اخبار داغ

فرازی از وصیّت­نامه­ شهید علی اکبر خدایی:

اگر خودم و خانواده ام را قطعه قطعه کنند از راهی که انتخاب کرده ام منصرف نخواهم شد

اگر خودم و خانواده ام را قطعه قطعه کنند از راهی که انتخاب کرده ام منصرف نخواهم شد
اگر به جرم حمایت از قرآن، خود و چهار فرزندم را قطعه قطعه کنند و این کار را چندین بار انجام دهند از راهی که انتخاب کرده ام منصرف نخواهم شد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، پاسدار شهید علی اکبر خدایی در روز شانزدهم خرداد ماه سال 1316 در شهر بیجار گروس در خانواده­ای مذهبی دیده به جهان گشود، پدرش حسین و مادرش مارال خانم نام داشت. علی اکبر در کانون گرم خانواده و با عشق به اسلام و آموزه­های دینی پرورش یافت. علی اکبر با پشت سر نهادن ایّام طفولیّت در همان زادگاهش سواد را در حد خواندن و نوشتن آموخت. علی اکبر کودکی بیش نبود که والدینش یکی پس از دیگری دار فانی را وداع گفتند و علی اکبر با تمام وجود طعم تلخ یتیمی و محرومیّت از نعمت پدر و مادر را چشید و با سختی­های فراوان دوران نوجوانی و جوانی را پشت سر نهاد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پیشمرگ روح الله,

 

,

علی اکبر در سال 1339 به سنّت رسول گرامی اسلام(ص) لبیک گفت و به امر مقدّس ازدواج اهتمام ورزید و در روز پانزدهم خردادماه سال 1342 در جریان مبارزات معمار کبیر انقلاب اسلامی با رژیم ستم­شاهی قرار گرفت و از همان روزها شیفته­ امام خمینی(ره) به عنوان مرجع عالی قدر جهان اسلام شد. علی اکبر بعد از ازدواج چند سالی به شهر تبریز مهاجرت کرد و با کار ساده­­ای که داشت زندگی اش را اداره می کرد.

,

 

,

علی اکبر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1357 به زادگاهش شهر بیجار بازگشت و به شغل فرش­فروشی مشغول شد. با اوج­گیری مبارزات مردمی علیه رژیم­ستم­شاهی، دوشادوش سایر انقلابیّون شهر به ­فعّالیّت پرداخت و با شکل­گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جزء اوّلین کسانی بود که به عضویّت سپاه درآمد. به هنگام عضویّت در سپاه، ثمره­ زندگی­اش دو فرزند دختر و دو فرزند پسر بود و افتخار می کرد در مسیری گام نهاده که پاسدار اسلام و انقلاب است.

,

 

,

با رویش قارچ گونه گروهک­های ضدّ انقلاب در منطقه­ کردستان، علی اکبر بارها به مأموریّت­های مختلف از جمله عزیمت به شهر بوکان و منطقه تکاب که در تصرّف ضدّ انقلاب بود، در برابرشان سینه سینه یپرد کرد و گاهی که فرزندانش به او پیشنهاد می دادند تا به شهر قم مهاجرت کنند؛ در جواب آن­ها می گفت: تا زمانی که در کردستان صدای گلوله به گوش می رسد ترک این منطقه جایز نیست و باید ماند و با ضدّ انقلاب جنگید.

,

 

,

شهید خدایی در میان هم­رزمانش به نسبت سن و سال بالایی داشت، ولی با این وجود خستگی را خسته کرده بود و با شور و نشاط خاصّی در عملیات­ها شرکت می­کرد و پ در بین آنان از محبوبیّت زیادی برخوردار بود.

,

 

,

پاسدار شهید علی اکبر خدایی سرانجام در شب بیست و سوم تیرماه سال1361 ـ مصادف با بیست و سوم ماه مبارک رمضان ـ بر اثر اصابت گلوله به سر شربت گوارای شهادت را نوشید و به همراه پنج تن از هم­رزمانش در روستای ظفرآباد دیواندره به آرزوی دیرینه­اش دست یافت.

,

 

,

فرازی از وصیّت­نامه­ شهید:

,

 

,

اگر به جرم حمایت از قرآن، خود و چهار فرزندم را قطعه قطعه کنند و این کار را چندین  بار انجام دهند از راهی که انتخاب کرده ام منصرف نخواهم شد.

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه