کوله پشتی ها را بستند و برای خداحافظی به دیدارم آمدند یا با یک تماس حلالیت طلبیدند؛ اما من به زائر اربعین در میان سکوت و لبخندی که در چهره داشتم و دعایی که بدرقه راهشان کردم فقط یک جمله گفتم...[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، هٰذا حُسینٌ وَ هٰذا صِراطُ الْاَربَعیٖن...
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, قم فردا، , قم فردا،, قم فردا, قم فردا,کوله پشتی ها را بستند و برای خداحافظی به دیدارم آمدند یا با یک تماس حلالیت طلبیدند؛ اما من چه گفتم به زائر اربعین در میان سکوت و لبخندی که در چهره داشتم و دعایی که بدرقه راهشان کردم! فقط یک جمله: کاش الان که می روی از این بنده بی لیاقت عکسی، نشانه ای، دستخطی و یا هرآنچه که من را هنگام دیدن گنبد پُر نور و جلال حسین به یادت می آورد با خودت ببری، که در آنجا با دیدنش اول دعایم کنی و سپس تمنایی را محضر ارباب برسانی و عرضه بداری:
,آقا سلام؛ آمده ام به نیابت از جامانده ای دلسوخته که میان هر قدم در جاده عشقت که بر زمین سائیدم ، بُغض فرو خورده ی او دلم را لرزاند، گفته است بگویم خدمتتان ای سرور کائنات، ای آقاجان: اگر حاکمی از بهر غضب رعیتش را تنبیه کند و در بزم ضیافت خود راهش ندهد باکی نیست، اما شما کجا و حاکمان کجا !
,توئی که حُکام عالم همگی ذره پرورند از نیمخورده گدایانت ، غضب آنان کجا و ناراحتی تو کجا ! اعمال تباه ما حجابی غم آلود بین خوبی شما و بدی ما انداخته، در غُل و زنجیر پایبندمان کرده و از سیل زائرانت محروم ساخته است.
,اما خدا نکند حسین بر ما غضب کند، خدا نکند که ارباب از سر تنبیه، قلم منع بر اربعین ما کشیده باشد که اخم حسین مماثل اخم خداست ، و غضب حسین معادل عذاب خداست ، سائلم یا رهگذر هر چه که باشم توبه نامه نوشتم که غریبم و غریبانه صدایت می کنم.
,دستم را رها نکن چرا که روز اول با تربتت کام گرفتم و روز آخر هم با خاک تو کام فرو خواهم بست؛ اما ترسم از این باشد که میان این دو چشم گشودن و نهادن چشمم به نور حضرت جانان مُنور نگردد.
,گفته است بگویم: حاشا به کَرَم شاهی که با قاتل پدرش با مُروّت رفتار کرد و با قاتل خودش با گشاده رویی، اما اگر به روی نوکر سیه رویش نیم نگاهی را دریغ کند وامصیبتا و بدا به حال ما...
,می دانیم هر چه بدی رسد از جانب خود است و این قصه ی مکشوف را همه خوب می دانند ، اما اگر دیگران بروند و تو تنها بمانی ،فشار این درد بس سنگین است بر پشت تک تک گناهکاران جامانده...
,به محضرت نوشته است که ای آرام جان ، اگر قصوری و فجوری هست که هست آنرا به دیده ی منّت ببخش و دعایی کن از جنس استغاثه ی عرفه به درگاه معبودت که یا رب الحسین ، به آبروی حسین گره ای بگشا از بخت سیاه گره خوردگان....
,گفته است بگویم : آنان که نیامدند نه از سر غفلت بلکه خِجلت اعمال بوده مانعی بر راهشان ، پس شما وساطتی کن و بگذر و تبسمی زن به روی چاکرانت که حقا لبخند توست باب رحمت العالمین و به بهای تو بسته می شود درب گناه و گشوده می گردد راه رسیدن به سمت حرم از مسیر جاده ی نجف تا کربلایتان....
,سخن به درازا کشید و این اربعین گذشت اما آرزوی هر جامانده ای است کربلائیان هنگام بازگشت بقچه ای ببرند پیچیده از دستخط امیدتان با مُهر تذکره که البته میان آن نوشته شده باشد ، به وساطت حسین توبة الله علیکم؛ خدا گذشت از گناه جاماندگان...
,سال دگر وعده گاه هر عاشقی باشد ، قدم به قدم تا کربلا، دعوت شدید به دعوت حسین، هذا حسین و هذا صراط الاربعین... إن شاءالله
,سید محمد صادق اسلامی
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه