اخبار داغ

پیمان پولی دوجانبه راهی عاقلانه برای گریز از تحریم ظالمانه؛

منافع اقتصادی دلار برای آمریکا

منافع اقتصادی دلار برای آمریکا
آمریکا با انتشار دلار هزینه ی فعالیتها و خدمات خود را از مردم دنیا بدست می آورد، وقتی دلار پول بین المللی دنیاست،اتفاق دوم برای کشورهایی که از دلار استفاده می کنند میافتد و تورم آمریکا و بدهی های آن توسط دلار به کشورهای دیگر انتقال می یابد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از زیتون خبر، باقر ابراهیمی لویه دانشجوی ارشد اقتصاد اسلامی در سلسله مقالاتی به تشریح پیمان پولی دوجانبه راهی عاقلانه برای گریز از تحریم ها پرداخته است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, زیتون خبر, پیمان پولی دوجانبه راهی عاقلانه برای گریز از تحریم ها,

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: « اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز  نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد. ۹۵/۶/۲۸»

در ادامه‌ی مطلب منافع دلار برای ایالات متحده، پس از ذکر منافع سیاسی به منافع اقتصادی دلار برای آمریکا می پردازیم.
پس از جهانروا شدن دلار، موقعیتی منحصر بفرد برای آمریکا بوجود آمد و این موقعیت همراه شد با شکل گیری نهادهای بین المللی همچون: صندوق بین المللی پول ((imf در سال ۱۹۴۵ )و نهاد مبتنی بر موافقت نامه ی عمومی تعرفه و تجارت ( gatt در سال ۱۹۴۸ ).

تشکیل این دو نهاد به اصطلاح بین المللی با ساز و کاری که برای آن در نظر گرفته شده بود، موجبات تسهیل و در نهایت رشد تجارت بین الملل را فراهم آورد.
بنابراین با رشد در تجارت بین الملل اتفاقی که روی داد این بود که افزایش شدید تقاضای مبادلاتی، تقاضای شدید دلار به عنوان پول واحد بین الملل را به همراه داشت. و این روند تا به امروز اگر چه نوسان داشته اما رو به رشد بوده و پس از شوک نیکسون،توان نمود بیشتری پیدا کرده و آمریکا به عنوان تنها کشور در دنیا برای سالهای متمادی به وارداتی بسیار بیشتر از صادرات خود دست یافته است، بدون فعالیت مفید اقتصادی و «تنها با چاپ پول»!

یک اتفاق ناگوار دیگر این بوده که بعد از جنگ جهانی دوم عمده دارایی های ارزی کشورهای جهان به دلار آمریکا ذخیره شده است. و این بدین معناست که دسترنج صادر کنندگان بزرگ کالا و خدمات همچون ژاپن و چین که تراز تجاری مثبتی داشتند و ذخایر زیر زمینی کشورهای عمده صادر کننده همچون عربستان و روسیه به اقتصاد آمریکا تزریق شده است. حال این کشورها مانده اند و ذخایر دلاری که با تلاش بی وقفه ی خود در طی سالیان بدست آورده اند،حال نفع این دلار برای این کشورها چیست؟ دولت آمریکا در قبال پرداخت بهره ای اندک، این دلارهای سرگردان را در قالب اوراق قرضه و سایر ابزارهای مالی مدیریت می کند.

پس آمریکا به راحتی می تواند چاپ پول انجام دهد. دراین قسمت از بحث یک نکته قابل ذکر وجود دارد، اینکه: رشد حجم پول باعث تورم می شود. با وجود اینکه تورم یک پدیده ی پولی و ارتباط بین حجم پول و تورم در بلند مدت تأیید شده است، به چه دلیل بانک مرکزی باز هم حجم پول را افزایش می دهد؟ در این قسمت یک پاسخ مربوط به این پرسش را بررسی می کنیم.
اجازه دهید بحث را با این واقعیت انکار ناپذیر آغاز کنیم که: تمام دولت ها برای مخارج خود به پول نیاز دارند. بخشی از این مخارج خرید کالاها و خدمات است (خدماتی مانند احداث جاده و ایجاد امنیت توسط پلیس) و برخی از مخارج مربوط به پرداخت های انتقالی است ( که به افراد فقیر، سالمند و از کار افتاده پرداخت می شود).
دولت می تواند مخارج خود را از سه طریق تأمین مالی کند. اول، از طریق مالیات هایی مانند مالیات بر درآمد اشخاص و مالیات بر سود شرکت ها درآمد خود را افزایش می دهد. دوم، با انتشار و فروش اوراق بهادار از مردم استقراض می کند و سوم، با چاپ اسکناس و انتشار پول.

درآمد حاصل از انتشار اسکناس را سینیورژ می گویند، وقتی دولت برای تأمین مالی هزینه های خود پول چاپ می کند، حجم پول افزایش می یابد. افزایش حجم پول یا عرضه ی پول باعث تورم می شود.چاپ و نشر اسکناس به منظور افزایش درآمد شبیه وضع مالیات تورم است. شاید چندان روشن نباشد که چرا تورم را نوعی مالیات تلقی می کنیم. قبل از هرچیز باید بگوییم که هیچ کس در ازای پرداخت این نوع مالیات رسید دریافت نمی کند، دولت به مقدار مورد نیاز پول چاپ و منتشر می کند. بنابر این چه کسی مالیات تورم را می پردازد؟ پاسخ روشن است: صاحبان پول یا کسانی که پول را در اختیار دارند.

با افزایش قیمت ها ارزش حقیقی پول در کیف شما کاهش می یابد وقتی دولت پول جدید چاپ و منتشر می کند، موجب کاهش ارزش پول های قبلی در دست مردم می شود. بنابراین تورم ناشی از افزایش حجم پول مانند وضع یک نوع مالیات بر پول در دست مردم است.

آمریکا عملا با انتشار دلار هزینه ی فعالیتها و خدمات خود را از مردم دنیا بدست می آورد و اینکه وقتی دلار پول بین المللی و فدرال رزرو بانک مرکزی دنیاست اتفاق دوم هم برای کشورهایی که از دلار استفاده می کنند میافتد.تورم آمریکا و بدهی های آن توسط دلار به کشورهای دیگر انتقال یافته و هر کشور به اندازه ی سهمی از دلار که در تجارت خود در سطح بین الملل بدست آورده است متضرر از این ماجرا خواهد شد.

آشکار است که بعد از شوک نیکسون و از بین رفتن پشتوانه ی طلا برای دلار، کشورهایی که ذخایر دلار داشتند درقبال این بد عهدی آمریکا ضرر فراوانی دیدند اما از طرف دیگر چون منفعتشان با از بین رفتن کامل دلار به کلی نابود می شد مانع از حذف کامل دلار از عرصه ی بین الملل شدند. بنابراین خیلی عاقلانه و مدبرانه در حال کم کردن سطح معاملات با دلار در مبادلات تجاری خود بوده و بازهم خیلی رندانه در حال انتقال این دلارها به کشورهای ضعیف تر هستند که بنظر می رسد در حال حاضر دلار، حکم نارنجکی را داشته باشد که ضامن آن کشیده شده و هر کدام از این کشورها سعی در انتقال آن به کشوری دیگر را دارند.

ادامه دارد…

انتهای پیام

,

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: « اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز  نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد. ۹۵/۶/۲۸»

,

در ادامه‌ی مطلب منافع دلار برای ایالات متحده، پس از ذکر منافع سیاسی به منافع اقتصادی دلار برای آمریکا می پردازیم.
پس از جهانروا شدن دلار، موقعیتی منحصر بفرد برای آمریکا بوجود آمد و این موقعیت همراه شد با شکل گیری نهادهای بین المللی همچون: صندوق بین المللی پول ((imf در سال ۱۹۴۵ )و نهاد مبتنی بر موافقت نامه ی عمومی تعرفه و تجارت ( gatt در سال ۱۹۴۸ ).

,
, جهانروا شدن دلار,

تشکیل این دو نهاد به اصطلاح بین المللی با ساز و کاری که برای آن در نظر گرفته شده بود، موجبات تسهیل و در نهایت رشد تجارت بین الملل را فراهم آورد.
بنابراین با رشد در تجارت بین الملل اتفاقی که روی داد این بود که افزایش شدید تقاضای مبادلاتی، تقاضای شدید دلار به عنوان پول واحد بین الملل را به همراه داشت. و این روند تا به امروز اگر چه نوسان داشته اما رو به رشد بوده و پس از شوک نیکسون،توان نمود بیشتری پیدا کرده و آمریکا به عنوان تنها کشور در دنیا برای سالهای متمادی به وارداتی بسیار بیشتر از صادرات خود دست یافته است، بدون فعالیت مفید اقتصادی و «تنها با چاپ پول»!

,
,

یک اتفاق ناگوار دیگر این بوده که بعد از جنگ جهانی دوم عمده دارایی های ارزی کشورهای جهان به دلار آمریکا ذخیره شده است. و این بدین معناست که دسترنج صادر کنندگان بزرگ کالا و خدمات همچون ژاپن و چین که تراز تجاری مثبتی داشتند و ذخایر زیر زمینی کشورهای عمده صادر کننده همچون عربستان و روسیه به اقتصاد آمریکا تزریق شده است. حال این کشورها مانده اند و ذخایر دلاری که با تلاش بی وقفه ی خود در طی سالیان بدست آورده اند،حال نفع این دلار برای این کشورها چیست؟ دولت آمریکا در قبال پرداخت بهره ای اندک، این دلارهای سرگردان را در قالب اوراق قرضه و سایر ابزارهای مالی مدیریت می کند.

,

پس آمریکا به راحتی می تواند چاپ پول انجام دهد. دراین قسمت از بحث یک نکته قابل ذکر وجود دارد، اینکه: رشد حجم پول باعث تورم می شود. با وجود اینکه تورم یک پدیده ی پولی و ارتباط بین حجم پول و تورم در بلند مدت تأیید شده است، به چه دلیل بانک مرکزی باز هم حجم پول را افزایش می دهد؟ در این قسمت یک پاسخ مربوط به این پرسش را بررسی می کنیم.
اجازه دهید بحث را با این واقعیت انکار ناپذیر آغاز کنیم که: تمام دولت ها برای مخارج خود به پول نیاز دارند. بخشی از این مخارج خرید کالاها و خدمات است (خدماتی مانند احداث جاده و ایجاد امنیت توسط پلیس) و برخی از مخارج مربوط به پرداخت های انتقالی است ( که به افراد فقیر، سالمند و از کار افتاده پرداخت می شود).
دولت می تواند مخارج خود را از سه طریق تأمین مالی کند. اول، از طریق مالیات هایی مانند مالیات بر درآمد اشخاص و مالیات بر سود شرکت ها درآمد خود را افزایش می دهد. دوم، با انتشار و فروش اوراق بهادار از مردم استقراض می کند و سوم، با چاپ اسکناس و انتشار پول.

,
,
,

درآمد حاصل از انتشار اسکناس را سینیورژ می گویند، وقتی دولت برای تأمین مالی هزینه های خود پول چاپ می کند، حجم پول افزایش می یابد. افزایش حجم پول یا عرضه ی پول باعث تورم می شود.چاپ و نشر اسکناس به منظور افزایش درآمد شبیه وضع مالیات تورم است. شاید چندان روشن نباشد که چرا تورم را نوعی مالیات تلقی می کنیم. قبل از هرچیز باید بگوییم که هیچ کس در ازای پرداخت این نوع مالیات رسید دریافت نمی کند، دولت به مقدار مورد نیاز پول چاپ و منتشر می کند. بنابر این چه کسی مالیات تورم را می پردازد؟ پاسخ روشن است: صاحبان پول یا کسانی که پول را در اختیار دارند.

,

با افزایش قیمت ها ارزش حقیقی پول در کیف شما کاهش می یابد وقتی دولت پول جدید چاپ و منتشر می کند، موجب کاهش ارزش پول های قبلی در دست مردم می شود. بنابراین تورم ناشی از افزایش حجم پول مانند وضع یک نوع مالیات بر پول در دست مردم است.

,

آمریکا عملا با انتشار دلار هزینه ی فعالیتها و خدمات خود را از مردم دنیا بدست می آورد و اینکه وقتی دلار پول بین المللی و فدرال رزرو بانک مرکزی دنیاست اتفاق دوم هم برای کشورهایی که از دلار استفاده می کنند میافتد.تورم آمریکا و بدهی های آن توسط دلار به کشورهای دیگر انتقال یافته و هر کشور به اندازه ی سهمی از دلار که در تجارت خود در سطح بین الملل بدست آورده است متضرر از این ماجرا خواهد شد.

,

آشکار است که بعد از شوک نیکسون و از بین رفتن پشتوانه ی طلا برای دلار، کشورهایی که ذخایر دلار داشتند درقبال این بد عهدی آمریکا ضرر فراوانی دیدند اما از طرف دیگر چون منفعتشان با از بین رفتن کامل دلار به کلی نابود می شد مانع از حذف کامل دلار از عرصه ی بین الملل شدند. بنابراین خیلی عاقلانه و مدبرانه در حال کم کردن سطح معاملات با دلار در مبادلات تجاری خود بوده و بازهم خیلی رندانه در حال انتقال این دلارها به کشورهای ضعیف تر هستند که بنظر می رسد در حال حاضر دلار، حکم نارنجکی را داشته باشد که ضامن آن کشیده شده و هر کدام از این کشورها سعی در انتقال آن به کشوری دیگر را دارند.

, شوک نیکسون,

ادامه دارد…

,

انتهای پیام

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه