اخبار داغ

پیام امام خمینی(ره) به گورباچف در سخن شخصیت ها

پیام امام خمینی(ره) به گورباچف در سخن شخصیت ها
گورباچف: اگر آن روز ما پیشگویى آیت ‏اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏ گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمیدادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از چهارفصل، امام خمینى(س) از اندیشمندانى است که در میان نخبگان ایران و جهان جایگاهى رفیع دارد. نامه ایشان به گورباچف در زمان حیاتشان و پیش بینی شکست کمونیست، پس از فروپاشی شوروی، تاثیر عمیقی در اذهان نخبگان و شخصیت های سیاسی جهان داشت. آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از  نظرات برخی شخصیت ها در مورد شخصیت امام و این نامه تاریخی است:

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, چهارفصل,
 

میخائیل گورباچف رهبر شوروى سابق گفت: پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که این پیام را دریافت کردم، اینگونه دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است. من از این پیام که با دقت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم، استنباط کردم او کسى است که براى جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامى را بیشتر بشناسم و درک کنم. آیت ‏اللّه‏ خمینى توانست اثر بزرگى در تاریخ نوین جهان بگذارد.

ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام با دیده احترام نگریستند و گفتند که رهبران ایران علاقه‏ مند به حفظ ارزشهاى انسانى در جهان هستند. من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد مى‏کنم و معتقدم که آیت‏ اللّه‏ خمینى فراتر از زمان مى‏ اندیشید و در بُعد مکان نمى‏ گنجید.

امروز که من شاهد این اوضاع هستم، پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى در ذهنم نقش مى‏بندد که او گفته بود من مارکسیسم را به زودى در موزه‏ هاى تاریخ مى‏بینم، من از همان زمان تصمیم گرفتم حرکت را آغاز کنم لذا اصلاحات را انجام دادیم، تعداد مساجد و کلیساها افزایش یافت. اگر آن روز ما پیشگویى آیت‏ اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‏دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.

 

پاولوا یکی از شخصیت کشور روسیه گفت: پیام رهبر معنوى ایران [به گورباچف] در 57 صفحه‏ ى ابعاد کوچک کتاب نوشته شده است ولى هر جمله‏ ى آن احتیاج به بررسى و مطالعه‏ ى دقیق دارد. در ضمن تحلیل و تجزیه‏ ى آن مى‏شود نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

قسمت بزرگ پیام مربوط به نقش وراثت معنوى ملتها در جهان کنونى است. باور امام خمینى به رهبر جدید شوروى میخائیل گورباچف همچون انسانى که مى‏تواند اصلاحات بنیادى در کشور را شروع نماید.

امیدوارى امام خمینى بر این که در اتحاد شوروى مى‏تواند جامعه‏ اى تشکیل شود که در آن ارزش هاى معنوى در یک سطح با رفاه مادى قرار خواهد بود.

با داشتن اطلاعات کافى راجع به ترکیب نژادى جمعیت اتحاد شوروى، امام خمینى از میخائیل گورباچف دعوت مى‏کرد که به طور دقیق اسلام را مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار دهد. نادیده گرفتن عامل مذهبى در سیاست داخلى و خارجى چنان که رهبر معنوى اخطار مى‏کرد مى‏ تواند موجب برانگیختن برخوردهاى جدید نظامى بشود.

امام خمینى خاطر نشان مى‏ساخت که ایمان مذهبى به اتحاد شوروى کمک مى‏کند یک دولت قوى شود و همچون نمونه آن ایران را یاد مى‏ کرد که از برکات دین یک دولت غیرقابل شکست براى ابرقدرتها گردیده است. فقدان ایمان در جامعه‏ ى شوروى موجب مشکلات در تمام رشته‏ هاى زندگى اجتماعى و مقدم به همه در اقتصاد خواهد گردید.

ذکر آثار چه غربى (افلاطون و ارسطو) و چه آثار شرقى (فارابى و ابن سینا و ملاصدرا) و فیلسوف هاى شرق و غرب یک بار دیگر معلومات عمیق وى در رشته‏ ى فلسفه و جهان‏بینى را نشان مى‏دهد.

 نکات فوق‏ الذکر پیام امام خمینى به میخائیل گورباچف ما را به این نتیجه مى‏رساند: این پیام در حقیقت یک سند ایدئولوژى، فلسفى و کاملاً اخلاقى است. با ارزیابى درست و به موقع این پیام از طرف رهبران سابق اتحاد شوروى بسیارى از حوادثى که اکنون در روسیه صورت مى‏گیرد مى‏توانست نتیجه‏ى دیگرى داشته باشد.

حسین  على ‏اف معاون رئیس جمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر در این باره می گوید: بى‏ شک تأثیر امام، عمیق بود، چون ایشان طورى رفتار مى‏ کردند که بین گفته ‏ها و عمل ایشان تفاوتى احساس نمى‏شد و مردم به ویژه مسلمانان را با واقعیت ها آشنا مى‏ساختند. حتى غرب را نیز نسبت به واقعیت ها آگاه مى‏کردند، در پیام امام به گورباچف آن‏گونه که من شنیده‏ام، ایشان تذکرات مهمى را در باب مسائل مختلف عنوان نموده‏اند.

مولانا شاه احمد نورانى رئیس جمعیت علماى پاکستان گفت: امام خمینى با جرئت و شهامت خاص، دیکتاتورى و شاهنشاهى را شکست داد. با استکبار امریکا مقابله و مبارزه کرد و وى با دعوت گورباچف به اسلام و صدور فتوا بر‏علیه رشدى شیطان براى تمامى امت مسلمان یک مثال و نمونه کامل جهت پیروى برقرار ساخت.

مهرالنساء شاعر و ادیب تاجیکستانى در خصوص پیام امام خمینی(ره) به گورباچف می کوید: با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفاى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصر ماندنى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏ نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏ گرایى مى‏کند. جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را در این پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دورۀ غفلت، تمام مردم جمهورى‏ هاى شوروى را تحت تأثیر قرار داد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح‏بخش اذان را از گلدسته‏ هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نویدچنین سعادتى بودند.

شیخ اسعد بیوض التمیمى رهبر سیاسى مذهبى سازمان جهاد اسلامى فلسطین گفت: نامه امام رحمة‏اللّه‏ علیه به گورباچف و دعوت او به اسلام که مشابه نامه‏ هاى پیامبر اکرم به کسرىٰ و قیصر روم و پادشاهان دیگر قلمداد مى‏شود حیات جدیدى به اسلام بخشیده است و اسلام همانگونه که بر حضرت محمد(ص) نازل شد براى نجات بشر آمده است.

 

امیر بیک عثمانف معاون صدا و سیماى جمهورى قرقیزستان می گوید: با پیام امام خمینى به گورباچف ما در حقیقت به عمق شخصیت ایشان پى بردیم و فهمیدیم که امام خمینى شخصیتى سیاسى در ردیف سایر رهبران کشورها نیست. بلکه مقام مذهبى دارد و در میان مردم شخصیتى مقدس است. آن پیام، مهمترین و رساترین صداى انقلاب ایران در میان ملت ما بود.

ضمیر عرالى یف از شخصیت های کشور قرقیزستان می گوید: در جمهورى‏ هاى آسیاى میانه شروع به ساختن مساجد کردند و اسلام دوباره در روح بى‏ دین‏ ها زنده شد. فقط ده سال گذشت ولى ایده‏ى اسلام دوباره جهان را به دست مى‏آورد. وقتى به مردم و زندگى اطراف خود مى ‏نگرم از متفکر عالى رتبه امام خمینى تعجب مى‏کنم که گویا همه‏ ى این حوادث را پیش گویى کرده بودند واین نقطه‏ى نظر برایم البته بسیار جالب است که حق با امام خمینى بود، نه با گورباچف. هر کدام ازآن‏ها به مبانى معنوى و فلسفى متکى بودند، گورباچف به مارکس و لنین، امام خمینى به حضرت محمد و قرآن. گورباچف به ایده‏ى اولویت ماده متکى بود و امام خمینى به ایده‏ى اولویت روح لا‏اله الا اللّه‏ و محمد رسول‏اللّه‏. و با وجود این که کمونیستها نمى‏خواهند اذعان کنند، تاریخ یک بار دیگر ثابت کرد : تاریخ پیدایش، جهان الوهیت است.

امینه نعمان آوا رهبر جامعه زنان مسلمان قزاقستان در این خصوص گفت: امام در نامه‏ اش به گورباچف نوشته بود مشکل شما معنوى است نه اقتصادى، شما که طى سالها با خدا جنگیده ‏اید نتیجه‏اى جز شکست به دست نیاوردید. ما پیام ارزشمند امام را درک کرده و سازمان زنان مسلمان را تشکیل دادیم.

 

شیخ توره یکی از علماى سنگال می گوید: امام، تنها بت‏هاى طاغوت را نابود نکرد بلکه وسیله‏ اى در اختیار تمام مسلمانان قرار داد که با آن با تمام طواغیت مبارزه کنند. امام همواره به مسائل بشریت مى‏اندیشید و از درد و رنج آنها محزون و متألم مى‏ شد.نامه‏ ى ایشان به گورباچف نشان دهنده‏ ى همین توجه امام به نجات انسانیت است. ما باید با جامه‏ى عمل پوشانیدن به فرامین «امام» اسلام را نجات دهیم.

نسیم  والجى عضو کمیته زنان و سر دبیر مجلات الکوثر و راه هدایت کشور کنیا گفت: امام خمینى با تفکر، حکمت واخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف، آنچه را که در شرق رخ داد، پیش بینى کرد و هر چه که امام خمینى پیش‏بینى کرد راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر، همان اتفاق افتاد.

رینات سلطانف معاون کمیته دوماى جمهوری روسیه می گوید: امام خمینى استبداد شرق و غرب را محکوم کرد و با آن به ستیزه پرداخت، با توجه به پیام امام به گورباچف مى‏توان گفت همان طورى که تمام جهانیان شاهد بودند تمام پیش‏ بینى‏ هاى امام در مورد شوروى به حقیقت پیوست. باید سیاستمداران ایران و روسیه و سایر کشورها، افکار سیاسى امام به عنوان یک دستورالعمل مهم در معاملات جهانى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از آن براى پیشبرد صلح و برقرارى آرامش و دوستى و ارتقاى فرهنگ بشرى استفاده کنند.

راویل عین‏الدین رئیس شوراى مفتیان جمهوری روسیه گفته است: امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباجف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.

 ژون آفریک نشریه فرانسه زبان آفریقایی در این خصوصی می نویسد: «گورباچف به مدت 2 ساعت مودبانه به متن پیام آیت اللّه‏ خمینى که اولین پیام ایشان به رئیس یک کشور بود و توسط مترجم شخصى‏اش برگردانده شد، گوش فرا داد.با این حال، چهره‏ ى صدر هیئت رئیسه‏ ى شوروى سه بارـ بویژه هنگامی که شنید آیت اللّه‏ به او مى‏گوید جاى کمونیسم دیگر در موزه‏ هاست ـ سرخ شد...» عاقبت مشیت خداوند، بشر این عصر را از نعمت بزرگى،که تجلى قدرت ایمان و عمل به دستورات الهى بود، محروم ساخت.

 

شیخ حمدى یوسف سپاهیچ مفتی بلگرادی می نویسد: حضرت امام رهبرى دور اندیش و مطلع از تحولات عصر خود بود. او چند سال قبل از فروپاشى کمونیزم با نامه‏اى که خطاب به گورباچف فرستاد سقوط و فروپاشى نظام کمونیستى را پیش‏بینى کرد.

مهدی صفری سفیر اسبق ایران در روسیه می‏گوید: پس از نامه امام، آقای ساجدی، کارشناس مجری تلویزیون را بردیم ملاقات گورباچف تا با او درباره نامه حضرت امام مصاحبه کند. گورباچف گفت: «ما آن موقع نفهمیدیم امام چه می‌گوید؛ بعدها فهمیدم و پیش خودمان فکر می‌کردیم منظور ایشان آموزش طلاب و دانشجویان دینی است»

هفته نامه آلمانی اشپیگل در شماره ۱۶ دی ماه ۱۳۷۰ در این رابطه نوشته است: «پیش بینی آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران مبنی بر این که طی ۱۰ سال کمونیسم از گیتی رخت بر خواهد بست و اسلام، دین محبت به جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد؛ در کمتر از سه سال تحقق یافت.» به نوشته این نشریه، «نامه امام خمینی(ره) نه تنها به سقوط شوروی بلکه به زوال رویای دیرینه کمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».

راویل عین‏الدین، رئیس شوراى مفتیان روسیه و از علمای موثر در این کشور می گوید: «امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباچف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.»

تیمور عطایف استاد علوم سیاسی در باکو می گوید: «متن این نامه یکی از زیباترین اشکال ارائه اسلام در تاریخ معاصر است که گورباچف را به طور جدی به مطالعه اسلام دعوت می کند و آن را به عنوان یک روش ممکن برای رهایی همیشگی از شر مسائلی مانند افغانستان، و غیره مطرح می نماید».

آلیگ سلطانف از قزاقستان باور دارد که از نامه به خوبی روشن است که آیت الله به معنای واقعی کلمه از شیطانهای زمانه متنفر بود. اگر در سال 1989 پیام امام جدی گرفته می شد تا به امروز منابع طبیعی روسیه هدر نمی رفت. آیت الله خمینی به طور مستقیم گورباچف را به اسلام برای پر کردن خلاء ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دعوت کرد. او اشاره می کند که مامور اطلاعاتی شوروی در ایران، ژنرال لئونید شبارشین معتقد است که «آیت الله خمینی برای اولین بار ایران را به یک دولت واقعا مستقل تبدیل کرده که مسیر خود را می رود و هیچ دولت دیگری نه امریکا و نه روسیه و نه اروپا در آن تاثیری ندارد».

فرهاد درویشی نویسنده مقاله ارزشمندی درباره پیام امام به گورباچف مهم ترین نکته در تشریح زمینه و زمانه نگارش نامه امام را این­گونه تحلیل می­ کند: موافقت ایران با قطعنامه 598 ، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، به عنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمان­ های انقلاب تلقی شد، به گونه ای که این ادعا در تریبون­ های مختلف تکرار می ­شد. صدور نامه امام به گورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 ، فضای سیاسی داخلی و بین المللی را به کلی دگرگون ساخت. به دلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یک سو و وقوع تحولات اساسی به وسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، این نامه و محتوای آن، توجه همگان به ویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخته بود.

علی­ الله سلیمی نویسنده کتاب دعوت توحیدی درباره وضعیت زمانی نامه امام به گورباچف می­ نویسد: در زمستان سال1367 و پس از خاتمه‌ی جنگ تحمیلی و در دورانی که اتحاد جماهیر شوروی، که یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران به شمار می‌رفت، با عواقب ناشی از مقایسه‌ی سوسیالیسم و امپریالیسم دست به گریبان بود، حضرت امام خمینی(ره) طی نامه‌ای تاریخی و با ژرف‌نگریِ منبعث از روح الهی خود، گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی را برای برون‌رفت از مشکلات کمونیسم و جلوگیری از سقوط به دامنِ تهیِ امپریالیسم به اسلام دعوت کرد و از خطر فروپاشی انذار داد.

ولادیمیر ایوانف استاد دانشگاه دولتی مسکو در این رابطه نکات جالبی را یاد آوری کرده است. وی می گوید: بعد از اینکه آقاى آملى این پیام را به رئیس جمهور شوروى ابلاغ کردند، بعد از چند روز از طرف وزارت خارجه این پیام به دست ما رسید. این طور احساس مى‏شود که حضرت امام مردم شوروى را در نظر داشتند و البته راه دیگرى جز ارسال پیام به رئیس جمهور وقت وجود نداشت تا اظهاراتشان را با مردم شوروى آن وقت در میان بگذارند. امام احساس کردند شوروى در آستانه فروپاشى است. ایشان در پیام خود به گورباچف گفتند که شوروى یک نعمت الهى است که شما نتوانستید خوب نگهدارى کنید. و واقعاً آن طور شد که ایشان فرمودند و دو سال بعد در مدت کوتاهى چنان کشور بزرگى که ابرقدرت هم بود از هم فرو پاشید و تمام زندگى ما وارد مرحله جدیدى شد و ما با این حقیقت روبرو شدیم که باید زندگى‏مان را از نو بسازیم و عادت کهنه را کنار بگذاریم. این نوع احساسات تا حدودى بیان مى‏کند که چرا در تاریخ کشورمان و در تاریخ روابط شوروى با ایران یک چنین واقعه‏اى به وقوع پیوست. پیش بینى امام نسبت به این مسائل و اخطار امام نسبت به آن درست بود. مردم در سالهاى اخیر پى برده‏اند که این راه درستى نیست که فرهنگ خودشان را فراموش کنند و اقداماتى هم از طرف خود مردم به عمل آمده. رجال فرهنگى، نویسندگان و رسانه‏ها اخطار کردند و سعى عمومى بر این است تا با غربزدگى و تأثیر فرهنگ بیگانه مبارزه شود. ایشان نکته ای را مطرح می کند که جای بحث دارد و می گویند که یکى از مشکلاتى که هر کسى پیام امام را به دست مى‏گیرد با آن مواجه مى‏شود این است که پر از فلسفه است و وقتى ترجمه پیام را به دست آقاى گورباچف داده بودند این ترجمه را با عجله تهیّه کرده بودند و شاید بعضى از اصطلاحات را خوب ترجمه نکرده بودند. این یک طرف قضیه، یک طرف دیگر هم اینکه براى فهمیدن چیزى که شما مى‏فرمایید مقدماتى لازم است که نه تنها عموم مردم بلکه روشنفکران هم که فارغ‏التحصیل دانشگاههاى شوروى هستند در آن زمان آن را نداشتند. الان هم مى‏شود گفت فقط یک قسمت از قضیه را مى‏توانند درک کنند. گورباچف ایران شناس نبود و فکر نمى‏کنم غیر از مطالعات سیاسى و اطلاعات عمومى چیزى از فلسفه و روح مردم ایران مى‏دانست. طبیعى است که پیام را درست درک نکرده باشد و حاضر نشده که تیزهوشان شوروى را به قم بفرستد.

اسوتلانا راوندی عضو هیات علمی بخش ایران شناسی در موسسه شرق شناسی مسکو است، وی می گوید: که در آن زمان پیام را نشنیده است و در روزنامه های آن زمان هم اصلاً منتشر نشده است. نگارنده از استادان دیگری در روسیه نیز مضمون همین سخن را شنیده است. ایشان اظهار می دارند که بعد از فروپاشی شوروی این نامه در کتاب « امام خمینی؛ راهی به سوی آزادی: سخنرانی ها و مواعظ» منتشر شده است. مؤلف این کتاب خانم «لودمیلا یوگی نوا آودی یوا» عضو اتحادیه بین‌المللی نویسندگان روسیه است و با کمک رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در 375 صفحه در انتشارات پالیا میشین در سال 1999  چاپ شده است. یلنا ویکتورونا دونایوا استاد انستیتو شرق شناسی مسکو نیز نوشته است که صرفا خبر ارسال نامه منتشر شده و اطلاع داده اند که مسائل مربوط به روابط دو کشور در این نامه مطرح شده است و حتی در محافل ایران شناسان هم موضوع مطرح نشده است. ایشان می نویسد که شاید در پشت درهای بسته این موضوع بررسی شده باشد اما حتی اعضای بالا رتبه حزب کمونیست هم چیزی از محتوای دقیق نامه نشنیده بودند. این موضوع در مورد پاسخ گورباچف هم صدق می کند. طرح این نامه از سالهای 1995 به بعد بوده که از طرف ایرانیان در نشستهای ایرانشناسان روس موضوع مورد بحث قرار گرفته است.

================
گردآوری از سجاد شفیعی
================
انتهای پیام/
,
 

میخائیل گورباچف رهبر شوروى سابق گفت: پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که این پیام را دریافت کردم، اینگونه دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است. من از این پیام که با دقت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم، استنباط کردم او کسى است که براى جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامى را بیشتر بشناسم و درک کنم. آیت ‏اللّه‏ خمینى توانست اثر بزرگى در تاریخ نوین جهان بگذارد.

ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام با دیده احترام نگریستند و گفتند که رهبران ایران علاقه‏ مند به حفظ ارزشهاى انسانى در جهان هستند. من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد مى‏کنم و معتقدم که آیت‏ اللّه‏ خمینى فراتر از زمان مى‏ اندیشید و در بُعد مکان نمى‏ گنجید.

امروز که من شاهد این اوضاع هستم، پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى در ذهنم نقش مى‏بندد که او گفته بود من مارکسیسم را به زودى در موزه‏ هاى تاریخ مى‏بینم، من از همان زمان تصمیم گرفتم حرکت را آغاز کنم لذا اصلاحات را انجام دادیم، تعداد مساجد و کلیساها افزایش یافت. اگر آن روز ما پیشگویى آیت‏ اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‏دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.

 

پاولوا یکی از شخصیت کشور روسیه گفت: پیام رهبر معنوى ایران [به گورباچف] در 57 صفحه‏ ى ابعاد کوچک کتاب نوشته شده است ولى هر جمله‏ ى آن احتیاج به بررسى و مطالعه‏ ى دقیق دارد. در ضمن تحلیل و تجزیه‏ ى آن مى‏شود نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

قسمت بزرگ پیام مربوط به نقش وراثت معنوى ملتها در جهان کنونى است. باور امام خمینى به رهبر جدید شوروى میخائیل گورباچف همچون انسانى که مى‏تواند اصلاحات بنیادى در کشور را شروع نماید.

امیدوارى امام خمینى بر این که در اتحاد شوروى مى‏تواند جامعه‏ اى تشکیل شود که در آن ارزش هاى معنوى در یک سطح با رفاه مادى قرار خواهد بود.

با داشتن اطلاعات کافى راجع به ترکیب نژادى جمعیت اتحاد شوروى، امام خمینى از میخائیل گورباچف دعوت مى‏کرد که به طور دقیق اسلام را مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار دهد. نادیده گرفتن عامل مذهبى در سیاست داخلى و خارجى چنان که رهبر معنوى اخطار مى‏کرد مى‏ تواند موجب برانگیختن برخوردهاى جدید نظامى بشود.

امام خمینى خاطر نشان مى‏ساخت که ایمان مذهبى به اتحاد شوروى کمک مى‏کند یک دولت قوى شود و همچون نمونه آن ایران را یاد مى‏ کرد که از برکات دین یک دولت غیرقابل شکست براى ابرقدرتها گردیده است. فقدان ایمان در جامعه‏ ى شوروى موجب مشکلات در تمام رشته‏ هاى زندگى اجتماعى و مقدم به همه در اقتصاد خواهد گردید.

ذکر آثار چه غربى (افلاطون و ارسطو) و چه آثار شرقى (فارابى و ابن سینا و ملاصدرا) و فیلسوف هاى شرق و غرب یک بار دیگر معلومات عمیق وى در رشته‏ ى فلسفه و جهان‏بینى را نشان مى‏دهد.

 نکات فوق‏ الذکر پیام امام خمینى به میخائیل گورباچف ما را به این نتیجه مى‏رساند: این پیام در حقیقت یک سند ایدئولوژى، فلسفى و کاملاً اخلاقى است. با ارزیابى درست و به موقع این پیام از طرف رهبران سابق اتحاد شوروى بسیارى از حوادثى که اکنون در روسیه صورت مى‏گیرد مى‏توانست نتیجه‏ى دیگرى داشته باشد.

حسین  على ‏اف معاون رئیس جمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر در این باره می گوید: بى‏ شک تأثیر امام، عمیق بود، چون ایشان طورى رفتار مى‏ کردند که بین گفته ‏ها و عمل ایشان تفاوتى احساس نمى‏شد و مردم به ویژه مسلمانان را با واقعیت ها آشنا مى‏ساختند. حتى غرب را نیز نسبت به واقعیت ها آگاه مى‏کردند، در پیام امام به گورباچف آن‏گونه که من شنیده‏ام، ایشان تذکرات مهمى را در باب مسائل مختلف عنوان نموده‏اند.

مولانا شاه احمد نورانى رئیس جمعیت علماى پاکستان گفت: امام خمینى با جرئت و شهامت خاص، دیکتاتورى و شاهنشاهى را شکست داد. با استکبار امریکا مقابله و مبارزه کرد و وى با دعوت گورباچف به اسلام و صدور فتوا بر‏علیه رشدى شیطان براى تمامى امت مسلمان یک مثال و نمونه کامل جهت پیروى برقرار ساخت.

مهرالنساء شاعر و ادیب تاجیکستانى در خصوص پیام امام خمینی(ره) به گورباچف می کوید: با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفاى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصر ماندنى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏ نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏ گرایى مى‏کند. جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را در این پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دورۀ غفلت، تمام مردم جمهورى‏ هاى شوروى را تحت تأثیر قرار داد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح‏بخش اذان را از گلدسته‏ هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نویدچنین سعادتى بودند.

شیخ اسعد بیوض التمیمى رهبر سیاسى مذهبى سازمان جهاد اسلامى فلسطین گفت: نامه امام رحمة‏اللّه‏ علیه به گورباچف و دعوت او به اسلام که مشابه نامه‏ هاى پیامبر اکرم به کسرىٰ و قیصر روم و پادشاهان دیگر قلمداد مى‏شود حیات جدیدى به اسلام بخشیده است و اسلام همانگونه که بر حضرت محمد(ص) نازل شد براى نجات بشر آمده است.

 

امیر بیک عثمانف معاون صدا و سیماى جمهورى قرقیزستان می گوید: با پیام امام خمینى به گورباچف ما در حقیقت به عمق شخصیت ایشان پى بردیم و فهمیدیم که امام خمینى شخصیتى سیاسى در ردیف سایر رهبران کشورها نیست. بلکه مقام مذهبى دارد و در میان مردم شخصیتى مقدس است. آن پیام، مهمترین و رساترین صداى انقلاب ایران در میان ملت ما بود.

ضمیر عرالى یف از شخصیت های کشور قرقیزستان می گوید: در جمهورى‏ هاى آسیاى میانه شروع به ساختن مساجد کردند و اسلام دوباره در روح بى‏ دین‏ ها زنده شد. فقط ده سال گذشت ولى ایده‏ى اسلام دوباره جهان را به دست مى‏آورد. وقتى به مردم و زندگى اطراف خود مى ‏نگرم از متفکر عالى رتبه امام خمینى تعجب مى‏کنم که گویا همه‏ ى این حوادث را پیش گویى کرده بودند واین نقطه‏ى نظر برایم البته بسیار جالب است که حق با امام خمینى بود، نه با گورباچف. هر کدام ازآن‏ها به مبانى معنوى و فلسفى متکى بودند، گورباچف به مارکس و لنین، امام خمینى به حضرت محمد و قرآن. گورباچف به ایده‏ى اولویت ماده متکى بود و امام خمینى به ایده‏ى اولویت روح لا‏اله الا اللّه‏ و محمد رسول‏اللّه‏. و با وجود این که کمونیستها نمى‏خواهند اذعان کنند، تاریخ یک بار دیگر ثابت کرد : تاریخ پیدایش، جهان الوهیت است.

امینه نعمان آوا رهبر جامعه زنان مسلمان قزاقستان در این خصوص گفت: امام در نامه‏ اش به گورباچف نوشته بود مشکل شما معنوى است نه اقتصادى، شما که طى سالها با خدا جنگیده ‏اید نتیجه‏اى جز شکست به دست نیاوردید. ما پیام ارزشمند امام را درک کرده و سازمان زنان مسلمان را تشکیل دادیم.

 

شیخ توره یکی از علماى سنگال می گوید: امام، تنها بت‏هاى طاغوت را نابود نکرد بلکه وسیله‏ اى در اختیار تمام مسلمانان قرار داد که با آن با تمام طواغیت مبارزه کنند. امام همواره به مسائل بشریت مى‏اندیشید و از درد و رنج آنها محزون و متألم مى‏ شد.نامه‏ ى ایشان به گورباچف نشان دهنده‏ ى همین توجه امام به نجات انسانیت است. ما باید با جامه‏ى عمل پوشانیدن به فرامین «امام» اسلام را نجات دهیم.

نسیم  والجى عضو کمیته زنان و سر دبیر مجلات الکوثر و راه هدایت کشور کنیا گفت: امام خمینى با تفکر، حکمت واخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف، آنچه را که در شرق رخ داد، پیش بینى کرد و هر چه که امام خمینى پیش‏بینى کرد راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر، همان اتفاق افتاد.

رینات سلطانف معاون کمیته دوماى جمهوری روسیه می گوید: امام خمینى استبداد شرق و غرب را محکوم کرد و با آن به ستیزه پرداخت، با توجه به پیام امام به گورباچف مى‏توان گفت همان طورى که تمام جهانیان شاهد بودند تمام پیش‏ بینى‏ هاى امام در مورد شوروى به حقیقت پیوست. باید سیاستمداران ایران و روسیه و سایر کشورها، افکار سیاسى امام به عنوان یک دستورالعمل مهم در معاملات جهانى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از آن براى پیشبرد صلح و برقرارى آرامش و دوستى و ارتقاى فرهنگ بشرى استفاده کنند.

راویل عین‏الدین رئیس شوراى مفتیان جمهوری روسیه گفته است: امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباجف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.

 ژون آفریک نشریه فرانسه زبان آفریقایی در این خصوصی می نویسد: «گورباچف به مدت 2 ساعت مودبانه به متن پیام آیت اللّه‏ خمینى که اولین پیام ایشان به رئیس یک کشور بود و توسط مترجم شخصى‏اش برگردانده شد، گوش فرا داد.با این حال، چهره‏ ى صدر هیئت رئیسه‏ ى شوروى سه بارـ بویژه هنگامی که شنید آیت اللّه‏ به او مى‏گوید جاى کمونیسم دیگر در موزه‏ هاست ـ سرخ شد...» عاقبت مشیت خداوند، بشر این عصر را از نعمت بزرگى،که تجلى قدرت ایمان و عمل به دستورات الهى بود، محروم ساخت.

 

شیخ حمدى یوسف سپاهیچ مفتی بلگرادی می نویسد: حضرت امام رهبرى دور اندیش و مطلع از تحولات عصر خود بود. او چند سال قبل از فروپاشى کمونیزم با نامه‏اى که خطاب به گورباچف فرستاد سقوط و فروپاشى نظام کمونیستى را پیش‏بینى کرد.

مهدی صفری سفیر اسبق ایران در روسیه می‏گوید: پس از نامه امام، آقای ساجدی، کارشناس مجری تلویزیون را بردیم ملاقات گورباچف تا با او درباره نامه حضرت امام مصاحبه کند. گورباچف گفت: «ما آن موقع نفهمیدیم امام چه می‌گوید؛ بعدها فهمیدم و پیش خودمان فکر می‌کردیم منظور ایشان آموزش طلاب و دانشجویان دینی است»

هفته نامه آلمانی اشپیگل در شماره ۱۶ دی ماه ۱۳۷۰ در این رابطه نوشته است: «پیش بینی آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران مبنی بر این که طی ۱۰ سال کمونیسم از گیتی رخت بر خواهد بست و اسلام، دین محبت به جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد؛ در کمتر از سه سال تحقق یافت.» به نوشته این نشریه، «نامه امام خمینی(ره) نه تنها به سقوط شوروی بلکه به زوال رویای دیرینه کمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».

راویل عین‏الدین، رئیس شوراى مفتیان روسیه و از علمای موثر در این کشور می گوید: «امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباچف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.»

تیمور عطایف استاد علوم سیاسی در باکو می گوید: «متن این نامه یکی از زیباترین اشکال ارائه اسلام در تاریخ معاصر است که گورباچف را به طور جدی به مطالعه اسلام دعوت می کند و آن را به عنوان یک روش ممکن برای رهایی همیشگی از شر مسائلی مانند افغانستان، و غیره مطرح می نماید».

آلیگ سلطانف از قزاقستان باور دارد که از نامه به خوبی روشن است که آیت الله به معنای واقعی کلمه از شیطانهای زمانه متنفر بود. اگر در سال 1989 پیام امام جدی گرفته می شد تا به امروز منابع طبیعی روسیه هدر نمی رفت. آیت الله خمینی به طور مستقیم گورباچف را به اسلام برای پر کردن خلاء ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دعوت کرد. او اشاره می کند که مامور اطلاعاتی شوروی در ایران، ژنرال لئونید شبارشین معتقد است که «آیت الله خمینی برای اولین بار ایران را به یک دولت واقعا مستقل تبدیل کرده که مسیر خود را می رود و هیچ دولت دیگری نه امریکا و نه روسیه و نه اروپا در آن تاثیری ندارد».

فرهاد درویشی نویسنده مقاله ارزشمندی درباره پیام امام به گورباچف مهم ترین نکته در تشریح زمینه و زمانه نگارش نامه امام را این­گونه تحلیل می­ کند: موافقت ایران با قطعنامه 598 ، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، به عنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمان­ های انقلاب تلقی شد، به گونه ای که این ادعا در تریبون­ های مختلف تکرار می ­شد. صدور نامه امام به گورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 ، فضای سیاسی داخلی و بین المللی را به کلی دگرگون ساخت. به دلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یک سو و وقوع تحولات اساسی به وسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، این نامه و محتوای آن، توجه همگان به ویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخته بود.

علی­ الله سلیمی نویسنده کتاب دعوت توحیدی درباره وضعیت زمانی نامه امام به گورباچف می­ نویسد: در زمستان سال1367 و پس از خاتمه‌ی جنگ تحمیلی و در دورانی که اتحاد جماهیر شوروی، که یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران به شمار می‌رفت، با عواقب ناشی از مقایسه‌ی سوسیالیسم و امپریالیسم دست به گریبان بود، حضرت امام خمینی(ره) طی نامه‌ای تاریخی و با ژرف‌نگریِ منبعث از روح الهی خود، گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی را برای برون‌رفت از مشکلات کمونیسم و جلوگیری از سقوط به دامنِ تهیِ امپریالیسم به اسلام دعوت کرد و از خطر فروپاشی انذار داد.

ولادیمیر ایوانف استاد دانشگاه دولتی مسکو در این رابطه نکات جالبی را یاد آوری کرده است. وی می گوید: بعد از اینکه آقاى آملى این پیام را به رئیس جمهور شوروى ابلاغ کردند، بعد از چند روز از طرف وزارت خارجه این پیام به دست ما رسید. این طور احساس مى‏شود که حضرت امام مردم شوروى را در نظر داشتند و البته راه دیگرى جز ارسال پیام به رئیس جمهور وقت وجود نداشت تا اظهاراتشان را با مردم شوروى آن وقت در میان بگذارند. امام احساس کردند شوروى در آستانه فروپاشى است. ایشان در پیام خود به گورباچف گفتند که شوروى یک نعمت الهى است که شما نتوانستید خوب نگهدارى کنید. و واقعاً آن طور شد که ایشان فرمودند و دو سال بعد در مدت کوتاهى چنان کشور بزرگى که ابرقدرت هم بود از هم فرو پاشید و تمام زندگى ما وارد مرحله جدیدى شد و ما با این حقیقت روبرو شدیم که باید زندگى‏مان را از نو بسازیم و عادت کهنه را کنار بگذاریم. این نوع احساسات تا حدودى بیان مى‏کند که چرا در تاریخ کشورمان و در تاریخ روابط شوروى با ایران یک چنین واقعه‏اى به وقوع پیوست. پیش بینى امام نسبت به این مسائل و اخطار امام نسبت به آن درست بود. مردم در سالهاى اخیر پى برده‏اند که این راه درستى نیست که فرهنگ خودشان را فراموش کنند و اقداماتى هم از طرف خود مردم به عمل آمده. رجال فرهنگى، نویسندگان و رسانه‏ها اخطار کردند و سعى عمومى بر این است تا با غربزدگى و تأثیر فرهنگ بیگانه مبارزه شود. ایشان نکته ای را مطرح می کند که جای بحث دارد و می گویند که یکى از مشکلاتى که هر کسى پیام امام را به دست مى‏گیرد با آن مواجه مى‏شود این است که پر از فلسفه است و وقتى ترجمه پیام را به دست آقاى گورباچف داده بودند این ترجمه را با عجله تهیّه کرده بودند و شاید بعضى از اصطلاحات را خوب ترجمه نکرده بودند. این یک طرف قضیه، یک طرف دیگر هم اینکه براى فهمیدن چیزى که شما مى‏فرمایید مقدماتى لازم است که نه تنها عموم مردم بلکه روشنفکران هم که فارغ‏التحصیل دانشگاههاى شوروى هستند در آن زمان آن را نداشتند. الان هم مى‏شود گفت فقط یک قسمت از قضیه را مى‏توانند درک کنند. گورباچف ایران شناس نبود و فکر نمى‏کنم غیر از مطالعات سیاسى و اطلاعات عمومى چیزى از فلسفه و روح مردم ایران مى‏دانست. طبیعى است که پیام را درست درک نکرده باشد و حاضر نشده که تیزهوشان شوروى را به قم بفرستد.

اسوتلانا راوندی عضو هیات علمی بخش ایران شناسی در موسسه شرق شناسی مسکو است، وی می گوید: که در آن زمان پیام را نشنیده است و در روزنامه های آن زمان هم اصلاً منتشر نشده است. نگارنده از استادان دیگری در روسیه نیز مضمون همین سخن را شنیده است. ایشان اظهار می دارند که بعد از فروپاشی شوروی این نامه در کتاب « امام خمینی؛ راهی به سوی آزادی: سخنرانی ها و مواعظ» منتشر شده است. مؤلف این کتاب خانم «لودمیلا یوگی نوا آودی یوا» عضو اتحادیه بین‌المللی نویسندگان روسیه است و با کمک رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در 375 صفحه در انتشارات پالیا میشین در سال 1999  چاپ شده است. یلنا ویکتورونا دونایوا استاد انستیتو شرق شناسی مسکو نیز نوشته است که صرفا خبر ارسال نامه منتشر شده و اطلاع داده اند که مسائل مربوط به روابط دو کشور در این نامه مطرح شده است و حتی در محافل ایران شناسان هم موضوع مطرح نشده است. ایشان می نویسد که شاید در پشت درهای بسته این موضوع بررسی شده باشد اما حتی اعضای بالا رتبه حزب کمونیست هم چیزی از محتوای دقیق نامه نشنیده بودند. این موضوع در مورد پاسخ گورباچف هم صدق می کند. طرح این نامه از سالهای 1995 به بعد بوده که از طرف ایرانیان در نشستهای ایرانشناسان روس موضوع مورد بحث قرار گرفته است.

================
گردآوری از سجاد شفیعی
================
انتهای پیام/
,
 

میخائیل گورباچف رهبر شوروى سابق گفت: پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که این پیام را دریافت کردم، اینگونه دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است. من از این پیام که با دقت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم، استنباط کردم او کسى است که براى جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامى را بیشتر بشناسم و درک کنم. آیت ‏اللّه‏ خمینى توانست اثر بزرگى در تاریخ نوین جهان بگذارد.

ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام با دیده احترام نگریستند و گفتند که رهبران ایران علاقه‏ مند به حفظ ارزشهاى انسانى در جهان هستند. من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد مى‏کنم و معتقدم که آیت‏ اللّه‏ خمینى فراتر از زمان مى‏ اندیشید و در بُعد مکان نمى‏ گنجید.

امروز که من شاهد این اوضاع هستم، پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى در ذهنم نقش مى‏بندد که او گفته بود من مارکسیسم را به زودى در موزه‏ هاى تاریخ مى‏بینم، من از همان زمان تصمیم گرفتم حرکت را آغاز کنم لذا اصلاحات را انجام دادیم، تعداد مساجد و کلیساها افزایش یافت. اگر آن روز ما پیشگویى آیت‏ اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‏دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.

 

پاولوا یکی از شخصیت کشور روسیه گفت: پیام رهبر معنوى ایران [به گورباچف] در 57 صفحه‏ ى ابعاد کوچک کتاب نوشته شده است ولى هر جمله‏ ى آن احتیاج به بررسى و مطالعه‏ ى دقیق دارد. در ضمن تحلیل و تجزیه‏ ى آن مى‏شود نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

قسمت بزرگ پیام مربوط به نقش وراثت معنوى ملتها در جهان کنونى است. باور امام خمینى به رهبر جدید شوروى میخائیل گورباچف همچون انسانى که مى‏تواند اصلاحات بنیادى در کشور را شروع نماید.

امیدوارى امام خمینى بر این که در اتحاد شوروى مى‏تواند جامعه‏ اى تشکیل شود که در آن ارزش هاى معنوى در یک سطح با رفاه مادى قرار خواهد بود.

با داشتن اطلاعات کافى راجع به ترکیب نژادى جمعیت اتحاد شوروى، امام خمینى از میخائیل گورباچف دعوت مى‏کرد که به طور دقیق اسلام را مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار دهد. نادیده گرفتن عامل مذهبى در سیاست داخلى و خارجى چنان که رهبر معنوى اخطار مى‏کرد مى‏ تواند موجب برانگیختن برخوردهاى جدید نظامى بشود.

امام خمینى خاطر نشان مى‏ساخت که ایمان مذهبى به اتحاد شوروى کمک مى‏کند یک دولت قوى شود و همچون نمونه آن ایران را یاد مى‏ کرد که از برکات دین یک دولت غیرقابل شکست براى ابرقدرتها گردیده است. فقدان ایمان در جامعه‏ ى شوروى موجب مشکلات در تمام رشته‏ هاى زندگى اجتماعى و مقدم به همه در اقتصاد خواهد گردید.

ذکر آثار چه غربى (افلاطون و ارسطو) و چه آثار شرقى (فارابى و ابن سینا و ملاصدرا) و فیلسوف هاى شرق و غرب یک بار دیگر معلومات عمیق وى در رشته‏ ى فلسفه و جهان‏بینى را نشان مى‏دهد.

 نکات فوق‏ الذکر پیام امام خمینى به میخائیل گورباچف ما را به این نتیجه مى‏رساند: این پیام در حقیقت یک سند ایدئولوژى، فلسفى و کاملاً اخلاقى است. با ارزیابى درست و به موقع این پیام از طرف رهبران سابق اتحاد شوروى بسیارى از حوادثى که اکنون در روسیه صورت مى‏گیرد مى‏توانست نتیجه‏ى دیگرى داشته باشد.

حسین  على ‏اف معاون رئیس جمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر در این باره می گوید: بى‏ شک تأثیر امام، عمیق بود، چون ایشان طورى رفتار مى‏ کردند که بین گفته ‏ها و عمل ایشان تفاوتى احساس نمى‏شد و مردم به ویژه مسلمانان را با واقعیت ها آشنا مى‏ساختند. حتى غرب را نیز نسبت به واقعیت ها آگاه مى‏کردند، در پیام امام به گورباچف آن‏گونه که من شنیده‏ام، ایشان تذکرات مهمى را در باب مسائل مختلف عنوان نموده‏اند.

مولانا شاه احمد نورانى رئیس جمعیت علماى پاکستان گفت: امام خمینى با جرئت و شهامت خاص، دیکتاتورى و شاهنشاهى را شکست داد. با استکبار امریکا مقابله و مبارزه کرد و وى با دعوت گورباچف به اسلام و صدور فتوا بر‏علیه رشدى شیطان براى تمامى امت مسلمان یک مثال و نمونه کامل جهت پیروى برقرار ساخت.

مهرالنساء شاعر و ادیب تاجیکستانى در خصوص پیام امام خمینی(ره) به گورباچف می کوید: با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفاى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصر ماندنى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏ نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏ گرایى مى‏کند. جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را در این پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دورۀ غفلت، تمام مردم جمهورى‏ هاى شوروى را تحت تأثیر قرار داد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح‏بخش اذان را از گلدسته‏ هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نویدچنین سعادتى بودند.

شیخ اسعد بیوض التمیمى رهبر سیاسى مذهبى سازمان جهاد اسلامى فلسطین گفت: نامه امام رحمة‏اللّه‏ علیه به گورباچف و دعوت او به اسلام که مشابه نامه‏ هاى پیامبر اکرم به کسرىٰ و قیصر روم و پادشاهان دیگر قلمداد مى‏شود حیات جدیدى به اسلام بخشیده است و اسلام همانگونه که بر حضرت محمد(ص) نازل شد براى نجات بشر آمده است.

 

امیر بیک عثمانف معاون صدا و سیماى جمهورى قرقیزستان می گوید: با پیام امام خمینى به گورباچف ما در حقیقت به عمق شخصیت ایشان پى بردیم و فهمیدیم که امام خمینى شخصیتى سیاسى در ردیف سایر رهبران کشورها نیست. بلکه مقام مذهبى دارد و در میان مردم شخصیتى مقدس است. آن پیام، مهمترین و رساترین صداى انقلاب ایران در میان ملت ما بود.

ضمیر عرالى یف از شخصیت های کشور قرقیزستان می گوید: در جمهورى‏ هاى آسیاى میانه شروع به ساختن مساجد کردند و اسلام دوباره در روح بى‏ دین‏ ها زنده شد. فقط ده سال گذشت ولى ایده‏ى اسلام دوباره جهان را به دست مى‏آورد. وقتى به مردم و زندگى اطراف خود مى ‏نگرم از متفکر عالى رتبه امام خمینى تعجب مى‏کنم که گویا همه‏ ى این حوادث را پیش گویى کرده بودند واین نقطه‏ى نظر برایم البته بسیار جالب است که حق با امام خمینى بود، نه با گورباچف. هر کدام ازآن‏ها به مبانى معنوى و فلسفى متکى بودند، گورباچف به مارکس و لنین، امام خمینى به حضرت محمد و قرآن. گورباچف به ایده‏ى اولویت ماده متکى بود و امام خمینى به ایده‏ى اولویت روح لا‏اله الا اللّه‏ و محمد رسول‏اللّه‏. و با وجود این که کمونیستها نمى‏خواهند اذعان کنند، تاریخ یک بار دیگر ثابت کرد : تاریخ پیدایش، جهان الوهیت است.

امینه نعمان آوا رهبر جامعه زنان مسلمان قزاقستان در این خصوص گفت: امام در نامه‏ اش به گورباچف نوشته بود مشکل شما معنوى است نه اقتصادى، شما که طى سالها با خدا جنگیده ‏اید نتیجه‏اى جز شکست به دست نیاوردید. ما پیام ارزشمند امام را درک کرده و سازمان زنان مسلمان را تشکیل دادیم.

 

شیخ توره یکی از علماى سنگال می گوید: امام، تنها بت‏هاى طاغوت را نابود نکرد بلکه وسیله‏ اى در اختیار تمام مسلمانان قرار داد که با آن با تمام طواغیت مبارزه کنند. امام همواره به مسائل بشریت مى‏اندیشید و از درد و رنج آنها محزون و متألم مى‏ شد.نامه‏ ى ایشان به گورباچف نشان دهنده‏ ى همین توجه امام به نجات انسانیت است. ما باید با جامه‏ى عمل پوشانیدن به فرامین «امام» اسلام را نجات دهیم.

نسیم  والجى عضو کمیته زنان و سر دبیر مجلات الکوثر و راه هدایت کشور کنیا گفت: امام خمینى با تفکر، حکمت واخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف، آنچه را که در شرق رخ داد، پیش بینى کرد و هر چه که امام خمینى پیش‏بینى کرد راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر، همان اتفاق افتاد.

رینات سلطانف معاون کمیته دوماى جمهوری روسیه می گوید: امام خمینى استبداد شرق و غرب را محکوم کرد و با آن به ستیزه پرداخت، با توجه به پیام امام به گورباچف مى‏توان گفت همان طورى که تمام جهانیان شاهد بودند تمام پیش‏ بینى‏ هاى امام در مورد شوروى به حقیقت پیوست. باید سیاستمداران ایران و روسیه و سایر کشورها، افکار سیاسى امام به عنوان یک دستورالعمل مهم در معاملات جهانى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از آن براى پیشبرد صلح و برقرارى آرامش و دوستى و ارتقاى فرهنگ بشرى استفاده کنند.

راویل عین‏الدین رئیس شوراى مفتیان جمهوری روسیه گفته است: امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباجف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.

 ژون آفریک نشریه فرانسه زبان آفریقایی در این خصوصی می نویسد: «گورباچف به مدت 2 ساعت مودبانه به متن پیام آیت اللّه‏ خمینى که اولین پیام ایشان به رئیس یک کشور بود و توسط مترجم شخصى‏اش برگردانده شد، گوش فرا داد.با این حال، چهره‏ ى صدر هیئت رئیسه‏ ى شوروى سه بارـ بویژه هنگامی که شنید آیت اللّه‏ به او مى‏گوید جاى کمونیسم دیگر در موزه‏ هاست ـ سرخ شد...» عاقبت مشیت خداوند، بشر این عصر را از نعمت بزرگى،که تجلى قدرت ایمان و عمل به دستورات الهى بود، محروم ساخت.

 

شیخ حمدى یوسف سپاهیچ مفتی بلگرادی می نویسد: حضرت امام رهبرى دور اندیش و مطلع از تحولات عصر خود بود. او چند سال قبل از فروپاشى کمونیزم با نامه‏اى که خطاب به گورباچف فرستاد سقوط و فروپاشى نظام کمونیستى را پیش‏بینى کرد.

مهدی صفری سفیر اسبق ایران در روسیه می‏گوید: پس از نامه امام، آقای ساجدی، کارشناس مجری تلویزیون را بردیم ملاقات گورباچف تا با او درباره نامه حضرت امام مصاحبه کند. گورباچف گفت: «ما آن موقع نفهمیدیم امام چه می‌گوید؛ بعدها فهمیدم و پیش خودمان فکر می‌کردیم منظور ایشان آموزش طلاب و دانشجویان دینی است»

هفته نامه آلمانی اشپیگل در شماره ۱۶ دی ماه ۱۳۷۰ در این رابطه نوشته است: «پیش بینی آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران مبنی بر این که طی ۱۰ سال کمونیسم از گیتی رخت بر خواهد بست و اسلام، دین محبت به جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد؛ در کمتر از سه سال تحقق یافت.» به نوشته این نشریه، «نامه امام خمینی(ره) نه تنها به سقوط شوروی بلکه به زوال رویای دیرینه کمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».

راویل عین‏الدین، رئیس شوراى مفتیان روسیه و از علمای موثر در این کشور می گوید: «امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباچف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.»

تیمور عطایف استاد علوم سیاسی در باکو می گوید: «متن این نامه یکی از زیباترین اشکال ارائه اسلام در تاریخ معاصر است که گورباچف را به طور جدی به مطالعه اسلام دعوت می کند و آن را به عنوان یک روش ممکن برای رهایی همیشگی از شر مسائلی مانند افغانستان، و غیره مطرح می نماید».

آلیگ سلطانف از قزاقستان باور دارد که از نامه به خوبی روشن است که آیت الله به معنای واقعی کلمه از شیطانهای زمانه متنفر بود. اگر در سال 1989 پیام امام جدی گرفته می شد تا به امروز منابع طبیعی روسیه هدر نمی رفت. آیت الله خمینی به طور مستقیم گورباچف را به اسلام برای پر کردن خلاء ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دعوت کرد. او اشاره می کند که مامور اطلاعاتی شوروی در ایران، ژنرال لئونید شبارشین معتقد است که «آیت الله خمینی برای اولین بار ایران را به یک دولت واقعا مستقل تبدیل کرده که مسیر خود را می رود و هیچ دولت دیگری نه امریکا و نه روسیه و نه اروپا در آن تاثیری ندارد».

فرهاد درویشی نویسنده مقاله ارزشمندی درباره پیام امام به گورباچف مهم ترین نکته در تشریح زمینه و زمانه نگارش نامه امام را این­گونه تحلیل می­ کند: موافقت ایران با قطعنامه 598 ، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، به عنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمان­ های انقلاب تلقی شد، به گونه ای که این ادعا در تریبون­ های مختلف تکرار می ­شد. صدور نامه امام به گورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 ، فضای سیاسی داخلی و بین المللی را به کلی دگرگون ساخت. به دلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یک سو و وقوع تحولات اساسی به وسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، این نامه و محتوای آن، توجه همگان به ویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخته بود.

علی­ الله سلیمی نویسنده کتاب دعوت توحیدی درباره وضعیت زمانی نامه امام به گورباچف می­ نویسد: در زمستان سال1367 و پس از خاتمه‌ی جنگ تحمیلی و در دورانی که اتحاد جماهیر شوروی، که یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران به شمار می‌رفت، با عواقب ناشی از مقایسه‌ی سوسیالیسم و امپریالیسم دست به گریبان بود، حضرت امام خمینی(ره) طی نامه‌ای تاریخی و با ژرف‌نگریِ منبعث از روح الهی خود، گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی را برای برون‌رفت از مشکلات کمونیسم و جلوگیری از سقوط به دامنِ تهیِ امپریالیسم به اسلام دعوت کرد و از خطر فروپاشی انذار داد.

ولادیمیر ایوانف استاد دانشگاه دولتی مسکو در این رابطه نکات جالبی را یاد آوری کرده است. وی می گوید: بعد از اینکه آقاى آملى این پیام را به رئیس جمهور شوروى ابلاغ کردند، بعد از چند روز از طرف وزارت خارجه این پیام به دست ما رسید. این طور احساس مى‏شود که حضرت امام مردم شوروى را در نظر داشتند و البته راه دیگرى جز ارسال پیام به رئیس جمهور وقت وجود نداشت تا اظهاراتشان را با مردم شوروى آن وقت در میان بگذارند. امام احساس کردند شوروى در آستانه فروپاشى است. ایشان در پیام خود به گورباچف گفتند که شوروى یک نعمت الهى است که شما نتوانستید خوب نگهدارى کنید. و واقعاً آن طور شد که ایشان فرمودند و دو سال بعد در مدت کوتاهى چنان کشور بزرگى که ابرقدرت هم بود از هم فرو پاشید و تمام زندگى ما وارد مرحله جدیدى شد و ما با این حقیقت روبرو شدیم که باید زندگى‏مان را از نو بسازیم و عادت کهنه را کنار بگذاریم. این نوع احساسات تا حدودى بیان مى‏کند که چرا در تاریخ کشورمان و در تاریخ روابط شوروى با ایران یک چنین واقعه‏اى به وقوع پیوست. پیش بینى امام نسبت به این مسائل و اخطار امام نسبت به آن درست بود. مردم در سالهاى اخیر پى برده‏اند که این راه درستى نیست که فرهنگ خودشان را فراموش کنند و اقداماتى هم از طرف خود مردم به عمل آمده. رجال فرهنگى، نویسندگان و رسانه‏ها اخطار کردند و سعى عمومى بر این است تا با غربزدگى و تأثیر فرهنگ بیگانه مبارزه شود. ایشان نکته ای را مطرح می کند که جای بحث دارد و می گویند که یکى از مشکلاتى که هر کسى پیام امام را به دست مى‏گیرد با آن مواجه مى‏شود این است که پر از فلسفه است و وقتى ترجمه پیام را به دست آقاى گورباچف داده بودند این ترجمه را با عجله تهیّه کرده بودند و شاید بعضى از اصطلاحات را خوب ترجمه نکرده بودند. این یک طرف قضیه، یک طرف دیگر هم اینکه براى فهمیدن چیزى که شما مى‏فرمایید مقدماتى لازم است که نه تنها عموم مردم بلکه روشنفکران هم که فارغ‏التحصیل دانشگاههاى شوروى هستند در آن زمان آن را نداشتند. الان هم مى‏شود گفت فقط یک قسمت از قضیه را مى‏توانند درک کنند. گورباچف ایران شناس نبود و فکر نمى‏کنم غیر از مطالعات سیاسى و اطلاعات عمومى چیزى از فلسفه و روح مردم ایران مى‏دانست. طبیعى است که پیام را درست درک نکرده باشد و حاضر نشده که تیزهوشان شوروى را به قم بفرستد.

اسوتلانا راوندی عضو هیات علمی بخش ایران شناسی در موسسه شرق شناسی مسکو است، وی می گوید: که در آن زمان پیام را نشنیده است و در روزنامه های آن زمان هم اصلاً منتشر نشده است. نگارنده از استادان دیگری در روسیه نیز مضمون همین سخن را شنیده است. ایشان اظهار می دارند که بعد از فروپاشی شوروی این نامه در کتاب « امام خمینی؛ راهی به سوی آزادی: سخنرانی ها و مواعظ» منتشر شده است. مؤلف این کتاب خانم «لودمیلا یوگی نوا آودی یوا» عضو اتحادیه بین‌المللی نویسندگان روسیه است و با کمک رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در 375 صفحه در انتشارات پالیا میشین در سال 1999  چاپ شده است. یلنا ویکتورونا دونایوا استاد انستیتو شرق شناسی مسکو نیز نوشته است که صرفا خبر ارسال نامه منتشر شده و اطلاع داده اند که مسائل مربوط به روابط دو کشور در این نامه مطرح شده است و حتی در محافل ایران شناسان هم موضوع مطرح نشده است. ایشان می نویسد که شاید در پشت درهای بسته این موضوع بررسی شده باشد اما حتی اعضای بالا رتبه حزب کمونیست هم چیزی از محتوای دقیق نامه نشنیده بودند. این موضوع در مورد پاسخ گورباچف هم صدق می کند. طرح این نامه از سالهای 1995 به بعد بوده که از طرف ایرانیان در نشستهای ایرانشناسان روس موضوع مورد بحث قرار گرفته است.

================
گردآوری از سجاد شفیعی
================
انتهای پیام/
,
 

میخائیل گورباچف رهبر شوروى سابق گفت: پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که این پیام را دریافت کردم، اینگونه دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است. من از این پیام که با دقت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم، استنباط کردم او کسى است که براى جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامى را بیشتر بشناسم و درک کنم. آیت ‏اللّه‏ خمینى توانست اثر بزرگى در تاریخ نوین جهان بگذارد.

ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام با دیده احترام نگریستند و گفتند که رهبران ایران علاقه‏ مند به حفظ ارزشهاى انسانى در جهان هستند. من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد مى‏کنم و معتقدم که آیت‏ اللّه‏ خمینى فراتر از زمان مى‏ اندیشید و در بُعد مکان نمى‏ گنجید.

امروز که من شاهد این اوضاع هستم، پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى در ذهنم نقش مى‏بندد که او گفته بود من مارکسیسم را به زودى در موزه‏ هاى تاریخ مى‏بینم، من از همان زمان تصمیم گرفتم حرکت را آغاز کنم لذا اصلاحات را انجام دادیم، تعداد مساجد و کلیساها افزایش یافت. اگر آن روز ما پیشگویى آیت‏ اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‏دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.

 

پاولوا یکی از شخصیت کشور روسیه گفت: پیام رهبر معنوى ایران [به گورباچف] در 57 صفحه‏ ى ابعاد کوچک کتاب نوشته شده است ولى هر جمله‏ ى آن احتیاج به بررسى و مطالعه‏ ى دقیق دارد. در ضمن تحلیل و تجزیه‏ ى آن مى‏شود نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

قسمت بزرگ پیام مربوط به نقش وراثت معنوى ملتها در جهان کنونى است. باور امام خمینى به رهبر جدید شوروى میخائیل گورباچف همچون انسانى که مى‏تواند اصلاحات بنیادى در کشور را شروع نماید.

امیدوارى امام خمینى بر این که در اتحاد شوروى مى‏تواند جامعه‏ اى تشکیل شود که در آن ارزش هاى معنوى در یک سطح با رفاه مادى قرار خواهد بود.

با داشتن اطلاعات کافى راجع به ترکیب نژادى جمعیت اتحاد شوروى، امام خمینى از میخائیل گورباچف دعوت مى‏کرد که به طور دقیق اسلام را مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار دهد. نادیده گرفتن عامل مذهبى در سیاست داخلى و خارجى چنان که رهبر معنوى اخطار مى‏کرد مى‏ تواند موجب برانگیختن برخوردهاى جدید نظامى بشود.

امام خمینى خاطر نشان مى‏ساخت که ایمان مذهبى به اتحاد شوروى کمک مى‏کند یک دولت قوى شود و همچون نمونه آن ایران را یاد مى‏ کرد که از برکات دین یک دولت غیرقابل شکست براى ابرقدرتها گردیده است. فقدان ایمان در جامعه‏ ى شوروى موجب مشکلات در تمام رشته‏ هاى زندگى اجتماعى و مقدم به همه در اقتصاد خواهد گردید.

ذکر آثار چه غربى (افلاطون و ارسطو) و چه آثار شرقى (فارابى و ابن سینا و ملاصدرا) و فیلسوف هاى شرق و غرب یک بار دیگر معلومات عمیق وى در رشته‏ ى فلسفه و جهان‏بینى را نشان مى‏دهد.

 نکات فوق‏ الذکر پیام امام خمینى به میخائیل گورباچف ما را به این نتیجه مى‏رساند: این پیام در حقیقت یک سند ایدئولوژى، فلسفى و کاملاً اخلاقى است. با ارزیابى درست و به موقع این پیام از طرف رهبران سابق اتحاد شوروى بسیارى از حوادثى که اکنون در روسیه صورت مى‏گیرد مى‏توانست نتیجه‏ى دیگرى داشته باشد.

حسین  على ‏اف معاون رئیس جمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر در این باره می گوید: بى‏ شک تأثیر امام، عمیق بود، چون ایشان طورى رفتار مى‏ کردند که بین گفته ‏ها و عمل ایشان تفاوتى احساس نمى‏شد و مردم به ویژه مسلمانان را با واقعیت ها آشنا مى‏ساختند. حتى غرب را نیز نسبت به واقعیت ها آگاه مى‏کردند، در پیام امام به گورباچف آن‏گونه که من شنیده‏ام، ایشان تذکرات مهمى را در باب مسائل مختلف عنوان نموده‏اند.

مولانا شاه احمد نورانى رئیس جمعیت علماى پاکستان گفت: امام خمینى با جرئت و شهامت خاص، دیکتاتورى و شاهنشاهى را شکست داد. با استکبار امریکا مقابله و مبارزه کرد و وى با دعوت گورباچف به اسلام و صدور فتوا بر‏علیه رشدى شیطان براى تمامى امت مسلمان یک مثال و نمونه کامل جهت پیروى برقرار ساخت.

مهرالنساء شاعر و ادیب تاجیکستانى در خصوص پیام امام خمینی(ره) به گورباچف می کوید: با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفاى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصر ماندنى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏ نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏ گرایى مى‏کند. جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را در این پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دورۀ غفلت، تمام مردم جمهورى‏ هاى شوروى را تحت تأثیر قرار داد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح‏بخش اذان را از گلدسته‏ هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نویدچنین سعادتى بودند.

شیخ اسعد بیوض التمیمى رهبر سیاسى مذهبى سازمان جهاد اسلامى فلسطین گفت: نامه امام رحمة‏اللّه‏ علیه به گورباچف و دعوت او به اسلام که مشابه نامه‏ هاى پیامبر اکرم به کسرىٰ و قیصر روم و پادشاهان دیگر قلمداد مى‏شود حیات جدیدى به اسلام بخشیده است و اسلام همانگونه که بر حضرت محمد(ص) نازل شد براى نجات بشر آمده است.

 

امیر بیک عثمانف معاون صدا و سیماى جمهورى قرقیزستان می گوید: با پیام امام خمینى به گورباچف ما در حقیقت به عمق شخصیت ایشان پى بردیم و فهمیدیم که امام خمینى شخصیتى سیاسى در ردیف سایر رهبران کشورها نیست. بلکه مقام مذهبى دارد و در میان مردم شخصیتى مقدس است. آن پیام، مهمترین و رساترین صداى انقلاب ایران در میان ملت ما بود.

ضمیر عرالى یف از شخصیت های کشور قرقیزستان می گوید: در جمهورى‏ هاى آسیاى میانه شروع به ساختن مساجد کردند و اسلام دوباره در روح بى‏ دین‏ ها زنده شد. فقط ده سال گذشت ولى ایده‏ى اسلام دوباره جهان را به دست مى‏آورد. وقتى به مردم و زندگى اطراف خود مى ‏نگرم از متفکر عالى رتبه امام خمینى تعجب مى‏کنم که گویا همه‏ ى این حوادث را پیش گویى کرده بودند واین نقطه‏ى نظر برایم البته بسیار جالب است که حق با امام خمینى بود، نه با گورباچف. هر کدام ازآن‏ها به مبانى معنوى و فلسفى متکى بودند، گورباچف به مارکس و لنین، امام خمینى به حضرت محمد و قرآن. گورباچف به ایده‏ى اولویت ماده متکى بود و امام خمینى به ایده‏ى اولویت روح لا‏اله الا اللّه‏ و محمد رسول‏اللّه‏. و با وجود این که کمونیستها نمى‏خواهند اذعان کنند، تاریخ یک بار دیگر ثابت کرد : تاریخ پیدایش، جهان الوهیت است.

امینه نعمان آوا رهبر جامعه زنان مسلمان قزاقستان در این خصوص گفت: امام در نامه‏ اش به گورباچف نوشته بود مشکل شما معنوى است نه اقتصادى، شما که طى سالها با خدا جنگیده ‏اید نتیجه‏اى جز شکست به دست نیاوردید. ما پیام ارزشمند امام را درک کرده و سازمان زنان مسلمان را تشکیل دادیم.

 

شیخ توره یکی از علماى سنگال می گوید: امام، تنها بت‏هاى طاغوت را نابود نکرد بلکه وسیله‏ اى در اختیار تمام مسلمانان قرار داد که با آن با تمام طواغیت مبارزه کنند. امام همواره به مسائل بشریت مى‏اندیشید و از درد و رنج آنها محزون و متألم مى‏ شد.نامه‏ ى ایشان به گورباچف نشان دهنده‏ ى همین توجه امام به نجات انسانیت است. ما باید با جامه‏ى عمل پوشانیدن به فرامین «امام» اسلام را نجات دهیم.

نسیم  والجى عضو کمیته زنان و سر دبیر مجلات الکوثر و راه هدایت کشور کنیا گفت: امام خمینى با تفکر، حکمت واخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف، آنچه را که در شرق رخ داد، پیش بینى کرد و هر چه که امام خمینى پیش‏بینى کرد راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر، همان اتفاق افتاد.

رینات سلطانف معاون کمیته دوماى جمهوری روسیه می گوید: امام خمینى استبداد شرق و غرب را محکوم کرد و با آن به ستیزه پرداخت، با توجه به پیام امام به گورباچف مى‏توان گفت همان طورى که تمام جهانیان شاهد بودند تمام پیش‏ بینى‏ هاى امام در مورد شوروى به حقیقت پیوست. باید سیاستمداران ایران و روسیه و سایر کشورها، افکار سیاسى امام به عنوان یک دستورالعمل مهم در معاملات جهانى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از آن براى پیشبرد صلح و برقرارى آرامش و دوستى و ارتقاى فرهنگ بشرى استفاده کنند.

راویل عین‏الدین رئیس شوراى مفتیان جمهوری روسیه گفته است: امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباجف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.

 ژون آفریک نشریه فرانسه زبان آفریقایی در این خصوصی می نویسد: «گورباچف به مدت 2 ساعت مودبانه به متن پیام آیت اللّه‏ خمینى که اولین پیام ایشان به رئیس یک کشور بود و توسط مترجم شخصى‏اش برگردانده شد، گوش فرا داد.با این حال، چهره‏ ى صدر هیئت رئیسه‏ ى شوروى سه بارـ بویژه هنگامی که شنید آیت اللّه‏ به او مى‏گوید جاى کمونیسم دیگر در موزه‏ هاست ـ سرخ شد...» عاقبت مشیت خداوند، بشر این عصر را از نعمت بزرگى،که تجلى قدرت ایمان و عمل به دستورات الهى بود، محروم ساخت.

 

شیخ حمدى یوسف سپاهیچ مفتی بلگرادی می نویسد: حضرت امام رهبرى دور اندیش و مطلع از تحولات عصر خود بود. او چند سال قبل از فروپاشى کمونیزم با نامه‏اى که خطاب به گورباچف فرستاد سقوط و فروپاشى نظام کمونیستى را پیش‏بینى کرد.

مهدی صفری سفیر اسبق ایران در روسیه می‏گوید: پس از نامه امام، آقای ساجدی، کارشناس مجری تلویزیون را بردیم ملاقات گورباچف تا با او درباره نامه حضرت امام مصاحبه کند. گورباچف گفت: «ما آن موقع نفهمیدیم امام چه می‌گوید؛ بعدها فهمیدم و پیش خودمان فکر می‌کردیم منظور ایشان آموزش طلاب و دانشجویان دینی است»

هفته نامه آلمانی اشپیگل در شماره ۱۶ دی ماه ۱۳۷۰ در این رابطه نوشته است: «پیش بینی آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران مبنی بر این که طی ۱۰ سال کمونیسم از گیتی رخت بر خواهد بست و اسلام، دین محبت به جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد؛ در کمتر از سه سال تحقق یافت.» به نوشته این نشریه، «نامه امام خمینی(ره) نه تنها به سقوط شوروی بلکه به زوال رویای دیرینه کمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».

راویل عین‏الدین، رئیس شوراى مفتیان روسیه و از علمای موثر در این کشور می گوید: «امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباچف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.»

تیمور عطایف استاد علوم سیاسی در باکو می گوید: «متن این نامه یکی از زیباترین اشکال ارائه اسلام در تاریخ معاصر است که گورباچف را به طور جدی به مطالعه اسلام دعوت می کند و آن را به عنوان یک روش ممکن برای رهایی همیشگی از شر مسائلی مانند افغانستان، و غیره مطرح می نماید».

آلیگ سلطانف از قزاقستان باور دارد که از نامه به خوبی روشن است که آیت الله به معنای واقعی کلمه از شیطانهای زمانه متنفر بود. اگر در سال 1989 پیام امام جدی گرفته می شد تا به امروز منابع طبیعی روسیه هدر نمی رفت. آیت الله خمینی به طور مستقیم گورباچف را به اسلام برای پر کردن خلاء ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دعوت کرد. او اشاره می کند که مامور اطلاعاتی شوروی در ایران، ژنرال لئونید شبارشین معتقد است که «آیت الله خمینی برای اولین بار ایران را به یک دولت واقعا مستقل تبدیل کرده که مسیر خود را می رود و هیچ دولت دیگری نه امریکا و نه روسیه و نه اروپا در آن تاثیری ندارد».

فرهاد درویشی نویسنده مقاله ارزشمندی درباره پیام امام به گورباچف مهم ترین نکته در تشریح زمینه و زمانه نگارش نامه امام را این­گونه تحلیل می­ کند: موافقت ایران با قطعنامه 598 ، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، به عنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمان­ های انقلاب تلقی شد، به گونه ای که این ادعا در تریبون­ های مختلف تکرار می ­شد. صدور نامه امام به گورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 ، فضای سیاسی داخلی و بین المللی را به کلی دگرگون ساخت. به دلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یک سو و وقوع تحولات اساسی به وسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، این نامه و محتوای آن، توجه همگان به ویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخته بود.

علی­ الله سلیمی نویسنده کتاب دعوت توحیدی درباره وضعیت زمانی نامه امام به گورباچف می­ نویسد: در زمستان سال1367 و پس از خاتمه‌ی جنگ تحمیلی و در دورانی که اتحاد جماهیر شوروی، که یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران به شمار می‌رفت، با عواقب ناشی از مقایسه‌ی سوسیالیسم و امپریالیسم دست به گریبان بود، حضرت امام خمینی(ره) طی نامه‌ای تاریخی و با ژرف‌نگریِ منبعث از روح الهی خود، گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی را برای برون‌رفت از مشکلات کمونیسم و جلوگیری از سقوط به دامنِ تهیِ امپریالیسم به اسلام دعوت کرد و از خطر فروپاشی انذار داد.

ولادیمیر ایوانف استاد دانشگاه دولتی مسکو در این رابطه نکات جالبی را یاد آوری کرده است. وی می گوید: بعد از اینکه آقاى آملى این پیام را به رئیس جمهور شوروى ابلاغ کردند، بعد از چند روز از طرف وزارت خارجه این پیام به دست ما رسید. این طور احساس مى‏شود که حضرت امام مردم شوروى را در نظر داشتند و البته راه دیگرى جز ارسال پیام به رئیس جمهور وقت وجود نداشت تا اظهاراتشان را با مردم شوروى آن وقت در میان بگذارند. امام احساس کردند شوروى در آستانه فروپاشى است. ایشان در پیام خود به گورباچف گفتند که شوروى یک نعمت الهى است که شما نتوانستید خوب نگهدارى کنید. و واقعاً آن طور شد که ایشان فرمودند و دو سال بعد در مدت کوتاهى چنان کشور بزرگى که ابرقدرت هم بود از هم فرو پاشید و تمام زندگى ما وارد مرحله جدیدى شد و ما با این حقیقت روبرو شدیم که باید زندگى‏مان را از نو بسازیم و عادت کهنه را کنار بگذاریم. این نوع احساسات تا حدودى بیان مى‏کند که چرا در تاریخ کشورمان و در تاریخ روابط شوروى با ایران یک چنین واقعه‏اى به وقوع پیوست. پیش بینى امام نسبت به این مسائل و اخطار امام نسبت به آن درست بود. مردم در سالهاى اخیر پى برده‏اند که این راه درستى نیست که فرهنگ خودشان را فراموش کنند و اقداماتى هم از طرف خود مردم به عمل آمده. رجال فرهنگى، نویسندگان و رسانه‏ها اخطار کردند و سعى عمومى بر این است تا با غربزدگى و تأثیر فرهنگ بیگانه مبارزه شود. ایشان نکته ای را مطرح می کند که جای بحث دارد و می گویند که یکى از مشکلاتى که هر کسى پیام امام را به دست مى‏گیرد با آن مواجه مى‏شود این است که پر از فلسفه است و وقتى ترجمه پیام را به دست آقاى گورباچف داده بودند این ترجمه را با عجله تهیّه کرده بودند و شاید بعضى از اصطلاحات را خوب ترجمه نکرده بودند. این یک طرف قضیه، یک طرف دیگر هم اینکه براى فهمیدن چیزى که شما مى‏فرمایید مقدماتى لازم است که نه تنها عموم مردم بلکه روشنفکران هم که فارغ‏التحصیل دانشگاههاى شوروى هستند در آن زمان آن را نداشتند. الان هم مى‏شود گفت فقط یک قسمت از قضیه را مى‏توانند درک کنند. گورباچف ایران شناس نبود و فکر نمى‏کنم غیر از مطالعات سیاسى و اطلاعات عمومى چیزى از فلسفه و روح مردم ایران مى‏دانست. طبیعى است که پیام را درست درک نکرده باشد و حاضر نشده که تیزهوشان شوروى را به قم بفرستد.

اسوتلانا راوندی عضو هیات علمی بخش ایران شناسی در موسسه شرق شناسی مسکو است، وی می گوید: که در آن زمان پیام را نشنیده است و در روزنامه های آن زمان هم اصلاً منتشر نشده است. نگارنده از استادان دیگری در روسیه نیز مضمون همین سخن را شنیده است. ایشان اظهار می دارند که بعد از فروپاشی شوروی این نامه در کتاب « امام خمینی؛ راهی به سوی آزادی: سخنرانی ها و مواعظ» منتشر شده است. مؤلف این کتاب خانم «لودمیلا یوگی نوا آودی یوا» عضو اتحادیه بین‌المللی نویسندگان روسیه است و با کمک رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در 375 صفحه در انتشارات پالیا میشین در سال 1999  چاپ شده است. یلنا ویکتورونا دونایوا استاد انستیتو شرق شناسی مسکو نیز نوشته است که صرفا خبر ارسال نامه منتشر شده و اطلاع داده اند که مسائل مربوط به روابط دو کشور در این نامه مطرح شده است و حتی در محافل ایران شناسان هم موضوع مطرح نشده است. ایشان می نویسد که شاید در پشت درهای بسته این موضوع بررسی شده باشد اما حتی اعضای بالا رتبه حزب کمونیست هم چیزی از محتوای دقیق نامه نشنیده بودند. این موضوع در مورد پاسخ گورباچف هم صدق می کند. طرح این نامه از سالهای 1995 به بعد بوده که از طرف ایرانیان در نشستهای ایرانشناسان روس موضوع مورد بحث قرار گرفته است.

================
گردآوری از سجاد شفیعی
================
انتهای پیام/
,
 

میخائیل گورباچف رهبر شوروى سابق گفت: پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که این پیام را دریافت کردم، اینگونه دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است. من از این پیام که با دقت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم، استنباط کردم او کسى است که براى جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامى را بیشتر بشناسم و درک کنم. آیت ‏اللّه‏ خمینى توانست اثر بزرگى در تاریخ نوین جهان بگذارد.

ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام با دیده احترام نگریستند و گفتند که رهبران ایران علاقه‏ مند به حفظ ارزشهاى انسانى در جهان هستند. من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد مى‏کنم و معتقدم که آیت‏ اللّه‏ خمینى فراتر از زمان مى‏ اندیشید و در بُعد مکان نمى‏ گنجید.

امروز که من شاهد این اوضاع هستم، پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى در ذهنم نقش مى‏بندد که او گفته بود من مارکسیسم را به زودى در موزه‏ هاى تاریخ مى‏بینم، من از همان زمان تصمیم گرفتم حرکت را آغاز کنم لذا اصلاحات را انجام دادیم، تعداد مساجد و کلیساها افزایش یافت. اگر آن روز ما پیشگویى آیت‏ اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‏دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.

 

پاولوا یکی از شخصیت کشور روسیه گفت: پیام رهبر معنوى ایران [به گورباچف] در 57 صفحه‏ ى ابعاد کوچک کتاب نوشته شده است ولى هر جمله‏ ى آن احتیاج به بررسى و مطالعه‏ ى دقیق دارد. در ضمن تحلیل و تجزیه‏ ى آن مى‏شود نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

قسمت بزرگ پیام مربوط به نقش وراثت معنوى ملتها در جهان کنونى است. باور امام خمینى به رهبر جدید شوروى میخائیل گورباچف همچون انسانى که مى‏تواند اصلاحات بنیادى در کشور را شروع نماید.

امیدوارى امام خمینى بر این که در اتحاد شوروى مى‏تواند جامعه‏ اى تشکیل شود که در آن ارزش هاى معنوى در یک سطح با رفاه مادى قرار خواهد بود.

با داشتن اطلاعات کافى راجع به ترکیب نژادى جمعیت اتحاد شوروى، امام خمینى از میخائیل گورباچف دعوت مى‏کرد که به طور دقیق اسلام را مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار دهد. نادیده گرفتن عامل مذهبى در سیاست داخلى و خارجى چنان که رهبر معنوى اخطار مى‏کرد مى‏ تواند موجب برانگیختن برخوردهاى جدید نظامى بشود.

امام خمینى خاطر نشان مى‏ساخت که ایمان مذهبى به اتحاد شوروى کمک مى‏کند یک دولت قوى شود و همچون نمونه آن ایران را یاد مى‏ کرد که از برکات دین یک دولت غیرقابل شکست براى ابرقدرتها گردیده است. فقدان ایمان در جامعه‏ ى شوروى موجب مشکلات در تمام رشته‏ هاى زندگى اجتماعى و مقدم به همه در اقتصاد خواهد گردید.

ذکر آثار چه غربى (افلاطون و ارسطو) و چه آثار شرقى (فارابى و ابن سینا و ملاصدرا) و فیلسوف هاى شرق و غرب یک بار دیگر معلومات عمیق وى در رشته‏ ى فلسفه و جهان‏بینى را نشان مى‏دهد.

 نکات فوق‏ الذکر پیام امام خمینى به میخائیل گورباچف ما را به این نتیجه مى‏رساند: این پیام در حقیقت یک سند ایدئولوژى، فلسفى و کاملاً اخلاقى است. با ارزیابى درست و به موقع این پیام از طرف رهبران سابق اتحاد شوروى بسیارى از حوادثى که اکنون در روسیه صورت مى‏گیرد مى‏توانست نتیجه‏ى دیگرى داشته باشد.

حسین  على ‏اف معاون رئیس جمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر در این باره می گوید: بى‏ شک تأثیر امام، عمیق بود، چون ایشان طورى رفتار مى‏ کردند که بین گفته ‏ها و عمل ایشان تفاوتى احساس نمى‏شد و مردم به ویژه مسلمانان را با واقعیت ها آشنا مى‏ساختند. حتى غرب را نیز نسبت به واقعیت ها آگاه مى‏کردند، در پیام امام به گورباچف آن‏گونه که من شنیده‏ام، ایشان تذکرات مهمى را در باب مسائل مختلف عنوان نموده‏اند.

مولانا شاه احمد نورانى رئیس جمعیت علماى پاکستان گفت: امام خمینى با جرئت و شهامت خاص، دیکتاتورى و شاهنشاهى را شکست داد. با استکبار امریکا مقابله و مبارزه کرد و وى با دعوت گورباچف به اسلام و صدور فتوا بر‏علیه رشدى شیطان براى تمامى امت مسلمان یک مثال و نمونه کامل جهت پیروى برقرار ساخت.

مهرالنساء شاعر و ادیب تاجیکستانى در خصوص پیام امام خمینی(ره) به گورباچف می کوید: با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفاى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصر ماندنى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏ نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏ گرایى مى‏کند. جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را در این پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دورۀ غفلت، تمام مردم جمهورى‏ هاى شوروى را تحت تأثیر قرار داد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح‏بخش اذان را از گلدسته‏ هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نویدچنین سعادتى بودند.

شیخ اسعد بیوض التمیمى رهبر سیاسى مذهبى سازمان جهاد اسلامى فلسطین گفت: نامه امام رحمة‏اللّه‏ علیه به گورباچف و دعوت او به اسلام که مشابه نامه‏ هاى پیامبر اکرم به کسرىٰ و قیصر روم و پادشاهان دیگر قلمداد مى‏شود حیات جدیدى به اسلام بخشیده است و اسلام همانگونه که بر حضرت محمد(ص) نازل شد براى نجات بشر آمده است.

 

امیر بیک عثمانف معاون صدا و سیماى جمهورى قرقیزستان می گوید: با پیام امام خمینى به گورباچف ما در حقیقت به عمق شخصیت ایشان پى بردیم و فهمیدیم که امام خمینى شخصیتى سیاسى در ردیف سایر رهبران کشورها نیست. بلکه مقام مذهبى دارد و در میان مردم شخصیتى مقدس است. آن پیام، مهمترین و رساترین صداى انقلاب ایران در میان ملت ما بود.

ضمیر عرالى یف از شخصیت های کشور قرقیزستان می گوید: در جمهورى‏ هاى آسیاى میانه شروع به ساختن مساجد کردند و اسلام دوباره در روح بى‏ دین‏ ها زنده شد. فقط ده سال گذشت ولى ایده‏ى اسلام دوباره جهان را به دست مى‏آورد. وقتى به مردم و زندگى اطراف خود مى ‏نگرم از متفکر عالى رتبه امام خمینى تعجب مى‏کنم که گویا همه‏ ى این حوادث را پیش گویى کرده بودند واین نقطه‏ى نظر برایم البته بسیار جالب است که حق با امام خمینى بود، نه با گورباچف. هر کدام ازآن‏ها به مبانى معنوى و فلسفى متکى بودند، گورباچف به مارکس و لنین، امام خمینى به حضرت محمد و قرآن. گورباچف به ایده‏ى اولویت ماده متکى بود و امام خمینى به ایده‏ى اولویت روح لا‏اله الا اللّه‏ و محمد رسول‏اللّه‏. و با وجود این که کمونیستها نمى‏خواهند اذعان کنند، تاریخ یک بار دیگر ثابت کرد : تاریخ پیدایش، جهان الوهیت است.

امینه نعمان آوا رهبر جامعه زنان مسلمان قزاقستان در این خصوص گفت: امام در نامه‏ اش به گورباچف نوشته بود مشکل شما معنوى است نه اقتصادى، شما که طى سالها با خدا جنگیده ‏اید نتیجه‏اى جز شکست به دست نیاوردید. ما پیام ارزشمند امام را درک کرده و سازمان زنان مسلمان را تشکیل دادیم.

 

شیخ توره یکی از علماى سنگال می گوید: امام، تنها بت‏هاى طاغوت را نابود نکرد بلکه وسیله‏ اى در اختیار تمام مسلمانان قرار داد که با آن با تمام طواغیت مبارزه کنند. امام همواره به مسائل بشریت مى‏اندیشید و از درد و رنج آنها محزون و متألم مى‏ شد.نامه‏ ى ایشان به گورباچف نشان دهنده‏ ى همین توجه امام به نجات انسانیت است. ما باید با جامه‏ى عمل پوشانیدن به فرامین «امام» اسلام را نجات دهیم.

نسیم  والجى عضو کمیته زنان و سر دبیر مجلات الکوثر و راه هدایت کشور کنیا گفت: امام خمینى با تفکر، حکمت واخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف، آنچه را که در شرق رخ داد، پیش بینى کرد و هر چه که امام خمینى پیش‏بینى کرد راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر، همان اتفاق افتاد.

رینات سلطانف معاون کمیته دوماى جمهوری روسیه می گوید: امام خمینى استبداد شرق و غرب را محکوم کرد و با آن به ستیزه پرداخت، با توجه به پیام امام به گورباچف مى‏توان گفت همان طورى که تمام جهانیان شاهد بودند تمام پیش‏ بینى‏ هاى امام در مورد شوروى به حقیقت پیوست. باید سیاستمداران ایران و روسیه و سایر کشورها، افکار سیاسى امام به عنوان یک دستورالعمل مهم در معاملات جهانى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از آن براى پیشبرد صلح و برقرارى آرامش و دوستى و ارتقاى فرهنگ بشرى استفاده کنند.

راویل عین‏الدین رئیس شوراى مفتیان جمهوری روسیه گفته است: امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباجف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.

 ژون آفریک نشریه فرانسه زبان آفریقایی در این خصوصی می نویسد: «گورباچف به مدت 2 ساعت مودبانه به متن پیام آیت اللّه‏ خمینى که اولین پیام ایشان به رئیس یک کشور بود و توسط مترجم شخصى‏اش برگردانده شد، گوش فرا داد.با این حال، چهره‏ ى صدر هیئت رئیسه‏ ى شوروى سه بارـ بویژه هنگامی که شنید آیت اللّه‏ به او مى‏گوید جاى کمونیسم دیگر در موزه‏ هاست ـ سرخ شد...» عاقبت مشیت خداوند، بشر این عصر را از نعمت بزرگى،که تجلى قدرت ایمان و عمل به دستورات الهى بود، محروم ساخت.

 

شیخ حمدى یوسف سپاهیچ مفتی بلگرادی می نویسد: حضرت امام رهبرى دور اندیش و مطلع از تحولات عصر خود بود. او چند سال قبل از فروپاشى کمونیزم با نامه‏اى که خطاب به گورباچف فرستاد سقوط و فروپاشى نظام کمونیستى را پیش‏بینى کرد.

مهدی صفری سفیر اسبق ایران در روسیه می‏گوید: پس از نامه امام، آقای ساجدی، کارشناس مجری تلویزیون را بردیم ملاقات گورباچف تا با او درباره نامه حضرت امام مصاحبه کند. گورباچف گفت: «ما آن موقع نفهمیدیم امام چه می‌گوید؛ بعدها فهمیدم و پیش خودمان فکر می‌کردیم منظور ایشان آموزش طلاب و دانشجویان دینی است»

هفته نامه آلمانی اشپیگل در شماره ۱۶ دی ماه ۱۳۷۰ در این رابطه نوشته است: «پیش بینی آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران مبنی بر این که طی ۱۰ سال کمونیسم از گیتی رخت بر خواهد بست و اسلام، دین محبت به جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد؛ در کمتر از سه سال تحقق یافت.» به نوشته این نشریه، «نامه امام خمینی(ره) نه تنها به سقوط شوروی بلکه به زوال رویای دیرینه کمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».

راویل عین‏الدین، رئیس شوراى مفتیان روسیه و از علمای موثر در این کشور می گوید: «امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباچف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.»

تیمور عطایف استاد علوم سیاسی در باکو می گوید: «متن این نامه یکی از زیباترین اشکال ارائه اسلام در تاریخ معاصر است که گورباچف را به طور جدی به مطالعه اسلام دعوت می کند و آن را به عنوان یک روش ممکن برای رهایی همیشگی از شر مسائلی مانند افغانستان، و غیره مطرح می نماید».

آلیگ سلطانف از قزاقستان باور دارد که از نامه به خوبی روشن است که آیت الله به معنای واقعی کلمه از شیطانهای زمانه متنفر بود. اگر در سال 1989 پیام امام جدی گرفته می شد تا به امروز منابع طبیعی روسیه هدر نمی رفت. آیت الله خمینی به طور مستقیم گورباچف را به اسلام برای پر کردن خلاء ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دعوت کرد. او اشاره می کند که مامور اطلاعاتی شوروی در ایران، ژنرال لئونید شبارشین معتقد است که «آیت الله خمینی برای اولین بار ایران را به یک دولت واقعا مستقل تبدیل کرده که مسیر خود را می رود و هیچ دولت دیگری نه امریکا و نه روسیه و نه اروپا در آن تاثیری ندارد».

فرهاد درویشی نویسنده مقاله ارزشمندی درباره پیام امام به گورباچف مهم ترین نکته در تشریح زمینه و زمانه نگارش نامه امام را این­گونه تحلیل می­ کند: موافقت ایران با قطعنامه 598 ، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، به عنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمان­ های انقلاب تلقی شد، به گونه ای که این ادعا در تریبون­ های مختلف تکرار می ­شد. صدور نامه امام به گورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 ، فضای سیاسی داخلی و بین المللی را به کلی دگرگون ساخت. به دلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یک سو و وقوع تحولات اساسی به وسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، این نامه و محتوای آن، توجه همگان به ویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخته بود.

علی­ الله سلیمی نویسنده کتاب دعوت توحیدی درباره وضعیت زمانی نامه امام به گورباچف می­ نویسد: در زمستان سال1367 و پس از خاتمه‌ی جنگ تحمیلی و در دورانی که اتحاد جماهیر شوروی، که یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران به شمار می‌رفت، با عواقب ناشی از مقایسه‌ی سوسیالیسم و امپریالیسم دست به گریبان بود، حضرت امام خمینی(ره) طی نامه‌ای تاریخی و با ژرف‌نگریِ منبعث از روح الهی خود، گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی را برای برون‌رفت از مشکلات کمونیسم و جلوگیری از سقوط به دامنِ تهیِ امپریالیسم به اسلام دعوت کرد و از خطر فروپاشی انذار داد.

ولادیمیر ایوانف استاد دانشگاه دولتی مسکو در این رابطه نکات جالبی را یاد آوری کرده است. وی می گوید: بعد از اینکه آقاى آملى این پیام را به رئیس جمهور شوروى ابلاغ کردند، بعد از چند روز از طرف وزارت خارجه این پیام به دست ما رسید. این طور احساس مى‏شود که حضرت امام مردم شوروى را در نظر داشتند و البته راه دیگرى جز ارسال پیام به رئیس جمهور وقت وجود نداشت تا اظهاراتشان را با مردم شوروى آن وقت در میان بگذارند. امام احساس کردند شوروى در آستانه فروپاشى است. ایشان در پیام خود به گورباچف گفتند که شوروى یک نعمت الهى است که شما نتوانستید خوب نگهدارى کنید. و واقعاً آن طور شد که ایشان فرمودند و دو سال بعد در مدت کوتاهى چنان کشور بزرگى که ابرقدرت هم بود از هم فرو پاشید و تمام زندگى ما وارد مرحله جدیدى شد و ما با این حقیقت روبرو شدیم که باید زندگى‏مان را از نو بسازیم و عادت کهنه را کنار بگذاریم. این نوع احساسات تا حدودى بیان مى‏کند که چرا در تاریخ کشورمان و در تاریخ روابط شوروى با ایران یک چنین واقعه‏اى به وقوع پیوست. پیش بینى امام نسبت به این مسائل و اخطار امام نسبت به آن درست بود. مردم در سالهاى اخیر پى برده‏اند که این راه درستى نیست که فرهنگ خودشان را فراموش کنند و اقداماتى هم از طرف خود مردم به عمل آمده. رجال فرهنگى، نویسندگان و رسانه‏ها اخطار کردند و سعى عمومى بر این است تا با غربزدگى و تأثیر فرهنگ بیگانه مبارزه شود. ایشان نکته ای را مطرح می کند که جای بحث دارد و می گویند که یکى از مشکلاتى که هر کسى پیام امام را به دست مى‏گیرد با آن مواجه مى‏شود این است که پر از فلسفه است و وقتى ترجمه پیام را به دست آقاى گورباچف داده بودند این ترجمه را با عجله تهیّه کرده بودند و شاید بعضى از اصطلاحات را خوب ترجمه نکرده بودند. این یک طرف قضیه، یک طرف دیگر هم اینکه براى فهمیدن چیزى که شما مى‏فرمایید مقدماتى لازم است که نه تنها عموم مردم بلکه روشنفکران هم که فارغ‏التحصیل دانشگاههاى شوروى هستند در آن زمان آن را نداشتند. الان هم مى‏شود گفت فقط یک قسمت از قضیه را مى‏توانند درک کنند. گورباچف ایران شناس نبود و فکر نمى‏کنم غیر از مطالعات سیاسى و اطلاعات عمومى چیزى از فلسفه و روح مردم ایران مى‏دانست. طبیعى است که پیام را درست درک نکرده باشد و حاضر نشده که تیزهوشان شوروى را به قم بفرستد.

اسوتلانا راوندی عضو هیات علمی بخش ایران شناسی در موسسه شرق شناسی مسکو است، وی می گوید: که در آن زمان پیام را نشنیده است و در روزنامه های آن زمان هم اصلاً منتشر نشده است. نگارنده از استادان دیگری در روسیه نیز مضمون همین سخن را شنیده است. ایشان اظهار می دارند که بعد از فروپاشی شوروی این نامه در کتاب « امام خمینی؛ راهی به سوی آزادی: سخنرانی ها و مواعظ» منتشر شده است. مؤلف این کتاب خانم «لودمیلا یوگی نوا آودی یوا» عضو اتحادیه بین‌المللی نویسندگان روسیه است و با کمک رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در 375 صفحه در انتشارات پالیا میشین در سال 1999  چاپ شده است. یلنا ویکتورونا دونایوا استاد انستیتو شرق شناسی مسکو نیز نوشته است که صرفا خبر ارسال نامه منتشر شده و اطلاع داده اند که مسائل مربوط به روابط دو کشور در این نامه مطرح شده است و حتی در محافل ایران شناسان هم موضوع مطرح نشده است. ایشان می نویسد که شاید در پشت درهای بسته این موضوع بررسی شده باشد اما حتی اعضای بالا رتبه حزب کمونیست هم چیزی از محتوای دقیق نامه نشنیده بودند. این موضوع در مورد پاسخ گورباچف هم صدق می کند. طرح این نامه از سالهای 1995 به بعد بوده که از طرف ایرانیان در نشستهای ایرانشناسان روس موضوع مورد بحث قرار گرفته است.

================
گردآوری از سجاد شفیعی
================
انتهای پیام/
,

میخائیل گورباچف رهبر شوروى سابق گفت: پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود و زمانى که این پیام را دریافت کردم، اینگونه دریافتم، شخصى که این پیام را نوشته فردى متفکر و دلسوز براى سرنوشت جهان است. من از این پیام که با دقت به آن گوش دادم و آن را مطالعه کردم، استنباط کردم او کسى است که براى جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامى را بیشتر بشناسم و درک کنم. آیت ‏اللّه‏ خمینى توانست اثر بزرگى در تاریخ نوین جهان بگذارد.

,

ما زمانى که این پیام را در جلسه کمیته مرکزى حزب کمونیست مطرح کردیم، براى اعضاى حزب که نیمى از جهان را در اختیار داشتند، بسیار غیرمنتظره بود و نسبت به پیام با دیده احترام نگریستند و گفتند که رهبران ایران علاقه‏ مند به حفظ ارزشهاى انسانى در جهان هستند. من متأسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد مى‏کنم و معتقدم که آیت‏ اللّه‏ خمینى فراتر از زمان مى‏ اندیشید و در بُعد مکان نمى‏ گنجید.

,

امروز که من شاهد این اوضاع هستم، پیام آیت‏ اللّه‏ خمینى در ذهنم نقش مى‏بندد که او گفته بود من مارکسیسم را به زودى در موزه‏ هاى تاریخ مى‏بینم، من از همان زمان تصمیم گرفتم حرکت را آغاز کنم لذا اصلاحات را انجام دادیم، تعداد مساجد و کلیساها افزایش یافت. اگر آن روز ما پیشگویى آیت‏ اللّه‏ خمینى را جدى ‏تر مى‏گرفتیم شاهد چنین وضعیتى نبودیم و اجازه نمى‏دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.

,

 

,

پاولوا یکی از شخصیت کشور روسیه گفت: پیام رهبر معنوى ایران [به گورباچف] در 57 صفحه‏ ى ابعاد کوچک کتاب نوشته شده است ولى هر جمله‏ ى آن احتیاج به بررسى و مطالعه‏ ى دقیق دارد. در ضمن تحلیل و تجزیه‏ ى آن مى‏شود نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:

,

قسمت بزرگ پیام مربوط به نقش وراثت معنوى ملتها در جهان کنونى است. باور امام خمینى به رهبر جدید شوروى میخائیل گورباچف همچون انسانى که مى‏تواند اصلاحات بنیادى در کشور را شروع نماید.

,

امیدوارى امام خمینى بر این که در اتحاد شوروى مى‏تواند جامعه‏ اى تشکیل شود که در آن ارزش هاى معنوى در یک سطح با رفاه مادى قرار خواهد بود.

,

با داشتن اطلاعات کافى راجع به ترکیب نژادى جمعیت اتحاد شوروى، امام خمینى از میخائیل گورباچف دعوت مى‏کرد که به طور دقیق اسلام را مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار دهد. نادیده گرفتن عامل مذهبى در سیاست داخلى و خارجى چنان که رهبر معنوى اخطار مى‏کرد مى‏ تواند موجب برانگیختن برخوردهاى جدید نظامى بشود.

,

امام خمینى خاطر نشان مى‏ساخت که ایمان مذهبى به اتحاد شوروى کمک مى‏کند یک دولت قوى شود و همچون نمونه آن ایران را یاد مى‏ کرد که از برکات دین یک دولت غیرقابل شکست براى ابرقدرتها گردیده است. فقدان ایمان در جامعه‏ ى شوروى موجب مشکلات در تمام رشته‏ هاى زندگى اجتماعى و مقدم به همه در اقتصاد خواهد گردید.

,

ذکر آثار چه غربى (افلاطون و ارسطو) و چه آثار شرقى (فارابى و ابن سینا و ملاصدرا) و فیلسوف هاى شرق و غرب یک بار دیگر معلومات عمیق وى در رشته‏ ى فلسفه و جهان‏بینى را نشان مى‏دهد.

,

 نکات فوق‏ الذکر پیام امام خمینى به میخائیل گورباچف ما را به این نتیجه مى‏رساند: این پیام در حقیقت یک سند ایدئولوژى، فلسفى و کاملاً اخلاقى است. با ارزیابى درست و به موقع این پیام از طرف رهبران سابق اتحاد شوروى بسیارى از حوادثى که اکنون در روسیه صورت مى‏گیرد مى‏توانست نتیجه‏ى دیگرى داشته باشد.

,

حسین  على ‏اف معاون رئیس جمهور کشور آذربایجان در امور حقوق بشر در این باره می گوید: بى‏ شک تأثیر امام، عمیق بود، چون ایشان طورى رفتار مى‏ کردند که بین گفته ‏ها و عمل ایشان تفاوتى احساس نمى‏شد و مردم به ویژه مسلمانان را با واقعیت ها آشنا مى‏ساختند. حتى غرب را نیز نسبت به واقعیت ها آگاه مى‏کردند، در پیام امام به گورباچف آن‏گونه که من شنیده‏ام، ایشان تذکرات مهمى را در باب مسائل مختلف عنوان نموده‏اند.

,

مولانا شاه احمد نورانى رئیس جمعیت علماى پاکستان گفت: امام خمینى با جرئت و شهامت خاص، دیکتاتورى و شاهنشاهى را شکست داد. با استکبار امریکا مقابله و مبارزه کرد و وى با دعوت گورباچف به اسلام و صدور فتوا بر‏علیه رشدى شیطان براى تمامى امت مسلمان یک مثال و نمونه کامل جهت پیروى برقرار ساخت.

,

مهرالنساء شاعر و ادیب تاجیکستانى در خصوص پیام امام خمینی(ره) به گورباچف می کوید: با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفاى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصر ماندنى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏ نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏ گرایى مى‏کند. جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را در این پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دورۀ غفلت، تمام مردم جمهورى‏ هاى شوروى را تحت تأثیر قرار داد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح‏بخش اذان را از گلدسته‏ هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نویدچنین سعادتى بودند.

,

شیخ اسعد بیوض التمیمى رهبر سیاسى مذهبى سازمان جهاد اسلامى فلسطین گفت: نامه امام رحمة‏اللّه‏ علیه به گورباچف و دعوت او به اسلام که مشابه نامه‏ هاى پیامبر اکرم به کسرىٰ و قیصر روم و پادشاهان دیگر قلمداد مى‏شود حیات جدیدى به اسلام بخشیده است و اسلام همانگونه که بر حضرت محمد(ص) نازل شد براى نجات بشر آمده است.

,

 

,

امیر بیک عثمانف معاون صدا و سیماى جمهورى قرقیزستان می گوید: با پیام امام خمینى به گورباچف ما در حقیقت به عمق شخصیت ایشان پى بردیم و فهمیدیم که امام خمینى شخصیتى سیاسى در ردیف سایر رهبران کشورها نیست. بلکه مقام مذهبى دارد و در میان مردم شخصیتى مقدس است. آن پیام، مهمترین و رساترین صداى انقلاب ایران در میان ملت ما بود.

,

ضمیر عرالى یف از شخصیت های کشور قرقیزستان می گوید: در جمهورى‏ هاى آسیاى میانه شروع به ساختن مساجد کردند و اسلام دوباره در روح بى‏ دین‏ ها زنده شد. فقط ده سال گذشت ولى ایده‏ى اسلام دوباره جهان را به دست مى‏آورد. وقتى به مردم و زندگى اطراف خود مى ‏نگرم از متفکر عالى رتبه امام خمینى تعجب مى‏کنم که گویا همه‏ ى این حوادث را پیش گویى کرده بودند واین نقطه‏ى نظر برایم البته بسیار جالب است که حق با امام خمینى بود، نه با گورباچف. هر کدام ازآن‏ها به مبانى معنوى و فلسفى متکى بودند، گورباچف به مارکس و لنین، امام خمینى به حضرت محمد و قرآن. گورباچف به ایده‏ى اولویت ماده متکى بود و امام خمینى به ایده‏ى اولویت روح لا‏اله الا اللّه‏ و محمد رسول‏اللّه‏. و با وجود این که کمونیستها نمى‏خواهند اذعان کنند، تاریخ یک بار دیگر ثابت کرد : تاریخ پیدایش، جهان الوهیت است.

,

امینه نعمان آوا رهبر جامعه زنان مسلمان قزاقستان در این خصوص گفت: امام در نامه‏ اش به گورباچف نوشته بود مشکل شما معنوى است نه اقتصادى، شما که طى سالها با خدا جنگیده ‏اید نتیجه‏اى جز شکست به دست نیاوردید. ما پیام ارزشمند امام را درک کرده و سازمان زنان مسلمان را تشکیل دادیم.

,

 

,

شیخ توره یکی از علماى سنگال می گوید: امام، تنها بت‏هاى طاغوت را نابود نکرد بلکه وسیله‏ اى در اختیار تمام مسلمانان قرار داد که با آن با تمام طواغیت مبارزه کنند. امام همواره به مسائل بشریت مى‏اندیشید و از درد و رنج آنها محزون و متألم مى‏ شد.نامه‏ ى ایشان به گورباچف نشان دهنده‏ ى همین توجه امام به نجات انسانیت است. ما باید با جامه‏ى عمل پوشانیدن به فرامین «امام» اسلام را نجات دهیم.

,

نسیم  والجى عضو کمیته زنان و سر دبیر مجلات الکوثر و راه هدایت کشور کنیا گفت: امام خمینى با تفکر، حکمت واخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف، آنچه را که در شرق رخ داد، پیش بینى کرد و هر چه که امام خمینى پیش‏بینى کرد راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر، همان اتفاق افتاد.

,

رینات سلطانف معاون کمیته دوماى جمهوری روسیه می گوید: امام خمینى استبداد شرق و غرب را محکوم کرد و با آن به ستیزه پرداخت، با توجه به پیام امام به گورباچف مى‏توان گفت همان طورى که تمام جهانیان شاهد بودند تمام پیش‏ بینى‏ هاى امام در مورد شوروى به حقیقت پیوست. باید سیاستمداران ایران و روسیه و سایر کشورها، افکار سیاسى امام به عنوان یک دستورالعمل مهم در معاملات جهانى مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از آن براى پیشبرد صلح و برقرارى آرامش و دوستى و ارتقاى فرهنگ بشرى استفاده کنند.

,

راویل عین‏الدین رئیس شوراى مفتیان جمهوری روسیه گفته است: امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباجف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.

,

 ژون آفریک نشریه فرانسه زبان آفریقایی در این خصوصی می نویسد: «گورباچف به مدت 2 ساعت مودبانه به متن پیام آیت اللّه‏ خمینى که اولین پیام ایشان به رئیس یک کشور بود و توسط مترجم شخصى‏اش برگردانده شد، گوش فرا داد.با این حال، چهره‏ ى صدر هیئت رئیسه‏ ى شوروى سه بارـ بویژه هنگامی که شنید آیت اللّه‏ به او مى‏گوید جاى کمونیسم دیگر در موزه‏ هاست ـ سرخ شد...» عاقبت مشیت خداوند، بشر این عصر را از نعمت بزرگى،که تجلى قدرت ایمان و عمل به دستورات الهى بود، محروم ساخت.

,

 

,

شیخ حمدى یوسف سپاهیچ مفتی بلگرادی می نویسد: حضرت امام رهبرى دور اندیش و مطلع از تحولات عصر خود بود. او چند سال قبل از فروپاشى کمونیزم با نامه‏اى که خطاب به گورباچف فرستاد سقوط و فروپاشى نظام کمونیستى را پیش‏بینى کرد.

,

مهدی صفری سفیر اسبق ایران در روسیه می‏گوید: پس از نامه امام، آقای ساجدی، کارشناس مجری تلویزیون را بردیم ملاقات گورباچف تا با او درباره نامه حضرت امام مصاحبه کند. گورباچف گفت: «ما آن موقع نفهمیدیم امام چه می‌گوید؛ بعدها فهمیدم و پیش خودمان فکر می‌کردیم منظور ایشان آموزش طلاب و دانشجویان دینی است»

,

هفته نامه آلمانی اشپیگل در شماره ۱۶ دی ماه ۱۳۷۰ در این رابطه نوشته است: «پیش بینی آیت الله خمینی(ره) رهبر انقلاب ایران مبنی بر این که طی ۱۰ سال کمونیسم از گیتی رخت بر خواهد بست و اسلام، دین محبت به جنبش پیروزمندانه خود ادامه خواهد داد؛ در کمتر از سه سال تحقق یافت.» به نوشته این نشریه، «نامه امام خمینی(ره) نه تنها به سقوط شوروی بلکه به زوال رویای دیرینه کمونیسم برای تسلط بر جهان منجر شد».

,

راویل عین‏الدین، رئیس شوراى مفتیان روسیه و از علمای موثر در این کشور می گوید: «امام خمینى نه تنها یک شخصیت معین در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ بشریت هستند پیام امام به گورباچف براى همیشه تاریخ ارزش دارد و هنوز براى سیاستمداران و شخصیتهاى علمى و فرهنگى مهمترین مطالب را دارا مى‏باشند.»

,

تیمور عطایف استاد علوم سیاسی در باکو می گوید: «متن این نامه یکی از زیباترین اشکال ارائه اسلام در تاریخ معاصر است که گورباچف را به طور جدی به مطالعه اسلام دعوت می کند و آن را به عنوان یک روش ممکن برای رهایی همیشگی از شر مسائلی مانند افغانستان، و غیره مطرح می نماید».

,

آلیگ سلطانف از قزاقستان باور دارد که از نامه به خوبی روشن است که آیت الله به معنای واقعی کلمه از شیطانهای زمانه متنفر بود. اگر در سال 1989 پیام امام جدی گرفته می شد تا به امروز منابع طبیعی روسیه هدر نمی رفت. آیت الله خمینی به طور مستقیم گورباچف را به اسلام برای پر کردن خلاء ایدئولوژیک اتحاد جماهیر شوروی دعوت کرد. او اشاره می کند که مامور اطلاعاتی شوروی در ایران، ژنرال لئونید شبارشین معتقد است که «آیت الله خمینی برای اولین بار ایران را به یک دولت واقعا مستقل تبدیل کرده که مسیر خود را می رود و هیچ دولت دیگری نه امریکا و نه روسیه و نه اروپا در آن تاثیری ندارد».

,

فرهاد درویشی نویسنده مقاله ارزشمندی درباره پیام امام به گورباچف مهم ترین نکته در تشریح زمینه و زمانه نگارش نامه امام را این­گونه تحلیل می­ کند: موافقت ایران با قطعنامه 598 ، از سوی برخی کشورها و جریانات سیاسی مخالف انقلاب اسلامی، به عنوان تزلزل در اعتقادات رهبران سیاسی نظام و فروکش کردن آرمان­ های انقلاب تلقی شد، به گونه ای که این ادعا در تریبون­ های مختلف تکرار می ­شد. صدور نامه امام به گورباچف، تنها پنج ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 ، فضای سیاسی داخلی و بین المللی را به کلی دگرگون ساخت. به دلیل جایگاه انقلاب اسلامی و امام در بین مسلمانان جهان از یک سو و وقوع تحولات اساسی به وسیله گورباچف در شوروی سابق از سوی دیگر، این نامه و محتوای آن، توجه همگان به ویژه ناظران روابط بین المللی را به خود جلب ساخته بود.

,

علی­ الله سلیمی نویسنده کتاب دعوت توحیدی درباره وضعیت زمانی نامه امام به گورباچف می­ نویسد: در زمستان سال1367 و پس از خاتمه‌ی جنگ تحمیلی و در دورانی که اتحاد جماهیر شوروی، که یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران به شمار می‌رفت، با عواقب ناشی از مقایسه‌ی سوسیالیسم و امپریالیسم دست به گریبان بود، حضرت امام خمینی(ره) طی نامه‌ای تاریخی و با ژرف‌نگریِ منبعث از روح الهی خود، گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی را برای برون‌رفت از مشکلات کمونیسم و جلوگیری از سقوط به دامنِ تهیِ امپریالیسم به اسلام دعوت کرد و از خطر فروپاشی انذار داد.

,

ولادیمیر ایوانف استاد دانشگاه دولتی مسکو در این رابطه نکات جالبی را یاد آوری کرده است. وی می گوید: بعد از اینکه آقاى آملى این پیام را به رئیس جمهور شوروى ابلاغ کردند، بعد از چند روز از طرف وزارت خارجه این پیام به دست ما رسید. این طور احساس مى‏شود که حضرت امام مردم شوروى را در نظر داشتند و البته راه دیگرى جز ارسال پیام به رئیس جمهور وقت وجود نداشت تا اظهاراتشان را با مردم شوروى آن وقت در میان بگذارند. امام احساس کردند شوروى در آستانه فروپاشى است. ایشان در پیام خود به گورباچف گفتند که شوروى یک نعمت الهى است که شما نتوانستید خوب نگهدارى کنید. و واقعاً آن طور شد که ایشان فرمودند و دو سال بعد در مدت کوتاهى چنان کشور بزرگى که ابرقدرت هم بود از هم فرو پاشید و تمام زندگى ما وارد مرحله جدیدى شد و ما با این حقیقت روبرو شدیم که باید زندگى‏مان را از نو بسازیم و عادت کهنه را کنار بگذاریم. این نوع احساسات تا حدودى بیان مى‏کند که چرا در تاریخ کشورمان و در تاریخ روابط شوروى با ایران یک چنین واقعه‏اى به وقوع پیوست. پیش بینى امام نسبت به این مسائل و اخطار امام نسبت به آن درست بود. مردم در سالهاى اخیر پى برده‏اند که این راه درستى نیست که فرهنگ خودشان را فراموش کنند و اقداماتى هم از طرف خود مردم به عمل آمده. رجال فرهنگى، نویسندگان و رسانه‏ها اخطار کردند و سعى عمومى بر این است تا با غربزدگى و تأثیر فرهنگ بیگانه مبارزه شود. ایشان نکته ای را مطرح می کند که جای بحث دارد و می گویند که یکى از مشکلاتى که هر کسى پیام امام را به دست مى‏گیرد با آن مواجه مى‏شود این است که پر از فلسفه است و وقتى ترجمه پیام را به دست آقاى گورباچف داده بودند این ترجمه را با عجله تهیّه کرده بودند و شاید بعضى از اصطلاحات را خوب ترجمه نکرده بودند. این یک طرف قضیه، یک طرف دیگر هم اینکه براى فهمیدن چیزى که شما مى‏فرمایید مقدماتى لازم است که نه تنها عموم مردم بلکه روشنفکران هم که فارغ‏التحصیل دانشگاههاى شوروى هستند در آن زمان آن را نداشتند. الان هم مى‏شود گفت فقط یک قسمت از قضیه را مى‏توانند درک کنند. گورباچف ایران شناس نبود و فکر نمى‏کنم غیر از مطالعات سیاسى و اطلاعات عمومى چیزى از فلسفه و روح مردم ایران مى‏دانست. طبیعى است که پیام را درست درک نکرده باشد و حاضر نشده که تیزهوشان شوروى را به قم بفرستد.

,

اسوتلانا راوندی عضو هیات علمی بخش ایران شناسی در موسسه شرق شناسی مسکو است، وی می گوید: که در آن زمان پیام را نشنیده است و در روزنامه های آن زمان هم اصلاً منتشر نشده است. نگارنده از استادان دیگری در روسیه نیز مضمون همین سخن را شنیده است. ایشان اظهار می دارند که بعد از فروپاشی شوروی این نامه در کتاب « امام خمینی؛ راهی به سوی آزادی: سخنرانی ها و مواعظ» منتشر شده است. مؤلف این کتاب خانم «لودمیلا یوگی نوا آودی یوا» عضو اتحادیه بین‌المللی نویسندگان روسیه است و با کمک رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در 375 صفحه در انتشارات پالیا میشین در سال 1999  چاپ شده است. یلنا ویکتورونا دونایوا استاد انستیتو شرق شناسی مسکو نیز نوشته است که صرفا خبر ارسال نامه منتشر شده و اطلاع داده اند که مسائل مربوط به روابط دو کشور در این نامه مطرح شده است و حتی در محافل ایران شناسان هم موضوع مطرح نشده است. ایشان می نویسد که شاید در پشت درهای بسته این موضوع بررسی شده باشد اما حتی اعضای بالا رتبه حزب کمونیست هم چیزی از محتوای دقیق نامه نشنیده بودند. این موضوع در مورد پاسخ گورباچف هم صدق می کند. طرح این نامه از سالهای 1995 به بعد بوده که از طرف ایرانیان در نشستهای ایرانشناسان روس موضوع مورد بحث قرار گرفته است.

,
================
,
گردآوری از سجاد شفیعی
,
================
,
انتهای پیام/
,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه