اخبار داغ

یادداشت/

ضرورت تخصص‌گرایی و قدرت تکلم در شوراهای شهر/فواید و مضرات سیاسی کردن انتخابات شوراها

ضرورت تخصص‌گرایی و قدرت تکلم در شوراهای شهر/فواید و مضرات سیاسی کردن انتخابات شوراها
جنبه سیاسی انتخابات هم فواید و هم مضراتی دارد که البته مضرات آن بیشتر از فواید است، اصلی‌ترین فایده شرکت فعال سیاسیون در انتخابات شوراها، افزایش مشارکت مردم بوده است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی سفیردنا با توجه به سن اندک نهاد شوراها در کشور تاکنون سیاسی‌بودن انتخابات تاحدودی باعث توجه مردم برای حضور پای صندوق‌ها برای انتخاب نامزد مورد نظر شده است ولی در سیسخت و شهرهای کوچک دلایلی افزون بر این امر شده است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, سفیردنا,

 مسئله این است که سیاسی‌کاری‌ها و رابطه ها در ادامه  یعنی پس از انتخابات باعث بروز مشکلاتی هم برای شوراها، شهر و هم مردم شده است ،تاکید بر سیاست و وابستگی های فامیلی باعث شد که اساسا به امر تخصص به عنوان یک نیاز جدی شوراها و اعضای آن برای مدیریت شهر توجه نشود وکسانی انتخاب شوند که از قدرت تکلم در بیان مشکلات و  توانایی در ارتباط با مسئولین استانی و کشوری برخوردار نیستند.

 از سوی دیگر سیاسی بودن برخی از اعضای شورای شهر باعث می‌شده تا در رابطه شورا با مسئولان دولتی مشکلاتی ایجاد شود، وجود این مشکلات شاید طبیعی باشد، اما مسئله این است که دود این رقابت‌ها و بازی‌های سیاسی به چشم شهر و مردم می‌رود.

 در برخی موارد رقابت‌های سیاسی باعث شده که طرح‌های عمرانی و خدماتی نیز به دلیل تفاوت منافع و نظرات به محاق رفته و آنچه سود شهر و مردم در آن بوده است، نادیده گرفته شود.

باتوجه به تجربه‌ای که شوراهای اسلامی درچند دوره گذشته به دست آورده اند و با جمع‌بندی همه شکست‌ها و توفیقات این نهاد در دوره‌های گذشته، می‌توان گفت که یک نیاز اساسی شوراهای آتی، تخصص گرایی و دورشدن از سیاست و رابطه های فامیلی است.

البته منظور از دور شدن از سیاست این نیست که اعضای شوراها باید از مسائل اساسی کشور غافل شوند بلکه آنان باید از بازی‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های رایج در این باره دوری گزینند.

 اما پیش از اعضای شوراها، اساسا این رای‌دهندگان هستند که باید چنین رویه‌ای را در پیش گرفته و به تخصص‌ها و توانایی اشخاص در ارتباط با دیگران توجه کنند تا به علاقه‌های سیاسی و رابطه های فامیلی .

داشتن شهری توسعه یافته و رفع کمبودها با حرف‌ها و تلاش‌های سیاسی و خویشاوندی راه به جایی نمی‌برد، راه‌یافتگان به شوراها بیش از آنکه خود را نماینده احزاب و نماینده‌های سیاسی خویشاوندان بدانند، باید خود را نماینده همه مردم بدانند.

در این صورت است که حل مشکلات شهر در اولویت قرار می‌گیرد و نمایندگان شوراها بیش از هر چیز دیگری، به حل مشکلات شهری می‌اندیشند که رای مردم را گرفته‌اند و برای 4 سال، شرعا و عرفا نماینده‌های همشهریان خود برای اداره شهر هستند. درگیرشدن با مسائل سیاسی و دیدگاه های متفاوت نه‌تنها باعث به حاشیه‌کشیده‌شدن شوراها می‌شود، بلکه از توان شهر و شور و شوق آن برای ساختن و پیشروی نیز می‌کاهد.

,

 مسئله این است که سیاسی‌کاری‌ها و رابطه ها در ادامه  یعنی پس از انتخابات باعث بروز مشکلاتی هم برای شوراها، شهر و هم مردم شده است ،تاکید بر سیاست و وابستگی های فامیلی باعث شد که اساسا به امر تخصص به عنوان یک نیاز جدی شوراها و اعضای آن برای مدیریت شهر توجه نشود وکسانی انتخاب شوند که از قدرت تکلم در بیان مشکلات و  توانایی در ارتباط با مسئولین استانی و کشوری برخوردار نیستند.

 از سوی دیگر سیاسی بودن برخی از اعضای شورای شهر باعث می‌شده تا در رابطه شورا با مسئولان دولتی مشکلاتی ایجاد شود، وجود این مشکلات شاید طبیعی باشد، اما مسئله این است که دود این رقابت‌ها و بازی‌های سیاسی به چشم شهر و مردم می‌رود.

 در برخی موارد رقابت‌های سیاسی باعث شده که طرح‌های عمرانی و خدماتی نیز به دلیل تفاوت منافع و نظرات به محاق رفته و آنچه سود شهر و مردم در آن بوده است، نادیده گرفته شود.

باتوجه به تجربه‌ای که شوراهای اسلامی درچند دوره گذشته به دست آورده اند و با جمع‌بندی همه شکست‌ها و توفیقات این نهاد در دوره‌های گذشته، می‌توان گفت که یک نیاز اساسی شوراهای آتی، تخصص گرایی و دورشدن از سیاست و رابطه های فامیلی است.

البته منظور از دور شدن از سیاست این نیست که اعضای شوراها باید از مسائل اساسی کشور غافل شوند بلکه آنان باید از بازی‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های رایج در این باره دوری گزینند.

 اما پیش از اعضای شوراها، اساسا این رای‌دهندگان هستند که باید چنین رویه‌ای را در پیش گرفته و به تخصص‌ها و توانایی اشخاص در ارتباط با دیگران توجه کنند تا به علاقه‌های سیاسی و رابطه های فامیلی .

داشتن شهری توسعه یافته و رفع کمبودها با حرف‌ها و تلاش‌های سیاسی و خویشاوندی راه به جایی نمی‌برد، راه‌یافتگان به شوراها بیش از آنکه خود را نماینده احزاب و نماینده‌های سیاسی خویشاوندان بدانند، باید خود را نماینده همه مردم بدانند.

در این صورت است که حل مشکلات شهر در اولویت قرار می‌گیرد و نمایندگان شوراها بیش از هر چیز دیگری، به حل مشکلات شهری می‌اندیشند که رای مردم را گرفته‌اند و برای 4 سال، شرعا و عرفا نماینده‌های همشهریان خود برای اداره شهر هستند. درگیرشدن با مسائل سیاسی و دیدگاه های متفاوت نه‌تنها باعث به حاشیه‌کشیده‌شدن شوراها می‌شود، بلکه از توان شهر و شور و شوق آن برای ساختن و پیشروی نیز می‌کاهد.

,

 مسئله این است که سیاسی‌کاری‌ها و رابطه ها در ادامه  یعنی پس از انتخابات باعث بروز مشکلاتی هم برای شوراها، شهر و هم مردم شده است ،تاکید بر سیاست و وابستگی های فامیلی باعث شد که اساسا به امر تخصص به عنوان یک نیاز جدی شوراها و اعضای آن برای مدیریت شهر توجه نشود وکسانی انتخاب شوند که از قدرت تکلم در بیان مشکلات و  توانایی در ارتباط با مسئولین استانی و کشوری برخوردار نیستند.

 از سوی دیگر سیاسی بودن برخی از اعضای شورای شهر باعث می‌شده تا در رابطه شورا با مسئولان دولتی مشکلاتی ایجاد شود، وجود این مشکلات شاید طبیعی باشد، اما مسئله این است که دود این رقابت‌ها و بازی‌های سیاسی به چشم شهر و مردم می‌رود.

 در برخی موارد رقابت‌های سیاسی باعث شده که طرح‌های عمرانی و خدماتی نیز به دلیل تفاوت منافع و نظرات به محاق رفته و آنچه سود شهر و مردم در آن بوده است، نادیده گرفته شود.

باتوجه به تجربه‌ای که شوراهای اسلامی درچند دوره گذشته به دست آورده اند و با جمع‌بندی همه شکست‌ها و توفیقات این نهاد در دوره‌های گذشته، می‌توان گفت که یک نیاز اساسی شوراهای آتی، تخصص گرایی و دورشدن از سیاست و رابطه های فامیلی است.

البته منظور از دور شدن از سیاست این نیست که اعضای شوراها باید از مسائل اساسی کشور غافل شوند بلکه آنان باید از بازی‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های رایج در این باره دوری گزینند.

 اما پیش از اعضای شوراها، اساسا این رای‌دهندگان هستند که باید چنین رویه‌ای را در پیش گرفته و به تخصص‌ها و توانایی اشخاص در ارتباط با دیگران توجه کنند تا به علاقه‌های سیاسی و رابطه های فامیلی .

داشتن شهری توسعه یافته و رفع کمبودها با حرف‌ها و تلاش‌های سیاسی و خویشاوندی راه به جایی نمی‌برد، راه‌یافتگان به شوراها بیش از آنکه خود را نماینده احزاب و نماینده‌های سیاسی خویشاوندان بدانند، باید خود را نماینده همه مردم بدانند.

در این صورت است که حل مشکلات شهر در اولویت قرار می‌گیرد و نمایندگان شوراها بیش از هر چیز دیگری، به حل مشکلات شهری می‌اندیشند که رای مردم را گرفته‌اند و برای 4 سال، شرعا و عرفا نماینده‌های همشهریان خود برای اداره شهر هستند. درگیرشدن با مسائل سیاسی و دیدگاه های متفاوت نه‌تنها باعث به حاشیه‌کشیده‌شدن شوراها می‌شود، بلکه از توان شهر و شور و شوق آن برای ساختن و پیشروی نیز می‌کاهد.

,

 مسئله این است که سیاسی‌کاری‌ها و رابطه ها در ادامه  یعنی پس از انتخابات باعث بروز مشکلاتی هم برای شوراها، شهر و هم مردم شده است ،تاکید بر سیاست و وابستگی های فامیلی باعث شد که اساسا به امر تخصص به عنوان یک نیاز جدی شوراها و اعضای آن برای مدیریت شهر توجه نشود وکسانی انتخاب شوند که از قدرت تکلم در بیان مشکلات و  توانایی در ارتباط با مسئولین استانی و کشوری برخوردار نیستند.

 از سوی دیگر سیاسی بودن برخی از اعضای شورای شهر باعث می‌شده تا در رابطه شورا با مسئولان دولتی مشکلاتی ایجاد شود، وجود این مشکلات شاید طبیعی باشد، اما مسئله این است که دود این رقابت‌ها و بازی‌های سیاسی به چشم شهر و مردم می‌رود.

 در برخی موارد رقابت‌های سیاسی باعث شده که طرح‌های عمرانی و خدماتی نیز به دلیل تفاوت منافع و نظرات به محاق رفته و آنچه سود شهر و مردم در آن بوده است، نادیده گرفته شود.

باتوجه به تجربه‌ای که شوراهای اسلامی درچند دوره گذشته به دست آورده اند و با جمع‌بندی همه شکست‌ها و توفیقات این نهاد در دوره‌های گذشته، می‌توان گفت که یک نیاز اساسی شوراهای آتی، تخصص گرایی و دورشدن از سیاست و رابطه های فامیلی است.

البته منظور از دور شدن از سیاست این نیست که اعضای شوراها باید از مسائل اساسی کشور غافل شوند بلکه آنان باید از بازی‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های رایج در این باره دوری گزینند.

 اما پیش از اعضای شوراها، اساسا این رای‌دهندگان هستند که باید چنین رویه‌ای را در پیش گرفته و به تخصص‌ها و توانایی اشخاص در ارتباط با دیگران توجه کنند تا به علاقه‌های سیاسی و رابطه های فامیلی .

داشتن شهری توسعه یافته و رفع کمبودها با حرف‌ها و تلاش‌های سیاسی و خویشاوندی راه به جایی نمی‌برد، راه‌یافتگان به شوراها بیش از آنکه خود را نماینده احزاب و نماینده‌های سیاسی خویشاوندان بدانند، باید خود را نماینده همه مردم بدانند.

در این صورت است که حل مشکلات شهر در اولویت قرار می‌گیرد و نمایندگان شوراها بیش از هر چیز دیگری، به حل مشکلات شهری می‌اندیشند که رای مردم را گرفته‌اند و برای 4 سال، شرعا و عرفا نماینده‌های همشهریان خود برای اداره شهر هستند. درگیرشدن با مسائل سیاسی و دیدگاه های متفاوت نه‌تنها باعث به حاشیه‌کشیده‌شدن شوراها می‌شود، بلکه از توان شهر و شور و شوق آن برای ساختن و پیشروی نیز می‌کاهد.

,

 مسئله این است که سیاسی‌کاری‌ها و رابطه ها در ادامه  یعنی پس از انتخابات باعث بروز مشکلاتی هم برای شوراها، شهر و هم مردم شده است ،تاکید بر سیاست و وابستگی های فامیلی باعث شد که اساسا به امر تخصص به عنوان یک نیاز جدی شوراها و اعضای آن برای مدیریت شهر توجه نشود وکسانی انتخاب شوند که از قدرت تکلم در بیان مشکلات و  توانایی در ارتباط با مسئولین استانی و کشوری برخوردار نیستند.

,

 از سوی دیگر سیاسی بودن برخی از اعضای شورای شهر باعث می‌شده تا در رابطه شورا با مسئولان دولتی مشکلاتی ایجاد شود، وجود این مشکلات شاید طبیعی باشد، اما مسئله این است که دود این رقابت‌ها و بازی‌های سیاسی به چشم شهر و مردم می‌رود.

,

 در برخی موارد رقابت‌های سیاسی باعث شده که طرح‌های عمرانی و خدماتی نیز به دلیل تفاوت منافع و نظرات به محاق رفته و آنچه سود شهر و مردم در آن بوده است، نادیده گرفته شود.

,

باتوجه به تجربه‌ای که شوراهای اسلامی درچند دوره گذشته به دست آورده اند و با جمع‌بندی همه شکست‌ها و توفیقات این نهاد در دوره‌های گذشته، می‌توان گفت که یک نیاز اساسی شوراهای آتی، تخصص گرایی و دورشدن از سیاست و رابطه های فامیلی است.

,

البته منظور از دور شدن از سیاست این نیست که اعضای شوراها باید از مسائل اساسی کشور غافل شوند بلکه آنان باید از بازی‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های رایج در این باره دوری گزینند.

,

 اما پیش از اعضای شوراها، اساسا این رای‌دهندگان هستند که باید چنین رویه‌ای را در پیش گرفته و به تخصص‌ها و توانایی اشخاص در ارتباط با دیگران توجه کنند تا به علاقه‌های سیاسی و رابطه های فامیلی .

,

داشتن شهری توسعه یافته و رفع کمبودها با حرف‌ها و تلاش‌های سیاسی و خویشاوندی راه به جایی نمی‌برد، راه‌یافتگان به شوراها بیش از آنکه خود را نماینده احزاب و نماینده‌های سیاسی خویشاوندان بدانند، باید خود را نماینده همه مردم بدانند.

,

در این صورت است که حل مشکلات شهر در اولویت قرار می‌گیرد و نمایندگان شوراها بیش از هر چیز دیگری، به حل مشکلات شهری می‌اندیشند که رای مردم را گرفته‌اند و برای 4 سال، شرعا و عرفا نماینده‌های همشهریان خود برای اداره شهر هستند. درگیرشدن با مسائل سیاسی و دیدگاه های متفاوت نه‌تنها باعث به حاشیه‌کشیده‌شدن شوراها می‌شود، بلکه از توان شهر و شور و شوق آن برای ساختن و پیشروی نیز می‌کاهد.

,

انتهای پیام /

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه