اخبار داغ

مهاجرت و بیماری تنها سهم روستائیان از صنایع است

«کزاز» در حال احتضار در حصار صنایع غول پیکر/سایه سنگین دودکش‌های صنایع بر «کزاز»

«کزاز» در حال احتضار در حصار صنایع غول پیکر/سایه سنگین دودکش‌های صنایع بر «کزاز»
«کزاز» در زمان مادها به دشت «گیتو» معروف بوده که محل پرورش اسبهای سلطنتی دوران ماد و هخامنشی بود ولی امروز از آن تنها نامی بر روی یک روستا باقی مانده که در حصار صنایع غول پیکر در حال احتضار به سر می‌برد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از شازند ما، در بسیاری از کتب تاریخی نام «کزاز» همطراز نام دیگر شهرهای بزرگ ایران به چشم می‌خورده است اما امروزه به غیر از نام یک دهستان و روستا جایی دیگر به این نام نیست.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شازند ما,


«کزاز» در زمان مادها به دشت «گیتو» معروف بوده که محل پرورش اسبهای سلطنتی دوران ماد و هخامنشی بود. در زمان صدر اسلام به رستاق فائق معروف شد. در زمان سلسله‌های مختلف «کزاز» شاهراه جنگ و درگیری بود.

منطقه ای بسیار مهم و سوق الجیشی برای پادشاهان در ادوار مختلف که علاوه بر اهمیت و جایگاه نظامی در زمان صفویه؛ به دیللی برخوردار از طبیعت بکر و زیبا و رودخانه جاری تفرجگاه پادشاهان ایران زمین تا پایان سلسله پهلوی بوده است.

,
,
,
,

, ,

 

,

ناصرالدین شاه در کتاب سفرنامه عتبات عالیات و سفرنامه عراق عجم بسیار از کزاز نام برده است؛ و «کزاز» را به عنوان منطقه‌ای بسیار بزرگ شامل ۳۹۲ پارچه آبادی معرفی کرده است. اما امروز از کزاز تنها نام یک روستا باقی مانده است که در حصار صنایع غول پیکری چون پتروشیمی، پالایشگاه و نیروگاه در حال احتضار است.

,

 

,

متاسفانه این صنایع ( پتروشیمی، پالایشگاه، نیروگاه حرارتی ) به غیر از لطمات جبران ناپذیر زیست محیطی را هیچ به همراه نداشته است. این صنایع در هر ثانیه یک هزار لیتر منابع آبی منطقه را مصرف می‌کنند که باعث می‌شوند تا لطمات جبران ناپذیری به منابع ابی این منطقه وارد شود.

,

 

,

روستای کزاز با دارا بودن ۸۰۰ خانوار و حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت به میزبانی از میهمانان ناخوانده‌ای مشغول است که یکی از الطاف آنها، خشک شدن ۳۵۰ هکتار از باغات این روستا بوده است؛ باغاتی که به گفته اهالی روستا، در گذشته بسیار سرسبز بوده و میوه های فراوانی داشته که حتی بعضی از اهالی، از طریق آن امرار معاش می کردند.

,

 

,

به سمت روستای کزاز که می رویم، از کنار دودکش‌های غول پیکر پالایشگاه و پتروشیمی باید گذر کنیم، که سایه سنگین خود را بر این روستا گسترانده اند و پس از آن به همراه یکی از اهالی از کنار باغات همیشه خشک روستا که در بالا وصفشان رفت، عبور می کنیم.

,

 

,

, ,

 

,

در ادامه مسیر به محل خروج پساب پتروشیمی به زمین‌های کزاز می رسیم که چندی پیش به دلیل خارج شدن حجم وسیعی از پساب این شرکت، به طور خودجوش توسط مردم مسدود شد. 

به سراغ چند تن از اهالی روستا رفته و صحبتهای آنان را در خصوص مشکلات موجود روستا جویا می شویم:

تنها پیامد صنایع مهاجرت و بیماری برای اهالی روستا است

یکی از اهالی روستا به خبرنگار شازند ما گفت: نزدیک به ۳۰ سال است که این صنایع غول پیکر در مجاورت روستای کزاز بنا شده اند اما تنها تحفه آنان برای مردم ما آلودگی، بیماری و مهاجرت بوده است.

وی ادامه داد: اگر محصولات کشاورزی امروز ما را با محصولات چندین سال قبل مقایسه کنید، متوجه تاثیر این صنایع بر هوا، خاک و آب منطقه می شوید.

از بین رفتن ۳۵۰ هکتار از باغات کزاز به دلیل معضلات زیست محیطی صنایع 

یکی دیگر از اهالی بیان کرد: روستای کزاز شامل ۱۷۰۰ هکتار زمین است که در پایین دست روستا ۳۵۰ هکتار مربوط به باغات و درختهای میوه بود. درحال حاضر جز درختان خشک شده و زمین لم یزرع چیزی باقی نمانده و باغات، دیگر محصولی نمی دهند.

وی اضافه کرد: دلیل این خشک شدن مزارع و باغات چه چیزی جز تاثیر صنایع بر آنان است؟! ما از مسئولان خواهش داریم که به روستای کزاز نگاه ویژه داشته باشند.

دیگری گفت: از نظر اشتغال این صنایع هیچ نفعی برای این روستا یا حتی برای شهرستان شازند نداشته اند؛ جدیدا هم پتروشیمی اعلام برگزاری آزمون برای جذب نیرو کرده که به نظر من برگزاری آزمون برای نیروهای کزازی اصلا معنایی ندارد چراکه این روستا در حال تجربه مرگ تدریجی است.

وی ادامه داد: منزل ما در مجاورت صنایع واقع شده است. از ابتدای سال صاحب دو فرزند شدم که متاسفانه به دلیل بیماری فرزندم گرفتار دکتر و بیمارستان هستم.

 با این تفاسیر روستایی که در فاصله چند ده متری صنایع عظیم ملی قرار گرفته نیازمند توجه ویژه مسئولان شهرستانی، استانی و صنایع است چراکه نابودی آب، خاک و هوای این روستا تاثیر مستقیم بر زندگی روزمره اهالی داشته و آنان را با مشکلات جدی مواجه کرده است.

به فرموده رهبر معظم انقلاب، روستا پشتوانه تولید، حیات، غذا و موجودیت کشور است و در برابر این حقیقت باید به این سؤال جدى پاسخ داد که بر اساس چه استدلالى زندگى در روستا نباید به روانى و خوشى شهر از جهت برخوردارى از امکاناتى مانند مدرسه، ارتباطات، آب، راه و آسایش زندگى باشد و چرا شهرها به دلیل بزرگتر بودن، مصرفى بودن و تولیدى نبودن، باید در برخوردارى از زندگى راحت‌تر، جلوتر از روستا باشد. ۱۳۷۶/۱۱/۲۰ 

انتهای پیام/

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه