اخبار داغ

بازار داغ کتابهای جعلی در بوکان

بازار داغ کتابهای جعلی در بوکان
متاسفانه شاهد سیل کتاب­ های بی­ کیفیت، دزدی قلمی و کتاب­سازی هستیم و همین مسئله معدود آثار اصیل و شایسته را نیز تحت­ الشعاع قرار می­ دهد
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از مکریان، زمانی نه چندان دور چاپ کتاب امری بس دشوار بود و بایستی مراحلی سنگین و پرهزینه را طی می ­نمود تا کتابی به زیور طبع آراسته گردد و به دست مخاطب برسد از این رو نه هر کس زحمت نوشتن کتاب به خود می­ داد و نه هر ناشری حاضر به سرمایه­ گذاری روی هر کتابی بود. با ورود به عصر فناوری­ های دیجیتال چاپ کتاب به امری بسیار سهل و آسان تبدیل شد و این علیرغم تمامی مزایایی که برای کتاب و مخاطبان کتاب داشت پای بسیاری از نانویسندگان و ناشران غیرمتعهد و غیرحرفه­ ای را به این وادی باز کرد و و علیرغم در دسترس قرار گرفتن کتاب­ های خوب، بازار کتاب پر شد از کتاب­های جعلی، دزدی و به واسطه ظهور اینترنت در همین دوره دسترسی به اطلاعات سطح پایین و بعضاً غلط نیز چندین برابر شد و این راه را  برای جاعلان کتاب و کتاب­سازان بازتر کرد.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, مکریان,

اگر در فضای فرهنگی ایران و به واسطه حضور رسانه­ ها و منتقدانی که با چشمان باز کتاب­ ها را رصد می­ کنند این پدیده تا حدی تعدیل شده و تقلیل یافته است در شهر بوکان به دلیل حضور کمرنگ نقد و اینکه نویسندگان نیک می ­دانند که کسی از آن­ها بازخواست نمی­ کنند متاسفانه شاهد سیل کتاب­ های بی­ کیفیت، دزدی قلمی و کتاب­سازی هستیم و همین مسئله معدود آثار اصیل و شایسته را نیز تحت­ الشعاع قرار می­ دهد، چرا که در زمان ه­ای که هیچ معیاری برای قضاوت وجود نداشته باشند همه می­ توانند رزومه خیالی برای خود دست و پا کنند و به لقب استاد مفتخر شوند.
در این جستار و به عنوان نمونه با بررسی دو اثر از نویسنده و روزنامه ­نگار بوکانی که القصه با استفاده از انتشار این کتابها و فعالیت در کانالی تلگرامی خود را برای عضویت در شورای این شهر کاندیدا کرده بود که البته خود را صاحب تالیفات متعدد می­ داند به عنوان نقطه شروعی برای رسوا کردن این جریان منحط که بر پایه دزدی قلمی و جعل کتاب بنا نهاده شده است، می­ پردازیم.
در فرآیند جعل کتاب دو جریان عمده بیش از هر پدیده دیگری خود را به رخ می ­کشد:
کپی کاری و سرقت آثار دیگران: همانگونه که از نامش پیداست نویسنده خود زحمتی برای نوشتن اثر نمی ­کشد و با سرقت از آثار دیگران و آثار منتشر شده می­ خواهد نامی برای خود در میان مولفین و صاحب نظران پیدا کرده و رزومه کاذب برای خود بسازد.
کتاب راهنمای جامع مربیگری هندبال که نام آقایان (خ-د، ف-ح و ا-ع) را به عنوان نویسنده یدک می­ کشد از این دست کتاب­هاست که سطر به سطر و حتی نقطه به نقطه آن با کپی از آثار نویسندگان دیگر به دست آمده و نویسندگان محترم حتی زحمت نوشتن یک سطر از این کتاب را به خود نداده­ اند که در اینجا به بررسی این سرقت واضح قلمی می­پردازیم:
نخستین سطر کتاب با عنوان تاریخچه هندبال در جهان شروع می شود با عنوان اشکال هندبال در صفحه ۲۲ خاتمه می یابد  که عیناً و کلمه به کلمه در سایت­ های مختلف اینترنتی  آمده است و نکته مهم آنکه تاریخ نشر این مطالب در صفحات اینترنتی به قبل از تاریخ چاپ و نگارش کتاب باز می­ گردد که در زیر تصویر صفحه نخست کتاب و آدرس صفحات اینترنتی و تارخ مطالب درج شده در آن به عنوان مستندات ارائه می­ شود.

,
,
,
,
,
,

این فقط حاصل جستجو در بخش آغازین کتاب است که خود گویای جعل و دزدی نویسندگان است و مسلماً با بررسی دیگر بخش­ های کتاب نیز کپی کاری­ های مشهود در آن­ها نیز دیده می­ شود که برای جلوگیری از اطاله کلام از آوردن آن­ها خودداری کرده و معتقدیم بررسی همین صفحات نیز برای اثبات مدعای این جستار و دزدی قلمی نویسندگان کاملاً مشهود است.
کتاب­سازی: کتاب سازی یعنی به هم چسپاندن تکه­های مختلف یک کتاب و یا بازنشر مجدد یک اثر و چسپاندن نام خود به عنوان نویسنده بدون آنکه کسی که عنوان نویسنده را یدک می­ کشد کار خاصی یا تحلیل و تفسیر و ترجمه ­ای انجام داده باشد بلکه تنها زحمت وی مزین کردن روی جلد کتاب به نام خود است.
مصداق بارز کتاب­سازی در سال­های اخیر در بوکان کتاب دیگری از آقایان (ا-ع، خ-د و ن-ر-ا) است با عنوان ارتباطات استراتژیک ورزشی کتابی که تنها به بازنشر ناقص یکی از آثار مهم و مشهور حوزه ورزش و رسانه پرداخته است.
چرا بازنشر و چرا ناقص؟
زیرا این کتاب تنها سه فصل از کتاب فوق را عیناً و صفحه به صفحه البته با حذف بخش­ هایی از کتاب آورده است. اما این بخش ها چرا و چگونه حذف شده­ اند و چرا تنها سه فصل بازنشر شده است؟
جواب بسیار ساده است:
وقتی در موتور جستجوی گوگل کتابی را جستجو می­ کنی در بخش گوگل بوک این موتور جستجو بخش ­هایی از کتاب را برای شما به نمایش می­ گذارد و به دلیل حق مالکیت مولفین (کپی رایت) تمامی کتاب را در اختیار مخاطب نمی نهد و وی را به کتابفروشی های اینترنتی مانند آمازون ارجاع می­ ذهد. همان فصل­ هایی که توسط گوگل باز می­ شوند نیز برای احقاق حقوق مولفین صفحاتی از آنان گذاشته نمی شود تا مخاطب صرفاً جهت آشنایی به کتاب دسترسی داشته باشد و نه استفاده از آن. جناب آقای (ع) و همکاران محترمشان با جستجو در موتور گوگل به کتاب فوق دسترسی پیدا کرده ­اند و همان سه فصلی را در کتاب خودشان بازنشر داده ­اند که گوگل به آن­ها اجازه داده است و همان صفحاتی که توسط گوگل حذف شده در کتاب آنان نیز نیامده است.
حال چند سوال اساسی پیش می­ آید: اگر مولف این کتاب پدرسن، کیمبرلی و لاسیلا هستند چرا اسم آقایان( ع ، د ، ر ) به عنوان مولف آمده است. کسانی که ترجمه و تحلیل و تفسیر پیشکش، حتی زحمت بازنشر نسخه اصلی را به خود نداده ­اند و تنها با یک جستجوی دو دقیقه ­ای در گوگل یک کتاب ساخته­ اند!
اگر بخش تالیفی آقایان همان واژه نامه ناقص انتهای کتاب است که امروزه یک فرهنگ لغت ساده و یا حتی یک نرم افزار موبایلی می­ تواند واژه نامه­ ای به مراتب گسترده­ تر و البته کم غلط تر در اختیار ما قرار دهد و مولفین کار شاقی نکرده ­اند و به جز این هیچ نشانه ­ای از تالیف در کتاب به چشم نمی­ خورد و جز کتاب­ سازی نامی بر آن نمی­ توان نهاد.
حال نکته جالب این است که فردی مانند آقای (ع) با این شیوه تالیف که ذکر آن رفت در قامت روزنامه ­نگار و دلسوز فرهنگ برای دیگران نسخه می­ پیچد و در قامت مدرس دانشگاه قرار است درس علم و پژوهش به دانشجویانش بدهد و خود را پژوهشگری صاحب چندین اثر و مقاله می ­داند که امیدواریم در جستارهای بعدی دیگر آثار ایشان و نویسندگان دیگر از این دست مورد کاوش قرار گرفته تا چنین راحت سر خوانندگان کلاه نرود و از علم و کتاب و پژوهش سوء استفاده نشود.
از همه مهمتر تقصیر اصلی متوجه نهاد صادر کننده مجوز انتشار این دست کتابهاست که به نظر می رسد این روزها زحمت تورق کتابهایی که عناوین تالیفی را یدک می کشند را به خود نمی دهند و تنها با سفارش فلان مسئول یا صرفا بخاطر قرابت با بهمان صاحب رانت مجوز صادر می کنند و زحمت نویسندگان واقعی و صاحبان تالیفات ارزشمن به باد داده می شوند.
یقینا ادامه این رویه باعث پیداش افرادی تهی بنیه و پر توقع خواهد شد که قصر پوشالی زیاده خواهی هایشان را بر روی خرابه سالها زحمت و مشقت اهالی فرهنگ و قلم خواهند ساخت و هر روز دکتراهای تقلبی و کپی شده شان باعث ابروریزی می شود.

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

انتهای پیام/ گ  زمانی نه چندان دور چاپ کتاب امری بس دشوار بود و بایستی مراحلی سنگین و پرهزینه را طی می ­نمود تا کتابی به زیور طبع آراسته گردد و به دست مخاطب برسد از این رو نه هر کس زحمت نوشتن کتاب به خود می­ داد و نه هر ناشری حاضر به سرمایه­ گذاری روی هر کتابی بود. با ورود به عصر فناوری­ های دیجیتال چاپ کتاب به امری بسیار سهل و آسان تبدیل شد و این علیرغم تمامی مزایایی که برای کتاب و مخاطبان کتاب داشت پای بسیاری از نانویسندگان و ناشران غیرمتعهد و غیرحرفه­ ای را به این وادی باز کرد و و علیرغم در دسترس قرار گرفتن کتاب­ های خوب، بازار کتاب پر شد از کتاب­های جعلی، دزدی و به واسطه ظهور اینترنت در همین دوره دسترسی به اطلاعات سطح پایین و بعضاً غلط نیز چندین برابر شد و این راه را  برای جاعلان کتاب و کتاب­سازان بازتر کرد.

,

اگر در فضای فرهنگی ایران و به واسطه حضور رسانه­ ها و منتقدانی که با چشمان باز کتاب­ ها را رصد می­ کنند این پدیده تا حدی تعدیل شده و تقلیل یافته است در شهر بوکان به دلیل حضور کمرنگ نقد و اینکه نویسندگان نیک می ­دانند که کسی از آن­ها بازخواست نمی­ کنند متاسفانه شاهد سیل کتاب­ های بی­ کیفیت، دزدی قلمی و کتاب­سازی هستیم و همین مسئله معدود آثار اصیل و شایسته را نیز تحت­ الشعاع قرار می­ دهد، چرا که در زمان ه­ای که هیچ معیاری برای قضاوت وجود نداشته باشند همه می­ توانند رزومه خیالی برای خود دست و پا کنند و به لقب استاد مفتخر شوند.
در این جستار و به عنوان نمونه با بررسی دو اثر از نویسنده و روزنامه ­نگار بوکانی که القصه با استفاده از انتشار این کتابها و فعالیت در کانالی تلگرامی خود را برای عضویت در شورای این شهر کاندیدا کرده بود که البته خود را صاحب تالیفات متعدد می­ داند به عنوان نقطه شروعی برای رسوا کردن این جریان منحط که بر پایه دزدی قلمی و جعل کتاب بنا نهاده شده است، می­ پردازیم.
در فرآیند جعل کتاب دو جریان عمده بیش از هر پدیده دیگری خود را به رخ می ­کشد:
کپی کاری و سرقت آثار دیگران: همانگونه که از نامش پیداست نویسنده خود زحمتی برای نوشتن اثر نمی ­کشد و با سرقت از آثار دیگران و آثار منتشر شده می­ خواهد نامی برای خود در میان مولفین و صاحب نظران پیدا کرده و رزومه کاذب برای خود بسازد.
کتاب راهنمای جامع مربیگری هندبال که نام آقایان (خ-د، ف-ح و ا-ع) را به عنوان نویسنده یدک می­ کشد از این دست کتاب­هاست که سطر به سطر و حتی نقطه به نقطه آن با کپی از آثار نویسندگان دیگر به دست آمده و نویسندگان محترم حتی زحمت نوشتن یک سطر از این کتاب را به خود نداده­ اند که در اینجا به بررسی این سرقت واضح قلمی می­پردازیم:
نخستین سطر کتاب با عنوان تاریخچه هندبال در جهان شروع می شود با عنوان اشکال هندبال در صفحه ۲۲ خاتمه می یابد  که عیناً و کلمه به کلمه در سایت­ های مختلف اینترنتی  آمده است و نکته مهم آنکه تاریخ نشر این مطالب در صفحات اینترنتی به قبل از تاریخ چاپ و نگارش کتاب باز می­ گردد که در زیر تصویر صفحه نخست کتاب و آدرس صفحات اینترنتی و تارخ مطالب درج شده در آن به عنوان مستندات ارائه می­ شود.

,
,
,
,
,
,

 

,

این فقط حاصل جستجو در بخش آغازین کتاب است که خود گویای جعل و دزدی نویسندگان است و مسلماً با بررسی دیگر بخش­ های کتاب نیز کپی کاری­ های مشهود در آن­ها نیز دیده می­ شود که برای جلوگیری از اطاله کلام از آوردن آن­ها خودداری کرده و معتقدیم بررسی همین صفحات نیز برای اثبات مدعای این جستار و دزدی قلمی نویسندگان کاملاً مشهود است.
کتاب­سازی: کتاب سازی یعنی به هم چسپاندن تکه­های مختلف یک کتاب و یا بازنشر مجدد یک اثر و چسپاندن نام خود به عنوان نویسنده بدون آنکه کسی که عنوان نویسنده را یدک می­ کشد کار خاصی یا تحلیل و تفسیر و ترجمه ­ای انجام داده باشد بلکه تنها زحمت وی مزین کردن روی جلد کتاب به نام خود است.
مصداق بارز کتاب­سازی در سال­های اخیر در بوکان کتاب دیگری از آقایان (ا-ع، خ-د و ن-ر-ا) است با عنوان ارتباطات استراتژیک ورزشی کتابی که تنها به بازنشر ناقص یکی از آثار مهم و مشهور حوزه ورزش و رسانه پرداخته است.
چرا بازنشر و چرا ناقص؟
زیرا این کتاب تنها سه فصل از کتاب فوق را عیناً و صفحه به صفحه البته با حذف بخش­ هایی از کتاب آورده است. اما این بخش ها چرا و چگونه حذف شده­ اند و چرا تنها سه فصل بازنشر شده است؟
جواب بسیار ساده است:
وقتی در موتور جستجوی گوگل کتابی را جستجو می­ کنی در بخش گوگل بوک این موتور جستجو بخش ­هایی از کتاب را برای شما به نمایش می­ گذارد و به دلیل حق مالکیت مولفین (کپی رایت) تمامی کتاب را در اختیار مخاطب نمی نهد و وی را به کتابفروشی های اینترنتی مانند آمازون ارجاع می­ ذهد. همان فصل­ هایی که توسط گوگل باز می­ شوند نیز برای احقاق حقوق مولفین صفحاتی از آنان گذاشته نمی شود تا مخاطب صرفاً جهت آشنایی به کتاب دسترسی داشته باشد و نه استفاده از آن. جناب آقای (ع) و همکاران محترمشان با جستجو در موتور گوگل به کتاب فوق دسترسی پیدا کرده ­اند و همان سه فصلی را در کتاب خودشان بازنشر داده ­اند که گوگل به آن­ها اجازه داده است و همان صفحاتی که توسط گوگل حذف شده در کتاب آنان نیز نیامده است.
حال چند سوال اساسی پیش می­ آید: اگر مولف این کتاب پدرسن، کیمبرلی و لاسیلا هستند چرا اسم آقایان( ع ، د ، ر ) به عنوان مولف آمده است. کسانی که ترجمه و تحلیل و تفسیر پیشکش، حتی زحمت بازنشر نسخه اصلی را به خود نداده ­اند و تنها با یک جستجوی دو دقیقه ­ای در گوگل یک کتاب ساخته­ اند!
اگر بخش تالیفی آقایان همان واژه نامه ناقص انتهای کتاب است که امروزه یک فرهنگ لغت ساده و یا حتی یک نرم افزار موبایلی می­ تواند واژه نامه­ ای به مراتب گسترده­ تر و البته کم غلط تر در اختیار ما قرار دهد و مولفین کار شاقی نکرده ­اند و به جز این هیچ نشانه ­ای از تالیف در کتاب به چشم نمی­ خورد و جز کتاب­ سازی نامی بر آن نمی­ توان نهاد.
حال نکته جالب این است که فردی مانند آقای (ع) با این شیوه تالیف که ذکر آن رفت در قامت روزنامه ­نگار و دلسوز فرهنگ برای دیگران نسخه می­ پیچد و در قامت مدرس دانشگاه قرار است درس علم و پژوهش به دانشجویانش بدهد و خود را پژوهشگری صاحب چندین اثر و مقاله می ­داند که امیدواریم در جستارهای بعدی دیگر آثار ایشان و نویسندگان دیگر از این دست مورد کاوش قرار گرفته تا چنین راحت سر خوانندگان کلاه نرود و از علم و کتاب و پژوهش سوء استفاده نشود.
از همه مهمتر تقصیر اصلی متوجه نهاد صادر کننده مجوز انتشار این دست کتابهاست که به نظر می رسد این روزها زحمت تورق کتابهایی که عناوین تالیفی را یدک می کشند را به خود نمی دهند و تنها با سفارش فلان مسئول یا صرفا بخاطر قرابت با بهمان صاحب رانت مجوز صادر می کنند و زحمت نویسندگان واقعی و صاحبان تالیفات ارزشمن به باد داده می شوند.
یقینا ادامه این رویه باعث پیداش افرادی تهی بنیه و پر توقع خواهد شد که قصر پوشالی زیاده خواهی هایشان را بر روی خرابه سالها زحمت و مشقت اهالی فرهنگ و قلم خواهند ساخت و هر روز دکتراهای تقلبی و کپی شده شان باعث ابروریزی می شود.
انتهای پیام/ گ

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه