اخبار داغ

همزمان با فتح خرمشهر

گفتگوی خواندنی با جانبازان عملیات بیت المقدس در شهرستان بن

گفتگوی خواندنی با جانبازان عملیات بیت المقدس در شهرستان بن
به بهانه ی آزاد سازی خرمشهر عزیز به سراغ یکی از رزمندگان این عملیات غرور آفرین در شهرستان بن رفتیم. رزمندگان مخلصی که در سال 61 با لبیک به ندای خمینی کبیر در جبهه های حق علیه باطل در عملیات بیت المقدس حضور یافتند و همرزم تعدادی از شهدای شهرمان بوده و با خاطرات آنها زندگی می کنند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از خبرنگار زنگ خبر ، به بهانه ی آزاد سازی خرمشهر عزیز به سراغ یکی از رزمندگان این عملیات غرور آفرین در شهرستان بن  رفتیم.

 رزمندگان مخلصی که در سال 61 با لبیک به ندای خمینی کبیر در جبهه های حق علیه باطل در عملیات بیت المقدس حضور یافتند و همرزم تعدادی از شهدای شهرمان بوده و با خاطرات آنها زندگی می کنند.

 وی درعملیاتهای خیبر و بیت المقدس مرحله ی 1 و 2 و 3  نیز حضور داشته است.

گفتگوی خبرنگار زنگ خبر را با وی در ادامه می خوانید:

امامقلی امانی  متولد 1339جانباز و رزمنده در عملیات بیت المقدس و خیبر هستم.

وی  با اشاره به خاطراتش در عملیات بیت المقدس گفت:در سال 1361 اعزام شدم به جبهه های حق علیه باطل و در جبهه ها در تمام نقاطی که میتوانستیم کمک کنیم حضور داشتیم بنده در  عملیات های بیت المقدس و خیبر در منطقه طلائیه شرکت داشتم و درعملیات خیبر توفیق پیدا کردم و جانباز شدم.

امانی بیان داشت : در عملیات خیبر در منطقه طلایئه از همرزم های شهر بن حدود 30 نفر حضور داشتن که  بنده جانشین گردان بودم ،و شهید فاضل هم فرمانده گردان بودند.

وی بیان داشت:فتح خرمشهر مصداق بارز پیروزی خون بر شمشیر و الگویی کامل از پایبندی به آرمان ها و ارزش های والای انقلاب اسلامی است.

وی اضافه کرد: پیروزی رزمندگان در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر معادلات دشمنان ایران اسلامی را بر هم زد و خونی دوباره از غیرت و شهامت در دفاع از کیان کشور و ارزش های ناب دینی در رگ های انقلاب شد.

وی اظهار کرد:  در عملیات بیت المقدس عراق پادگان حمدیده را گرفته بود و جاده قدیم ،اهواز خرمشهر را بسته بود تا پنج کیلومتری خمپاره ها بر سر مردم می ریخت و تا شلمچه خاکریز های زده بودند ،ما در منطقه ایستگاه هفت بودیم .

یکی از خاطرات بسیار عجیب و به یاد ماندنی بنده از شهید سید یوسف افضلی است که شخصیت  بسیار بزرگ و والایی داشتن و یک نورانیت خاصی همیشه در چهره این شهید بزرگوار بود ما در شهرستان گوهرنگ سه ماه با هم بودم ،نماز شب هایش هیچ وقت ترک نشد و همیشه به یاد خدا بود.

شهید افضلی در نزدیک عملیات پیش من آمد و گفت : من امروز شهید می شوم و دیگر در بین شما نخواهم بود،من به ایشان گفتم که این جور نگید شما باید باشد و برای این انقلاب خدمت کنید.

شهید افضلی قرآن خود را باز کرد و صفحه اول قران را امضا کرد و درزیر امضا نوشت " شهید یوسف افضلی" و قرآن را به من داد و گفت در مراسم چهلم من، از شما دعوت میکنند که بروید و برای مردم سخنرانی کنید .

در همین حین  پادگان حمید را شروع کردند به تخلیه نزدیک به 500 تانک در یک خط و زنجیر وار به سمت ما می آمدند و شلیک میکردند.
آتش ما هم شروع کرد به شلیک که به فضل خدا گلوله ها ما مستقیم به چند تانک اصابت کرد و آنها را منهدم کرد و بقیه تانک های عراقی ایستادند و دستور عقب گرد دادند.

وقتی که ما با هم شروع کردیم از روی خاکریز به سمت دشمن حمله کردیم یکدفعه با تک تیر انداز شهید یوسف افضلی را از سمت پیشانی نشانه قرار دادن و ایشان را شهید کردند و بنده در تحیر بودم که ایشان از کجا خبر داشتند شهید خواهند شد.

وقتی امام(ره)می گوید : شهدا امامزادگان عشق اند که مزارشان زیارتگاه اهل یقین است ،ما باورنداریم و نمیتوانیم باور کنیم که این شهدای عزی چه مقام و مرتبه ای دارند.

چند سال پیش یکی از دوستان که بر سرقبر شهید افضلی حاضر شده بود تعریف میکرد که :شهید افضلی بیمار سرطانی را شفا  داده است و ماجرا را برای من تعریف کرد .

مادری در سر قبر شهید افضلی بود و این مادر گفت : دختر 8ساله ام سرطان داشت و  به  هر دکتر مراجعه کردم تا معالجه اش کنم ،از همه  جواب رد شنیده بودم و نامید از همه جا شدم.

مادر دختر می گفت که یک شب جمعه دلم بسیار گرفت و وقتی از همه جا نا امید شد بودم ،گفتم که فرزندم را به گلزار شدا می برم و از شهدا می خواهم برای دخترم از خداوند طلب شفا بکنند.

وی افزود : مادر دختر وقتی وارد گلزار شهدا می شود ، قبور شهدا رو یکی پس از دیگری طی می کند وتا می رسد به قبر شهید افضلی دختر بچه ناگهان به سمت قبر خم می شود و به( گز های) که روی قبر شهید بوده است اشاره میکند و  خود دختر  یک گز برمیدارد و بعد قسمتی از گز را میخورد .

مادر دختر می گفت ، به یک هفته نکشید که دخترم حالش روبه بهبودی رفته ؛رفتم  دکتر ، دکتر وقتی دختر را معاینه کرد گفت: که این دختر آن دختر مریض نیست و  این دختر دیگریست مگر میشود یک هفته ای کل مرضی این دخترت از بین برود.

آری شهدا داری چنین مقام ومنزلتی هستند و نزد پروردگارشان روزی میخوند و ما هستیم که از این ها غافلیم و گاهی خودمان را به ندیدن و نفهمیدن میزنیم.

وی در پایان گفت : توصیه من به جوانان عزیز و دوست داشتنی این کشور و این انقلاب این است که همیشه در مسیر و لایت فقیه و خط رهبری حرکت کنند.

بعضی ها نمی داننند که برای به ثمر رسیدن این انقلاب چه خون ها و چه جوانانی رشید و غیرور را از دست داده ایم.

ما باید همیشه تابع فرمایشات رهبری و حضرت امام خامنه ای باشیم و تمام تلاشمان را بکنم تا بتوان برای این کشور و این مملکت مثمر ثمر باشیم وبتوانیم برای کشورخودمان افتخار بیافرینیم.

واقعا  دلسورانه پای کار باشند واجبات و محرمات را رعایت بکنند و شهدا را فراموشش نکنند خانواده های این شهدای عزیز را فراموش نکند هر چند وقت یکبار به دیدار این خانواده ها بروند و با این ها دیدار داشته باشند.

 حتما این نسل جوان باید با نسل های قدیمی ارتباط داشته باشند تا هیچ وقت فراموش نکنند که چه قدر زحمت کشیده شده تا این مملکت در آرامش و آسایش باشد.











انتهای پیام/

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, خبرنگار زنگ خبر ،,
,
,
,
,
,
, گفتگوی خبرنگار زنگ خبر را با وی در ادامه می خوانید:, خبرنگار زنگ خبر,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, ,
,
, ,
,
, ,
, ,
, ,
, ,
,
]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه