اخبار داغ

جدال یک زن با سرما در بی‌خانمانی/ امرار معاش با جمع کردن ضایعات سطح شهر

جدال یک زن با سرما در بی‌خانمانی/ امرار معاش با جمع کردن ضایعات سطح شهر
بانویی در دامغان یک ماه است که به علت بی خانمانی برای گذران زندگی در چادری کوچک در پارک دانشجوی این شهر، شب را به صبح می رساند و هر لحظه منتظر کمک هایی از سوی مسئولان امر می باشد که تاکنون این کمکی به او نشده است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تیتریک، حس غریبی است وقتی شما متوجه زندگی یک خانم تنها در این شبهای سرد در پارک می شوید و وقتی متوجه می شوید کسی را ندارد که حمایتش کند، در بنی آدم اعضای یک دیگر بودن خود شک می کنید شاید باورش سخت باشد در شهری که مردم و مسئولانش به مهمان نوازی و مردم داری مشهور باشند، دیدن این گونه صحنه ها و آدم ها آن هم تنها در پارک کمی برایم سخت است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

اوایل شب بود در پارک دانشجو متوجه چادر مسافرتی می شوم که زنی تنها در آن می باشد ابتدا فکر کردم مسافر است ولی بعد از چند لحظه متوجه شدم که او تنها می باشد و در این شبها و روزهای سرد در این چادرمسافرتی گذران زندگی می کند، علتش را می پرسم می گوید همسرم ام اس دارد در خانه پدریش زندگی می کردیم از ما شکایت کردند منزل ما را از طرف دادگاه به دستور قاضی پلمپ کردند همسرم با آن حال خراب در زندان می باشد ما فرصت نکردیم مدارک شناسایی و درمانمان را برداریم و مدت یک ماه است بعلت نداشتن مدارک و غریب بودن در پارک زندگی می کنم.

,

, ,

تیتریک: از ادارات دامغان کمک خواستید؟

, تیتریک: از ادارات دامغان کمک خواستید؟,

از بهزیستی، کمیته امداد، انجمن حمایت زندانیان، خیریه های شهر دامغان که زمانی خودم به اندازه توانم به یکی از این خیریه ها کمک می کردم کمک خواستم ولی هیچ یک حاضر نشدند به یک زن تنها پناه دهند. کاش این کار را نمی کردم، تنها حقیرتر شدم و آبرویم بیشتر رفت.

,

تیتریک: چگونه خرج زندگیتان را در این مدت در می آوردید؟

, تیتریک: چگونه خرج زندگیتان را در این مدت در می آوردید؟,

روزهای اول نمی دانستم چکار کنم بعدش به چند خیریه و دستگاه دولتی سر زدم اما هیچ کس برایم کاری نکردند این چادر مسافرتی را هم یک مسافر دلش برایم سوخت به من داد و امروز هم یک خانم با شوهرش برایم پتو آوردند.

,

در شهر ضایعات جمع می کنم، پولش به اندازه خوراک یکی دو وعده روزانه ام می شود خدا را شکر می کنم.

,

تیتر یک: در این یک ماه چگونه به شما گذشت؟

, تیتر یک: در این یک ماه چگونه به شما گذشت؟,

پیگیر کار همسرم هستم، آقایی در زندان به نام سیادت می باشد خدا خیرش دهد و تنها او در این مدت کاری کرده است.

,

چند شب پیش آنقدر باران آمد، برایم حکمت خدا جالب بود به عمرم این همه باران در این شهر ندیدم تمام لباسهایم و چادر مسافرتی پر آب شد و سرما خوردم چون مدارک درون خانه می باشد و آن هم پلمپ است نمی توانم دکتر بروم شب ها هم برایم بسیار وحشتناک است، تاریکی و نبود نور کافی عذابم می دهد و اگر روزی ضایعات هم گیرم نیاید گرسنگی و ضعف اذیتم می کند.

,

, ,

تیتریک: از همسرتان خبر دارید شرایط او چگونه است؟

, تیتریک: از همسرتان خبر دارید شرایط او چگونه است؟,

بله با این که ام اس دارد به من می گوید در زندان کمکش می کنند و از او نگهداری می کنند نمی دانم برای دلخوشی من می گوید یا واقعا این گونه هست آخر فکر می کنم من یک زن تنها را که از ماجرایم تعدادی از مسئولین و حتی خیریه ها  خبر دارند در این شرایط به حال خودم رها کردند چگونه در زندان مراقبش هستند؟

,

تیتریک: شنیدیم شما را به اورژانس اجتماعی تحویل دادند چه شد پس چرا هنوز در پارک هستید؟

, تیتریک: شنیدیم شما را به اورژانس اجتماعی تحویل دادند چه شد پس چرا هنوز در پارک هستید؟,

من خودم به بهزیستی قبلا رفته بودم و تقاضای کمک کردم ولی کاری برایم نکردند این بار نمی دانم چه اتفاقی افتاد با ماشین به دنبالم آمدند فکر می کردم که دیگر دارد سرپناهی برایم درست می شود و از این فضای ترسناک رها می شوم ولی هیچ اتفاقی نیافتاد یک کاغذ پر کردند، ازمن تعهد گرفتند رهایم کردند و دوباره در پارک می باشم...

,

, ,

ظاهرا مسئولین برای بار اول صدای این خانم را خوب نشنیده اند و یا شرایط یک زن تنها را درک نمی کنند اما باید توجه داشت رها کردن یک خانم تنها، با این شرایط سخت به حال خود در این زمان ناپایدار جوی بدون پذیرفتن مسئولیت های حقوقی، اجتماعی و مدنی بسیار سخت می باشد و مردم اعتماد خود را از حاکمان شهر دامغان از دست خواهند داد هنوز مرگ آن مرد در سال گذشته را در میدان شهر مردم بخاطر دارند درآن مورد هم بی سرپناهی یکی از عوامل بود.

,

در همان زمان هم در نشریات محلی و فضای مجازی نبود حداقل امکاناتی مانند گرم خانه و یا نداشتن امکانات حداقلی  در اورژانس اجتماعی شهرستان، مردم را رنجیده خاطر کرده بود.

,

به نظر می رسد این ماجرا کمی با آن فرق دارد و امید است مسئولین مربوطه تا حادثه ناگوارتری نیافتاده است اقدامی مقتضی برای این خانم انجام دهند تا از دردها و آلام این خانواده کمتر شود و به فکر آینده و رخ دادهایی از این دست باشند تا شاهد این گونه موارد نباشیم.

,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه