اخبار داغ

پدر آزاده مرحوم جهانبخش اکبری:

خواندن نماز حاجت و سجده شکر من باعث خوشحالی فرزندم شد

خواندن نماز حاجت و سجده شکر من باعث خوشحالی فرزندم شد
پدر مرحوم آزاده جهانبخش اکبری با بیان اینکه پس از آزادی فرزندم در مراسم استقبال اول نماز حاجت و سجده شکر را به جا آوردم و بعد به استقبال فرزندم رفتم ، گفت: فرزندم گفت پدر من را با این عملت تا آسمان بالا بردی.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ نور الله اکبری پدر مرحوم آزاده جهانبخش اکبری در گفتگو با خبرنگار سامان ما با اشاره بر اینکه جهانبخش در سن 20 سالگی اسیر شد ، اظهار داشت: زمانی که اسیر شد تنها 15 روز از خدمت سربازی اش باقی مانده بود .

اکبری با بیان اینکه از خاطرات دوران اسارات تعریف می کرد تمام پر از سختی و مشقت فروان بود ، عنوان کرد: در خاطراتش صحبتش بر این بود که اردوگاه که در آنجا بودیم همیشه پر از آب بود .

اقای اکبری در موردی یکی از خاطرات مرحوم جهانبخش اکبری گفت:  پسرم تعریف می کرد  یک روز صدام به اردوگاه آمد و گفت هر کسی که  می خواد به زیارت کربلا برود دست هایش را بالا بگیرد و همه اسرا دست هایشان را بالا گرفتن و زمانی که خواستند ما را راهی کربلا کنند گفتند باید پرچم عراق را به دست بگیرید که هیچ کدوم از اسرا حاضر به این کار نشدن که پرچم دشمن را به دست بگیرند ،و هیچ یک از اسرا حاضر به انجام این کار نشدند.

پدر ازاده مرحوم جهانبخش اکبری با بیان اینکه تمام خاطرات پسرم در اسارت سختی و شکنجه های زیاد بوده است ، اذعان داشت: خبر آزادی پسرم را یکی از پسران از تلویزیون شنیده بود و به من خبر داد و گفت بابا 32 اسیر به شهرکرد میایدند و تلوزیون اسم داداشی را هم اعلام کرد .

وی با بیان اینکه زمانی که به استقبال پسرم رفتیم گفتم پسرم را نیاورید چرا که من در این مدت از خداوند خواسته ام که پسرم صحیح و سالم به وطن برگردد و باید شکر پروردگار را به جا بیاوریم و اول نماز حاجت را خواندم بعد به استقبال پسرم رفتم ، اذعان داشت: پسرم گفت پدر با این نمازی که خواندی من را تا آسمان بالا بردی چرا که در بین این 32 اسیر هیچ کدوم از خانواده ها چنین کاری را انجام ندادند.

پدر جهانبخش اکبری تصریح کرد: از تمامی مردم سامان ممنون هستم که در مراسم استقبال و مراسم تشیع جنازه فرزندم سنگ تمام گذاشتند.

وی گفت: این یک سال داغ از دست دادنش از سختی ها که در زمان اسارتش کشیدیم بیشتر است و داغ دوری خودش و فرزندش برایمان بسیار سخت است در هر حال راضیم به رضای حق و خدواند هر چیزی را که مقدر کرده است را سپاسگذار هستم .

نسرین صحرا نشین همسر مرحوم آزاده جهانبخش اکبری در گفتگو با خبرنگار سامان ما  با اشاره بر اینکه دوران اسارت اقای اکبری سه سال طول کشید و در اردوگاه رمادیه اسیر بود ، عنوان کرد: در زمان اسارت ما باهم نامزد بودیم من منتظر ماندم تا از اسارت برگردد و می گفتم او در سختی است و من نمی توانم رهایش کنم .

صحرانشین با اشاره بر اینکه تمامی خاطراتش سختی و عذاب در دوران اسارت بوده است ، بیان داشت: بعد از آزادی نیز اکثرا بیمار بود و به دلیل شیمیایی شدن و شکنجه های دوران اسارت در بیمارستان بود.

وی با بیان اینکه در حال حاضر حقوق دریافتی از اداره ورزش و جوانان است، اذعان داشت: برای بیناد شهید و ایثارگران درخواست وام مسکن دادیم که هنوز در نوبت قرار گرفته ایم .

صحرانشین با اشاره بر اینکه در طول این یک سال چندی که از پدر و پسر را از دست دادیم بسیار برایمان این مدت سخت گذاشته است، تصریح کرد: و هرروز که از خواب بیدار می شوم و می بینم پسرم و همسرم در منزل نیستند حال خوبی ندارم اما زمانی که به سختی ها و مشقت ای حضرت زینب فکر می کنم و صبوری ایشان ، به خودم صبر و استقامت می دهم و حضرت زینب (س) را الگو قرار میدم .

انتهای پیام/
 

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, سامان ما,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, سامان ما,
,
,
,
,
,
,
,
,
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه