اخبار داغ

به بهانه روز شعر و ادب پارسی؛

«سرخوش تفرشی» غزلسرای مشهور ایرانی

«سرخوش تفرشی» غزلسرای مشهور ایرانی
میرزا یحیی خان سرخوش تفرشی از شعرای قدیمی شهر تفرش است که در قرن ۱۴ زندگی می کرده و در سرودن اشعار غزل تبحر داشته است. غزلیات او در دوره قاجار به لحاظ ادبی، به دوره ی بازگشت معروف است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از ندای تفرش، میرزا یحیی خان سرخوش تفرشی از شعرای قدیمی شهر تفرش است که در قرن ۱۴ زندگی می کرده و در سرودن اشعار غزل تبحر داشته است. غزلیات او در دوره قاجار به لحاظ ادبی، به دوره ی بازگشت معروف است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ندای تفرش,

سرخوش تفرشی که بود؟

, سرخوش تفرشی که بود؟, سرخوش تفرشی که بود؟,

سرخوش در سال ۱۲۲۷ هجری قمری در تفرش متولد شد. سرخوش در یکی از سروده های خود به تفرش اشاره کرده است.

,

«باشد اگرچه گلشن تفرش وطن مرا                               در ری کنون زباده عشق تو سرخوشم»

,

وی دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در محضر پدر خود حاج میرزا عبدالغنی به تحصیل علم پرداخت. مدتی را در نزد میرزا محمد علی برادر بزرگ خود که از جمله شاگردان حاجی ملاهادی سبزواری بود گذراند و تحصیل علم را ادامه داد. سرخوش تفرشی در هنر و خوشنویسی نیز مهارت داشت.

,

در نوجوانی مقدمات زبان‌ های پارسی و عربی را فراگرفت. در همین ایام و به درخواست برادر بزرگ خود که سرخوش تفرشی را مستعد می‌دید، به تهران آمد.

,

پس از مرگ میرزاعبدالغنی (پدرش) در سال ۱۲۹۵ هـ.ق، به تفرش بازگشت و بعد از مدتی همراه دایی خود که در خرم‌آباد در امور دولتی بود، به لرستان و خوزستان رفت.

,

مدت ده سال در خدمات دولتی، در آن مناطق مشغول بود و سپس به تهران بازگشت و به سال ۱۳۰۸ هـ. ق کار دولتی خود و همچنین سرودن شعر را ادامه داد. در همین زمان دیوان اشعار خود را که شامل غزلیات و رباعیات بود منتشر کرد.

,

, ,

سرخوش تفرشی در سال ۱۳۳۸ هجری قمری در سن ۶۱ سالگی دارفانی را وداع گفت و در جوار آرامگاه شاه عبدالعظیم حسنی در شهر ری به خاک سپرده شد.

,

ویژگی های شعر سرخوش تفرشی

, ویژگی های شعر سرخوش تفرشی, ویژگی های شعر سرخوش تفرشی,

سرخوش تفرشی در سرودن اشعارش، پیرو سبک حافظ است؛ علاوه بر دیوان اشعارش که شامل غزلیات و رباعیات است، منظومه «گوی کوچوکان»، منظومه «طرب‌نامه» و مثنوی «شکرستان» را نیز به رشته تحریر درآورده است.

,

 دیوان سرخوش مشتمل بر مقدمه، دیوان غزلیات و سپس مقطعات و رباعیات است. مقدمه‌ ای که شرح حالی از مؤلف (یحیی خان تفرشی)، مختصری از جغرافیای زادگاهش و نگارشی از ذکاء‌ الملک محمدحسین خان اصفهانی متخلّص به فروغی در رابطه با اثر مؤلف است.

,

سرخوش بی گمان یکی از بهترین غزلسرایان روزگار خود بوده ولی در انواع دیگر شعر، توفیق غزلسرایی خویش را نیافته است. هر چند در کار مثنوی سرایی نیز تبحری نشان داده و مثنوی «شکرستان» از او به یادگار مانده است.

,

غزلهای سرخوش، زیبایی و لطف و انسجامی ویژه دارد؛ در سخن وی سرخوشی و نشاط بیشتر از بث و شکوی در ناسزاواری روزگار و آه و ناله به چشم می خورد. در بسیاری از غزلهایش نرمی و روانی، سخن او را در حد بیانی سهل و ممتنع اوج می دهد.

,

دیوان سرخوش از غزلهای دلپذیر مشحون است؛ در سراسر دیوانش به ندرت مواردی دیده می شود که شاعر به سلامت سخن خود بی اعتنایی ورزیده باشد مانند آوردن «یاء مطیعی» نه در جای خود و یا قافیه ساختن «یاء مجهول» با «یاء معروف» در این بیت:

,

 «نظر چگونه ببندم ز چون تو منظوری                                   که در میانه ی خوبان به حسن مشهوری»

,

اکثر لغات در غزلیات سرخوش ساده و قابل فهم است و دور از ابهام و پیچیدگی است. ترکیبات دشوار به ندرت در اشعارش دیده می شود. اشعارش از لحاظ تفکر بیشتر درونگرا، عارفانه و عاشقانه است و همواره در طلب دیدار یار است و گاهی مخاطب را پند و اندرز می دهد.

,

نکته مهم دیگری که در اشعار سرخوش دیده می شود این است که در عین درونگرا بودن، شادی گرایی به شدت در اشعار سرخوش تأکید شده است و در اکثر غزلیات از شاد بودن و نشاط داشتن حرف می زند. کم تر دیده شده شاعر از غم و اندوه حرفی بزند و اگر هم بوده به خاطر دوری از معشوق بوده است.

,

از لحاظ فکری بیشتر ابیات عاشقانه و تا حدودی عارفانه است. سرخوش تفرشی دارای ۲۲۲ غزل عاشقانه و عارفانه است و سبک شعری شاعر تغزلی همراه با پند و اندرز و مفاهیم عارفانه است.

,

نمونه هایی از غزل سرخوش تفرشی:

, نمونه هایی از غزل سرخوش تفرشی:, نمونه هایی از غزل سرخوش تفرشی:,

آن کمندی که بدان بسته دل زار من است             چین به چین حلقه به حلقه شکن اندر شکن است

,

زلف آویخته بر عارض همچون قمرش                   سنبلی مشک فشان بر ورق یاسمن است

,

بس که تنگ است در این نکته مرا فکر عمیق         لب ببندم ز دهانش که نه جای سخن است

,

ماه کی چون رخ زیبای تو اندر فلک است             سرو کی چون قد رعنای تو اندر چمن است

,

صید آهو روشی شد دل من کز خط و خال            غیرت آهوی چین رشک غزال ختن است

,

هر زمان پیرهن از رشک به تن چاک زنم               تا هم آغوش ببینم به تنش پیرهن است

,

                                     قصه عشق تو غصه سرخوش به مثل

,

                                     داستان غم شیرین و دل کوهکن است

,

                                                                                      (سرخوش تفرشی،۱۴:۱۳۶۰)

,

                                  

,

عاجز شدم از حساب کاغذ                                   وز زحمت اکتساب کاغذ

,

گر جمع شود مرا مکاتیب                                     ترتیب شود کتاب کاغذ

,

با اینهمه نامه آن جفا کیش                                 ننوشت مرا جواب کاغذ

,

                                   ننوشتن نامه خود جواب است

,

                                  سرخوش چه کنی حساب کاغذ

,

                                                                                                            (همان:۶۸)

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه