فتنه یعنی انقلاب، بی انقلاب و یعنی حرکت برای نابودی دستاوردهای آن. متأسفانه برخی دولتمردان به فعالین فتنه توجه ویژه داشته و راه را برای ورود آنان به مسئولیتهای مهم بازکردهاند که نمونههای آن را در فرمانداری ویژه تنکابن شاهد هستیم.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از تنکابن24، ماهیت عمده از تشکیل یک حزب یا جناح سیاسی مشارکت فعال در قدرت و تأثیرگذاری در تصمیمگیریهای کلان کشورش است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, تنکابن24,
حال چنانچه این جریان سیاسی در مقاطعی مهم علم مبارزه و نه مخالفت را با حاکمیت مرکزی برداشته و مردم را تحریک به قیام علیه حکومت کند، نهتنها نمیتواند مشارکتی محسوس در قدرت سیاسی داشته باشد بلکه باید عطای حضور در حاکمیت را برای همیشه به لقایش ببخشد.
فتنهای شوم از دل اصلاحات
نمونه واقعی چنین موضوعی را میتوان در داخل کشورمان هم جستوجو کرد. با مرور نوع فعالیت و عملکرد یکی از جریانهای سیاسی در داخل کشور میتوان به این نکته رسید که آنها نهتنها صلاحیت حضور در قدرت را نداشته بلکه از سوی مردم هم طردشده و این جامعه است که دیگر حضور افراد وابسته به این جناح را در مراکز حساس و مهم نظام برنمیتابد و وجود آنها در مسئولیتهای خطیر را زنگ خطری برای نظام و کشور بهحساب میآورد چراکه آنها در طول سالهای اخیر عَلم مبارزه با نظام و جنگ با منافع جامعه را برافراشتهاند.
حرف از جریان موسوم به اصلاحات است که از سال 76 به بعد تلاش کرده فعالیتهای سیاسی خود را به اهدافی مانند براندازی تغییر حالت داده و نقش یک جریان داخلی مقابل و رودرروی حاکمیت را بازی کند که نمونه بارز آن را میتوان اتفاقات پیچیده بعد از انتخابات سال 88 دانست.
در آن کارزار رهبران این گروه سیاسی تلاش کردند با کمک کشورهای غربی نظام اسلامی را ساقط کرده و برای پیشبرد این هدف از مبارزه مسلحانه علیه نظام گرفته تا پروژه کشتهسازی و اردوکشیهای خیابانی را در دستور کار قرار دادند که البته بعد از هشت ماه نبرد همهجانبه علیه حاکمیت هیچ توفیقی را هم به دست نیاوردند.
بعد از خاتمه فتنه آن سال، مدیران و افراد معروف این جریان تلاش کردند با پردهپوشی اقدامات گذشته خود، براندازی نظام را در قالبهای جدیدتری که در سطح استانداری و فرمانداریهاست به جلو هدایت کنند چراکه این جریان که از سوی مردم طرد شده بود، توانسته تعداد قابلتوجهی از نیروهای تندرو و ساختارشکن خود را در لایههایی از دولت نفوذ دهد تا بلکه بتواند بازهم در بالاترین سطح حاکمیت ایفای نقش کرده و طرح فروپاشی نظام را با کیفیتی بهتر از گذشته صورت دهد.
حقالناسی که حفظ شد
«نفوذ»، «فتنه» و «حقالناس» سه کلیدواژه مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب است که هر کس از ظن خود درباره این سه واژه مهم به اظهارنظر و تحلیل میپردازد و برخی اشخاص و گروههای سیاسی نیز با مصادره به مطلوب کردن یکی، دو مورد دیگر را منکر میشدند.
رهبر معظم انقلاب در تاریخهای 24 خرداد 92، 18 شهریور 94 و 14 دی 94 در تبیین «حقالناس بودن رأی مردم» سخن گفتند و در مقابل کسانی که قصد مصادره به مطلوب و استفاده سیاسی و جناحی از کلیدواژه حقالناس را داشتند، تأکید کردند:
« ایستادگی در مقابل اصرار عدهای برای ابطال نتیجه انتخابات 88 نیز نمونهای از دفاع از حقالناس بود».
نفوذ موریانهها در ارکان نظام
همچنین در دیدار ائمه جمعه که برای بار سوم به تبیین عمیقتر مصادیق حقالناس بودن رأی مردم پرداختند، بر هوشیاری مردم در مقابل «نفوذ» نیز تأکید و تصریح کردند:
«اگر برفرض، عنصری نفوذی در مجلس خبرگان و یا مجلس شورای اسلامی یا دیگر ارکان نظام وارد شود مانند موریانه از داخل پایهها را میجود و سست میکند. باید در افکار عمومی در این زمینه روشنگری کرد».
رهبر معظم انقلاب بعد از انتخابات 88 هم بیش از صدبار در تبیین فتنه صحبت فرمودند، همان فتنهای که برخی اشخاص با نامه بدون سلام و والسلام قصد داشتند، 40 میلیون رأی حقالناس را باطل کنند و یک کلمه در دفاع از «حقالناس بودن 40 میلیون رأی مردم» سخن نگفتند.
تا زمانی که مانع نفوذ و فتنه دشمن نشویم نمیتوانیم از حقالناس بودن رأی مردم سخن بگویم چون اگر با نفوذ، فتنه رخ بدهد، فتنه گران دیگر برای رأی مردم ارزشی قائل نخواهند بود که از حقالناس بودن آن بخواهیم سخن بگویم. فتنه گران نه یک رأی و دو رأی بلکه اگر توان داشته باشند و به آنها اجازه داده شود 40 میلیون رأی را باطل میکنند و آبی هم رویش میخورند! تا طراحان نفوذ و فتنه به اهداف خود برسند.
لذا اولاً برای درک بیانات رهبر معظم انقلاب باید این سه واژه را باهم و در یک منظومه واحد قرار داد، چراکه سه موضوع نفوذ، فتنه و حقالناس پازلهای یک نقشه و بازی دشمن است و تحلیل هریک از این سه موضوع بهتنهایی بدون توجه به دو موضوع دیگر فهم درستی از هشدارهای رهبر معظم انقلاب به ذهن متبادر نمیکند.
باید توجه کرد که حقالناس در فضای سیاسی کشور فقط مخصوص زمان انتخابات و مسائل انتخاباتی نیست، بلکه «جلوگیری از نفوذ دشمن» نیز مصداق عینی حقالناس است. جلوگیری از توطئههای دشمنان برای خدشه وارد کردن بر استقلال کشور نیز حقالناس است. جلوگیری از تحریف امام (ره) و خط امام و شهدا هم حقالناس است. جلوگیری از میدان دادن به نیروهای فتنهگر و ضدانقلاب و جلوگیری از نفوذ آنها هم حقالناس است و ...
مدعیان دفاع از دولت تدبیر و امید بدانند
حضرت آیتالله خامنهای همچنین «دخالت ندادن مسئله رفیقبازی و جناحبازی در انتخاب افراد با معیار شایستگی حقیقی را ازجمله موارد رعایت حقالناس عنوان کردند» یعنی افراد باید توانایی به ذات داشته باشند و نخواهند در سایه حزببازی برای خود توانایی اثبات کنند.
امروزه مدعیان دفاع از دولت تدبیر و امید باید بپذیرند که پیروزی حجتالاسلام حسن روحانی چندان ارتباط مؤثری با جنبش سبز و فتنه و فتنه گران نداشته و ندارد؛ چه آنکه خود آقای روحانی نیز در بهمنماه سال 89 بهشدت علیه این جنبش موضع گرفته و در سخنانی علیه حوادث 25 بهمن که برای طرفداران این جنبش یک روز مهم محسوب میشود، گفت:
«حرکت ۲۵ بهمن گروهی فریبخورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید بر اساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند... درواقع این حرکت ضد اسلامی و ضد ملی، از یکسو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز ٢٢ بهمن را تحتالشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد... درحالیکه مردم در روز ٢٢ بهمن به شکلی کاملاً باشکوه حمایت خود را از حرکتهای آزادی خواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنه گرانه صورت گرفته در روز ٢٥ بهمن تنها به نفع استکبار و ضدانقلاب بود.».
رخنه پیچک سبز فتنه در فرمانداری ویژه تنکابن
متأسفانه بعضی از دولتمردان به فعالان فتنه و شرکای آن و همچنین ساکتین فتنه توجه ویژه نموده و راه را برای ورود آنان به مسئولیتهای مهم در بدنه دولت باز کردهاند و این دلیل اصلی ناکارآمدی دولت است که نمونه آن را در فرمانداری ویژه تنکابن شاهد هستیم.
سمیه عباسی چاکلی فرزند خیاط معروف، پس از پایان تحصیلات متوسطه در دانشگاه آزاد چالوس در رشته کارشناسی علوم سیاسی فارغالتحصیل شد. وی به دلیل شرایط سیاسی دانشگاه به جریان دوم خرداد و باند مشارکت ورود کرد و کارشناسی ارشد خود را در تهران به پایان رساند.
دو تن از اساتید دانشکده علوم سیاسی چالوس که اهل غرب استان هستند، دانشجویانی که در سالهای اخیر با آنها پایاننامه داشتند به خانم عباسی جهت پایان نویسی معرفی میشدند.
در سالهای اخیر ارتباط نزدیک برخی سیاسیون و کارکنان رسمی ادارات تنکابن با سمیه عباسی جهت همین امر و کسب موفقیت در گذراندن مدارج علمی و نوشتن پایاننامه بود که اسامی این دانشجویان موفق محفوظ خواهد ماند.
سمیه عباسی در انتخابات 88 از فعالان سرسخت سران فتنه موسوی و خاتمی خائن بود و در تمام مدت تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم در فضای مجازی بهشدت جهت حمایت از فتنه گران و علیه جریانهای انقلابی فعالیت میکرد تا اینکه سرانجام به سفارش جریان اصلاحات تنکابن، وی و اسماعیل صمدی که او نیز از فعالان ستاد روحانی بود در فرمانداری مشغول به کار شدند.
صمدی که پیش از آن در یک قلیان سرا در اسلامآباد تنکابن فعال در این عرصه بود، با ورود به فرمانداری (با قراردادی شدن نیروی شهرداری) به نیروی روابط عمومی تبدیل شد و اکنون مسئول دفتر فرماندار تنکابن میباشد!
عباسی نیز که عنوان مشاور اجتماعی را دارد، اکنون گزینه اصلی مسئولیت روابط عمومی فرمانداری ویژه تنکابن است.
حال چنانچه این جریان سیاسی در مقاطعی مهم علم مبارزه و نه مخالفت را با حاکمیت مرکزی برداشته و مردم را تحریک به قیام علیه حکومت کند، نهتنها نمیتواند مشارکتی محسوس در قدرت سیاسی داشته باشد بلکه باید عطای حضور در حاکمیت را برای همیشه به لقایش ببخشد.
فتنهای شوم از دل اصلاحات
نمونه واقعی چنین موضوعی را میتوان در داخل کشورمان هم جستوجو کرد. با مرور نوع فعالیت و عملکرد یکی از جریانهای سیاسی در داخل کشور میتوان به این نکته رسید که آنها نهتنها صلاحیت حضور در قدرت را نداشته بلکه از سوی مردم هم طردشده و این جامعه است که دیگر حضور افراد وابسته به این جناح را در مراکز حساس و مهم نظام برنمیتابد و وجود آنها در مسئولیتهای خطیر را زنگ خطری برای نظام و کشور بهحساب میآورد چراکه آنها در طول سالهای اخیر عَلم مبارزه با نظام و جنگ با منافع جامعه را برافراشتهاند.
حرف از جریان موسوم به اصلاحات است که از سال 76 به بعد تلاش کرده فعالیتهای سیاسی خود را به اهدافی مانند براندازی تغییر حالت داده و نقش یک جریان داخلی مقابل و رودرروی حاکمیت را بازی کند که نمونه بارز آن را میتوان اتفاقات پیچیده بعد از انتخابات سال 88 دانست.
در آن کارزار رهبران این گروه سیاسی تلاش کردند با کمک کشورهای غربی نظام اسلامی را ساقط کرده و برای پیشبرد این هدف از مبارزه مسلحانه علیه نظام گرفته تا پروژه کشتهسازی و اردوکشیهای خیابانی را در دستور کار قرار دادند که البته بعد از هشت ماه نبرد همهجانبه علیه حاکمیت هیچ توفیقی را هم به دست نیاوردند.
بعد از خاتمه فتنه آن سال، مدیران و افراد معروف این جریان تلاش کردند با پردهپوشی اقدامات گذشته خود، براندازی نظام را در قالبهای جدیدتری که در سطح استانداری و فرمانداریهاست به جلو هدایت کنند چراکه این جریان که از سوی مردم طرد شده بود، توانسته تعداد قابلتوجهی از نیروهای تندرو و ساختارشکن خود را در لایههایی از دولت نفوذ دهد تا بلکه بتواند بازهم در بالاترین سطح حاکمیت ایفای نقش کرده و طرح فروپاشی نظام را با کیفیتی بهتر از گذشته صورت دهد.
حقالناسی که حفظ شد
«نفوذ»، «فتنه» و «حقالناس» سه کلیدواژه مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب است که هر کس از ظن خود درباره این سه واژه مهم به اظهارنظر و تحلیل میپردازد و برخی اشخاص و گروههای سیاسی نیز با مصادره به مطلوب کردن یکی، دو مورد دیگر را منکر میشدند.
رهبر معظم انقلاب در تاریخهای 24 خرداد 92، 18 شهریور 94 و 14 دی 94 در تبیین «حقالناس بودن رأی مردم» سخن گفتند و در مقابل کسانی که قصد مصادره به مطلوب و استفاده سیاسی و جناحی از کلیدواژه حقالناس را داشتند، تأکید کردند:
« ایستادگی در مقابل اصرار عدهای برای ابطال نتیجه انتخابات 88 نیز نمونهای از دفاع از حقالناس بود».
نفوذ موریانهها در ارکان نظام
همچنین در دیدار ائمه جمعه که برای بار سوم به تبیین عمیقتر مصادیق حقالناس بودن رأی مردم پرداختند، بر هوشیاری مردم در مقابل «نفوذ» نیز تأکید و تصریح کردند:
«اگر برفرض، عنصری نفوذی در مجلس خبرگان و یا مجلس شورای اسلامی یا دیگر ارکان نظام وارد شود مانند موریانه از داخل پایهها را میجود و سست میکند. باید در افکار عمومی در این زمینه روشنگری کرد».
رهبر معظم انقلاب بعد از انتخابات 88 هم بیش از صدبار در تبیین فتنه صحبت فرمودند، همان فتنهای که برخی اشخاص با نامه بدون سلام و والسلام قصد داشتند، 40 میلیون رأی حقالناس را باطل کنند و یک کلمه در دفاع از «حقالناس بودن 40 میلیون رأی مردم» سخن نگفتند.
تا زمانی که مانع نفوذ و فتنه دشمن نشویم نمیتوانیم از حقالناس بودن رأی مردم سخن بگویم چون اگر با نفوذ، فتنه رخ بدهد، فتنه گران دیگر برای رأی مردم ارزشی قائل نخواهند بود که از حقالناس بودن آن بخواهیم سخن بگویم. فتنه گران نه یک رأی و دو رأی بلکه اگر توان داشته باشند و به آنها اجازه داده شود 40 میلیون رأی را باطل میکنند و آبی هم رویش میخورند! تا طراحان نفوذ و فتنه به اهداف خود برسند.
لذا اولاً برای درک بیانات رهبر معظم انقلاب باید این سه واژه را باهم و در یک منظومه واحد قرار داد، چراکه سه موضوع نفوذ، فتنه و حقالناس پازلهای یک نقشه و بازی دشمن است و تحلیل هریک از این سه موضوع بهتنهایی بدون توجه به دو موضوع دیگر فهم درستی از هشدارهای رهبر معظم انقلاب به ذهن متبادر نمیکند.
باید توجه کرد که حقالناس در فضای سیاسی کشور فقط مخصوص زمان انتخابات و مسائل انتخاباتی نیست، بلکه «جلوگیری از نفوذ دشمن» نیز مصداق عینی حقالناس است. جلوگیری از توطئههای دشمنان برای خدشه وارد کردن بر استقلال کشور نیز حقالناس است. جلوگیری از تحریف امام (ره) و خط امام و شهدا هم حقالناس است. جلوگیری از میدان دادن به نیروهای فتنهگر و ضدانقلاب و جلوگیری از نفوذ آنها هم حقالناس است و ...
مدعیان دفاع از دولت تدبیر و امید بدانند
حضرت آیتالله خامنهای همچنین «دخالت ندادن مسئله رفیقبازی و جناحبازی در انتخاب افراد با معیار شایستگی حقیقی را ازجمله موارد رعایت حقالناس عنوان کردند» یعنی افراد باید توانایی به ذات داشته باشند و نخواهند در سایه حزببازی برای خود توانایی اثبات کنند.
امروزه مدعیان دفاع از دولت تدبیر و امید باید بپذیرند که پیروزی حجتالاسلام حسن روحانی چندان ارتباط مؤثری با جنبش سبز و فتنه و فتنه گران نداشته و ندارد؛ چه آنکه خود آقای روحانی نیز در بهمنماه سال 89 بهشدت علیه این جنبش موضع گرفته و در سخنانی علیه حوادث 25 بهمن که برای طرفداران این جنبش یک روز مهم محسوب میشود، گفت:
«حرکت ۲۵ بهمن گروهی فریبخورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید بر اساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند... درواقع این حرکت ضد اسلامی و ضد ملی، از یکسو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز ٢٢ بهمن را تحتالشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد... درحالیکه مردم در روز ٢٢ بهمن به شکلی کاملاً باشکوه حمایت خود را از حرکتهای آزادی خواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنه گرانه صورت گرفته در روز ٢٥ بهمن تنها به نفع استکبار و ضدانقلاب بود.».
رخنه پیچک سبز فتنه در فرمانداری ویژه تنکابن
متأسفانه بعضی از دولتمردان به فعالان فتنه و شرکای آن و همچنین ساکتین فتنه توجه ویژه نموده و راه را برای ورود آنان به مسئولیتهای مهم در بدنه دولت باز کردهاند و این دلیل اصلی ناکارآمدی دولت است که نمونه آن را در فرمانداری ویژه تنکابن شاهد هستیم.
سمیه عباسی چاکلی فرزند خیاط معروف، پس از پایان تحصیلات متوسطه در دانشگاه آزاد چالوس در رشته کارشناسی علوم سیاسی فارغالتحصیل شد. وی به دلیل شرایط سیاسی دانشگاه به جریان دوم خرداد و باند مشارکت ورود کرد و کارشناسی ارشد خود را در تهران به پایان رساند.
دو تن از اساتید دانشکده علوم سیاسی چالوس که اهل غرب استان هستند، دانشجویانی که در سالهای اخیر با آنها پایاننامه داشتند به خانم عباسی جهت پایان نویسی معرفی میشدند.
در سالهای اخیر ارتباط نزدیک برخی سیاسیون و کارکنان رسمی ادارات تنکابن با سمیه عباسی جهت همین امر و کسب موفقیت در گذراندن مدارج علمی و نوشتن پایاننامه بود که اسامی این دانشجویان موفق محفوظ خواهد ماند.
سمیه عباسی در انتخابات 88 از فعالان سرسخت سران فتنه موسوی و خاتمی خائن بود و در تمام مدت تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم در فضای مجازی بهشدت جهت حمایت از فتنه گران و علیه جریانهای انقلابی فعالیت میکرد تا اینکه سرانجام به سفارش جریان اصلاحات تنکابن، وی و اسماعیل صمدی که او نیز از فعالان ستاد روحانی بود در فرمانداری مشغول به کار شدند.
صمدی که پیش از آن در یک قلیان سرا در اسلامآباد تنکابن فعال در این عرصه بود، با ورود به فرمانداری (با قراردادی شدن نیروی شهرداری) به نیروی روابط عمومی تبدیل شد و اکنون مسئول دفتر فرماندار تنکابن میباشد!
عباسی نیز که عنوان مشاور اجتماعی را دارد، اکنون گزینه اصلی مسئولیت روابط عمومی فرمانداری ویژه تنکابن است.
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه