اخبار داغ

پلاسکو فرو ریخت اما فداکاری جان تازه‌ای گرفت

پلاسکو فرو ریخت اما فداکاری جان تازه‌ای گرفت
آتش نشان ها، که جانفشانیشان هر از گاهی از گوشه و کنار به گوش می رسد، این بار در حجم عظیم شعله های آتش ساختمان 17 طبقه، توانستند واقعه ای را رقم بزنند که چشم های هر بیننده ای را گریان و قلب های هر انسان آگاهی را به درد آورد، اما وجدی عظیم و عزتی دیگر را رقم زد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از «بسیج جامعه زنان» زهرا باقری: هنوز به ظهر روز پنجشنبه 30 دی ماه، مانده بود که مهمترین خبر شبکه های اجتماعی آتش گرفتن چند طبقه از ساختمان تجاری قدیمی شهر تهران به نام «پلاسکو» به گوش رسید و ظهر که شد، خبر فروریختن ساختمان 17 طبقه «پلاسکو» مانند زهر به کام تمام مردم ریخته شد و غروب دیگر کسی در تهران نبود که از این حادثه چیزی نشنیده باشد و کسی نبود که حرفی نزده باشد!

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, «بسیج جامعه زنان» زهرا باقری: , «بسیج جامعه زنان» زهرا باقری: , «بسیج جامعه زنان» زهرا باقری: , «بسیج جامعه زنان» زهرا باقری: , «, بسیج جامعه زنان, بسیج جامعه زنان, بسیج جامعه زنان, » زهرا باقری: , زهرا باقری,

«پلاسکو»، ساختمانی تجاری در ضلع شرقی چهارراه استانبول، تهران بود که به عنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن ایران یاد می‌شد. این ساختمان از اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود. «پلاسکو» درحالی بعد از 3.5 ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتش‌نشان درحال مهار آتش‌سوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.

پس از فروریختن این ساختمان، شب که شد، ایران در شوک بدی فرو رفت و اخبار لحظه به لحظه که از رسانه ملی پخش می شد، با خبرها و شایعات فضای مجازی جو سنگینی را ایجاد کرد. مردم در بهت عظیمی به سر می بردند و هر کس حرفی می زد، یک نفر به عکس هایی که منتشر شده بود اعتراض می کرد و دیگری به مسئولین که چرا پیگیری های لازم را انجام نداده اند، یک عده به مشکلات ساختمان های فرسوده و افرادی هم به بیمه نبودن بخش اعظمی از مغازه ها خرده می گرفتند.

اما در این میان عده ای هم به یاد جان فشانی آتش نشان ها بودند، همان هایی که به دور از همه این حاشیه ها و تسفیه حساب ها، عاشقانه پای تعهد و مسئولیت خود ایستادند، همان دلاور مردانی که علی رغم هجوم مردم آتش ندیده در محل حادثه، به تخلیه ساختمان مبادرت کردند.

غیور مردانی که به وظیفه خود عمل کردند باز هم برگ زرینی از فداکاری ها را در تاریخ آتش نشانی رقم زدند.

آتش نشان ها، که جانفشانیشان هر از گاهی از گوشه و کنار به گوش می رسد، این بار در حجم عظیم شعله های آتش ساختمان 17 طبقه، توانستند واقعه ای را رقم بزنند که چشم های هر بیننده ای را گریان و قلب های هر انسان آگاهی را به درد آورد، اما وجدی عظیم و عزتی دیگر را رقم زد.

«جانفشان ها» تاریخ را عوض کردند، تاریخ منتظر بود تا ثبت واقعه ای تلخ را به عظمت برج های دوقلو در 11 سپتامبر ثبت کند و بنویسد که چندهزار نفر در این ساختمان قدیمی مشغول کار بودند که دچار حریق شدند و از بین رفتند، اما «جانفشان ها» نگذاشتند؛ آن ها طبق گفته شاهدان عینی، ده دقیقه قبل از فروریختن ساختمان، آن را از ساکنین خالی کردند، مردمی که بیشتر جمع شده بودند تا از هجوم آتش ها با تلفن همراه خود عکس بگیرند و با انتشار آن در شبکه های مجازی شاید شهرتی برای خود رقم بزنند، اما آتش نشان ها توانستند آن ها را هم از مرگ حتمی نجات دهند.

ایستادگی و غیرت آنان باعث شد، رکورد دیگری از فداکاری رقم بخورد، چیزی که به اذعان همه، یادآور رشادت های دلاورمردان در هشت سال دفاع مقدس بود.

این حادثه تلخ هرچند که دردناک و گزنده بود، اما برای بسیاری از هموطنان تصویر افتخار را رقم زد، مخصوصا برای بچه های دهه 70 و 80 که هیچ خاطره ای به جز صحبت های جسته گریخته و چند تصویر از جنگ نداشتند، روایت دیگری داشت.

روی دیگر این حادثه را شاید چندی بعد، جامعه شناسان به عنوان جان یافتن وجدان جمعی نام گذاری کنند، آن جا که صف عظیمی از جوانان برای امدادرسانی به سازمان انتقال خون رفتند و عده ای دیگر که با انتشار پیام های هم دردی، خواستار خواندن دعا و توسل شدند، نوید دمیدن خون بر رگ های خشکیده همبستگی اجتماعی که مدت هاست با وجود شبکه های اجتماعی در حوادث بیشتر در نقش عکاس و منفعل عمل می کردند، را داد.

دور نیست که اساتید ارتباطات این واقعه را سیر صعودی افکار عمومی در جهت «افزایش سواد رسانه ای» بنامند، زیرا این بار خود افکار عمومی وارد عمل شدند و از مردم خواستند که دیگر در حوادث عکس نگیرند، فیلم نگیرند، تصاویر را منتشر نکنند، بلکه به کمک بیایند، تلاش کنند تا خسارت ها کمتر بشود، هرچندکه به نظر می رسد واژگان «شهروند خبرنگار» به عنوان یک شهروند هوشیار که برخی حوادث را با ثبت عکس و فیلم مستند می کند و خواستار کمک برای رفع حادثه می شود، شکل بهتری به خود بگیرد و تبلیغات گسترده این چند روز در فضای مجازی به عنوان سدی برای گسترش شهروند خبرنگار نشود که لازم است اساتید این حوزه فعالانه به جهت دهی این حرکت بپردازند.

هنوز بسیار زود است که به بررسی ابعاد این حادثه تلخ بپردازیم، اما همین که یک ساختمان تجاری 17 طبقه با وجود 590 واحد تجاری در نیم روز با خاک یکسان شد، شعار حمایت از تولید داخلی باز بر سر زبان ها آمد، که لازم است برای اشتغال کارگرانی که در این ساختمان کار می کردند و در شب عید بیکار شده اند، با خرید تولیدات پوشاک داخلی زمینه اشتغال دوباره آنان در این فضا فراهم شود.

پلاسکو فرو ریخت اما جان فشانی آتش نشان ها در تاریخ 30 دی ماندگار شد، آتش نشان هایی که به حسب تکلیف و وظیفه جان خود را فدا کردند و باعث زنده شدن و جهت گیری بسیاری از اتفاقات مثبت در جامعه شدند، جا دارد در پایان یادی کنیم از همه انسان های وظیفه شناس که باعث رقم خوردن بسیاری از رویدادها در طول تاریخ شدند، روح همه آزادگان در سراسر جهان شاد.

انتهای پیام/

,

«پلاسکو»، ساختمانی تجاری در ضلع شرقی چهارراه استانبول، تهران بود که به عنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن ایران یاد می‌شد. این ساختمان از اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود. «پلاسکو» درحالی بعد از 3.5 ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتش‌نشان درحال مهار آتش‌سوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.

پس از فروریختن این ساختمان، شب که شد، ایران در شوک بدی فرو رفت و اخبار لحظه به لحظه که از رسانه ملی پخش می شد، با خبرها و شایعات فضای مجازی جو سنگینی را ایجاد کرد. مردم در بهت عظیمی به سر می بردند و هر کس حرفی می زد، یک نفر به عکس هایی که منتشر شده بود اعتراض می کرد و دیگری به مسئولین که چرا پیگیری های لازم را انجام نداده اند، یک عده به مشکلات ساختمان های فرسوده و افرادی هم به بیمه نبودن بخش اعظمی از مغازه ها خرده می گرفتند.

اما در این میان عده ای هم به یاد جان فشانی آتش نشان ها بودند، همان هایی که به دور از همه این حاشیه ها و تسفیه حساب ها، عاشقانه پای تعهد و مسئولیت خود ایستادند، همان دلاور مردانی که علی رغم هجوم مردم آتش ندیده در محل حادثه، به تخلیه ساختمان مبادرت کردند.

غیور مردانی که به وظیفه خود عمل کردند باز هم برگ زرینی از فداکاری ها را در تاریخ آتش نشانی رقم زدند.

آتش نشان ها، که جانفشانیشان هر از گاهی از گوشه و کنار به گوش می رسد، این بار در حجم عظیم شعله های آتش ساختمان 17 طبقه، توانستند واقعه ای را رقم بزنند که چشم های هر بیننده ای را گریان و قلب های هر انسان آگاهی را به درد آورد، اما وجدی عظیم و عزتی دیگر را رقم زد.

«جانفشان ها» تاریخ را عوض کردند، تاریخ منتظر بود تا ثبت واقعه ای تلخ را به عظمت برج های دوقلو در 11 سپتامبر ثبت کند و بنویسد که چندهزار نفر در این ساختمان قدیمی مشغول کار بودند که دچار حریق شدند و از بین رفتند، اما «جانفشان ها» نگذاشتند؛ آن ها طبق گفته شاهدان عینی، ده دقیقه قبل از فروریختن ساختمان، آن را از ساکنین خالی کردند، مردمی که بیشتر جمع شده بودند تا از هجوم آتش ها با تلفن همراه خود عکس بگیرند و با انتشار آن در شبکه های مجازی شاید شهرتی برای خود رقم بزنند، اما آتش نشان ها توانستند آن ها را هم از مرگ حتمی نجات دهند.

ایستادگی و غیرت آنان باعث شد، رکورد دیگری از فداکاری رقم بخورد، چیزی که به اذعان همه، یادآور رشادت های دلاورمردان در هشت سال دفاع مقدس بود.

این حادثه تلخ هرچند که دردناک و گزنده بود، اما برای بسیاری از هموطنان تصویر افتخار را رقم زد، مخصوصا برای بچه های دهه 70 و 80 که هیچ خاطره ای به جز صحبت های جسته گریخته و چند تصویر از جنگ نداشتند، روایت دیگری داشت.

روی دیگر این حادثه را شاید چندی بعد، جامعه شناسان به عنوان جان یافتن وجدان جمعی نام گذاری کنند، آن جا که صف عظیمی از جوانان برای امدادرسانی به سازمان انتقال خون رفتند و عده ای دیگر که با انتشار پیام های هم دردی، خواستار خواندن دعا و توسل شدند، نوید دمیدن خون بر رگ های خشکیده همبستگی اجتماعی که مدت هاست با وجود شبکه های اجتماعی در حوادث بیشتر در نقش عکاس و منفعل عمل می کردند، را داد.

دور نیست که اساتید ارتباطات این واقعه را سیر صعودی افکار عمومی در جهت «افزایش سواد رسانه ای» بنامند، زیرا این بار خود افکار عمومی وارد عمل شدند و از مردم خواستند که دیگر در حوادث عکس نگیرند، فیلم نگیرند، تصاویر را منتشر نکنند، بلکه به کمک بیایند، تلاش کنند تا خسارت ها کمتر بشود، هرچندکه به نظر می رسد واژگان «شهروند خبرنگار» به عنوان یک شهروند هوشیار که برخی حوادث را با ثبت عکس و فیلم مستند می کند و خواستار کمک برای رفع حادثه می شود، شکل بهتری به خود بگیرد و تبلیغات گسترده این چند روز در فضای مجازی به عنوان سدی برای گسترش شهروند خبرنگار نشود که لازم است اساتید این حوزه فعالانه به جهت دهی این حرکت بپردازند.

هنوز بسیار زود است که به بررسی ابعاد این حادثه تلخ بپردازیم، اما همین که یک ساختمان تجاری 17 طبقه با وجود 590 واحد تجاری در نیم روز با خاک یکسان شد، شعار حمایت از تولید داخلی باز بر سر زبان ها آمد، که لازم است برای اشتغال کارگرانی که در این ساختمان کار می کردند و در شب عید بیکار شده اند، با خرید تولیدات پوشاک داخلی زمینه اشتغال دوباره آنان در این فضا فراهم شود.

پلاسکو فرو ریخت اما جان فشانی آتش نشان ها در تاریخ 30 دی ماندگار شد، آتش نشان هایی که به حسب تکلیف و وظیفه جان خود را فدا کردند و باعث زنده شدن و جهت گیری بسیاری از اتفاقات مثبت در جامعه شدند، جا دارد در پایان یادی کنیم از همه انسان های وظیفه شناس که باعث رقم خوردن بسیاری از رویدادها در طول تاریخ شدند، روح همه آزادگان در سراسر جهان شاد.

انتهای پیام/

,

«پلاسکو»، ساختمانی تجاری در ضلع شرقی چهارراه استانبول، تهران بود که به عنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن ایران یاد می‌شد. این ساختمان از اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود. «پلاسکو» درحالی بعد از 3.5 ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتش‌نشان درحال مهار آتش‌سوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.

پس از فروریختن این ساختمان، شب که شد، ایران در شوک بدی فرو رفت و اخبار لحظه به لحظه که از رسانه ملی پخش می شد، با خبرها و شایعات فضای مجازی جو سنگینی را ایجاد کرد. مردم در بهت عظیمی به سر می بردند و هر کس حرفی می زد، یک نفر به عکس هایی که منتشر شده بود اعتراض می کرد و دیگری به مسئولین که چرا پیگیری های لازم را انجام نداده اند، یک عده به مشکلات ساختمان های فرسوده و افرادی هم به بیمه نبودن بخش اعظمی از مغازه ها خرده می گرفتند.

اما در این میان عده ای هم به یاد جان فشانی آتش نشان ها بودند، همان هایی که به دور از همه این حاشیه ها و تسفیه حساب ها، عاشقانه پای تعهد و مسئولیت خود ایستادند، همان دلاور مردانی که علی رغم هجوم مردم آتش ندیده در محل حادثه، به تخلیه ساختمان مبادرت کردند.

غیور مردانی که به وظیفه خود عمل کردند باز هم برگ زرینی از فداکاری ها را در تاریخ آتش نشانی رقم زدند.

آتش نشان ها، که جانفشانیشان هر از گاهی از گوشه و کنار به گوش می رسد، این بار در حجم عظیم شعله های آتش ساختمان 17 طبقه، توانستند واقعه ای را رقم بزنند که چشم های هر بیننده ای را گریان و قلب های هر انسان آگاهی را به درد آورد، اما وجدی عظیم و عزتی دیگر را رقم زد.

«جانفشان ها» تاریخ را عوض کردند، تاریخ منتظر بود تا ثبت واقعه ای تلخ را به عظمت برج های دوقلو در 11 سپتامبر ثبت کند و بنویسد که چندهزار نفر در این ساختمان قدیمی مشغول کار بودند که دچار حریق شدند و از بین رفتند، اما «جانفشان ها» نگذاشتند؛ آن ها طبق گفته شاهدان عینی، ده دقیقه قبل از فروریختن ساختمان، آن را از ساکنین خالی کردند، مردمی که بیشتر جمع شده بودند تا از هجوم آتش ها با تلفن همراه خود عکس بگیرند و با انتشار آن در شبکه های مجازی شاید شهرتی برای خود رقم بزنند، اما آتش نشان ها توانستند آن ها را هم از مرگ حتمی نجات دهند.

ایستادگی و غیرت آنان باعث شد، رکورد دیگری از فداکاری رقم بخورد، چیزی که به اذعان همه، یادآور رشادت های دلاورمردان در هشت سال دفاع مقدس بود.

این حادثه تلخ هرچند که دردناک و گزنده بود، اما برای بسیاری از هموطنان تصویر افتخار را رقم زد، مخصوصا برای بچه های دهه 70 و 80 که هیچ خاطره ای به جز صحبت های جسته گریخته و چند تصویر از جنگ نداشتند، روایت دیگری داشت.

روی دیگر این حادثه را شاید چندی بعد، جامعه شناسان به عنوان جان یافتن وجدان جمعی نام گذاری کنند، آن جا که صف عظیمی از جوانان برای امدادرسانی به سازمان انتقال خون رفتند و عده ای دیگر که با انتشار پیام های هم دردی، خواستار خواندن دعا و توسل شدند، نوید دمیدن خون بر رگ های خشکیده همبستگی اجتماعی که مدت هاست با وجود شبکه های اجتماعی در حوادث بیشتر در نقش عکاس و منفعل عمل می کردند، را داد.

دور نیست که اساتید ارتباطات این واقعه را سیر صعودی افکار عمومی در جهت «افزایش سواد رسانه ای» بنامند، زیرا این بار خود افکار عمومی وارد عمل شدند و از مردم خواستند که دیگر در حوادث عکس نگیرند، فیلم نگیرند، تصاویر را منتشر نکنند، بلکه به کمک بیایند، تلاش کنند تا خسارت ها کمتر بشود، هرچندکه به نظر می رسد واژگان «شهروند خبرنگار» به عنوان یک شهروند هوشیار که برخی حوادث را با ثبت عکس و فیلم مستند می کند و خواستار کمک برای رفع حادثه می شود، شکل بهتری به خود بگیرد و تبلیغات گسترده این چند روز در فضای مجازی به عنوان سدی برای گسترش شهروند خبرنگار نشود که لازم است اساتید این حوزه فعالانه به جهت دهی این حرکت بپردازند.

هنوز بسیار زود است که به بررسی ابعاد این حادثه تلخ بپردازیم، اما همین که یک ساختمان تجاری 17 طبقه با وجود 590 واحد تجاری در نیم روز با خاک یکسان شد، شعار حمایت از تولید داخلی باز بر سر زبان ها آمد، که لازم است برای اشتغال کارگرانی که در این ساختمان کار می کردند و در شب عید بیکار شده اند، با خرید تولیدات پوشاک داخلی زمینه اشتغال دوباره آنان در این فضا فراهم شود.

پلاسکو فرو ریخت اما جان فشانی آتش نشان ها در تاریخ 30 دی ماندگار شد، آتش نشان هایی که به حسب تکلیف و وظیفه جان خود را فدا کردند و باعث زنده شدن و جهت گیری بسیاری از اتفاقات مثبت در جامعه شدند، جا دارد در پایان یادی کنیم از همه انسان های وظیفه شناس که باعث رقم خوردن بسیاری از رویدادها در طول تاریخ شدند، روح همه آزادگان در سراسر جهان شاد.

انتهای پیام/

,

«پلاسکو»، ساختمانی تجاری در ضلع شرقی چهارراه استانبول، تهران بود که به عنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن ایران یاد می‌شد. این ساختمان از اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود. «پلاسکو» درحالی بعد از 3.5 ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتش‌نشان درحال مهار آتش‌سوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.

پس از فروریختن این ساختمان، شب که شد، ایران در شوک بدی فرو رفت و اخبار لحظه به لحظه که از رسانه ملی پخش می شد، با خبرها و شایعات فضای مجازی جو سنگینی را ایجاد کرد. مردم در بهت عظیمی به سر می بردند و هر کس حرفی می زد، یک نفر به عکس هایی که منتشر شده بود اعتراض می کرد و دیگری به مسئولین که چرا پیگیری های لازم را انجام نداده اند، یک عده به مشکلات ساختمان های فرسوده و افرادی هم به بیمه نبودن بخش اعظمی از مغازه ها خرده می گرفتند.

اما در این میان عده ای هم به یاد جان فشانی آتش نشان ها بودند، همان هایی که به دور از همه این حاشیه ها و تسفیه حساب ها، عاشقانه پای تعهد و مسئولیت خود ایستادند، همان دلاور مردانی که علی رغم هجوم مردم آتش ندیده در محل حادثه، به تخلیه ساختمان مبادرت کردند.

غیور مردانی که به وظیفه خود عمل کردند باز هم برگ زرینی از فداکاری ها را در تاریخ آتش نشانی رقم زدند.

آتش نشان ها، که جانفشانیشان هر از گاهی از گوشه و کنار به گوش می رسد، این بار در حجم عظیم شعله های آتش ساختمان 17 طبقه، توانستند واقعه ای را رقم بزنند که چشم های هر بیننده ای را گریان و قلب های هر انسان آگاهی را به درد آورد، اما وجدی عظیم و عزتی دیگر را رقم زد.

«جانفشان ها» تاریخ را عوض کردند، تاریخ منتظر بود تا ثبت واقعه ای تلخ را به عظمت برج های دوقلو در 11 سپتامبر ثبت کند و بنویسد که چندهزار نفر در این ساختمان قدیمی مشغول کار بودند که دچار حریق شدند و از بین رفتند، اما «جانفشان ها» نگذاشتند؛ آن ها طبق گفته شاهدان عینی، ده دقیقه قبل از فروریختن ساختمان، آن را از ساکنین خالی کردند، مردمی که بیشتر جمع شده بودند تا از هجوم آتش ها با تلفن همراه خود عکس بگیرند و با انتشار آن در شبکه های مجازی شاید شهرتی برای خود رقم بزنند، اما آتش نشان ها توانستند آن ها را هم از مرگ حتمی نجات دهند.

ایستادگی و غیرت آنان باعث شد، رکورد دیگری از فداکاری رقم بخورد، چیزی که به اذعان همه، یادآور رشادت های دلاورمردان در هشت سال دفاع مقدس بود.

این حادثه تلخ هرچند که دردناک و گزنده بود، اما برای بسیاری از هموطنان تصویر افتخار را رقم زد، مخصوصا برای بچه های دهه 70 و 80 که هیچ خاطره ای به جز صحبت های جسته گریخته و چند تصویر از جنگ نداشتند، روایت دیگری داشت.

روی دیگر این حادثه را شاید چندی بعد، جامعه شناسان به عنوان جان یافتن وجدان جمعی نام گذاری کنند، آن جا که صف عظیمی از جوانان برای امدادرسانی به سازمان انتقال خون رفتند و عده ای دیگر که با انتشار پیام های هم دردی، خواستار خواندن دعا و توسل شدند، نوید دمیدن خون بر رگ های خشکیده همبستگی اجتماعی که مدت هاست با وجود شبکه های اجتماعی در حوادث بیشتر در نقش عکاس و منفعل عمل می کردند، را داد.

دور نیست که اساتید ارتباطات این واقعه را سیر صعودی افکار عمومی در جهت «افزایش سواد رسانه ای» بنامند، زیرا این بار خود افکار عمومی وارد عمل شدند و از مردم خواستند که دیگر در حوادث عکس نگیرند، فیلم نگیرند، تصاویر را منتشر نکنند، بلکه به کمک بیایند، تلاش کنند تا خسارت ها کمتر بشود، هرچندکه به نظر می رسد واژگان «شهروند خبرنگار» به عنوان یک شهروند هوشیار که برخی حوادث را با ثبت عکس و فیلم مستند می کند و خواستار کمک برای رفع حادثه می شود، شکل بهتری به خود بگیرد و تبلیغات گسترده این چند روز در فضای مجازی به عنوان سدی برای گسترش شهروند خبرنگار نشود که لازم است اساتید این حوزه فعالانه به جهت دهی این حرکت بپردازند.

هنوز بسیار زود است که به بررسی ابعاد این حادثه تلخ بپردازیم، اما همین که یک ساختمان تجاری 17 طبقه با وجود 590 واحد تجاری در نیم روز با خاک یکسان شد، شعار حمایت از تولید داخلی باز بر سر زبان ها آمد، که لازم است برای اشتغال کارگرانی که در این ساختمان کار می کردند و در شب عید بیکار شده اند، با خرید تولیدات پوشاک داخلی زمینه اشتغال دوباره آنان در این فضا فراهم شود.

پلاسکو فرو ریخت اما جان فشانی آتش نشان ها در تاریخ 30 دی ماندگار شد، آتش نشان هایی که به حسب تکلیف و وظیفه جان خود را فدا کردند و باعث زنده شدن و جهت گیری بسیاری از اتفاقات مثبت در جامعه شدند، جا دارد در پایان یادی کنیم از همه انسان های وظیفه شناس که باعث رقم خوردن بسیاری از رویدادها در طول تاریخ شدند، روح همه آزادگان در سراسر جهان شاد.

انتهای پیام/

,

«پلاسکو»، ساختمانی تجاری در ضلع شرقی چهارراه استانبول، تهران بود که به عنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن ایران یاد می‌شد. این ساختمان از اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود. «پلاسکو» درحالی بعد از 3.5 ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتش‌نشان درحال مهار آتش‌سوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند.

,

پس از فروریختن این ساختمان، شب که شد، ایران در شوک بدی فرو رفت و اخبار لحظه به لحظه که از رسانه ملی پخش می شد، با خبرها و شایعات فضای مجازی جو سنگینی را ایجاد کرد. مردم در بهت عظیمی به سر می بردند و هر کس حرفی می زد، یک نفر به عکس هایی که منتشر شده بود اعتراض می کرد و دیگری به مسئولین که چرا پیگیری های لازم را انجام نداده اند، یک عده به مشکلات ساختمان های فرسوده و افرادی هم به بیمه نبودن بخش اعظمی از مغازه ها خرده می گرفتند.

,

اما در این میان عده ای هم به یاد جان فشانی آتش نشان ها بودند، همان هایی که به دور از همه این حاشیه ها و تسفیه حساب ها، عاشقانه پای تعهد و مسئولیت خود ایستادند، همان دلاور مردانی که علی رغم هجوم مردم آتش ندیده در محل حادثه، به تخلیه ساختمان مبادرت کردند.

,

غیور مردانی که به وظیفه خود عمل کردند باز هم برگ زرینی از فداکاری ها را در تاریخ آتش نشانی رقم زدند.

,

آتش نشان ها، که جانفشانیشان هر از گاهی از گوشه و کنار به گوش می رسد، این بار در حجم عظیم شعله های آتش ساختمان 17 طبقه، توانستند واقعه ای را رقم بزنند که چشم های هر بیننده ای را گریان و قلب های هر انسان آگاهی را به درد آورد، اما وجدی عظیم و عزتی دیگر را رقم زد.

,

«جانفشان ها» تاریخ را عوض کردند، تاریخ منتظر بود تا ثبت واقعه ای تلخ را به عظمت برج های دوقلو در 11 سپتامبر ثبت کند و بنویسد که چندهزار نفر در این ساختمان قدیمی مشغول کار بودند که دچار حریق شدند و از بین رفتند، اما «جانفشان ها» نگذاشتند؛ آن ها طبق گفته شاهدان عینی، ده دقیقه قبل از فروریختن ساختمان، آن را از ساکنین خالی کردند، مردمی که بیشتر جمع شده بودند تا از هجوم آتش ها با تلفن همراه خود عکس بگیرند و با انتشار آن در شبکه های مجازی شاید شهرتی برای خود رقم بزنند، اما آتش نشان ها توانستند آن ها را هم از مرگ حتمی نجات دهند.

,

ایستادگی و غیرت آنان باعث شد، رکورد دیگری از فداکاری رقم بخورد، چیزی که به اذعان همه، یادآور رشادت های دلاورمردان در هشت سال دفاع مقدس بود.

,

این حادثه تلخ هرچند که دردناک و گزنده بود، اما برای بسیاری از هموطنان تصویر افتخار را رقم زد، مخصوصا برای بچه های دهه 70 و 80 که هیچ خاطره ای به جز صحبت های جسته گریخته و چند تصویر از جنگ نداشتند، روایت دیگری داشت.

, این حادثه تلخ هرچند که دردناک و گزنده بود، اما برای بسیاری از هموطنان تصویر افتخار را رقم زد، مخصوصا برای بچه های دهه 70 و 80 که هیچ خاطره ای به جز صحبت های جسته گریخته و چند تصویر از جنگ نداشتند، روایت دیگری داشت.,

, , ,

روی دیگر این حادثه را شاید چندی بعد، جامعه شناسان به عنوان جان یافتن وجدان جمعی نام گذاری کنند، آن جا که صف عظیمی از جوانان برای امدادرسانی به سازمان انتقال خون رفتند و عده ای دیگر که با انتشار پیام های هم دردی، خواستار خواندن دعا و توسل شدند، نوید دمیدن خون بر رگ های خشکیده همبستگی اجتماعی که مدت هاست با وجود شبکه های اجتماعی در حوادث بیشتر در نقش عکاس و منفعل عمل می کردند، را داد.

, جان یافتن وجدان جمعی,

دور نیست که اساتید ارتباطات این واقعه را سیر صعودی افکار عمومی در جهت «افزایش سواد رسانه ای» بنامند، زیرا این بار خود افکار عمومی وارد عمل شدند و از مردم خواستند که دیگر در حوادث عکس نگیرند، فیلم نگیرند، تصاویر را منتشر نکنند، بلکه به کمک بیایند، تلاش کنند تا خسارت ها کمتر بشود، هرچندکه به نظر می رسد واژگان «شهروند خبرنگار» به عنوان یک شهروند هوشیار که برخی حوادث را با ثبت عکس و فیلم مستند می کند و خواستار کمک برای رفع حادثه می شود، شکل بهتری به خود بگیرد و تبلیغات گسترده این چند روز در فضای مجازی به عنوان سدی برای گسترش شهروند خبرنگار نشود که لازم است اساتید این حوزه فعالانه به جهت دهی این حرکت بپردازند.

, دور نیست که اساتید ارتباطات این واقعه را سیر صعودی افکار عمومی در جهت «افزایش سواد رسانه ای» بنامند، زیرا این بار خود افکار عمومی وارد عمل شدند و از مردم خواستند که دیگر در حوادث عکس نگیرند، فیلم نگیرند، تصاویر را منتشر نکنند، بلکه به کمک بیایند، تلاش کنند تا خسارت ها کمتر بشود، هرچندکه به نظر می رسد واژگان «شهروند خبرنگار» به عنوان یک شهروند هوشیار که برخی حوادث را با ثبت عکس و فیلم مستند می کند و خواستار کمک برای رفع حادثه می شود، شکل بهتری به خود بگیرد و تبلیغات گسترده این چند روز در فضای مجازی به عنوان سدی برای گسترش شهروند خبرنگار نشود که لازم است اساتید این حوزه فعالانه به جهت دهی این حرکت بپردازند.,

, , ,

هنوز بسیار زود است که به بررسی ابعاد این حادثه تلخ بپردازیم، اما همین که یک ساختمان تجاری 17 طبقه با وجود 590 واحد تجاری در نیم روز با خاک یکسان شد، شعار حمایت از تولید داخلی باز بر سر زبان ها آمد، که لازم است برای اشتغال کارگرانی که در این ساختمان کار می کردند و در شب عید بیکار شده اند، با خرید تولیدات پوشاک داخلی زمینه اشتغال دوباره آنان در این فضا فراهم شود.

, شعار حمایت از تولید داخلی باز بر سر زبان ها آمد، که لازم است برای اشتغال کارگرانی که در این ساختمان کار می کردند و در شب عید بیکار شده اند، با خرید تولیدات پوشاک داخلی زمینه اشتغال دوباره آنان در این فضا فراهم شود.,

پلاسکو فرو ریخت اما جان فشانی آتش نشان ها در تاریخ 30 دی ماندگار شد، آتش نشان هایی که به حسب تکلیف و وظیفه جان خود را فدا کردند و باعث زنده شدن و جهت گیری بسیاری از اتفاقات مثبت در جامعه شدند، جا دارد در پایان یادی کنیم از همه انسان های وظیفه شناس که باعث رقم خوردن بسیاری از رویدادها در طول تاریخ شدند، روح همه آزادگان در سراسر جهان شاد.

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه