشروان انقلاب صنعتی بودند، از این امکانِ خودشان استفاده کردند برای راه افتادن در اطراف دنیا و به زنجیر کشیدن ملتها. شما میدانید در دوران حاکمیت انگلیسها در شبهقاره، در این صحنهی بزرگ و ثروتمند چه گذشت؟ فقط هم شبهقاره نبوده؛ تمام منطقهی شرق آسیا سالهای متمادی - بیش از یک قرن - زیر چکمهی اینها بوده و با ابزار علم که اینها داشتند، بر مردم مسلط شدند؛ مردم به جان آمدند، چه انسانهابی نابود شدند، چه آرزوهایی نابود شد، چه ملتهایی عقب افتادند، چه کشورهایی خراب شدند. اینها از ابزار علم یک چنین استفادهای کردند. این بزرگترین خیانت به علم است؛ همچنان که بزرگترین خیانت به بشریت است. اینها میخواهند این انحصار شکسته نشود. هر ملتی که بتواند با استقلال - نه زیر بلیط آنها و با مجوز آنها و در اختیار آنها و در مشت آنها - روی پای خود بایستد، یک ضربه به این انحصار زده؛ و این کار امروز خوشبختانه در ایران راه افتاده.»[2]
,در حال حاضر، سلطه بر یک کشور، از طرق علمی، اقتصادی و فرهنگی، بهتر جواب میدهد تا حملات نظامی. اشارهی رهبر انقلاب به رها نکردنِ موضوعِ چگونگی یادگیری زبان انگلیسی نیز ناظر بر همین امر است که مبادا پیوست فرهنگی آن نادیده گرفته شود و یادگیری این زبان به یادگیری فرهنگ، سلیقه، مرام و سبک زندگی انگلیسی که در تضاد با سبک زندگی اسلامی است بینجامد.
,مسلما یکی از راههای تقویت زبان فارسی، رشد علمی کشور و افزایش مقالات مفید و قابل استفاده در داخل میباشد که عملا این اتفاق در دولت یازدهم با کندی رو به رو شده است.
,4. روحانی در بخشی از صحبتهایش مدعی شد: «ما باید زبانی را یاد دهیم که در کنارش علم، راحتتر به دست آید و شغل بیشتر برای نسل جوان آینده به وجود بیاورد و ارتباط اقتصادی ما را با دنیا تسهیل کند.»
,او اینبار نیز همچون گذشته، راه کسب علم و به دنبالش ایجاد شغل برای جوانان را در خارج از ایران جستجو کرده است. باید از رئیسجمهور پرسید که آیا جوان ایرانی که میتواند موشک نقطهزن بالستیک بسازد، نمیتواند چوب بستنی هم بسازد؟ آیا آن مغزی که ماهواره به هوا پرتاب کرده و دولت یازدهم جلویش را گرفته، از افزایش راندمان پراید و بهبود کیفیت کالاهای داخلی عاجز است؟ آیا آن جوان ایرانی که توانست تا مرز غنیسازی 20 درصدی اورانیوم پیش رفته و 19000 سانتریفیوژ را به چرخش درآورد، قابلیت ایجاد ارزش افزوده بر نفت را که خامفروشیاش خلاف اقتصاد مقاومتی است و در روزگار پسابرجام، افزایش یافته، ندارد؟
,به نظر میرسد دولت یازدهم، در حال دست و پا زدن در مردابی است که پُر از دوگانههای انقلابی-غیر انقلابی میباشد و هر بار که بر این التقاط اصرار میورزد، بیشتر در آن غرق گشته و از اقتدارش کاسته میشود.
,
1. بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران؛ 1370/12/05
2. بیانات در دیدار دانشمندان هستهای؛ 1390/12/03
انتهای پیام/م
,
ارسال دیدگاه