اخبار داغ

روایتی دیگر از شاهدان عینی جمعه سرخ 57؛

17 شهریور در همدان/ واکنش دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور چه بود؟

17 شهریور در همدان/ واکنش دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور چه بود؟
سال 57 تمامی اقشار مختلف مردم استان همدان واکنش های درخور توجهی علیه رژیم ستم شاهی در به وجود آوردن جمعه خونین انجام می دهند به گونه ای که قیام 30 مهر دانش آموزان همدانی به دنبال چهلم شهدای 17 شهریور رقم خورد و شکل گرفت.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از رودآور، تنها چند روز پس از آتش سوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی رو کار آمده بود، مجبور به استعفا شد و در روز چهار شهریور، محمد رضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفت ها با هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, رودآور,

تظاهرات سلسله وار در تهران و شهرهای بزرگ کشور/ نیم میلیون تهرانی در تظاهرات 16 شهریور حضور داشتند

اندکی بعد و در روز 13 شهریور، راهپیمای بزرگ عید فطر درتپه های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، نا آرامی دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.

تظاهرات16 شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ ترین گردهمایی انجام گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهر کنندگان شعار های شدید اللحنی سر می دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی ، « شاه حرام زاده است » و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی»  شدند. همان شب، شاه برای اینکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر – کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز ، قزوین، جهرم و کازرون حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام 1342 به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد .( ابراهیمیان ، 1377 :636)

علامه یحیی نوری؛ دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور روحانی ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می کرد و ساکن اطراف میدان ژاله بود.

از اولین ساعات صبح روز جمعه مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله شدند غافل از آنکه از ساعت 6 صبح حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است . اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود و انقلابیون در حال کمک رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران فرماندهان نظامی ابتدا چند بار بلند گو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی تفاوتی مردم روبرو شدند ، به سوی آنان آتش گشودند . در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگرد های نظامی استفاده شد.

کوهی از اجساد متلاشی شده در جمعه سرخ/ حضور پرشور انقلابیون شهرستان ها در تظاهرات

یک روزنامه اروپایی در این باره نوشت «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله ف تانک ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی حرکت شلیک می کردند.(طحان،1386:39). با حمله رژیم به تظاهرات کنندگان در روز 17 شهریور ، اخبار خیلی زود در سراسر کشور منتشر شد و موجب خشم مردم و تظاهرات های مختلفی در اعتراض به این کشتار شد، بویژه اینکه تعدادی از انقلابیون شهرستان ها، در اجتماع حضور داشتند و اخبار این واقعه را به شهرستان ها منتقل می کردند. حمید رضا سیفی از دانش آموزان و جانبازان قیام سی ام مهر در این خصوص می گوید: « من شخصا در 17 شهریور در تهران بودم. در آن زمان ما به تهران می رفتیم و از آنجا اجناسی مانند لباس ، پوستر و غیره می فروختیم 17 شهریور به عنوان رهگذر شاهد ماجرا بودم که مردم را می زدند و از هلیکوپتر ها تیراندازی می کردند.» (سیفی ؛ 1392).

روایتی از انقلابیون همدانی در تظاهرات 17 شهریور/هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کردند

علی استرش معروف به علی انقلابی نیز که در روز 17 شهریور در جمع تظاهرات کنندگان حضور داشته، درباره این قیام می گوید: « در روز 16 شهریور در میدان ژاله تهران افرادی در دفتر آی الله یحیی نوری جمع می شدند، یکی از بچه های علی آباد همدان به نام رضا هم در آنجا {تهران }کار می کرد به منزل ایشان رفتیم و قرار شد که در هفدهم شهریور دور هم جمع شویم، از بچه های همدان که با ما بودند، علی کرمانی، زنده گل و حاج محمد بختیاری، من در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتم چون بر این باور بودم که شاه باید نابود شود و نابودی شاه با کشتن ملت ممکن نیست. افراد زیادی در هفدهم شهریور در میدان ژاله جمع شدند و شعار مرگ بر شاه می گفتند. خیابان مملو از جمعیت بود و شعار می دادند. از بالا دستور دادند که نیروهای شاه با هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کنند ، عده ای به خانه ها فرار کردند ، زنده باندند و عده زیادی هم در درگیری به شهادت رسیدند .» (استرش:1392)

طاغوتیان همه را به گلوله بستند

مجتبی سعیدی از انقلابیون اسدآباد در تایید این مطالب می گوید: « روز هفده شهریور بنده به تهران رسیدم نه اینکه به خاطر تظاهرات رفته باشم ، خانه اخویم خیابان پیروزی چهار راه کوکاکولا بود ، رفتیم که به ایشان سر بزنیم، ساعت سه الی چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم به هر کسی می گفتم میدان ژاله نمی بردند، می گفتند بر گرد، گفتم چه خبره؟ گفتند: نرو آن طرف ها شلوغه و محاصره کردند و با هلیکوپتر از بالا تیراندازی می کنند و اوضاع خیلی ناجوره. من هم غریب بودم و باید می رفتم چاره ای نداشتم. خلاصه با پای پیاده به راه افتادیم در مسیر هیچ کس نبود و خلوت ، خلوت بود، فقط سر وصدایی می آمد و ماشین به طرف میدان ژاله محل اصلی درگیری خیلی کم تردد می کرد، من هم به آن طرف که به خیابان پیروزی منتهی می شد، می رفتم، از چند نفر از انقلابیون که در اطراف مشغول فعالیت بودند، راهنمایی گرفتیم و از کوچه برق و از کوچه پس کوچه ها مسیر را طی کردم و ساعت 9 الی 10 شب به خانه برادرم رسیدم و در مسیر تعدادی از مجروحین را دیدم که بعداً فردا متوجه شدم که بله دیروز تظاهرات تهران به خاک و خون کشیدند و در میدان ژاله تعداد زیادی به شهادت رسیدند، یکی دو روز که تهران بودم همیشه صحبت از واقعه 17 شهریور بود. هر چند من در بطن حادثه نبودم، بعد از واقعه به محل رسیدم و این مسائل را با چشم خودم مشاهده کردم که حالت خیلی عجیب و حکومت نظامی بود وقتی ما رسیدیم اسدآباد آنچه دیده بودیم تعریف کردیم(سعیدی،1392).

بازگو کردن جنایات پهلوی از سوی همدانی های حاضر در میدان ژاله برای همشهریان خود

این افراد که از نزدیک شاهد واقعه 17 شهریور بودند در برگشت به همدان آن را با جزئیات به انقلابیون و مردم منتقل می کردند. علاوه بر کانال مذکور عده ای از انقلابیون نیز از طریق رسانه های بیگانه و اعلامیه ها از واقعه باخبر شدند. علی اکبر فامیل کریمی از دانش آموزان آن ایام راجع به این گونه اطلاع رسانی می گوید:« من شب هفدهم شهریور را فراموش نمی کنم آن شب در صحرا بودم رادیو بی بی سی را گوش می کردم، چون همزمان با برداشت کشت بود، آن شب بر سر خرمن خوابیده بودم و اخبار هفدهم شهریور را از رادیو بی بی سی گوش می دادم و فردای آن شب متوجه شدم که تلفات چقدر بوده و جوی خون راه افتاده». (فامیل کریمی،1393).

اعلامیه امام خمینی(ره) برای تظاهرات 17 شهریور در کمتر دو روز در شهرستان ها پخش شد

اعلامیه های یکی از راههای اطلاع پیدا کردن از واقع 17 شهریور بود ، علی میرزا رستمی از دانش آموزان اسدآبادی در این باره می گوید: «کمتر از دو الی سه روز اعلامیه حضرت امام(ره) در اسدآباد در خصوص 17 شهریور توسط برادرم علی اکبر رستمی که تهران بود، به دست ما رسید ، او با نزدیک شدن به مهر ماه با دوستان همفکر برای تجمع و راهپیمایی جلسه گذاشتیم.»(رستمی ، 1391).

در فضای اختناق با اعلامیه های امام انرژی می گرفتیم

عباس الهی تبار از دانش آموزان همدانی در خصوص آگاه شدن از قیام 17 شهریور این چنین روایت می کند:« وقتی که کشتار میدان ژاله اتفاق افتاد جامعه به دنبال دریافت اطلاعات و اخبار بود، فضای اختناق به مردم فشار آورده بود اطلاعیه ها و پیام های امام که دریافت می کردیم، انرژی می گرفتیم در قضیه 17 شهریورهم همین بود ، ما دلمان می خواست کاری بکنیم و جوری حمایت خود را نشان بدهیم و دنبال فرصتی بودیم که چهلم ها زنجیره ای شد و سی ام مهر همدان بوجود آمد».

با رسیدن اخبار انقلابیون و دانش آموزان به نحوی خود را برای واکنش در مقابل این کشتار ها آماده می کردند، محمود احدیان در این خصوص می گوید: « با توزیع اعلامیه های قضیه 17 شهریور در سطح شهر که به باز شدن مدارس نزدیک می شد یک سری فعالیتهای جدید و گسترده آغاز شد تا یواش یواش به چهلم شهدای 17 شهریور و سی ام مهرماه رسیدیدم».(احدیان: 1393).

دانش آموزان همدانی دست به کار شدند/مدرسه ها هم رنگ انقلابیگری به خود گرفت

از سوی دیگر دانش آموزان ابن سینا همدان در خصوص شهدای قیام 17 شهریور نمایشگاهی از بریده جرائد و نقاشی در این دبیرستان دایر کردند. حمید عسگری در این زمینه خاطرات خود را چنین بیان می کند: «در نمایشگاهی که به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور توسط دانش آموزان دبیرستان ابن سینا برگزار کردیم، آقای زنده گل به عنوان سخنران مراسم افتتاح حضور داشت». (عسگری، 1392). علاوه بر دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور واکنش نشان دادند و نامه ای سرگشاده به دیوان عالی کشور، جمعیت حقوقدانان ایران و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر ارسال کردند:

نامه سرگشاده قضات و کلای همدان به دیوانعالی کشور و رونوشت کانون وکلا دادگستری و رونوشت به حقوقدانان ایران

رونوشت جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر رونوشت به جامعه فرهنگیان ایران رونوشت به سازمان ملی دانشگاهیان ایران رونوشت: روزنامه های اطلاعات رونوشت به روزنامه کیهان رونوشت به مجله

وقایع ناگوار چند ساله اخیر بویژه کشتار و قتل عام 17 شهریور تهران و دیگر حوادث اسف انگیز و وحشتناکی که پی در پی در نقاط مختلف کشور روی می دهد هر بار عدهبیشتری از مردم را که در پی استیفای حقوق حقه و انسانی خود هستند قربانی می کند و هر روز افراد بیشماری از مردم بیگناه در پی این حقوق که سالهای متمادی بوسیله گروه های متنفذ و هیئت حاکمه پایمال گردیده است جان خود را از دست میدهند و آماج گلوله های آتشین نیروهای نظامی قرار می گیرند این وقایع ر زمانی صورت می گیرد که دولت کنونی با کوس و کرنا و آوازگری ظاهراً ادعا دارد که در پی آشتی با ملت هاست و افترا می کند که دولت های گذشته حقوق حقه و قانونی مردم را پایمال کرده اند و این دولت مصمم به اعاده حقوق از دست رفته و شرافت پایمال شده مردم و بازگرداندن آزادی به جامعه است اما همین دولت و مقابل تقاضاهای مردم که جز برقراری عدالت و حکومت قانون و ایجاد جامعه ای بسامان هدف دیگری ندارند به زور متوسل می شود و با استفاده از قوای نظامی و شبه نظامی دهان حق گوی مردم را با گلوله و آتش مسلسل میبندد و در خفا نیز با استفاده از روشهای اعمال و رفتارهای مطرود و غیر انسانی مکه حتی از طرف مقامات بالای هیئت حاکمه که نفی و انکار می شود و ظاهرا هم منع شده است که کوشش در خفقان بیشتر و برقراری سکوت وحشناک دیگری برای جامه عمل پوشاندن بر مقاصد ضد انسانی جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد می سازد و برای ملت ایران نتایج دردناکی در بر خواهد داشت و از آنجا که مردم تنها در فضای ازاد و دموکراتیک و در لوای حکومت قانون و برخورداری از روابط انسانی می توانند در راه اعتلای جامعه سازنده و آفریننده باشند و از آنجا که سکوت ما در برابر این همه بیداد نشانه دم فرو بستن در برابر جنایت های بیشمار است بنابراین ما امضاء کنندگان ذیل ما اعتقاد به اصول مسلم و خدشه ناپذیر حکومت قانون و اعلامیه های جهانی حقوق بشر ضمن اعلام انزجار و نسبت به اعمال ناشایست و ضد انسانی هیئت حاکمه که در جریان حوادث اخیر موجب کشته و مجروح شدن تعداد بیمشاری از خواهران و برادران هموطن و پایمال شدن حقوق اولیه و اساسی ملت ایران شده است با پشتیبانی کامل از تمامی خواسته های بحق ملت ایران خواسته های منطقی و مشروع خود را به شرح ذیل اعلام میداریم« 1- آزادی زندانیانسیاسی و رفع تبعید از کلیه کسانی که در مراجع اختصاصی محکوم گردیده اند2- القای حکومت نظامی 3- نسخ کلیه قوانین مغایر با استقلال قوه قضائیه و اعاده کامل صلاحیت های از دست رفته قوه مزبور 4- از میان برداشتن و محو هر گونه تفتیش عقاید سانسور شکنجه آزار و اعمال غیر انسانی

حسن آزاد پور- باقر افتخاریان- حسین افتخاریان- ابراهیم احمدی- سیروس انصاری- محمد بهمند- علی پناهی- احمد پیروز نیا- محمد خسوری- محمد رضا خوش نیت- هوشنگ خاقانی- فرخ دفتری- نادعلی رستمی جم- علی رضوی- هوشنگ صالحی لرستانی- فتح اله عزیز محمدی- ابوالقاسم عشوندی- مهدی گودرزی- محمود فرهمند- فرشاد فرهپور- فریدون قامسی- احمد محققی- شاهپور منوچهری- عبداله یوسفی نوا- ژاله الماسی- اسداله روشنی- حسین مسلمی- ناصر ستاری- احمد صاحب زمانی- ولی اله قبادی- عزت اله انصاریان(انقلاب اسلامی به روایت ساواک ساواک،1389: 3/386).

با توجه به مسائلی که پیش آمد و آمادگی انقلابی برای مقابله با رژیم در خصوص واقعه 17 شهریور ، باید گفت که یکی از عوامل شکل گیری قیام سی ام مهر ماه بود که البته در کنار آن باید آتش زدن سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان را اضافه کرد ». به خاطر همدردی با فجایع 17 شهریور و مسجد جامع کرمان و سینما رکس ابادان ، در شهرهای مختلف مراسم چهلم شهدا برگزار شد و دلیل اصلی راهپیمایی ما در روز سی ام مهر شهدای 17 شهریور بود. »(استرش، 1393)

الهی تبار در ادامه می گوید:« قضیه آتش زدن مسجد جامع کرمان به نظرم خیلی موثر بود ، علتش این بود که در آنجا قرآن اهانت شده بود.» (الهی تبار ، 1393). با توجه به مطالب مذکور می توان وقایع پیش گفته را در شمار قیام سی ام مهر ماه دانست.

پژوهشگر تاریخ شفاهی و کارشناس مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور (همدان):  ابوالفتح مؤمن

انتهای پیام/م

,

تظاهرات سلسله وار در تهران و شهرهای بزرگ کشور/ نیم میلیون تهرانی در تظاهرات 16 شهریور حضور داشتند

اندکی بعد و در روز 13 شهریور، راهپیمای بزرگ عید فطر درتپه های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، نا آرامی دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.

تظاهرات16 شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ ترین گردهمایی انجام گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهر کنندگان شعار های شدید اللحنی سر می دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی ، « شاه حرام زاده است » و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی»  شدند. همان شب، شاه برای اینکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر – کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز ، قزوین، جهرم و کازرون حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام 1342 به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد .( ابراهیمیان ، 1377 :636)

علامه یحیی نوری؛ دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور روحانی ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می کرد و ساکن اطراف میدان ژاله بود.

از اولین ساعات صبح روز جمعه مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله شدند غافل از آنکه از ساعت 6 صبح حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است . اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود و انقلابیون در حال کمک رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران فرماندهان نظامی ابتدا چند بار بلند گو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی تفاوتی مردم روبرو شدند ، به سوی آنان آتش گشودند . در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگرد های نظامی استفاده شد.

کوهی از اجساد متلاشی شده در جمعه سرخ/ حضور پرشور انقلابیون شهرستان ها در تظاهرات

یک روزنامه اروپایی در این باره نوشت «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله ف تانک ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی حرکت شلیک می کردند.(طحان،1386:39). با حمله رژیم به تظاهرات کنندگان در روز 17 شهریور ، اخبار خیلی زود در سراسر کشور منتشر شد و موجب خشم مردم و تظاهرات های مختلفی در اعتراض به این کشتار شد، بویژه اینکه تعدادی از انقلابیون شهرستان ها، در اجتماع حضور داشتند و اخبار این واقعه را به شهرستان ها منتقل می کردند. حمید رضا سیفی از دانش آموزان و جانبازان قیام سی ام مهر در این خصوص می گوید: « من شخصا در 17 شهریور در تهران بودم. در آن زمان ما به تهران می رفتیم و از آنجا اجناسی مانند لباس ، پوستر و غیره می فروختیم 17 شهریور به عنوان رهگذر شاهد ماجرا بودم که مردم را می زدند و از هلیکوپتر ها تیراندازی می کردند.» (سیفی ؛ 1392).

روایتی از انقلابیون همدانی در تظاهرات 17 شهریور/هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کردند

علی استرش معروف به علی انقلابی نیز که در روز 17 شهریور در جمع تظاهرات کنندگان حضور داشته، درباره این قیام می گوید: « در روز 16 شهریور در میدان ژاله تهران افرادی در دفتر آی الله یحیی نوری جمع می شدند، یکی از بچه های علی آباد همدان به نام رضا هم در آنجا {تهران }کار می کرد به منزل ایشان رفتیم و قرار شد که در هفدهم شهریور دور هم جمع شویم، از بچه های همدان که با ما بودند، علی کرمانی، زنده گل و حاج محمد بختیاری، من در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتم چون بر این باور بودم که شاه باید نابود شود و نابودی شاه با کشتن ملت ممکن نیست. افراد زیادی در هفدهم شهریور در میدان ژاله جمع شدند و شعار مرگ بر شاه می گفتند. خیابان مملو از جمعیت بود و شعار می دادند. از بالا دستور دادند که نیروهای شاه با هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کنند ، عده ای به خانه ها فرار کردند ، زنده باندند و عده زیادی هم در درگیری به شهادت رسیدند .» (استرش:1392)

طاغوتیان همه را به گلوله بستند

مجتبی سعیدی از انقلابیون اسدآباد در تایید این مطالب می گوید: « روز هفده شهریور بنده به تهران رسیدم نه اینکه به خاطر تظاهرات رفته باشم ، خانه اخویم خیابان پیروزی چهار راه کوکاکولا بود ، رفتیم که به ایشان سر بزنیم، ساعت سه الی چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم به هر کسی می گفتم میدان ژاله نمی بردند، می گفتند بر گرد، گفتم چه خبره؟ گفتند: نرو آن طرف ها شلوغه و محاصره کردند و با هلیکوپتر از بالا تیراندازی می کنند و اوضاع خیلی ناجوره. من هم غریب بودم و باید می رفتم چاره ای نداشتم. خلاصه با پای پیاده به راه افتادیم در مسیر هیچ کس نبود و خلوت ، خلوت بود، فقط سر وصدایی می آمد و ماشین به طرف میدان ژاله محل اصلی درگیری خیلی کم تردد می کرد، من هم به آن طرف که به خیابان پیروزی منتهی می شد، می رفتم، از چند نفر از انقلابیون که در اطراف مشغول فعالیت بودند، راهنمایی گرفتیم و از کوچه برق و از کوچه پس کوچه ها مسیر را طی کردم و ساعت 9 الی 10 شب به خانه برادرم رسیدم و در مسیر تعدادی از مجروحین را دیدم که بعداً فردا متوجه شدم که بله دیروز تظاهرات تهران به خاک و خون کشیدند و در میدان ژاله تعداد زیادی به شهادت رسیدند، یکی دو روز که تهران بودم همیشه صحبت از واقعه 17 شهریور بود. هر چند من در بطن حادثه نبودم، بعد از واقعه به محل رسیدم و این مسائل را با چشم خودم مشاهده کردم که حالت خیلی عجیب و حکومت نظامی بود وقتی ما رسیدیم اسدآباد آنچه دیده بودیم تعریف کردیم(سعیدی،1392).

بازگو کردن جنایات پهلوی از سوی همدانی های حاضر در میدان ژاله برای همشهریان خود

این افراد که از نزدیک شاهد واقعه 17 شهریور بودند در برگشت به همدان آن را با جزئیات به انقلابیون و مردم منتقل می کردند. علاوه بر کانال مذکور عده ای از انقلابیون نیز از طریق رسانه های بیگانه و اعلامیه ها از واقعه باخبر شدند. علی اکبر فامیل کریمی از دانش آموزان آن ایام راجع به این گونه اطلاع رسانی می گوید:« من شب هفدهم شهریور را فراموش نمی کنم آن شب در صحرا بودم رادیو بی بی سی را گوش می کردم، چون همزمان با برداشت کشت بود، آن شب بر سر خرمن خوابیده بودم و اخبار هفدهم شهریور را از رادیو بی بی سی گوش می دادم و فردای آن شب متوجه شدم که تلفات چقدر بوده و جوی خون راه افتاده». (فامیل کریمی،1393).

اعلامیه امام خمینی(ره) برای تظاهرات 17 شهریور در کمتر دو روز در شهرستان ها پخش شد

اعلامیه های یکی از راههای اطلاع پیدا کردن از واقع 17 شهریور بود ، علی میرزا رستمی از دانش آموزان اسدآبادی در این باره می گوید: «کمتر از دو الی سه روز اعلامیه حضرت امام(ره) در اسدآباد در خصوص 17 شهریور توسط برادرم علی اکبر رستمی که تهران بود، به دست ما رسید ، او با نزدیک شدن به مهر ماه با دوستان همفکر برای تجمع و راهپیمایی جلسه گذاشتیم.»(رستمی ، 1391).

در فضای اختناق با اعلامیه های امام انرژی می گرفتیم

عباس الهی تبار از دانش آموزان همدانی در خصوص آگاه شدن از قیام 17 شهریور این چنین روایت می کند:« وقتی که کشتار میدان ژاله اتفاق افتاد جامعه به دنبال دریافت اطلاعات و اخبار بود، فضای اختناق به مردم فشار آورده بود اطلاعیه ها و پیام های امام که دریافت می کردیم، انرژی می گرفتیم در قضیه 17 شهریورهم همین بود ، ما دلمان می خواست کاری بکنیم و جوری حمایت خود را نشان بدهیم و دنبال فرصتی بودیم که چهلم ها زنجیره ای شد و سی ام مهر همدان بوجود آمد».

با رسیدن اخبار انقلابیون و دانش آموزان به نحوی خود را برای واکنش در مقابل این کشتار ها آماده می کردند، محمود احدیان در این خصوص می گوید: « با توزیع اعلامیه های قضیه 17 شهریور در سطح شهر که به باز شدن مدارس نزدیک می شد یک سری فعالیتهای جدید و گسترده آغاز شد تا یواش یواش به چهلم شهدای 17 شهریور و سی ام مهرماه رسیدیدم».(احدیان: 1393).

دانش آموزان همدانی دست به کار شدند/مدرسه ها هم رنگ انقلابیگری به خود گرفت

از سوی دیگر دانش آموزان ابن سینا همدان در خصوص شهدای قیام 17 شهریور نمایشگاهی از بریده جرائد و نقاشی در این دبیرستان دایر کردند. حمید عسگری در این زمینه خاطرات خود را چنین بیان می کند: «در نمایشگاهی که به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور توسط دانش آموزان دبیرستان ابن سینا برگزار کردیم، آقای زنده گل به عنوان سخنران مراسم افتتاح حضور داشت». (عسگری، 1392). علاوه بر دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور واکنش نشان دادند و نامه ای سرگشاده به دیوان عالی کشور، جمعیت حقوقدانان ایران و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر ارسال کردند:

نامه سرگشاده قضات و کلای همدان به دیوانعالی کشور و رونوشت کانون وکلا دادگستری و رونوشت به حقوقدانان ایران

رونوشت جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر رونوشت به جامعه فرهنگیان ایران رونوشت به سازمان ملی دانشگاهیان ایران رونوشت: روزنامه های اطلاعات رونوشت به روزنامه کیهان رونوشت به مجله

وقایع ناگوار چند ساله اخیر بویژه کشتار و قتل عام 17 شهریور تهران و دیگر حوادث اسف انگیز و وحشتناکی که پی در پی در نقاط مختلف کشور روی می دهد هر بار عدهبیشتری از مردم را که در پی استیفای حقوق حقه و انسانی خود هستند قربانی می کند و هر روز افراد بیشماری از مردم بیگناه در پی این حقوق که سالهای متمادی بوسیله گروه های متنفذ و هیئت حاکمه پایمال گردیده است جان خود را از دست میدهند و آماج گلوله های آتشین نیروهای نظامی قرار می گیرند این وقایع ر زمانی صورت می گیرد که دولت کنونی با کوس و کرنا و آوازگری ظاهراً ادعا دارد که در پی آشتی با ملت هاست و افترا می کند که دولت های گذشته حقوق حقه و قانونی مردم را پایمال کرده اند و این دولت مصمم به اعاده حقوق از دست رفته و شرافت پایمال شده مردم و بازگرداندن آزادی به جامعه است اما همین دولت و مقابل تقاضاهای مردم که جز برقراری عدالت و حکومت قانون و ایجاد جامعه ای بسامان هدف دیگری ندارند به زور متوسل می شود و با استفاده از قوای نظامی و شبه نظامی دهان حق گوی مردم را با گلوله و آتش مسلسل میبندد و در خفا نیز با استفاده از روشهای اعمال و رفتارهای مطرود و غیر انسانی مکه حتی از طرف مقامات بالای هیئت حاکمه که نفی و انکار می شود و ظاهرا هم منع شده است که کوشش در خفقان بیشتر و برقراری سکوت وحشناک دیگری برای جامه عمل پوشاندن بر مقاصد ضد انسانی جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد می سازد و برای ملت ایران نتایج دردناکی در بر خواهد داشت و از آنجا که مردم تنها در فضای ازاد و دموکراتیک و در لوای حکومت قانون و برخورداری از روابط انسانی می توانند در راه اعتلای جامعه سازنده و آفریننده باشند و از آنجا که سکوت ما در برابر این همه بیداد نشانه دم فرو بستن در برابر جنایت های بیشمار است بنابراین ما امضاء کنندگان ذیل ما اعتقاد به اصول مسلم و خدشه ناپذیر حکومت قانون و اعلامیه های جهانی حقوق بشر ضمن اعلام انزجار و نسبت به اعمال ناشایست و ضد انسانی هیئت حاکمه که در جریان حوادث اخیر موجب کشته و مجروح شدن تعداد بیمشاری از خواهران و برادران هموطن و پایمال شدن حقوق اولیه و اساسی ملت ایران شده است با پشتیبانی کامل از تمامی خواسته های بحق ملت ایران خواسته های منطقی و مشروع خود را به شرح ذیل اعلام میداریم« 1- آزادی زندانیانسیاسی و رفع تبعید از کلیه کسانی که در مراجع اختصاصی محکوم گردیده اند2- القای حکومت نظامی 3- نسخ کلیه قوانین مغایر با استقلال قوه قضائیه و اعاده کامل صلاحیت های از دست رفته قوه مزبور 4- از میان برداشتن و محو هر گونه تفتیش عقاید سانسور شکنجه آزار و اعمال غیر انسانی

حسن آزاد پور- باقر افتخاریان- حسین افتخاریان- ابراهیم احمدی- سیروس انصاری- محمد بهمند- علی پناهی- احمد پیروز نیا- محمد خسوری- محمد رضا خوش نیت- هوشنگ خاقانی- فرخ دفتری- نادعلی رستمی جم- علی رضوی- هوشنگ صالحی لرستانی- فتح اله عزیز محمدی- ابوالقاسم عشوندی- مهدی گودرزی- محمود فرهمند- فرشاد فرهپور- فریدون قامسی- احمد محققی- شاهپور منوچهری- عبداله یوسفی نوا- ژاله الماسی- اسداله روشنی- حسین مسلمی- ناصر ستاری- احمد صاحب زمانی- ولی اله قبادی- عزت اله انصاریان(انقلاب اسلامی به روایت ساواک ساواک،1389: 3/386).

با توجه به مسائلی که پیش آمد و آمادگی انقلابی برای مقابله با رژیم در خصوص واقعه 17 شهریور ، باید گفت که یکی از عوامل شکل گیری قیام سی ام مهر ماه بود که البته در کنار آن باید آتش زدن سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان را اضافه کرد ». به خاطر همدردی با فجایع 17 شهریور و مسجد جامع کرمان و سینما رکس ابادان ، در شهرهای مختلف مراسم چهلم شهدا برگزار شد و دلیل اصلی راهپیمایی ما در روز سی ام مهر شهدای 17 شهریور بود. »(استرش، 1393)

الهی تبار در ادامه می گوید:« قضیه آتش زدن مسجد جامع کرمان به نظرم خیلی موثر بود ، علتش این بود که در آنجا قرآن اهانت شده بود.» (الهی تبار ، 1393). با توجه به مطالب مذکور می توان وقایع پیش گفته را در شمار قیام سی ام مهر ماه دانست.

پژوهشگر تاریخ شفاهی و کارشناس مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور (همدان):  ابوالفتح مؤمن

انتهای پیام/م

,

تظاهرات سلسله وار در تهران و شهرهای بزرگ کشور/ نیم میلیون تهرانی در تظاهرات 16 شهریور حضور داشتند

اندکی بعد و در روز 13 شهریور، راهپیمای بزرگ عید فطر درتپه های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، نا آرامی دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.

تظاهرات16 شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ ترین گردهمایی انجام گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهر کنندگان شعار های شدید اللحنی سر می دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی ، « شاه حرام زاده است » و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی»  شدند. همان شب، شاه برای اینکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر – کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز ، قزوین، جهرم و کازرون حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام 1342 به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد .( ابراهیمیان ، 1377 :636)

علامه یحیی نوری؛ دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور روحانی ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می کرد و ساکن اطراف میدان ژاله بود.

از اولین ساعات صبح روز جمعه مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله شدند غافل از آنکه از ساعت 6 صبح حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است . اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود و انقلابیون در حال کمک رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران فرماندهان نظامی ابتدا چند بار بلند گو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی تفاوتی مردم روبرو شدند ، به سوی آنان آتش گشودند . در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگرد های نظامی استفاده شد.

کوهی از اجساد متلاشی شده در جمعه سرخ/ حضور پرشور انقلابیون شهرستان ها در تظاهرات

یک روزنامه اروپایی در این باره نوشت «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله ف تانک ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی حرکت شلیک می کردند.(طحان،1386:39). با حمله رژیم به تظاهرات کنندگان در روز 17 شهریور ، اخبار خیلی زود در سراسر کشور منتشر شد و موجب خشم مردم و تظاهرات های مختلفی در اعتراض به این کشتار شد، بویژه اینکه تعدادی از انقلابیون شهرستان ها، در اجتماع حضور داشتند و اخبار این واقعه را به شهرستان ها منتقل می کردند. حمید رضا سیفی از دانش آموزان و جانبازان قیام سی ام مهر در این خصوص می گوید: « من شخصا در 17 شهریور در تهران بودم. در آن زمان ما به تهران می رفتیم و از آنجا اجناسی مانند لباس ، پوستر و غیره می فروختیم 17 شهریور به عنوان رهگذر شاهد ماجرا بودم که مردم را می زدند و از هلیکوپتر ها تیراندازی می کردند.» (سیفی ؛ 1392).

روایتی از انقلابیون همدانی در تظاهرات 17 شهریور/هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کردند

علی استرش معروف به علی انقلابی نیز که در روز 17 شهریور در جمع تظاهرات کنندگان حضور داشته، درباره این قیام می گوید: « در روز 16 شهریور در میدان ژاله تهران افرادی در دفتر آی الله یحیی نوری جمع می شدند، یکی از بچه های علی آباد همدان به نام رضا هم در آنجا {تهران }کار می کرد به منزل ایشان رفتیم و قرار شد که در هفدهم شهریور دور هم جمع شویم، از بچه های همدان که با ما بودند، علی کرمانی، زنده گل و حاج محمد بختیاری، من در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتم چون بر این باور بودم که شاه باید نابود شود و نابودی شاه با کشتن ملت ممکن نیست. افراد زیادی در هفدهم شهریور در میدان ژاله جمع شدند و شعار مرگ بر شاه می گفتند. خیابان مملو از جمعیت بود و شعار می دادند. از بالا دستور دادند که نیروهای شاه با هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کنند ، عده ای به خانه ها فرار کردند ، زنده باندند و عده زیادی هم در درگیری به شهادت رسیدند .» (استرش:1392)

طاغوتیان همه را به گلوله بستند

مجتبی سعیدی از انقلابیون اسدآباد در تایید این مطالب می گوید: « روز هفده شهریور بنده به تهران رسیدم نه اینکه به خاطر تظاهرات رفته باشم ، خانه اخویم خیابان پیروزی چهار راه کوکاکولا بود ، رفتیم که به ایشان سر بزنیم، ساعت سه الی چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم به هر کسی می گفتم میدان ژاله نمی بردند، می گفتند بر گرد، گفتم چه خبره؟ گفتند: نرو آن طرف ها شلوغه و محاصره کردند و با هلیکوپتر از بالا تیراندازی می کنند و اوضاع خیلی ناجوره. من هم غریب بودم و باید می رفتم چاره ای نداشتم. خلاصه با پای پیاده به راه افتادیم در مسیر هیچ کس نبود و خلوت ، خلوت بود، فقط سر وصدایی می آمد و ماشین به طرف میدان ژاله محل اصلی درگیری خیلی کم تردد می کرد، من هم به آن طرف که به خیابان پیروزی منتهی می شد، می رفتم، از چند نفر از انقلابیون که در اطراف مشغول فعالیت بودند، راهنمایی گرفتیم و از کوچه برق و از کوچه پس کوچه ها مسیر را طی کردم و ساعت 9 الی 10 شب به خانه برادرم رسیدم و در مسیر تعدادی از مجروحین را دیدم که بعداً فردا متوجه شدم که بله دیروز تظاهرات تهران به خاک و خون کشیدند و در میدان ژاله تعداد زیادی به شهادت رسیدند، یکی دو روز که تهران بودم همیشه صحبت از واقعه 17 شهریور بود. هر چند من در بطن حادثه نبودم، بعد از واقعه به محل رسیدم و این مسائل را با چشم خودم مشاهده کردم که حالت خیلی عجیب و حکومت نظامی بود وقتی ما رسیدیم اسدآباد آنچه دیده بودیم تعریف کردیم(سعیدی،1392).

بازگو کردن جنایات پهلوی از سوی همدانی های حاضر در میدان ژاله برای همشهریان خود

این افراد که از نزدیک شاهد واقعه 17 شهریور بودند در برگشت به همدان آن را با جزئیات به انقلابیون و مردم منتقل می کردند. علاوه بر کانال مذکور عده ای از انقلابیون نیز از طریق رسانه های بیگانه و اعلامیه ها از واقعه باخبر شدند. علی اکبر فامیل کریمی از دانش آموزان آن ایام راجع به این گونه اطلاع رسانی می گوید:« من شب هفدهم شهریور را فراموش نمی کنم آن شب در صحرا بودم رادیو بی بی سی را گوش می کردم، چون همزمان با برداشت کشت بود، آن شب بر سر خرمن خوابیده بودم و اخبار هفدهم شهریور را از رادیو بی بی سی گوش می دادم و فردای آن شب متوجه شدم که تلفات چقدر بوده و جوی خون راه افتاده». (فامیل کریمی،1393).

اعلامیه امام خمینی(ره) برای تظاهرات 17 شهریور در کمتر دو روز در شهرستان ها پخش شد

اعلامیه های یکی از راههای اطلاع پیدا کردن از واقع 17 شهریور بود ، علی میرزا رستمی از دانش آموزان اسدآبادی در این باره می گوید: «کمتر از دو الی سه روز اعلامیه حضرت امام(ره) در اسدآباد در خصوص 17 شهریور توسط برادرم علی اکبر رستمی که تهران بود، به دست ما رسید ، او با نزدیک شدن به مهر ماه با دوستان همفکر برای تجمع و راهپیمایی جلسه گذاشتیم.»(رستمی ، 1391).

در فضای اختناق با اعلامیه های امام انرژی می گرفتیم

عباس الهی تبار از دانش آموزان همدانی در خصوص آگاه شدن از قیام 17 شهریور این چنین روایت می کند:« وقتی که کشتار میدان ژاله اتفاق افتاد جامعه به دنبال دریافت اطلاعات و اخبار بود، فضای اختناق به مردم فشار آورده بود اطلاعیه ها و پیام های امام که دریافت می کردیم، انرژی می گرفتیم در قضیه 17 شهریورهم همین بود ، ما دلمان می خواست کاری بکنیم و جوری حمایت خود را نشان بدهیم و دنبال فرصتی بودیم که چهلم ها زنجیره ای شد و سی ام مهر همدان بوجود آمد».

با رسیدن اخبار انقلابیون و دانش آموزان به نحوی خود را برای واکنش در مقابل این کشتار ها آماده می کردند، محمود احدیان در این خصوص می گوید: « با توزیع اعلامیه های قضیه 17 شهریور در سطح شهر که به باز شدن مدارس نزدیک می شد یک سری فعالیتهای جدید و گسترده آغاز شد تا یواش یواش به چهلم شهدای 17 شهریور و سی ام مهرماه رسیدیدم».(احدیان: 1393).

دانش آموزان همدانی دست به کار شدند/مدرسه ها هم رنگ انقلابیگری به خود گرفت

از سوی دیگر دانش آموزان ابن سینا همدان در خصوص شهدای قیام 17 شهریور نمایشگاهی از بریده جرائد و نقاشی در این دبیرستان دایر کردند. حمید عسگری در این زمینه خاطرات خود را چنین بیان می کند: «در نمایشگاهی که به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور توسط دانش آموزان دبیرستان ابن سینا برگزار کردیم، آقای زنده گل به عنوان سخنران مراسم افتتاح حضور داشت». (عسگری، 1392). علاوه بر دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور واکنش نشان دادند و نامه ای سرگشاده به دیوان عالی کشور، جمعیت حقوقدانان ایران و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر ارسال کردند:

نامه سرگشاده قضات و کلای همدان به دیوانعالی کشور و رونوشت کانون وکلا دادگستری و رونوشت به حقوقدانان ایران

رونوشت جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر رونوشت به جامعه فرهنگیان ایران رونوشت به سازمان ملی دانشگاهیان ایران رونوشت: روزنامه های اطلاعات رونوشت به روزنامه کیهان رونوشت به مجله

وقایع ناگوار چند ساله اخیر بویژه کشتار و قتل عام 17 شهریور تهران و دیگر حوادث اسف انگیز و وحشتناکی که پی در پی در نقاط مختلف کشور روی می دهد هر بار عدهبیشتری از مردم را که در پی استیفای حقوق حقه و انسانی خود هستند قربانی می کند و هر روز افراد بیشماری از مردم بیگناه در پی این حقوق که سالهای متمادی بوسیله گروه های متنفذ و هیئت حاکمه پایمال گردیده است جان خود را از دست میدهند و آماج گلوله های آتشین نیروهای نظامی قرار می گیرند این وقایع ر زمانی صورت می گیرد که دولت کنونی با کوس و کرنا و آوازگری ظاهراً ادعا دارد که در پی آشتی با ملت هاست و افترا می کند که دولت های گذشته حقوق حقه و قانونی مردم را پایمال کرده اند و این دولت مصمم به اعاده حقوق از دست رفته و شرافت پایمال شده مردم و بازگرداندن آزادی به جامعه است اما همین دولت و مقابل تقاضاهای مردم که جز برقراری عدالت و حکومت قانون و ایجاد جامعه ای بسامان هدف دیگری ندارند به زور متوسل می شود و با استفاده از قوای نظامی و شبه نظامی دهان حق گوی مردم را با گلوله و آتش مسلسل میبندد و در خفا نیز با استفاده از روشهای اعمال و رفتارهای مطرود و غیر انسانی مکه حتی از طرف مقامات بالای هیئت حاکمه که نفی و انکار می شود و ظاهرا هم منع شده است که کوشش در خفقان بیشتر و برقراری سکوت وحشناک دیگری برای جامه عمل پوشاندن بر مقاصد ضد انسانی جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد می سازد و برای ملت ایران نتایج دردناکی در بر خواهد داشت و از آنجا که مردم تنها در فضای ازاد و دموکراتیک و در لوای حکومت قانون و برخورداری از روابط انسانی می توانند در راه اعتلای جامعه سازنده و آفریننده باشند و از آنجا که سکوت ما در برابر این همه بیداد نشانه دم فرو بستن در برابر جنایت های بیشمار است بنابراین ما امضاء کنندگان ذیل ما اعتقاد به اصول مسلم و خدشه ناپذیر حکومت قانون و اعلامیه های جهانی حقوق بشر ضمن اعلام انزجار و نسبت به اعمال ناشایست و ضد انسانی هیئت حاکمه که در جریان حوادث اخیر موجب کشته و مجروح شدن تعداد بیمشاری از خواهران و برادران هموطن و پایمال شدن حقوق اولیه و اساسی ملت ایران شده است با پشتیبانی کامل از تمامی خواسته های بحق ملت ایران خواسته های منطقی و مشروع خود را به شرح ذیل اعلام میداریم« 1- آزادی زندانیانسیاسی و رفع تبعید از کلیه کسانی که در مراجع اختصاصی محکوم گردیده اند2- القای حکومت نظامی 3- نسخ کلیه قوانین مغایر با استقلال قوه قضائیه و اعاده کامل صلاحیت های از دست رفته قوه مزبور 4- از میان برداشتن و محو هر گونه تفتیش عقاید سانسور شکنجه آزار و اعمال غیر انسانی

حسن آزاد پور- باقر افتخاریان- حسین افتخاریان- ابراهیم احمدی- سیروس انصاری- محمد بهمند- علی پناهی- احمد پیروز نیا- محمد خسوری- محمد رضا خوش نیت- هوشنگ خاقانی- فرخ دفتری- نادعلی رستمی جم- علی رضوی- هوشنگ صالحی لرستانی- فتح اله عزیز محمدی- ابوالقاسم عشوندی- مهدی گودرزی- محمود فرهمند- فرشاد فرهپور- فریدون قامسی- احمد محققی- شاهپور منوچهری- عبداله یوسفی نوا- ژاله الماسی- اسداله روشنی- حسین مسلمی- ناصر ستاری- احمد صاحب زمانی- ولی اله قبادی- عزت اله انصاریان(انقلاب اسلامی به روایت ساواک ساواک،1389: 3/386).

با توجه به مسائلی که پیش آمد و آمادگی انقلابی برای مقابله با رژیم در خصوص واقعه 17 شهریور ، باید گفت که یکی از عوامل شکل گیری قیام سی ام مهر ماه بود که البته در کنار آن باید آتش زدن سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان را اضافه کرد ». به خاطر همدردی با فجایع 17 شهریور و مسجد جامع کرمان و سینما رکس ابادان ، در شهرهای مختلف مراسم چهلم شهدا برگزار شد و دلیل اصلی راهپیمایی ما در روز سی ام مهر شهدای 17 شهریور بود. »(استرش، 1393)

الهی تبار در ادامه می گوید:« قضیه آتش زدن مسجد جامع کرمان به نظرم خیلی موثر بود ، علتش این بود که در آنجا قرآن اهانت شده بود.» (الهی تبار ، 1393). با توجه به مطالب مذکور می توان وقایع پیش گفته را در شمار قیام سی ام مهر ماه دانست.

پژوهشگر تاریخ شفاهی و کارشناس مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور (همدان):  ابوالفتح مؤمن

انتهای پیام/م

,

تظاهرات سلسله وار در تهران و شهرهای بزرگ کشور/ نیم میلیون تهرانی در تظاهرات 16 شهریور حضور داشتند

اندکی بعد و در روز 13 شهریور، راهپیمای بزرگ عید فطر درتپه های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، نا آرامی دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.

تظاهرات16 شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ ترین گردهمایی انجام گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهر کنندگان شعار های شدید اللحنی سر می دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی ، « شاه حرام زاده است » و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی»  شدند. همان شب، شاه برای اینکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر – کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز ، قزوین، جهرم و کازرون حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام 1342 به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد .( ابراهیمیان ، 1377 :636)

علامه یحیی نوری؛ دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور روحانی ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می کرد و ساکن اطراف میدان ژاله بود.

از اولین ساعات صبح روز جمعه مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله شدند غافل از آنکه از ساعت 6 صبح حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است . اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود و انقلابیون در حال کمک رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران فرماندهان نظامی ابتدا چند بار بلند گو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی تفاوتی مردم روبرو شدند ، به سوی آنان آتش گشودند . در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگرد های نظامی استفاده شد.

کوهی از اجساد متلاشی شده در جمعه سرخ/ حضور پرشور انقلابیون شهرستان ها در تظاهرات

یک روزنامه اروپایی در این باره نوشت «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله ف تانک ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی حرکت شلیک می کردند.(طحان،1386:39). با حمله رژیم به تظاهرات کنندگان در روز 17 شهریور ، اخبار خیلی زود در سراسر کشور منتشر شد و موجب خشم مردم و تظاهرات های مختلفی در اعتراض به این کشتار شد، بویژه اینکه تعدادی از انقلابیون شهرستان ها، در اجتماع حضور داشتند و اخبار این واقعه را به شهرستان ها منتقل می کردند. حمید رضا سیفی از دانش آموزان و جانبازان قیام سی ام مهر در این خصوص می گوید: « من شخصا در 17 شهریور در تهران بودم. در آن زمان ما به تهران می رفتیم و از آنجا اجناسی مانند لباس ، پوستر و غیره می فروختیم 17 شهریور به عنوان رهگذر شاهد ماجرا بودم که مردم را می زدند و از هلیکوپتر ها تیراندازی می کردند.» (سیفی ؛ 1392).

روایتی از انقلابیون همدانی در تظاهرات 17 شهریور/هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کردند

علی استرش معروف به علی انقلابی نیز که در روز 17 شهریور در جمع تظاهرات کنندگان حضور داشته، درباره این قیام می گوید: « در روز 16 شهریور در میدان ژاله تهران افرادی در دفتر آی الله یحیی نوری جمع می شدند، یکی از بچه های علی آباد همدان به نام رضا هم در آنجا {تهران }کار می کرد به منزل ایشان رفتیم و قرار شد که در هفدهم شهریور دور هم جمع شویم، از بچه های همدان که با ما بودند، علی کرمانی، زنده گل و حاج محمد بختیاری، من در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتم چون بر این باور بودم که شاه باید نابود شود و نابودی شاه با کشتن ملت ممکن نیست. افراد زیادی در هفدهم شهریور در میدان ژاله جمع شدند و شعار مرگ بر شاه می گفتند. خیابان مملو از جمعیت بود و شعار می دادند. از بالا دستور دادند که نیروهای شاه با هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کنند ، عده ای به خانه ها فرار کردند ، زنده باندند و عده زیادی هم در درگیری به شهادت رسیدند .» (استرش:1392)

طاغوتیان همه را به گلوله بستند

مجتبی سعیدی از انقلابیون اسدآباد در تایید این مطالب می گوید: « روز هفده شهریور بنده به تهران رسیدم نه اینکه به خاطر تظاهرات رفته باشم ، خانه اخویم خیابان پیروزی چهار راه کوکاکولا بود ، رفتیم که به ایشان سر بزنیم، ساعت سه الی چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم به هر کسی می گفتم میدان ژاله نمی بردند، می گفتند بر گرد، گفتم چه خبره؟ گفتند: نرو آن طرف ها شلوغه و محاصره کردند و با هلیکوپتر از بالا تیراندازی می کنند و اوضاع خیلی ناجوره. من هم غریب بودم و باید می رفتم چاره ای نداشتم. خلاصه با پای پیاده به راه افتادیم در مسیر هیچ کس نبود و خلوت ، خلوت بود، فقط سر وصدایی می آمد و ماشین به طرف میدان ژاله محل اصلی درگیری خیلی کم تردد می کرد، من هم به آن طرف که به خیابان پیروزی منتهی می شد، می رفتم، از چند نفر از انقلابیون که در اطراف مشغول فعالیت بودند، راهنمایی گرفتیم و از کوچه برق و از کوچه پس کوچه ها مسیر را طی کردم و ساعت 9 الی 10 شب به خانه برادرم رسیدم و در مسیر تعدادی از مجروحین را دیدم که بعداً فردا متوجه شدم که بله دیروز تظاهرات تهران به خاک و خون کشیدند و در میدان ژاله تعداد زیادی به شهادت رسیدند، یکی دو روز که تهران بودم همیشه صحبت از واقعه 17 شهریور بود. هر چند من در بطن حادثه نبودم، بعد از واقعه به محل رسیدم و این مسائل را با چشم خودم مشاهده کردم که حالت خیلی عجیب و حکومت نظامی بود وقتی ما رسیدیم اسدآباد آنچه دیده بودیم تعریف کردیم(سعیدی،1392).

بازگو کردن جنایات پهلوی از سوی همدانی های حاضر در میدان ژاله برای همشهریان خود

این افراد که از نزدیک شاهد واقعه 17 شهریور بودند در برگشت به همدان آن را با جزئیات به انقلابیون و مردم منتقل می کردند. علاوه بر کانال مذکور عده ای از انقلابیون نیز از طریق رسانه های بیگانه و اعلامیه ها از واقعه باخبر شدند. علی اکبر فامیل کریمی از دانش آموزان آن ایام راجع به این گونه اطلاع رسانی می گوید:« من شب هفدهم شهریور را فراموش نمی کنم آن شب در صحرا بودم رادیو بی بی سی را گوش می کردم، چون همزمان با برداشت کشت بود، آن شب بر سر خرمن خوابیده بودم و اخبار هفدهم شهریور را از رادیو بی بی سی گوش می دادم و فردای آن شب متوجه شدم که تلفات چقدر بوده و جوی خون راه افتاده». (فامیل کریمی،1393).

اعلامیه امام خمینی(ره) برای تظاهرات 17 شهریور در کمتر دو روز در شهرستان ها پخش شد

اعلامیه های یکی از راههای اطلاع پیدا کردن از واقع 17 شهریور بود ، علی میرزا رستمی از دانش آموزان اسدآبادی در این باره می گوید: «کمتر از دو الی سه روز اعلامیه حضرت امام(ره) در اسدآباد در خصوص 17 شهریور توسط برادرم علی اکبر رستمی که تهران بود، به دست ما رسید ، او با نزدیک شدن به مهر ماه با دوستان همفکر برای تجمع و راهپیمایی جلسه گذاشتیم.»(رستمی ، 1391).

در فضای اختناق با اعلامیه های امام انرژی می گرفتیم

عباس الهی تبار از دانش آموزان همدانی در خصوص آگاه شدن از قیام 17 شهریور این چنین روایت می کند:« وقتی که کشتار میدان ژاله اتفاق افتاد جامعه به دنبال دریافت اطلاعات و اخبار بود، فضای اختناق به مردم فشار آورده بود اطلاعیه ها و پیام های امام که دریافت می کردیم، انرژی می گرفتیم در قضیه 17 شهریورهم همین بود ، ما دلمان می خواست کاری بکنیم و جوری حمایت خود را نشان بدهیم و دنبال فرصتی بودیم که چهلم ها زنجیره ای شد و سی ام مهر همدان بوجود آمد».

با رسیدن اخبار انقلابیون و دانش آموزان به نحوی خود را برای واکنش در مقابل این کشتار ها آماده می کردند، محمود احدیان در این خصوص می گوید: « با توزیع اعلامیه های قضیه 17 شهریور در سطح شهر که به باز شدن مدارس نزدیک می شد یک سری فعالیتهای جدید و گسترده آغاز شد تا یواش یواش به چهلم شهدای 17 شهریور و سی ام مهرماه رسیدیدم».(احدیان: 1393).

دانش آموزان همدانی دست به کار شدند/مدرسه ها هم رنگ انقلابیگری به خود گرفت

از سوی دیگر دانش آموزان ابن سینا همدان در خصوص شهدای قیام 17 شهریور نمایشگاهی از بریده جرائد و نقاشی در این دبیرستان دایر کردند. حمید عسگری در این زمینه خاطرات خود را چنین بیان می کند: «در نمایشگاهی که به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور توسط دانش آموزان دبیرستان ابن سینا برگزار کردیم، آقای زنده گل به عنوان سخنران مراسم افتتاح حضور داشت». (عسگری، 1392). علاوه بر دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور واکنش نشان دادند و نامه ای سرگشاده به دیوان عالی کشور، جمعیت حقوقدانان ایران و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر ارسال کردند:

نامه سرگشاده قضات و کلای همدان به دیوانعالی کشور و رونوشت کانون وکلا دادگستری و رونوشت به حقوقدانان ایران

رونوشت جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر رونوشت به جامعه فرهنگیان ایران رونوشت به سازمان ملی دانشگاهیان ایران رونوشت: روزنامه های اطلاعات رونوشت به روزنامه کیهان رونوشت به مجله

وقایع ناگوار چند ساله اخیر بویژه کشتار و قتل عام 17 شهریور تهران و دیگر حوادث اسف انگیز و وحشتناکی که پی در پی در نقاط مختلف کشور روی می دهد هر بار عدهبیشتری از مردم را که در پی استیفای حقوق حقه و انسانی خود هستند قربانی می کند و هر روز افراد بیشماری از مردم بیگناه در پی این حقوق که سالهای متمادی بوسیله گروه های متنفذ و هیئت حاکمه پایمال گردیده است جان خود را از دست میدهند و آماج گلوله های آتشین نیروهای نظامی قرار می گیرند این وقایع ر زمانی صورت می گیرد که دولت کنونی با کوس و کرنا و آوازگری ظاهراً ادعا دارد که در پی آشتی با ملت هاست و افترا می کند که دولت های گذشته حقوق حقه و قانونی مردم را پایمال کرده اند و این دولت مصمم به اعاده حقوق از دست رفته و شرافت پایمال شده مردم و بازگرداندن آزادی به جامعه است اما همین دولت و مقابل تقاضاهای مردم که جز برقراری عدالت و حکومت قانون و ایجاد جامعه ای بسامان هدف دیگری ندارند به زور متوسل می شود و با استفاده از قوای نظامی و شبه نظامی دهان حق گوی مردم را با گلوله و آتش مسلسل میبندد و در خفا نیز با استفاده از روشهای اعمال و رفتارهای مطرود و غیر انسانی مکه حتی از طرف مقامات بالای هیئت حاکمه که نفی و انکار می شود و ظاهرا هم منع شده است که کوشش در خفقان بیشتر و برقراری سکوت وحشناک دیگری برای جامه عمل پوشاندن بر مقاصد ضد انسانی جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد می سازد و برای ملت ایران نتایج دردناکی در بر خواهد داشت و از آنجا که مردم تنها در فضای ازاد و دموکراتیک و در لوای حکومت قانون و برخورداری از روابط انسانی می توانند در راه اعتلای جامعه سازنده و آفریننده باشند و از آنجا که سکوت ما در برابر این همه بیداد نشانه دم فرو بستن در برابر جنایت های بیشمار است بنابراین ما امضاء کنندگان ذیل ما اعتقاد به اصول مسلم و خدشه ناپذیر حکومت قانون و اعلامیه های جهانی حقوق بشر ضمن اعلام انزجار و نسبت به اعمال ناشایست و ضد انسانی هیئت حاکمه که در جریان حوادث اخیر موجب کشته و مجروح شدن تعداد بیمشاری از خواهران و برادران هموطن و پایمال شدن حقوق اولیه و اساسی ملت ایران شده است با پشتیبانی کامل از تمامی خواسته های بحق ملت ایران خواسته های منطقی و مشروع خود را به شرح ذیل اعلام میداریم« 1- آزادی زندانیانسیاسی و رفع تبعید از کلیه کسانی که در مراجع اختصاصی محکوم گردیده اند2- القای حکومت نظامی 3- نسخ کلیه قوانین مغایر با استقلال قوه قضائیه و اعاده کامل صلاحیت های از دست رفته قوه مزبور 4- از میان برداشتن و محو هر گونه تفتیش عقاید سانسور شکنجه آزار و اعمال غیر انسانی

حسن آزاد پور- باقر افتخاریان- حسین افتخاریان- ابراهیم احمدی- سیروس انصاری- محمد بهمند- علی پناهی- احمد پیروز نیا- محمد خسوری- محمد رضا خوش نیت- هوشنگ خاقانی- فرخ دفتری- نادعلی رستمی جم- علی رضوی- هوشنگ صالحی لرستانی- فتح اله عزیز محمدی- ابوالقاسم عشوندی- مهدی گودرزی- محمود فرهمند- فرشاد فرهپور- فریدون قامسی- احمد محققی- شاهپور منوچهری- عبداله یوسفی نوا- ژاله الماسی- اسداله روشنی- حسین مسلمی- ناصر ستاری- احمد صاحب زمانی- ولی اله قبادی- عزت اله انصاریان(انقلاب اسلامی به روایت ساواک ساواک،1389: 3/386).

با توجه به مسائلی که پیش آمد و آمادگی انقلابی برای مقابله با رژیم در خصوص واقعه 17 شهریور ، باید گفت که یکی از عوامل شکل گیری قیام سی ام مهر ماه بود که البته در کنار آن باید آتش زدن سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان را اضافه کرد ». به خاطر همدردی با فجایع 17 شهریور و مسجد جامع کرمان و سینما رکس ابادان ، در شهرهای مختلف مراسم چهلم شهدا برگزار شد و دلیل اصلی راهپیمایی ما در روز سی ام مهر شهدای 17 شهریور بود. »(استرش، 1393)

الهی تبار در ادامه می گوید:« قضیه آتش زدن مسجد جامع کرمان به نظرم خیلی موثر بود ، علتش این بود که در آنجا قرآن اهانت شده بود.» (الهی تبار ، 1393). با توجه به مطالب مذکور می توان وقایع پیش گفته را در شمار قیام سی ام مهر ماه دانست.

پژوهشگر تاریخ شفاهی و کارشناس مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور (همدان):  ابوالفتح مؤمن

انتهای پیام/م

,

تظاهرات سلسله وار در تهران و شهرهای بزرگ کشور/ نیم میلیون تهرانی در تظاهرات 16 شهریور حضور داشتند

, تظاهرات سلسله وار در تهران و شهرهای بزرگ کشور/ نیم میلیون تهرانی در تظاهرات 16 شهریور حضور داشتند,

اندکی بعد و در روز 13 شهریور، راهپیمای بزرگ عید فطر درتپه های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، نا آرامی دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.

,

تظاهرات16 شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ ترین گردهمایی انجام گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهر کنندگان شعار های شدید اللحنی سر می دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی ، « شاه حرام زاده است » و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی»  شدند. همان شب، شاه برای اینکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر – کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز ، قزوین، جهرم و کازرون حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام 1342 به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد .( ابراهیمیان ، 1377 :636)

,

علامه یحیی نوری؛ دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور

, علامه یحیی نوری؛ دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور ,

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز 17 شهریور روحانی ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می کرد و ساکن اطراف میدان ژاله بود.

,

از اولین ساعات صبح روز جمعه مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله شدند غافل از آنکه از ساعت 6 صبح حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و در حال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است . اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود و انقلابیون در حال کمک رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران فرماندهان نظامی ابتدا چند بار بلند گو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی تفاوتی مردم روبرو شدند ، به سوی آنان آتش گشودند . در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگرد های نظامی استفاده شد.

,

کوهی از اجساد متلاشی شده در جمعه سرخ/ حضور پرشور انقلابیون شهرستان ها در تظاهرات

, کوهی از اجساد متلاشی شده در جمعه سرخ/ حضور پرشور انقلابیون شهرستان ها در تظاهرات,

یک روزنامه اروپایی در این باره نوشت «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله ف تانک ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی حرکت شلیک می کردند.(طحان،1386:39). با حمله رژیم به تظاهرات کنندگان در روز 17 شهریور ، اخبار خیلی زود در سراسر کشور منتشر شد و موجب خشم مردم و تظاهرات های مختلفی در اعتراض به این کشتار شد، بویژه اینکه تعدادی از انقلابیون شهرستان ها، در اجتماع حضور داشتند و اخبار این واقعه را به شهرستان ها منتقل می کردند. حمید رضا سیفی از دانش آموزان و جانبازان قیام سی ام مهر در این خصوص می گوید: « من شخصا در 17 شهریور در تهران بودم. در آن زمان ما به تهران می رفتیم و از آنجا اجناسی مانند لباس ، پوستر و غیره می فروختیم 17 شهریور به عنوان رهگذر شاهد ماجرا بودم که مردم را می زدند و از هلیکوپتر ها تیراندازی می کردند.» (سیفی ؛ 1392).

,

روایتی از انقلابیون همدانی در تظاهرات 17 شهریور/هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کردند

, روایتی از انقلابیون همدانی در تظاهرات 17 شهریور/هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کردند,

علی استرش معروف به علی انقلابی نیز که در روز 17 شهریور در جمع تظاهرات کنندگان حضور داشته، درباره این قیام می گوید: « در روز 16 شهریور در میدان ژاله تهران افرادی در دفتر آی الله یحیی نوری جمع می شدند، یکی از بچه های علی آباد همدان به نام رضا هم در آنجا {تهران }کار می کرد به منزل ایشان رفتیم و قرار شد که در هفدهم شهریور دور هم جمع شویم، از بچه های همدان که با ما بودند، علی کرمانی، زنده گل و حاج محمد بختیاری، من در این تظاهرات حضور کمرنگی داشتم چون بر این باور بودم که شاه باید نابود شود و نابودی شاه با کشتن ملت ممکن نیست. افراد زیادی در هفدهم شهریور در میدان ژاله جمع شدند و شعار مرگ بر شاه می گفتند. خیابان مملو از جمعیت بود و شعار می دادند. از بالا دستور دادند که نیروهای شاه با هلیکوپتر ها به سمت مردم تیراندازی کنند ، عده ای به خانه ها فرار کردند ، زنده باندند و عده زیادی هم در درگیری به شهادت رسیدند .» (استرش:1392)

,

طاغوتیان همه را به گلوله بستند

, طاغوتیان همه را به گلوله بستند,

مجتبی سعیدی از انقلابیون اسدآباد در تایید این مطالب می گوید: « روز هفده شهریور بنده به تهران رسیدم نه اینکه به خاطر تظاهرات رفته باشم ، خانه اخویم خیابان پیروزی چهار راه کوکاکولا بود ، رفتیم که به ایشان سر بزنیم، ساعت سه الی چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم به هر کسی می گفتم میدان ژاله نمی بردند، می گفتند بر گرد، گفتم چه خبره؟ گفتند: نرو آن طرف ها شلوغه و محاصره کردند و با هلیکوپتر از بالا تیراندازی می کنند و اوضاع خیلی ناجوره. من هم غریب بودم و باید می رفتم چاره ای نداشتم. خلاصه با پای پیاده به راه افتادیم در مسیر هیچ کس نبود و خلوت ، خلوت بود، فقط سر وصدایی می آمد و ماشین به طرف میدان ژاله محل اصلی درگیری خیلی کم تردد می کرد، من هم به آن طرف که به خیابان پیروزی منتهی می شد، می رفتم، از چند نفر از انقلابیون که در اطراف مشغول فعالیت بودند، راهنمایی گرفتیم و از کوچه برق و از کوچه پس کوچه ها مسیر را طی کردم و ساعت 9 الی 10 شب به خانه برادرم رسیدم و در مسیر تعدادی از مجروحین را دیدم که بعداً فردا متوجه شدم که بله دیروز تظاهرات تهران به خاک و خون کشیدند و در میدان ژاله تعداد زیادی به شهادت رسیدند، یکی دو روز که تهران بودم همیشه صحبت از واقعه 17 شهریور بود. هر چند من در بطن حادثه نبودم، بعد از واقعه به محل رسیدم و این مسائل را با چشم خودم مشاهده کردم که حالت خیلی عجیب و حکومت نظامی بود وقتی ما رسیدیم اسدآباد آنچه دیده بودیم تعریف کردیم(سعیدی،1392).

,

بازگو کردن جنایات پهلوی از سوی همدانی های حاضر در میدان ژاله برای همشهریان خود

, بازگو کردن جنایات پهلوی از سوی همدانی های حاضر در میدان ژاله برای همشهریان خود,

این افراد که از نزدیک شاهد واقعه 17 شهریور بودند در برگشت به همدان آن را با جزئیات به انقلابیون و مردم منتقل می کردند. علاوه بر کانال مذکور عده ای از انقلابیون نیز از طریق رسانه های بیگانه و اعلامیه ها از واقعه باخبر شدند. علی اکبر فامیل کریمی از دانش آموزان آن ایام راجع به این گونه اطلاع رسانی می گوید:« من شب هفدهم شهریور را فراموش نمی کنم آن شب در صحرا بودم رادیو بی بی سی را گوش می کردم، چون همزمان با برداشت کشت بود، آن شب بر سر خرمن خوابیده بودم و اخبار هفدهم شهریور را از رادیو بی بی سی گوش می دادم و فردای آن شب متوجه شدم که تلفات چقدر بوده و جوی خون راه افتاده». (فامیل کریمی،1393).

,

اعلامیه امام خمینی(ره) برای تظاهرات 17 شهریور در کمتر دو روز در شهرستان ها پخش شد

, اعلامیه امام خمینی(ره) برای تظاهرات 17 شهریور در کمتر دو روز در شهرستان ها پخش شد,

اعلامیه های یکی از راههای اطلاع پیدا کردن از واقع 17 شهریور بود ، علی میرزا رستمی از دانش آموزان اسدآبادی در این باره می گوید: «کمتر از دو الی سه روز اعلامیه حضرت امام(ره) در اسدآباد در خصوص 17 شهریور توسط برادرم علی اکبر رستمی که تهران بود، به دست ما رسید ، او با نزدیک شدن به مهر ماه با دوستان همفکر برای تجمع و راهپیمایی جلسه گذاشتیم.»(رستمی ، 1391).

,

در فضای اختناق با اعلامیه های امام انرژی می گرفتیم

, در فضای اختناق با اعلامیه های امام انرژی می گرفتیم,

عباس الهی تبار از دانش آموزان همدانی در خصوص آگاه شدن از قیام 17 شهریور این چنین روایت می کند:« وقتی که کشتار میدان ژاله اتفاق افتاد جامعه به دنبال دریافت اطلاعات و اخبار بود، فضای اختناق به مردم فشار آورده بود اطلاعیه ها و پیام های امام که دریافت می کردیم، انرژی می گرفتیم در قضیه 17 شهریورهم همین بود ، ما دلمان می خواست کاری بکنیم و جوری حمایت خود را نشان بدهیم و دنبال فرصتی بودیم که چهلم ها زنجیره ای شد و سی ام مهر همدان بوجود آمد».

,

با رسیدن اخبار انقلابیون و دانش آموزان به نحوی خود را برای واکنش در مقابل این کشتار ها آماده می کردند، محمود احدیان در این خصوص می گوید: « با توزیع اعلامیه های قضیه 17 شهریور در سطح شهر که به باز شدن مدارس نزدیک می شد یک سری فعالیتهای جدید و گسترده آغاز شد تا یواش یواش به چهلم شهدای 17 شهریور و سی ام مهرماه رسیدیدم».(احدیان: 1393).

,

دانش آموزان همدانی دست به کار شدند/مدرسه ها هم رنگ انقلابیگری به خود گرفت

, دانش آموزان همدانی دست به کار شدند/مدرسه ها هم رنگ انقلابیگری به خود گرفت,

از سوی دیگر دانش آموزان ابن سینا همدان در خصوص شهدای قیام 17 شهریور نمایشگاهی از بریده جرائد و نقاشی در این دبیرستان دایر کردند. حمید عسگری در این زمینه خاطرات خود را چنین بیان می کند: «در نمایشگاهی که به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور توسط دانش آموزان دبیرستان ابن سینا برگزار کردیم، آقای زنده گل به عنوان سخنران مراسم افتتاح حضور داشت». (عسگری، 1392). علاوه بر دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور واکنش نشان دادند و نامه ای سرگشاده به دیوان عالی کشور، جمعیت حقوقدانان ایران و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر ارسال کردند:

,

نامه سرگشاده قضات و کلای همدان به دیوانعالی کشور و رونوشت کانون وکلا دادگستری و رونوشت به حقوقدانان ایران

, نامه سرگشاده قضات و کلای همدان به دیوانعالی کشور و رونوشت کانون وکلا دادگستری و رونوشت به حقوقدانان ایران,

رونوشت جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر رونوشت به جامعه فرهنگیان ایران رونوشت به سازمان ملی دانشگاهیان ایران رونوشت: روزنامه های اطلاعات رونوشت به روزنامه کیهان رونوشت به مجله

,

وقایع ناگوار چند ساله اخیر بویژه کشتار و قتل عام 17 شهریور تهران و دیگر حوادث اسف انگیز و وحشتناکی که پی در پی در نقاط مختلف کشور روی می دهد هر بار عدهبیشتری از مردم را که در پی استیفای حقوق حقه و انسانی خود هستند قربانی می کند و هر روز افراد بیشماری از مردم بیگناه در پی این حقوق که سالهای متمادی بوسیله گروه های متنفذ و هیئت حاکمه پایمال گردیده است جان خود را از دست میدهند و آماج گلوله های آتشین نیروهای نظامی قرار می گیرند این وقایع ر زمانی صورت می گیرد که دولت کنونی با کوس و کرنا و آوازگری ظاهراً ادعا دارد که در پی آشتی با ملت هاست و افترا می کند که دولت های گذشته حقوق حقه و قانونی مردم را پایمال کرده اند و این دولت مصمم به اعاده حقوق از دست رفته و شرافت پایمال شده مردم و بازگرداندن آزادی به جامعه است اما همین دولت و مقابل تقاضاهای مردم که جز برقراری عدالت و حکومت قانون و ایجاد جامعه ای بسامان هدف دیگری ندارند به زور متوسل می شود و با استفاده از قوای نظامی و شبه نظامی دهان حق گوی مردم را با گلوله و آتش مسلسل میبندد و در خفا نیز با استفاده از روشهای اعمال و رفتارهای مطرود و غیر انسانی مکه حتی از طرف مقامات بالای هیئت حاکمه که نفی و انکار می شود و ظاهرا هم منع شده است که کوشش در خفقان بیشتر و برقراری سکوت وحشناک دیگری برای جامه عمل پوشاندن بر مقاصد ضد انسانی جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد می سازد و برای ملت ایران نتایج دردناکی در بر خواهد داشت و از آنجا که مردم تنها در فضای ازاد و دموکراتیک و در لوای حکومت قانون و برخورداری از روابط انسانی می توانند در راه اعتلای جامعه سازنده و آفریننده باشند و از آنجا که سکوت ما در برابر این همه بیداد نشانه دم فرو بستن در برابر جنایت های بیشمار است بنابراین ما امضاء کنندگان ذیل ما اعتقاد به اصول مسلم و خدشه ناپذیر حکومت قانون و اعلامیه های جهانی حقوق بشر ضمن اعلام انزجار و نسبت به اعمال ناشایست و ضد انسانی هیئت حاکمه که در جریان حوادث اخیر موجب کشته و مجروح شدن تعداد بیمشاری از خواهران و برادران هموطن و پایمال شدن حقوق اولیه و اساسی ملت ایران شده است با پشتیبانی کامل از تمامی خواسته های بحق ملت ایران خواسته های منطقی و مشروع خود را به شرح ذیل اعلام میداریم« 1- آزادی زندانیانسیاسی و رفع تبعید از کلیه کسانی که در مراجع اختصاصی محکوم گردیده اند2- القای حکومت نظامی 3- نسخ کلیه قوانین مغایر با استقلال قوه قضائیه و اعاده کامل صلاحیت های از دست رفته قوه مزبور 4- از میان برداشتن و محو هر گونه تفتیش عقاید سانسور شکنجه آزار و اعمال غیر انسانی

,

حسن آزاد پور- باقر افتخاریان- حسین افتخاریان- ابراهیم احمدی- سیروس انصاری- محمد بهمند- علی پناهی- احمد پیروز نیا- محمد خسوری- محمد رضا خوش نیت- هوشنگ خاقانی- فرخ دفتری- نادعلی رستمی جم- علی رضوی- هوشنگ صالحی لرستانی- فتح اله عزیز محمدی- ابوالقاسم عشوندی- مهدی گودرزی- محمود فرهمند- فرشاد فرهپور- فریدون قامسی- احمد محققی- شاهپور منوچهری- عبداله یوسفی نوا- ژاله الماسی- اسداله روشنی- حسین مسلمی- ناصر ستاری- احمد صاحب زمانی- ولی اله قبادی- عزت اله انصاریان(انقلاب اسلامی به روایت ساواک ساواک،1389: 3/386).

,

با توجه به مسائلی که پیش آمد و آمادگی انقلابی برای مقابله با رژیم در خصوص واقعه 17 شهریور ، باید گفت که یکی از عوامل شکل گیری قیام سی ام مهر ماه بود که البته در کنار آن باید آتش زدن سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان را اضافه کرد ». به خاطر همدردی با فجایع 17 شهریور و مسجد جامع کرمان و سینما رکس ابادان ، در شهرهای مختلف مراسم چهلم شهدا برگزار شد و دلیل اصلی راهپیمایی ما در روز سی ام مهر شهدای 17 شهریور بود. »(استرش، 1393)

,

الهی تبار در ادامه می گوید:« قضیه آتش زدن مسجد جامع کرمان به نظرم خیلی موثر بود ، علتش این بود که در آنجا قرآن اهانت شده بود.» (الهی تبار ، 1393). با توجه به مطالب مذکور می توان وقایع پیش گفته را در شمار قیام سی ام مهر ماه دانست.

,

پژوهشگر تاریخ شفاهی و کارشناس مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور (همدان):  ابوالفتح مؤمن

,

انتهای پیام/م

,

 

]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه