گزارشی از رسم قدیمی کشاورزان مازندرانی؛
از شوپهگری یا شبپایی مزرعههای کشاورزی در گذشته تا میرِشکاری امروز
مزرعههای کشاورزی در مازندران برای در امان ماندن از حیوانات وحشی جنگلها با نگبانی «شوپهگران یا شبپاها» در گذشته و «میرِشکاران» حال حاضر حفاظت میشود.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بلاغ، مزرعه در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به ویژه شالیزارها به دلیل آنکه در مکانی قرار دارند که دور تا دور آن را جنگلهای انبوه و خالی از سکنه پوشش میدهد، این مزرعهها در بیشتر مواقع با تهدید جانوران جنگل همانند خوک، گراز و تَشی یا همان جوجه تیغی مواجه هستند.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
بلاغ,
این حیوانات در تابستان و فصل کشت و کار، برای کشاورزان خسارتبار بوده و برای مزرعههای شالیزاری آفتی مهم به شمار میآیند.
این جانوران زیانبار، نصف شبها فعال شده و به مزرعه و شالیزارها وارد میشوند که تنها چاره کار برای مبارزه با آنان «شوپهگری یا شبپایی» است.
شوپهگری را شاید بتوان یکی از مهمترین و حساسترین مراحل کشت برنج عنوان کرد چراکه وجود حیوانات مزاحمی همچون گراز و جوجه تیغی در هنگام زراعت برنج با وارد شدن به شالیزارها میتوانند خسارت فراوان ایجاد کنند که حضور شبپا در مزرعه و در ساعات نیمهشب علاج کار است.
شوپهگری یا شبپایی به نگاهبانی از زمینهای کشاورزی گفته میشود که در هنگام شب برای جلوگیری از حمله حیوانات وحشی مثل گراز به مراقبت از مزرعه میپردازند.
«شوپهگر یا شبپا» واژهای مازندرانی است که در فرهنگهای فارسی به این واژه یا به این اصطلاح اشارهای نشده اما در میان واژگان مازندرانی به وجود اصل واژه «شوپه» شکی نیست.
شوپهگر در درون یک خانه چوبی به نام «نِفار» نگهبانی میداد و این خانه چوبی در قسمت مناسبی از زمین کشاورزی که بر دیگر قسمتها اشراف و دید داشته باشد ساخته میشد که در آن لوازم خوردن غذا و نان و دیگر ابزارهای کشت و کار فراهم بود.
نپار به معنی دماندن و دور کردن و همچنین جایگاه استراحت کشاورزان است.
نپار یا نفار با مصالح چوب به شکلهای مختلف روی پایههایی به تنهایی و یا محصور شده با چوب ساخته میشوند و معمولا ساختمان دائمی مزارع هستند، گاهی هم سادهتر و با کمترین هزینه برای یک فصل زراعی کاربرد دارند.
این بنای چوبی ساده در میان شالیزارها برای حفظ و حراست از محصول ساخته میشود که هر شب مرد شالیکار به عنوان شبپا یا به گویش محلی شوپهگر، شب تا صبح را به منظور پاسداری از شالیزار در برابر هجوم شبانه حیوانات بر بلندای نپار بیدار بنشیند و مزرعه از آسیب خوک و دیگر حیوانات در امان بماند و این نفارها ساده و فاقد آثار تزئینی هستند.
شوپهگر یا شبپا در بالای نفار با سر و صدای بسیار و های و هوی گاه و بیگاه خود شب را به صبح میرساندند و با استفاده از چراغ و برافروختن آتش، جانورانی را که از گوشه و کنار جنگل بیرون میآمدند را از مزرعه دور میکردند.
در گذشته سر و صدای شوپهگرها هم از یکدیگر متفاوت بود و آنها حتی از سر و صدای یکدیگر در دل شب همدیگر را میشناختند.
شوپهگر برای ایجاد سر و صدا که از ورود خوکها به مزرعه جلوگیری کند، از هر وسیلهای استفاده میکرد که از جمله وسایل مورد استفاده برای شوپهگری پیتهای حلبی روغن نباتی بود.
شوپهگران برای فراری دادن خوکها در هنگام غروب به پیتهای حلبی میکوبیدند و با آن صدایی طبل مانند در میآوردند، به طوری که صدای کوبیدن افراد با هم فرق میکرد.
بنابراین در هنگامه غروب که قرص خورشید سرخرنگ به آرامی در انتهای افق محو میشد، دهها پیت حلبی در دشت به صدا در میآمد که همانند اجرای مراسم آیینی خاص بود.
این سر و صداهای شبپاها از دلهای لبریز شادی و آرامش خبر میداد چراکه آنها میدانستند در هنگام تاریکی شب تنها نیستند.
احمد برزگر ولیکچالی از منطقه بنافت بخش دودانگه شهرستان ساری در گفتوگو با بلاغ، درباره خاطرات خود در هنگام شوپهگری، میگوید: سختترین هنگام شوپهگری در هوای ابری و مهآلود بود، چراکه در بارش نمنم باران حیوانات انگار سرخوشتر و وحشیتر میشوند و بیشتر به مزرعهها حمله میکردند.
برزگر میافزاید: اما از اینکه باید در هوای بارانی و سرد و با لباسهای خیس چندین بار برای سرکشی در مزرعه دور میزدم، بسیار سخت بود.
وی خاطرنشان کرد: برای فراری دادن حیوانات وحشی در چندین نقطه از مزرعه، در درون پیتهای روغن یک چوپ میبستم همانند زنگوله و سپس با پوست چوب درخت لرگ (لرگ نوعی درخت که در کنار رودخانهها و درون درهها رشد میکند) به نپار وصل میکردم و هر از چند گاهی این ریسمان از جنس پوست درخت را میکشیدم و در این حالت سر و صدا ایجاد میشد.
این شبپا یا شوپهگران ساروی، ادامه داد: در برخی مواقع حیوانات نیز از این حیله من متوجه میشدند و اصلا فرار نمیکردند و صبح هنگامی که بیدار میشدم متوجه میشدم بخشی از مزرعه را حیوانات از بین برند.
وی به مشکلات دیگر شبهای ابری اشاره کرد و گفت: در شبهای ابری پشهها و حشرات خونخوار فراوان بودند و تا صبح به من هجوم میآورند.
برزگر شبهای بهترینش را هوای صاف و مهتابی میدانست و افزود: در شبهای مهتابی و آسمان صاف فقط گاه و بیگاه صدایی از خود سر میدادم به دلیل آنکه مهتابی بود و همه جا مشخص بود و حتی گنجشک هم پر نمیزد و در این شبها از پشهها هم خبری نبود.
به گزارش بلاغ، در حال حاضر برخی از قسمتهای مازندران، زمینهای کشاورزی به علت پلکانی بودن و وابستگی آنان با همدیگر، اهالی یک نفر را به عنوان «میرِشکار» انتخاب میکنند و آن فرد در شبهنگام از محصولات برنج محافظت میکند و هزینه نگاهبانی فرد میرشکار توسط کشاورزان تأمین میشود.
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
انتهای پیام/
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه