یکی از شاعران مطرح شهرستان مهدیشهر می گوید: شعری ماندگار می شود که شاعر با واژه واژه شعر ارتباط برقرار کند و مفاهیمی که به روی کاغذ می آورد بی ریاترین و پاکترین احساس را در خودش داشته باشد، شعری که بتواند آینه روزگار خودش باشد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نیزوا، 27 شهریور ماه روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است. به همین مناسبت با یکی از شاعران مطرح شهرستان مهدیشهر گفتگویی انجام دادیم که از نظر میگذرد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نیزوا,*خودتان را معرفی کنید؟
, *خودتان را معرفی کنید؟ ,محمدعلی ثابت اسمعیل پور هستم. اهل شهمیرزاد و 41 سال دارم. دارای کارشناسی ادبیات فارسی می باشم.
,,
*چطور شد که به شعر و شاعری روی آوردید؟
, *چطور شد که به شعر و شاعری روی آوردید؟,شور و شوق شاعری و نوشتن جملات آهنگین از ابتدای نوجوانی همراهم بود و به خواست و پیشنهاد دبیر ادبیات دوران متوسطه ام علی رغم رتبه خوب کنکور بین تمام رشته های تحصیلی رشته ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی را انتخاب کردم.
,در دوران خدمت مقدس سربازی نیز تصمیم گرفتم تا یک کار ماندگار از خودم به یادگار بگذارم که نظم قرآن مجید را از روی ترجمه استاد الهی قمشه ای شروع کردم و نزدیک سه جزء قرآن را کار کردم که بیش از 2هزاربیت شد ولی بعلل مختلف این کار بزرگ متوقف ماند.
,,
* اشعارتان را به صورت کتاب چاپ کرده اید ؟
, * اشعارتان را به صورت کتاب چاپ کرده اید ؟,مجموعه اشعار من حدود 6 مجلد شده ولی بصورت کتاب نیست و هر 6 جلد اشعار آیینی ست، البته یک مجموعه هم اشعار عاشقانه آماده شده است.
,,
*بیشتر در چه قالبی و چه مضمونی شعر می سرایید؟
, *بیشتر در چه قالبی و چه مضمونی شعر می سرایید؟,در قالب های مختلف از غزل، مثنوی، رباعی، دوبیتی، ترکیب بند که البته بیشتر غزل و مثنوی هستند.
,مضمن اکثر شعرهایم نیزآیینی و مناسبتی و البته عاشقانه است.
,,
* زیباترین و قشنگترین شعر و بیتی که سرودید و به دلتان نشسته است؟
, * زیباترین و قشنگترین شعر و بیتی که سرودید و به دلتان نشسته است؟ ,ابیات زیادی به دلم نشسته اما اولین بیتی که یادم می آید برای سال ها پیش است.
,غم یقین آبی ترین آواز ماست
,قمری مست غزل پرداز ماست...
,و یا این بیت از یک مثنوی در رثای شهید
,نگاه پنجره دیشب هوای او میکرد
,و گریه های فراوان برای او میکرد
,یا در مدح حضرت زینب "س"
,زن که زینب نیست، مرد مرد هاست
,دختر حیدر، یل شبگرد هاست. .
,,
* یکی از اشعارتان را به انتخاب خودتان تقدیم به مخاطبان نمایید.
, * یکی از اشعارتان را به انتخاب خودتان تقدیم به مخاطبان نمایید. ,یکی از غزل های قدیمی ام را که خیلی دوست دارم و تقدیم به ساحت مقدس حضرت ولی عصر عج کرده ام را به مخاطبان تقدیم می کنم.
,داغیم و پراز حضور هستیم
,معجون غم وسرور هستیم
,در حسرت چشمه نگاهت
,از تشنه لبان نور هستیم
,ما شیعه شدیم و مست،اینک
,از عشق تو پر غرور هستیم
,تا یاد تو در نظر بیاید
,سرشار شعور وشور هستیم
,اهی پر حسرتیم،گاهی
,از دوری تو نمور هستیم
,آنقدر غریب مانده ای که
,نزدیک توییم و دور هستیم
,تو نیستی و تعجب این است
,پس بی تو چرا صبور هستیم؟
,ای وای خدا نکرده شاید
,دلمرده ویا شرور هستیم؟
,گشتی به دلم زدم و دیدم
,در رنگ و ریا چه جور هستیم
,بی حضرتت ای امام قائم
,ما زنده ولی به گور هستیم
,ای سبزترین بهانه برگرد
,مامنتظر ظهور هستیم
,,
این هم یک غزل عاشقانه
,آغاز شد بهانهء شیرین زبانی اش
,وقتی رسید فصل قشنگ جوانی اش
,اطراف دوش و گردن او پرسه میزند
,شالی به رنگ سادهء دشت مغانی اش
,چادر به سر، مقابل چشم ظریف شهر
,جان می دهد به قلب همه، شعرخوانی اش
,پایین چادرش نخ مشکی نبود که !!!
,چشمک به جان من زده بند کتانی اش
,الله اکبر از نغمات صداش، چون...
,محشر به پا شد از ملکوت اذانی اش
,میخواند هر کسی که شنید آن کلام را ،،،
,از جنس این زمین که نه ، بل آسمانی اش
,دیدم من از کنار حجابش به چشم دل
,گیسوی چند رنگ بهار و خزانی اش
,دستش میان چادر و انگشترش عیان
,از جنس عشق بود عقیق یمانی اش
,-طرز حجاب او که جدا- از دلم ولی...
,دل برده است چهرهء رنگین کمانی اش
,از رسم عاشقانهء ابروی نازکش
,درمانده بود حرکت دستان مانی اش
,در صورتش کمی غم زیبا نهفته بود
,کشته مرا دو چشم تر ارغوانی اش
,یک لحظه تا که من گره خوردم به چشم او
,دیوانه شد دل از نگهش ، مهربانی اش
,ای کاش تا دوباره ببیند مرا ، خدا !
,با آن نگاه شیشه ای استکانی اش
,بی طاقتی ، امان مرا برد و ، رفتمو...
,پرسیدم از خودش که ؛ بگوید نشانی اش
,با غمزه صدهزار نشانی حواله داد
,دیوانه تر نمود مرا این تبانی اش
,آخر خدای خوب من ای مهربان! بگو...
,این قلب ساده را به کجا میکشانی اش !؟
,هر چیز بود ، گفتم و بعد از عبور من...
,تو هستی و دل و ، غزلم با معانی اش
,,
* به کدامیک از شعرای قدیم یا معاصر تعلق خاطر بیشتری دارید؟
, * به کدامیک از شعرای قدیم یا معاصر تعلق خاطر بیشتری دارید؟ ,شاعر خاصی در نظرم نیست. اصولا شعر همه شعرا را میخوانم و آنهایی که به دلم نشست را بیشتر می خوانم . البته علاقه بیشتری به شعر امروزی دارم.
,,
* در چه جشنواره های شعر شرکت داشته اید؟
, * در چه جشنواره های شعر شرکت داشته اید؟ ,در برنامه های زیادی برای اجرای شعر شرکت کردم به خصوص در ایام محرم، رمضان، یادواره های شهدا و مناسبت های مختلف در سطح شهر زیاد دعوت شدم.
,در دو عصر شعر انتظار هم شرکت کردم که در یک دوره شعرم انتخاب شد.
,,
* به زبان محلی هم شعر گفته اید؟
, * به زبان محلی هم شعر گفته اید؟ ,متاسفانه به زبان محلی شعری نگفتم اما برای شهمیرزاد چندین شعر گفته ام.
,,
* گویا در خصوص مهدیشهر هم شعر گفته اید
, * گویا در خصوص مهدیشهر هم شعر گفته اید,بله. من در خصوص مهدیشهر و توصیف این شهر و ایل قهرمان سنگسر و شهدای این شهر و مرحوم استعلامی نیز چندین شعر گفته ام که اولین هدفم انتقال احساسم به مردم خوب این خطه بود و هدف دیگم ایجاد اتحاد و دوستی و دلبستگی بین شهمیرزاد ومهدیشهر بود. من در جلسات شعر مهدیشهر شر کت میکنم و وقتی علاقه دوستان مهدیشهری را به زبانشان می دیدم بیشتر تشویق می شدم، در ضمن یک سال هم در مهدیشهر زندگی کردم و جز خوبی و مهربانی چیزی ندیدم.
,,
* وضعیت شعر و ادب شهرستان مهدیشهر را چگونه ارزیابی می کنید ؟
, * وضعیت شعر و ادب شهرستان مهدیشهر را چگونه ارزیابی می کنید ؟ ,دوستان عزیزی هستند چه در مهدیشهر و چه در شهمیرزاد که دلشان برای فرهنگ و ادب میجوشد و جلسات مختلف در این زمینه گرفته اند. مثلا در شهمیرزاد موسسه باران دغدغه زیادی در این زمینه دارد و کارهایی هم کرده است، در مهدیشهر هم دوستان اهل ادب خیلی تلاش میکنند و پیگیر هستند بخصوص که انجمن شعر مهدیشهر نیز سال گذشته اولین همایش تخصصی زبان سنگسری را با اقتدار و به خوبی برگزار کرد که بنده افتخار شعرخوانی در آن مراسم را نیزداشتم.
,,
*برای غنی تر کردن فرهنگ شعر و ادب فارسی باید چه کرد؟
, *برای غنی تر کردن فرهنگ شعر و ادب فارسی باید چه کرد؟ ,به نظرم آموزش و پرورش و مدارس و حتی مساجد و ... باید دست به دست دوستان اهل ادب بدهند تا این جلسات رنگ و بوی تازه ای بگیرد و شان شهر و ادب در شهرستان بیش از پیش حفظ شود و بتوان در استان حرفی برای زدن داشت.
,,
* چگونه یک شعر ماندگار می شود؟
, * چگونه یک شعر ماندگار می شود؟ ,در این مورد خیلی می شود گفت و نوشت ولی خلاصه همه حرف ها میتواند این باشد که شعری ماندگار میشود که شاعر با واژه واژه آن شعر ارتباط برقرار کند و مفاهیمی که به روی کاغذ می آورد بی ریاترین و پاکترین احساس را در خودش داشته باشد. شعری که بتواند آینه روزگار خودش باشد و بتواند تحسین مخاطب را برانگیخته کند.
,,
* دوست دارید در شاعری به چه سطحی برسید؟
, * دوست دارید در شاعری به چه سطحی برسید؟ ,تا جایی که دل با من کنار بیاید و رفیق راهم باشد من هم حرفایش را به زبان شعر بیان میکنم. ولی تنها آرزویم این است که برای پس از مرگم یک یادگاری خوب گذاشته باشم
,, ,
* شعری که همیشه با خودتان زمزمه می کنید؟
, * شعری که همیشه با خودتان زمزمه می کنید؟ ,من اصولا همه شعرهایم را میخوانم تا اشکالاتم برطرف شود.
,,
الان هم یکی از شعرهایم که درد دل با امام زمان (عج) هست را تقدیم میکنم
,,
مشقم سیاه گشته ، به امضا نمیرسد
,,
این خط بد ، دگر به تماشا نمیرسد
,,
غرقم میان معصیت اینجا ، چنانکه هیچ...
,,
وقتی برای امر تولا نمیرسد
,,
نفس گناهکار ، به قدری پلید شد
,,
حتی کمی به پاش ، هیولا نمیرسد
,,
من کورم و صداقت چشمت به قلب من...
,,
با غمزه و اشاره و ایماء نمیرسد
,,
هر روز توبه کردم و اقرار ، حیف که...
,,
این توبه هیچگاه به فردا نمیرسد
,,
سوگند میخورم ولی از
,غفلت زیاد
,,
شب های من دوباره به احیا نمیرسد
,,
از روی درد نعره زدم در تمام شهر
,,
دادم به هیچ کس که خدایا ! نمیرسد
,,
در هر قنوت ، اشک نگاهم گلایه کرد
,,
دستم چرا به دامن مولا نمیرسد
,,
این نامه های خسته تر از خستهء دلم
,,
گویا به دست مهدی زهرا نمیرس
,,
در حسرت نگاه تو مردیم ، خوب بگو
,,
روز وصال تو ، مگر آقا ! نمیرسد !
,,
* سخن پایانی
, * سخن پایانی,,
کن معطر همه جا را... پر خیر و نعمات و برکات
,,
شادی قلب گل خوش نفس یار، جماعت صلوات
,,
اللهم عجل لولیک الفرج
,,
انتهای پیام/
,]
ارسال دیدگاه