در میزگرد «برجام، از سراب تا واقعیت» مطرح شد؛
جسم و روح اقتصاد ایران هر روز نقض میشود/ روحانی در آینده کنار «میرزا ملکمخان» یاد میشود
میزگرد «برجام، از سراب تا واقعیت» با حضور چهار تن از کارشناسان فنی و سیاسی در دفتر «صبح توس» برگزار شد که در این نشست صاحبنظران آسیب ها و دستاوردهای برجام و آیندهپژوهی این توافق بینالمللی را از منظر فنی و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار دادند.
[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس؛ برجام، توافقی بین المللی بر سر برنامه هسته ای ایران است که در تاریخ 14 ژوئیه 2015 میان ایران و کشورهای گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در شهر وین بسته شد.
,
شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
صبح توس,
پس از توافق ژنو، دو طرف، مذاکرات را به مدت 20 ماه ادامه دادند تا سرانجام در آوریل 2015 به "تفاهم لوزان" به عنوان چارچوبی برای توافق وین دست یافتند.
23 تیرماه سالگرد آغاز رسمی اجرای برجام است به همین مناسبت «پایگاه خبری- تحلیلی صبح توس» میزگردی با عنوان «برجام، از سراب تا واقعیت» با حضور کارشناسان فنی و سیاسی از دو حزب اصلاحطلبان و اصولگرا برگزار کرد که در دو بخش به سمع و نظر خواننده خواهیم رساند.
احسان خانه آباد، کارشناس سابق سازمان انرژی اتمی، سعید شعرباف تبریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)، مجید لگزیان، دبیر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی خراسان رضوی و ناصر آملی، عضو شورای مرکزی سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی خراسان رضوی، کارشناسانی بودند که در میزگردی که در «پایگاه خبری- تحلیلی صبح توس» برگزار شد، آسیب ها و دستاوردهای برجام و آینده پژوهی این توافق بین المللی را از منظر فنی و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار دادند که مشروح این میزگرد به شرح زیر است:
صبح توس: منافع و مضرات برجام در حوزه داخلی و خارجی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آملی: برجام گرچه به صورت وضعی، معاهدهای است که کلیه مسائل معطوف به سیاست خارجه ایران را در بر میگیرد؛ اما ذاتا توافقنامه هستهای است. برجام معاهدهای اجتنابناپذیر بر اثر سیاستهای نادرست اصولگرایان در گذشته بود؛ یعنی دولت پیشین رفتارهایی در سطح بینالملل و داخل انجام داد که ایران در معرض تصویب شش قطعنامه سهمگین بینالمللی قرار گرفت که ممکن بود موجودیت ما را با خطرات جدی رو به رو کند.
وزارت امور خارجه ایران در شرایطی وارد گفتوگو شد که نتیجه مذاکرات باید به معاهده برد- برد ختم میشد و مذاکرهکنندگان باید سودای این که بهره بگیریم و بهره ندهیم را کنار میگذاشتند، البته فلسفه کار دیپلماسی این است که تلاش کنند بهره بیشتری ببرند و هر دیپلمات که قویتر باشد سعی میکند فواید بیشتری برای کشور جمع و کسب کند؛ این در حالی است که ایران بر اثر همان رفتارهایی که عرض کردم و مربوط به دولت گذشته بود — در شرایطی قرار داشت که در آن دوره گفتوگوی زمان بندی شده با آمریکا و 5+1 اجتنابناپذیر بود.
روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که تورم در کشورمان به بالای 40 درصد میرسید و روابط با جهان مختل شده بود تا آنجا که برای خرید مایحتاج مردم، دولت پیشین امثال بابک زنجانی را با کیف پر از دلار و طلا برای فروش نفت به کشورهای دیگر اعزام میکرد که آن مفاسد عظیم شکل گرفت.
صادرات نفت در آستانه متوقف شدن و راههای دستیابی به تکنولوژیهای غیر هستهای نیز به مرور برای ایران در حال بسته شدن بود، بنابراین مسئولان درجه اول نظام و نیز دولت یازدهم به این نتیجه رسیدند که باید گره مشکلات اقتصادی و سیاسی باز شود، بنابراین برجام را باید در چنین بستری بررسی کرد.
با وجود برخی مسائل من قطعنامه 598 را نیز یک پیروزی برای ایران می دانم، همانگونه که برجام را توفیق بزرگی برای دولت و ملت تلقی میکنم.
چنانچه دو سوی صف سیاسی و مخالفان و موافقان برجام را رصد کنیم میتوان نتیجههایی گرفت که مجاهدین خلق، اسرائیل، طیف اعراب پیرامون سعودی وهابیون و صهیونیست های مسیحی آمریکا مخالف برجام، و در مقابل کشورهای معتدل عرب، اروپا و کشورهای در حال توسعه، موافق برجام هستند که صفبندیها و مواضع بین المللی را در مقابل واقعه برجام نشان میدهد و بدین معناست که برجام هم در مناسبات داخلی و هم بینالمللی برای امنیت، رفاه و باز شدن گره های اقتصادی ما مفید و مناسب بوده است.
حذف اثر 70 درصدی مدیریت ناکارآمد از مشکلات اقتصادی
شعرباف: برجام قطعا مهمترین پرونده اقتصاد سیاسی ایران در دهه اخیر و چه بسا در کل دوران انقلاب اسلامی است که زیرپرونده های متعددی را در حوزههای فرهنگ عمومی، علمی و فناوری، سیاست خارجه، سیاست داخلی و مهمتر از همه کسب و کارهای اقتصادی رسمی و غیر رسمی مرتبط با آن را شامل میشود. از این رو در اغلب گفتوگوهایی که در این باب داشته ام پیشنهاد کردم که این توافقنامه بینالمللی به همراه تمامی تاثیر و تاثراتی که گذاشته و پذیرفته تبدیل به یک درس دانشگاهی شود، البته به شرط آنکه سرفصل آن را تنها دست اندرکاران برجام ننویسند و حداقل وقعی هم به نظر و تحلیل منتقدان بگذارند.
به جد معتقدم که برجام تنها معطوف به موضوع هستهای نیست، بلکه پرونده ای چند وجهی، پیچیده و نکته دار است که از قضا، مبانی نظری آن و تاثیرات عینی که گذاشته و خواهد گذاشت خارج از موضوع هسته ای است. به نظرم شاید بد نباشد که مستقل از بحثهای فنی برجام؛ کمی به گزاره مرکزی و صغری اصلی استدلال حضرات دولتی، که کشور را به امضای برجام واداشت، متعرض شویم و آنهم بحث تحریم و اثرات اقتصادی آن است. در واقع مهمترین استدلال حضرات این بود که برجام باید با این شرایط تصویب شود و به سرعت هم تصویب شود؛ زیرا شرایط سخت و ناگزیر تحریم این را به کشور تحمیل میکند.
در تحلیل فضای منتج به برجام و موضوع تحریم، آن بخشی که بیشتر باید بر روی آن متمرکز شد، کسب و کارهای تحریمی و برجامی رسمی و غیر رسمی بوجود آمده در سالیان اخیر است که اتفاقا بسیار موضوع مهم و سرنوشت سازی است؛ زیرا کشور در یک پیچ تاریخی به لحاظ نیروی جوان و وضعیت اقتصادی قرار دارد که مدلهای شکست خورده اقتصادی مبتنی بر نگاههای بیرونی، که برجام منتج از آنهاست، مهمترین عامل برای ممانعت از بالفعل شدن فرصت میلیونها جوان آماده به کار و یک جهش اقتصادی حقیقی است و باید توجه کرد که مستقل از اثرات فنی این توافقنامه در حوزه هستهای، پشتوانههای نظری این تفکر چه بلایی در آینده بر سر منافع ملی کشور میآورد. این بحث به نظرم مهمترین موضوع در آینده برجام است.
جریانهای نزدیک به دولت در یک توافق فراگیر، تحریم را عامل اصلی مشکلات اقتصادی سالیان گذشته ایران معرفی کردند و در مقاطع مختلف مثل انتخابات 92 و تسویه حساب های سیاسی چهار سال اخیر از این فرضیه رسانهای حداکثر سود سیاسی را بردند. کار بجایی رسید که در روزهای نزدیک به امضای برجام، امضای این توافقنامه فتحالفتوح اقتصاد ایران و آزادسازی تنگه خرمشهر اقتصادی معرفی شد و انواع و اقسام شمارندههای مالی برای ضررهای دلاری ایران از دیر امضا کردن برجام راه انداری شد. خلاصه این بود که نجات اقتصاد ایران، وابسته به گذر از مساله تحریم است!.
در همان زمان، بسیاری از منتقدان منصف معتقد بودند، چنانچه اثر تحریم در وضعیت اقتصاد کشور قابل کتمان و صرفنظر نیست و باید با شیوههای عالمانه ای با آن مبارزه کرد که اصل ایده اقتصاد مقاومتی ناظر به همین رویکرد است؛ اما همگان به حضرات دولتی اعلام کردند که از این مبالغهگویی و تلقی کاملا مطلقنگر به فضای اقتصادی اجتناب کنید؛ این نظر را پژوهشهای مختلف هم تایید میکرد، از نتایج پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تا چندین پایاننامه و مطالعات دکتر توکلی و غیره که در خوش بینانه ترین حالت اثرات تحریمی در سفره تورم و رشد اقتصادی کشور به چیزی حدود 30 درصد میرسید.
کسب و کار سیاسی و میان مدت اقتصادی حضرات دولتی بنا نداشت وقعی به نگاههای منصفانه بگذارد و عملا یک فضای غیر عالمانه و یکطرفه در اثرات واقعی تحریم پمپاژ شد.غیر از ایجاد توقعات وسیع در مردم بابت رفع تحریمها که اثرش را کاهش اعتماد مردم به نظام نشان خواهد داد، این نگاه یک نتیجه ناگوار بزرگ هم داشت که به نظر میرسد کاملا عامدانه رخ داده است و آن هم نادیده گرفته شد و حذف اثر 70 درصدی عامل مدیریت ناکارآمد و فرتوت و خسته دولتی در مشکلات اقتصاد ایران بود، عاملی که حذف آن برای کاسبان جدید فواید بسیاری داشت.
البته در باب اثرات واقعی تحریم ها بحث زیاد داریم؛ اما اجمالا بسیاری معتقد بودند که عامل مدیریت عالمانه، درونزا و متکی به توانمندیهای داخلی و البته ارتباطات خوب بیرونی، میتواند از تحریمها که میتوانند مثل یک چاقوی دو لبه عمل کنند استفاده مفید هم ببرد. شواهد زیادی هم در دوران احمدی نژاد و هم در دوران دولت سازندگی و اصلاحات هم بر این مدعا وجود دارد که ما در موارد متعددی توانسته ایم از تحریمها به عنوان فرصت استفاده کنیم؛ اگرچه دوستان سیاسی ما این مفاهیم را به باد سخره گرفته اند و عملا منافع ملی را در این مورد زیر پا می گذارند.
تحریمهای اقتصادی ایران از ابتدای انقلاب و بویژه در سالهای پس از 1390، برای بخش خاصی از فرصت طلبان اقتصادی که بهره مند از رانت های اطلاعاتی و ارتباط با رده های مهم در قدرت های سیاسی بوده اند کسب و کارهای نامشروعی را فراهم کرده، همچنان که امروز در سایر بخش های اقتصادی هم این کسب و کارهای نامشروع دیده میشود، از واردات قاچاق و کالاهای مصرفی غیر ضروری بگیرید تا مافیاهای صادرات.
بر خلاف تصورات نادرست دوستان سیاسی ما، این فسادهای مالی وابسته به جناح خاصی نیست، تنها بابک زنجانی درگیر مسائل پولشویی و اختلاس نشده، از واردات فرزند وزیر و تاسیس صرافی برادران نزدیک به دولت در شرایط بحرانی ارزی کشور هم نمونه های زیادی سراغ داریم که مصداق واضح و بارز کسب و کارهای تحریمی است.خوب، سوال اصلی این است که برجام با این بازار کسب و کار چه کرد؟ اینها متوقف یا جایگزین با بازارهای دیگری شدند. کسب و کارهایی توسعه یافته تر، پیچیده تر و دهها مرتبه خطرناک تر برای منافع ملی، سوالاتی از این دست وجود دارد که باید دقیق تحلیل شود.
تحریم در لفظ، عامل اصلی مشکلات است
لگزیان: هیچ کس از فرآیند برجام مطلع نیست، بنابراین برای فهم این توافقنامه باید به نقاط تاریخی مشابه نگاه کنیم؛ برخی برجام را با معاهده ترکمنچای مقایسه کردند. در آن زمان علما شروع به جو سازی کردند که دشمنان بلاد اسلام را در دست گرفتند، بنابراین باید مسلمانان را نجات دهیم از این رو جنگ ده ساله به وجود آمد، در پی این امر فضای افکار عمومی ساخته شد و کسانی که آمدند فضا را حل کنند بدهکار جمع شدند؛ قطعنامه 598 هم همین گونه بوده است.
دائم سعی کردهایم به جای مذاکره فنی و داشتن یک دیدگاه عقلانی به موضع، میدان را به سمت حق و ناحق پیش ببریم در حالی که برخی مسائل به هیچ وجه سطح گفتمانی حق و ناحق نداشته و دارای سطح فنی است؛ این مسئله بیشتر از جانب اصولگرایان رخ میدهد که همواره بخشی از واقعیت را نادیده میگیرند.
شعار دولت اصلاحات عصر شکل گیری نظام گذشته است، بنابراین دهه سوم انقلاب، دهه تثبیت نظام است و این در حالی است که باید دعواهای اولیه تمام شده باشد و گفتمان نظام و فرآیندهایی که گفتمان را تشکیل می دهد تثبیت شده و سپس تسری یابد.
تحریم در لفظ عامل اصلی مشکلات است، ولی اصل این است که آیا ما حاضر به تعامل با دنیا هستیم یا خیر؟ برجام منجر به تعامل با برخی کشورها شد تا ما را قائل به رسمیت بدانند، بنابراین نمی توان پس از رأی مردم یک مداح را برجسته کنیم که به دولت توهین کند و اصولگرایان خود را به نشنیدن پیام رأی مردم بزنند.
معاهده برجام، چهره انقلابی ایران را مخدوش کرد
خانه آباد: بحث در مورد برجام باید بر این مسئله معطوف باشد که در حال حاضر چه دادیم و چه نگرفتیم؛ در بحثِ فنیِ برجام شکست بزرگی متحمل شده و هر روز شاهد نقض جسم و روح برجام از سوی آمریکا هستیم.
در حوزه سیاسی یکی از نتایج برجام، تقویت داعش بوده است، زیرا عدهای از مسلمانان که از آمریکا خسته شدند زمانی که دیدند نماینده ایران با نماینده آمریکا قدم میزدند به سمت داعش رفتند این در حالی است که چنانچه ایران ضد آمریکایی نباشد به هیچ وجه ایرانی وجود نخواهد داشت، با معاهده برجام چهره انقلابی ایران مخدوش شد، سوال اینجاست فرق این ایران با ایران زمان پهلوی چیست؟.
برجام امنیت کشور را به خطر انداخت، زیرا به دست گرفتن پرچم سفید و مذاکره کردن به معنای تضعیف بنیه کشور است؛ آمریکا با خود گمان می کند زمانی که ایران را تحریم کرد، دولت پای میز مذاکره نشست و این در حالی است که ایران را پیش از این و در اوج جنگ نیز تحریم کرده بودند، ولی پای میز مذاکره حاضر نشد و این امر نشاندهنده ضعف در حوزه روانی و عملی است.
روحانی در آینده در کنار «میرزاملکمخان» یاد میشود
برجام را باید در بستری هستهای تحلیل کرد؛ اما درواقع نتایج سیاسی آن به مراتب پررنگتر است، زیرا این توافقنامه در بستری هستهای بود؛ اما ثمراتی برای آمریکا و غرب در بسترهای سیاسی و اقتصادی داشت.
در آینده روحانی در کنار شخصیت هایی نظیر سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی و میرزا ملکم خان یاد میشود، البته نه به آن شدت.
تحریمها عمدتا 25 ساله است در حالی که در حوزه انرژی پارامتری داریم به نام پایان عصر اقتصاد فسیلی و شروع عصر اقتصاد هیدروژنی؛ از سال 2040 عصر اقتصاد هیدروژنی آغاز میشود و آن دوره ایست که نفت دیگر پایه انرژی جهان نخواهد بود و در میان هیدروژن، هیدروژن هستهای که به وسیله انرژی هستهای تولید میشود نقش مهمی دارد، با این وجود این موارد اصلا از سوی دولت مطرح نمیشود.
جهان در یک پیچ تاریخی در حوزه انرژی تغییر جهت میدهد و این در حالی است که ما برای 25 سال آینده از تمام پارامترهایی که باید در آن رشد یابیم به واسطه برجام تعلیق شدهایم و از برخی نیز تا ابد محروم هستیم؛ نمیگویم خیانت است، ولی ضربه بزرگی است، زیرا ایران کشوری است که بر منابع نفتی مسلط است با این وجود آمریکا به ما فشار میآورد، چنانچه حوزه انرژی تغییر یافته و در پی آن استقرار قدرت ما نیز تغییر یابد، ایران چه استقلالی خواهد داشت؟.
جهان در یک پیچ تاریخی در حوزه انرژِی است و ما در این حوزه شکست خوردهایم، زیرا متعهد شدهایم که تا ابد بازفرآوری نخواهیم داشت و این بدان معناست که چنانچه تمام اورانیوم جهان را به کشور ما بدهند نهایتا 70 سال میتوانیم از این منبع انرژی دریافت کنیم.
در حوزه فنی شکست سنگینی متحمل شدیم، در حوزه سیاسی وجهه خود را زیر سوال بردیم و در حوزه اقتصاد نیز تحریم شدیم. دولت عدم خرید نفت را یکی از عوامل تصویب برجام دانست، حال سوال اینجاست که آیا پس از برجام نفت ایران را میخرند؟ بله درست همانند گذشته میخرند؛ اما پول پرداخت نمیکنند.
در پاسخ به لگزیان باید گفت مداحی که اشاره کردید جزو معروفترین مداحان کشور بوده، وی هتاکی نکرده، بلکه تنها نقد منصفانه داشته است.
گفتوگو از سعیده حیهدر
انتهای پیام/
,
پس از توافق ژنو، دو طرف، مذاکرات را به مدت 20 ماه ادامه دادند تا سرانجام در آوریل 2015 به "تفاهم لوزان" به عنوان چارچوبی برای توافق وین دست یافتند.
23 تیرماه سالگرد آغاز رسمی اجرای برجام است به همین مناسبت «پایگاه خبری- تحلیلی صبح توس» میزگردی با عنوان «برجام، از سراب تا واقعیت» با حضور کارشناسان فنی و سیاسی از دو حزب اصلاحطلبان و اصولگرا برگزار کرد که در دو بخش به سمع و نظر خواننده خواهیم رساند.
احسان خانه آباد، کارشناس سابق سازمان انرژی اتمی، سعید شعرباف تبریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)، مجید لگزیان، دبیر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی خراسان رضوی و ناصر آملی، عضو شورای مرکزی سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی خراسان رضوی، کارشناسانی بودند که در میزگردی که در «پایگاه خبری- تحلیلی صبح توس» برگزار شد، آسیب ها و دستاوردهای برجام و آینده پژوهی این توافق بین المللی را از منظر فنی و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار دادند که مشروح این میزگرد به شرح زیر است:
صبح توس: منافع و مضرات برجام در حوزه داخلی و خارجی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آملی: برجام گرچه به صورت وضعی، معاهدهای است که کلیه مسائل معطوف به سیاست خارجه ایران را در بر میگیرد؛ اما ذاتا توافقنامه هستهای است. برجام معاهدهای اجتنابناپذیر بر اثر سیاستهای نادرست اصولگرایان در گذشته بود؛ یعنی دولت پیشین رفتارهایی در سطح بینالملل و داخل انجام داد که ایران در معرض تصویب شش قطعنامه سهمگین بینالمللی قرار گرفت که ممکن بود موجودیت ما را با خطرات جدی رو به رو کند.
وزارت امور خارجه ایران در شرایطی وارد گفتوگو شد که نتیجه مذاکرات باید به معاهده برد- برد ختم میشد و مذاکرهکنندگان باید سودای این که بهره بگیریم و بهره ندهیم را کنار میگذاشتند، البته فلسفه کار دیپلماسی این است که تلاش کنند بهره بیشتری ببرند و هر دیپلمات که قویتر باشد سعی میکند فواید بیشتری برای کشور جمع و کسب کند؛ این در حالی است که ایران بر اثر همان رفتارهایی که عرض کردم و مربوط به دولت گذشته بود — در شرایطی قرار داشت که در آن دوره گفتوگوی زمان بندی شده با آمریکا و 5+1 اجتنابناپذیر بود.
روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که تورم در کشورمان به بالای 40 درصد میرسید و روابط با جهان مختل شده بود تا آنجا که برای خرید مایحتاج مردم، دولت پیشین امثال بابک زنجانی را با کیف پر از دلار و طلا برای فروش نفت به کشورهای دیگر اعزام میکرد که آن مفاسد عظیم شکل گرفت.
صادرات نفت در آستانه متوقف شدن و راههای دستیابی به تکنولوژیهای غیر هستهای نیز به مرور برای ایران در حال بسته شدن بود، بنابراین مسئولان درجه اول نظام و نیز دولت یازدهم به این نتیجه رسیدند که باید گره مشکلات اقتصادی و سیاسی باز شود، بنابراین برجام را باید در چنین بستری بررسی کرد.
با وجود برخی مسائل من قطعنامه 598 را نیز یک پیروزی برای ایران می دانم، همانگونه که برجام را توفیق بزرگی برای دولت و ملت تلقی میکنم.
چنانچه دو سوی صف سیاسی و مخالفان و موافقان برجام را رصد کنیم میتوان نتیجههایی گرفت که مجاهدین خلق، اسرائیل، طیف اعراب پیرامون سعودی وهابیون و صهیونیست های مسیحی آمریکا مخالف برجام، و در مقابل کشورهای معتدل عرب، اروپا و کشورهای در حال توسعه، موافق برجام هستند که صفبندیها و مواضع بین المللی را در مقابل واقعه برجام نشان میدهد و بدین معناست که برجام هم در مناسبات داخلی و هم بینالمللی برای امنیت، رفاه و باز شدن گره های اقتصادی ما مفید و مناسب بوده است.
حذف اثر 70 درصدی مدیریت ناکارآمد از مشکلات اقتصادی
شعرباف: برجام قطعا مهمترین پرونده اقتصاد سیاسی ایران در دهه اخیر و چه بسا در کل دوران انقلاب اسلامی است که زیرپرونده های متعددی را در حوزههای فرهنگ عمومی، علمی و فناوری، سیاست خارجه، سیاست داخلی و مهمتر از همه کسب و کارهای اقتصادی رسمی و غیر رسمی مرتبط با آن را شامل میشود. از این رو در اغلب گفتوگوهایی که در این باب داشته ام پیشنهاد کردم که این توافقنامه بینالمللی به همراه تمامی تاثیر و تاثراتی که گذاشته و پذیرفته تبدیل به یک درس دانشگاهی شود، البته به شرط آنکه سرفصل آن را تنها دست اندرکاران برجام ننویسند و حداقل وقعی هم به نظر و تحلیل منتقدان بگذارند.
به جد معتقدم که برجام تنها معطوف به موضوع هستهای نیست، بلکه پرونده ای چند وجهی، پیچیده و نکته دار است که از قضا، مبانی نظری آن و تاثیرات عینی که گذاشته و خواهد گذاشت خارج از موضوع هسته ای است. به نظرم شاید بد نباشد که مستقل از بحثهای فنی برجام؛ کمی به گزاره مرکزی و صغری اصلی استدلال حضرات دولتی، که کشور را به امضای برجام واداشت، متعرض شویم و آنهم بحث تحریم و اثرات اقتصادی آن است. در واقع مهمترین استدلال حضرات این بود که برجام باید با این شرایط تصویب شود و به سرعت هم تصویب شود؛ زیرا شرایط سخت و ناگزیر تحریم این را به کشور تحمیل میکند.
در تحلیل فضای منتج به برجام و موضوع تحریم، آن بخشی که بیشتر باید بر روی آن متمرکز شد، کسب و کارهای تحریمی و برجامی رسمی و غیر رسمی بوجود آمده در سالیان اخیر است که اتفاقا بسیار موضوع مهم و سرنوشت سازی است؛ زیرا کشور در یک پیچ تاریخی به لحاظ نیروی جوان و وضعیت اقتصادی قرار دارد که مدلهای شکست خورده اقتصادی مبتنی بر نگاههای بیرونی، که برجام منتج از آنهاست، مهمترین عامل برای ممانعت از بالفعل شدن فرصت میلیونها جوان آماده به کار و یک جهش اقتصادی حقیقی است و باید توجه کرد که مستقل از اثرات فنی این توافقنامه در حوزه هستهای، پشتوانههای نظری این تفکر چه بلایی در آینده بر سر منافع ملی کشور میآورد. این بحث به نظرم مهمترین موضوع در آینده برجام است.
جریانهای نزدیک به دولت در یک توافق فراگیر، تحریم را عامل اصلی مشکلات اقتصادی سالیان گذشته ایران معرفی کردند و در مقاطع مختلف مثل انتخابات 92 و تسویه حساب های سیاسی چهار سال اخیر از این فرضیه رسانهای حداکثر سود سیاسی را بردند. کار بجایی رسید که در روزهای نزدیک به امضای برجام، امضای این توافقنامه فتحالفتوح اقتصاد ایران و آزادسازی تنگه خرمشهر اقتصادی معرفی شد و انواع و اقسام شمارندههای مالی برای ضررهای دلاری ایران از دیر امضا کردن برجام راه انداری شد. خلاصه این بود که نجات اقتصاد ایران، وابسته به گذر از مساله تحریم است!.
در همان زمان، بسیاری از منتقدان منصف معتقد بودند، چنانچه اثر تحریم در وضعیت اقتصاد کشور قابل کتمان و صرفنظر نیست و باید با شیوههای عالمانه ای با آن مبارزه کرد که اصل ایده اقتصاد مقاومتی ناظر به همین رویکرد است؛ اما همگان به حضرات دولتی اعلام کردند که از این مبالغهگویی و تلقی کاملا مطلقنگر به فضای اقتصادی اجتناب کنید؛ این نظر را پژوهشهای مختلف هم تایید میکرد، از نتایج پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تا چندین پایاننامه و مطالعات دکتر توکلی و غیره که در خوش بینانه ترین حالت اثرات تحریمی در سفره تورم و رشد اقتصادی کشور به چیزی حدود 30 درصد میرسید.
کسب و کار سیاسی و میان مدت اقتصادی حضرات دولتی بنا نداشت وقعی به نگاههای منصفانه بگذارد و عملا یک فضای غیر عالمانه و یکطرفه در اثرات واقعی تحریم پمپاژ شد.غیر از ایجاد توقعات وسیع در مردم بابت رفع تحریمها که اثرش را کاهش اعتماد مردم به نظام نشان خواهد داد، این نگاه یک نتیجه ناگوار بزرگ هم داشت که به نظر میرسد کاملا عامدانه رخ داده است و آن هم نادیده گرفته شد و حذف اثر 70 درصدی عامل مدیریت ناکارآمد و فرتوت و خسته دولتی در مشکلات اقتصاد ایران بود، عاملی که حذف آن برای کاسبان جدید فواید بسیاری داشت.
البته در باب اثرات واقعی تحریم ها بحث زیاد داریم؛ اما اجمالا بسیاری معتقد بودند که عامل مدیریت عالمانه، درونزا و متکی به توانمندیهای داخلی و البته ارتباطات خوب بیرونی، میتواند از تحریمها که میتوانند مثل یک چاقوی دو لبه عمل کنند استفاده مفید هم ببرد. شواهد زیادی هم در دوران احمدی نژاد و هم در دوران دولت سازندگی و اصلاحات هم بر این مدعا وجود دارد که ما در موارد متعددی توانسته ایم از تحریمها به عنوان فرصت استفاده کنیم؛ اگرچه دوستان سیاسی ما این مفاهیم را به باد سخره گرفته اند و عملا منافع ملی را در این مورد زیر پا می گذارند.
تحریمهای اقتصادی ایران از ابتدای انقلاب و بویژه در سالهای پس از 1390، برای بخش خاصی از فرصت طلبان اقتصادی که بهره مند از رانت های اطلاعاتی و ارتباط با رده های مهم در قدرت های سیاسی بوده اند کسب و کارهای نامشروعی را فراهم کرده، همچنان که امروز در سایر بخش های اقتصادی هم این کسب و کارهای نامشروع دیده میشود، از واردات قاچاق و کالاهای مصرفی غیر ضروری بگیرید تا مافیاهای صادرات.
بر خلاف تصورات نادرست دوستان سیاسی ما، این فسادهای مالی وابسته به جناح خاصی نیست، تنها بابک زنجانی درگیر مسائل پولشویی و اختلاس نشده، از واردات فرزند وزیر و تاسیس صرافی برادران نزدیک به دولت در شرایط بحرانی ارزی کشور هم نمونه های زیادی سراغ داریم که مصداق واضح و بارز کسب و کارهای تحریمی است.خوب، سوال اصلی این است که برجام با این بازار کسب و کار چه کرد؟ اینها متوقف یا جایگزین با بازارهای دیگری شدند. کسب و کارهایی توسعه یافته تر، پیچیده تر و دهها مرتبه خطرناک تر برای منافع ملی، سوالاتی از این دست وجود دارد که باید دقیق تحلیل شود.
تحریم در لفظ، عامل اصلی مشکلات است
لگزیان: هیچ کس از فرآیند برجام مطلع نیست، بنابراین برای فهم این توافقنامه باید به نقاط تاریخی مشابه نگاه کنیم؛ برخی برجام را با معاهده ترکمنچای مقایسه کردند. در آن زمان علما شروع به جو سازی کردند که دشمنان بلاد اسلام را در دست گرفتند، بنابراین باید مسلمانان را نجات دهیم از این رو جنگ ده ساله به وجود آمد، در پی این امر فضای افکار عمومی ساخته شد و کسانی که آمدند فضا را حل کنند بدهکار جمع شدند؛ قطعنامه 598 هم همین گونه بوده است.
دائم سعی کردهایم به جای مذاکره فنی و داشتن یک دیدگاه عقلانی به موضع، میدان را به سمت حق و ناحق پیش ببریم در حالی که برخی مسائل به هیچ وجه سطح گفتمانی حق و ناحق نداشته و دارای سطح فنی است؛ این مسئله بیشتر از جانب اصولگرایان رخ میدهد که همواره بخشی از واقعیت را نادیده میگیرند.
شعار دولت اصلاحات عصر شکل گیری نظام گذشته است، بنابراین دهه سوم انقلاب، دهه تثبیت نظام است و این در حالی است که باید دعواهای اولیه تمام شده باشد و گفتمان نظام و فرآیندهایی که گفتمان را تشکیل می دهد تثبیت شده و سپس تسری یابد.
تحریم در لفظ عامل اصلی مشکلات است، ولی اصل این است که آیا ما حاضر به تعامل با دنیا هستیم یا خیر؟ برجام منجر به تعامل با برخی کشورها شد تا ما را قائل به رسمیت بدانند، بنابراین نمی توان پس از رأی مردم یک مداح را برجسته کنیم که به دولت توهین کند و اصولگرایان خود را به نشنیدن پیام رأی مردم بزنند.
معاهده برجام، چهره انقلابی ایران را مخدوش کرد
خانه آباد: بحث در مورد برجام باید بر این مسئله معطوف باشد که در حال حاضر چه دادیم و چه نگرفتیم؛ در بحثِ فنیِ برجام شکست بزرگی متحمل شده و هر روز شاهد نقض جسم و روح برجام از سوی آمریکا هستیم.
در حوزه سیاسی یکی از نتایج برجام، تقویت داعش بوده است، زیرا عدهای از مسلمانان که از آمریکا خسته شدند زمانی که دیدند نماینده ایران با نماینده آمریکا قدم میزدند به سمت داعش رفتند این در حالی است که چنانچه ایران ضد آمریکایی نباشد به هیچ وجه ایرانی وجود نخواهد داشت، با معاهده برجام چهره انقلابی ایران مخدوش شد، سوال اینجاست فرق این ایران با ایران زمان پهلوی چیست؟.
برجام امنیت کشور را به خطر انداخت، زیرا به دست گرفتن پرچم سفید و مذاکره کردن به معنای تضعیف بنیه کشور است؛ آمریکا با خود گمان می کند زمانی که ایران را تحریم کرد، دولت پای میز مذاکره نشست و این در حالی است که ایران را پیش از این و در اوج جنگ نیز تحریم کرده بودند، ولی پای میز مذاکره حاضر نشد و این امر نشاندهنده ضعف در حوزه روانی و عملی است.
روحانی در آینده در کنار «میرزاملکمخان» یاد میشود
برجام را باید در بستری هستهای تحلیل کرد؛ اما درواقع نتایج سیاسی آن به مراتب پررنگتر است، زیرا این توافقنامه در بستری هستهای بود؛ اما ثمراتی برای آمریکا و غرب در بسترهای سیاسی و اقتصادی داشت.
در آینده روحانی در کنار شخصیت هایی نظیر سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی و میرزا ملکم خان یاد میشود، البته نه به آن شدت.
تحریمها عمدتا 25 ساله است در حالی که در حوزه انرژی پارامتری داریم به نام پایان عصر اقتصاد فسیلی و شروع عصر اقتصاد هیدروژنی؛ از سال 2040 عصر اقتصاد هیدروژنی آغاز میشود و آن دوره ایست که نفت دیگر پایه انرژی جهان نخواهد بود و در میان هیدروژن، هیدروژن هستهای که به وسیله انرژی هستهای تولید میشود نقش مهمی دارد، با این وجود این موارد اصلا از سوی دولت مطرح نمیشود.
جهان در یک پیچ تاریخی در حوزه انرژی تغییر جهت میدهد و این در حالی است که ما برای 25 سال آینده از تمام پارامترهایی که باید در آن رشد یابیم به واسطه برجام تعلیق شدهایم و از برخی نیز تا ابد محروم هستیم؛ نمیگویم خیانت است، ولی ضربه بزرگی است، زیرا ایران کشوری است که بر منابع نفتی مسلط است با این وجود آمریکا به ما فشار میآورد، چنانچه حوزه انرژی تغییر یافته و در پی آن استقرار قدرت ما نیز تغییر یابد، ایران چه استقلالی خواهد داشت؟.
جهان در یک پیچ تاریخی در حوزه انرژِی است و ما در این حوزه شکست خوردهایم، زیرا متعهد شدهایم که تا ابد بازفرآوری نخواهیم داشت و این بدان معناست که چنانچه تمام اورانیوم جهان را به کشور ما بدهند نهایتا 70 سال میتوانیم از این منبع انرژی دریافت کنیم.
در حوزه فنی شکست سنگینی متحمل شدیم، در حوزه سیاسی وجهه خود را زیر سوال بردیم و در حوزه اقتصاد نیز تحریم شدیم. دولت عدم خرید نفت را یکی از عوامل تصویب برجام دانست، حال سوال اینجاست که آیا پس از برجام نفت ایران را میخرند؟ بله درست همانند گذشته میخرند؛ اما پول پرداخت نمیکنند.
در پاسخ به لگزیان باید گفت مداحی که اشاره کردید جزو معروفترین مداحان کشور بوده، وی هتاکی نکرده، بلکه تنها نقد منصفانه داشته است.
گفتوگو از سعیده حیهدر
انتهای پیام/
,
,
پس از توافق ژنو، دو طرف، مذاکرات را به مدت 20 ماه ادامه دادند تا سرانجام در آوریل 2015 به "تفاهم لوزان" به عنوان چارچوبی برای توافق وین دست یافتند.
,
,
23 تیرماه سالگرد آغاز رسمی اجرای برجام است به همین مناسبت «پایگاه خبری- تحلیلی صبح توس» میزگردی با عنوان «برجام، از سراب تا واقعیت» با حضور کارشناسان فنی و سیاسی از دو حزب اصلاحطلبان و اصولگرا برگزار کرد که در دو بخش به سمع و نظر خواننده خواهیم رساند.
,
,
احسان خانه آباد، کارشناس سابق سازمان انرژی اتمی، سعید شعرباف تبریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)، مجید لگزیان، دبیر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی خراسان رضوی و ناصر آملی، عضو شورای مرکزی سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی خراسان رضوی، کارشناسانی بودند که در میزگردی که در «پایگاه خبری- تحلیلی صبح توس» برگزار شد، آسیب ها و دستاوردهای برجام و آینده پژوهی این توافق بین المللی را از منظر فنی و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار دادند که مشروح این میزگرد به شرح زیر است:
,
,
صبح توس: منافع و مضرات برجام در حوزه داخلی و خارجی را چگونه ارزیابی میکنید؟
,
صبح توس: منافع و مضرات برجام در حوزه داخلی و خارجی را چگونه ارزیابی میکنید؟,
,
آملی: برجام گرچه به صورت وضعی، معاهدهای است که کلیه مسائل معطوف به سیاست خارجه ایران را در بر میگیرد؛ اما ذاتا توافقنامه هستهای است. برجام معاهدهای اجتنابناپذیر بر اثر سیاستهای نادرست اصولگرایان در گذشته بود؛ یعنی دولت پیشین رفتارهایی در سطح بینالملل و داخل انجام داد که ایران در معرض تصویب شش قطعنامه سهمگین بینالمللی قرار گرفت که ممکن بود موجودیت ما را با خطرات جدی رو به رو کند.
,
آملی:,
,
وزارت امور خارجه ایران در شرایطی وارد گفتوگو شد که نتیجه مذاکرات باید به معاهده برد- برد ختم میشد و مذاکرهکنندگان باید سودای این که بهره بگیریم و بهره ندهیم را کنار میگذاشتند، البته فلسفه کار دیپلماسی این است که تلاش کنند بهره بیشتری ببرند و هر دیپلمات که قویتر باشد سعی میکند فواید بیشتری برای کشور جمع و کسب کند؛ این در حالی است که ایران بر اثر همان رفتارهایی که عرض کردم و مربوط به دولت گذشته بود — در شرایطی قرار داشت که در آن دوره گفتوگوی زمان بندی شده با آمریکا و 5+1 اجتنابناپذیر بود.
,
,
روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که تورم در کشورمان به بالای 40 درصد میرسید و روابط با جهان مختل شده بود تا آنجا که برای خرید مایحتاج مردم، دولت پیشین امثال بابک زنجانی را با کیف پر از دلار و طلا برای فروش نفت به کشورهای دیگر اعزام میکرد که آن مفاسد عظیم شکل گرفت.
,
,
صادرات نفت در آستانه متوقف شدن و راههای دستیابی به تکنولوژیهای غیر هستهای نیز به مرور برای ایران در حال بسته شدن بود، بنابراین مسئولان درجه اول نظام و نیز دولت یازدهم به این نتیجه رسیدند که باید گره مشکلات اقتصادی و سیاسی باز شود، بنابراین برجام را باید در چنین بستری بررسی کرد.
,
,
با وجود برخی مسائل من قطعنامه 598 را نیز یک پیروزی برای ایران می دانم، همانگونه که برجام را توفیق بزرگی برای دولت و ملت تلقی میکنم.
,
,
چنانچه دو سوی صف سیاسی و مخالفان و موافقان برجام را رصد کنیم میتوان نتیجههایی گرفت که مجاهدین خلق، اسرائیل، طیف اعراب پیرامون سعودی وهابیون و صهیونیست های مسیحی آمریکا مخالف برجام، و در مقابل کشورهای معتدل عرب، اروپا و کشورهای در حال توسعه، موافق برجام هستند که صفبندیها و مواضع بین المللی را در مقابل واقعه برجام نشان میدهد و بدین معناست که برجام هم در مناسبات داخلی و هم بینالمللی برای امنیت، رفاه و باز شدن گره های اقتصادی ما مفید و مناسب بوده است.
,
,
حذف اثر 70 درصدی مدیریت ناکارآمد از مشکلات اقتصادی
,
حذف اثر 70 درصدی مدیریت ناکارآمد از مشکلات اقتصادی,
,
شعرباف: برجام قطعا مهمترین پرونده اقتصاد سیاسی ایران در دهه اخیر و چه بسا در کل دوران انقلاب اسلامی است که زیرپرونده های متعددی را در حوزههای فرهنگ عمومی، علمی و فناوری، سیاست خارجه، سیاست داخلی و مهمتر از همه کسب و کارهای اقتصادی رسمی و غیر رسمی مرتبط با آن را شامل میشود. از این رو در اغلب گفتوگوهایی که در این باب داشته ام پیشنهاد کردم که این توافقنامه بینالمللی به همراه تمامی تاثیر و تاثراتی که گذاشته و پذیرفته تبدیل به یک درس دانشگاهی شود، البته به شرط آنکه سرفصل آن را تنها دست اندرکاران برجام ننویسند و حداقل وقعی هم به نظر و تحلیل منتقدان بگذارند.
,
شعرباف: ,
,
به جد معتقدم که برجام تنها معطوف به موضوع هستهای نیست، بلکه پرونده ای چند وجهی، پیچیده و نکته دار است که از قضا، مبانی نظری آن و تاثیرات عینی که گذاشته و خواهد گذاشت خارج از موضوع هسته ای است. به نظرم شاید بد نباشد که مستقل از بحثهای فنی برجام؛ کمی به گزاره مرکزی و صغری اصلی استدلال حضرات دولتی، که کشور را به امضای برجام واداشت، متعرض شویم و آنهم بحث تحریم و اثرات اقتصادی آن است. در واقع مهمترین استدلال حضرات این بود که برجام باید با این شرایط تصویب شود و به سرعت هم تصویب شود؛ زیرا شرایط سخت و ناگزیر تحریم این را به کشور تحمیل میکند.
,
,
در تحلیل فضای منتج به برجام و موضوع تحریم، آن بخشی که بیشتر باید بر روی آن متمرکز شد، کسب و کارهای تحریمی و برجامی رسمی و غیر رسمی بوجود آمده در سالیان اخیر است که اتفاقا بسیار موضوع مهم و سرنوشت سازی است؛ زیرا کشور در یک پیچ تاریخی به لحاظ نیروی جوان و وضعیت اقتصادی قرار دارد که مدلهای شکست خورده اقتصادی مبتنی بر نگاههای بیرونی، که برجام منتج از آنهاست، مهمترین عامل برای ممانعت از بالفعل شدن فرصت میلیونها جوان آماده به کار و یک جهش اقتصادی حقیقی است و باید توجه کرد که مستقل از اثرات فنی این توافقنامه در حوزه هستهای، پشتوانههای نظری این تفکر چه بلایی در آینده بر سر منافع ملی کشور میآورد. این بحث به نظرم مهمترین موضوع در آینده برجام است.
,
,
جریانهای نزدیک به دولت در یک توافق فراگیر، تحریم را عامل اصلی مشکلات اقتصادی سالیان گذشته ایران معرفی کردند و در مقاطع مختلف مثل انتخابات 92 و تسویه حساب های سیاسی چهار سال اخیر از این فرضیه رسانهای حداکثر سود سیاسی را بردند. کار بجایی رسید که در روزهای نزدیک به امضای برجام، امضای این توافقنامه فتحالفتوح اقتصاد ایران و آزادسازی تنگه خرمشهر اقتصادی معرفی شد و انواع و اقسام شمارندههای مالی برای ضررهای دلاری ایران از دیر امضا کردن برجام راه انداری شد. خلاصه این بود که نجات اقتصاد ایران، وابسته به گذر از مساله تحریم است!.
,
,
در همان زمان، بسیاری از منتقدان منصف معتقد بودند، چنانچه اثر تحریم در وضعیت اقتصاد کشور قابل کتمان و صرفنظر نیست و باید با شیوههای عالمانه ای با آن مبارزه کرد که اصل ایده اقتصاد مقاومتی ناظر به همین رویکرد است؛ اما همگان به حضرات دولتی اعلام کردند که از این مبالغهگویی و تلقی کاملا مطلقنگر به فضای اقتصادی اجتناب کنید؛ این نظر را پژوهشهای مختلف هم تایید میکرد، از نتایج پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تا چندین پایاننامه و مطالعات دکتر توکلی و غیره که در خوش بینانه ترین حالت اثرات تحریمی در سفره تورم و رشد اقتصادی کشور به چیزی حدود 30 درصد میرسید.
,
,
کسب و کار سیاسی و میان مدت اقتصادی حضرات دولتی بنا نداشت وقعی به نگاههای منصفانه بگذارد و عملا یک فضای غیر عالمانه و یکطرفه در اثرات واقعی تحریم پمپاژ شد.غیر از ایجاد توقعات وسیع در مردم بابت رفع تحریمها که اثرش را کاهش اعتماد مردم به نظام نشان خواهد داد، این نگاه یک نتیجه ناگوار بزرگ هم داشت که به نظر میرسد کاملا عامدانه رخ داده است و آن هم نادیده گرفته شد و حذف اثر 70 درصدی عامل مدیریت ناکارآمد و فرتوت و خسته دولتی در مشکلات اقتصاد ایران بود، عاملی که حذف آن برای کاسبان جدید فواید بسیاری داشت.
,
,
البته در باب اثرات واقعی تحریم ها بحث زیاد داریم؛ اما اجمالا بسیاری معتقد بودند که عامل مدیریت عالمانه، درونزا و متکی به توانمندیهای داخلی و البته ارتباطات خوب بیرونی، میتواند از تحریمها که میتوانند مثل یک چاقوی دو لبه عمل کنند استفاده مفید هم ببرد. شواهد زیادی هم در دوران احمدی نژاد و هم در دوران دولت سازندگی و اصلاحات هم بر این مدعا وجود دارد که ما در موارد متعددی توانسته ایم از تحریمها به عنوان فرصت استفاده کنیم؛ اگرچه دوستان سیاسی ما این مفاهیم را به باد سخره گرفته اند و عملا منافع ملی را در این مورد زیر پا می گذارند.
,
,
تحریمهای اقتصادی ایران از ابتدای انقلاب و بویژه در سالهای پس از 1390، برای بخش خاصی از فرصت طلبان اقتصادی که بهره مند از رانت های اطلاعاتی و ارتباط با رده های مهم در قدرت های سیاسی بوده اند کسب و کارهای نامشروعی را فراهم کرده، همچنان که امروز در سایر بخش های اقتصادی هم این کسب و کارهای نامشروع دیده میشود، از واردات قاچاق و کالاهای مصرفی غیر ضروری بگیرید تا مافیاهای صادرات.
,
,
بر خلاف تصورات نادرست دوستان سیاسی ما، این فسادهای مالی وابسته به جناح خاصی نیست، تنها بابک زنجانی درگیر مسائل پولشویی و اختلاس نشده، از واردات فرزند وزیر و تاسیس صرافی برادران نزدیک به دولت در شرایط بحرانی ارزی کشور هم نمونه های زیادی سراغ داریم که مصداق واضح و بارز کسب و کارهای تحریمی است.خوب، سوال اصلی این است که برجام با این بازار کسب و کار چه کرد؟ اینها متوقف یا جایگزین با بازارهای دیگری شدند. کسب و کارهایی توسعه یافته تر، پیچیده تر و دهها مرتبه خطرناک تر برای منافع ملی، سوالاتی از این دست وجود دارد که باید دقیق تحلیل شود.
,
,
تحریم در لفظ، عامل اصلی مشکلات است
,
تحریم در لفظ، عامل اصلی مشکلات است,
,
لگزیان: هیچ کس از فرآیند برجام مطلع نیست، بنابراین برای فهم این توافقنامه باید به نقاط تاریخی مشابه نگاه کنیم؛ برخی برجام را با معاهده ترکمنچای مقایسه کردند. در آن زمان علما شروع به جو سازی کردند که دشمنان بلاد اسلام را در دست گرفتند، بنابراین باید مسلمانان را نجات دهیم از این رو جنگ ده ساله به وجود آمد، در پی این امر فضای افکار عمومی ساخته شد و کسانی که آمدند فضا را حل کنند بدهکار جمع شدند؛ قطعنامه 598 هم همین گونه بوده است.
,
لگزیان: ,
,
دائم سعی کردهایم به جای مذاکره فنی و داشتن یک دیدگاه عقلانی به موضع، میدان را به سمت حق و ناحق پیش ببریم در حالی که برخی مسائل به هیچ وجه سطح گفتمانی حق و ناحق نداشته و دارای سطح فنی است؛ این مسئله بیشتر از جانب اصولگرایان رخ میدهد که همواره بخشی از واقعیت را نادیده میگیرند.
,
,
شعار دولت اصلاحات عصر شکل گیری نظام گذشته است، بنابراین دهه سوم انقلاب، دهه تثبیت نظام است و این در حالی است که باید دعواهای اولیه تمام شده باشد و گفتمان نظام و فرآیندهایی که گفتمان را تشکیل می دهد تثبیت شده و سپس تسری یابد.
,
,
تحریم در لفظ عامل اصلی مشکلات است، ولی اصل این است که آیا ما حاضر به تعامل با دنیا هستیم یا خیر؟ برجام منجر به تعامل با برخی کشورها شد تا ما را قائل به رسمیت بدانند، بنابراین نمی توان پس از رأی مردم یک مداح را برجسته کنیم که به دولت توهین کند و اصولگرایان خود را به نشنیدن پیام رأی مردم بزنند.
,
,
معاهده برجام، چهره انقلابی ایران را مخدوش کرد
,
معاهده برجام، چهره انقلابی ایران را مخدوش کرد,
,
خانه آباد: بحث در مورد برجام باید بر این مسئله معطوف باشد که در حال حاضر چه دادیم و چه نگرفتیم؛ در بحثِ فنیِ برجام شکست بزرگی متحمل شده و هر روز شاهد نقض جسم و روح برجام از سوی آمریکا هستیم.
,
,
در حوزه سیاسی یکی از نتایج برجام، تقویت داعش بوده است، زیرا عدهای از مسلمانان که از آمریکا خسته شدند زمانی که دیدند نماینده ایران با نماینده آمریکا قدم میزدند به سمت داعش رفتند این در حالی است که چنانچه ایران ضد آمریکایی نباشد به هیچ وجه ایرانی وجود نخواهد داشت، با معاهده برجام چهره انقلابی ایران مخدوش شد، سوال اینجاست فرق این ایران با ایران زمان پهلوی چیست؟.
,
,
برجام امنیت کشور را به خطر انداخت، زیرا به دست گرفتن پرچم سفید و مذاکره کردن به معنای تضعیف بنیه کشور است؛ آمریکا با خود گمان می کند زمانی که ایران را تحریم کرد، دولت پای میز مذاکره نشست و این در حالی است که ایران را پیش از این و در اوج جنگ نیز تحریم کرده بودند، ولی پای میز مذاکره حاضر نشد و این امر نشاندهنده ضعف در حوزه روانی و عملی است.
,
,
روحانی در آینده در کنار «میرزاملکمخان» یاد میشود
,
روحانی در آینده در کنار «میرزاملکمخان» یاد میشود,
,
برجام را باید در بستری هستهای تحلیل کرد؛ اما درواقع نتایج سیاسی آن به مراتب پررنگتر است، زیرا این توافقنامه در بستری هستهای بود؛ اما ثمراتی برای آمریکا و غرب در بسترهای سیاسی و اقتصادی داشت.
,
,
در آینده روحانی در کنار شخصیت هایی نظیر سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی و میرزا ملکم خان یاد میشود، البته نه به آن شدت.
,
,
تحریمها عمدتا 25 ساله است در حالی که در حوزه انرژی پارامتری داریم به نام پایان عصر اقتصاد فسیلی و شروع عصر اقتصاد هیدروژنی؛ از سال 2040 عصر اقتصاد هیدروژنی آغاز میشود و آن دوره ایست که نفت دیگر پایه انرژی جهان نخواهد بود و در میان هیدروژن، هیدروژن هستهای که به وسیله انرژی هستهای تولید میشود نقش مهمی دارد، با این وجود این موارد اصلا از سوی دولت مطرح نمیشود.
,
,
جهان در یک پیچ تاریخی در حوزه انرژی تغییر جهت میدهد و این در حالی است که ما برای 25 سال آینده از تمام پارامترهایی که باید در آن رشد یابیم به واسطه برجام تعلیق شدهایم و از برخی نیز تا ابد محروم هستیم؛ نمیگویم خیانت است، ولی ضربه بزرگی است، زیرا ایران کشوری است که بر منابع نفتی مسلط است با این وجود آمریکا به ما فشار میآورد، چنانچه حوزه انرژی تغییر یافته و در پی آن استقرار قدرت ما نیز تغییر یابد، ایران چه استقلالی خواهد داشت؟.
,
,
جهان در یک پیچ تاریخی در حوزه انرژِی است و ما در این حوزه شکست خوردهایم، زیرا متعهد شدهایم که تا ابد بازفرآوری نخواهیم داشت و این بدان معناست که چنانچه تمام اورانیوم جهان را به کشور ما بدهند نهایتا 70 سال میتوانیم از این منبع انرژی دریافت کنیم.
,
,
در حوزه فنی شکست سنگینی متحمل شدیم، در حوزه سیاسی وجهه خود را زیر سوال بردیم و در حوزه اقتصاد نیز تحریم شدیم. دولت عدم خرید نفت را یکی از عوامل تصویب برجام دانست، حال سوال اینجاست که آیا پس از برجام نفت ایران را میخرند؟ بله درست همانند گذشته میخرند؛ اما پول پرداخت نمیکنند.
,
,
در پاسخ به لگزیان باید گفت مداحی که اشاره کردید جزو معروفترین مداحان کشور بوده، وی هتاکی نکرده، بلکه تنها نقد منصفانه داشته است.
,
,
گفتوگو از سعیده حیهدر
,
انتهای پیام/
,
]
به اشتراک گذاری این مطلب!
ارسال دیدگاه