پیر غلام امام حسین (ع) در ابرکوه:
اولین بار که مداحی کردم 8 ساله بودم/ عزاداری کودکان، اشکم را در می آورد
پیر غلام امام حسین (ع) در ابرکوه گفت: راز جذابیت نوحه ای که سال های سال صبح روز عاشورا می خوانم، متن و شعر آن نیست بلکه حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است، که مردم را به سمت خود می کشاند.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از یزدرسا، حاج سید جلیل قائم محمدی ابرقویی پیر غلام اهل بیت (ع) فرزند سید رضا، که طبق شجره نامه 30 نسل قبلشان به امام سجاد (ع) می رسد، در سال 1312 هجری شمسی در خانواده ای مذهبی در شهرستان ابرکوه متولد شد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, یزدرسا,آقا جلیل در مدرسه مولوی ابرکوه تا ششم ابتدایی تحصیل کرد و بعد از آن در امور کشاورزی به پدر کمک می کرد، تا اینکه در سن 24 سالگی برای آموختن حرفه خیاطی به شیراز رفت و تا 30 سالگی در آنجا مشغول شد. همان زمان با خانم صدیقه السادات نجفی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 3 پسر و یک دختر است.
فرارسیدن ماه محرم فرصتی شد تا خبرنگار یزدرسا، یکبار دیگر سراغ پیر غلام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برود و ناگفته های ایشان را با زبان قلم بیان کند.
اولین بار که مداحی کردم 8 ساله بودم
حاج سید جلیل قائم محمدی ابرقویی پیشکسوت مداحان ابرکوه گفت: حدود 8 ساله بودم که با تشویق های مرحوم بی بی فاطمه قیومی مادرم و علاقه ای که به نوحه خوانی داشتم، در کنار شغل خیاطی مداحی را نیز شروع کردم. برای اولین بار نوحه های حاج ملاحسن قیومی پدر بزرگم را در مجلسی که به اصطلاح آخوند روضه خوان نیامده بود، خواندم.
وی افزود: درد است و یتیمی ای پدرجان/ نه چاره بود پدر نه درمان/ و الله یتیمی نیست آسان/ ای داد از یتیمی/ فریاد و فغان از اسیری/ من دختر کشور حجازم/ در شهر و دیار خود عزیزم/ شامی به گمان که من کنیزم، اینها اشعاری بود که برای اولین بار در مجلس عمومی خواندم.
قائم محمدی خاطر نشان کرد: به پیشنهاد و همکاری مرحوم حاج آقا نورالله مهدوی، مرحوم شیخ محمد ابراهیم کریمی و حاج آقا امیر عظیمی برای همیشه از شیراز به ابرکوه آمدم و بیشتر در مجالس روضه خوانی و ایام محرم، مداحی می کردم.
زمانی شهرستان ابرکوه تنها یک هیئت عزاداری داشت
وی بیان کرد: کل شهرستان ابرکوه یک هیئت عزاداری داشت که از حسینیه دربقلعه به سمت منزل ابوطالبی حرکت می کرد و پس از عبور در محله های دروازه میدان، گل کاران، جهانستان، نبادان و... به حسینیه بر می گشت.
قائم محمدی یادآور شد: اولین هیئت ابرکوه که گاهی جمعیت آن به 15 الی 20 نفر می رسید، فقط یک طبل و شیپور داشت، که از فردی به نام فتح الله پورصدری اولین فروشنده تجهیزات عزاداری در ابرکوه بود، تهیه می کرد. در گذشته مثل امروز برگزاری مجالس روضه خوانی فراگیر نبود و به ندرت در منزل افرادی مثل ابوطالبی، آقازاده و حاج سید ملک آقا مراسم برپا می شد.
سبک های جدید مداحی نباید حقیقت عاشورا را خدشه دار کند
پیشکسوت مداحان ابرکوه، با تأکید بر اینکه به سبک سنتی، مداحی می کنم که برای مردم شهر هم جذابیت دارد، گفت: سبک مداحی، آداب و رسوم عزاداری هر منطقه و شهری متفاوت است و تا زمانی که این شیوه ها، به فرهنگ عاشورا، حقیقت کربلا و قیام امام حسین (ع)، خدشه ای وارد نکند بلکه باعث جذب جوانان شود، خوب است.
قائم محمدی با اشاره به اینکه کم کم هیئت های محلات مختلف از هیئت اصلی شهر مستقل شدند، عنوان کرد: با وجودی که بیش از هزار و 400 سال از واقعه کربلا می گذرد، ولی روز به روز عاشورا برای مردم زنده تر می شود و تا یوم القیامه زنده خواهد ماند و کهنه نمی شود.
عزاداری بچه های قد و نیم قد، اشکم در می آورد/ حضور جوانان در هیئت ها کمرنگ نشده است
وی اذعان کرد: پیر و جوان، زن و مرد در همه زمان ها مخلصانه و بی غرض عاشق امام حسین (ع) و اهل بیت علیهم السلام بودند و هستند. امروز نیز در هیئت ها، جوانانی هستند که از ته دل سینه و زنجیر می زنند و برای آقا اشک می ریزند. چنانچه خودم نیز با دیدن بچه های قد و نیم قدی که با شور و اشتیاق عزاداری می زنند، گریه می کنم.
پیر غلام امام حسین (ع) تأکید کرد: امروز حضور جوانان در هیئت ها کمرنگ نشده است، بلکه جمعیت زیاد و محلات متعدد، باعث شده است هیئت های هر محل مستقل شود و مجالس جداگانه برپا کنند.
بارها عنایت امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) را تجربه کردم
مداح ابرکوهی با بغض و اشک گفت: بارها عنایت و نظر آقام امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) را در زندگی تجربه کردم. آه در زندگی نداشتم ولی وقتی قدم در این راه گذاشتم، خیر و برکت آن بزرگان را در زندگی دیدم. از نظر مادی صرف خیاطی کردن نمی توانستم به این موقعیتی که الان دارم، برسم. از نظر معنوی هم برکات زیادی دیدم ولی برکت اصلی این است که امیدوارم خداوند از من راضی باشد و قبول کند و ذخیره آخرتم شود.
خادم امام حسین (ع) گفت: اول هر منبر و مجلس روضه ای که می روم، این ابیات را قرائت می کنم: شادم همه عمر تا حسین می گویم/ راز دل خویش با حسین می گویم/ آن شب که چراغ عمر من گشت خاموش/ تاریکی قبر یا حسین می گویم/ خوبان همه قطره اند و دریا است حسین/ مردم همه بنده اند و مولا است حسین/ ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش/ از بس که کَرَم دارد و آقا است حسین.
به امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) گفتم: من نوکر نوکر شما هستم
حالا بشنویم صحبت های همسر فداکار و مادر مهربان که به عشق مادرش فاطمه زهرا (س) پا به پای همسرش، موانع و مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت، تا در سایه سار ائمه اطهار علیهم السلام، زندگی با برکتی برای خانواده اش فراهم کند.
صدیقه السادات نجفی همسر قائم محمدی در گفتگو با خبرنگار سرو ابرکوه، اظهار کرد: در سن سه سالگی مادرم و در 5 سالگی پدرم را از دست دادم و نزد عمو و مادربزگم زندگی کردم، تا اینکه در سن 18 سالگی عروس خانواده سید رضا قائم محمدی شدم.
نجفی ادامه داد: همیشه سعی کردم با خدمت به همسرم، برکات خادمی امام حسین (ع) و ائمه اطهار شامل حال من نیز بشود. هر چند با برقرار کردن آرامش در خانه یا مهیا کردن غذاهایی که برای همسرم خوب است و مانع گرفتگی صدای وی نشود.
همسرم یک قدم برای امام حسین برداشت خدا صد برابر جبران کرد
همسر مداح اهل بیت (ع) تأکید کرد: از برکات ذات مقدس امام حسین (ع) در زندگی ما همین بس که فرزندان صالح و سالمی دارم که مایه افتخار و سرافرازی ما هستند.
وی گفت: افتخار می کنم که همسرم نوکری امام حسین (ع) و خاندانش را می کند. حتی در سفر به کربلای معلا به امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) گفتم: من نوکر نوکر شما (همسرم) هستم. اگر آقا جلیل یک قدم برای برگزیدگان خدا برداشت، در عوض خدا برایش صد برابر جبران کرد.
راز جذابیت نوحه صبح عاشورا؛ حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است
در پایان آقا جلیل قائم محمدی نوحه ای که سال های سال صبح روز عاشورا در هئیت دربقلعه می خواند و هر سال برای علاقه مندان تازگی دارد، را به مخاطبان تقدیم کرد و گفت: راز جذابیت این نوحه، متن و شعر آن نیست بلکه حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است، که مردم را به سمت خود می کشاند.
بهر اسیری زینبم خود را مهیا کن؛ امر من اجرا کن
خواهر به جان من تو کمتر شور و غوغا کن؛ امر من اجرا کن
دیدی سرم را در میان طشت زر زینب؛ روزت شود چون شب
با یک سخنرانی یزدید دون تو رسوا کن؛ امر من اجرا کن
در بین ره طفلی اگر روی زمین افتاد؛ یا کودکی جان داد
این را سوار و آن دگر را دفن تنها کن؛ امر من اجرا کن
لازم به ذکر است مستند «پله های یک منبر» داستان زندگی آقا جلیل قائم محمدی است، که ساخت آن از سال 95 توسط اصغر عباسی نویسنده و کارگردان ابرکوهی کلید خورده است.
انتهای پیام/
آقا جلیل در مدرسه مولوی ابرکوه تا ششم ابتدایی تحصیل کرد و بعد از آن در امور کشاورزی به پدر کمک می کرد، تا اینکه در سن 24 سالگی برای آموختن حرفه خیاطی به شیراز رفت و تا 30 سالگی در آنجا مشغول شد. همان زمان با خانم صدیقه السادات نجفی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 3 پسر و یک دختر است.
فرارسیدن ماه محرم فرصتی شد تا خبرنگار یزدرسا، یکبار دیگر سراغ پیر غلام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برود و ناگفته های ایشان را با زبان قلم بیان کند.
اولین بار که مداحی کردم 8 ساله بودم
حاج سید جلیل قائم محمدی ابرقویی پیشکسوت مداحان ابرکوه گفت: حدود 8 ساله بودم که با تشویق های مرحوم بی بی فاطمه قیومی مادرم و علاقه ای که به نوحه خوانی داشتم، در کنار شغل خیاطی مداحی را نیز شروع کردم. برای اولین بار نوحه های حاج ملاحسن قیومی پدر بزرگم را در مجلسی که به اصطلاح آخوند روضه خوان نیامده بود، خواندم.
وی افزود: درد است و یتیمی ای پدرجان/ نه چاره بود پدر نه درمان/ و الله یتیمی نیست آسان/ ای داد از یتیمی/ فریاد و فغان از اسیری/ من دختر کشور حجازم/ در شهر و دیار خود عزیزم/ شامی به گمان که من کنیزم، اینها اشعاری بود که برای اولین بار در مجلس عمومی خواندم.
قائم محمدی خاطر نشان کرد: به پیشنهاد و همکاری مرحوم حاج آقا نورالله مهدوی، مرحوم شیخ محمد ابراهیم کریمی و حاج آقا امیر عظیمی برای همیشه از شیراز به ابرکوه آمدم و بیشتر در مجالس روضه خوانی و ایام محرم، مداحی می کردم.
زمانی شهرستان ابرکوه تنها یک هیئت عزاداری داشت
وی بیان کرد: کل شهرستان ابرکوه یک هیئت عزاداری داشت که از حسینیه دربقلعه به سمت منزل ابوطالبی حرکت می کرد و پس از عبور در محله های دروازه میدان، گل کاران، جهانستان، نبادان و... به حسینیه بر می گشت.
قائم محمدی یادآور شد: اولین هیئت ابرکوه که گاهی جمعیت آن به 15 الی 20 نفر می رسید، فقط یک طبل و شیپور داشت، که از فردی به نام فتح الله پورصدری اولین فروشنده تجهیزات عزاداری در ابرکوه بود، تهیه می کرد. در گذشته مثل امروز برگزاری مجالس روضه خوانی فراگیر نبود و به ندرت در منزل افرادی مثل ابوطالبی، آقازاده و حاج سید ملک آقا مراسم برپا می شد.
سبک های جدید مداحی نباید حقیقت عاشورا را خدشه دار کند
پیشکسوت مداحان ابرکوه، با تأکید بر اینکه به سبک سنتی، مداحی می کنم که برای مردم شهر هم جذابیت دارد، گفت: سبک مداحی، آداب و رسوم عزاداری هر منطقه و شهری متفاوت است و تا زمانی که این شیوه ها، به فرهنگ عاشورا، حقیقت کربلا و قیام امام حسین (ع)، خدشه ای وارد نکند بلکه باعث جذب جوانان شود، خوب است.
قائم محمدی با اشاره به اینکه کم کم هیئت های محلات مختلف از هیئت اصلی شهر مستقل شدند، عنوان کرد: با وجودی که بیش از هزار و 400 سال از واقعه کربلا می گذرد، ولی روز به روز عاشورا برای مردم زنده تر می شود و تا یوم القیامه زنده خواهد ماند و کهنه نمی شود.
عزاداری بچه های قد و نیم قد، اشکم در می آورد/ حضور جوانان در هیئت ها کمرنگ نشده است
وی اذعان کرد: پیر و جوان، زن و مرد در همه زمان ها مخلصانه و بی غرض عاشق امام حسین (ع) و اهل بیت علیهم السلام بودند و هستند. امروز نیز در هیئت ها، جوانانی هستند که از ته دل سینه و زنجیر می زنند و برای آقا اشک می ریزند. چنانچه خودم نیز با دیدن بچه های قد و نیم قدی که با شور و اشتیاق عزاداری می زنند، گریه می کنم.
پیر غلام امام حسین (ع) تأکید کرد: امروز حضور جوانان در هیئت ها کمرنگ نشده است، بلکه جمعیت زیاد و محلات متعدد، باعث شده است هیئت های هر محل مستقل شود و مجالس جداگانه برپا کنند.
بارها عنایت امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) را تجربه کردم
مداح ابرکوهی با بغض و اشک گفت: بارها عنایت و نظر آقام امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) را در زندگی تجربه کردم. آه در زندگی نداشتم ولی وقتی قدم در این راه گذاشتم، خیر و برکت آن بزرگان را در زندگی دیدم. از نظر مادی صرف خیاطی کردن نمی توانستم به این موقعیتی که الان دارم، برسم. از نظر معنوی هم برکات زیادی دیدم ولی برکت اصلی این است که امیدوارم خداوند از من راضی باشد و قبول کند و ذخیره آخرتم شود.
خادم امام حسین (ع) گفت: اول هر منبر و مجلس روضه ای که می روم، این ابیات را قرائت می کنم: شادم همه عمر تا حسین می گویم/ راز دل خویش با حسین می گویم/ آن شب که چراغ عمر من گشت خاموش/ تاریکی قبر یا حسین می گویم/ خوبان همه قطره اند و دریا است حسین/ مردم همه بنده اند و مولا است حسین/ ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش/ از بس که کَرَم دارد و آقا است حسین.
به امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) گفتم: من نوکر نوکر شما هستم
حالا بشنویم صحبت های همسر فداکار و مادر مهربان که به عشق مادرش فاطمه زهرا (س) پا به پای همسرش، موانع و مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت، تا در سایه سار ائمه اطهار علیهم السلام، زندگی با برکتی برای خانواده اش فراهم کند.
صدیقه السادات نجفی همسر قائم محمدی در گفتگو با خبرنگار سرو ابرکوه، اظهار کرد: در سن سه سالگی مادرم و در 5 سالگی پدرم را از دست دادم و نزد عمو و مادربزگم زندگی کردم، تا اینکه در سن 18 سالگی عروس خانواده سید رضا قائم محمدی شدم.
نجفی ادامه داد: همیشه سعی کردم با خدمت به همسرم، برکات خادمی امام حسین (ع) و ائمه اطهار شامل حال من نیز بشود. هر چند با برقرار کردن آرامش در خانه یا مهیا کردن غذاهایی که برای همسرم خوب است و مانع گرفتگی صدای وی نشود.
همسرم یک قدم برای امام حسین برداشت خدا صد برابر جبران کرد
همسر مداح اهل بیت (ع) تأکید کرد: از برکات ذات مقدس امام حسین (ع) در زندگی ما همین بس که فرزندان صالح و سالمی دارم که مایه افتخار و سرافرازی ما هستند.
وی گفت: افتخار می کنم که همسرم نوکری امام حسین (ع) و خاندانش را می کند. حتی در سفر به کربلای معلا به امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) گفتم: من نوکر نوکر شما (همسرم) هستم. اگر آقا جلیل یک قدم برای برگزیدگان خدا برداشت، در عوض خدا برایش صد برابر جبران کرد.
راز جذابیت نوحه صبح عاشورا؛ حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است
در پایان آقا جلیل قائم محمدی نوحه ای که سال های سال صبح روز عاشورا در هئیت دربقلعه می خواند و هر سال برای علاقه مندان تازگی دارد، را به مخاطبان تقدیم کرد و گفت: راز جذابیت این نوحه، متن و شعر آن نیست بلکه حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است، که مردم را به سمت خود می کشاند.
بهر اسیری زینبم خود را مهیا کن؛ امر من اجرا کن
خواهر به جان من تو کمتر شور و غوغا کن؛ امر من اجرا کن
دیدی سرم را در میان طشت زر زینب؛ روزت شود چون شب
با یک سخنرانی یزدید دون تو رسوا کن؛ امر من اجرا کن
در بین ره طفلی اگر روی زمین افتاد؛ یا کودکی جان داد
این را سوار و آن دگر را دفن تنها کن؛ امر من اجرا کن
لازم به ذکر است مستند «پله های یک منبر» داستان زندگی آقا جلیل قائم محمدی است، که ساخت آن از سال 95 توسط اصغر عباسی نویسنده و کارگردان ابرکوهی کلید خورده است.
انتهای پیام/
آقا جلیل در مدرسه مولوی ابرکوه تا ششم ابتدایی تحصیل کرد و بعد از آن در امور کشاورزی به پدر کمک می کرد، تا اینکه در سن 24 سالگی برای آموختن حرفه خیاطی به شیراز رفت و تا 30 سالگی در آنجا مشغول شد. همان زمان با خانم صدیقه السادات نجفی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 3 پسر و یک دختر است.
,,
, فرارسیدن ماه محرم فرصتی شد تا خبرنگار یزدرسا، یکبار دیگر سراغ پیر غلام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برود و ناگفته های ایشان را با زبان قلم بیان کند.
, یزدرسا,
اولین بار که مداحی کردم 8 ساله بودم
حاج سید جلیل قائم محمدی ابرقویی پیشکسوت مداحان ابرکوه گفت: حدود 8 ساله بودم که با تشویق های مرحوم بی بی فاطمه قیومی مادرم و علاقه ای که به نوحه خوانی داشتم، در کنار شغل خیاطی مداحی را نیز شروع کردم. برای اولین بار نوحه های حاج ملاحسن قیومی پدر بزرگم را در مجلسی که به اصطلاح آخوند روضه خوان نیامده بود، خواندم.
,
وی افزود: درد است و یتیمی ای پدرجان/ نه چاره بود پدر نه درمان/ و الله یتیمی نیست آسان/ ای داد از یتیمی/ فریاد و فغان از اسیری/ من دختر کشور حجازم/ در شهر و دیار خود عزیزم/ شامی به گمان که من کنیزم، اینها اشعاری بود که برای اولین بار در مجلس عمومی خواندم.
,قائم محمدی خاطر نشان کرد: به پیشنهاد و همکاری مرحوم حاج آقا نورالله مهدوی، مرحوم شیخ محمد ابراهیم کریمی و حاج آقا امیر عظیمی برای همیشه از شیراز به ابرکوه آمدم و بیشتر در مجالس روضه خوانی و ایام محرم، مداحی می کردم.
,
زمانی شهرستان ابرکوه تنها یک هیئت عزاداری داشت
وی بیان کرد: کل شهرستان ابرکوه یک هیئت عزاداری داشت که از حسینیه دربقلعه به سمت منزل ابوطالبی حرکت می کرد و پس از عبور در محله های دروازه میدان، گل کاران، جهانستان، نبادان و... به حسینیه بر می گشت.
,
قائم محمدی یادآور شد: اولین هیئت ابرکوه که گاهی جمعیت آن به 15 الی 20 نفر می رسید، فقط یک طبل و شیپور داشت، که از فردی به نام فتح الله پورصدری اولین فروشنده تجهیزات عزاداری در ابرکوه بود، تهیه می کرد. در گذشته مثل امروز برگزاری مجالس روضه خوانی فراگیر نبود و به ندرت در منزل افرادی مثل ابوطالبی، آقازاده و حاج سید ملک آقا مراسم برپا می شد.
,
سبک های جدید مداحی نباید حقیقت عاشورا را خدشه دار کند
پیشکسوت مداحان ابرکوه، با تأکید بر اینکه به سبک سنتی، مداحی می کنم که برای مردم شهر هم جذابیت دارد، گفت: سبک مداحی، آداب و رسوم عزاداری هر منطقه و شهری متفاوت است و تا زمانی که این شیوه ها، به فرهنگ عاشورا، حقیقت کربلا و قیام امام حسین (ع)، خدشه ای وارد نکند بلکه باعث جذب جوانان شود، خوب است.
,
,
, قائم محمدی با اشاره به اینکه کم کم هیئت های محلات مختلف از هیئت اصلی شهر مستقل شدند، عنوان کرد: با وجودی که بیش از هزار و 400 سال از واقعه کربلا می گذرد، ولی روز به روز عاشورا برای مردم زنده تر می شود و تا یوم القیامه زنده خواهد ماند و کهنه نمی شود.
,
عزاداری بچه های قد و نیم قد، اشکم در می آورد/ حضور جوانان در هیئت ها کمرنگ نشده است
وی اذعان کرد: پیر و جوان، زن و مرد در همه زمان ها مخلصانه و بی غرض عاشق امام حسین (ع) و اهل بیت علیهم السلام بودند و هستند. امروز نیز در هیئت ها، جوانانی هستند که از ته دل سینه و زنجیر می زنند و برای آقا اشک می ریزند. چنانچه خودم نیز با دیدن بچه های قد و نیم قدی که با شور و اشتیاق عزاداری می زنند، گریه می کنم.
,
پیر غلام امام حسین (ع) تأکید کرد: امروز حضور جوانان در هیئت ها کمرنگ نشده است، بلکه جمعیت زیاد و محلات متعدد، باعث شده است هیئت های هر محل مستقل شود و مجالس جداگانه برپا کنند.
,
بارها عنایت امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) را تجربه کردم
مداح ابرکوهی با بغض و اشک گفت: بارها عنایت و نظر آقام امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) را در زندگی تجربه کردم. آه در زندگی نداشتم ولی وقتی قدم در این راه گذاشتم، خیر و برکت آن بزرگان را در زندگی دیدم. از نظر مادی صرف خیاطی کردن نمی توانستم به این موقعیتی که الان دارم، برسم. از نظر معنوی هم برکات زیادی دیدم ولی برکت اصلی این است که امیدوارم خداوند از من راضی باشد و قبول کند و ذخیره آخرتم شود.
,
خادم امام حسین (ع) گفت: اول هر منبر و مجلس روضه ای که می روم، این ابیات را قرائت می کنم: شادم همه عمر تا حسین می گویم/ راز دل خویش با حسین می گویم/ آن شب که چراغ عمر من گشت خاموش/ تاریکی قبر یا حسین می گویم/ خوبان همه قطره اند و دریا است حسین/ مردم همه بنده اند و مولا است حسین/ ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش/ از بس که کَرَم دارد و آقا است حسین.
,
به امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) گفتم: من نوکر نوکر شما هستم
حالا بشنویم صحبت های همسر فداکار و مادر مهربان که به عشق مادرش فاطمه زهرا (س) پا به پای همسرش، موانع و مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت، تا در سایه سار ائمه اطهار علیهم السلام، زندگی با برکتی برای خانواده اش فراهم کند.
,
صدیقه السادات نجفی همسر قائم محمدی در گفتگو با خبرنگار سرو ابرکوه، اظهار کرد: در سن سه سالگی مادرم و در 5 سالگی پدرم را از دست دادم و نزد عمو و مادربزگم زندگی کردم، تا اینکه در سن 18 سالگی عروس خانواده سید رضا قائم محمدی شدم.
,نجفی ادامه داد: همیشه سعی کردم با خدمت به همسرم، برکات خادمی امام حسین (ع) و ائمه اطهار شامل حال من نیز بشود. هر چند با برقرار کردن آرامش در خانه یا مهیا کردن غذاهایی که برای همسرم خوب است و مانع گرفتگی صدای وی نشود.
,
همسرم یک قدم برای امام حسین برداشت خدا صد برابر جبران کرد
همسر مداح اهل بیت (ع) تأکید کرد: از برکات ذات مقدس امام حسین (ع) در زندگی ما همین بس که فرزندان صالح و سالمی دارم که مایه افتخار و سرافرازی ما هستند.
,
وی گفت: افتخار می کنم که همسرم نوکری امام حسین (ع) و خاندانش را می کند. حتی در سفر به کربلای معلا به امام حسین و حضرت اباالفضل (ع) گفتم: من نوکر نوکر شما (همسرم) هستم. اگر آقا جلیل یک قدم برای برگزیدگان خدا برداشت، در عوض خدا برایش صد برابر جبران کرد.
,
راز جذابیت نوحه صبح عاشورا؛ حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است
در پایان آقا جلیل قائم محمدی نوحه ای که سال های سال صبح روز عاشورا در هئیت دربقلعه می خواند و هر سال برای علاقه مندان تازگی دارد، را به مخاطبان تقدیم کرد و گفت: راز جذابیت این نوحه، متن و شعر آن نیست بلکه حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) است، که مردم را به سمت خود می کشاند.
,
بهر اسیری زینبم خود را مهیا کن؛ امر من اجرا کن
خواهر به جان من تو کمتر شور و غوغا کن؛ امر من اجرا کن
دیدی سرم را در میان طشت زر زینب؛ روزت شود چون شب
با یک سخنرانی یزدید دون تو رسوا کن؛ امر من اجرا کن
در بین ره طفلی اگر روی زمین افتاد؛ یا کودکی جان داد
این را سوار و آن دگر را دفن تنها کن؛ امر من اجرا کن
,
,
,
,
,
لازم به ذکر است مستند «پله های یک منبر» داستان زندگی آقا جلیل قائم محمدی است، که ساخت آن از سال 95 توسط اصغر عباسی نویسنده و کارگردان ابرکوهی کلید خورده است.
,انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه