فرازهایی از وصیّتنامه شهید حبیب الله اقبالیان؛ خدایا! ما را از سربازان امام زمان(عج) قرار ده. خدایا! به منافقین چشم بصیرت عنایت فرما تا از کرده خود پشیمان شده و در صف مسلمین قرار گیرند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، در روزهایی که رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در مقابل رژیم ستمشاهی قیام کرد و دشمن به خیال خام خود که امام(ره) را تنها و بییار می پنداشت، آن مرد الهی فرمودند «یاران من در گهوارهها هستند» شاید برای خیلیها درک این جمله کار آسانی نبود و خیلیها به آسانی از کنار آن گذشتند و از درک آن عاجز ماندند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پیشمرگ روح الله,,
پاسدار شهید حبیب الله اقبالیان در همان روزها پا به عرصه گیتی نهاد؛ در اوّلین روز از فروردین ماه سال یک 1343 در روستای «قباسرخ» از توابع شهرستان بیجار گروس. حبیب الله در میان خانوادهای روستایی و کشاورز متولّد شد. پدرش علی اشرف و مادرش اختر نام داشت.
,,
حبیب الله پس از پشت سر نهادن ایّام طفولیّت، در دبستان روستا ثبتنام کرد و تحصیلات ابتدایی را با موفّقیّت به اتمام رساند و سپس در کنار پدر و سایر اعضای خانواده به کار کشاورزی مشغول شد.
,,
سال 1357 همزمان با اوج گیری تظاهرات مردمی علیه حکومت پهلوی، حبیب الله از آرمانهای انقلاب اسلامی طرفداری می کرد و در انتقال پیام انقلاب به مردم زادگاهش فعّال بود.
,,
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن پیدایش گروهکهای ضّدانقلاب در منطقه کردستان و هم چنین هجوم ناجوانمردانه رژیم بعث عراق به مرزهای میهن اسلامی، حبیب الله برای پیوستن به رزمندگان سپاه اسلام لحظه شماری می کرد. اطرافیانش نقل می کنند در عالم خواب به حبیب الله الهام می شود که به جبهههای جنگ عزیمت نماید و با همین انگیزه، در سال 1361 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و راهی مناطق عملیاتی شد.
,,
در آن روزها مردم کردستان در دو جبهه می جنگیدند؛ جنگ داخلی و مبارزه با گروهکهای ضّدانقلاب و از سوی دیگر جبهه مبارزه با مزدوران رژیم بعث عراق که با تجاوز به میهن اسلامی جنگی تمام عیار را به ملّت بزرگ ایران اسلامی تحمیل کرده بودند.
,,
حبیب الله با عضویّت در سپاه در پایگاههای عملیاتی کردستان به فعّالیّت پرداخت و سرانجام پس از گذشت چند ماه حضور در سپاه و شرکت در چندین عملیات و درگیری، قلب پاکش را که برای کشور و اسلام عزیز همواره می تپید سپر گلولههای دشمن کرد و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در روز بیست و یکم بهمن ماه سال 1361 در منطقه هزار کانیان دیواندره به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای بیجار در کنار همرزمان شهیدش مأوا گرفت.
,,
فرازهایی از وصیّتنامه شهید:
,,
خدایا! از تو می خواهم به امام امّت عمر طولانی دهی و به رهبری امام زمان(عج) راه کربلا را باز نمایی تا قبر حضرت سیدالشهدا(ع) را زیارت کنیم.
,,
خدایا! ما را از سربازان امام زمان(عج) قرار ده.
,,
خدایا! به منافقین چشم بصیرت عنایت فرما تا از کرده خود پشیمان شده و در صف مسلمین قرار گیرند.
,,
به دوستان و آشنایان توصیه می کنم که راهم را دنبال کنند زیرا راهی که ما در پیش گرفتهایم راه حسین(ع) است. به پدر و مادرم توصیه می کنم که بعد از شهادت من ناراحتی نکنند. چون گریه و زاری آنها باعث خوشنودی دشمنان خواهد شد.
,,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه