اخبار داغ

دلنوشته ای از سوز سینه برای الٰهه!

دلنوشته ای از سوز سینه برای الٰهه!
قبلا گفته ام و همینجا نوشته ام، ما حاضریم مستعمره تهران شویم. عیبی ندارد حتی اگر هشتاد درصد نفت و بخش اعظم آب و برق و عمده محصولات کشاورزی کشور در خوزستان تولید می شود اما بازهم حاضریم مستعمره تهران شویم!
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از رهیاب،کاش می شد شادگان، اندیکا، کوت عبدالله، منبع آب و بقیه شهرها و محلات محروم خوزستان را از نقشه می کندیم و می کوبیدیم وسط تهران!

قبلا گفته ام، بازهم می نویسم. اگر از توابع تهران بودیم لااقل حرف مان به گوش ناشنوای برخی ها بهتر می رسید...

الهه، دختر دوساله خوزستانی ساکن منطقه بسیار محروم "دارخوین" از توابع شهر شادگان، در حین بازی کردن به درون چاه فاضلاب روباز سقوط می کند، غرق می شود و هیچ کس خبردار نشد... تا اینجای داستان اگر انسانیت داشته باشیم کفایت می کند برای فریاد زدن! و دو روز بعد جنازه این دختر معصوم در چاه فاضلابی پیدا می شود و صدحیف که این دردنامه یک "داستان" نیست و صد آه از اینکه الهه نه اولین دختربچه خوزستانی بوده و نه آخرینش که به کام مرگ و آن هم مرگ دلخراش می رود!

الهه با دردناکترین شکل ممکن به کام مرگ رفت ولی هیچ بازیگر و خواننده ای برایش پیام منتشر نکرد، عموپورنگ به منزلش نرفت، رییس جمهور پیامی نداد، از وزیر بهداشت و وزیر نیرو و دیگران هیچ خبری نشد، مردم در شبکه های اجتماعی حرکتی نکردند، آب از آب هم تکان نخورد، چرا؟! چون اینجا خوزستان است و مردمانش عادت کرده اند به سختی و بلا به بیکاری به بی آبی و بی برقی! مرزبانی اش با ما و قاچاق کالای لوکس از مرز با فلان ابن فلان!

اینجا سرزمین نخل های بدون سر و مدیران پردردسر است! زیاده هم حرف بزنی رییس جمهور مملکت می آید راست راست در چشمانت نگاه می کند و پیرامون عذاب_الهی برای تو وعظ می خواند! چه اینکه عذاب الهی در واقع مدیران ناکارآمدی هستند که بواسطه ندانم کاری ها و بی تدبیری های شان هنوز بسیاری از مناطق و شهرهای خوزستان سیستم فاضلاب شهری ندارند و تو چه می دانی در مجاورت لوله های نفت باشی و با تانکر برایت آب شرب بیاورند و هیچکس هم دم برنیاورد یعنی چه؟!

در همین کلانشهر اهواز محلاتی داریم که فاضلاب شان از طریق کانال های آب سطحی دفع می شود، بگذار شفاف تر بگویم، جوی آب زلال و خنک کنار خیابان ولی عصر تهران را در نظر بگیر! حالا فرض کن در برخی محلات ما در همین جوی بجای آب٬ فاضلاب است و به جای درخت....  باورتان می شود که "همایون یوسفی" نماینده همین مردم است و برای عکس سلفی با خانم موگرینی تا کمر خم می شود؟!

آقای یوسفی برای پیگیری کدام یک از مشکلات مردم اهواز جلوی کسی تا کمر خم شده؟! اقای شریعتی استاندار خوزستان که در روزهای منتهی به انتخابات بار سفر بسته بود و به هر کوی و برزنی سر می زد حالا برای پدر و مادر الهه دوساله و مردم شادگان چه پاسخی دارد؟!

دردها بسیار است... چرا مردم خوزستان با وجود رودخانه های مختلف از امکانات ورزش های آبی تا این حد کم بهره اند؟! چه کسی پاسخگوی جان چندین گردشگری است که روزهای قبل در چالکندی دزفول غرق شدند؟! چرا در گرمای بالای پنجاه درجه هیچ مدیری عرضه برپا کردن چند ایستگاه توزیع نوشیدنی را هم نداشت؟!

چه کسی باید پاسخگوی مشکل آب شرب مردم ایذه باشد؟ مگر نه اینکه آقای نوبخت قول رفع مشکل را داده بود؟

چرا می خواهند آب شیرین رودخانه علا در شهر صیدون باغملک را به استان دیگری برای درختکاری منتقل کنند و مردم روستاهای پایین دست همان رودخانه مشکل آب شرب دارند؟!...
 
چرا "دز" که بستر وحدت رزمندگان ما بوده حالا مایه تفرقه می شود؟! و هزار و یک چرای دیگر که پاسخش ساده است اما عزمی برای برطرف کردن آن نیست.

من مرگ الهه را یک اتمام حجت می دانم برای هر مدیری که ذره ای تقوا و غیرت و حتی انسانیت در وجودش باشد و تاکنون توانش را بجای رسیدگی به مشکلات مردم صرف بازی های سیاسی و رقابت های رایج تصاحب قدرت کرده است.

با این همه، کور باد آنکه گمان می کند بچه های خوزستان بخاطر بی تدبیری های عده ای دنیاطلب دست از ارزش های شان می کشند... تقوی فر، دریساوی، قربانی، کجباف، خلیلی و ده ها شهید مدافع حرم خوزستانی نشان از عهدی دارند که با خمینی و خلف شایسته اش بسته ایم.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, رهیاب,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

 

,

انتهای پیام/

]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه