می توان شاهد بروز شگفتی در انتخابات شورای اسلامی کنگان بود
در این دوره انتخابات شورا نیز کما بیش یک جریان سنتی محدود و معدود گرا که با تغییر در آرایش و ترکیب سعى می کند اعمال قبضه ی پیشین را متکی بر ابزار هایی مشخص تکرار کند و هیچ بدیلی را تحمل نکند ولی در این برهه جریانی که گرچه پراکنده است و گاهی با خود تعارف دارد و با آن جریان رو در بایستی می خواهد[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل کوگانا،در آغاز راسا در پاسخ به این سئوال که آیا می توان شاهد بروز شگفتی در انتخابات شورای اسلامی کنگان بود باید گفت: بنا به توصیحات زیر چراکه نه امکانش هست تنها اگر بخواهیم.
حضور نخبگان بویژه جوانان توانمند در انتخابات بعنوان کاندید نه تنها یک حق بلکه یک وظیفه است و با اتکا بر این چرخه میتوان به حفظ آنچه از کنگان در ابعاد مختلف باقی مانده امیدوار بود.
و در اینجا حقیر که خود را کمترین خاک پای قنبر غلام مولای موحدین میداند به تاسی از امام متقیان علی(ع) این نکته را به نقل از ایشان بعنوان حسن مطلع موضوع بیان نمایم مولا در آن برهه ی زمانی غبارآلود در پاسخ به منتقدین می فرمایند : اگرسکوت کنم می گویند پسر ابوطالب می ترسد درحالی که که بخدایی که جانم دردست اوست علاقه من به مرگ بیش از علاقه کودک به سینه ی مادرش است و اگر سخن بگویم، می گویند: که پسر ابوطالب زیاده خواهی می کند. اما خودشان می دانند که ارزش دنیا در نزد من از پوست دانه ی جوی کمتر است بنابراین همواره این گفته را در اقتدا به آن حضرت در رویکرد به قضایای متنوع باید مدنظر داشت.
در این بخش سعی بر این ندارم که عملکرد دورهای مختلف شورای شهرمان را مورد تحلیل و آنالیز قراردهم ولی در یک جمله می توان این روند را بصورتی کیفی بیان کرد: که در تبیین موضوع "خواستن" و "توانستن" باید گفت که این دو مقوله متفاوتند و ارزش خواست افرادی را می خواستند اقداماتی را انجام بدهند ولی نشد را نمی توان در پرتو و مقیاس حرفهای نگفته ی که احتمالاً دارند بچالش کشید. ولی در مجموع روشن است که شورای کنکان به خونی نو و دمیدن نفسی تازه و انگیزه های پررونق مسلح به ابزارهای نوین سخت محتاج است.
اما در خصوص شرکت در انتخابات درقالب نامزد فرض بر این است که در مشارکتی از این نوع نظم و انضباط در روانشناسی سازمانی به نام "تابع"و"متبوع" محبوبیت ویژه ی را پیدا کرده است.
رابرت کلی استاد مدیریت و رفتار سازمانی این اصطلاح را در یک مقاله برای دانشگاه هاروارد در سال 1988 تعریف کرد و در دستور العملی مطلوب انتظارتی از جمله تعهد درونی برای رسیدن به هدف و یا تکیه بر اصالت یک فرد هنگام برو نکرد خارج از خود با تکیه بر شجاعت و صداقت با معیارهای ثابت را در شکل یک ایده قابل بررسی در دستورکار قرار داد.
حضور نخبگان بویژه جوانان توانمند در انتخابات بعنوان کاندید نه تنها یک حق بلکه یک وظیفه است و با اتکا بر این چرخه میتوان به حفظ آنچه از کنگان در ابعاد مختلف باقی مانده امیدوار بود.
و در اینجا حقیر که خود را کمترین خاک پای قنبر غلام مولای موحدین میداند به تاسی از امام متقیان علی(ع) این نکته را به نقل از ایشان بعنوان حسن مطلع موضوع بیان نمایم مولا در آن برهه ی زمانی غبارآلود در پاسخ به منتقدین می فرمایند : اگرسکوت کنم می گویند پسر ابوطالب می ترسد درحالی که که بخدایی که جانم دردست اوست علاقه من به مرگ بیش از علاقه کودک به سینه ی مادرش است و اگر سخن بگویم، می گویند: که پسر ابوطالب زیاده خواهی می کند. اما خودشان می دانند که ارزش دنیا در نزد من از پوست دانه ی جوی کمتر است بنابراین همواره این گفته را در اقتدا به آن حضرت در رویکرد به قضایای متنوع باید مدنظر داشت.
در این بخش سعی بر این ندارم که عملکرد دورهای مختلف شورای شهرمان را مورد تحلیل و آنالیز قراردهم ولی در یک جمله می توان این روند را بصورتی کیفی بیان کرد: که در تبیین موضوع "خواستن" و "توانستن" باید گفت که این دو مقوله متفاوتند و ارزش خواست افرادی را می خواستند اقداماتی را انجام بدهند ولی نشد را نمی توان در پرتو و مقیاس حرفهای نگفته ی که احتمالاً دارند بچالش کشید. ولی در مجموع روشن است که شورای کنکان به خونی نو و دمیدن نفسی تازه و انگیزه های پررونق مسلح به ابزارهای نوین سخت محتاج است.
اما در خصوص شرکت در انتخابات درقالب نامزد فرض بر این است که در مشارکتی از این نوع نظم و انضباط در روانشناسی سازمانی به نام "تابع"و"متبوع" محبوبیت ویژه ی را پیدا کرده است.
رابرت کلی استاد مدیریت و رفتار سازمانی این اصطلاح را در یک مقاله برای دانشگاه هاروارد در سال 1988 تعریف کرد و در دستور العملی مطلوب انتظارتی از جمله تعهد درونی برای رسیدن به هدف و یا تکیه بر اصالت یک فرد هنگام برو نکرد خارج از خود با تکیه بر شجاعت و صداقت با معیارهای ثابت را در شکل یک ایده قابل بررسی در دستورکار قرار داد.,
,
,
,
,
,
,
او در این راه تاکید کرد اهتمام به سازکارهایی که موجب موفقیت سازمانی می شود را باید منطبق بر اهداف و نیازمندی های واقعی تشریح کرد. تا این پروسه نای حقیقی خود را آشکار کند.و اکنون بر این پایه بحث را گسترش می دهیم . چه کسی سیاست گذاری در شورا را بعهده می گیرد و اهداف این سیاست ها چه خواهد بود و کیفیت تعامل تیم و اعضای شورا بعنوان منتخب مردم در برابر آن چه بوده و چه نقشی خواهدداشت ؟ و باید در این تیم روشن شود که کی برای خود و چه کسی برای مردم بازی می کند؟(نقش اعضای شورا چه می شود)
, او در این راه تاکید کرد اهتمام به سازکارهایی که موجب موفقیت سازمانی می شود را باید منطبق بر اهداف و نیازمندی های واقعی تشریح کرد. تا این پروسه نای حقیقی خود را آشکار کند.و اکنون بر این پایه بحث را گسترش می دهیم . چه کسی سیاست گذاری در شورا را بعهده می گیرد و اهداف این سیاست ها چه خواهد بود و کیفیت تعامل تیم و اعضای شورا بعنوان منتخب مردم در برابر آن چه بوده و چه نقشی خواهدداشت ؟ و باید در این تیم روشن شود که کی برای خود و چه کسی برای مردم بازی می کند؟(نقش اعضای شورا چه می شود),
پس از اعتماد بر برنامه ریزی مهارت های راهبردی در توسعه شهر و خدمات رسانی چگونه طی یک دوره چهارساله در مصوبات شورا نقش آفرینی می کند ؟ درست تر اینکه بجای تابلوگردانی اسم و رسم خود پر رنگ کردن قرارگرفتن برکرسی شورا از خود بپرسیم کدام افکار وخلاقیت ها را بتحرک در آورده ایم؟ شهر و مردمش را با کادو و تبدیل آگاهی های عمومی به معلومات شخصی به نام تعامل معرفی کنیم یا حقوق و مطالب را با محوریت منابع غنی انسانی موجود و با بازوانی از ظرفیت های علمی و قابلیت های محیطی و طبیعی مطرح کنیم؟ وکل شهر را بعنوان یک پروژه ببینیم تا جایی که هرنقطه ی از آن لنگ زد خود را پاسخگو پیگیر بدانیم؟
ما می دانیم چه می خواهیم آما نمی دانیم و یا نمی توانیم بشکلی قابل پذیرش آن را مطرح کنیم در نهایت ته مانده ماجرای چهار ساله و یا چند چهارساله آن چیزی می شود که دستاورد فعلی شهرماست یکی از فقر زیر ساخت ها می نالد و دیگری از نابرخورداری از حداقل شرایط موجود؟و...
اکثراً با این حرف موافقند که این مسیر صحیح نبوده و راه را باید عوض کرد و گزینه های فعال در این عرصه را یا باید ارتقاء داد و یا چاره ی جز تغییر شان باقی نمی ماند!
اگر ما به بتوانیم دراین راستا به خودبیش پنداری ها و خودکم بینی ها که در نهایت همه را بخانه اول می رسانند پایان بدهیم و ارائه دهندگان برنامه های کاربردی در مقاطع و سطوح کمی و کیفی باز بشناسیم تا مهارت رشد و تعالی، عشق و شور و میل به خود اکتشافی را به ساحل توانمندی های بزرگ سوق دهیم؟ این چهارچوب سر آغازی خوب در انتخاب فوق العاده خواهد بود و انتخابی که تازه اول ماجراست.
, پس از اعتماد بر برنامه ریزی مهارت های راهبردی در توسعه شهر و خدمات رسانی چگونه طی یک دوره چهارساله در مصوبات شورا نقش آفرینی می کند ؟ درست تر اینکه بجای تابلوگردانی اسم و رسم خود پر رنگ کردن قرارگرفتن برکرسی شورا از خود بپرسیم کدام افکار وخلاقیت ها را بتحرک در آورده ایم؟ شهر و مردمش را با کادو و تبدیل آگاهی های عمومی به معلومات شخصی به نام تعامل معرفی کنیم یا حقوق و مطالب را با محوریت منابع غنی انسانی موجود و با بازوانی از ظرفیت های علمی و قابلیت های محیطی و طبیعی مطرح کنیم؟ وکل شهر را بعنوان یک پروژه ببینیم تا جایی که هرنقطه ی از آن لنگ زد خود را پاسخگو پیگیر بدانیم؟
ما می دانیم چه می خواهیم آما نمی دانیم و یا نمی توانیم بشکلی قابل پذیرش آن را مطرح کنیم در نهایت ته مانده ماجرای چهار ساله و یا چند چهارساله آن چیزی می شود که دستاورد فعلی شهرماست یکی از فقر زیر ساخت ها می نالد و دیگری از نابرخورداری از حداقل شرایط موجود؟و...
اکثراً با این حرف موافقند که این مسیر صحیح نبوده و راه را باید عوض کرد و گزینه های فعال در این عرصه را یا باید ارتقاء داد و یا چاره ی جز تغییر شان باقی نمی ماند!
اگر ما به بتوانیم دراین راستا به خودبیش پنداری ها و خودکم بینی ها که در نهایت همه را بخانه اول می رسانند پایان بدهیم و ارائه دهندگان برنامه های کاربردی در مقاطع و سطوح کمی و کیفی باز بشناسیم تا مهارت رشد و تعالی، عشق و شور و میل به خود اکتشافی را به ساحل توانمندی های بزرگ سوق دهیم؟ این چهارچوب سر آغازی خوب در انتخاب فوق العاده خواهد بود و انتخابی که تازه اول ماجراست.,
,
,
,
برای تحقق اهداف شهرمان بگذارید صریحا اعتراف کنیم که هیچگاه نتوانسته ایم از سرمایه بالقوه ی که در این دیار نهفته است بهره بگیریم و چرایی آن را اغلب می دانید که خود بحث مفصلی می طلبد واضح تر اینکه ذینفعان این ماجرا از طرح این مسئله نگرانند و گریزان و رد یابی آنرا بیفایده و محکوم می شمارند!
, برای تحقق اهداف شهرمان بگذارید صریحا اعتراف کنیم که هیچگاه نتوانسته ایم از سرمایه بالقوه ی که در این دیار نهفته است بهره بگیریم و چرایی آن را اغلب می دانید که خود بحث مفصلی می طلبد واضح تر اینکه ذینفعان این ماجرا از طرح این مسئله نگرانند و گریزان و رد یابی آنرا بیفایده و محکوم می شمارند!,
نتیجه گیری :
, نتیجه گیری : ,
در این دوره انتخابات شورا نیز کما بیش یک جریان سنتی محدود و معدود گرا که با تغییر در آرایش و ترکیب سعى می کند اعمال قبضه ی پیشین را متکی بر ابزار هایی مشخص تکرار کند و هیچ بدیلی را تحمل نکند ولی در این برهه جریانی که گرچه پراکنده است و گاهی با خود تعارف دارد و با آن جریان رو در بایستی می خواهد برای مراقبت از مطالبات واقعی جامعه با ابزار خلاقیت و تعهد و التزام به حقوق رای دهنده ابراز دعوت و عرضه یتمام و کمال به خدمت را به جای فیگور کرفتن در برابر دوربین و تریبون و قیافه ی حق بجانب در موضع سوال و پرسش به رفع نیازها و توجه به ضرورت ها برای انجام یک دوره بهتر را معرفی کند و این مهم آشکارا به کنار گذاشتن همه تعارفات معمول نیاز دارد. وگذراز ائتلاف پیدا و پنهان تا رسیدن به یک اجماع عملی را لازم می بیند.
, در این دوره انتخابات شورا نیز کما بیش یک جریان سنتی محدود و معدود گرا که با تغییر در آرایش و ترکیب سعى می کند اعمال قبضه ی پیشین را متکی بر ابزار هایی مشخص تکرار کند و هیچ بدیلی را تحمل نکند ولی در این برهه جریانی که گرچه پراکنده است و گاهی با خود تعارف دارد و با آن جریان رو در بایستی می خواهد برای مراقبت از مطالبات واقعی جامعه با ابزار خلاقیت و تعهد و التزام به حقوق رای دهنده ابراز دعوت و عرضه یتمام و کمال به خدمت را به جای فیگور کرفتن در برابر دوربین و تریبون و قیافه ی حق بجانب در موضع سوال و پرسش به رفع نیازها و توجه به ضرورت ها برای انجام یک دوره بهتر را معرفی کند و این مهم آشکارا به کنار گذاشتن همه تعارفات معمول نیاز دارد. وگذراز ائتلاف پیدا و پنهان تا رسیدن به یک اجماع عملی را لازم می بیند. ,,
عبدالمجید اورا
, عبدالمجید اورا,انتهای پیام/
, انتهای پیام/]
ارسال دیدگاه