اخبار داغ

پوستر/غیرت خروشان حرّ

پوستر/غیرت خروشان حرّ
آفتاب روز عاشورا در امواج حرارت جنون بود، و شمشیر برهنه حرّ، چونان آینه‏ای زلال و صیقل خورده، غیرت خروشان حرّ را به سماع برخاسته بود.
[

به گزارش سرویس چندرسانه‌ای شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ چرخی زد و شمشیر را دایره کرد. چرخید و چرخید و چرخید. با شتاب از خویشتن برون زد؛ خالی از خویش شد و تهی از حضور پریشان و آشفته‏اش. گریزان از خویش، پندارهای پوچ و پریشان را چون غباری پشت سر نهاد و رو در روی آفتاب، تمام شرمساری و پشیمانی‏اش را به خاک افتاد. حادثه در آستانه اتفاقی تازه‏تر از خون رگ‏های غیرت حرّ بود. حادثه در تماس تبسم‏های حسین علیه‏السلام و اشک‏های حر، سرشار از شکوه شده بود. حادثه، چشم به راه یک اتفاق بارانی بود. نگاه حسین علیه‏السلام چونان آفتاب، بر نگاه جاری حرّ تابید. حرّ بی‏قرار و بی‏تاب، سر به زیر انداخت که آیا از این هزار توی شرمساری مرا توان گریزی هست؟!

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

آیا از این همه بی‏قراری، به اندازه یک لبخند مهربانی، سهم من خواهد شد؟!
در اندیشه «آیا»ی دوباره‏ای بود که شکفتن شانه‏های خوش را در ناگهانی از گل و لبخند احساس کرد. هنوز به خویش نیامده بود که حسین علیه‏السلام ، مهربانی خویش را به او بارید.
حر هنوز باور نکرده بود که عاشق شده است!  ***  حر هنوز باور نکرده بود که سرافراز شده است!
حر هنوز باور نکرده بود که غرق در آغوش مواج حسین علیه‏السلام شده است!
آفتاب روز عاشورا در امواج حرارت جنون بود، و شمشیر برهنه حرّ، چونان آینه‏ای زلال و صیقل خورده، غیرت خروشان حرّ را به سماع برخاسته بود.
آفتاب روز عاشورا در اوج حرارت جنون بود و فرات، سرشار از نگاه سرشار حرّ.

,
,
,
,
,
,

, , ]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه