اخبار داغ

کم رنگ شدن فرزندآوری در پیچ و خم قوانین حمایتی از زنان شاغل

رابطه مستقیم اشتغال زنان با کاهش نرخ باروری/ زنان شاغل نیازمند حمایت دولت

رابطه مستقیم اشتغال زنان با کاهش نرخ باروری/ زنان شاغل نیازمند حمایت دولت
در کشور ما در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داده است، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن، تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است در همین راستا تغییر سبک زندگی و نگرش به فرزندآوری حتی در بین بانوانی با تحصیلات پایین نیز از دیگر عوامل به شمار می‌رود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، در سال‌های اخیر به علت افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال، تغییراتی در نرخ باروری کشور به وقوع پیوسته است. از سویی مشکلاتی فراروی زنان شاغل در زمینه باروری ظهور کرده و آنان را بر این امر مصمم کرده است که فرزند کمتر منجر به زندگی بهتر خواهد شد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ باروری در ایران، نرخ باروری برای شاغلین و غیرشاغلین به ترتیب ۱٫۱ و ۱٫۹ فرزند است و این در حالی است که این نرخ از 2.5 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 به 1.1 فرزند در دوره 1386 تا 1390 برای شاغلین و در همین مدت ها از 3.3 به 1.9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.

بر این اساس نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی‌ و بی‌سواد به ترتیب ۱٫۲ و ۲٫۶ فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب ۱٫۴ و ۲٫۳ فرزند است.

همچنین میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایین‌تری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2.9 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 ، به 1.7 در دوره 1386 تا 1390 کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دوره‌های مشابه به ترتیب 4.4 و 2.2 بوده است.

میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دوره‌های مطالعه به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این آمار نشان می‌دهد که طی سه دهه اخیر نرخ باروری برای همه‌ اقشار جامعه کاهشی بوده است.

پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده!

میتراخسرویک، کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه در کشور ما در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داده است، گفت: در دهه‏های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن، تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است در همین راستا تغییر سبک زندگی و نگرش به فرزند آوری حتی در بین بانوانی با تحصیلات پایین نیز از دیگر عوامل به شمار می رود.

 وی ادامه داد: آمار میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این کارشناس مسائل اجتماعی در ادامه با بیان اینکه به طور میانگین مادران شاغل یک فرزند کمتر از مادران خانه دار دارند، افزود: مطالعات جهانی سه مولفه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ازدواج و فرزندآوری موثر می‌دانند. اگر جامعه‌ای در این سه مولفه ضعیف باشد فرزندآوری در آن کاهش پیدا می‌کند.

خسروبیک با بیان اینکه رشد جمعیت 1.3 درصد و نرخ باروری کل 1.8 است، گفت: نگرانی های مسئولین امر و کارشناسان این حوزه مربوط به 30 سال آینده است قطعا با این روند رشد جمعیت به صفر یا حتی پایین تر از آن خواهد رسید.

در این مقال سعی بر این است چالش های زنان شغل و بدانگاری آنان برای فرزند بیشتر و مطلوب بودن (بعد کوچک خانواده) مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد روند آینده جمعیت کشور تا حدودی متأثر از هنجارهای منفی خانواده ها و زوج های جوان خواهد بود.

تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل

گروهی از زنان شاغل از اینکه چگونه خود را با شرایط نقش مادری سازگار کنند، نگرانی و دلهره زیادی دارند و از این بابت خودکارآمدی خود را ضعیف می پندارند به عبارت دیگر باورهای زنان به پتانسیل هایشان در کنترل بر شرایط فرزندآوری، بر تصمیم آنها به تأخیر فرزندآوری تأثیر می گذارد. زنان شاغل اغلب باید مسئولیت و وظایف خانه داری و مراقبت و نگهداری بچه ها و هم فعالیت اشتغال بیرون از منزل را همزمان متحمل شوند که باعث تحلیل توان و نیروی جسمانی آنها می شود و در نتیجه آنها کمتر می توانند به طور مطلوب در هر یک از دو محیط ( خانه و محل کار ) بازدهی لازم را داشته باشند.

از سوی دیگر، با افزایش تعداد فرزندان- هر چه سن کودکان کمتر باشد، نیاز به مواظبت و نگهداری آنها بیشتر خواهد شد و نیازمند وقت بیشتری از والدین به خصوص مادران را طلب می کنند همچنین در محیط کار نیز از زنان شاغل انتظار می رود، پا به پای مردان همکار خویش به ارائه خدمات و انجام وظایف شغلی بپردازند و هر گونه درخواست اعم از درخواست مرخصی ساعتی، مرخصی زایمان و امتناع از پذیرش مسئولیت های شغلی و نظایر  آن، از طرف سرپرستان دلایلی خواهد بود بر اینکه مادر شاغل به عنوان نیروی کار ، نامطمئن و ناتوان به نظر برسند بنابراین با بالارفتن موقعیت اقتصادی – اجتماعی زنان و تمایل آنها برای پیشرفت، تلاش برای استقلال مالی، زنان شاغل را وا می دارد فرزندان کمتری داشته باشند.

در پی این تغییرات و شرایط، تصمیم برای داشتن فرزند بیشتر دیگر تصمیمی مردانه نخواهد بود و زنان نیز در این مورد از قدرت و اختیار تصمیم گیری بیشتری برخوردار می شوند، می توان این طور گفت هر اقدامی در جهت افزایش قدرت چانه زنی زنان در خانواده نظیر اشتغال زنان و سهیم بودن آنها در درآمد خانواده به افزایش قدرت زن ها در مورد فرزندآوری، زمان و تعداد فرزندان منجر می شود.

اعظم شمیرانی، با 10 سال زندگی مشترک صاحب یک فرزند دختر است، او که خود را کارمند یک تولیدی معرفی می کند، می گوید: مشکلات اقتصادی باعث شده است از سال دوم ازدواجم مشغول به کار شوم. تجربه سخت یک بار زایمان و بزرگ کردن بچه ای که بعد از گذشت سه ماه او را به مهدکودک سپرده بودم باعث شده است که دیگر به فکر زایمان مجدد نباشم!

این بانوی جوان با اشاره به سختی ها و نگرانی هایی که مادران شاغل در دوران بارداری، زایمان، خردسالی و دوران نوجوانی فرزندان خود متحمل می شوند، گفت: مشکل این است که نه تنها مسئولین به فکر ما زنان شاغل نیستند بلکه صاحبان کار و حتی خود همکارانمان نیز در طی کردن این مسیر همراهی نمی کنند. من بارها شاهد اخراج همکارانم برای استفاده از مرخصی زایمان بوده و حتی برخی از دوستان من می گویند، شرط استخدام مان مجرد بودن یا نداشتن فرزند بوده است!

یک کارمند بانک نیز در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس گفت: قبل از رفتن به مرخصی زایمان جز کارمندانی با سابقه بالا، موقعیت و جایگاه بالایی بودم اما با یک مرخصی زایمان 9 ماهه با از دست دادن ردیف شغلی مواجه شدم ! حالا بعد از گذشت چهارسال بار دیگر در حال رشد و ترقی کاری هستم و حتی اگر شوهرم هم فرزند دیگری بخواهد چون یک بازوی اقتصادی خانواده هستم ، حق مخالفت داشته و مخالفت خواهم کرد!

وی در ادامه با اشاره به رد شدن مصوبه افزایش مرخصی زایمان در شورای نگهبان، افزود: وقتی همه چیز از جمله خواست زنان برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، توانمندی های آنها، وضعیت اقتصادی و فرهنگی.. لزوم حمایت از زنان شاغل در جهت استحکام بنیان خانواده و  فرزندآوری را بیشتر می کند چرا باید ما با چنین برخوردهایی رو به رو باشیم!

امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل

امنیت شغلی، ساعت های طولانی کار، کنترل کمتر بر شغل و برخی از مشاغل پرزحمت و .. از شرایط نامطلوب کاری برای زنان است به گونه ای که وظعیتی را فراهم خواهد آورد که در تصمیم گیری زنان برای فرزندآوری تآثیرگذار خواهد بود به ویژه اگر کسب شغل از نظر فرد یک فرصت و یک موفقیت اجتماعی قلمداد شود.

با گسترش زندگی شهری، بر خلاف گذشته که افراد به سهولت می توانستند در یک منطقه با هم زندگی کنند باعث شده است فاصله های اجباری، افراد را از هم دور کند که این موضوع در امر فرزندآوری نیز تأثیرگذار است بنابراین زنان شاغل از حمایت های خدماتی( نظیر کمک در انجام دادن کارهای خانه، حمایت، نگهداری و محافظت از بچه ها) محروم می شوند و همین امر بر مشکلات زنان شاغل می افزاید.

بارداری زنان شاغل به سبب آنکه برای آنها محدودیت هایی را ایجاد می کند و سبب کاهش توانایی های جسمانی آنها می شود، گاهی سبب جداشدن زنان باردار از فضاهای عمومی، مجالس خانوادگی و محدودیت در معاشرت ها و فعالیت های آنها می شود به گونه ای که برخی از زنان این تجربه و باور را عنصری بازدارنده در تمایل به فرزندآوری می دانند، گاهی نیز مشکلات پُرفرزندی در خانواده پُرجمعیت در منزل پدری خود و همسر در تصمیم گیری آنها در مورد فرزندآوری تأثیرمی گذارد.

فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده!

بسیاری از زوج های جوان شاغل، کشف و پرورش استعدادهای کودکان را در گرو آموزش فرزندان در مدارس غیرانتفاعی و حضور در برنامه های آموزشی نظیر هنر ، موسیقی، ورزش، شرکت در کلاس های ز بان های خارجه و تقویتی .. می دانند از طرفی با مصرف گرا شدن افراد جامعه به خصوص خانواده های جوان، برخی از والدین کیفیت و توجه به فرزند را در تهیه انواع لباس های مارک دار و اسباب بازی های گران، غنی تر کردن اوقات فراغت فرزندان با انواع و اقسام کالاهای دیجیتال و حمایت همه جانبه از کودک و تأمین خواسته های مادی کودک می دانند و از تأمین نکردن نیازهای معنوی فرزندان غفلت می کنند براین پایه، دیدگاه و بینش زنان شاغل برکاهش تعداد فرزندان و توجه به افزایش کیفیت زندگی آنها همراه می شود.

از سویی دیگر حضور و غلبه فرهنگ مصرفی که عمدتا دستاورد جامعه غربی است و به طبع آن تأمین مخارج و هزینه های مصرفی می تواند سبب حضور زنان در بازار کار شود و آنها را از نقش های سنتی خود( خانه داری و نگهداری از فرزندان) دور کند به گونه ای که برای برخی از زنان پیشرفت و استقلال مالی و اقتصادی را بر پذیرش نقش مادری مقدم تلقی می کنند و به این ترتیب ارزش ها، نگرش های آنها نسبت به خانواده مورد بازاندیشی قرار می گیرد و نقش مادری را بهترین نقش زنانه نمی دانند بلکه آن را در کنار و همراه سایر نقش ها مورد ملاحظه قرار می دهند و یا از پذیرش نقش مادری به تأخیر زمانی سخن می گویند.

برخی از زوج های جوان و شاغل، که هنوز به تداوم زندگی زناشویی خود اطمینان ندارند و اختلافات زناشویی و کشمکش های درونی خانواده، پایداری زندگی آنها را تهدید می کند، سبب شده است برخی از زنان شاغل تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند تا بدین نحو زندگی فرزندشان از طلاق و متارکه متأثر نشود و از طرفی گروهی از زوج های جوان هم تصور می کنند با ورود فرزند جدید به زندگی مشترکشان نظم و ترتیب، افزایش هزینه کلا زندگی شان دستخوش تغییرات عمده ای خواهد شد و باعث کاهش رضایتمندی آنها از زندگی زناشویی می شود؛ پس فرزندآوری را به تأخیر می اندازند و یا از آن کلا صرف نظر می کنند.

از نگاهی دیگر سرپرستی و نگهداری از فرزند جدید مترادف با صرف هزینه های اقتصادی خواهد بود این درحالی است که در در گذشته فرزندان یک کالای مولد اقتصادی در خانواده محسوب می شدند و فرزند بیشتر یکی از ملاک های اساسی خانواده در فعالیت های اقتصادی بود اما در شرایط کنونی داشتن فرزند از نظر زنان زمان بر، هزینه بر و مشکل به نظر می رسد و اقتصاد خانواده تأثیر بسزایی می گذارد ، زنان شاغل بر این باور هستند که در شرایط فعلی، نسل جدید خواسته ها و نیازهای عاطفی خود را در فرزندان نمی یابند و تمایلی برای فرزندآوری ندارند و به عبارتی، نگرش منفی نسبت به پیامدهای فرزند بیش از  آثار مثبت فرزندآوری در ذهنشان متصور است و یکی دیگر از علل گرایش کمتر زنان شاغل نسبت به فرزندآوری این است که زنان شاغل به حفظ تناسب اندام خود علاقمند هستند  پس میل به فرزندآوری را در خود کاهش می دهند، برخی از زنان شاغل اهمیت سلامتی، جوانی، شادابی، لذت و استفاده از عمر و نیز توجه به وضعیت ظاهری و تناسب اندام را با فرزندآوری مغایر می دانند لذا از آن اجتناب می کنند. 

نتیجه آنکه با ورود زنان به بازار کار و تلاش برای حفظ موقعیت شغلی و داشتن استقلال مالی و اختیار و آزادی بیشتر در تصمیم گیری های خانوادگی و کمک به درآمد خانواده لذا دنیای فکری زنان دستخوش تغییراتی شده است.

چنانچه زنان از نقش سنتی خود که همان وظایف خانه داری و مسئولیت حفظ و نگهداری کودکان بوده فاصله گرفته و گرایش آنان به فرزندآوری کاهش یافته است و علل عمده آن در ارتباط با وظیفه و نقش جدید آنها می باشد از آنجایی که نرخ باروری در دهه های اخیر در کشور کاهش چشم گیری داشته و جمعیت سالخورده رو به فزونی است لذا پیشنهاد می گردد برای زنان شاغل و به خصوص زنان باردار شاغل تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شود.

منابع:

  1. حجازی، سید ناصر، نگرش زنان شاغل به آوردن فرزند دوم و عوامل مؤثر بر آن
  2. عباسی، شوازی، محمدجلال، علی ماندگاری، ملیحه. تأثر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار بارداری آنها در ایران
  3. نوروزی، لادن، بررسی تأثیرعوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران.
  4. انتهای پیام/ غ
,

بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ باروری در ایران، نرخ باروری برای شاغلین و غیرشاغلین به ترتیب ۱٫۱ و ۱٫۹ فرزند است و این در حالی است که این نرخ از 2.5 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 به 1.1 فرزند در دوره 1386 تا 1390 برای شاغلین و در همین مدت ها از 3.3 به 1.9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.

بر این اساس نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی‌ و بی‌سواد به ترتیب ۱٫۲ و ۲٫۶ فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب ۱٫۴ و ۲٫۳ فرزند است.

همچنین میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایین‌تری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2.9 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 ، به 1.7 در دوره 1386 تا 1390 کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دوره‌های مشابه به ترتیب 4.4 و 2.2 بوده است.

میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دوره‌های مطالعه به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این آمار نشان می‌دهد که طی سه دهه اخیر نرخ باروری برای همه‌ اقشار جامعه کاهشی بوده است.

پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده!

میتراخسرویک، کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه در کشور ما در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داده است، گفت: در دهه‏های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن، تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است در همین راستا تغییر سبک زندگی و نگرش به فرزند آوری حتی در بین بانوانی با تحصیلات پایین نیز از دیگر عوامل به شمار می رود.

 وی ادامه داد: آمار میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این کارشناس مسائل اجتماعی در ادامه با بیان اینکه به طور میانگین مادران شاغل یک فرزند کمتر از مادران خانه دار دارند، افزود: مطالعات جهانی سه مولفه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ازدواج و فرزندآوری موثر می‌دانند. اگر جامعه‌ای در این سه مولفه ضعیف باشد فرزندآوری در آن کاهش پیدا می‌کند.

خسروبیک با بیان اینکه رشد جمعیت 1.3 درصد و نرخ باروری کل 1.8 است، گفت: نگرانی های مسئولین امر و کارشناسان این حوزه مربوط به 30 سال آینده است قطعا با این روند رشد جمعیت به صفر یا حتی پایین تر از آن خواهد رسید.

در این مقال سعی بر این است چالش های زنان شغل و بدانگاری آنان برای فرزند بیشتر و مطلوب بودن (بعد کوچک خانواده) مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد روند آینده جمعیت کشور تا حدودی متأثر از هنجارهای منفی خانواده ها و زوج های جوان خواهد بود.

تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل

گروهی از زنان شاغل از اینکه چگونه خود را با شرایط نقش مادری سازگار کنند، نگرانی و دلهره زیادی دارند و از این بابت خودکارآمدی خود را ضعیف می پندارند به عبارت دیگر باورهای زنان به پتانسیل هایشان در کنترل بر شرایط فرزندآوری، بر تصمیم آنها به تأخیر فرزندآوری تأثیر می گذارد. زنان شاغل اغلب باید مسئولیت و وظایف خانه داری و مراقبت و نگهداری بچه ها و هم فعالیت اشتغال بیرون از منزل را همزمان متحمل شوند که باعث تحلیل توان و نیروی جسمانی آنها می شود و در نتیجه آنها کمتر می توانند به طور مطلوب در هر یک از دو محیط ( خانه و محل کار ) بازدهی لازم را داشته باشند.

از سوی دیگر، با افزایش تعداد فرزندان- هر چه سن کودکان کمتر باشد، نیاز به مواظبت و نگهداری آنها بیشتر خواهد شد و نیازمند وقت بیشتری از والدین به خصوص مادران را طلب می کنند همچنین در محیط کار نیز از زنان شاغل انتظار می رود، پا به پای مردان همکار خویش به ارائه خدمات و انجام وظایف شغلی بپردازند و هر گونه درخواست اعم از درخواست مرخصی ساعتی، مرخصی زایمان و امتناع از پذیرش مسئولیت های شغلی و نظایر  آن، از طرف سرپرستان دلایلی خواهد بود بر اینکه مادر شاغل به عنوان نیروی کار ، نامطمئن و ناتوان به نظر برسند بنابراین با بالارفتن موقعیت اقتصادی – اجتماعی زنان و تمایل آنها برای پیشرفت، تلاش برای استقلال مالی، زنان شاغل را وا می دارد فرزندان کمتری داشته باشند.

در پی این تغییرات و شرایط، تصمیم برای داشتن فرزند بیشتر دیگر تصمیمی مردانه نخواهد بود و زنان نیز در این مورد از قدرت و اختیار تصمیم گیری بیشتری برخوردار می شوند، می توان این طور گفت هر اقدامی در جهت افزایش قدرت چانه زنی زنان در خانواده نظیر اشتغال زنان و سهیم بودن آنها در درآمد خانواده به افزایش قدرت زن ها در مورد فرزندآوری، زمان و تعداد فرزندان منجر می شود.

اعظم شمیرانی، با 10 سال زندگی مشترک صاحب یک فرزند دختر است، او که خود را کارمند یک تولیدی معرفی می کند، می گوید: مشکلات اقتصادی باعث شده است از سال دوم ازدواجم مشغول به کار شوم. تجربه سخت یک بار زایمان و بزرگ کردن بچه ای که بعد از گذشت سه ماه او را به مهدکودک سپرده بودم باعث شده است که دیگر به فکر زایمان مجدد نباشم!

این بانوی جوان با اشاره به سختی ها و نگرانی هایی که مادران شاغل در دوران بارداری، زایمان، خردسالی و دوران نوجوانی فرزندان خود متحمل می شوند، گفت: مشکل این است که نه تنها مسئولین به فکر ما زنان شاغل نیستند بلکه صاحبان کار و حتی خود همکارانمان نیز در طی کردن این مسیر همراهی نمی کنند. من بارها شاهد اخراج همکارانم برای استفاده از مرخصی زایمان بوده و حتی برخی از دوستان من می گویند، شرط استخدام مان مجرد بودن یا نداشتن فرزند بوده است!

یک کارمند بانک نیز در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس گفت: قبل از رفتن به مرخصی زایمان جز کارمندانی با سابقه بالا، موقعیت و جایگاه بالایی بودم اما با یک مرخصی زایمان 9 ماهه با از دست دادن ردیف شغلی مواجه شدم ! حالا بعد از گذشت چهارسال بار دیگر در حال رشد و ترقی کاری هستم و حتی اگر شوهرم هم فرزند دیگری بخواهد چون یک بازوی اقتصادی خانواده هستم ، حق مخالفت داشته و مخالفت خواهم کرد!

وی در ادامه با اشاره به رد شدن مصوبه افزایش مرخصی زایمان در شورای نگهبان، افزود: وقتی همه چیز از جمله خواست زنان برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، توانمندی های آنها، وضعیت اقتصادی و فرهنگی.. لزوم حمایت از زنان شاغل در جهت استحکام بنیان خانواده و  فرزندآوری را بیشتر می کند چرا باید ما با چنین برخوردهایی رو به رو باشیم!

امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل

امنیت شغلی، ساعت های طولانی کار، کنترل کمتر بر شغل و برخی از مشاغل پرزحمت و .. از شرایط نامطلوب کاری برای زنان است به گونه ای که وظعیتی را فراهم خواهد آورد که در تصمیم گیری زنان برای فرزندآوری تآثیرگذار خواهد بود به ویژه اگر کسب شغل از نظر فرد یک فرصت و یک موفقیت اجتماعی قلمداد شود.

با گسترش زندگی شهری، بر خلاف گذشته که افراد به سهولت می توانستند در یک منطقه با هم زندگی کنند باعث شده است فاصله های اجباری، افراد را از هم دور کند که این موضوع در امر فرزندآوری نیز تأثیرگذار است بنابراین زنان شاغل از حمایت های خدماتی( نظیر کمک در انجام دادن کارهای خانه، حمایت، نگهداری و محافظت از بچه ها) محروم می شوند و همین امر بر مشکلات زنان شاغل می افزاید.

بارداری زنان شاغل به سبب آنکه برای آنها محدودیت هایی را ایجاد می کند و سبب کاهش توانایی های جسمانی آنها می شود، گاهی سبب جداشدن زنان باردار از فضاهای عمومی، مجالس خانوادگی و محدودیت در معاشرت ها و فعالیت های آنها می شود به گونه ای که برخی از زنان این تجربه و باور را عنصری بازدارنده در تمایل به فرزندآوری می دانند، گاهی نیز مشکلات پُرفرزندی در خانواده پُرجمعیت در منزل پدری خود و همسر در تصمیم گیری آنها در مورد فرزندآوری تأثیرمی گذارد.

فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده!

بسیاری از زوج های جوان شاغل، کشف و پرورش استعدادهای کودکان را در گرو آموزش فرزندان در مدارس غیرانتفاعی و حضور در برنامه های آموزشی نظیر هنر ، موسیقی، ورزش، شرکت در کلاس های ز بان های خارجه و تقویتی .. می دانند از طرفی با مصرف گرا شدن افراد جامعه به خصوص خانواده های جوان، برخی از والدین کیفیت و توجه به فرزند را در تهیه انواع لباس های مارک دار و اسباب بازی های گران، غنی تر کردن اوقات فراغت فرزندان با انواع و اقسام کالاهای دیجیتال و حمایت همه جانبه از کودک و تأمین خواسته های مادی کودک می دانند و از تأمین نکردن نیازهای معنوی فرزندان غفلت می کنند براین پایه، دیدگاه و بینش زنان شاغل برکاهش تعداد فرزندان و توجه به افزایش کیفیت زندگی آنها همراه می شود.

از سویی دیگر حضور و غلبه فرهنگ مصرفی که عمدتا دستاورد جامعه غربی است و به طبع آن تأمین مخارج و هزینه های مصرفی می تواند سبب حضور زنان در بازار کار شود و آنها را از نقش های سنتی خود( خانه داری و نگهداری از فرزندان) دور کند به گونه ای که برای برخی از زنان پیشرفت و استقلال مالی و اقتصادی را بر پذیرش نقش مادری مقدم تلقی می کنند و به این ترتیب ارزش ها، نگرش های آنها نسبت به خانواده مورد بازاندیشی قرار می گیرد و نقش مادری را بهترین نقش زنانه نمی دانند بلکه آن را در کنار و همراه سایر نقش ها مورد ملاحظه قرار می دهند و یا از پذیرش نقش مادری به تأخیر زمانی سخن می گویند.

برخی از زوج های جوان و شاغل، که هنوز به تداوم زندگی زناشویی خود اطمینان ندارند و اختلافات زناشویی و کشمکش های درونی خانواده، پایداری زندگی آنها را تهدید می کند، سبب شده است برخی از زنان شاغل تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند تا بدین نحو زندگی فرزندشان از طلاق و متارکه متأثر نشود و از طرفی گروهی از زوج های جوان هم تصور می کنند با ورود فرزند جدید به زندگی مشترکشان نظم و ترتیب، افزایش هزینه کلا زندگی شان دستخوش تغییرات عمده ای خواهد شد و باعث کاهش رضایتمندی آنها از زندگی زناشویی می شود؛ پس فرزندآوری را به تأخیر می اندازند و یا از آن کلا صرف نظر می کنند.

از نگاهی دیگر سرپرستی و نگهداری از فرزند جدید مترادف با صرف هزینه های اقتصادی خواهد بود این درحالی است که در در گذشته فرزندان یک کالای مولد اقتصادی در خانواده محسوب می شدند و فرزند بیشتر یکی از ملاک های اساسی خانواده در فعالیت های اقتصادی بود اما در شرایط کنونی داشتن فرزند از نظر زنان زمان بر، هزینه بر و مشکل به نظر می رسد و اقتصاد خانواده تأثیر بسزایی می گذارد ، زنان شاغل بر این باور هستند که در شرایط فعلی، نسل جدید خواسته ها و نیازهای عاطفی خود را در فرزندان نمی یابند و تمایلی برای فرزندآوری ندارند و به عبارتی، نگرش منفی نسبت به پیامدهای فرزند بیش از  آثار مثبت فرزندآوری در ذهنشان متصور است و یکی دیگر از علل گرایش کمتر زنان شاغل نسبت به فرزندآوری این است که زنان شاغل به حفظ تناسب اندام خود علاقمند هستند  پس میل به فرزندآوری را در خود کاهش می دهند، برخی از زنان شاغل اهمیت سلامتی، جوانی، شادابی، لذت و استفاده از عمر و نیز توجه به وضعیت ظاهری و تناسب اندام را با فرزندآوری مغایر می دانند لذا از آن اجتناب می کنند. 

نتیجه آنکه با ورود زنان به بازار کار و تلاش برای حفظ موقعیت شغلی و داشتن استقلال مالی و اختیار و آزادی بیشتر در تصمیم گیری های خانوادگی و کمک به درآمد خانواده لذا دنیای فکری زنان دستخوش تغییراتی شده است.

چنانچه زنان از نقش سنتی خود که همان وظایف خانه داری و مسئولیت حفظ و نگهداری کودکان بوده فاصله گرفته و گرایش آنان به فرزندآوری کاهش یافته است و علل عمده آن در ارتباط با وظیفه و نقش جدید آنها می باشد از آنجایی که نرخ باروری در دهه های اخیر در کشور کاهش چشم گیری داشته و جمعیت سالخورده رو به فزونی است لذا پیشنهاد می گردد برای زنان شاغل و به خصوص زنان باردار شاغل تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شود.

منابع:

  1. حجازی، سید ناصر، نگرش زنان شاغل به آوردن فرزند دوم و عوامل مؤثر بر آن
  2. عباسی، شوازی، محمدجلال، علی ماندگاری، ملیحه. تأثر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار بارداری آنها در ایران
  3. نوروزی، لادن، بررسی تأثیرعوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران.
  4. انتهای پیام/ غ
,

بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ باروری در ایران، نرخ باروری برای شاغلین و غیرشاغلین به ترتیب ۱٫۱ و ۱٫۹ فرزند است و این در حالی است که این نرخ از 2.5 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 به 1.1 فرزند در دوره 1386 تا 1390 برای شاغلین و در همین مدت ها از 3.3 به 1.9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.

بر این اساس نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی‌ و بی‌سواد به ترتیب ۱٫۲ و ۲٫۶ فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب ۱٫۴ و ۲٫۳ فرزند است.

همچنین میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایین‌تری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2.9 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 ، به 1.7 در دوره 1386 تا 1390 کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دوره‌های مشابه به ترتیب 4.4 و 2.2 بوده است.

میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دوره‌های مطالعه به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این آمار نشان می‌دهد که طی سه دهه اخیر نرخ باروری برای همه‌ اقشار جامعه کاهشی بوده است.

پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده!

میتراخسرویک، کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه در کشور ما در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داده است، گفت: در دهه‏های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن، تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است در همین راستا تغییر سبک زندگی و نگرش به فرزند آوری حتی در بین بانوانی با تحصیلات پایین نیز از دیگر عوامل به شمار می رود.

 وی ادامه داد: آمار میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این کارشناس مسائل اجتماعی در ادامه با بیان اینکه به طور میانگین مادران شاغل یک فرزند کمتر از مادران خانه دار دارند، افزود: مطالعات جهانی سه مولفه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ازدواج و فرزندآوری موثر می‌دانند. اگر جامعه‌ای در این سه مولفه ضعیف باشد فرزندآوری در آن کاهش پیدا می‌کند.

خسروبیک با بیان اینکه رشد جمعیت 1.3 درصد و نرخ باروری کل 1.8 است، گفت: نگرانی های مسئولین امر و کارشناسان این حوزه مربوط به 30 سال آینده است قطعا با این روند رشد جمعیت به صفر یا حتی پایین تر از آن خواهد رسید.

در این مقال سعی بر این است چالش های زنان شغل و بدانگاری آنان برای فرزند بیشتر و مطلوب بودن (بعد کوچک خانواده) مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد روند آینده جمعیت کشور تا حدودی متأثر از هنجارهای منفی خانواده ها و زوج های جوان خواهد بود.

تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل

گروهی از زنان شاغل از اینکه چگونه خود را با شرایط نقش مادری سازگار کنند، نگرانی و دلهره زیادی دارند و از این بابت خودکارآمدی خود را ضعیف می پندارند به عبارت دیگر باورهای زنان به پتانسیل هایشان در کنترل بر شرایط فرزندآوری، بر تصمیم آنها به تأخیر فرزندآوری تأثیر می گذارد. زنان شاغل اغلب باید مسئولیت و وظایف خانه داری و مراقبت و نگهداری بچه ها و هم فعالیت اشتغال بیرون از منزل را همزمان متحمل شوند که باعث تحلیل توان و نیروی جسمانی آنها می شود و در نتیجه آنها کمتر می توانند به طور مطلوب در هر یک از دو محیط ( خانه و محل کار ) بازدهی لازم را داشته باشند.

از سوی دیگر، با افزایش تعداد فرزندان- هر چه سن کودکان کمتر باشد، نیاز به مواظبت و نگهداری آنها بیشتر خواهد شد و نیازمند وقت بیشتری از والدین به خصوص مادران را طلب می کنند همچنین در محیط کار نیز از زنان شاغل انتظار می رود، پا به پای مردان همکار خویش به ارائه خدمات و انجام وظایف شغلی بپردازند و هر گونه درخواست اعم از درخواست مرخصی ساعتی، مرخصی زایمان و امتناع از پذیرش مسئولیت های شغلی و نظایر  آن، از طرف سرپرستان دلایلی خواهد بود بر اینکه مادر شاغل به عنوان نیروی کار ، نامطمئن و ناتوان به نظر برسند بنابراین با بالارفتن موقعیت اقتصادی – اجتماعی زنان و تمایل آنها برای پیشرفت، تلاش برای استقلال مالی، زنان شاغل را وا می دارد فرزندان کمتری داشته باشند.

در پی این تغییرات و شرایط، تصمیم برای داشتن فرزند بیشتر دیگر تصمیمی مردانه نخواهد بود و زنان نیز در این مورد از قدرت و اختیار تصمیم گیری بیشتری برخوردار می شوند، می توان این طور گفت هر اقدامی در جهت افزایش قدرت چانه زنی زنان در خانواده نظیر اشتغال زنان و سهیم بودن آنها در درآمد خانواده به افزایش قدرت زن ها در مورد فرزندآوری، زمان و تعداد فرزندان منجر می شود.

اعظم شمیرانی، با 10 سال زندگی مشترک صاحب یک فرزند دختر است، او که خود را کارمند یک تولیدی معرفی می کند، می گوید: مشکلات اقتصادی باعث شده است از سال دوم ازدواجم مشغول به کار شوم. تجربه سخت یک بار زایمان و بزرگ کردن بچه ای که بعد از گذشت سه ماه او را به مهدکودک سپرده بودم باعث شده است که دیگر به فکر زایمان مجدد نباشم!

این بانوی جوان با اشاره به سختی ها و نگرانی هایی که مادران شاغل در دوران بارداری، زایمان، خردسالی و دوران نوجوانی فرزندان خود متحمل می شوند، گفت: مشکل این است که نه تنها مسئولین به فکر ما زنان شاغل نیستند بلکه صاحبان کار و حتی خود همکارانمان نیز در طی کردن این مسیر همراهی نمی کنند. من بارها شاهد اخراج همکارانم برای استفاده از مرخصی زایمان بوده و حتی برخی از دوستان من می گویند، شرط استخدام مان مجرد بودن یا نداشتن فرزند بوده است!

یک کارمند بانک نیز در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس گفت: قبل از رفتن به مرخصی زایمان جز کارمندانی با سابقه بالا، موقعیت و جایگاه بالایی بودم اما با یک مرخصی زایمان 9 ماهه با از دست دادن ردیف شغلی مواجه شدم ! حالا بعد از گذشت چهارسال بار دیگر در حال رشد و ترقی کاری هستم و حتی اگر شوهرم هم فرزند دیگری بخواهد چون یک بازوی اقتصادی خانواده هستم ، حق مخالفت داشته و مخالفت خواهم کرد!

وی در ادامه با اشاره به رد شدن مصوبه افزایش مرخصی زایمان در شورای نگهبان، افزود: وقتی همه چیز از جمله خواست زنان برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، توانمندی های آنها، وضعیت اقتصادی و فرهنگی.. لزوم حمایت از زنان شاغل در جهت استحکام بنیان خانواده و  فرزندآوری را بیشتر می کند چرا باید ما با چنین برخوردهایی رو به رو باشیم!

امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل

امنیت شغلی، ساعت های طولانی کار، کنترل کمتر بر شغل و برخی از مشاغل پرزحمت و .. از شرایط نامطلوب کاری برای زنان است به گونه ای که وظعیتی را فراهم خواهد آورد که در تصمیم گیری زنان برای فرزندآوری تآثیرگذار خواهد بود به ویژه اگر کسب شغل از نظر فرد یک فرصت و یک موفقیت اجتماعی قلمداد شود.

با گسترش زندگی شهری، بر خلاف گذشته که افراد به سهولت می توانستند در یک منطقه با هم زندگی کنند باعث شده است فاصله های اجباری، افراد را از هم دور کند که این موضوع در امر فرزندآوری نیز تأثیرگذار است بنابراین زنان شاغل از حمایت های خدماتی( نظیر کمک در انجام دادن کارهای خانه، حمایت، نگهداری و محافظت از بچه ها) محروم می شوند و همین امر بر مشکلات زنان شاغل می افزاید.

بارداری زنان شاغل به سبب آنکه برای آنها محدودیت هایی را ایجاد می کند و سبب کاهش توانایی های جسمانی آنها می شود، گاهی سبب جداشدن زنان باردار از فضاهای عمومی، مجالس خانوادگی و محدودیت در معاشرت ها و فعالیت های آنها می شود به گونه ای که برخی از زنان این تجربه و باور را عنصری بازدارنده در تمایل به فرزندآوری می دانند، گاهی نیز مشکلات پُرفرزندی در خانواده پُرجمعیت در منزل پدری خود و همسر در تصمیم گیری آنها در مورد فرزندآوری تأثیرمی گذارد.

فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده!

بسیاری از زوج های جوان شاغل، کشف و پرورش استعدادهای کودکان را در گرو آموزش فرزندان در مدارس غیرانتفاعی و حضور در برنامه های آموزشی نظیر هنر ، موسیقی، ورزش، شرکت در کلاس های ز بان های خارجه و تقویتی .. می دانند از طرفی با مصرف گرا شدن افراد جامعه به خصوص خانواده های جوان، برخی از والدین کیفیت و توجه به فرزند را در تهیه انواع لباس های مارک دار و اسباب بازی های گران، غنی تر کردن اوقات فراغت فرزندان با انواع و اقسام کالاهای دیجیتال و حمایت همه جانبه از کودک و تأمین خواسته های مادی کودک می دانند و از تأمین نکردن نیازهای معنوی فرزندان غفلت می کنند براین پایه، دیدگاه و بینش زنان شاغل برکاهش تعداد فرزندان و توجه به افزایش کیفیت زندگی آنها همراه می شود.

از سویی دیگر حضور و غلبه فرهنگ مصرفی که عمدتا دستاورد جامعه غربی است و به طبع آن تأمین مخارج و هزینه های مصرفی می تواند سبب حضور زنان در بازار کار شود و آنها را از نقش های سنتی خود( خانه داری و نگهداری از فرزندان) دور کند به گونه ای که برای برخی از زنان پیشرفت و استقلال مالی و اقتصادی را بر پذیرش نقش مادری مقدم تلقی می کنند و به این ترتیب ارزش ها، نگرش های آنها نسبت به خانواده مورد بازاندیشی قرار می گیرد و نقش مادری را بهترین نقش زنانه نمی دانند بلکه آن را در کنار و همراه سایر نقش ها مورد ملاحظه قرار می دهند و یا از پذیرش نقش مادری به تأخیر زمانی سخن می گویند.

برخی از زوج های جوان و شاغل، که هنوز به تداوم زندگی زناشویی خود اطمینان ندارند و اختلافات زناشویی و کشمکش های درونی خانواده، پایداری زندگی آنها را تهدید می کند، سبب شده است برخی از زنان شاغل تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند تا بدین نحو زندگی فرزندشان از طلاق و متارکه متأثر نشود و از طرفی گروهی از زوج های جوان هم تصور می کنند با ورود فرزند جدید به زندگی مشترکشان نظم و ترتیب، افزایش هزینه کلا زندگی شان دستخوش تغییرات عمده ای خواهد شد و باعث کاهش رضایتمندی آنها از زندگی زناشویی می شود؛ پس فرزندآوری را به تأخیر می اندازند و یا از آن کلا صرف نظر می کنند.

از نگاهی دیگر سرپرستی و نگهداری از فرزند جدید مترادف با صرف هزینه های اقتصادی خواهد بود این درحالی است که در در گذشته فرزندان یک کالای مولد اقتصادی در خانواده محسوب می شدند و فرزند بیشتر یکی از ملاک های اساسی خانواده در فعالیت های اقتصادی بود اما در شرایط کنونی داشتن فرزند از نظر زنان زمان بر، هزینه بر و مشکل به نظر می رسد و اقتصاد خانواده تأثیر بسزایی می گذارد ، زنان شاغل بر این باور هستند که در شرایط فعلی، نسل جدید خواسته ها و نیازهای عاطفی خود را در فرزندان نمی یابند و تمایلی برای فرزندآوری ندارند و به عبارتی، نگرش منفی نسبت به پیامدهای فرزند بیش از  آثار مثبت فرزندآوری در ذهنشان متصور است و یکی دیگر از علل گرایش کمتر زنان شاغل نسبت به فرزندآوری این است که زنان شاغل به حفظ تناسب اندام خود علاقمند هستند  پس میل به فرزندآوری را در خود کاهش می دهند، برخی از زنان شاغل اهمیت سلامتی، جوانی، شادابی، لذت و استفاده از عمر و نیز توجه به وضعیت ظاهری و تناسب اندام را با فرزندآوری مغایر می دانند لذا از آن اجتناب می کنند. 

نتیجه آنکه با ورود زنان به بازار کار و تلاش برای حفظ موقعیت شغلی و داشتن استقلال مالی و اختیار و آزادی بیشتر در تصمیم گیری های خانوادگی و کمک به درآمد خانواده لذا دنیای فکری زنان دستخوش تغییراتی شده است.

چنانچه زنان از نقش سنتی خود که همان وظایف خانه داری و مسئولیت حفظ و نگهداری کودکان بوده فاصله گرفته و گرایش آنان به فرزندآوری کاهش یافته است و علل عمده آن در ارتباط با وظیفه و نقش جدید آنها می باشد از آنجایی که نرخ باروری در دهه های اخیر در کشور کاهش چشم گیری داشته و جمعیت سالخورده رو به فزونی است لذا پیشنهاد می گردد برای زنان شاغل و به خصوص زنان باردار شاغل تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شود.

منابع:

  1. حجازی، سید ناصر، نگرش زنان شاغل به آوردن فرزند دوم و عوامل مؤثر بر آن
  2. عباسی، شوازی، محمدجلال، علی ماندگاری، ملیحه. تأثر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار بارداری آنها در ایران
  3. نوروزی، لادن، بررسی تأثیرعوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران.
  4. انتهای پیام/ غ
,

بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ باروری در ایران، نرخ باروری برای شاغلین و غیرشاغلین به ترتیب ۱٫۱ و ۱٫۹ فرزند است و این در حالی است که این نرخ از 2.5 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 به 1.1 فرزند در دوره 1386 تا 1390 برای شاغلین و در همین مدت ها از 3.3 به 1.9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.

بر این اساس نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی‌ و بی‌سواد به ترتیب ۱٫۲ و ۲٫۶ فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب ۱٫۴ و ۲٫۳ فرزند است.

همچنین میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایین‌تری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2.9 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 ، به 1.7 در دوره 1386 تا 1390 کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دوره‌های مشابه به ترتیب 4.4 و 2.2 بوده است.

میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دوره‌های مطالعه به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این آمار نشان می‌دهد که طی سه دهه اخیر نرخ باروری برای همه‌ اقشار جامعه کاهشی بوده است.

پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده!

میتراخسرویک، کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه در کشور ما در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داده است، گفت: در دهه‏های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن، تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است در همین راستا تغییر سبک زندگی و نگرش به فرزند آوری حتی در بین بانوانی با تحصیلات پایین نیز از دیگر عوامل به شمار می رود.

 وی ادامه داد: آمار میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

این کارشناس مسائل اجتماعی در ادامه با بیان اینکه به طور میانگین مادران شاغل یک فرزند کمتر از مادران خانه دار دارند، افزود: مطالعات جهانی سه مولفه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ازدواج و فرزندآوری موثر می‌دانند. اگر جامعه‌ای در این سه مولفه ضعیف باشد فرزندآوری در آن کاهش پیدا می‌کند.

خسروبیک با بیان اینکه رشد جمعیت 1.3 درصد و نرخ باروری کل 1.8 است، گفت: نگرانی های مسئولین امر و کارشناسان این حوزه مربوط به 30 سال آینده است قطعا با این روند رشد جمعیت به صفر یا حتی پایین تر از آن خواهد رسید.

در این مقال سعی بر این است چالش های زنان شغل و بدانگاری آنان برای فرزند بیشتر و مطلوب بودن (بعد کوچک خانواده) مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد روند آینده جمعیت کشور تا حدودی متأثر از هنجارهای منفی خانواده ها و زوج های جوان خواهد بود.

تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل

گروهی از زنان شاغل از اینکه چگونه خود را با شرایط نقش مادری سازگار کنند، نگرانی و دلهره زیادی دارند و از این بابت خودکارآمدی خود را ضعیف می پندارند به عبارت دیگر باورهای زنان به پتانسیل هایشان در کنترل بر شرایط فرزندآوری، بر تصمیم آنها به تأخیر فرزندآوری تأثیر می گذارد. زنان شاغل اغلب باید مسئولیت و وظایف خانه داری و مراقبت و نگهداری بچه ها و هم فعالیت اشتغال بیرون از منزل را همزمان متحمل شوند که باعث تحلیل توان و نیروی جسمانی آنها می شود و در نتیجه آنها کمتر می توانند به طور مطلوب در هر یک از دو محیط ( خانه و محل کار ) بازدهی لازم را داشته باشند.

از سوی دیگر، با افزایش تعداد فرزندان- هر چه سن کودکان کمتر باشد، نیاز به مواظبت و نگهداری آنها بیشتر خواهد شد و نیازمند وقت بیشتری از والدین به خصوص مادران را طلب می کنند همچنین در محیط کار نیز از زنان شاغل انتظار می رود، پا به پای مردان همکار خویش به ارائه خدمات و انجام وظایف شغلی بپردازند و هر گونه درخواست اعم از درخواست مرخصی ساعتی، مرخصی زایمان و امتناع از پذیرش مسئولیت های شغلی و نظایر  آن، از طرف سرپرستان دلایلی خواهد بود بر اینکه مادر شاغل به عنوان نیروی کار ، نامطمئن و ناتوان به نظر برسند بنابراین با بالارفتن موقعیت اقتصادی – اجتماعی زنان و تمایل آنها برای پیشرفت، تلاش برای استقلال مالی، زنان شاغل را وا می دارد فرزندان کمتری داشته باشند.

در پی این تغییرات و شرایط، تصمیم برای داشتن فرزند بیشتر دیگر تصمیمی مردانه نخواهد بود و زنان نیز در این مورد از قدرت و اختیار تصمیم گیری بیشتری برخوردار می شوند، می توان این طور گفت هر اقدامی در جهت افزایش قدرت چانه زنی زنان در خانواده نظیر اشتغال زنان و سهیم بودن آنها در درآمد خانواده به افزایش قدرت زن ها در مورد فرزندآوری، زمان و تعداد فرزندان منجر می شود.

اعظم شمیرانی، با 10 سال زندگی مشترک صاحب یک فرزند دختر است، او که خود را کارمند یک تولیدی معرفی می کند، می گوید: مشکلات اقتصادی باعث شده است از سال دوم ازدواجم مشغول به کار شوم. تجربه سخت یک بار زایمان و بزرگ کردن بچه ای که بعد از گذشت سه ماه او را به مهدکودک سپرده بودم باعث شده است که دیگر به فکر زایمان مجدد نباشم!

این بانوی جوان با اشاره به سختی ها و نگرانی هایی که مادران شاغل در دوران بارداری، زایمان، خردسالی و دوران نوجوانی فرزندان خود متحمل می شوند، گفت: مشکل این است که نه تنها مسئولین به فکر ما زنان شاغل نیستند بلکه صاحبان کار و حتی خود همکارانمان نیز در طی کردن این مسیر همراهی نمی کنند. من بارها شاهد اخراج همکارانم برای استفاده از مرخصی زایمان بوده و حتی برخی از دوستان من می گویند، شرط استخدام مان مجرد بودن یا نداشتن فرزند بوده است!

یک کارمند بانک نیز در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس گفت: قبل از رفتن به مرخصی زایمان جز کارمندانی با سابقه بالا، موقعیت و جایگاه بالایی بودم اما با یک مرخصی زایمان 9 ماهه با از دست دادن ردیف شغلی مواجه شدم ! حالا بعد از گذشت چهارسال بار دیگر در حال رشد و ترقی کاری هستم و حتی اگر شوهرم هم فرزند دیگری بخواهد چون یک بازوی اقتصادی خانواده هستم ، حق مخالفت داشته و مخالفت خواهم کرد!

وی در ادامه با اشاره به رد شدن مصوبه افزایش مرخصی زایمان در شورای نگهبان، افزود: وقتی همه چیز از جمله خواست زنان برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، توانمندی های آنها، وضعیت اقتصادی و فرهنگی.. لزوم حمایت از زنان شاغل در جهت استحکام بنیان خانواده و  فرزندآوری را بیشتر می کند چرا باید ما با چنین برخوردهایی رو به رو باشیم!

امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل

امنیت شغلی، ساعت های طولانی کار، کنترل کمتر بر شغل و برخی از مشاغل پرزحمت و .. از شرایط نامطلوب کاری برای زنان است به گونه ای که وظعیتی را فراهم خواهد آورد که در تصمیم گیری زنان برای فرزندآوری تآثیرگذار خواهد بود به ویژه اگر کسب شغل از نظر فرد یک فرصت و یک موفقیت اجتماعی قلمداد شود.

با گسترش زندگی شهری، بر خلاف گذشته که افراد به سهولت می توانستند در یک منطقه با هم زندگی کنند باعث شده است فاصله های اجباری، افراد را از هم دور کند که این موضوع در امر فرزندآوری نیز تأثیرگذار است بنابراین زنان شاغل از حمایت های خدماتی( نظیر کمک در انجام دادن کارهای خانه، حمایت، نگهداری و محافظت از بچه ها) محروم می شوند و همین امر بر مشکلات زنان شاغل می افزاید.

بارداری زنان شاغل به سبب آنکه برای آنها محدودیت هایی را ایجاد می کند و سبب کاهش توانایی های جسمانی آنها می شود، گاهی سبب جداشدن زنان باردار از فضاهای عمومی، مجالس خانوادگی و محدودیت در معاشرت ها و فعالیت های آنها می شود به گونه ای که برخی از زنان این تجربه و باور را عنصری بازدارنده در تمایل به فرزندآوری می دانند، گاهی نیز مشکلات پُرفرزندی در خانواده پُرجمعیت در منزل پدری خود و همسر در تصمیم گیری آنها در مورد فرزندآوری تأثیرمی گذارد.

فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده!

بسیاری از زوج های جوان شاغل، کشف و پرورش استعدادهای کودکان را در گرو آموزش فرزندان در مدارس غیرانتفاعی و حضور در برنامه های آموزشی نظیر هنر ، موسیقی، ورزش، شرکت در کلاس های ز بان های خارجه و تقویتی .. می دانند از طرفی با مصرف گرا شدن افراد جامعه به خصوص خانواده های جوان، برخی از والدین کیفیت و توجه به فرزند را در تهیه انواع لباس های مارک دار و اسباب بازی های گران، غنی تر کردن اوقات فراغت فرزندان با انواع و اقسام کالاهای دیجیتال و حمایت همه جانبه از کودک و تأمین خواسته های مادی کودک می دانند و از تأمین نکردن نیازهای معنوی فرزندان غفلت می کنند براین پایه، دیدگاه و بینش زنان شاغل برکاهش تعداد فرزندان و توجه به افزایش کیفیت زندگی آنها همراه می شود.

از سویی دیگر حضور و غلبه فرهنگ مصرفی که عمدتا دستاورد جامعه غربی است و به طبع آن تأمین مخارج و هزینه های مصرفی می تواند سبب حضور زنان در بازار کار شود و آنها را از نقش های سنتی خود( خانه داری و نگهداری از فرزندان) دور کند به گونه ای که برای برخی از زنان پیشرفت و استقلال مالی و اقتصادی را بر پذیرش نقش مادری مقدم تلقی می کنند و به این ترتیب ارزش ها، نگرش های آنها نسبت به خانواده مورد بازاندیشی قرار می گیرد و نقش مادری را بهترین نقش زنانه نمی دانند بلکه آن را در کنار و همراه سایر نقش ها مورد ملاحظه قرار می دهند و یا از پذیرش نقش مادری به تأخیر زمانی سخن می گویند.

برخی از زوج های جوان و شاغل، که هنوز به تداوم زندگی زناشویی خود اطمینان ندارند و اختلافات زناشویی و کشمکش های درونی خانواده، پایداری زندگی آنها را تهدید می کند، سبب شده است برخی از زنان شاغل تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند تا بدین نحو زندگی فرزندشان از طلاق و متارکه متأثر نشود و از طرفی گروهی از زوج های جوان هم تصور می کنند با ورود فرزند جدید به زندگی مشترکشان نظم و ترتیب، افزایش هزینه کلا زندگی شان دستخوش تغییرات عمده ای خواهد شد و باعث کاهش رضایتمندی آنها از زندگی زناشویی می شود؛ پس فرزندآوری را به تأخیر می اندازند و یا از آن کلا صرف نظر می کنند.

از نگاهی دیگر سرپرستی و نگهداری از فرزند جدید مترادف با صرف هزینه های اقتصادی خواهد بود این درحالی است که در در گذشته فرزندان یک کالای مولد اقتصادی در خانواده محسوب می شدند و فرزند بیشتر یکی از ملاک های اساسی خانواده در فعالیت های اقتصادی بود اما در شرایط کنونی داشتن فرزند از نظر زنان زمان بر، هزینه بر و مشکل به نظر می رسد و اقتصاد خانواده تأثیر بسزایی می گذارد ، زنان شاغل بر این باور هستند که در شرایط فعلی، نسل جدید خواسته ها و نیازهای عاطفی خود را در فرزندان نمی یابند و تمایلی برای فرزندآوری ندارند و به عبارتی، نگرش منفی نسبت به پیامدهای فرزند بیش از  آثار مثبت فرزندآوری در ذهنشان متصور است و یکی دیگر از علل گرایش کمتر زنان شاغل نسبت به فرزندآوری این است که زنان شاغل به حفظ تناسب اندام خود علاقمند هستند  پس میل به فرزندآوری را در خود کاهش می دهند، برخی از زنان شاغل اهمیت سلامتی، جوانی، شادابی، لذت و استفاده از عمر و نیز توجه به وضعیت ظاهری و تناسب اندام را با فرزندآوری مغایر می دانند لذا از آن اجتناب می کنند. 

نتیجه آنکه با ورود زنان به بازار کار و تلاش برای حفظ موقعیت شغلی و داشتن استقلال مالی و اختیار و آزادی بیشتر در تصمیم گیری های خانوادگی و کمک به درآمد خانواده لذا دنیای فکری زنان دستخوش تغییراتی شده است.

چنانچه زنان از نقش سنتی خود که همان وظایف خانه داری و مسئولیت حفظ و نگهداری کودکان بوده فاصله گرفته و گرایش آنان به فرزندآوری کاهش یافته است و علل عمده آن در ارتباط با وظیفه و نقش جدید آنها می باشد از آنجایی که نرخ باروری در دهه های اخیر در کشور کاهش چشم گیری داشته و جمعیت سالخورده رو به فزونی است لذا پیشنهاد می گردد برای زنان شاغل و به خصوص زنان باردار شاغل تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شود.

منابع:

  1. حجازی، سید ناصر، نگرش زنان شاغل به آوردن فرزند دوم و عوامل مؤثر بر آن
  2. عباسی، شوازی، محمدجلال، علی ماندگاری، ملیحه. تأثر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار بارداری آنها در ایران
  3. نوروزی، لادن، بررسی تأثیرعوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران.
  4. انتهای پیام/ غ
,

بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ باروری در ایران، نرخ باروری برای شاغلین و غیرشاغلین به ترتیب ۱٫۱ و ۱٫۹ فرزند است و این در حالی است که این نرخ از 2.5 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 به 1.1 فرزند در دوره 1386 تا 1390 برای شاغلین و در همین مدت ها از 3.3 به 1.9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.

,

بر این اساس نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی‌ و بی‌سواد به ترتیب ۱٫۲ و ۲٫۶ فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب ۱٫۴ و ۲٫۳ فرزند است.

,

همچنین میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایین‌تری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2.9 در دوره پنج ساله 1371 تا 1375 ، به 1.7 در دوره 1386 تا 1390 کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دوره‌های مشابه به ترتیب 4.4 و 2.2 بوده است.

,

میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دوره‌های مطالعه به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

,

این آمار نشان می‌دهد که طی سه دهه اخیر نرخ باروری برای همه‌ اقشار جامعه کاهشی بوده است.

,

پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده!

, پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده! , پیش بینی زمستانی سخت برای رشد جمعیت در سی سال آینده! ,

میتراخسرویک، کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با اشاره به اینکه در کشور ما در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داده است، گفت: در دهه‏های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن، تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است در همین راستا تغییر سبک زندگی و نگرش به فرزند آوری حتی در بین بانوانی با تحصیلات پایین نیز از دیگر عوامل به شمار می رود.

,

 وی ادامه داد: آمار میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان می‌دهد که باروری زنان بی‌سواد و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) به ترتیب از 4.4 به 2.6، 3.5 به 2.2، 2.5 به 1.8 و 1.8 به 1.2 کاهش یافته است.

,

این کارشناس مسائل اجتماعی در ادامه با بیان اینکه به طور میانگین مادران شاغل یک فرزند کمتر از مادران خانه دار دارند، افزود: مطالعات جهانی سه مولفه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ازدواج و فرزندآوری موثر می‌دانند. اگر جامعه‌ای در این سه مولفه ضعیف باشد فرزندآوری در آن کاهش پیدا می‌کند.

,

خسروبیک با بیان اینکه رشد جمعیت 1.3 درصد و نرخ باروری کل 1.8 است، گفت: نگرانی های مسئولین امر و کارشناسان این حوزه مربوط به 30 سال آینده است قطعا با این روند رشد جمعیت به صفر یا حتی پایین تر از آن خواهد رسید.

,

در این مقال سعی بر این است چالش های زنان شغل و بدانگاری آنان برای فرزند بیشتر و مطلوب بودن (بعد کوچک خانواده) مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد روند آینده جمعیت کشور تا حدودی متأثر از هنجارهای منفی خانواده ها و زوج های جوان خواهد بود.

,

تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل

, تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل, تک فرزندی تفحه تلخ عدم حمایت قانونی از فرزندآوری زنان شاغل,

گروهی از زنان شاغل از اینکه چگونه خود را با شرایط نقش مادری سازگار کنند، نگرانی و دلهره زیادی دارند و از این بابت خودکارآمدی خود را ضعیف می پندارند به عبارت دیگر باورهای زنان به پتانسیل هایشان در کنترل بر شرایط فرزندآوری، بر تصمیم آنها به تأخیر فرزندآوری تأثیر می گذارد. زنان شاغل اغلب باید مسئولیت و وظایف خانه داری و مراقبت و نگهداری بچه ها و هم فعالیت اشتغال بیرون از منزل را همزمان متحمل شوند که باعث تحلیل توان و نیروی جسمانی آنها می شود و در نتیجه آنها کمتر می توانند به طور مطلوب در هر یک از دو محیط ( خانه و محل کار ) بازدهی لازم را داشته باشند.

,

از سوی دیگر، با افزایش تعداد فرزندان- هر چه سن کودکان کمتر باشد، نیاز به مواظبت و نگهداری آنها بیشتر خواهد شد و نیازمند وقت بیشتری از والدین به خصوص مادران را طلب می کنند همچنین در محیط کار نیز از زنان شاغل انتظار می رود، پا به پای مردان همکار خویش به ارائه خدمات و انجام وظایف شغلی بپردازند و هر گونه درخواست اعم از درخواست مرخصی ساعتی، مرخصی زایمان و امتناع از پذیرش مسئولیت های شغلی و نظایر  آن، از طرف سرپرستان دلایلی خواهد بود بر اینکه مادر شاغل به عنوان نیروی کار ، نامطمئن و ناتوان به نظر برسند بنابراین با بالارفتن موقعیت اقتصادی – اجتماعی زنان و تمایل آنها برای پیشرفت، تلاش برای استقلال مالی، زنان شاغل را وا می دارد فرزندان کمتری داشته باشند.

,

در پی این تغییرات و شرایط، تصمیم برای داشتن فرزند بیشتر دیگر تصمیمی مردانه نخواهد بود و زنان نیز در این مورد از قدرت و اختیار تصمیم گیری بیشتری برخوردار می شوند، می توان این طور گفت هر اقدامی در جهت افزایش قدرت چانه زنی زنان در خانواده نظیر اشتغال زنان و سهیم بودن آنها در درآمد خانواده به افزایش قدرت زن ها در مورد فرزندآوری، زمان و تعداد فرزندان منجر می شود.

,

اعظم شمیرانی، با 10 سال زندگی مشترک صاحب یک فرزند دختر است، او که خود را کارمند یک تولیدی معرفی می کند، می گوید: مشکلات اقتصادی باعث شده است از سال دوم ازدواجم مشغول به کار شوم. تجربه سخت یک بار زایمان و بزرگ کردن بچه ای که بعد از گذشت سه ماه او را به مهدکودک سپرده بودم باعث شده است که دیگر به فکر زایمان مجدد نباشم!

,

این بانوی جوان با اشاره به سختی ها و نگرانی هایی که مادران شاغل در دوران بارداری، زایمان، خردسالی و دوران نوجوانی فرزندان خود متحمل می شوند، گفت: مشکل این است که نه تنها مسئولین به فکر ما زنان شاغل نیستند بلکه صاحبان کار و حتی خود همکارانمان نیز در طی کردن این مسیر همراهی نمی کنند. من بارها شاهد اخراج همکارانم برای استفاده از مرخصی زایمان بوده و حتی برخی از دوستان من می گویند، شرط استخدام مان مجرد بودن یا نداشتن فرزند بوده است!

,

یک کارمند بانک نیز در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس گفت: قبل از رفتن به مرخصی زایمان جز کارمندانی با سابقه بالا، موقعیت و جایگاه بالایی بودم اما با یک مرخصی زایمان 9 ماهه با از دست دادن ردیف شغلی مواجه شدم ! حالا بعد از گذشت چهارسال بار دیگر در حال رشد و ترقی کاری هستم و حتی اگر شوهرم هم فرزند دیگری بخواهد چون یک بازوی اقتصادی خانواده هستم ، حق مخالفت داشته و مخالفت خواهم کرد!

,

وی در ادامه با اشاره به رد شدن مصوبه افزایش مرخصی زایمان در شورای نگهبان، افزود: وقتی همه چیز از جمله خواست زنان برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، توانمندی های آنها، وضعیت اقتصادی و فرهنگی.. لزوم حمایت از زنان شاغل در جهت استحکام بنیان خانواده و  فرزندآوری را بیشتر می کند چرا باید ما با چنین برخوردهایی رو به رو باشیم!

,

امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل

, امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل , امنیت شغلی و نگهداری از فرزندان، دغدغه زنان شاغل ,

امنیت شغلی، ساعت های طولانی کار، کنترل کمتر بر شغل و برخی از مشاغل پرزحمت و .. از شرایط نامطلوب کاری برای زنان است به گونه ای که وظعیتی را فراهم خواهد آورد که در تصمیم گیری زنان برای فرزندآوری تآثیرگذار خواهد بود به ویژه اگر کسب شغل از نظر فرد یک فرصت و یک موفقیت اجتماعی قلمداد شود.

,

با گسترش زندگی شهری، بر خلاف گذشته که افراد به سهولت می توانستند در یک منطقه با هم زندگی کنند باعث شده است فاصله های اجباری، افراد را از هم دور کند که این موضوع در امر فرزندآوری نیز تأثیرگذار است بنابراین زنان شاغل از حمایت های خدماتی( نظیر کمک در انجام دادن کارهای خانه، حمایت، نگهداری و محافظت از بچه ها) محروم می شوند و همین امر بر مشکلات زنان شاغل می افزاید.

,

بارداری زنان شاغل به سبب آنکه برای آنها محدودیت هایی را ایجاد می کند و سبب کاهش توانایی های جسمانی آنها می شود، گاهی سبب جداشدن زنان باردار از فضاهای عمومی، مجالس خانوادگی و محدودیت در معاشرت ها و فعالیت های آنها می شود به گونه ای که برخی از زنان این تجربه و باور را عنصری بازدارنده در تمایل به فرزندآوری می دانند، گاهی نیز مشکلات پُرفرزندی در خانواده پُرجمعیت در منزل پدری خود و همسر در تصمیم گیری آنها در مورد فرزندآوری تأثیرمی گذارد.

,

فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده!

, فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده! , فرزند یک مولد اقتصادی یا یک مصرف‌کننده! ,

بسیاری از زوج های جوان شاغل، کشف و پرورش استعدادهای کودکان را در گرو آموزش فرزندان در مدارس غیرانتفاعی و حضور در برنامه های آموزشی نظیر هنر ، موسیقی، ورزش، شرکت در کلاس های ز بان های خارجه و تقویتی .. می دانند از طرفی با مصرف گرا شدن افراد جامعه به خصوص خانواده های جوان، برخی از والدین کیفیت و توجه به فرزند را در تهیه انواع لباس های مارک دار و اسباب بازی های گران، غنی تر کردن اوقات فراغت فرزندان با انواع و اقسام کالاهای دیجیتال و حمایت همه جانبه از کودک و تأمین خواسته های مادی کودک می دانند و از تأمین نکردن نیازهای معنوی فرزندان غفلت می کنند براین پایه، دیدگاه و بینش زنان شاغل برکاهش تعداد فرزندان و توجه به افزایش کیفیت زندگی آنها همراه می شود.

,

از سویی دیگر حضور و غلبه فرهنگ مصرفی که عمدتا دستاورد جامعه غربی است و به طبع آن تأمین مخارج و هزینه های مصرفی می تواند سبب حضور زنان در بازار کار شود و آنها را از نقش های سنتی خود( خانه داری و نگهداری از فرزندان) دور کند به گونه ای که برای برخی از زنان پیشرفت و استقلال مالی و اقتصادی را بر پذیرش نقش مادری مقدم تلقی می کنند و به این ترتیب ارزش ها، نگرش های آنها نسبت به خانواده مورد بازاندیشی قرار می گیرد و نقش مادری را بهترین نقش زنانه نمی دانند بلکه آن را در کنار و همراه سایر نقش ها مورد ملاحظه قرار می دهند و یا از پذیرش نقش مادری به تأخیر زمانی سخن می گویند.

,

برخی از زوج های جوان و شاغل، که هنوز به تداوم زندگی زناشویی خود اطمینان ندارند و اختلافات زناشویی و کشمکش های درونی خانواده، پایداری زندگی آنها را تهدید می کند، سبب شده است برخی از زنان شاغل تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند تا بدین نحو زندگی فرزندشان از طلاق و متارکه متأثر نشود و از طرفی گروهی از زوج های جوان هم تصور می کنند با ورود فرزند جدید به زندگی مشترکشان نظم و ترتیب، افزایش هزینه کلا زندگی شان دستخوش تغییرات عمده ای خواهد شد و باعث کاهش رضایتمندی آنها از زندگی زناشویی می شود؛ پس فرزندآوری را به تأخیر می اندازند و یا از آن کلا صرف نظر می کنند.

,

از نگاهی دیگر سرپرستی و نگهداری از فرزند جدید مترادف با صرف هزینه های اقتصادی خواهد بود این درحالی است که در در گذشته فرزندان یک کالای مولد اقتصادی در خانواده محسوب می شدند و فرزند بیشتر یکی از ملاک های اساسی خانواده در فعالیت های اقتصادی بود اما در شرایط کنونی داشتن فرزند از نظر زنان زمان بر، هزینه بر و مشکل به نظر می رسد و اقتصاد خانواده تأثیر بسزایی می گذارد ، زنان شاغل بر این باور هستند که در شرایط فعلی، نسل جدید خواسته ها و نیازهای عاطفی خود را در فرزندان نمی یابند و تمایلی برای فرزندآوری ندارند و به عبارتی، نگرش منفی نسبت به پیامدهای فرزند بیش از  آثار مثبت فرزندآوری در ذهنشان متصور است و یکی دیگر از علل گرایش کمتر زنان شاغل نسبت به فرزندآوری این است که زنان شاغل به حفظ تناسب اندام خود علاقمند هستند  پس میل به فرزندآوری را در خود کاهش می دهند، برخی از زنان شاغل اهمیت سلامتی، جوانی، شادابی، لذت و استفاده از عمر و نیز توجه به وضعیت ظاهری و تناسب اندام را با فرزندآوری مغایر می دانند لذا از آن اجتناب می کنند. 

,

نتیجه آنکه با ورود زنان به بازار کار و تلاش برای حفظ موقعیت شغلی و داشتن استقلال مالی و اختیار و آزادی بیشتر در تصمیم گیری های خانوادگی و کمک به درآمد خانواده لذا دنیای فکری زنان دستخوش تغییراتی شده است.

,

چنانچه زنان از نقش سنتی خود که همان وظایف خانه داری و مسئولیت حفظ و نگهداری کودکان بوده فاصله گرفته و گرایش آنان به فرزندآوری کاهش یافته است و علل عمده آن در ارتباط با وظیفه و نقش جدید آنها می باشد از آنجایی که نرخ باروری در دهه های اخیر در کشور کاهش چشم گیری داشته و جمعیت سالخورده رو به فزونی است لذا پیشنهاد می گردد برای زنان شاغل و به خصوص زنان باردار شاغل تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شود.

,

منابع:

,
  1. حجازی، سید ناصر، نگرش زنان شاغل به آوردن فرزند دوم و عوامل مؤثر بر آن
  2. عباسی، شوازی، محمدجلال، علی ماندگاری، ملیحه. تأثر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار بارداری آنها در ایران
  3. نوروزی، لادن، بررسی تأثیرعوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران.
  4. انتهای پیام/ غ
,
  • حجازی، سید ناصر، نگرش زنان شاغل به آوردن فرزند دوم و عوامل مؤثر بر آن
  • ,
  • عباسی، شوازی، محمدجلال، علی ماندگاری، ملیحه. تأثر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار بارداری آنها در ایران
  • ,
  • نوروزی، لادن، بررسی تأثیرعوامل اقتصادی- اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران.
  • ,
  • انتهای پیام/ غ
  • ,

     

    ]

    به اشتراک گذاری این مطلب!

    ارسال دیدگاه