یادداشت/

• سه‌شنبه ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۵۷
• کد خبر : 1111308

• اخبار
• سایر رسانه ها

انتخابات پایان یافت ,ولی آزمون ولایت پذیری آغاز شد، هرچه را که او بپذیرد ماهم خواهیم پذیرفت ،حتی اگر تحمل استخوانی در گلو باشد ,ما معطر به عطر ولایتیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از نسل برهان؛  انتخابات پایان یافت ,ولی آزمون ولایت پذیری آغاز شد، هرچه را که او بپذیرد ماهم خواهیم پذیرفت ،حتی اگر تحمل استخوانی در گلو باشد ,ما معطر به عطر ولایتیم.

انتخابات ایران تمام شد و ۵۷ درصد مردم ایران شرایط فعلی را خوب دانستند و به آن رای دادند ؛

ماجرای فیش های نجومی را شنیدند و آن را قبول کردند ، رکود و کاهش اشتغال را دیدند و چهار سال دیگر به آن تن خواهند داد ، ماجرای برادران رئیس جمهور و معاون اول و یقه سفید ها را فهمیدند و تاثیری بر رای شان نگذاشت ، تعطیلی کارخانه ها و کارخانجات تولیدی و از دست دادن شغل هم از محبوبیت دولت موجود نکاست ، حذف و کاهش یارانه ها را هم قبول کردند ، اجرای سند ۲۰۳۰ را درباره ی مسائل فرهنگی و آموزشی کشور را هم شنیدند ، تعطیلی و رکود در صنایع هوایی ،هسته ایی و موشکی هم انتخابشان را تحت الشعاع قرار نداد ، هتک حرمت به بچه های انقلاب و توهین فلان آقازاده ها را هم دیدند، افرایش فقر و فساد اجتماعی، عزت و پاسپورت ایرانی و تحقیر و سرافکندگی ایران و ایرانی در کشور های منطقه را هم دیدند ،متوجه خیانت های برجام و وعده های دروغین هم شدند ولی باز هم…

علی رغم تخلفات بسیار صورت گرفته ،به رای همه ی این افراد احترام می گذاریم و به رئیس جمهور منتخب که رئیس جمهور ما نیز هست و از ایشان مطالبات قانونی داریم تبریک می گوییم و امیدواریم در دوره ی جدید ،بیشتر از دولت ،کار و عمل ببینیم تا شعار !

اما من بعد کسی نباید شخصا از دست نظام و رهبری ناله کند و از مشکلات اساسی جامعه از قبیل فقر و رکود و بیکاری ،گرانی ، فساد ،تبعیض ،تعطیلی کارخانه ها ،عدم اشتغال و معضلات اجتماعی را به نظام و رهبری منتسب کند .

خود کرده را تدبیر نیست ،خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر به دست خودشان !
و اکنون سوال اینجاست ؛
_آیا با پیروزی نامزد انقلاب به مقصد رسیده ایم یا اگر دیگری پیروز شود باید فاتحه ی همه چیز را خواند ؟
_آیا مسئولیت حزب اللهی ها با پایان انتخابات به پایان میرسد یا مسئولیتش ادامه خواهد داشت ؟
_جریان آرمان خواه انقلابی برای اصلاح جامعه و پیگیری آرمان هایش چه راهی دارد ؟
به یاد بیاوریم جمله استثنایی آن سردار بی ادعا ،شهید جهان آرا که گفت :
بچه ها اگر شهر سقوط کرد نگران نباشید ،دوباره فتح میکنیم، مراقب باشید باورتان سقوط نکند .

با این احوالات ،ابهاماتی در انتخابات وجود دارد :

۱٫ چرا نتایج انتخابات با نظر سنجی های میدانی هماهنگی ندارد ؟
۲٫چگونه بعضی از افراد علی رغم اینکه خودشان در انتخابات شرکت نکرده اند , کدملی آن ها در سامانه انتخابات ثبت شده است ؟
۳٫چرا نتیجه آراء همانند ادوار گذشته به تفکیک استانها اعلام نشد ؟
۴٫آیا اگر فرمانداری ها با دولت مستقر همکاری نمی کردند ،نتیجه آراء همین بود؟
۵٫چرا وزیر کشور قبل از اتمام شمارش آراء , روند آراء را به نفع دولت پیش بینی کرد؟
۶٫چرا از یک ماه قبل انتخابات ،حضرت آقا بارها در رابطه با صیانت از آراء ها تذکر دادند؟
۷٫ چرا حدود ۶ میلیون از آرای مناطق محروم به دلیل مهر نشدن تعرفه ها , آرائشان باطل است ؟
وظیفه شورای نگهبان جز صیانت در اهم , چیز دیگری بود؟

قلمت بشکند ای تاریخ

اگر ننویسی که همت ها، باکری ها ، خرازی ها در این مملکت جان دادند تا ظریف و عراقچی و تیم نیویورکی ها در آمریکا تحصیل کنند و حالا عزت ملی را که با خون هزاران شهید بدست آمده را به راحتی بفروشد .
اینجا جوان ۲۰ ساله به جنگ با داعشی می رود و جان می دهد ،تا فیلم ساز کشورش با پول اسپانسری داعش فیلم سیاهی از مملکت خویش بسازد و از دشمنان ،اسکار و خرس طلایی بگیرد .

قلمت بشکند ای تاریخ

اگر از تراژدی های بچه بسیجی ها و هیئتی ها ننویسی ، اگر از بغض های امام عصر ، در شب های تاریک چاه جمکران ننویسی ، اگر ننویسی از هنجار شکنی عده ایی در شهر امام معصوم و توهین به ساحت مقدس امام رضا (ع) چرا که این مملکت صاحب دارد و روزی با ذوالفقار جدش ،مرتضی علی به خون خواهی از حسین و مادر شهیده اش قیام خواهد کرد ، از اشک او نمیگذریم ،نه نمیگذریم .

تعجب می کنم از خودم که در این مملکت هزار رنگ ،چگونه دوام آورده ام ؟
من در عجبم از مردم زمانه ام که از اهل کوفه بدعهدترند، از یاران گریخته حسین بدعهدترند ,
من در عجبم از مردم زمانه ام که عهدی را شکایت کردن و نالیدند ولی باز هم دست به دست خدعه آزادی دادند , آزادی لقمه ایی چرب بود که برقش را دیدند و به طمع وعده اش رقصیدند و چرخیدند ,
آزادی حبابی خوش رنگ بود ، “مهر، قبول است “بود تا کارنامه رفوزگی سال های قبل فراموش شود ,
آزادی وعده ی بی بند وباری بود , افسوس و صد افسوس که هم وطنم دستش را حنای بنفش زد و مهر لا ابالیگری را تایید .
من از برنده شدن سبز و بنفش نمی نالم , من از خواب قیلوله کسانی می نالم که تلنگری بیدار شان می کند و نمی دانند سر به چه بالینی نهاده اند و کجایند و چه کردند .
من از رای جوانی دلم به درد آمد که بخاطر دلبری کردن بیشتر و آزاد شدن از قید پاکی رایش را به صندوق انداخت.
من از شکم های به کمر چسبیده ایی می ترسم که سراب سفره رنگارنگ بنی امیه مستشان کرد و صف های نماز جماعت علی را خالی کردند و در حالی که رشته های گوشت را از میان دندان ها خلال می کردند و به مسجد علی (ع) رجوع کردند ،علی تعقیباتش راهم تمام کرده بود .
افکار لرزان جوان وطنم همیشه در کارنامه اش ثبت خواهد ماند که به عروس آزادی رای دادند ،نه به عزت و پیشرفت وطنشان,,عربستانیزه شدن ایران ،مبارکتان باد ,
اهداف معلوم بود ؛
جهاد را تند روی نامیدند !
شهادت ، خشونت طلبی شد!
امت، شهروند شد !
برهنگی را آزادی جا زدند !
بی بند و باری فرهنگ شد !
حجاب را عقب افتادگی معرفی کردند !
مستکبرین عالم، جامعه بین المللی معرفی شد !
مقاومت جای خود رو به تعامل داد !
امام حسین اگر اشتباه می کرد باید استیضاح میشد !
رهبری باید شورایی میشد !
۱۸ تیر و ۸۸ خرداد ایجاد کردند !
دیگر ارزش ها عوض شده است !
حالا وقت صحبت کردن از کنسرت است ، چون ارزش ها عوض شده است !
من از اعماق جانم فهمیدم که صبر دشمن بسیار زیاد است ،بسیار زیاد
و العاقبة المتقین

*فاطمه اسمعیل زاده

انتهای پیام/

• برچسب ها
• #
• #
• #