افزایش نفوذ ایران در سالهای گذشته در منطقه غیرقابل انکار است، اما این افزایش نفوذ پروسهای نیست که از زمان بحران سوریه، عراق و یمن شروع شده باشد بلکه نفوذ ایران در منطقه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه آغاز شده است.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از آناج، اسلام آذری نوشت: یکی از موضوعاتی که در هفتهها و ماههای اخیر از زبان مقامات منطقهای شنیده میشود عبارت "گسترش ملی گرایی فارس و شیعه" است. قطع یقین استفاده متداوم از این عبارت تصادفی نمیباشد، بلکه عبارتی است کاملا سیاسی که با مشاوره دقیق طی ساعات طولانی انجام گرفته است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, آناج,استفاده از این عبارت با چند هدف مختلف میتواند صورت بگیرد. ازجمله، القای گسترش ملی گرایی فارس در پس پرده شیعهگرایی در عراق میتواند موجب تحریک اعراب عراق و منطقه شود. با توجه به این که بخش قابل توجهی از اعراب ساکن منطقه عرب شیعه میباشند، دیگر استفاده از گسترش شیعهگرایی و یا هلال شیعی برای تحت تاثیر قرار دادن تودهها چندان موثر نیست.حال به نظر طراحان این سناریو استفاده از عبارت توسعه ملیگرایی فارس برای اعراب شیعه و سنی،کردها و ترکهای منطقه قابل قبولتر و موثرتر خواهد بود.
,آیا این ادعا رنگ و بوی حقیقت دارد؟ حقایق قابل توجه در این زمینه ذیل چند بند مختصرا ارائه میشود:
,1. ایران پس از شبه جزیره عربستان اولین مملکتی بود که اسلام را پذیرفت. نکته جالب اینکه تمامی دولتهایی که پس از پذیرش اسلام در ایران تاسیس شده است به دست فارسها نبوده است. ابتدا اعراب و سپس ترکها و مغولها با ورود به ایران دولتهای مختلفی تاسیس شد.
,با اختلاط گروههای قومی فارس، ترک، عرب، کرد، بلوچ و غیره امروز ملت ایران به وجود آمده است. در ایران اقوام مختلف ضمن حفظ هویت و فرهنگ قومی خود را به عنوان ایرانی معرفی میکنند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و کم رنگ شدن ایدئولوژی ملیگرایی در ساختار نظام فقط غیر مسلمانان به عنوان اقلیت شناخته میشوند و در واقع در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران صحبت از ملی گرایی فارس محلی از اعراب ندارد و تنها حربهای برای سیاه نمایی علیه نظام در خارج از مرزهای کشور است.
,2. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ساختار جمهوری اسلامی ایران با ارجحیت دادن به امت گرایی در تقابل با ملی گرایی همبستگی و وحدت مسلمانان و تمامی مستضعفین جهان مورد تاکید قرار گرفته و در عمل نیز پایبندی به این اصول اثبات شده است.
,معرفی مسئله فلسطین(با هویت عربی-سنی) به عنوان اساسیترین مسئله امت اسلامی، حمایت تمام عیار از حرکت آزادی بخش فلسطین، قطع ارتباط با اسرائیل به عنوان نماینده امپریالیسم جهانی در منطقه، مقاومت در برابر فشارهای نیروهای شیطانی پس از گذشت 38 سال از تاریخ انقلاب نهایتا برقراری روابط استراتژیک با کشورهای مسلمان به جای کشورهای اروپایی آشکارا بیانگر این موضوع است که نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال هیچ نوع از ملیگرایی در منطقه نیست.
,3. پاسخ مثبت ایران به درخواست حکومتهای قانونی منطقه از جمله سوریه و عراق و کمک به این کشورها برای رهایی از ظلم و اشغال نیز بخشی از اصول انقلاب بوده و درست بودن این اقدامات با گذشت زمان هرچه بهتر قابل درک میباشد. آنهایی که با حمایت از داعش ورود این تشکیلات را به خاک سوریه و عراق تسهیل نموده و سپس به جنگ با آن پرداختند، موضعگیری دقیق ایران در ابتدای امر را امروز بهتر درک میکنند.پ
,چه کسی میتواند ادعا کند که فردا همین کشورها علیه گروههایی هم چون احرارالشام، جبهه النصره و جیش الاسلام که امروز از آنها به عنوان مخالفین میانه رو یاد می کنند وارد جنگ نشوند؟
,4.افزایش نفوذ ایران در سالهای گذشته در منطقه غیرقابل انکار است اما این افزایش نفوذ پروسهای نیست که از زمان بحران سوریه، عراق و یمن شروع شده باشد. نفوذ ایران در منطقه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه آغاز شده است.
,اولا: پیام جهانی ضد امپریالیستی انقلاب در وحله اول از سوی مستضعفین کشورهای منطقه دریافت شد. ایستادگی در برابر قدرت های جهانی الگویی برای مبارزه مظلومین علیه ظالمین بوده است.
,ثانیا: هزینهای است که ایران در این راه کرده است. تلاش برای برهم زدن نظم و امنیت داخلی کشور در طول 38 سال، 8 سال جنگ تحمیلی، تحریم های مستمراز ابتدای انقلاب تا کنون و انواع و اقسام فشارها جمهوری اسلامی ایران را از مسیر حق طلبی خود منحرف نکرده است و در سایه همین ایستادگی، پایبندی به اصول مقاومت است که نفوذ ایران را در بین مردم مظلوم منطقه افزایش داده است.
,بدون شک ایران با حفظ خط اصولی خود اعتبار خود درا در منطقه بیش از پیش افزایش خواهد داد.متهم کردن ایران به ملی گرایی و مذهب گرایی در عمل محلی از اعراب ندارد. طبیعتا مردم منطقه عاجز از درک این موضوع نیستند.
,اگر نصایح رهبر انقلاب به اردوغان در مورد وضعیت سوریه جامه عمل میپوشید. امروز نه نقشه آمریکایی-اسرائیلی کریدور کردستان وجود داشت.نه روسیه به طور تمام عیار وارد جنگ سوریه شده بود و نه نیروهای موجود در منطقه میتوانستند بیمحابا وارد خاک سوریه شوند. از همه مهمتراگر توافق بین ایران و ترکیه مبنی برهمکاری برای حل مسئله سوریه بدون دخالت های قدرتهای خارجی که ابتدا مورد پذیرش قرار گرفته و سپس به فراموشی سپرده شد، رنگ واقعیت به خود میگرفت امروز شاهد ریخته شدن این همه خون در سوریه و عراق نبودیم.
,آنهایی که به پیشنهاد همکاری بین دو قدرت منطقه و جهان اسلام پشت کرده و به برقراری روابط با استعمارگران و دست نشاندههای غربی در خلیج فارس بها میدهند، دیگر حق ندارند از افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه گلهمند باشند.
,انتهای پیام/
انتهای پیام/
انتهای پیام/
, انتهای پیام/,]
ارسال دیدگاه