اخبار داغ

عکسی آشنا٬ پیرمردی غریب

عکسی آشنا٬ پیرمردی غریب
او یکی از پیرمرد های کم یاب سرزمین ماست، پیرمردی که یکجا ارام نمی گیرد و ارامش او فقط سر نماز است با شروع جنگ، یک عشق او را از خانه به جبهه اورد.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خبرنگار زنگ خبر ؛ افراد پا به سن گذاشته و محاسن سفید که به آنها « حبیب بن مظاهر»  و گاهی به شوخی «جوان قدیم » می گفتند بین رزمندگان بنی بودند که مورد احترام رزمندگان قرار می گرفتند ؛

در هنگام اعزام همراه دیگر رزمندگان وارد عرصه پیکار می شدند و در مسئولیت های مختلف در جبهه ها موجبات تقویت روحیه در بین رزمندگان را فراهم می نمودند.

یکی از این پیرمردان جوان دل ! حاج علیقلی علی بیگی بنی  است که با اینکه از همه رزمندگان مسن تر بود ولی خیلی سرحال بود و  باعث دلگرمی همه نیروهای اعزامی بود ایشان در زمان جبهه ها 55 سال داشته و هم اکنون دارای 85 سال سن می باشد .

او یکی از پیرمرد های کم یاب سرزمین ماست، پیرمردی که یکجا ارام نمی گیرد و ارامش او فقط سر نماز است با شروع جنگ، یک عشق او را از خانه به جبهه اورد.

هر بار که به او می گفتند (عمو، شما پشت جبهه بمون و خدمت کن، دیگه از شما گذشته بری جبهه)، می گفت (چی میگید؟ من صد تا جوون حریفم.) این عشق او را پیش می برد.

الان هم به ما می‌گوید اگر خدایی نکرده برای انقلاب اتفاقی افتاد باید همه‌ مان بروید دفاع کنیم؛ به او گفتم که شما دیگر پا نداری و نمی‌توانی تکان بخوری؛ چطور می‌گویی می‌روی؛ می‌گوید «خب می‌توانم بروم آنجا بنشینم و رزمنده‌ها را تشویق کنم و بگوم بروید از اسلام دفاع کنید و اگر نتوان اسلحه بدست بگیرم میتوانم برای آنها آب و یا چای بیاورم و خدمتشان را بکنم و بهشان روحیه بدهم،این کار ها که از دستم بر می آید.


رزمنده ای که عکسش در کشور معروف بوده و در مراسم ها و مناسبت های مختلف مثل : هفته دفاع مقدس و هفته بسیج به صورت بنر در امکان مختلف استفاده می شود،ولی کمتر کسی می داند اهل کجاست وگمنام مانده است.

این پیرمرد جبهه ها میگوید ما در زمان جنگ 22 نفر از همشهریان بودیم که با هم بودیم و منطقه اعزام شدیم و در دور همی های خودمان همش در مورد شهادت صحبت میکردیم.

پیرمرد رزمنده حاج علیقلی علی بیگی بنی که مردم او را در زادگاهش به نام «علیقلی همّت» می شناسند فرزند میرزاجان متولد ۱۳۱۲ ایشان طی سه دوره یکی در سال ۱۳۶۰ عملیات فتح المبین و در سال ۱۳۶۲ عملیات خیبر و در سال ۱۳۶۵ عملیات کربلای پنج در دفاع مقدس حضور داشته است و داری ۲۵ درصد جانبازی می باشد  و در عملیات خیبر به درجه جانبازی نائل آمده.

این یادگار جبهه های حق علیه باطل در مورد تصویر معروفش که بر جلد کتاب های دبستان هم زیاد چاپ شده است ادامه داد: در زمان جنگ قایق ما ظرفیتش  ده نفر بود که ما در آن قایق سوار بودیم که عکاس جوانی هم وارد قایق  شد و این عکس را از ما گرفت، تمام رزمندگان در این عکس از استان چهارمحال و بختیاری هستند.

رزمنده جوانی که کلاه مشکی بر سر دارد اهل شهرجونقان است و دو نفر رزمنده جوان دیگر اهل شهرک (شهر کیان) و چهارمین نفرشهید فردوسی اهل شهرکرد می باشند . »

وی میگوید : به خاطر ناموس و کشورمان به جبهه ها رفتیم و الان هم اگر دشمن بخواهد کوچکترین نگاه بدی به این کشور داشته باشید باز هم با تمام توان به مقابله با آن میرویم.

وی میگوید: ما هرچه داریم از رهبری و امام خمینی داریم و الان باید تمام تلاشمان را به کار ببریم تا از رهبری حمایت کنیم و نگذاریم فرمانشان روی زمین بماند .

حاج علیقلی با همه بی‌سوادی‌اش جمله حکیمانه‌ای داشت؛ می‌گفت «ولایت، قطب‌نمای دین است؛ چطور در جنگل با قطب‌نما راه را پیدا می‌کنیم؛ در زندگی هم راه را از طریق ولایت باید پیدا کرد».

این پیرمرد جبهه ها می گوید: سال ۱۳۷۱ که امام خامنه ای(دام ظله)به استان ما سفر کردند سراغ بنده را گرفته بودند و گفته بودند به این رزمنده بگویید بیاید پیش من ، من هم به حضور او رفتم وقتی من در کنار ایشان بودم از ما خیلی عکس گرفتند .که یک نمونه از آن عکسها را خودم داشتم که چند سال پیش به یکی از اقوام که در اصفهان ساکن هست دادم.

 
حاج علیقلی  گلایه‌های دیگری هم داشت که خواست ناگفته بماند و به همین بسنده کرد که: گاهی واقعا‌ً شعار زیبای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تکریم ایثارگران در عمل جایی ندارد؛

خانم قنبری  که خود مادر شهید می باشد و نزدیک به دو سال است که با او زندگی میکند ،همسراین رزمنده دفاع مقدس البته دل پردردی هم دارد، از این روزهای که حسابی تنها شده است؛ می‌گوید: دیگر‌ کمتر کسی سراغ او را می‌گیرد؛ حتی دوستان و افرادی که او را می‌شناسند هم دیگر مانند سابق سراغی از او نمی‌گیرند؛ بالاخره هر چه باشد او یکی از گنجینه‌های دفاع مقدس است.

او میگوید حاجی بسیار قران را دوست دارد ولی حیف که سواد خواندن ندارد ومیگوید که بیا و برایم قرآن بخوان و من گاهی اوقات ساعت ها برای او قرآن میخوانم .

وی میگوید : حاجی  سفر حج عمره مشرف شده است ولی خیلی دوست دارد سفر حج تمتع برود و چند سال هم هست که نام نویسی کرده است و تا حالا چندین بار هم اسمش در آمده است ولی به علت مشکل جسمی و کهولت سن به او اجازه سفر به حج تمتع را نمی دهند که این آرزو همچنان در دل او مانده است.

او میگوید برای شهید شدن فرزند که خدا را شکر خداوند او را قبول کرد و مرا هم در این امتحان مهم پیروز کرد به اندازه خبر شهادت شهید حججی ناراحت نشدم. وقتی خبر شهادت این جوان راشنیدم نه آن را می شناختنم و نه میدانستم کیست ،تا چند روز نصف بدم دست خودم نبود و نمیتوانستم آن راحرکت بدهم.

او که از امدادگران زمان جنگ می باشد گفت : این انقلاب و کشور به سادگی به دست ما نرسیده است و  جوانان راه خدا را بروند ،آن روز ها جوانان زیاد در جبهه ها روی هم کشته شده بودند ما نباید این ها را ازیادمان ببریم.

انتهای پیام/

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, خبرنگار زنگ خبر ؛ ,
,
,
,
,
, ,
,
,
,
,
,
,
, ,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
, ,
,
,
,
,
,
,
,
,
, ,
,
,
,
,
,
, ,
,
,
,
,
,
,
]

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه