اخبار داغ

خاطرات حمیدکامرانزاده رزمنده هشت سال دفاع مقدس منتشر شد؛

سه شیفت پای کار، حلقه مفقوده مدیریت های امروز

سه شیفت پای کار، حلقه مفقوده مدیریت های امروز
کتاب خاطرات حمیدکامرانزاده با عنوان سه شیفت پای کار با مصاحبه داود گلی و نگارش و تدوین محمود رنجبر منتشر شد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از زیتون خبر، سه شیفت پای کار عنوان کتابی است که از خاطرات ناگفته حاج حمید کامرانزاده از مردان روزهای سخت سخن می گوید. مصاحبه این کتاب را داود گلی و تدوین و نگارش آن را محمود رنجبر به انجام رسانده اند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, زیتون خبر, زیتون خبر,

در مقدمه این کتاب می آید:

حاج حمید کامرانزاده را در ستاد دیه استان گیلان در زیر کوچه شهر رشت ملاقات کردم. ورودی محل کارش با پله هایی به حیاط خانه ای قدیمی  مرتبط است. دری چوبی یا زوارهای چوبی قدیمی شیشه ای مشجر را در بر گرفته است. او با لبخندی به استقبال من آمد. قامتی کوتاه، چهارشانه و مویی سپید و دلی روشن! دارد.  تبسمش ساختگی نیست، در گذشته هم او را چندین بار دیده بودم، همواره لبخندی گوشه لبش نقش بسته، صدایش جوانتر از سن اوست.آرام و شمرده سخن میگوید، نه آنچنان که حوصله شنونده سر برود، بلکه مبادا چیزی از سخن جا بماند. در روزهای مصاحبه ما  نزدیک شصت و پنج سال سن دارد؛ همچنان پویا و پر تلاش است. در زمان اشتغال به کارهای دولتی علاوه بر مسئولیت های اجرایی و خیریه عضو هیأت مدیره ستاد دیه استان هم بود. همین مسئله باعث شد تا پس از بازنشستگی از سوی ستاد دیه کشور به عنوان بنیانگذار و مدیر عامل ستاد دیه استان انتخاب شود. با تلاش های فراوان و همراهی مسئولان وقت استان، این ستاد در استان راه اندازی شد. با تشکیل این ستاد غیر دولتی در سال ۱۳۸۹ طی هفت سال یعنی تا سال ۱۳۹۵  تعداد ۷۲۰۰  نفر زندانی جرایم غیر عمد استان که به دلیل نداشتن دیه در زندان بودند، آزاد شدند. شخصیت کاریزمای او باعث شده تا بسیاری از خیران همراه او شوند تا شادی را به بسیاری از خانواده ها هدیه برند.

وی علاوه بر این مسئولیت ارزشمند و خیر خواهانه، عضو هیأت مدیره خیرین سلامت کشور هم است.

 حاجی کامرانزاده از دوران جنگ و آن زمان که به قول خودش سه شیفته مدیریت سه نهاد خدمت رسان شامل کمیته امداد امام(ره)، سازمان هلال‌احمر و کمیته مهاجران جنگ استان را بر عهده داشت، عادت دارد  میز کارش را رو به قبله بگذارد. وقتی وارد اتاق کارش در ستاد دیه استان شدم بلافاصله پرسیدم: قبله این طرف است! و او با لبخندی گفت: «بحمدالله از زمان مسئولیت های اداری تاکنون همین روش را داشتم، معتقدم کار برای خلایق مثل نماز خواندن است اگرکارت برای خدا باشد، رحمت از در و دیوار برایت میبارد».

پیش از انقلاب همه زمینه های خوشباشی و لذت جویی برای وی فراهم بود، ثروتی مناسب داشت؛ صاحب شرکتی ساختمانی بود که از نظر مالی او را به خوبی تأمین میکرد؛ اما او مسیر دیگری برگزیده بود. در روزهای شور جوانی آشنـایـی با آیت الله حائــری شیــرازی زمـینه تحولـی چـشمگـیر را در وی فراهم میسازد.کامرانزاده جوان به دنبال کسی می-گشت تا پاسخ پرسشهای مگوی او را بدهد. این مرد روحانی و تبعیدی رژیم طاغوت، فرد مناسبی بود تا با وعده تحقق انقلاب و برپایی حکومت اسلامی وی را سخت شیفته ساختن آیندهای درخشان برای کشورش نماید. با وقوع انقلاب اسلامی، حمید کامرانزاده همه داشته هایش را کنار میگذارد و در صف انقلابیون قرار میگیرد.کامرانزاده جوان خیلی راحت میتوانست با مجموعه ماشینها و دستگاههای راه‌سازی به‌عنوان پیمانکاری موفق در صدر سرمایه داران پس از انقلاب بنشیند، اما او به‌تمامی داشته های مادی اش در شرکت پشت پا میزند، ادوات، ماشین آلات و لوازم راه‌سازی را به اجاره واگذار میکند و خود به‌طور کامل در اختیار اهداف انقلاب قرار میگیرد. دستگاه های راه‌سازی شرکت وی به دلیل عدم پیگیری بی سرانجام میشوند. نقش او در مناسبات مدیریتی حساس بود. او روزهای آغازین حرکت توفنده مردم در شهر فومن به همراه عدهای درگیر برنامه ریزی برای راهپیماییهای مردمی علیه حکومت طاغوت میشود. پس از تلاش بی‌وقفه در شهر فومن، مأموریتی وسیعتر به او واگذار میشود. انقلاب تازه به پیروزی رسیده بود و اوضاع سیاسی استان دگرگون شده بود. ساماندهی وضعیت بحرانی گیلان پس از انقلاب اسلامی نیازمند تلاشی مضاعف و همه‌جانبه بود. کامرانزاده به همراه نماینده حضرت امام در استان، والی استان(استاندار)، دادستان و چند نفر دیگر شورایی ابتکاری و خود جوش به نام شورای نهادها را ایجاد کردند که کار آن رصد مشکلات استان و تلاش جهادی برای رفع آن‌ها بود.

با آغاز جنگ، بحرانی دیگر گریبانگیر کشور و استان شد، استان‌هایی که ظرفیت پذیرش مهاجران جنگی را داشتند، باید مهیا میشدند. کامرانزاده در جایابی، مدیریتِ اسکان و رفاه مهاجران جنگ در استان گیلان نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. روش جهادی مدیریت او با اخلاص توأمان بود. او این آموزه مدیریت جهادی را از معارف انقلاب اسلامی میداند. روش هم‌پوشان در مسئولیت سه نهاد کمیته امداد حضرت امام(ره)، هلال‌احمر استان و کمیته امور مهاجرین جنگ یکی از روایتهای دل‌نشین مدیریت  انقلابی در دوران دفاع مقدس میباشد.

در طول مصاحبه برای تدوین این مجموعه، حاج حمیدکامرانزاده در دوران بازنشستگی به سر میبرد. خاطرات وی حاوی نکات ارزشمندی از همدلی، مجاهدت و تلاش مجدّانه است که میتواند حلقه مفقوده بسیاری از شیوههای مدیریتی در دوره ما و دوران آتی باشد. در پایان شایسته میدانم از آقای داود گلی به خاطر طرح مصاحبه اولیه با آقای کامرانزاده تشکر نمایم.

از مدیریت و دوستان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان گیلان نیز برای معاضدت در نشر این اثر کمال امتنان را دارم.

انتهای پیام/

,

در مقدمه این کتاب می آید:

,

حاج حمید کامرانزاده را در ستاد دیه استان گیلان در زیر کوچه شهر رشت ملاقات کردم. ورودی محل کارش با پله هایی به حیاط خانه ای قدیمی  مرتبط است. دری چوبی یا زوارهای چوبی قدیمی شیشه ای مشجر را در بر گرفته است. او با لبخندی به استقبال من آمد. قامتی کوتاه، چهارشانه و مویی سپید و دلی روشن! دارد.  تبسمش ساختگی نیست، در گذشته هم او را چندین بار دیده بودم، همواره لبخندی گوشه لبش نقش بسته، صدایش جوانتر از سن اوست.آرام و شمرده سخن میگوید، نه آنچنان که حوصله شنونده سر برود، بلکه مبادا چیزی از سخن جا بماند. در روزهای مصاحبه ما  نزدیک شصت و پنج سال سن دارد؛ همچنان پویا و پر تلاش است. در زمان اشتغال به کارهای دولتی علاوه بر مسئولیت های اجرایی و خیریه عضو هیأت مدیره ستاد دیه استان هم بود. همین مسئله باعث شد تا پس از بازنشستگی از سوی ستاد دیه کشور به عنوان بنیانگذار و مدیر عامل ستاد دیه استان انتخاب شود. با تلاش های فراوان و همراهی مسئولان وقت استان، این ستاد در استان راه اندازی شد. با تشکیل این ستاد غیر دولتی در سال ۱۳۸۹ طی هفت سال یعنی تا سال ۱۳۹۵  تعداد ۷۲۰۰  نفر زندانی جرایم غیر عمد استان که به دلیل نداشتن دیه در زندان بودند، آزاد شدند. شخصیت کاریزمای او باعث شده تا بسیاری از خیران همراه او شوند تا شادی را به بسیاری از خانواده ها هدیه برند.

,

وی علاوه بر این مسئولیت ارزشمند و خیر خواهانه، عضو هیأت مدیره خیرین سلامت کشور هم است.

,

 حاجی کامرانزاده از دوران جنگ و آن زمان که به قول خودش سه شیفته مدیریت سه نهاد خدمت رسان شامل کمیته امداد امام(ره)، سازمان هلال‌احمر و کمیته مهاجران جنگ استان را بر عهده داشت، عادت دارد  میز کارش را رو به قبله بگذارد. وقتی وارد اتاق کارش در ستاد دیه استان شدم بلافاصله پرسیدم: قبله این طرف است! و او با لبخندی گفت: «بحمدالله از زمان مسئولیت های اداری تاکنون همین روش را داشتم، معتقدم کار برای خلایق مثل نماز خواندن است اگرکارت برای خدا باشد، رحمت از در و دیوار برایت میبارد».

,

پیش از انقلاب همه زمینه های خوشباشی و لذت جویی برای وی فراهم بود، ثروتی مناسب داشت؛ صاحب شرکتی ساختمانی بود که از نظر مالی او را به خوبی تأمین میکرد؛ اما او مسیر دیگری برگزیده بود. در روزهای شور جوانی آشنـایـی با آیت الله حائــری شیــرازی زمـینه تحولـی چـشمگـیر را در وی فراهم میسازد.کامرانزاده جوان به دنبال کسی می-گشت تا پاسخ پرسشهای مگوی او را بدهد. این مرد روحانی و تبعیدی رژیم طاغوت، فرد مناسبی بود تا با وعده تحقق انقلاب و برپایی حکومت اسلامی وی را سخت شیفته ساختن آیندهای درخشان برای کشورش نماید. با وقوع انقلاب اسلامی، حمید کامرانزاده همه داشته هایش را کنار میگذارد و در صف انقلابیون قرار میگیرد.کامرانزاده جوان خیلی راحت میتوانست با مجموعه ماشینها و دستگاههای راه‌سازی به‌عنوان پیمانکاری موفق در صدر سرمایه داران پس از انقلاب بنشیند، اما او به‌تمامی داشته های مادی اش در شرکت پشت پا میزند، ادوات، ماشین آلات و لوازم راه‌سازی را به اجاره واگذار میکند و خود به‌طور کامل در اختیار اهداف انقلاب قرار میگیرد. دستگاه های راه‌سازی شرکت وی به دلیل عدم پیگیری بی سرانجام میشوند. نقش او در مناسبات مدیریتی حساس بود. او روزهای آغازین حرکت توفنده مردم در شهر فومن به همراه عدهای درگیر برنامه ریزی برای راهپیماییهای مردمی علیه حکومت طاغوت میشود. پس از تلاش بی‌وقفه در شهر فومن، مأموریتی وسیعتر به او واگذار میشود. انقلاب تازه به پیروزی رسیده بود و اوضاع سیاسی استان دگرگون شده بود. ساماندهی وضعیت بحرانی گیلان پس از انقلاب اسلامی نیازمند تلاشی مضاعف و همه‌جانبه بود. کامرانزاده به همراه نماینده حضرت امام در استان، والی استان(استاندار)، دادستان و چند نفر دیگر شورایی ابتکاری و خود جوش به نام شورای نهادها را ایجاد کردند که کار آن رصد مشکلات استان و تلاش جهادی برای رفع آن‌ها بود.

,

با آغاز جنگ، بحرانی دیگر گریبانگیر کشور و استان شد، استان‌هایی که ظرفیت پذیرش مهاجران جنگی را داشتند، باید مهیا میشدند. کامرانزاده در جایابی، مدیریتِ اسکان و رفاه مهاجران جنگ در استان گیلان نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. روش جهادی مدیریت او با اخلاص توأمان بود. او این آموزه مدیریت جهادی را از معارف انقلاب اسلامی میداند. روش هم‌پوشان در مسئولیت سه نهاد کمیته امداد حضرت امام(ره)، هلال‌احمر استان و کمیته امور مهاجرین جنگ یکی از روایتهای دل‌نشین مدیریت  انقلابی در دوران دفاع مقدس میباشد.

,

در طول مصاحبه برای تدوین این مجموعه، حاج حمیدکامرانزاده در دوران بازنشستگی به سر میبرد. خاطرات وی حاوی نکات ارزشمندی از همدلی، مجاهدت و تلاش مجدّانه است که میتواند حلقه مفقوده بسیاری از شیوههای مدیریتی در دوره ما و دوران آتی باشد. در پایان شایسته میدانم از آقای داود گلی به خاطر طرح مصاحبه اولیه با آقای کامرانزاده تشکر نمایم.

,

از مدیریت و دوستان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان گیلان نیز برای معاضدت در نشر این اثر کمال امتنان را دارم.

,

انتهای پیام/

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه