اخبار داغ

گزارش دانا از شور مردم در انتخابات ریاست جمهوری

بارش باران آرای مردم در صندوق های اخذ رأی/ پدر یک شهید: به کسی رای می دهم که خون فرزندم را پایمال نکند/ بی قراری پیرزن 70 ساله برای رأی دادن

بارش باران آرای مردم در صندوق های اخذ رأی/ پدر یک شهید: به کسی رای می دهم که خون فرزندم را پایمال نکند/ بی قراری پیرزن 70 ساله برای رأی دادن
هنوز ساعات زیادی تا پایان رای گیری باقی مانده است اما حقیقت اصلی چیزی جز این نیست که برنده واقعی این انتخابات مردمی هستند که مشقت و سختی صف ها را تحمل می کنند و در نهایت رای خود را به هرکس که می دهند مهری هم بر حقانیت جمهوری اسلامی ایران فرود می آورند.
[

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ساعت 8 صبح امروز دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سراسر آغاز شد و مردم عاشق نظام جمهوری اسلامی با شور و اشتیاق به پای صندوق های رای رفتند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ساعت 8 صبح امروز دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سراسر آغاز شد و مردم عاشق نظام جمهوری اسلامی با شور و اشتیاق به پای صندوق های رای رفتند.,

 

,

صف های طولانی در حوالی مدارس و مساجد دیده می شد؛ نقطه مشترک همه مردم در صف شناسنامه و کارت ملی بود که در دست داشتند که همین کارت ملی تاکیدی بر ملیت آنها بود.

,

 

,

از همه سنین برای رای دادن آمده بودند؛ مردم مشتاقانه در حوزه های اخذ رای برای تعیین سرنوشت حاضر شده بودند و چشم انتظار رسیدن نوبت خود بودند.

,

 

,

یکی از خانم های حاضر در صف می گفت از دیشب آماده بوده و حتی چندین بار ساعت خود را تنظیم کرده است که صبح زود به حوزه اخذ رای مراجعه کند اما باز هم با وجود اینکه ساعت 7 و سی دقیقه به محل اخد رای رسیده بود با صف طولانی مواجه شده است.

,

 

,

از او پرسیدم به چه کسی رای می دهی؛ بعد از کمی سکوت گفت به کاندیدای اصلح؛ امیدوارم مردم هم کاندیدای اصلح را انتخاب کنند تا مشکلات کشور حل شود.

,

 

,

در حال قدم زدن در طول صف بودم که پدر شهیدی را دیدم که از وجود شناسنامه خود در جیبش مطمئن می شد با لبخندی که به لب داشت می گفت امسال با امیدواری کامل آمده ام تا رای بدم؛ می گفت کاندیدایی را انتخاب کرده ام که مطمئنم پا روی خون فرزند شهید من نمی گذارد؛ کسی که به خاطر شهدا آمده باشد.

,

 

,

زن جوانی در حال بازی کردن با کودک  2 ساله خود است وقتی نوبتش برای رای دادن فرا می رسد بی تابی کودکش شروع می شود؛ در حرکتی جالب مابقی خانم ها در صف با کودک به بازی می پردازند تا مادرش رای خود را به صندوق بیندازد.

,

 

,

وقتی بیرون می آید انگشت رنگی اش را به کودکش نشان می دهد؛‌ معتقد است انتخاب اصلح او آینده فرزندش را می سازد.

,

 

,

در کشاکش و شلوغی صف پیرزنی خمیده پشت هم ایستاده است که به خاطر خستگی هر چند دقیقه یکبار به لبه سکوی جلوی درب ورودی می نشیند و باز دوباره باز می گردد. دو نفر از کسانی که در صف ایستاده بودند با کمک هم برایش صندلی فراهم کردند تا در صف بنشیند حالا خیالش راحت شده بود از اینکه نوبتش حفظ می شود با لبخندی برای دیگران تعریف می کرد که دوره گذشته به خاطر بیماری نتوانسته است پای صندوق بیاید هرچند انگیزه‌ای هم برای شرکت در  انتخابات برایش نمانده بود.

,

 

,

پیرزن خندان صحبت هایش را ادامه می دهد و می گوید امسال وقتی یکی از کاندیداها را دیدم که به عرصه آمده با شوق برای رای دادن به او آمده ام و امیدوارم او بتواند مشکلات کشور را حل کند. می گفت از کودکی درد محرومیت را چشیده بوده و وقتی می بیند فردی از جنس خودش کاندیدا شده اشتیاقش برای رای دادن بیشتر شده است.

,

 

,

پسر نوجوانی که سنش به رای دادن نمی خورد مشغول عکاسی از جمعیت بود کارتی به گردن داشت که روی آن نام مدرسه ای را نوشته بود از او پرسیدم اینجا چه می کنی گفت نماینده مدرسه مان هستم برای عکس گرفتن از صفوف مردم آمده ام.

,

 

,

یا شوق به برگه رای مردم نگاه می کرد و گاهی لبخندی از روی رضایت بر لبانش می نشست همچنان که در تکاپو بود دوربینش را در می آورد و از چهره های مردم عکس می گرفت به یکی از رای اولی ها گفت خوش به حالت کاش من هم می توانستم رای بدهم.

,

 

,

هنوز ساعات زیادی تا پایان رای گیری باقی مانده است اما حقیقت اصلی چیزی جز این نیست که برنده واقعی این انتخابات مردمی هستند که مشقت و سختی صف ها را تحمل می کنند و در نهایت رای خود را به هرکس که می دهند مهری هم بر حقانیت جمهوری اسلامی ایران فرود می آورند.

,

انتهای پیام/ط

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه